نویسنده: مهدی مظفری
سالهاست که از هشتم مارچ به عنوان روز جهانی زن، در سراسر دنیا تجلیل میشود. در افغانستان نیز در این روز، از زنان تجلیل میکنند، اما تفاوت اصلی تجلیل روز زن در جهان و افغانستان، مناسبت تاریخی آن نیست؛ تفاوت اصلی در نوع تجلیل و گرامیداشت آن است. روز زن در جهان، فرصتی است برای بازنگری وضعیت زنان در حوزههای حقوق و توسعه (بهداشت زنان، اشتغال زنان، قوانین مدنی مربوط به زنان و…) و آمارهای جهانی دربارهی زنان کارگر، بیسرپرست، خیابانی و خشونتدیده و هر مسئلهاي كه به جنسیت ربط دارد.
در اکثر کشورهای جهان، در روز هشتم مارچ، کارشناسان مینشینند و دربارهی اين مسائل گفتوگو میکنند، هشدار میدهند و از راهحلها صحبت میکنند.
در افغانستان، اما از این روز نه تنها آنطوری که بایسته و شایسته است، تجلیل نمیشود، بلکه زنان افغان بطور شایسته مورد تقدیر و تکریم نیز قرار نمیگیرند. حقیقت این است که از مردان سیاستگذار تا فرهنگیان، روشنفکران و مردان عادی جامعه افغانستان، گرامیداشت از روز هشتم مارچ را به خرید گل و تبلیغات فضای مجازی خلاصه کرده اند. به این معنی که آنها در ۳۶۴ روز سال هرنوع رفتار؛ محترمانه یا عاری از احترام، خشونت یا حتی لت و کوب را لایق زن میدانند، در حالی که در هشتم مارچ با خرید تنقلات، شیرینی، گل، کادوهای رنگارنگ و تبریکات بلند و بالا و مهمتر نشر آن در فضای مجازی، چشم ملت را کور کرده تا ثابت کنند اگر مردی در دنیا وجود داشته باشد که حقوق زنان را تمام و کمال رعایت میکند، قطعا او همان مرد خواهد بود.
چه در حکومت قبلی و یا اکنون که زنان در تاریکترین روزهای ممکن، آن هم به شکل اسیر زندگی میکنند، دیده نشده است که مردان افغان به ویژه سیاستگذاران و فرهنگیان، در عوض انجام چنین کارهای تصنعی، در تسهیل امور زنان بکوشند و تابوی حضور زنان را در میدان «فرهنگ» و «اجتماع» افغانستان ازبین ببرند.
تبریک همراه با گل و شیرینی از زنان خوب است، شاید حرارتی هرچند اندک به دل و جان زنان مظلوم افغان ایجاد کند؛ اما هیچ دردی از هزاران درد زنان افغان نمیکاهد، «تبعیض جنسیتی» را از بین نمیبرد، مشکلات «اشتغال»، «فعالیتهای اجتماعی» و «بهداشتی» زنان را حل نمیسازد، نه حداقل در زمانی که زنان افغان بیش از هر کادو و گل، به بهرمندی دوبارهی حقوقشان نیازمند هستند. «ایامالنساء» در افغانستان زمانی بزرگداشت خواهد شد که حقوق آنان در فرهنگ و اجتماع این کشور به اندازه مردان پاس داشته شود.
«اسلام» در برنامههای انقلابی-فرهنگی خود همیشه بهبود وضع بد زنان (کلا جنس مؤنث) را در نظر داشته است. از همان روزی که ظهور کرد از «ریحانهگی» و «بیمانندی» دختران گفت تا خانواده و اجتماع حقیر آن زمان، فرزند دختر را همانند فرزند پسر بپذیرد؛ مردان را به مهرورزی و محبت نسبت به همسر یا همسرانشان توصیه کرد تا «خشونت علیه زنان» از خانه و جامعه رخت بربندد؛ و از مقام شامخ «مادر» گفت، به حدّی که «حقوق مادران» را بر گردن فرزندان بیشتر از حقوق پدران خاطر نشان کرد.
اسلام، این همه تأکیدات و سفارشات را به مردان کرد و پیامبر عزیز نیز در زندگی خانوادگی و اجتماعی خود نشان داد که «کرامت» و «حقوق زنان» باید در همه حال و همه وقت محفوظ باشد و نباید فرد و افرادی، مردان را «بالذات» برتر از زنان بپندارند و بین این دو جنس بشری در «پندار» و «گفتار» و «کردار» فرق بگذارند.
با این حال، بسیاری از مردان و حتی خود زنان افغانستان، جنس زن را نازلتر از جنس مرد میدانند و ایبسا که «ذهنیت»شان از «زن» و «زنانگی» شبیه به ذهنیت «مردمان جاهل» عصر جاهلیت است. این وضع به قدری شور است که مردان «قادر» یعنی مدیران و به اصطلاح فرهنگیان(آمران به معروف و ناهیان از منکر) با گفتار و کردار خود به پندارشان جامۀ عمل میپوشانند و هر روز و هر لحظه میدان را بر زنان و دختران افغان تنگ و تنگتر میسازند. آنها همه مخالف آن خطمشی اند که دین ایشان (اسلام) در نهضت و انقلاب فرهنگی خود در حوزه زنان و دختران پیش گرفته بود.
باید خاطرنشان کرد که تجلیل «روز زن» و گرامیداشتن «زنان» به این نیست که به آنها صرف تبریک گفته شود و گل و شیرینی تقدیم آنان گردد، بلکه زنان افغان، زمانی مورد تکریم و تقدیر حقیقی قرار خواهند گرفت که مشکلات عدیدهی آنان رفع گردد و حیثیت، منش و حقوق انسانیشان در دو حوزه؛ خانواده و اجتماع در کشور بدست آید. بهترین هدیه برای زنان در جامعه امروزی افغانستان بازپس دادن حقوق مدنی یعنی حق مسلّم ایشان است.