دخترک زیبایی تولد شده بود، صورت کوچک و معصوماش زیر نور مهتاب چهارده، برق میزد. همچون ستارهای درخشان زمینی شده بود. فرشتهی کوچک دست و پا میزد گویا در تلاش برای آشنایی با دنیای جدیدش بود، بیخبر از اینکه در چه جغرافیای ترسناکی به دنیا آمده بود. قرار بود در افغانستان، سرزمینی ترسناک و پر از هیولا برای دختران، بزرگ شود. از همان ابتدای ورودش به دنیای انسانها، پس زده شده بود. حکم موجود اضافهای را داشت که پدرش و مادرش از اینکه او دختر بود، سخت در اندوه بودند. فرشتهی کوچک قرار بود خیلی چیزها را تحمل کند؛ دوستداشته نشدن از سوی پدر و مادری که از پوست و خون آنها بود، بخش کوچکی از ماجرا بود. دنیای دخترانهاش میبایست خیلی زیبا میبود. اما هیچ یک از قشنگیهای آن را لمس نکرد. از همان ابتدا آموخته بود که برادرش وارث و ولیعهد خانواده و از او برتر است. یاد گرفته بود همیشه بهترینها سهم برادرش است. غذای خوب، لباس خوب، محبت بیشتر، توجه بیشتر همه سهم برادرش بود. اصلا پای حق و حقوق که میشد مشخص بود او در چه جایگاهی قرار دارد و حق اعتراض هم نداشت. آموخته بود که کلید کسب آزادیهای فردی و برخورداری از حقوق اولیه بشری، مذکر بودن است. همیشه در گوشش زمزمه شده بود که سهمش از این دنیا، انجام کارهای خانه است و آموزش و سواد و تحصیل هیچ دردی از او دوا نمیکند. برایش فهمانده بودند که تنها وظیفهاش در این دنیا خدمت است. ابتدا خدمت به پدر، مادر و برادران، سپس که بزرگتر شد باید در خدمت شوهر باشد و تا پایان عمر خدمتش را کند. به او فهمانده بودند که او مال مردم است، گویا او از همان ابتدا هم میدانست جایی در آغوش خانوادهاش ندارد و قرار است تا پایان عمر تحت ملکیت شوهرش زندگی کند. تازه نوجوان شده بود که دستش را در دست مردی گذاشتند که اسم شوهر را حمل میکرد. هیچ درکی از زندگی مشترک و فهمی که چرا باید شوهر کند و اصلا شوهر چه حکمی دارد، نداشت. طبعا اگر به رضایت خودش بود که حداقل حالا وارد زندگی مشترک نمیشد. اما مگر او حق انتخاب داشت؟ حقیقت است که او هنوز چشمانش با دیدن عروسکها برق میزد و ذوق زده میشد. در افغانستان، در ازدواجهای سنتی که از قضا تعدادشان هم کم نیست، کودکان دختر چون اموال و اشیای بیجان تبادله میشوند و شوهر حکم همان شانسی سربستهای را دارد که اگر شانس با تو یار بود، میشود مردی که شاید بتوان انتظار درک و شعور را از او داشت. آخ از آن روزی که او فردی باشد که نه درکی از حقوق انسانی و بشری دارد و نه قدرت پذیرشش را. آن زمان باید فاتحه روح آن دختر را بخوانید. زیرا از منظر او زن، همان بردهای است که او خریده و میتواند در جغرافیای تنش، بتازد و هرکاری که دلش بخواهد با او انجام دهد. این تراژیدی سر طولانی دارد. دردی که نسل به نسل انتقال یافته و تکرار شده است. دخترک هنوز زندگی مشترک را هضم نکرده بود که مادر شد. خواهرشوران، مادرشوهر و تمام فامیل، حتی خانواده خودش انتظار داشتند که فرزندش پسر باشد. در غیر آن سرنوشتش مشخص بود، لت و کوب برای جرمی که هیچ نقشی در او نداشته و تحمل نیش و کنایه اطرافیان و زندگی با برچسبی به نام دخترزا بودن. این تلخی در شکل و قالبهای متفاوت تا پایان عمر با او همراهست. او است که باید درد را به جان بخرد و صدایش درنیاد. باید زن باشید تا ذره ذره درد دنیای دختر بودن را در جغرافیایی به نام افغانستان بفهمید. نویسنده: وجیهه سیرت احمدی
برچسب: آموزش
نمایندگی دائمی امارات متحدهی عربی در سازمان ملل، از دیدارش با رینا امیری، نماینده ویژهی آمریکا در امور زنان افغانستان، در مورد سومین نشست دوحه و اهمیت آموزش دختران در افغانستان خبر داده است. این نمایندگی امروز (پنجشنبه ۱۰ جوزا) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود از ممنوعیت آموزش دختران در افغانستان ابراز نگرانی کرده و گفت ک این گفتگو بر سومين نشست آتی دوحه و محدودیتهای روزافزون حکومت سرپرست بالای زنان و دختران افغانستان متمرکز بوده است. در ادامه آمده است که ممنوعیت آموزش دختران تحت حاکمیت حکومت سرپرست، نگرانی مشترک او با نماینده ویژهی آمریکا در امور زنان افغانستان است. نمایندگی امارات در سازمان ملل گفت: «علاوهبر گفتگو دربارهی سومین نشست آتی دوحه، که قرار است ماه آینده با حضور فرستادگان ویژه برگزار شود، ما دربارهی نگرانیهای مشترک در مورد وضعیت زنان و دختران افغانستانی، و اهمیت تضمین دسترسی آنان به آموزش صحبت کردیم.» باید گفت که قرار است سومین نشست دوحه به میزبانی سازمان ملل متحد به تاریخ ۳۰ جون و اول جولای (۱۰ و ۱۱ سرطان) با حضور نمایندگان ویژهی کشورها برای افغانستان برگزار شود. در حالی این نگرانیها از وضعیت افغانستان بهویژه آموزش دختران از سوی کشورهای جهان مطرح میشود که نزدیک به سه سال میشود، حکومت فعلی زنان و دختران را از حقوق اولیه شان از جمله حق آموزش، کار، سفر و تفریح و مشارکتهای سیاسی محروم ساخته است.
استفان دوجاریک، سخنگوی دبیرکل سازمان ملل میگوید که نمایندگان ویژه کشورها برای شرکت در نشست دوحه دعوت شدهاند تا در برخورد جهان با وضعیت افغانستان «وضاحت و هماهنگی» بیشتری ایجاد شود. آقای دوجاریک این اظهارات را در یک نشست خبری مطرح کرده و گفت که موضوع حقوق بشر و حقوق زنان اولویت مهم این نشست است. سخنگو دبیرکل سازمان ملل سازمان ملل به تعامل با حکومت فعلی ادامه خواهد داد. وی افزود: «ما تعامل فعلی خود را با حاکمان کنونی افغانستان ادامه میدهیم، زیرا آنها حاکمان افغانستان هستند.» آقای دوجاریک تاکید کرد که سازمان ملل متحد به طور پیوسته و مداوم موضوع حقوق زنان و دختران را با حکومت سرپرست مطرح میکند، حقوقی که به گفته او زنان و دختران در افغانستان از آن محروم شدند. قرار است است نشست سوم دوحه در ۳۰ جون و اول جولای ( ۱۰ و ۱۱ سرطان) برگزار شود. در حالی سازمان ملل میگوید که حقوق بشر و حقوق زنان افغانستان از اولیتهای نشست دوحه میباشد که حکومت فعلی نزدیک به سه سال گذشته، محدودیتهای شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمیتوانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
برنامه جهانی غذا (WFP) اعلام کرده است که اتحادیه اروپا ۱۰ میلیون یورو را به این نهاد برای تقویت امنیت غذایی دانشآموزان افغانستان اختصاص میدهد. این سازمان با نشر اعلامیهای گفته است که این کمک، دانشآموزان بیش از ۱۰ هزار مکتب را در ولایتهای فراه، غور، جوزجان، ننگرهار، نورستان، پکتیکا، ارزگان و زابل زیر پوشش قرار میدهد. برنامه جهانی غذا تاکید کرد: «به لطف کمکهای مالی اضافی اتحادیه اروپا بیسکویتهای غنی یا خوراکیهای مغذی تولید شده محلی میان دانشآموزان ۱۰ هزار مکتب توزیع میشود.» در ادامه آمده است که دختران دانشآموز در صنفهای چهارم و ششم نیز کمکهای چون روغن نباتی و پول نقد دریافت خواهند کرد. همچنین هسیائو ویلی، مدیر برنامه جهانی غذا در افغانستان میگوید که این نهاد بیش از دو دهه پیش برنامه تغذیه مکتبها را برای پیوند امنیت غذایی و تغذیه بهتر با آموزش آغاز کرد. او افزود که برنامه جهانی سال گذشته از ۱.۵ کودک در مکتبها حمایت کرده و اتحادیه اروپا شریک کلیدی برای رسیدن این کمکها بوده است. باید گفت که اتحادیه اروپا پیش از این نیز برای بهبود محیطهای آموزشی مکاتب افغانستان کمک کرده است. در حالی برنامه جهانی غذا از کمک اتحادیه اروپا خبر میدهد که با روی کار آمدن حکومت سرپرست در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم از رفتن به مکتب منع شدهاند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند.
نصیراحمد اندیشه، نماینده افغانستان در شورای حقوق بشر سازمان ملل، از کمبود پزشکان و پرستارهای زن در افغانستان ابراز نگرانی کرده و میگوید که ممنوعیت آموزش زنان و دختران تحت حاکمیت حکومت فعلی، بهطور چشمگیری بر دسترسی به مراقبتهای صحی تأثیر گذاشته است. آقای اندیشه امروز (چهارشنبه، ۹ جوزا) در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که محدودیتهای روزافزون حکومت فعلی بالای زنان و دختران بهویژه محدود ساختن محیطهای کاری، مردم افغانستان را از دسترسی به مراقبتهای صحی به مشکل مواجه کرده است. وی تاکید کرد که انجمن پزشکهای زن در آمریکا، تلاش دارد که همواره از پزشکهای زن افغانستان چه در داخل کشور و چه در بیرون حمایت کند. همزمان با این نمایندگی دایمی افغانستان در دفتر سازمان ملل در ژنو، نیز در واکنش به محدودیتهای حکومت فعلی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «درحالی که جهان بر دستیابی به برابری جنسیتی متمرکز است، در افغانستان، حکومت فعلی بهطور سیستماتیک زنان را از تمام جنبههای جامعه پاک کرده است.» در ادامه آمده است که این یک یادآوری آشکار از نابرابریهای جنسیتی است که هنوز در سطح جهانی وجود دارد. این دفتر توصیهی عمومی و جدید «کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان» را در مورد نمایندگی برابر و فراگیر زنان در سیستمهای تصمیمگیری را گامی مهم در جهت درست خوانده است. نمایندگی افغانستان در سازمان ملل افزود: «این ابتکار به توانمندسازی زنان کمک میکند و اطمینان حاصل میکند که صدای آنان در شکل دادن به سیاستها و قوانینی که بر آنان تأثیر میگذارد شنیده میشود. این حیاتی است که ما به تلاش برای برابری جنسیتی ادامه دهیم و موانعی را که مانع از مشارکت کامل زنان در جامعه میشوند، از بین ببریم.» این در حالی است که حکومت سرپرست پس تسلط بر افغانستان، آزادیهای مدنی و اجتماعی شهروندان کشور به ویژه زنان را محدود کرده است. حکومت با صدور بیش از ۵۰ فرمان محدودکننده، حق آموزش و کار و دیگر فعالیتهای اجتماعی را از زنان سلب کرده است.
چه کسی میگوید نمیتوان در زمان سفر کرد؟ ممکن است بسیار تخیلی و غیر ممکن به نظر برسد. اما برای ما اتفاق افتاد. وقتی ما میگویم منظورم من و سی و اندی میلیون انسانی هست که یک شبه و بی آنکه بخواهیم طعمهی سفری در زمان شدیم. سفری که چنان روزگارمان را تغییر داد که هیچ کسی قبل از آن به گمانش هم نمیگنجید. قبول دارم که قرار نیست تمام سفرها خوب باشد اما میتوانست اینقدر هم بد نباشد. اینقدر که بعد از آن، روزهایمان را چون زندانی حبس ابد خورده، بشماریم و امیدی برای روز بعد نداشته باشیم. مثل روز روشن، هنوز خاطرات قبل از این سفر اجیاری را به خاطر دارم؛ مثل تمام شبهای معمولی عمرم، خوابیدم تا طبق معمول فردا صبح به مکتب بروم. قرار بود برای امتحان چهار و نیم ماهه مکتب آمادگی بگیرم. اما هرگز صبح نشد. حداقل نه آن صبحی که من به امید آن خوابیده بودم. من تنها نبودم؛ یکی به این امید که فردا به کارهایش برسد، دیگری که از قضا هم جنس من بود، به این امید خوابید که فردا به دانشگاه برود. اما صبح ما هرگز نیامد، ما دقیقا همان شب، شبانه به آغوش سفری اجباری رفتیم که تا همین حالا که دارم خاطرات قبل از سفر را مینویسم، ادامه دارد. راستش را بخواهید ما بیدار شدیم، زمين، همان زمين بود، همان آبی آسمان، همان پرندهها، حیوانات، خانهها، کوچهها و آدمها. اما همه چیز با ما غریبه بود. افغانستان دیگر آن افغانستان نبود، عشق، از خانههای ما رفته بود، آزادی ترک مان کرده بود و ما را چون اسیری در بند، رها کرده و رفته بود، شهرها دیگر بوی زندگی نمیدادند، خیابانها دیگر با ما رفیق نبودند، گویی تمام آن خاطراتی که با هم داشتیم، یک شبه دود شده بود، همه چیز متلاشی بود، همانند چهرهی نابود شده پس از سونامی. از آدمها بگویم، این مهمترین بخشش است. یک شبه لباس عوض کردند، یک شبه افکارشان تغییر کردند، دیگر خبری از آن پولیسهای نظامی پوش نبود که با دیدنشان امنیت به جان مان تزریق میشد. ما بودیم، همه بودند اما هیچ خاطرات مشترکی گویا با همدیگر نداشتیم، همینقدر غریبه و ناشناس. آن روز بود که باورم شد سفر در زمان وجود دارد، آدمها یک شبه ریش درآوردند و مویشان سفید شد. روزگار بد مان کلید خورد و دستمان چنان از همه جا کوتاه شد که نه فریادمان شنیده شد و نه کسی دستمان را گرفت. ما برگشتیم به پنجاه سال قبل، شاید هم به یک قرن یا قرنها قبل. تاریخ درستش را نمیدانم اما همینقدر میدانم که به روزگاری برگشتیم که دختران اجازه رفتن به مکتب را ندارند، حق ندارند درس بخوانند، حقی به نام برخوداری از آموزش، تعلیم، تحصیل، کار برای زنان وجود ندارد. مردان با زبان دیگری صحبت میکنند و زبان زنان را نمیفهمند، دختران از اینکه دخترزاده شدهاند، ناراحت هستند و گریه میکنند. عدهای ردپایی از خاطراتشان باقی مانده، خودشان رفته اند شاید مایلها از این روزگار فاصله داشته باشند، شماری از عزیزانشان اما کنار ما نفس میکشند و در هراس زنده هستند. هیچ شور و شوقی برای زیستن وجود ندارد. هیچ فرصت جدیدی و یا کار جدیدی نیست. ته تمام کوچهها بن بست ساختهاند، نمیدانم اما به هر سو تلاش میکنم که بروم و از این مرداب راهی به بیرون پیدا کنم، نیست. عدهای بدنهایشان سلاخی شدند، اعدام شدند، هر روز در این روزگار، آدمها به دلایل متفاوتی که اصلا هم مشخص نیست، شلاق زده میشوند آن هم در دادگاههای صحرایی. زنان به جرمهای نکرده، شلاق زده میشوند، در چهاردیواریها حبس شده اند و عجیبتر اینکه هیچ مرجعی برای بررسی این جنایات وجود ندارد. عجیب است. نیست؟ سه سال از آن شبی میگذرد که من به امید فردای روزی که قرار بود به مکتب بروم و برای امتحان چهار و نیم ماهه آمادگی بگیرم، میگذرد. اکنون با خودم میگویم ای کاش آن شب، دیرتر میخوابیدم. ای کاش آن شب را بیشتر بیدار میماندم و بیشتر از آن لحظات لذت میبردم. چه میدانستم که قرار است، گیر کنیم دقیقا به همان روزی از تقویم که هرگز مثل آنچه میخواستیم، اتفاق نیفتاد. نمیدانم چند روز، هفته یا ماه است که نخدیدهام، خواب آرامی نداشتهام، چند وقت است که دیگر هرگز با خیال آسوده در خیابانها قدم نزدهام و با دوستان و خانواده به تفریح نرفتهام. راستش را بخواهید حساب روزها از دستم در رفته است و کم کم دارم به باقی آدمهای بیروح شهر میپیوندم. آدمهایی که از روی اجبار و نه اختبار نفس میکشند و با مفهومی به نام زندگی مدتهاست که غریبه شدهاند. چهرههایشان با دستان غم، قاب گرفته شده و قلبهایشان عاری از شادی، میتپند. نویسنده: ماه نور روشن
محمدخالد حنفی، وزیر امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست میگوید که دنیا نباید در مورد حکومت فعلی قضاوت نادرست کند و حکومت فعلی متعهد به اعطای حقوق زنان و دختران است. آقای حنفی این اظهارات را در گفتگو با یک رسانه ترکی مطرح کرده و گفته است: «حکومت فعلی متعهد به اعطای حقوق زنان است و همواره در این زمینه تلاش کرده است تا حقوق زنان ضایع نشود.» وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی با نشر یک اعلامیهای گفته است که محمدخالد حنفی با گروهی از اعضای رسانه «مسک» از کشور ترکیه دیدار کرده است. او به این رسانه گفت: «چیز دیگری از کشورها نمیخواهیم، فقط این که درباره ما قضاوت نادرستی نکنند و به مردم خود تصویر واقعی حکومت فعلی را نشان دهند.» در حالی آقای حنفی میگوید که متعهد به اعطای حقوق زنان میباشد که حکومت فعلی نزدیک به سه سال گذشته، محدودیتهای شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمیتوانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. همچنین حکومت سرپرست خواستههای جهانی در مورد آموزش و آزادیهای اجتماعی زنان را خلاف تفسیر خود از شریعت و فرهنگ مردم افغانستان دانسته و آن را رد کرده است. نمایندگان حکومت فعلی بارها به نمایندگان کشورهای جهان گفتهاند که حقوق زنان جز مسایل داخلی افغانستان است و در این مورد به کشورهای دیگر حق مداخله نمیدهد.
شماری از زنان معترض و اعضای «جنبش زنان مقتدر افغانستان» در یک گردهمایی اعتراضی از سازمان همکاری کشورهای اسلامی میخواهند تا حکومت سرپرست را در مقابل رفتارشان در برابر زنان که «ریشهی دینی» ندارد، پاسخگو بسازند. جنبش زنان مقتدر افغانستان امروز (دوشنبه، ۷ جوزا) با نشر اعلامیهای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که حکومت فعلی، بهبهانهی «دین و شریعت» زنان را از تمامی حقوق اولیهی شان از جمله کار و آموزش محروم ساختهاند. در اعلامیه آمده است که حکومت فعلی قوانینی را تحت نام شریعت وضع کرده که «ظلم، سرکوب زنان و استبداد» را هر روز افزایش میدهند. جنبش زنان مقتدر افغانستان تاکید کرد که بنابر این از سازمان همکاری کشورهای اسلامی میخواهند که اگر علم در دین اسلام فرض است، پس حکومت فعلی را قانع بسازند تا محدودیتهای اعمال شده بر زنان را لغو کنند. در اعلامیه آمده است که سازمان همکاری کشورهای اسلامی که بهعنوان بزرگترین خانهی مشترک مسلمانان است، این وضعیت را از دور و نزدیک مشاهده میکنند و حتی از آدرس این سازمان هیأتهای مختلفی به افغانستان تحت حاکمیت حکومت فعلی سفر کرده و با رهبران دیدار داشتهاند؛ اما نتیجهی این دیدارها مشخص نشد. زنان معترض میگویند که سازمان همکاری کشورهای اسلامی، باید پرسشهای اساسی آنان که پاسخ دهند تا معمایی حل نشدهی که سرنوشت زنان افغانستان در گرو آن است، حل شود. زنان معترض افزود که حکومت فعلی دچار برداشتهای «اشتباه» از آدرس دین اسلام شده است. آنان از این سازمان میخواهند که تا عملکردهای حکومت فعلی را بر اساس اصول و قوانین دینی سنجیده و برای آنان روشن شود که آیا رفتار حکومت سرپرست مطابق به قوانین اسلامی است یا خیر. در حالی این خواستها مطرح میشود که سازمان همکاری اسلامی، چندی پیش نیز با صدور قطعنامهی بر رعایت و احترام به حقوق بشری بهویژه حق آموزش و کار زنان و دختران در افغانستان تاکید کرد.
مایکل مککال، رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا میگوید که افغانستان تحت کنترول حکومت سرپرست «ظالمترین» کشور جهان برای زنان و دختران میباشد. مجلس نمایندگان با نشر بیانیهای به نقل مایکل مککال نوشته است که واشنگتن در همکاری با متحدان خود باید حکومت فعلی را برای پایان دادن به نقض حقوق بشر علیه مردان، زنان و کودکان بیگناه زیر فشار قرار دهد. وی با اشاره بر ادامه محدودیتهای حکومت فعلی در برابر زنان و دختران گفت که افغانستان زیر حاکمیت حکومت فعلی با یک بحران انسانی ویرانگر روبرو است. او افزود که دستاوردهای مبارزه سخت برای پیشبرد حقوق زنان و ترویج دموکراسی در افغانستان با تصمیم رییس جمهور بایدن برای عقبنشینی یکجانبه از بین رفته است. مایکل مککال تاکید کرد: «دختران پس از صنف ششم از رفتن به مکتب محروم شدهاند. زنان از کار در نهادهای دولتی منع شدهاند. ما میدانیم که حکومت فعلی اقلیتهای مذهبی و آزادی مطبوعات را بهگونه وحشیانهای سرکوب میکنند.» رییس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در بخشی از اعلامیهاش گفته است که پول مالیاتدهندگان کشورش به زنان و کودکان رنج دیده افغان نه، بلکه به جنگجویان و وفاداران حکومت فعلی سرازیر میشود. این در حالی است که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان، همواره از سوی نهادهای بینالمللی متهم به نقض حقوق بشر، بهویژه حقوق زنان و دختران در کشور شدهاند. طی نزدیک به سه سال گذشته مکاتب بالاتر از صنف ششم به روی دختران را بسته کرده و دانشگاهها را کاملاٌ پسرانه ساختهاند.
ادم ووسورنو، یک مقام اوچا یا نهاد هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد اعلام کرده است که حکومت سرپرست حدود ۱.۴ میلیون زن و دختر نوجوان را در افغانستان از حق آموزش و تحصیل محروم کرده است. ادم ووسورنو پس از سفر چهار روزهاش به افغانستان در یک نشست خبری گفت که نگرانی جامعهی جهانی و نهادها را در این زمینه با مقامهای حکومت فعلی مطرح کرده است. او تاکید کرد: «محدودیتهای اعمالشده بر زنان امدادرسان افغان لایهای از پیچیدگی را بر روند کمکرسانی در افغانستان اضافه کرده است. همچنان حدود ۱.۴ میلیون زن و دختر نوجوان هنوز زیر ممنوعیت تحصیل هستند.» وی افزود که مقامهای حکومت فعلی میگویند که آنان برای فراهمسازی زمینه آموزش و تحصیل دختران در کشور نیاز به زمان بیشتر دارند. ادم ووسورنو در نشست خبری گفت: «ما وقت نداریم. هر چه بیشتر منتظر بمانیم، میلیونها کودک بیشتر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و تأثیر بیشتری بر جامعه خواهد گذاشت.» او علاوه کرد که نهادهای کمکرسان در زمینه کمکرسانی از طریق زنان و دختران در افغانستان با محدودیتهای روبرو هستند. خانم ووسورنو از حکومت سرپرست خواسته است که تا محدودیتهای آموزشی و کاری علیه زنان و دختران در کشور را لغو کند. براساس معلومات این نهاد، در حال حاضر بیش از ۱۵ میلیون تن در افغانستان با سطوح بالایی ناامنی غذایی مواجه هستند و سیلابهای اخیر مرگبار در شمال کشور به این چالش افزوده است. حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، در گام نخست دختران بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب ممنوع و سپس دروازه دانشگاهها را نیز به روی زنان و دختران بسته کردهاند.