برچسب: فقر و بیکاری

1 روز قبل - 97 بازدید

حمید وقتی چشمانش را گشود، هنوز شب بود. تنها نور کم‌جانی از لامپی ضعیف که در اتاق کوچک‌شان آویزان بود، فضای سرد و تنگ را روشن می‌کرد. او بی‌حرکت دراز کشیده بود و فکرهایش چون موج‌های خروشان در ذهنش می‌چرخیدند. باید می‌رفت؛ باید دوباره به افغانستان بازمی‌گشت، سرزمینی که سال‌ها پیش، وقتی هنوز نوجوانی بیش نبود، به اجبار ترک کرده بود. اما حالا، پس از بیش از بیست سال زندگی در ایران، بازگشت به آنجا برایش مانند سفر به ناکجاآباد بود. حمید هنوز آن لحظه را به یاد دارد، آن روزی که خانواده‌اش ناچار شدند خانه و شهرشان، کابل، را رها کنند. آن زمان او نوجوانی پرشور و پر از آرزوهای بزرگ بود؛ آرزوی زندگی در سرزمینی امن و پر از امید. اما هیچ‌کس آن روز نمی‌دانست این آرزو چقدر دور و دست‌نیافتنی است. کودکی در میان جنگ و ناامنی کودکی حمید در کابل پر از صدای انفجار و تیراندازی بود. هر بامداد که از خواب برمی‌خاست، نمی‌دانست آیا شهرش مثل دیروز زنده خواهد ماند یا نه. خانه‌شان نزدیک محله‌ای بود که هر هفته چند انفجار در آن رخ می‌داد. خانواده‌اش همیشه نگران بودند، اما چاره‌ای جز تحمل نداشتند. پدر، که پیر و ناتوان شده بود، با دلی شکسته به آینده می‌نگریست و مادر، با چشمانی پر از اشک، برای بچه‌ها غذا می‌آورد و آرامشان می‌کرد. سال ۱۳۷۵، وقتی طالبان روزبه‌روز قدرت بیشتری می‌یافتند و جنگ و خونریزی فزونی می‌گرفت، حمید و خانواده‌اش تصمیم گرفتند کشور را ترک کنند. تصمیمی که شاید آن روز تنها راه نجات بود، اما درهای جدیدی از رنج و سختی را به رویشان گشود. مهاجرت به ایران، سرزمینی بیگانه وقتی به ایران رسیدند، نخستین حس حمید ترس و سرگشتگی بود. هیچ‌چیز برایشان آشنا نبود؛ نه زبان، نه فرهنگ، نه آداب و رسوم، و از همه مهم‌تر، نه پذیرشی. آنها مهاجرانی بودند که به رسمیت شناخته نمی‌شدند. حمید زود فهمید که باید خودش را بسیار تغییر دهد تا بتواند دوام بیاورد. یافتن کار دشوار بود، به‌ویژه برای نوجوانی که حتی اجازه رسمی کار نداشت. او به همراه پدر و برادر بزرگ‌ترش در کارگاه‌های ساختمانی کار می‌کردند. سحرگاه از خواب برمی‌خاست و تا غروب زیر آفتاب سوزان یا سرمای زمستان کار می‌کرد. دستمزدشان اندک بود و همیشه ترس از دست دادن شغل داشتند. تعلیم و تلاش برای زندگی با این همه حمید هرگز امیدش را از دست نداد. او می‌خواست زندگی بهتری برای خانواده‌اش بسازد. کوشید زبان پارسی را خوب بیاموزد، حتی به‌صورت پنهانی در صنف‌های شبانه نام‌نویسی کرد. فرزندانش به مکتب رفتند و در همین شهر کوچک، خانواده‌شان را به‌سختی سرپا نگه داشتند. اما با تمام این‌ها، هرگز حس نکردند که اینجا خانه‌شان است. بچه‌ها همیشه می‌گفتند: "کاش می‌تونستیم تو وطن خودمون باشیم، با همه سختی‌ها، ولی کنار فامیل و آشناها." ولی آن سرزمین دیگر برایشان جایی نداشت، به‌ویژه برای حمید که همیشه ترس از اخراج اجباری داشت. نگاه‌های سرد و تحقیر زندگی در ایران برای مهاجران افغانستانی پر از نگاه‌های سرد و گاه تحقیرآمیز بود. حمید هرگز فراموش نمی‌کرد وقتی برای گرفتن یک مدرک ساده به اداره‌ای می‌رفت، با بی‌توجهی و تحقیر روبه‌رو می‌شد. در محل کار، همکاران ایرانی، و گاهی حتی مدیران، رفتار سرد و بی‌رحمانه‌ای داشتند. همیشه این هراس بود که نکند یک روز بدون هشدار اخراج شوند. این فشارهای روحی و جسمی، از حمید مردی ساخته بود که هرگز نایستاد، اما زیر بار سختی‌ها خم شده بود. خانواده؛ پناه و رنج هم‌زمان در خانه اما حمید می‌کوشید مردی قوی و امیدوار باشد. همسرش، مریم، همیشه پشتیبانش بود، اما خودش هم‌بارها به‌خاطر زندگی سخت و نبود امنیت در خواب گریه کرده بود. فرزندان حمید، به‌ویژه فرزاد، پسر بزرگ‌تر، روزبه‌روز به آینده ناامیدتر می‌شدند. فرزاد عاشق مهندسی بود، اما هیچ تضمینی نبود که بتواند به دانشگاه راه یابد یا شغلی مناسب پیدا کند. دخترانش، نسیم و نازنین که باهوش و پرتلاش بودند، هر روز با موانع تازه‌ای روبه‌رو می‌شدند؛ موانعی که حتی بسیاری از جوانان ایرانی تجربه نمی‌کردند. خبر بازگشت اجباری و نابودی امید چند ماه پیش، خبر تلخی رسید. دولت ایران تصمیم گرفته بود که بسیاری از مهاجران افغان را به اجبار به افغانستان بازگرداند. حمید آن روز وقتی به خانه آمد، نتوانست جلوی اشک‌هایش را بگیرد. این خبر برایش مانند حکم مرگ بود. همسرش را دید که روی زمین نشسته و گریه می‌کند، و بچه‌ها در سکوتی غم‌بار غرق شده بودند. او می‌دانست که بازگشت به افغانستان یعنی بازگشت به سرزمینی پر از جنگ، فقر و ناامنی؛ جایی که حتی بودنش ممکن بود به معنای زندگی زیر سایه ترس و تهدید باشد. بازگشت به کابل؛ سرزمینی غریب وقتی به کابل رسیدند، همه چیز دگرگون شده بود. ساختمان‌ها نیمه‌ویران بودند، کوچه‌ها پر از خاک و زباله، و صدای آژیرها هر چند دقیقه قطع و وصل می‌شد. حمید سخت می‌کوشید خانواده‌اش را در این شهر غریب و ترسناک محافظت کند، اما خودش هم هر روز بیشتر در هراس و ناامیدی فرو می‌رفت. شغل یافتن دشوار بود و درآمد ناچیز. بچه‌ها به مکتب می‌رفتند، اما مکاتب بسته و کم‌کیفیت بودند و امنیت‌شان همیشه در خطر بود. هر روز حمید دعا می‌کرد که شاید روزی اوضاع بهتر شود، اما می‌دانست که این دعاها شاید سال‌ها طول بکشد. دلتنگی برای وطن دوم هر شب حمید به عکس‌های دوران جوانی‌اش در ایران نگاه می‌کرد. عکس‌هایی که خانواده‌اش را کنار هم نشان می‌داد، در کوچه‌های تهران، در مراسم‌های کوچک و شادی‌های ساده. او می‌دانست که دیگر هرگز نمی‌تواند به آن روزها بازگردد، اما دلتنگی آن روزهای آرام، زخمی عمیق بر دلش گذاشته بود. حمید که سال‌ها به ایران به‌عنوان خانه دومش می‌نگریست، حالا مردی بود که هیچ‌جای این جهان برایش امن نبود. امیدی که هنوز زنده است با همه این رنج‌ها، حمید هنوز امید داشت. امید به اینکه روزی بتواند برای فرزندانش زندگی بهتری فراهم کند. شاید در سرزمینی دیگر، شاید در آینده‌ای دور. او می‌دانست که زندگی برای مهاجران افغان دشوار است، اما نمی‌خواست ناامید شود. با هر سختی، با هر دشواری، با هر روزی که به پایان می‌رسید، تصمیم داشت که بایستد و مبارزه کند، حتی اگر سخت‌ترین شرایط پیش رویش باشد. حمید اکنون در این اتاق کوچک کابلی نشسته است، نگاهش به پنجره‌ای است که از آن دنیایی بهتر می‌خواهد. او مردی است که رنج‌های دو وطن را کشیده و حالا باید راهی بسازد برای فردایی که شاید هیچ‌کس نتواند تضمینش کند. اما این تنها داستان یک مرد نیست؛ داستان هزاران مهاجر است که میان دو وطن سرگردان‌اند، با قلب‌هایی پر از درد، اما با امیدی که هرگز نمی‌میرد. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


2 روز قبل - 183 بازدید

اوچا یا دفتر کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل در افغانستان هشدار داده است که با کاهش شدید بودجه مواجه است و برای رسیدگی به نیازهای بیش از ۱۲ میلیون نفر به ۱.۶۲ میلیارد دالر نیاز دارد. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که تقریبا نیمی از جمعیت افغانستان از جمله بیش از پنج میلیون زن به کمک‌ بشردوستانه اضطراری نیاز دارند. در گزارش برنامه نیازها و پاسخ بشردوستانه افغانستان در سال ۲۰۲۵ میلادی آمده است که سازمان‌های بشردوستانه با کاهش شدید بودجه مواجه‌ هستند. در ادامه آمده است که حدود ۲۲.۹ میلیون نفر در افغانستان به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. دفتر کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل در افغانستان تاکید کرده است که هدف کمک‌های بشردوستانه در ابتدا نزدیک به ۱۷ میلیون نفر را در بر می‌گرفت که این هدف به‌دنبال کاهش شدید بودجه، به ۱۲.۵ میلیون نفر کاهش یافته است. در ادامه آمده است که صدها هزار نفر در افغانستان به کمک‌های غذایی، سرپناه اضطراری، مراقبت‌‎های بهداشتی، خدمات تغذیه، آموزش، آب آشامیدنی و کمک‌های نقدی نیاز دارند. در این گزارش آمده است: «خدمات حفاظتی برای زنان، کودکان، افراد دارای معلولیت و سایر گروه‌های در معرض خطر همچنان محور اصلی باقی مانده‌اند.» اوچا افزوده است که از دست رفتن چندین تامین‌کننده مالی، شکاف بزرگی در پاسخ بشردوستانه سال ۲۰۲۵ میلادی ایجاد کرده و تیم کشوری بشردوستانه افغانستان «اچ‌سی‌تی» را وادار به بازنگری فوری در اولویت‌های اصلی کرده است.

ادامه مطلب


3 روز قبل - 98 بازدید

برنامه جهانی غذا اعلام کرده است که برای بسیاری از شهروندان افغانستان که با گرسنگی روبرو هستند، غذاهای کمکی تنها راه نجات‌شان است. این سازمان با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس گفته است که موترهای برنامه جهانی غذا در افغانستان روزها در زمین‌های ناهموار و کوه‌ها سفر می‌کنند تا غذای نجات‌بخش را به جوامعی که دسترسی به آن‌ها سخت است، برسانند. در ادامه آمده است: «برای بسیاری از شهروندان افغانستان که با گرسنگی روبرو هستند، این غذا تنها راه نجات آن‌هاست.» قابل ذکر است که در سال‌های گذشته کمک‌های غذایی توانسته میلیون‌ها خانواده را از فاجعه گرسنگی در نقاط مختلف کشور نجات دهد. با این حال، کاهش شدید منابع مالی موجب شده است تا برنامه جهانی غذا ارایه خدمات به بخش بزرگی از نیازمندان را متوقف کند. این در حالی است که دونالد ترمپ در نخستین روز ورودش به کاخ سفید، دستور تعلیق ۹۰ روزه تمامی کمک‌های خارجی را صادر کرده بود. در اعلامیه کاخ سفید آمده بود که این کمک‌ها تا بررسی دقیق و سنجش میزان هماهنگی آن‌ها با سیاست‌های جدید آمریکا متوقف خواهد شد. قابل ذکر است که این دستور باعث توقف عملیات اداره توسعه بین‌المللی آمریکا در سراسر جهان شد و در همان روند ارائه خدمات حیاتی از قبیل غذا، کمک‌های دارویی و بشردوستانه را در سراسر جهان مختل کرده است. پس از سقوط دولت پیشین افغانستان، کاهش کمک‌های بین‌المللی معیشت میلیون‌ها تن را در کشور با بحران جدی روبه‌رو کرده است.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 60 بازدید

همزمان با روز جهانی «کودکان قربانی خشونت»، سازمان ملل متحد نسبت به وضعیت کودکان در کشورهایی مانند افغانستان، کنگو، سومالیا و نایجریا ابراز نگرانی کرد. این سازمان امروز (چهارشنبه، ۱۴ جوزا) با نشر آماری، گفته است که در سال ۲۰۲۳ میلادی، بیش از ۱۱ هزار کودک در درگیری‌های مسلحانه کشته یا زخمی شده‌اند. سازمان ملل متحد تاکید کرده است: «کودکان نیازمند آرامش و محافظت هستند. آن‌ها نباید هدف قرار گیرند. روز جهانی کودکان بی‌گناه قربانی خشونت، بر تعهد ملل متحد به حقوق کودکان تاکید دارد.» این سازمان آماری از کشتار، ربایش، سوءاستفاده و محروم‌سازی کودکان از دسترسی به کمک‌های بشردوستانه در سال ۲۰۲۳ میلادی منتشر کرده است. گزارش سازمان ملل نشان می‌دهد که در سال ۲۰۲۳ میلادی، بیش از پنج هزار کودک در افغانستان، میانمار و سودان از دریافت کمک‌های بشردوستانه محروم مانده‌اند. طبق گزارش‌های نهادهای بین‌المللی کودکان افغانستان با چالش‌های متعددی روبرو هستند که زندگی و آینده آن‌ها را تهدید می‌کند. آن‌ها با بیماری‌هایی مانند سوءتغذیه و فلج اطفال، مشکلات آموزشی، فقر، نبود خدمات صحی مناسب و خطر ماین‌های باقی‌مانده از جنگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند. طبق آمار یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل، حدود چهار میلیون کودک در افغانستان از آموزش محروم‌اند. کمبود ساختمان‌های مناسب برای مکاتب، آب آشامیدنی سالم، امکانات بهداشتی و معلمان واجد شرایط به‌ویژه زنان از دلایل اصلی این محرومیت عنوان شده‌اند. با این حال، سازمان ملل هشدار داده که افغانستان یکی از آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر ماین‌ها و مواد منفجره باقی‌مانده از جنگ است.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 106 بازدید

اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل درتازه‌ترین مورد هشدار داده است که در صورت عدم تامین مالی از سوی آمریکا، میلیون‌ها تن در افغانستان از دریافت کمک‌ها محروم خواهند شد. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که کاهش کمک‌ها باعث بسته شدن بیش از ۴۲۰ مرکز صحی در سراسر افغانستان شده است. همچنین اوچا در ادامه تاکید کرده است که ۲۹۸ مرکز تغذیه در افغانستان نیز مسدود شده‌اند. در گزارش دفتر هماهنگ‌کنند کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل افزوده است که کاهش کمک‌ها باعث توقف پروژه‌های کمک‌رسانی به ارزش ۱۴۵ میلیون دالر شده است. براساس این گزارش، ۱۳ پروژه‌ آب، بهداشت و نظافت نیز به دلیل کاهش بودجه به حالت تعلیق درآمده‌اند. این سازمان در ادامه گفته است که تا پایان ماه مارچ ۲۰۲۵ میلادی، به ۷.۶ میلیون تن کمک شده، در حالی‌که در زمان مشابه در سال گذشته این رقم ۹.۴ میلیون تن بوده است. وزارت امور خارجه‌ی آمریکا کمک‌های بشردوستانه به افغانستان را به دلیل دخالت حکومت سرپرست متوقف کرده است. قابل ذکر است که با قطع کمک‌های بشردوستانه آمریکا به افغانستان، نهادهای امدادرسان با چالش‌های مالی روبرو شده‌اند. همچنین بر اساس آمار سازمان ملل متحد، در سال جاری میلادی ۲۲.۹ میلیون نفر در افغانستان نیاز به کمک‌های بشردوستانه دارند و ۱۶.۸ میلیون نفر آنان برای دریافت کمک در اولویت قرار گرفته‌اند. اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه‌ی سازمان ملل متحد برای کمک به این افراد ۲.۴۲ میلیارد دالر بودجه درخواست کرده است. این در حالی است که کمک‌های بشری به افغانستان به شدت کاهش و در کنار آن ده‌ها موسسه بشری فعالیتش را در افغانستان متوقف کرده‌اند. همچنین برنامه جهانی غذا می‌گوید که در سال گذشته غذای اضطراری و پول نقد را برای نزدیک به ۱۲ میلیون نفر در افغانستان فراهم کرده است و کمک به زنان و دخترانی را که با «گرسنگی شدید» روبرو هستند در اولویت قرار داده است.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 123 بازدید

وزارت امور مهاجرین و عودت‌کنندگان حکومت سرپرست اعلام کرده است که در جریان نزدیک به چهار سال گذشته، بیش از ۵ میلیون و ۹۷ هزار شهروند افغانستان که در کشورهای همسایه زندگی می‌کردند، به کشور بازگشته‌اند. عبدالمطلب حقانی، سخنگوی این وزارت امروز (یک‌شنبه، ۱۱ جوزا) با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که روند بازگشت مهاجران در ماه‌های اخیر نیز ادامه داشته و تنها در دو ماه گذشته بیش از ۲۰۰ هزار مهاجر اهل افغانستان، از پاکستان، ایران و ترکیه به کشور برگشته‌اند. همچنین کمیشنری عالی سازمان ملل در امور پناهندگان نیز در تازه‌ترین گزارشش خود اعلام کرده بود که در دو ماه گذشته، بیش از ۵۰۰ هزار شهروند افغانستان از ایران و پاکستان اخراج شده‌اند. این سازمان افزوده است که بسیاری از بازگشت‌کنندگان با مشکلات جدی مانند بیکاری، نداشتن سرپناه، محدود بودن دسترسی به خدمات صحی و آموزشی و کمبود کمک‌های اضطراری مواجه‌ هستند. کمیشنری عالی سازمان ملل در امور پناهندگان از جامعه‌ی جهانی خواسته است تا حمایت‌های مالی و بشردوستانه خود را به افغانستان افزایش دهند تا زمینه اسکان پایدار و ادغام موفق مهاجران بازگشتی در جامعه فراهم شود. این سازمان تاکید کرده است که بدون پشتیبانی مستمر، میلیون‌ها انسان که به کشور خود بازمی‌گردند، در معرض خطر فقر شدید، بی‌خانمانی و ناامنی قرار دارند. قابل ذکر است که پاکستان از اول اپریل سال جاری میلادی روند اخراج اجباری مهاجران افغانستان را آغاز کرد و افراد بدون اسناد و دارندگان کارت شهروندی افغانستان را اخراج می‌کند. براساس آمار سازمان بین‌المللی مهاجرت، تا اکنون بیش از ۱۳۰ هزار مهاجر از پاکستان اخراج و به افغانستان بازگشته‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 99 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بیش از ۲۲ میلیون نفر در افغانستان، از جمله ۱۲ میلیون کودک، به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که در جریان یک دوره مشخص، بیش از ۸۲۹ هزار کودک برای شناسایی سوء‌تغذیه حاد بررسی شده‌اند که از میان آن‌ها، ۳۷ هزار کودک شامل ۵۹ درصد دختر، تحت درمان قرار گرفته‌اند. در گزارش صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد تاکید کرده است که این نهاد از ارائه خدمات صحی ابتدایی، ثانوی و تخصصی در ۳۴ ولایت افغانستان از طریق دو هزار و ۴۰۶ مرکز صحی ثابت حمایت می‌کند. در بخشی از این گزارش آمده است که از ۱۵ هزار و ۷۷۵ صنف آموزشی در سطح جامعه در ۳۲ ولایت حمایت کرده و از این طریق، زمینه آموزش را برای بیش از ۳۴۸ هزار کودک شامل ۶۶ درصد دختر فراهم کرده است. در ادامه آمده است که در کنار خدمات صحی و آموزشی، بیش از ۴۷ هزار کودک و مراقب آن‌ها نیز به خدمات محافظت از کودکان دسترسی یافته‌اند. این در حالی است که مقام‌های یونیسف بارها نسبت به کاهش منابع مالی و تاثیر آن بر خدمات بشردوستانه هشدار داده‌اند. براساس گزارش‌های موجود کمک‌های بشری به افغانستان کاهش یافته است. آمریکا که بزرگ‌ترین کمک‌کننده به این کشور بود، پس از روی‌کارآمدن دونالد ترمپ کمک‌هایش را به افغانستان و سایر کشورهای فقیر قطع کرده است. در کنار آن، محدودیت وضع شده بر زنان و دختران نیز به اقتصاد بحرانی افغانستان ضربه‌ی سنگین وارد کرده است. همچنین اخراج مهاجران افغانستان از کشورهای ایران و پاکستان ادامه دارد؛ امری که منجر به وخامت وضعیت می‌شود.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 116 بازدید

در گوشه‌ای از شهر هرات، جایی میان کوچه‌های نیمه خاکی و دیوارهای فرسوده، خانواده‌ای زندگی می‌کند که هر روزشان با درد آغاز می‌شود و با نگرانی به پایان می‌رسد. مرد خانواده، حسیب‌الله، ۴۰ سال دارد، اما سال‌هاست که دیگر رمقی در تن ندارد. کلیه‌هایش از کار افتاده‌اند، و برای زنده ماندن، باید هر دو روز یک‌بار خود را به مرکز صحی برساند و دیالیز شود. ماشین دیالیز برایش مثل طناب نجاتی‌ست در دریایی متلاطم، اما همین طناب هم هزینه دارد، انرژی می‌برد، و تن رنجورش را هر بار ضعیف‌تر از قبل به خانه برمی‌گرداند. اما دیالیز پایان ماجرا نیست. هر شش ماه، به دلیل پیچیدگی وضعیت کلیوی و عفونت‌های داخلی، باید عمل جراحی انجام دهد. این عملیات نه فقط جسم او را زخمی‌تر می‌کند که جیب خانواده را نیز تهی‌تر از قبل می‌گذارد. هر بار، خانواده مجبور می‌شوند قرض بگیرند، وسایل خانه را بفروشند، یا از خویشاوندان کمک بخواهند؛ و هر بار بازپرداخت این کمک‌ها مانند باری سنگین‌تر بر دوششان می‌نشیند. همسرش، مریم، زنی‌ست ۳۵ ساله، اما خطوط عمیق روی صورتش گویی از زن سالخورده‌ای خبر می‌دهد. روزی نبود که به‌سلامت همسرش فکر نکند. اما از وقتی بیماری حسیب‌الله شدت گرفته، خودش هم به‌شدت بیمار شده است. شکمبه‌پاکی‌های مکرر، جارو و شست‌وشوی خانه‌های مردم، برداشتن سطل‌های آب سنگین، و پاک‌کاری خانه‌های اعیان‌نشین، ریه‌هایش را بیمار کرده. پزشک‌ها گفته‌اند که دچار مشکلات تنفسی مزمن شده، اما وقتی نانی برای خوردن نیست، استراحت و دارو تبدیل به یک رؤیای دور و دراز می‌شود. مریم می‌گوید: «وقتی شوهرم از شفاخانه برمی‌گرده، نیمه‌جان است. من اگر استراحت کنم، کی نان بیاره؟ دخترم ۸ ساله است، هنوز باید درس بخوانه، نه که کمک نفقه بده.» مریم صبح‌ها زود از خانه بیرون می‌زند، با سطل و جارو و پارچه‌های کهنه. در خانه‌های مردم کار می‌کند، و با مزد ناچیز روزانه‌ای که به دست می‌آورد، نانی، بوره‌ای، یا کمی روغن به خانه می‌آورد. اما این درآمد اندک حتی هزینه دوای شوهرش را هم تأمین نمی‌کند. گاهی خویشاوندانشان دست‌به‌دست می‌دهند و چند بوجی آرد یا چند قوطی روغن برای‌شان می‌فرستند. اما شرم این کمک‌ها مریم را در خودش مچاله می‌کند. با صدایی لرزان می‌گوید: «پدرم خدابیامرز همیشه می‌گفت، نان اگر با عرق پیشانی باشه، بوی خوش داره. حالا ما نه عرق داریم، نه پیشانی بلند. فقط دست دراز کرده‌ایم، هر روز.» دخترشان، سمیرا، ۸ ساله است. روزگاری کتاب‌های درسی را با شوروشوق ورق می‌زد، اما حالا بیشتر وقت‌ها باید در خانه بماند تا از پدر مراقبت کند. گاهی وقتی مادرش دیر می‌رسد، اوست که باید برای پدر دارو بیاورد، یا برنج را دم کند. روزهایی هست که حتی نان خالی هم در خانه نیست، و سمیرا تنها با آب‌قند روز را سپری می‌کند. او با لحنی کودکانه اما غمگین می‌گوید: «در مکتب همه دوستایم صنفی‌های نو دارن، کتاب نو، چپنای نو... من دیگه مکتب هم دوست ندارم. معلم همیشه میگه باید غذا بخورین تا یاد بگیرین. من وقتای زیاد گشنه هستم.» خانه‌شان کوچک است، با سقفی چوبی که در زمستان‌ها از سرما نفوذ می‌کند و در تابستان از گرمای خفه‌کننده پر می‌شود. هیچ وسیله‌ای برای راحتی ندارند، تنها یک فرش کهنه، یک بخاری زنگ‌زده، و یک پتوی پاره. در گوشه‌ای از خانه، چند داروی استفاده‌نشده که تاریخ مصرفش گذشته، به یادگار مانده‌اند؛ داروهایی که هیچ‌وقت نتوانستند تهیه‌اش کنند. بارها به نهادهای دولتی و خیریه‌ها مراجعه کرده‌اند. یک‌بار کمکی ناچیز دریافت کردند، اما دیگر هیچ‌کس صدایشان را نشنیده است. مریم می‌گوید: «ما صدای آهسته‌ایم. فقط وقت‌هایی که صدا بلند میشه، مردم می‌بینند. اما ما از فریاد زدن خسته‌ایم، فقط نفس می‌کشیم، با درد.» با وجود همه سختی‌ها، هنوز رشته‌ای از امید در دلشان هست. مریم آرزو دارد روزی شوهرش دوباره توان راه رفتن داشته باشد. سمیرا هنوز بعضی شب‌ها کتاب‌های کهنه‌اش را ورق می‌زند و برای خودش بلند می‌خواند و حسیب‌الله، با لبخند کم‌رنگی که به‌سختی روی لبان خشکیده‌اش می‌نشیند، گاهی می‌گوید: «خدا اگر دردی داده، صبرش را هم می‌دهد.» اما تا آن زمان، این خانواده باید در میان گردباد بیماری، فقر، و رنج، هر روز برای زنده‌ماندن بجنگند و شاید، فقط شاید، روزی کسی صدای آهسته‌شان را بشنود... نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 77 بازدید

برنامه جهانی غذا درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بیش از چهار میلیون مادر و کودک در افغانستان دچار سوءتغذیه هستند. این سازمان با نشر نوار تصویری در حساب کاربری ایکس خود گفته است که برخی از این زنان با حمایت سازمان صحی جهان تحت درمان قرار می‌گیرند. برنامه جهانی غذا پیش از این هشدار داده بود که احتمال مبتلا شدن ۳.۵ میلیون کودک به سوءتغذیه در سال ۲۰۲۵ میلادی وجود دارد. براساس گزارش دفتر هماهنگ‌کننده کمک‌های بشردوستانه «اوچا»، این رقم نسبت به چهار سال گذشته افزایش یافته است. اوچا و برنامه جهانی غذا دلیل این وضعیت را افزایش فقر و نبود امنیت غذایی توصیف کرده‌اند. قابل ذکر است که بیماری سوءتغذیه در افغانستان به‌ویژه در میان کودکان یک بحران جدی است و مشکلاتی چون فقر، عدم دسترسی به خدمات بهداشتی و تغذیه‌ای مناسب مانع ارائه درمان‌های ضروری و پیشگیری از این بیماری می‌شود. اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشری سازمان ملل متحد پیش‌بینی کرده است که آمار کودکان مبتلا به سوءتغذیه در افغانستان در سال ۲۰۲۵ به ۳.۵ میلیون نفر برسد. طبق گزارش‌های ملل متحد این رقم در پنج سال گذشته حدود ۳ میلیون کودک زیر پنج سال بوده است.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 110 بازدید

مسوولان ریاست صحت عامه ولایت خوست می‌گویند که در سه ماه گذشته، نزدیک به ۱۰ هزار مادر و کودک در این ولایت به سوءتغذیه مبتلا شده‌اند. احمد مجاهد، رییس صحت عامه خوست گفته است که اخیراً نزدیک به ۳۰ مرکز صحی در برخی مناطق دوردست این ولایت که در زمینه سلامت مادر و کودک خدمات ارائه می‌کردند، مسدود شده‌اند. وی ضمن اشاره به موجودیت امکانات در این بخش، نسبت به توقف کمک‌های نهادهای بین‌المللی ابراز نگرانی کرده و گفته است که این امر ممکن است آن‌ها را با مشکلات جدی رو‌برو کند. آقای مجاهد تاکید کرده است: «تلاش ما این است که با همکاری وزارت مربوطه، این مراکز صحی بسته‌شده را دوباره فعال کنیم.» او افزوده است که بر بنیاد ارقام ثبت‌شده، طی سه ماه گذشته نزدیک به ده هزار نفر که بیش از نصف آنان کودکان هستند، دچار سوءتغذیه شده‌اند. همچنین رییس صحت عامه ولایت خوست در بخشی از صحبت‌هایش تاکید کرد: «کلینیک‌هایی که مسدود شده است باعث شده گزارش‌هایی از مرگ‌ومیر مادران و کودکان برای ما برسد.» قابل ذکر است که بیماری سوءتغذیه در افغانستان به‌ویژه در میان کودکان یک بحران جدی است و مشکلاتی چون فقر، عدم دسترسی به خدمات بهداشتی و تغذیه‌ای مناسب مانع ارائه درمان‌های ضروری و پیشگیری از این بیماری می‌شود. اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشری سازمان ملل متحد پیش‌بینی کرده است که آمار کودکان مبتلا به سوءتغذیه در افغانستان در سال ۲۰۲۵ به ۳.۵ میلیون نفر برسد. طبق گزارش‌های ملل متحد این رقم در پنج سال گذشته حدود ۳ میلیون کودک زیر پنج سال بوده است.

ادامه مطلب