یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد و سازمان جهانی صحت در تازهترین مورد اعلام کرده است که ۵۲ درصد نوزادان در سراسر جهان از شیر سالم تغذیه نمیشوند. این نهادها با نشر بیانیهای مشترک به مناسبت «هفته جهانی شیردهی» گفتهاند که بهبود نرخ شیردهی مادران به کودکان میتواند سالانه جان بیش از ۸۲۰ هزار کودک را نجات دهد. در بیانیهی یونیسف و سازمان جهانی صحت بر نیاز به بهبود حمایت از شیردهی به عنوان «اقدام حیاتی» برای کاهش نابرابری در سلامت و حمایت از حقوق مادران و نوزادان برای بقا و زنده ماندن، تاکید شده است. در ادامه آمده است که ۴.۵ میلیارد نفر که بیش از نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند، از خدمات صحی ضروری بهره نمیبرند. یونیسف و سازمان صحی جهان میگویند که بسیاری از زنان حمایت لازم برای تغذیه بهینه نوزادان خود را با شیر مادر دریافت نمیکنند. در بیانیه مشترک توصیهها و مشاورههای بهداشتی آموزش دیده، همدلانه و محترمانه در طول سفر یک زن به شیردهی از جمله حمایتهای لازم عنوان شده است. با این وجود برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد پیش از این در گزارشی به مناسبت «روز جهانی تغذیه» گفته بود که ۳ میلیون کودک در افغانستان دچار سوءتغذیه هستند. این سازمان گفته است که از این میان میتواند تنها به ۱.۳ میلیون کودک مبتلا به سوءتغذیه رسیدگی کند. برنامه جهانی غذا گفته بود که پس از کاهش کمکها در سال گذشته، آمار کودکان دچار به سوءتغذیه در افغانستان افزایش یافته است. براساس گفتههای این نهاد، بحران مالی و وضعیت بشری، بیشترین تاثیر را روی کودکان گذاشتهاند.
برچسب: کودکان
منابع محلی از ولایت هلمند میگویند که شش تن به شمول چهار کودک و یک زن به دلیل یک رویداد ترافیکی در این ولایت جانهایشان را از دست دادهاند. دستکم دو منبع گفتهاند که این رویداد شب گذشته (سهشنبه، ۹ اسد) در ساحهی از مربوطات ولسوالی سنگین ولایت هلمند رخ داده است. منبع تاکید کرد که این شش نفر پس از آن جان باختهاند که تاکسی حامل آنان به دریای هلمند سقوط کرده است. منبع افزود که براساس صحبتهای خانوادهی قربانیان، در این رویداد ترافیکی چهار کودک، یک زن و یک مرد جان باختند. به گفتهی منبع، دو سرنشین دیگر این موتر در رویداد یاد شده زخمی شدهاند. تا اکنون معلوم نیست که قربانیان همه اعضای یک خانواده بودهاند یا خیر. دلیل این رویداد، بیاحتیاطی راننده عنوان شده است و مسوولان نیز وقوع آن را تایید کرده و اطمینان دادهاند که زخمیان آن زیر درمان قرار دارند. باید گفت که رویدادهای ترافیکی در بسیاری از ولایتها، هر از گاهی از شهروندان کشور قربانی میگیرد. بیاحتیاطی رانندگان، خرابی جادهها و نبود علایم ترافیکی از عوامل اصلی وقوع حوادث ترافیکی خوانده میشود.
منابع محلی از ولایت قندهار میگویند که یک کودک پسر ۱۳ ساله در این ولایت در یک چاه عمیق سقوط کرده و جان باخته است. دستکم دو منبع گفتهاند که این رویداد عصر روز گذشته (سهشنبه، ۹ اسد) در ولسوالی غنیخیل این ولایت رخ داده است. منبع تاکید کرد که این کودک حدود سال ۱۳ سال سن دارد و بهنام نورالله بوده است. منبع افزود که این کودک خورد سال در چاهی با عمق ۶۰ متر سقوط کرده و جان باخته است. در ادامه آمده است که باشندگان محل و مسوولان محلی حکومت فعلی تلاش کردند تا او را نجات دهند؛ اما موفق نشدند. مردم محل علت این رویداد را بیتوجهی خانوادهی این کودک و باز بودن درب چاه عمیق عنوان کرده است. رویدادهای مشابه در بسیاری از ولایتهای کشور رخ داده است که اکثر قربانیان کودکان بوده و در بسیاری از موارد منجر به مرگ آنها شده است. در دو سال اخیر موارد مختلفی از اینگونه رویدادها در ولایتهای مختلف کشور گزارش شده است. این درحالی است که قبل از این نیز چندین کودک در ولایات مختلف کشور، از جمله قندهار، زابل، هلمند و… داخل چاه افتادهاند. اغلب این کودکان جان باختهاند. قابل ذکر است که به تعقیب این موضوع وزارت امور داخلهی حکومت سرپرست به تمام مسوولان در ولایات کشور دستور داده بود تا مردم را وادار سازند که چاههای موجود در قریه و قصبات را بپوشانند تا از افتادن کودکان و سایر جانداران در آنها جلوگیری شود.
یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در تازهترین مورد اعلام کرده است که بیش از ۴۰ درصد زنان و دختران در افغانستان از کمخونی رنج میبرند. این نهاد با نشر گزارش تصویری در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که مکملهای ویتامین و مواد معدنی را به زنان باردار در سراسر افغانستان ارائه میکند. یونیسف تاکید کرد که عامل کمخونی در میان زنان بیشتر کمبود آهن و ریز مغذیها در وعدههای غذایی شان است. زهرا موسوی، یکتن از کارمندان یونیسف در ولایت بامیان میگوید که بیشتر خانوادهها با فقر و بیکاری مواجهاند و زنان و کودکان بیشتر از این وضعیت متاثر شده است. این آمار در حالی ارائه میشود که ۲۳.۷ میلیون نفر که حدود ۸۰ درصد آنان زنان هستند، درگیر فقر میباشند و به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. براساس معلومات سازمانهای امدادرسان آنان نمیتوانند مواد غذاییشان را بهگونهی مکمل تهیه کنند. در حالی صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد از این موضوع خبر میدهد که در تازهترین مورد فعالیت شش مرکز صحی تحت حمایت سازمان بینالمللی مهاجرت (آیاوام) در ولایت بدخشان متوقف شده است. این مراکز که برای هزاران تن به خصوص برای زنان باردار و نوزادان خدمات بهداشتی ارائه میکردند، در ختم ماه روان میلادی به روی بیماران بسته خواهند شد و هیچ نوع فعالیت نخواهند داشت.
یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل اعلام کرده است که بارانهای شدید و سیلاب زندگی بیش از شش میلیون کودک را در افغانستان، بنگلادش، هند، نیپال و پاکستان به خطر انداخته است. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل خواهان اقدام فوری برای محافظت از کودکان در این کشورها شد. سانجی ویجسکرا، مدیر منطقهای یونیسف در جنوب آسیا با نشر بیانیهای، وضعیت کودکان و نوجوانان آسیبدیده از سیلهای اخیر در این کشورها را «نگرانکننده» توصیف کرد. وی تاکید کرد: «ما عمیقا نگران رفاه و امنیت بیش از شش میلیون کودک و خانوادههایشان در این کشورها هستیم که خانههای خود را از دست داده و یا آواره شدند و برای زنده ماندن تلاش میکنند.» صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل برای حمایت از آمادگی اضطراری برای کودکان در سراسر منطقه ۹.۳ میلیون دالر درخواست کرده است. این سازمان آمار تلفات مالی و جانی ناشی از سیلابهای اخیر در شش کشور آسیای جنوبی به شمول افغانستان را منتشر کرده است. براساس این آمار سیلهای اخیر در بغلان، بدخشان و ولایات غربی افغانستان ۵۸ کشته برجای گذاشته و یک هزار و ۹۰۰ خانواده را تحت تاثیر قرار داده است. در بیانیه آمده است: «سیل خطر فراتر از جراحت و مرگ برای سلامت کودکان دارد. سیل منابع آب پاک را به خطر میاندازد و این امر خطر ابتلا به بیماری و شیوع اسهال را افزایش میدهد.» یونیسف افزود: «وقتی خانهها زیر آب میروند آوارگی میتواند کودکان را در معرض سوءاستفاده، استثمار و قاچاق قرار دهد.» در سال جاری خورشیدی ولایتهای مختلف افغانستان شاهد بارندگیهای شدید و سرازیرشدن سیلابهای ویرانگر بودهاند. این سیلابها تلفات و خسارات زیادی برجای گذاشته و صدها نفر را آواره کرده است.
منابع محلی از ولایت نیمروز میگویند که یک کودک خوردسال پس از تجاوز جنسی در این ولایت بهگونه فجیع توسط افراد ناشناس به قتل رسیده است. دستکم دو منبع با تایید این رویداد به رسانه گوهرشاد گفتهاند که جسد این کودک روز گذشته (یکشنبه، ۷ اسد) از منطقهی نمایندگی از مربوطات شهر زرنج پیدا شده است. منبع تاکید کرد که این کودک حدود هشت تا نه سال سن دارد و در ابتدا مورد تجاوز جنسی قرار گرفته و سپس بهگونهی فجیع به قتل رسیده است. همچنین یک منبع دیگر گفت که چشمان این کودک کشیده شده است. از سویی هم، گل محمد قدرت، سخنگوی فرماندهی پولیس نیمروز با تایید این رویداد به رسانه گوهرشاد گفت که جسد این کودک به شفاخانه مرکزی این ولایت منتقل شده است. آقای قدرت تاکید کرد که تا اکنون وارثین این کودک پیدا نشده و جسدش در شفاخانه میباشد. او در مورد دلیل و علت این قتل جزییات ارائه نکرد. وی میگوید، زمانیکه خانواده این کودک پیدا شود، دلیل و نحوه به قتل رسیدن آن مشخص خواهد شد. باید گفت که چندی پیش نیز یک کودک دختر در نیمروز پس از تجاوز جنسی بهگونه فجیع به قتل رسیده بود. طی روزهای اخیر موارد چشمگیری از قتل از ولایتها گزارش میشود. دیروز موارد قتل از بامیان، بادغیس، فاریاب و غزنی گزارش شده بود.
منابع محلی از ولایت فاریاب میگویند که یک کودک و یک دختر نوجوان در این ولایت توسط افراد ناشناس به قتل رسیده است. دستکم دو منبع امروز (شنبه، ۶ اسد) گفتهاند که یک کودک و یک دختر نوجوان در دو رویداد جداگانه در این ولایت از سوی افراد ناشناس به گونهای بیرحمانه و مرموز کشته شدند. منبع تاکید کرد که افراد ناشناس روز پنجشنبه یک کودک هفت ساله را در قریه فیضآباد ولسوالی شیرینتگاب ولایت فاریاب با ضربات چاقو و به شکل فجیع به قتل رساندهاند. همچنین منبع افزود که یک دختر ۱۶ ساله بهنام هدیه که باشنده قریه شور بازار ولسوالی شیرین تگاب بود، دو شب پیش توسط افراد مسلح ناشناس به قتل رسیده است. منبع مدعی است که افراد ناشناس نخست بر این دختر تجاوز کرده و سپس او را کشتهاند. براساس معلومات منابع، عاملان قتل دختر نوجوان مشخص نیست، اما نیروهای حکومت فعلی در پیوند به قتل کودک هفت ساله دو تن را بازداشت کردهاند. مسوولان محلی در ولایت فاریاب تا اکنون در این زمینه چیزی نگفتهاند. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایت فاریاب افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
مسوولان محلی از ولایت سمنگان میگویند که شش تن در یک رویداد ترافیکی در این ولایت جان باخته است. حشمتالله رحمانی، سخنگوی فرماندهی پولیس سمنگان گفته است که این رویداد روز گذشته (جمعه، ۵ اسد) در نتیجه تصادم یک موتر سواری با یک موتر باربری در ساحه کوتل رباتک در مسیر شاهراه کابل-بلخ رخ داده است. آقای رحمانی تاکید کرد که این رویداد در پی تصادم موتر نوع کرولا با موتر نوع هینو به وقوع پیوسته است و جان باختهگان آن شامل سه مرد، دو زن و یک کودک میباشند. او افزود که این موتر از ولایت بلخ به مقصد کابل در حرکت بود. آقای رحمانی تصریح کرد که قربانیان این رویداد ترافیکی، همه باشندگان ولایت بلخ هستند و جسد آنان به شفاخانه مرکزی سمنگان منتقل شده است. مدیر ترافیک سمنگان علت وقوع این حادثه را بیاحتیاطی و تیزرانی خوانده است. رویدادهای ترافیکی در بسیاری از ولایتها، هر از گاهی از شهروندان کشور قربانی میگیرد. بیاحتیاطی رانندگان، خرابی جادهها و نبود علایم ترافیکی از عوامل اصلی وقوع حوادث ترافیکی خوانده میشود.
نویسنده: مهدی مظفری دوازده ماه اول زندگی، دورانی سرنوشتساز در شکلگیری شخصیت انسان است. در این دوره حساس، نوزادی که به تازگی از دنیای امن رحم مادر پا به عرصهی وجود گذاشته، در حال کشف و سنجش دنیای پیرامون خود است. تجربیات این دوران، به ویژه در زمینهی اعتماد و امنیت، نقشی اساسی در پایهریزی شخصیت و نگرش فرد نسبت به خود و جهان ایفا میکند. اریک اریکسون، روانشناس برجسته، این مرحلهی حیاتی را «اعتماد در برابر عدم اعتماد» نامگذاری کرده است. او معتقد است که اگر نیازهای اساسی کودک در سال اول زندگی، به ویژه نیاز به امنیت، ثبات و محبت به درستی پاسخ داده شود، او حس اعتماد به دنیا و اطرافیان را در خود پرورش میدهد. این حس اعتماد، بستر لازم برای شکلگیری روابط سالم، عزت نفس و استقلال در مراحل بعدی زندگی را فراهم میکند. در مقابل، اگر تجربیات کودک در این دوران با کمبود محبت، بیتوجهی، ناکافی بودن مراقبتها، بیثباتی و ناامنی همراه باشد، احساس عدم اعتماد در او شکل میگیرد. این بیاعتمادی میتواند زمینهساز مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی، انزوا، پرخاشگری و سوءظن در روابط بین فردی در بزرگسالی شود. عوامل متعددی میتوانند بر احساس اعتماد یا عدم اعتماد در کودک در سال اول زندگی اثر بگذارند: مراقبتهای اولیه: کیفیت مراقبتهای اولیه نقشی اساسی در رشد و تکامل همهجانبه کودک ایفا میکند. این مراقبتها که شامل مراقبتهای جسمی، عاطفی، شناختی و اجتماعی میشود، زمینهای امن و پایدار را برای شکوفایی استعدادها و تواناییهای کودک فراهم میآورد. یکی از مهمترین جنبههای مراقبتهای اولیه باکیفیت، ثبات و انسجام در ارائه مراقبتها است. کودکان در محیطی که ثبات و نظم وجود داشته باشد، احساس امنیت و آرامش بیشتری میکنند و میتوانند با اطمینان خاطر به کاوش در دنیای اطراف خود بپردازند. از سوی دیگر، پاسخگویی به موقع به نیازهای کودک، چه نیازهای جسمی و چه نیازهای عاطفی، برای ایجاد حس اعتماد در او ضروری است. زمانی که کودک احساس میکند که نیازهایش بهدرستی درک و برآورده میشود، یاد میگیرد که به دیگران اعتماد کند و روابط سالم برقرار کند. علاوه بر این، ابراز محبت و توجه کافی به کودک، نقش بسزایی در رشد عاطفی و اجتماعی او دارد. کودکانی که از عشق و توجه کافی برخوردارند، احساس ارزشمندی میکنند و عزت نفس بالایی دارند. آنها همچنین یاد میگیرند که چگونه با دیگران همدلی و محبت کنند. در مجموع، کیفیت مراقبتهای اولیه نقشی بنیادی در ایجاد حس اعتماد، امنیت و عشق در کودک دارد. این حسها به کودک کمک میکنند تا به بهترین شکل ممکن رشد کند و به یک فرد سالم، شاد و موفق تبدیل شود. محیط زندگی: محیط زندگی نقش بسزایی در رشد و شکوفایی کودک ایفا میکند. این فضا، چه در خانه، مکتب یا هر مکان دیگری، بستر مناسبی برای یادگیری، اکتشاف و پرورش استعدادها و خلاقیت کودک فراهم میکند. محیطی امن، حمایتی و سرشار از محرکهای مثبت، میتواند اعتماد به نفس، عزت نفس و حس استقلال کودک را تقویت کند و او را به سمت شکوفایی استعدادهایش سوق دهد. عناصر مختلفی در ایجاد یک محیط زندگی مناسب برای کودکان دخیل هستند. دسترسی به فضای باز برای بازی و فعالیتهای فیزیکی، وجود اسباببازیها و وسایل آموزشی مناسب سن، فراهم کردن فرصتهای تعامل با همسالان و بزرگسالان، و ایجاد فضایی آرام و صمیمی برای گفتگو و تبادل نظر، از جمله این عناصر هستند. با فراهم کردن یک محیط زندگی مناسب، میتوانیم به کودکان فرصت دهیم تا به بهترین نحو رشد و شکوفایی پیدا کنند و به انسانهایی بالغ، توانمند و شاد تبدیل شوند. سلامت جسمی و روانی: سلامت جسمی و روانی، دو رکن اساسی در زندگی انسان هستند که به خصوص در دوران کودکی نقشی حیاتی ایفا میکنند. بیماری، درد، ناتوانیهای جسمی و مشکلات عاطفی میتوانند بنیان احساس امنیت و اعتماد را در کودکان لرزان کرده و پیامدهای مخربی بر سلامت روان و عزت نفس آنها بگذارند. کودکی که به طور مکرر با بیماری یا درد دست و پنجه نرم میکند، ممکن است احساس ناتوانی و عدم کنترل بر زندگی خود داشته باشد. این امر میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و حتی انزوا و گوشهگیری شود. ناتوانیهای جسمی نیز میتوانند چالشهای مشابهی را به وجود آورند، به خصوص اگر کودک احساس کند که به دلیل این ناتوانیها از سوی دیگران طرد شده یا مورد تمسخر قرار میگیرد. مشکلات عاطفی، مانند اضطراب، افسردگی و سوء استفاده، نیز میتوانند به طور قابل توجهی بر احساس امنیت و اعتماد کودک تاثیر منفی بگذارند. کودکی که با این مشکلات دست و پنجه نرم میکند، ممکن است در روابط خود با دیگران، چه در خانه و چه در مدرسه، دچار مشکل شود. در مقابل، سلامت جسمی و روانی مناسب به کودکان کمک میکند تا احساس امنیت، ثبات و قدرت درونی داشته باشند. آنها با اتکا به این احساس میتوانند دنیا را با کنجکاوی و شجاعت کاوش کنند، روابط سالم برقرار کنند و به چالشهای زندگی غلبه کنند. بنابراین، مراقبت از سلامت جسمی و روانی کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است. با فراهم کردن محیطی امن و حمایتی، تغذیه مناسب، فرصتهای کافی برای فعالیت بدنی و دسترسی به خدمات بهداشت روان، میتوانیم به کودکان کمک کنیم تا به بهترین نسخه از خود تبدیل شوند. در آغوش گرفتن، کلید اعتماد به نفس و آرامش کودک یکی از باورهای غلطی که متاسفانه گاه به گوش والدین جوان میرسد، این است که بغل کردن زیاد نوزاد آنها را "بغلی" میکند و در آینده باعث وابستگی بیش از حد او به آغوش و نوازش میشود. این تفکر نه تنها پایه و اساسی در علم روانشناسی کودک ندارد، بلکه میتواند پیامدهای منفی جدی برای سلامت عاطفی و روانی نوزاد در پی داشته باشد. تحقیقات علمی نشان دادهاند که در سال اول زندگی، تماس فیزیکی و عاطفی به ویژه از طریق در آغوش گرفتن، نقشی اساسی در رشد و تکامل مغز، تقویت سیستم ایمنی و ایجاد حس امنیت و اعتماد به نفس در کودک ایفا میکند. در واقع، هر چه بیشتر کودک در آغوش گرم و محبتآمیز مادر و پدر خود قرار بگیرد، احساس آرامش و امنیت بیشتری را تجربه میکند و این امر به نوبه خود، پایه و اساسی برای اعتماد به نفس او در مواجهه با دنیای پیرامونش خواهد بود. به همین دلیل، متخصصان و مشاوران کودک تاکید میکنند که نه تنها از در آغوش گرفتن و نوازش نوزاد خود دریغ نکنید، بلکه تا حد امکان، تماس پوست به پوست با او را نیز برقرار کنید. این تماس گرم و صمیمی، علاوه بر فواید ذکر شده، به تقویت پیوند عاطفی بین مادر و کودک نیز کمک میکند. بنابراین، به یاد داشته باشید که در سال اول زندگی، نیاز به عشق، محبت و توجه در نوزاد شما از هر چیز دیگری مهمتر است. او را در آغوش بگیرید، با او حرف بزنید، لبخند بزنید، به نیازهایش توجه کنید و از او مراقبت کنید. با این کار، به او کمک میکنید تا به فردی اعتماد به نفس، آرام و امن تبدیل شود. به خاطر داشته باشید که اعتماد و یا عدم اعتماد در انسان، ریشه در دوران کودکی، به خصوص ۱۲ ماه نخست زندگی دارد. این شما به عنوان اطرافیان کودک هستید که با محبت، توجه و مراقبت خود، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری این حس در او ایفا میکنید.
بانک توسعه اسلامی در تازهترین مورد اعلام کرده است که در یک سال گذشته بیش از ۱۷ هزار کودک مبتلا به سوءتغذیه حاد را در قندهار درمان کرده است. این بانک با نشر اعلامیهای گفته است که این طرح با حمایت مالی مرکز کمکهای بشردوستانه ملک سلمان از طریق درمانگاههای تحت حمایت یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اجرا شده است. بانک توسعه اسلامی گزارش داده است که این کودکان در ۱۲ ماه گذشته بستههای غذایی درمانی را از طریق این درمانگاهها دریافت میکردند. برپایه این گزارش، در این مدت حدود ۱۶ هزار بسته غذایی درمانی به ارزش بیش از ۹۵۳ هزار دالر برای این کودکان در قندهار توزیع شد. بانک توسعه اسلامی در گزارش خود توضیح داده است که مجموع کودکانی که تحت این برنامه درمانی قرار گرفتند، ۱۷ هزار و ۵۴۳ نفر شامل ۹ هزار و ۹۴۰ پسر و هفت هزار و ۶۰۳ دختر میشوند. باید گفت که اخیرا پزشکان بدون مرز هم اعلام کرد که در سال گذشته ۱۰ هزار و ۴۰۰ کودک و در چهار ماه نخست سال جاری میلادی دو و هزار و ۴۱۶ کودک مبتلا به سوءتغذیه زیر پنج سال را در قندهار، هرات و هلمند درمان کرده است. این سازمان در گزارش خود تصویر تاریکی از وضعیت کودکان در افغانستان ارائه کرد و افزود که بیکاری و فقر در میان مردم باعث شده است که کودکان خانوادهها به سوءتغذیه مبتلا شوند.