ائتلاف جنبشهای اعتراضی زنان افغانستان به نشست سوم سازمان ملل متحد در مورد افغانستان در دوحه واکنش نشان داده و میگوید که معامله با حکومت سرپرست «خیانت بزرگ» به زنان کشور است. ائتلاف جنبشهای اعتراضی (دوشنبهشب، ۱۱ سرطان) با نشر نوار تصویری در حساب کاربری ایکس خود خطاب به سازمان ملل گفته است که این نهاد با برگزاری نشست سوم دوحه حقوق بشری در کشور را نادیده گرفته است. این ائتلاف تاکید کرد که حکومت سرپرست قابل اعتماد و اعتبار نمیباشد. در ادامه آمده است: «معامله با حکومت فعلی خیانت بزرگ به زنان افغانستان است. حکومت سرپرست همان گروهی هستند که قابل اعتماد و اعتبار نیستند.» به باور جنبشهای اعتراضی زنان افغانستان، تعامل با حکومت فعلی جایگاه سازمان ملل متحد را زیر سوال میبرد. همچنین در ادامه این جنبش اعتراضی از سازمان ملل متحد خواسته است تا «سیاستهای چند بعدی» خود را کنار بگذارد و از زنان افغانستان حمایت کند. سازمان ملل متحد (یکشنبه، ۱۰ سرطان) نشست دو روزه را با اشتراک نمایندگان ویژه کشورها برای افغانستان و هیأت حکومت فعلی در دوحه، پایتخت قطر، برگزار کرده بود. این نشست بدون حضور نمایندگان زنان و فعالین جامعه مدنی افغانستان، جریانهای سیاسی مخالف حکومت فعلی و اقلیتهای قومی و مذهبی برگزار شده بود. همچنین روزماری دیکارلو، معاون سیاسی دبیر کل سازمان ملل متحد پس از پایان نشست دوحه به محدودیتهای وضع شده از سوی حکومت سرپرست بر زنان و دختران افغانستان واکنش نشان داده و میگوید که حکومت فعلی نمیتواند با محروم کردن زنان از حقوقشان در جامعهی جهانی مدغم شود. خانم دیکارلو این اظهارات را پس از پایان نشست سوم دوحه در صحبت با خبرنگاران مطرح کرده و گفت که نگرانی سازمان ملل و نمایندگان ویژه کشورها برای افغانستان در این نشست، محدودیتهای جاری بر دختران و زنان افغان بوده است. وی در ادامه تاکید کرد که افغانستان نمیتواند، بدون حضور زنان و دختران در زمینه اقتصاد رشد کند. او در بخشی از صحبتهایش نشست سوم دوحه را مثبت ارزیابی کرده و بر ادامه آن تاکید کرد.
برچسب: تعامل
رافایلا ایودیس، کاردار نمایندگی اتحادیه اروپا برای افغانستان با طارق علی بخیت، نماینده ویژه سازمان همکاری اسلامی در کابل دیدار کرده و گفته است که صدای زنان باید بخشی از هر گفتگو و تعامل سازنده در افغانستان باشد. خانم رافایلا امروز (سهشنبه، ۴ ثور) در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که آنان در این دیدار درباره حق آموزش دختران، اوضاع بشری و اقتصادی در افغانستان باهم گفتگو کردند. وی تاکید کرد: «صدای زنان باید بخشی از هر گفتگو و تعامل سازنده در افغانستان باشد.» همچنین روز گذشته طارق علی بخیت، نماینده ویژه سازمان همکاری اسلامی در دیدار با مولوی عبدالکبیر، معاون سیاسی رییسالوزرای حکومت فعلی نیز خواستار رفع محدودیت بر تحصیل و کار زنان شده بود. این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوبارهشان بر افغانستان، آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را منع کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. علیرغم واکنشها و محکومیتهای جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیمشان دربارهی آموزش و کار زنان و دختران عقبنشینی نکردهاند.
در بخش نخست و دوم مقاله انواع خانواده از نظر سبک تربیتی، به خصوصیات خانوادههای سختگیر، سهلگیر و خانواده گسسته پرداخته شد. در این بخش؛ که قسمت پایانی مقاله است، به خصوصیات خانواده سالم خواهیم پرداخت. خانوادهای که خصوصیات منحصر بفرد خودش را دارد و نیاز است تا خانوادهها شاخصهای آن را دانسته و از این آگاهی در تربیت فرزندانشان استفاده کنند. ۴- خصوصیات خانواده دموکرات (سالم): در رفتار اعضای این خانواده احساس سرزندگی، محبت و اصالت اعمال، دیده میشود، بیان احساساتی مانند رنج، ناراحتی و همدردی در بین افراد خانواده، امری رایج است. رفتارهایی مانند ریسک معقول و سنجیده بین اعضای این نوع خانواده شایع بوده و از اشتباهات شخصی برای رشد و کسب تجربه استقبال میشود. ارزش و احترام زیادی در بین اعضای خانواده وجود داشته و به شدت به یکدیگر احساس دوست داشتن و عشق دیده میشود. روابط بسیار مطلوبی بین افراد خانواده برقرار است، به گونهای که با یکدیگر به روشنی حرف میزنند و زمانی که سکوت در خانواده وجود دارد، از جنس آرامش بوده و نه بر پایه ترس و یا احتیاط. سر و صدا در این خانوادهها ناشی از انجام فعالیتهای با معنی بوده و نه به دلیل خفه کردن صدای سایرین. در بین اعضای خانواده روابط به صورتی است که هر شخص میتواند بدون ترس و تحمل، حرف خود را به گوش دیگران برساند. کم توجهی نسبت به صحبت یکدیگر، در بین اعضا وجود نداشته و عموماً دلیل نشنیدن حرفها، نبود وقت کافی است. رفتارهایی مانند در آغوش گرفتن و نوازش در بین والدین و فرزندان، امری رایج بوده و ناشی از عشق و محبت خانوادگی است. افراد خانواده در کلام به شدت صادق بوده و نسبت به شنیدن سخنان یکدیگر علاقه زیادی نشان میدهند. درد دل و صحبت درباره موضوعاتی همچون ترسها، ناکامیها، خشم، اتفاقات خوب بین اعضای خانواده امر عادی است. برنامهریزی در بین اعضای خانواده همواره انجام میگیرد و در صورت بروز مشکل با این برنامهها، افراد خود را با آن تطبیق میدهند که باعث حل مشکلات زندگی بدون ترس میشود. نحوه زندگی و بروز احساسات در این خانوادهها بسیار مهم بوده و اهمیت ویژهای دارد. والدین مدیر یا رهبر خانواده هستند و نه رئیس خانواده و با انجام رفتارهای مناسب در موقعیتهای مختلف به اعضای خانواده میآموزند که یک انسان شریف باشند. صحبت کردن راجع به اشتباهات شخصی در زمینههای رفتاری، قضاوتهای نادرست، اشتباهات و... بسیار آسان بوده و در بین اعضای خانواده بسیار رایج است. صداقت زیادی در رفتار والدین با آنچه که به اعضای خانواده میگویند، وجود دارد. والدین همچون سایر رهبران موفق، حساسیت زیادی نسبت به زمان دارند و از هر فرصتی جهت حرف زدن و برقراری ارتباط با فرزندان خود بهره میبرند. چنانچه یکی از اعضای خانواده اشتباهی انجام دهد و باعث بروز خسارت شود، والدین از او حمایت لازم را به عمل میآورند، انجام چنین رفتاری مانع بروز رفتارهایی مانند ترس یا گناه در فرزندان میشود. از دید والدین، فرزندان عمداً مرتکب اشتباه نمیشوند و علت آن را سوءتفاهم یا کاهش احساس ارزش فردی تلقی میکنند و برای رفع آن، راهحلی پیدا میکنند. پدر و مادرها آگاه هستند که زمانی فرزندان بهتر آموزش میبینند که برای خود و دیگران ارزش زیادی قائل شوند. در این خانوادهها، والدین از آثار مخرب تنبیه بر ذهن فرزندان آگاه هستند و میدانند تاثیر منفی آن به راحتی حذف نمیشود، اگرچه برای تغییر رفتار آنان کارایی لازم را دارد. والدین برای تصحیح رفتار فرزندان از روشهایی مانند گوش دادن، توجه، فهمیدن، اختصاص زمان در طی دوره رشد، استفاده میکنند. والدین آگاه هستند که همواره در زندگی هر شخص مشکلاتی وجود داشته و طبیعی است؛ بنابراین همواره برای رفع هر مشکل در پی یافتن راهحل هستند و جهت برطرف کردن مشکلات به فرزندان خود آموزش میدهند که از خلاقیت و نوآوری استفاده کنند. پدر و مادرها از تغییر و تحول در زندگی استقبال میکنند و تغییرات فرزندان در طی مراحل مختلف رشد را میپذیرند. تحقیقات نشان داده است که درصد کمی از خانوادهها، در مورد اینکه چگونه با یکدیگر و مهمتر فرزندانشان رفتار درست داشته باشند، آگاه هستند. عدم این آگاهی سبب شده تا در مرحلهی اول پدر و مادر و در مراحل بعدی فرزندانشان با مشکلات زیادی مواجه شوند. اگر به آمار خودکشیها، قتل و خشونتهای خانوادگی که هم اکنون در افغانستان جریان دارد، نگریسته شود، مشخص میشود که بسیاری از تعارضات و اختلاف سلیقهای که در بین اعضای خانوادهها است، نیازمند صحبت بوده و چنین دانشی را میطلبد. دانشی که جای خالی آن سبب شده تا شمار زیادی از خانوادهها ازهم پاشیده و تعداد زیادی از جوانان از زندگی سیر آمده و راهحل مشکلاتشان را در پایان دادن به زندگیشان ببینند. علاوه براین، هم اکنون در شماری از خانوادهها به دلیل اینکه آگاهی لازم بین زن و مرد وجود ندارد، همینکه کوچکترین مشکل و اختلاف سلیقه به میان میآید، زن و مرد شروع به دعوا میکنند. این دعوا در شماری از خانوادهها به خشونت فیزیکی انجامیده و در بسا موارد، زن و یا مادر خانواده در مقابل چشم فرزندان مورد لت و کوب قرار میگیرد. قابل ذکر است که فرزندانی که در چنین خانوادهها و فضای پرتنشی بزرگ میشوند و آرامش را هرگز احساس نمیکنند، احتمال اینکه در آینده، آنان نیز چنین خانوادههایی را تشکیل دهند، به دام اعتیاد گرفتار شوند، دست به انجام جرایم جنایی زنند و یا خانه را ترک کنند، بسیار بالاست. با این وصف، از خانوادهها بخصوص زن و مرد تقاضا میشود تا قبل از اینکه پدر و مادر شدن را تجربه کنند، آگاهیهای لازم زندگی را بیاموزند، دانش رفع تعارض و حل آن با صحبت را یاد بگیرند، روش تربیتی درستی را انتخاب کرده و اطلاعات لازم را در مورد آن بدست آورند، سپس اقدام به فرزند آوری کنند. بیاد داشته باشید، تربیت امروز شما، آینده نسلهای بعدی شما را خواهد ساخت، زیرا پدران و مادران آگاه، فرزندان آگاهی را تربیت خواهند کرد. در مقابل؛ پدران و مادران ناآگاه نه تنها زندگی را به کام خود تلخ خواهند کرد، بلکه فرزندان آنان نیز طعم یک زندگی شیرین را نخواهند چشید.