برچسب: هشت مارچ

9 ماه قبل - 185 بازدید

روزا اوتنبایوا، رییس یوناما و نماینده‌ی ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد برای افغانستان خواستار پایان دادن به محدودیت‌ها بر حقوق زنان و دختران در افغانستان از سوی حکومت سرپرست شده است. خانم اوتنبایوا با نشر اعلامیه‌ای گفته است که در صورت ادامه‌ی محدودیت‌ها بر حقوق زنان و دختران در افغانستان، کشور به سمت انزوای بیشتر و فقر شدیدتر سوق داده خواهد شد. وی تاکید کرد: «جای اندوه است که دقیقاً برعکس آن را در افغانستان می‌‌بینیم؛ یک سرمایه‌گذاری منفی فاجعه‌بار و عمدی که صدمات شدیدی بر زنان و دختران وارد می‌کند و تنها مانع ایجاد صلح و رفاه می‌شود.» او افزود که حکومت سرپرست از زمان تسلط بر افغانستان، یک سلسله محدودیت‌‌ها را بر حقوق و آزادی‌های بسیار ابتدایی زنان و دختران از جمله منع آموزش، تحصیل، کار و آزادی رفت ‌و آمد در بیرون از خانه را  اعمال کرده است. روزا اوتنبایوا می‌گوید که در سال روان میلادی، بیش از ۱۲ میلیون زن در افغانستان به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. باید گفت که افراد و نهادهای بین‌المللی در حالی به مناسبت روز جهانی همبستگی زنان از زنان و دختران افغانستان دفاع می‌کنند که حکومت سرپرست در بیشتر از دو سال گذشته، محدودیت‌های شدیدی بر حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی زنان و دختران وضع کرده است.

ادامه مطلب


9 ماه قبل - 237 بازدید

بیش از دوونیم سال است که زنان یک‌تنه در میدان‌های دادخواهی علیه حکومت فعلی حضور داشته‌اند و در جریان اعتراضات، بازداشت و زندانی شدند و مورد لت‌وکوب و شکنجه قرار گرفتند. گزارش‌هایی نیز وجود دارند که برخی از این زنان مورد خشونت و تعرض جنسی نیز قرار گرفته‌اند. باوجود این‌ها، معترضان زن پا به عقب نکشیدند. هرچند با گذشت هر روز به آمار زنان قربانی اعتراضات علیه حکومت فعلی، افزوده می‌شود؛ اما این صدا با تمام محدودیت‌ها و محرومیت‌ها هم‌چنان بلند است. ممکن تصور شود که قربانی‌هایی که تاکنون زنان در میدان مبارزه و دادخواهی داده‌اند، نتایج ملموسی در پی نداشته و هیچ یک از حقوقی که از آنان به زور گرفته شده، باز نگشته است. اما زنان معترض، کنش‌گران مدنی و فعالان حقوق بشر در صحبت با رسانه گوهرشاد گفته‌اند که اگرچه زنان در میدان مبارزه به قیمت از دست دادن جان‌شان ایستادگی کرده و بهای هنگفتی پرداخته‌اند، اما هرچند اندک، ولی نتایجی در پی داشته است. آنان می‌گویند در حالی که جهان، سازمان‌های بین‌المللی و حتی شماری از نهاد‌ها در تلاش‌اند تا به حاکمان فعلی مشروعیت بخشند و راه‌های برقراری ارتباط با آن‌ها را جست‌وجو می‌کنند، اما این دادخواهی زنان بوده که تاکنون این امر تحقق نیفتاده است. سلما مبارز، یکی از زنان معترض می‌گوید: «آفرین بر همت زنان افغانستان که با دست خالی و شکم گرسنه مقابل این گروه ایستاده‌اند، کشته شدند، لت و کوب شدند، اما به عقب برنگشتند. آن هم در برابر گروهی که به هیچ عنوان با عملکردهای انسانی آشنایی ندارد و هرگونه جنایتی را که می‌توانستند طی این مدت انجام داده‌اند.» هم‌زمان فائزه خردمند، روزنامه‌نگار بر این باور است همین‌که زنان باعث شدند تمام جهان از ماهیت غیرانسانی این گروه مطلع شود و آنان را به‌عنوان افرادی که «جنایات ضد بشری» را انجام می‌دهند، بشناسند، یعنی قطعا عملکرد زنان تاثیرگذار بوده است. او می‌افزاید: «زنان اکنون اعلامیه می‌دهند، صدای‌شان را در شبکه‌های اجتماعی بلند می‌کنند و برای احقاق حقوق‌شان مبارزه می‌کنند، تمام این‌ها از برکت همین دادخواهی‌ها میسر شده است. اگر زنان سکوت می‌کردند مطمئن باشید که اکنون این گروه به رسمیت شناخته شده بود و هیچ کسی هرگز از فعالیت‌های ضد بشری آنان مطلع نمی‌شد.» [caption id="attachment_11260" align="aligncenter" width="627"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] بن‌بست‌های سد راه اعتراضات زنان زنان در میدان مبارزات مدنی خود در بیش از دو و نیم سال اخیر، تنها بوده‌اند. آنان نه همراهی مردان را با خود داشتند و نه سازمان‌هایی که تنها ادعای همراهی را دارند و جز صدور اعلامیه و ابراز همدردی کاری انجام نداده‌اند. حقیقت این است که این دادخواهی‌ها و اعتراضاتی که از زنان داخل افغانستان قربانی بسیاری گرفت، می‌توانست به نتایج ملموس‌تری بینجامد، اما کم‌کاری‌ها، منفعت طلبی‌ها، پراکندگی اعتراض‌های داخلی و از آب گل‌آلود ماهی گرفتن‌ها از سوی شماری افراد، نمایندگان و حتی سازمان‌ها و کشور‌ها سبب شد تا این تنها زنان داخل کشور باشند که بهای شرایط پس از سقوط افغانستان را بپردازند. خانم مبارز، عدم حمایت جامعه جهانی و سازمان‌های بین‌المللی از زنان معترض را یکی از دلایلی می‌خواند که بانی تشدید شرایط فعلی و افزایش شمار قربانیان زن شده است. او می‌گوید: «سازمان ملل و دیگر سازمان‌ها بیشتر در راستای سفید نشان دادن حاکمان فعلی قدم برداشتند، در هر نشست و اجلاسی که بود به عوض زنان، مسوولان حکومت فعلی را دعوت کردند و آن‌ها را به عنوان نمایندگان افغانستان معرفی کردند.» این فعال حقوق زن تصریح می‌کند: «زنان لت‌وکوب شدند، بازداشت شدند، زندانی شدند و حتی مورد تجاوز قرار گرفتند؛ اما هیچ مرجعی، پاسخ‌گوی چنین جنایاتی نبود، هیچ کسی نبود و نیست که پرسان زنان را کنند و بگویند به کدام جرم کشته می‌شوند؟» در همین حال خانم خردمند می‌گوید که تمام واکنشی که سازمان‌های جهانی در برابر «جنایات» انجام شده این گروه از خود نشان داده‌اند، صدور اعلامیه بوده در حالی که آن‌ها می‌توانستند با رهبران حکومت فعلی نشست داشته باشند و آن‌ها را برای بازگردادن حقوق زنان، قانع سازند. این در حالی است که در نشست دوحه به رهبری سازمان ملل، به حقوق زنان افغانستان و موضوع حقوق بشر به شکل بسیار محدود و حاشیه‌ای پرداخته شد. حال آنکه می‌توانست محور اصلی این نشست باشد. مولوده توانا، فعال مدنی بر این باور است که کشورها از شرایط بحرانی‌ای که اکنون در افغانستان جریان دارد، تغذیه می‌کنند، منفعت به‌دست می‌آورند و حتی در تلاش حفظ این شرایط هستند. او می‌افزاید که از مسوولان حکومت کنونی توقع تغییر و درک دموکراسی، آزادی‌های فردی و حقوق زن نمی‌رود اما جهان چگونه می‌تواند با چشمان باز چنین «جنایات ضد بشری» را مشاهده کند و سکوت کند. تجربه‌ها نشان داده که عواملی بیرونی نمی‌توانند به تنهایی مقصر کل ماجرا باشند، همیشه این دست‌های کمکی داخلی نیز بوده که به تشدید شرایط بحرانی افغانستان نقش داشته‌اند. کاوه طاهری، روزنامه‌نگار می‌گوید اکثر زنانی که به نمایند‌گی از زنان معترض در نشست‌های بین‌المللی می‌روند، بسیار ضعیف عمل می‌کنند و بیش از آنکه از شرایط زنان داخل کشور بگویند، در پی گرفتن پروژه، شهرت، و سایر امتیازات شخصی می‌باشند. او می‌افزاید: «نمایندگان زن در نشست‌های مهم جهانی، جایی که باید چانه‌زنی‌های لازم را می‌کردند و خاموش نمی‌ماندند، اما متاسفانه یا سکوت کردند و یا هم موضوعات حاشیه‌ای را مطرح کردند و به هیچ عنوان صداقت گفتار نداشتند.» [caption id="attachment_11262" align="aligncenter" width="644"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] دورنمای اعتراضات زنان هم‌اکنون زنان افغانستان در بحرانی‌ترین شرایط به‌سر می‌برند؛ زیرا آن‌ها به‌شدت از سوی استخبارات حکومت فعلی تحت تعقیب قرار دارند و در صورت شناسایی، «فورا بازداشت، زندانی و مورد شکنجه» قرار می‌گیرند. آقای طاهری می‌گوید حکومت فعلی افغانستان تاکنون تلاش کرده تا از هرگونه ابزار دست‌داشته‌اش برای سرکوب اعتراضات داخلی استفاده کند و این کار در آینده نیز ادامه خواهد داشت. با این حال، مولوده توانا، بهبود شرایط فعلی زنان افغانستان را در گرو محدود کردن رهبران حکومت فعلی می‌داند. او به این باور است که جامعه جهانی و سایر نهادهای بین‌المللی باید تلاش کنند تا سفرهای رهبران حکومت فعلی را محدود سازند و دیگر اجازه ندهند که آنان به‌عنوان نمایند‌گان مردم افغانستان در نشست‌ها دعوت شوند و حضور یابند. او علاوه می‌کند که اعتراضات زنان نیز باید شکل منسجم‌تری را به خود گیرد و تلاش شود که زنان در قالب یک جنبش همه‌شمول و تحت یک رهبری مستقل، عمل کنند تا بتوانند از دادخواهی‌های شان نتایج مثبتی را به‌دست آورند. این در حالی است که از شروع اعتراضات تااکنون حکومت فعلی هیچ واکنشی مثبتی در برابر درخواست‌ها و فشارهای جامعه جهانی مبنی بر به‌رسمیت شناختن حقوق زنان نداشته و همواره ادعا شده که تمام اعتراضات موضوع داخلی بوده و جهان نباید به مسائل داخلی افغانستان دخالت کند. با این حال، تا زمانی‌که مذاکرات به شکل درست و اساسی، آن هم در سطح بزرگ با رهبران حکومت فعلی انجام نشود و تغییری در تصامیم حکومت نیاید، دشوار خواهد بود که وضعیت زنان افغانستان بهبود یابد. *به منظور امنیت مصاحبه شونده‌ها، اسامی برخی‌ها مستعار ذکر شده است. گزارشگر: عاطفه علیزاده

ادامه مطلب


9 ماه قبل - 286 بازدید

هشتم مارچ روز جهانی زن است. از این روز در بسیاری از کشورهای جهان با شادی جشن گرفته می‌شود‌  و از دستاورد‌های زنان تقدیر می‌شود‌. به باور شماری از زنان، هشتم مارچ برای زنان و دختران افغانستانی که هر روز و هر لحظه به حاشیه رانده شده و محدودیت‌‌های تازه‌ای بر فعالیت، تحصیل و زندگی آنان وضع می‌شود، هیچ معنا و مفهومی ندارد. ثریا، دانشجوی سال سوم زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هرات بود که بعد از تسلط حکومت فعلی و بسته شدن دروازه‌های دانشگاه‌ها به روی دختران، از تحصیل بازماند. او در صحبت با رسانه‌ی گوهرشاد می‌گوید که سال‌ها قبل، هشتم مارچ را بخاطر زحمات و دستاوردهای دو تن از زنان اعضای خانواده‌اش که کارمند دولت بودند، تجلیل می‌کرد؛ اما پس از تسلط حکومت فعلی بر کشور، و بیکار شدن آن دو، هیچ انگیزه و امیدی برای تجلیل از این روز باقی نمانده است. «من حالا همانند میلیون‌ها زن در سراسر افغانستان از حق و حقوق انسانی و اولیه‌ی خود محرومم. چگونه می‌توانم از این روز تجلیل کنم؟ اما با همه‌ی این مشکلات این روز برای من یک‌بار دیگر یادآوری می‌کند که برای دفاع از حق خود بجنگم و قوی‌تر از قبل بمانم.» ثریا، در ادامه می‌گوید با آن‌که حکومت فعلی هر روز قوانین محدود کننده‌ای برای زنان وضع می‌کند، اما آنان هیچ‌گاهی از خواسته‌های‌شان پا پس نمی‌کشند: «اگر ما محدودیت‌ها و قیدگیری‌های حکومت را بپذیریم به معنای این است که خودمان با دست‌های خود زندگی و آینده خود را به سمت هلاکت و نابودی کشانده‌ایم. درست است که نمی‌توانیم به خیابان رفته و دادخواهی و یا اعتراضی برپا کنیم، اما ساکت هم نمی‌نشینیم. از خانه‌های خود و با استفاده از رسانه‌های اجتماعی صدای خود را به گوش جهان می‌رسانیم تا از اوضاع جاری در افغانستان غافل نمانند.» او در پاسخ به این‌که چه پیامی به مسوولان حکومت فعلی دارد، می‌گوید: «من هیچ پیامی به مسوولان حکومت فعلی ندارم. آنان هیچ درکی از قانون، زندگی و انسانیت ندارند. ما بیش از دوسال می‌شود که برای بدست آوردن حقوق خود با آن‌ها جنگیدیم، تحقیر شدیم، شکنجه و لت‌وکوب و زندانی شدیم، ولی حالا همین حکومت هست که ما را از تعلیم، تحصیل،‌ کار و حقوق اولیه‌مان محروم ساخته. چه پیامی می‌توانم به عاملان این همه بدبختی داشته باشم؟» [caption id="attachment_11236" align="aligncenter" width="595"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] لیلا، دیگر دانشجوی بازمانده از تحصیل است. او دانشجوی حقوق و علوم سیاسی در یکی از دانشگاه‌های خصوصی در کابل بود و بعد از بسته شدن دانشگاه‌ها به روی دختران، خانه‌نشین شده است. او می‌گوید که هشتم مارچ برای او معنی تجدید عهد با اهداف و آرمان‌‌هایش را دارد. «با آنکه وضعیت روبه‌راه نیست و ما از تمامی حقوق خود محروم هستیم ولی این روز برای من یک‌بار دیگر یادآوری می‌کند که نباید دست از تلاش بردارم، نباید تسلیم شوم و سر تعظیم به فرمان‌های حکومت فعلی فرو بیاورم.» او با بیان این‌که مسوولان حکومت فعلی اگرچه به خواست‌های بانوان اعتنایی نمی‌کنند اما بازهم به آن‌ها پیامی دارد: «پیام ما و پیام تمامی زنان افغانستان واضح است: مسولان حکومت باید به حقوق اولیه‌ی ما احترام بگذارند، زنان را به عنوان عضوی از این جامعه بپذیرند، دروازه‌های مکاتب و دانشگاه‌ها را باز کنند و هرچه زودتر محدودیت‌ها را از سر راه ما بردارند.» نرگس، دانش‌آموخته زبان و ادبیات انگلیسی و آموزگار در یکی از مراکز آموزش زبان در هرات است. به باور او هشتم مارچ، روز تجلیل از دستاوردهای زنان است: «از زنان و دختران افغانستان می‌خواهم که از این روز تجلیل کنند. نه بخاطر این‌که این روز، روز جهانی زن است. بلکه از دستاوردهای شان تجلیل کنند. از این‌که در این دو سال و چند ماه، این محدودیت را تحمل کرده‌اند و با محدودیت‌ها جنگیده‌اند، ما زنان افغانستان تا زمانی‌که به حقوق خود دست پیدا نکنیم و به عنوان عضوی از این جامعه پذیرفته نشویم، تسلیم فرمان‌ها و قوانین حکومت فعلی نمی‌شویم. به باور من، تجلیل نکردن از این روز به معنای تسلیم شدن است.» نرگس، از تمامی زنان می‌خواهد که بار دیگر در این روز، هم‌صدا شوند و نگذارند صدای اعتراض زنان خاموش شود: «ما زنان افغانستان مسوولیت داریم تا نگذاریم صدای زنان معترض، زنان گیرمانده در زندان‌های ترسناک حکومت فعلی خاموش شود و جهان هم‌چنان نظاره‌گر رفتار آن‌ها با زنان باشد. بیایید در این روز بار دیگر هم‌صدا شده و این بار بلندتر و رساتر از قبل صدای‌مان را به گوش جهان برسانیم.» او با اشاره به این‌که هیچ امیدی به تغییرمسوولان حکومت کنونی نیست، خطاب به حکومتداران کنونی می‌گوید: «ما از مسوولان حکومت فعلی می‌خواهیم که هرچه زودتر محدودیت‌های وضع شده بالای زنان را بردارند، دروازه‌‌های مکاتب و دانشگاه‌ها را باز کنند، به زنان اجازه دهند که در ادارات دولتی کار کنند، به زنان حق مسافرت داده شود و هر آن چیزی که در این دو سال و چندماه اخیر از ما [زنان] گرفته اند را به ما بازگردانند.» [caption id="attachment_11235" align="aligncenter" width="560"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] زنان افغانستان در حالی به سراغ روز هشتم مارچ می‌روند که آنان از ابتدایی‌ترین حقوق‌شان محروم شده‌اند. حق آموزش ندارند، از تحصیل محروم اند، اجازه کار در ادارات دولتی و موسسات خارجی را ندارند، بدون محرم اجازه رفتن به مسافرت را ندارند، زنان با محدودیت‌های گسترده‌ای روبه‌رو هستند، حکومت فعلی با آن‌که بارها بخاطر وضع محدودیت‌ها و سرکوب صدای زنان معترض، از سوی جامعه جهانی و سایر سازمان‌های مدنی محکوم شده‌ است اما تا کنون هیچ گامی برای رفع محدودیت‌های وضع شده بر زنان، برنداشته است. گزارشگر: سینا

ادامه مطلب


9 ماه قبل - 267 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری سال‌هاست که از هشتم مارچ به عنوان روز جهانی زن، در سراسر دنیا تجلیل می‌شود. در افغانستان نیز در این روز، از زنان تجلیل می‌کنند، اما تفاوت اصلی تجلیل روز زن در جهان و افغانستان، مناسبت تاریخی آن نیست؛ تفاوت اصلی در نوع تجلیل و گرامی‌داشت آن است. روز زن در جهان، فرصتی است برای بازنگری وضعیت زنان در حوزه‌های حقوق و توسعه (بهداشت زنان، اشتغال زنان، قوانین مدنی مربوط به زنان و...) و آمارهای جهانی درباره‌ی زنان کارگر، بی‌سرپرست، خیابانی و خشونت‌دیده و هر مسئله‌اي كه به جنسیت ربط دارد. در اکثر کشورهای جهان، در روز هشتم مارچ، کارشناسان می‌نشینند و درباره‌ی اين مسائل گفت‌وگو می‌کنند، هشدار می‌دهند و از راه‌حل‌ها صحبت می‌کنند. در افغانستان، اما از این روز نه تنها آنطوری که بایسته و شایسته است، تجلیل نمی‌شود، بلکه زنان افغان بطور شایسته مورد تقدیر و تکریم نیز قرار نمی‌گیرند. حقیقت این است که از مردان سیاست‌گذار تا فرهنگیان، روشنفکران و مردان عادی جامعه افغانستان، گرامی‌داشت از روز هشتم مارچ را به خرید گل و تبلیغات فضای مجازی خلاصه کرده‌ اند. به این معنی که آن‌ها در ۳۶۴ روز سال هرنوع رفتار؛ محترمانه یا عاری از احترام، خشونت یا حتی لت و کوب را لایق زن می‌دانند، در حالی که در هشتم مارچ با خرید تنقلات، شیرینی، گل، کادوهای رنگارنگ و تبریکات بلند و بالا و مهمتر نشر آن در فضای مجازی، چشم ملت را کور کرده تا ثابت کنند اگر مردی در دنیا وجود داشته باشد که حقوق زنان را تمام و کمال رعایت می‌کند، قطعا او همان مرد خواهد بود. چه در حکومت قبلی و یا اکنون که زنان در تاریک‌ترین روزهای ممکن، آن هم به شکل اسیر زندگی می‌کنند، دیده نشده است که مردان افغان به ویژه سیاست‌گذاران و فرهنگیان، در عوض انجام چنین کارهای تصنعی، در تسهیل امور زنان بکوشند و تابوی حضور زنان را در میدان «فرهنگ» و «اجتماع» افغانستان ازبین ببرند. تبریک همراه با گل و شیرینی از زنان خوب است، شاید حرارتی هرچند اندک به دل و جان زنان مظلوم افغان ایجاد کند؛ اما هیچ دردی از هزاران درد زنان افغان نمی‌کاهد، «تبعیض جنسیتی» را از بین نمی‌برد، مشکلات «اشتغال»، «فعالیت‌های اجتماعی» و «بهداشتی» زنان را حل نمی‌سازد، نه حداقل در زمانی که زنان افغان بیش از هر کادو و گل، به بهرمندی دوباره‌ی حقوق‌شان نیازمند هستند. «ایام‌النساء» در افغانستان زمانی بزرگ‌داشت خواهد شد که حقوق آنان در فرهنگ و اجتماع این کشور به اندازه مردان پاس داشته شود. «اسلام» در برنامه‌های انقلابی-فرهنگی خود همیشه بهبود وضع بد زنان (کلا جنس مؤنث) را در نظر داشته است. از همان روزی که ظهور کرد از «ریحانه‌گی» و «بی‌مانندی» دختران گفت تا خانواده و اجتماع حقیر آن زمان، فرزند دختر را همانند فرزند پسر بپذیرد؛ مردان را به مهرورزی و محبت نسبت به همسر یا همسران‌شان توصیه کرد تا «خشونت علیه زنان» از خانه و جامعه رخت بربندد؛ و از مقام شامخ «مادر» گفت، به حدّی که «حقوق مادران» را بر گردن فرزندان بیشتر از حقوق پدران خاطر نشان کرد. اسلام، این همه تأکیدات و سفارشات را به مردان کرد و پیامبر عزیز نیز در زندگی خانوادگی و اجتماعی خود نشان داد که «کرامت» و «حقوق زنان» باید در همه حال و همه وقت محفوظ باشد و نباید فرد و افرادی، مردان را «بالذات» برتر از زنان بپندارند و بین این دو جنس بشری در «پندار» و «گفتار» و «کردار» فرق بگذارند. با این حال، بسیاری از مردان و حتی خود زنان افغانستان، جنس زن را نازل‌تر از جنس مرد می‌دانند و ای‌بسا که «ذهنیت»‌شان از «زن» و «زنانگی» شبیه به ذهنیت «مردمان جاهل» عصر جاهلیت است. این وضع به قدری شور است که مردان «قادر» یعنی مدیران و به اصطلاح فرهنگیان(آمران به معروف و ناهیان از منکر) با گفتار و کردار خود به پندارشان جامۀ عمل می‌پوشانند و هر روز و هر لحظه میدان را بر زنان و دختران افغان تنگ و تنگ‌تر می‌سازند. آن‌ها همه مخالف آن خطمشی اند که دین ایشان (اسلام) در نهضت و انقلاب فرهنگی خود در حوزه زنان و دختران پیش گرفته بود. باید خاطرنشان کرد که تجلیل «روز زن» و گرامی‌داشتن «زنان» به این نیست که به آن‌ها صرف تبریک گفته شود و گل و شیرینی تقدیم آنان گردد، بلکه زنان افغان، زمانی مورد تکریم و تقدیر حقیقی قرار خواهند گرفت که مشکلات عدیده‌ی آنان رفع گردد و حیثیت، منش و حقوق انسانی‌شان در دو حوزه؛ خانواده و اجتماع در کشور بدست آید. بهترین هدیه برای زنان در جامعه امروزی افغانستان بازپس دادن حقوق مدنی یعنی حق مسلّم ایشان است.

ادامه مطلب


9 ماه قبل - 211 بازدید

ما هر ساله با قرار گرفتن در تاریخ هشتم ماه مارچ سال‌ میلادی، یادبودی از یگانگی و پیوست زنان با یکدیگر را گرامی می‌داریم که این تاریخ مختص پرداختن به این قشر از جامعه و چگونگی اوضاع آنان می‌باشد، اما موضوعی که ما در ادامه‌ی این مطلب به آن می‌پردازیم، اندکی متفاوت‌تر از صحبت‌های همیشگی مربوط به این روز خواهد بود. با توجه به وضعیت فعلی زنان و دختران در کشور ما (افغانستان) با این حقیقت انکار نشدنی روبرو هستیم که همه آن‌ها در محدودیتی غیرمنصفانه قرار گرفته ‌اند و دست و بال فعالیت‌های‌شان به شدت بسته شده است و به این ترتیب در چنین روزی، اغلبا به گزارش و شکایت از این محدویت‌ها و شرایط پرداخته می‌شود و یا اینکه چقدر زنان تحت تاثیر بی‌عدالتی‌های اجتماعی و خانوادگی قرار گرفته‌ اند. اما در این مطلب، هدف دیگری داریم و آن این‌ست که از قاب روشن‌تری به قضایا نگاه کنیم؛ ما به هیچ عنوان پرده بر مشکلات و بازتاب فشارهای موجود بر زنان نمی‌کشیم، بلکه می‌خواهیم با بیان مفیدیت و اهمیت حضور زنان و فعالیت‌های‌شان در شکل دهی و ساخت یک جامعه‌ی مدرن و سالم، انگیزه را در وجودشان بازسازی کنیم و بجای تیک زدن ابعاد منفی موجود در اجتماع که همه از آن آگاهی داریم، به برجسته سازی جایگاه شان و میزان قدرت، همت و پایداری شان بپردازیم. [caption id="attachment_11215" align="aligncenter" width="598"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] زن و خانواده می‌دانیم که در پیکره‌ی یک خانواده، زن و مرد هر دو سهیم هستند و نقش‌های کلیدی را به عهده دارند اما این موضوع که زنان به عنوان نقطه عطف خانواده نقش حساس‌تری در ساخت ابعاد رفتاری و عاطفی خانواده دارند برای ما آشکار و قابل قبول است. زن در یک خانواده به عنوان کسی عمل می‌کند که آن فضای روح بخش و گرم کانون زندگی را ایجاد می‌کند، او همان کسی هست که فرزندانش پیش و بیش از هر کس دیگری با او ارتباط عاطفی برقرار می‌کنند و همۀ آنچه برای بقا و ادامۀ زندگی احتیاج دارند را از مادر دریافت و می‌آموزند. فرزندان در محیط خانوادگی به دلیل حس عاطفی که با مادرشان دارند از او تاثیرپذیر خواهند بود و به این ترتیب نقش یک مادر آگاه و دارای علم به تربیت فرزند موضوعی بسیار مهم و حائز اهمیت فراوان می‌باشد. زن‌ها به دلیل توانایی‌های عاطفی و احساسی قویتری که دارند همیشه به عنوان پل ارتباطی اعضای خانواده نیز عمل می‌کنند به نوعی محرم راز همۀ اعضای خانواده می‌باشند، آن‌ها به عنوان تکیه گاهی امن ایفای نقش کرده اند و بسیار موفق نیز بوده اند که حتی با وجود تمام فشارهای زندگی و مسئولیت‌های فراوان شان اغلب اوقات با روی گشاده و قامتی استوار برای حمل و شنیدن درد و ناراحتی‌های سایرین، سراپا گوش بوده اند. زنان در جامعۀ کوچک خانواده یک همسر، یک دوست، یک مادر و همۀ آن چیزی بوده اند که به منظور حفظ فضای گرم و صمیمی خانه به آن نیاز است. [caption id="attachment_11216" align="aligncenter" width="695"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] زن و اجتماع زنان به عنوان نیمی از پیکره‌ جامعه، بدون تردید با سهیم شدن به صورت معنادار در فعالیت‌های اجتماعی جامعه را در مسیر درست رشد و پیشرفت قرار می‌دهند. اینکه آن‌ها اغلبا با محرومیت و محدویت روبرو می‌شوند ناشی از نابرابری‌های اجتماعی و قضاوت‌های غلط درمورد توانایی‌شان می‌باشد و این موضوع قطع به یقین، تاثیرات منفی کوتاه و بلند مدت زیادی را بر جای خواهد گذاشت. یک جامعه با مشارکت و فعالیت هر دو قشر حاضر در آن به پیشرفت خواهد رسید که درصورت عدم مشارکت یکی از آنان، جامعه به عقب ماندگی و عدم پیشرفت دچار خواهد شد. زنان همیشه هم‌پای مردان در تلاش بوده اند تا جایگاه اجتماعی خود را در جامعه آنطور که باید به دست آورند و تلاش کرده اند تا نقش‌هایی که متوجه شان بوده را به نحوۀ درست آن ایفا کنند؛ تجربیات و زمان به ما ثابت کرده است که زنان در عملکرد و مفیدیت اجتماعی هیچگاه کمتر از مردان نبوده اند حتی در برخی موارد به علت تفاوت‌های رفتاری و طرحواره‌های ذهنی شان بهتر نیز عمل کرده اند. ما به عنوان سایر اعضای یک جامعه، مسئولیت داریم تا به آنان یادآورد شویم که حضور و مشارکت شان بسیار ارزشمند است. حتی با وجود اینکه در بسیاری جوامع دست کم گرفته می‌شوند، باز هم این جریانات چیزی از ارزش‌های آنان نمی‌کاهد. این واقعیت وجود دارد که انگیزه و حس خوب در صورت مشارکت‌های واقعی، دریافت حس مفیدیت و بازخورد از نتایج کارها در افراد بوجود می‌آید و عدم وجود این مولفه‌ها حس کارآمدی و انگیزه‌ی تلاش را در انسان ازبین می‌برد. با این اوصاف، چندان عجیب نیست که زنان و دختران در این چند مدت اخیر دچار بی‌انگیزگی شدید و کاهش فعالیت شده اند، عدم حضور در بین سایرین و محرومیت از فرصت‌ها و علایق فردی باعث دوری این قشر از اجتماع شده و نهایتا بخش عظیمی از این جامعه در معرض فراموشی قرار گرفته اند، اما با وجود تمامی این وقایع و حالات موجود می‌دانیم که زنان  بارها  و بارها در جامعه و در ایفای مسئولیت‌های اجتماعی شان بسی با اقتدار عمل کرده اند و با هرآن محرومیت فراروی شان از میان کوچک‌ترین روزنه‌های نور جوانه می‌زنند و ردپای خود را در اجتماع شان بر جا می‌گذارند. [caption id="attachment_11218" align="aligncenter" width="717"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] زن و دنیا اگر با نگاهی کلی و به دور از جزئیات و استثنائات در برخی مناطق جغرافیایی به دستاوردها و جایگاه زنان ببینیم خواهیم دریافت که چقدر این موجودات خارق العاده با وجود تمامی نابرابری‌ها شگفتی‌ساز بوده اند و خود را به آن جایی که شایسته بوده است، رسانیده اند. برای یک زن آسان نیست که همزمان مادر باشد، همسر باشد، مدیر خوبی باشد، پرستار یا همکار خوبی باشد و یا هر آن چیزی که بتوانید فکرش را بکنید اما این آسان نبودن و سختی شرایط نه تنها زنان را از تلاش و قدم گذاشتن در مسیرهای پر از چالش منصرف نکرده است بلکه برای آنان انگیزه‌ی مضاعف به منظور تلاش بیشتر به بار می‌آورد تا در پی موفقیت‌های بیشتر و بیشتری باشند، آن‌ها با وجود روحی لطیف و آرام در زمان نیاز می‌توانند جنگجوهای قوی و پابرجایی باشند. امروزه زنان با کشف توانایی‌ها و درک جایگاه واقعی‌شان از آن حس ناکارآمدی و وابستگی سال‌های گذشته فاصله گرفته اند و می‌دانند که چقدر ارزشمند هستند، آنان پی برده اند که همیشه چیزی بیشتر از آن چیزهایی بوده اند که دیگران مدام در توصیف شان برای‌ آنان گفته اند و حال، آن‌ها نه به عنوان یک جنسیت تاثیرپذیر و منفعل، بلکه به عنوان یک انسان به خودشان می‌نگرند؛ موجودی با ارزش‌های والای انسانی که می‌تواند در طی دوران زندگی‌اش تاثیرگذار باشد و همچون دیگران، جوانه‌ی آرزوهایش را پرورش داده و از نگاه پر از حسرت به گل‌های دیگران دست بردارد. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب