سعیده میرضیایف، دستیار و دختر رییسجمهور ازبکستان به محدودیتهای آموزش دختران افغانستان واکنش نشان داده و میگوید که کشورش به حمایت از آموزش دختران و زنان این کشور ادامه میدهد. خانم میرضیایف که در نشستی به مناسبت روز جهانی حفاظت از آموزش در قطر صحبت میکرد، گفت: «برای زنان افغانستان این موضوع بسیار مهم است، زیرا کمبود قابل توجهی از پرسنل پزشکی مجرب در کشور برای حفاظت از سلامت مادران و کودکان وجود دارد.» سعیده میرضیایف به اشتراککنندگان نشست دوحه گفت: «ما آمادهایم تا به آموزش دختران و زنان افغانستان در رشتههای ضروری ادامه دهیم تا به جلوگیری از یک بحران انسانی کمک کنیم. دولت قطر و بنیاد آموزش برای همه نیز آمادهاند در این زمینه به ما کمک کنند.» براساس گزارش رسانههای ازبکستانی، نزدیک به ۷۰۰ شهروند افغانستان به شمول ۲۰۰ زن براساس یک برنامه آموزشی برای شهروندان افغانستان در این کشور از سال ۲۰۱۸ تا اکنون آموزش دیدهاند. دستیار و دختر رییس جمهور ازبکستان با اشاره به وضع محدودیتهای حکومت فعلی بر زنان و دختران افغانستان تاکید کرد که حمایت از آموزش دختران برای هیچ یک از طرفین آسان نخواهد بود، اما تاشکند تمام توان خود را برای دستیابی به این هدف بهکار میگیرد. همچنین خانم میرضیایف در این نشست آموزش آنلاین را برای دختران و زنان افغانستان مهم خوانده است. حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها دولتی و خصوصی و آموزشگاههای خصوصی منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. سازمان ملل متحد و جامعهی جهانی در سه سال اخیر بارها خواستار لغو ممنوعیت حق آموزش و کار زنان در افغانستان شدهاند، اما حکومت سرپرست تا اکنون به این خواستها اعتنا نکرده است. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. همچنین به تازگی، قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی حتا صدای زنان را «عورت» عنوان کرده است. بخش زنان سازمان ملل پیش از این نیز گفته بود که محدودیتها بر زنان تاثیر مخربی بر زندگی آنان در افغانستان داشته است.
برچسب: دختران و زنان
شورای مشورتی زنان سازمان همکاری اسلامی از محدودیتهای شدید حکومت فعلی بر زنان و دختران به شدت انتقاد کرده و محرومیت دختران افغانستان از آموزش را یکی از چالشهای جدی کشورهای اسلامی عنوان کرده است. امینه الهجری، مدیر کل اداره امور فرهنگی سازمان همکاری اسلامیدر مقر این سازمان در شهر جده گفته است که زنان در کشورهای اسلامی متأثر از جنگهای ویرانگر و بلایای طبیعی هستند. وی تاکید کرد که ممنوعیت دختران و دختران افغانستان از تحصیل و آموزش همچنان یکی از چالشهای نگران کننده است. همچنین امینه الهجری در بخشی از صحبتهایش گفت که زنان در فلسطین زندگی سختی را زیر بار سنگین جنگ تجربه میکنند. سازمان همکاری اسلامی پیش از این نیز وضعیت زنان افغانستان را نگران کننده خوانده و خواهان لغو تمام محدودیتهای وضع شده از سوی طالبان شده بود. قابل ذکر است که این سازمان چندی پیش به حکومت سرپرست پیشنهاد کرده بود که در صورت همکاری این گروه، دختران افغانستان را در بخش آموزش حمایت میکند. در سازمان همکاری اسلامی از ممنوعیت آموزش دختران انتقاد میکند که حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها دولتی و خصوصی و آموزشگاههای خصوصی منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. سازمان ملل متحد و جامعهی جهانی در سه سال اخیر بارها خواستار لغو ممنوعیت حق آموزش و کار زنان در افغانستان شدهاند، اما حکومت سرپرست تا اکنون به این خواستها اعتنا نکرده است.
بنیاد ملاله یوسفزی، فعال آموزش دختران و برنده جایزه نوبل در تازهترین مورد اعلام کرده است که این بنیاد از فعالان حقوق زن در افغانستان که برای به رسمیت شناختن «آپارتاید جنسیتی» در قوانین بینالمللی مبارزه میکنند، حمایت میکند. بنیاد ملاله یوسفزی امروز (پنجشنبه، ۱۵ سنبله) با نشر اعلامیهای به مناسبت دهمین سالگرد فعالیتش بار دیگر از توقف آموزش دختران و زنان در افغانستان نگرانی کرده است. در اعلامیه آمده است که بنیاد ملاله یوسفزی طی یک سال گذشته بودجه بیشتری را برای آموزش دختران و زنان افغانستان هزینه کرده است. این بنیاد تاکید کرد: «در سال گذشته، ما تعهد خود را به دختران و زنان افغانستان با راهاندازی برنامههای مختلف تقویت و بودجه بیشتری را برای برنامههای آموزشی آنلاین به دخترانی که از آموزش محروم شدهاند، فراهم کردیم.» براساس بیانیه، این بنیاد در ۱۰ سال گذشته به ۲۱.۸ میلیون دانشآموز در کشورهای مختلف رسیدگی کرده است. چند ماه پیش نیز بنیاد ملاله یوسفزی اعلام کرده بود که این بنیاد ۱.۵ میلیون دالر برای آموزش دختران در افغانستان کمک کرده است. این درحالی است که به دنبال نقض شدید حقوق زنان و دختران توسط حکومت در کشور، شمار زیادی از فعالان حقوق بشر و برخی از نهادهای جهانی خواستار به رسمیت شناختن «آپارتاید جنسیتی» در قوانین بینالمللی شدهاند. در کنار آن، حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها دولتی و خصوصی و آموزشگاههای خصوصی منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. سازمان ملل متحد و جامعهی جهانی در سه سال اخیر بارها خواستار لغو ممنوعیت حق آموزش و کار زنان در افغانستان شدهاند، اما حکومت سرپرست تا اکنون به این خواستها اعتنا نکرده است. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. همچنین به تازگی، قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی حتا صدای زنان را «عورت» عنوان کرده است. بخش زنان سازمان ملل پیش از این نیز گفته بود که محدودیتها بر زنان تاثیر مخربی بر زندگی آنان در افغانستان داشته است.
صبغتالله مولویزاده، روحانی سرشناس هراتی، سخنان ندامحمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی حکومت سرپرست در مورد آموزش دختران را رد کرده و او را به مناظره درباره آموزش دختران دعوت کرده است. مولویزاده روز (دوشنبه، ۵ سنبله) در یک نوار تصویری گفته است که اظهارات وزیر تحصیلات عالی درباره ممنوعیت تحصیل دختران نظر شخصی اوست و مشروعیت دینی ندارد. آقای مولویزاده در این نوار تصویری تاکید کرده است که بیشتر علمای افغانستان با حق تحصیل دختران موافق هستند و این مسأله از دیدگاه اسلام جایز است. وی افزود که حاضر است با حضور رسانههای داخلی و بینالمللی این مناظره با ندامحمد ندیم انجام شود. این در حالی است که وزیر تحصیلات عالی حکومت سرپرست چند روز پیش اعلام کرده بود که پرسش درباره تحصیل دختران تا اطلاع بعدی ممنوع است. همچنین آقای ندیم اشاره کرده بود که علمای دین در حال تحقیق درباره جایز بودن تحصیل دختران هستند. او افزوده بود: «ما [طالبان] هر اقدامی را مطابق شریعت انجام میدهیم. اگر کسی در مورد آموزش دختران بر اساس فقه حنفی به ما اسناد ارائه کند، مطمئن هستم که این مسأله حل خواهد شد.» قابل ذکر است که حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
حامد کرزی، رییسجمهور سابق افغانستان به ادامه وضع محدودیت علیه دختران و زنان واکنش نشان داده و بار دیگر از حکومت سرپرست خواست که هرچه زودتر دروازههای مکاتب و دانشگاهها را بهروی دختران باز کند. آقای کرزی این اظهارات را در پیامی به مناسبت یکصدوپنجمین سالروز استقلال افغانستان به دشت شاه امانالله مطرح کرده و گفته است که رهایی از وابستگی به خارج و پیشرفت کشور، در گرو آموزش جوانان، بهویژه زنان و دختران است. وی تاکید کرده است: «همانطور که افغانستان خانه مشترک همه افغانها است، امیدوارم که هر شهروند این سرزمین با حس کامل مالکیت و آزادی، زمینه کار و تلاش برای آبادانی و پیشرفت وطن را داشته باشد.» آقای کرزی ابراز امیدواری کرد که «همه هموطنان بر یک سفره گرد هم آیند و راه تفاهم ملی را برای تأمین صلح و ثبات دائمی در کشور انتخاب کنند.» قابل ذکر است که حکومت سرپرست از سه سال پیش درهای مکاتب و دانشگاهها را به روی دختران بستهاند. سازمان ملل اعلام کرده است که در نتیجه این تصمیم، ۱.۴ میلیون دختر افغان از تحصیلات متوسطه و عالی محروم شدهاند. این نخستین بار نیست که حامد کرزی خواستار بازگشایی مکاتب و دانشگاهها میشود. او در سه سال گذشته پیوسته این خواست را تکرار کرده است. حامد کرزی علیرغم محدودیتهای حکومت سرپرست، طی سه سال گذشته در کابل زندگی کرده است. حکومت فعلی برای سفرها و دیدارهای او محدودیتهایی اعمال کرده است. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
هسیائو ویلی، مدیر برنامه جهانی غذا برای افغانستان میگوید که پشت تمام داستانهای کارآفرینهای زن در این کشور، «هوس آموزش» پنهان شده است. برنامه جهانی غذا در افغانستان با نشر یک نوار تصویری از هسیائو ویلی در حساب کاربری ایکس خود، از دیدار وی با دختران و زنان بازمانده از آموزش که اکنون سرگرم تجارتهای کوچک هستند، نشان میدهد. خانم ویلی در این دیدار گفته است که برنامه جهانی غذای سازمان ملل از صدها زن در بخشهای تهیهی مواد غذایی، فارم مرغداری و آموزش مهارتهای خیاطی حمایت کرده و زمینهی کار را برای آنان فراهم کرده است. او با استقبال از پیشرفت مهارتهای زنان و دختران افغانستان، افزود که خیاطهای زن اکنون توانایی لازم برای طرحهای مد را انجام میدهند. آنان کسبوکارهایشان را باز کرده و تولیدات خود را نیز خودشان به فروش میرسانند. وی تاکید کرد که در پس همهی این داستانهای مثبت، داستانی غمانگیز و پنهان نیز وجود دارد. مدیر برنامه جهانی غذا برای افغانستان گفت: «زیرا زنانی که سعی کردم با آنان در مورد پرورش مرغ صحبت کنم، در حالیکه او میتواند از تخمهایی که تولید میشود درآمد خوبی کسب کند. چیزی که او واقعاً میخواست در مورد آن با من صحبت کند، آموزش بود.» خانم ویلی، به نقل از یک دختر بازمانده از آموزش میگوید که او میخواست چند سال پیش در آستانهی تمام شدن صنف هفتم، سپس وارد دورهی لیسه شود. او افزود: «در نهایت، دختران در افغانستان، مسیر جدیدی را برای خود ترسیم میکنند. من میدانم که این لزوماً آن چیزی نیست که آنان میخواستند؛ اما ما همچنان به آنان کمک میکنیم تا نمایندگی خود را دوباره به دست آورند. کاری که ما باید انجام دهیم این است که مطمئن شویم که میتوانیم این کار را ادامه دهیم تا بدانند دنیا آنان را فراموش نکرده است.» باید گفت که پس از به قدرت رسیدن دوبارهی حکومت فعلی در افغانستان، این گروه در اولین اقدام خود مکتبها را به روی دختران بالاتر از صنف ششم بستند. حکومت فعلی سپس فعالیت تمامی مرکزهای آموزشی را متوقف و محدودیتهای روزافزونی ازجمله منع کار زنان و گشتوگذار آنان را وضع کرد.
همزمان با روز جهانی «دختران در فناوری اطلاعات و ارتباطات»، بخش زنان سازمان ملل متحد اعلام کرده است، در حالی که جهان تلاش میکند دختران بیشتری به این عرصه بیایند، افغانستان به گورستان امیدهای دختران بدل شده است. سازمان ملل با نشر پیام در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که بخش زنان ملل متحد در کنار دختران و زنان افغانستان میایستد. بخش زنان سازمان ملل تاکید کرده است که به رغم ممنوعیت آموزش، دختران و زنان افغانستان تسلیم نخواهند شد. این سازمان افزود که در کنار دختران و زنان افغانستان در مبارزه برای حق آموزش میایستد. باید گفت که روز جهانی «دختران در فناوری اطلاعات و ارتباطات» همه ساله در پنجشنبه چهارم ماه اپریل تجلیل میشود. این روز به خاطر آگاهیدهی، مشارکت و تقویت رهبری زنان در این عرصه نامگذاری شده است. در حالی از روز جهانی «دختران در فناوری اطلاعات و ارتباطات» تجلیل میشود که حکومت سرپرست پس از تسلط دوبارهشان بر افغانستان، آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را منع کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. علیرغم واکنشها و محکومیتهای جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیمشان دربارهی آموزش و کار زنان و دختران عقبنشینی نکردهاند.
نجیبه نوری اهل افغانستان برای نخستینبار در دومین مرحله مسابقات «اوشن گلوب» با قایق میدن (Maiden)، سفر دریایی را که ۱۵۴ روز قبل آغاز کرده بود، به پایان رسانده است. نجیبه نوری در ماه فبروری در صفحه فیسبوکش درباره این سفر نوشت: «خوشحالم در این سفر باورنکردنی که به سراسر جهان است، پیام مهمی درباره اهمیت تحصیل دختران منتقل میکنیم.» وی تاکید کرده است که اشتراک در این سفر پرچالش نشان داد که دختران افغانستان نیز میتوانند تاثیرگذار و شجاع باشند. خانم نوری افزود: «با بزرگ شدن در میان کوههای باشکوه افغانستان، دورنمای قایقرانی با میدن یک چرخش غیرمنتظره و هیجانانگیز در سفر زندگی من هست.» قایق میدن که نوری با آن سفر کرد، با ۱۲ خدمه زن به کشورهای مختلف جهان، از بریتانیا الی نیوزیلند سفر کرد تا پیام توانمندسازی زنان از طریق آموزش را برجسته کند. نجیبه نوری در این سفر عکسی با پرچم ملی افغانستان گرفت که اکنون با بیرق سفید حکومت سرپرست تعویض شده است. او در روی قایق میدن یک تخته سفید را در دست گرفت که در آن نوشته است: «نوروز مبارک، به امید آزادی افغانستان و زنان کشورم.» باید گفت که نجیبه نوری دختری هزاره و اهل بامیان افغانستان است که اکنون در بیرون از کشور زندگی میکند. او در مهاجرت فرصت این را یافته که با گروهی از زنان از کشورهای مختلف سفر کند. اما دختران و زنان مانند او در افغانستان، تنها با محدودیتهای شدید از خانه بیرون میشوند و نمیتوانند درس بخوانند و کار کنند. قایق میدن یکی از ۱۴ قایقی بود که در ۱۰ سپتامبر سفر خود را از بریتانیا آغاز کرد. میدن پس از طی کردن بیش از ۴۳ هزار کیلومتر به عنوان پنجمین قایق به خط پایان رسید. میدن نام قایق تریسی ادواردز است. او رهبری نخستین قایقی به نام میدن را که تمام خدمه آن زن بود، در سالهای ۱۹۸۹-۱۹۹۰ در «مسابقه جهانی ویتبرد روند» به عهده گرفت. بهرغم مخالفتهای شدید و تبعیض جنسیتی، تریسی و تیم او با پشتسر گذاشتن سختترین مسابقه در دنیای قایقرانی، مقام دوم را کسب کردند. پس از آن، میدن تبدیل به نماد و سفیر جهانی برای توانمندسازی دختران از طریق آموزش در سراسر جهان شد و برای برنامههای آموزش دختران در سراسر جهان پول جمعآوری میکند.
با وجود وضع محدودیت و سرکوب زنان و دختران توسط حکومت سرپرست، انتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا میگوید که حکومت فعلی مانع تحصیل و کار دختران و زنان میشوند و این رفتار آنان خلاف خواست مردم افغانستان میباشد. آقای بلینکن امروز (سهشنبه، ۸ حوت) این اظهارات را در نشستی زیر عنوان «ائتلاف برای مقاومت اقتصادی زنان افغانستان» مطرح کرده و گفته است که جامعهی جهانی مصمم است تا از زنان و دختران افغانستان حمایت کند. او در این نشست تاکید کرد: «ما در دو سال اخیر ائتلاف توانایی اقتصادی زنان را گستردهتر کردهایم.» وی افزود، حکومت فعلی زنان و دخترانی که اعتراض میکنند را سرکوب کرده، اما زنان و دختران افغان نیز بهرغم محرومیت و سرکوب توسط حکومت مشتاق آموزش، کار و فعالیتهای اجتماعی هستند. وزیر خارجه آمریکا تاکید کرد: «دختران و زنان افغان میخواهند تحصیل و کار کنند، اما حکومت فعلی همچنان مانع آموزش و کار آنها میشوند و جلوگیری از تحقق تواناییهای زنان به ضرر افغانستان است.» باید گفت که این نشست از سوی وزارت خارجه آمریکا و دانشگاه بوستون در حال برگزاری است. در این اجلاس، نمایندگانی از بخش خصوصی، جامعه مدنی، دانشگاهها و حکومتها گردهم خواهند آمد و درباره استراتیژیهای سرمایهگذاری، توانمندسازی و آموزش زنان و دختران افغان گفتوگو میکنند. شب گذشته نیز نمایندگان ۱۱ کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد در یک اعلامیهی مشترک، تداوم تبعیض جنسیتی و ستم سیستماتیک حکومت فعلی بر زنان و دختران در افغانستان را محکوم کردهاند.
خیلی وقت است که باخود کلنجار میروم، نمیدانم چه کردهام که تاواناش اینقدر سنگین و چون مرگ دردناک است. بیش از سن و سالم درد را تجربه کردهام. میدانی چه دردی؟ از همان دردهایی که یک شبه پیرت میکنند. آه! اگر باز لب به سخن باز کنم، گریههایم تا آخر یاریام میکنند. میدانی؟ از این حجم از بیرحمیها در قلبم شعلههای آتش روشن میشود و ذره ذره مرا چون شمعی آب میکند. حس میکنم به بنبست خوردهام، گویا تنها نیستم، همه آنانی که برایم عزیز هستند هم با من گیر افتادهاند. میخواهم راه نجات را پیدا کنم اما گویا کاری از دستم بر نمیآید. حس زندانیای را دارم که دستهایش را از پشت بسته و منتظر اجرای حکم اعداماش است. نکند این گیتی مرا به استهزا گرفته است؟ با خود میگویم چرا ما را آسوده نمیگذارند؟ میخواهم دستهایم را باز کنم اما گرهها چنان محکماند که گویی فردی آن را با دستانش گرفته باشد. با خود میگویم مگر محدودیتها چقدر میتوانند سنگین باشند؟ ذهنم پرواز میکند به سمت خاطراتی که حالم خوب بود. روزگاری که میتوانستم لبخند بزنم، اما حالا حس سربازی را دارم که کشورش در دست دشمن افتاده و خودش اسیر شده است. همان قدر ناامید و خسته از وقایع پیش آمده. راستش را بخواهید دختر بودن، نه هرجا، تنها در افغانستان، کم از وضعیت آن اسیر جنگی نیست. ما را به اسارت درآوردند و چنان محدودمان کردند که از جنسمان خسته شدهایم. وقتی در صنف یکی از آموزشگاهها بودم، معلممان از آرزوهایمان پرسید. هیچ یک دستش را بلند نکرد تا در مورد آرزوهایش حرف بزند. آخر دختر باشی و در افغانستان کنونی هم زندگی کنی، مگر میتوانی آرزویی هم داشته باشی. در همین فکر بودم که صدای یکی از دختران بلند شد که گفت از اینکه دختر است و در افغانستان بهدنیا آمده، پشیمان است. من حس او را میفهمیدم، بغض نهفته در پس گلوی او را درک میکردم. آخر من نیز یک دختر هستم که در همین جغرافیا تولد شدهام. هنوز بغض حرفهای دختر اولی را هضم نکرده بودم که صدای دختر دیگری بلند شد که میگفت: «من خیلی خسته شدم، دختر بودنم مانع آرزوهایم شده، گناه ما چیست که اینقدر در حق ما ظلم میشود؟ بخدا که دیگر خسته شدم.» چه کسی باور میکرد که به روزگاری برگردیم که از دختربودنمان پشیمان شویم؟ این حجم از تنفر از جنس زن از کجا ناشی میشود؟ حس میکنم به دورانی بازگشتهایم که پدران و مادران از تولد فرزند دختر رنج میبردند و آن را چون ننگی، زنده زنده در دل خاک دفن میکردند. خواستم به صنفیهایم امید بدهم. اما مگر حقیقت تغییر میکند؟ ما تنهاییم، هیچ کسی تاکنون پشت ما و آرزوهایمان نایستادهاست. ما تنهاییم در اوج ظلمت همانند گنهکاران بیجرم روزگار. معلممان گفت که همهچیز یک روز، خوب میشود، شاید موانع تحصیل ما برداشته شود، شاید دختران بتوانند بِدون کدام هراسی در آموزشگاهها، مکاتب و دانشگاهها حضور پیدا کنند. یکی از دختران گفت اگر آنروز ما در این دنیا نباشیم چی؟ اگر باشیم و اشتیاقی برای ادامهدادن نباشد چی؟ دروغ چرا این دقیقا همان هراسی است که در قلب همه دخترانِ افغانستان نفوذ کرده است، او کاملاً پرسشهای درستی را بیان کرد و من از تمام این امیدهای واهی خسته هستم. من در بحبوحهی همه اتفاقات زندگی سردرگم شدهام، درمقابل آرزوهایم احساسِ شرمندگی میکنم، نزد آن کودک درونم کم آوردهام که آنقدر آرزوهای بلند و آینده درخشان را برایش وعده داده بودم. از کودکی عاشق دانشگاه کابل و تحصیل در رشتهی طب بودم، قبولی در رشته طب در دانشگاه کابل یکی از خواستنیترین آرزوهایم بود. آه! که چه قشنگ بود این رویا، یک داکتر نامدار و کوشا. خود را میانِ آن جمع دختران فارغالتحصیل با چپنهای فارغالتحصیلی در حالی که دارند کلاههایشان را به هوا پرت میکنند، احساس میکردم، حتی وقتی سند فراغتم را اخذ میکردم با تشویقهای زیاد همراه میشدم، حتی خیالش مرا خُرسند میسازد چه رسد به حقیقت. اما حیف این آرزوها، آرزو باقی ماندهاند. تاحال نتوانستم مکتبم را به اتمام برسانم، سهسال تمام است که در بیسرنوشتی بهسر میبرم. روزهایم بدون کوشش به آرزوهایم، سپری میشوند، اگر امسال مکتب را به اتمام میرساندم سال جدید فرصت رفتن به دانشگاه کابل را میداشتم، هیچ فرصتی برای تحقق آرزوهایمان وجود ندارد، اگر هم باشد کسانی هستند که آن را از راه ما برمیدارند، نمیگذارند زندگی به کام ما شیرین شود. چرا؟ چون دختر هستیم. در افغانستان دختر بودن جرم است، در اینجا ممکن است زنده به گورمان نکنند، اما در عوض هر روز زنده زنده شکنحه میشویم و میمیریم. هرلحظه زیستنما در خوف میگذرد، هر روز از جوانیهای ما کاسته میشود. حالا من، خود را آن دختری نمییابم که آرزویش را داشتم، چون آرزوهایم و حق تحصیل از من سلب شد، تنها زندگی بهجا مانده را ادمه میدهم. بدور از تحصیل و آرزوهایم، همین... آرزو دارم که دخترانِ بعد از من، حداقل بتوانند با آرزوهایشان زندگی کنند، از تقدیر خود خوشنود و خُرسند باشند، حضورشان در جامعه باعث بیمشان نشود، در حسرت آرزوها نمانند و نسوزند. نسل ما بیصداهایی هست، که غمانگیزترین فریادها را در برابر ظلم دارند. نویسنده: مژده قیومی