فدراسیون خبرنگاران افغانستان در تبعید اعلام کرده است که پولیس ایران دو خبرنگار افغانستانی را بازداشت کرده و به اردوگاه اخراج مهاجران انتقال داده است. این فدراسیون (جمعهشب، ۲۱ جدی) با نشر اعلامیهای گفته است که این خبرنگاران با وجود داشتن مدارک معتبر قانونی، بازداشت شدهاند. فدراسیون خبرنگاران افغانستان در تبعید از این خبرنگاران به نامهای احمدسهیل ساحل و ولیمحمد نوری یاد کرده است. براساس اعلامیهی این نهاد، احمدسهیل ساحل دو سال پیش به مدت چهل روز از سوی حکومت سرپرست زندانی شده بود. این فدراسیون در اعلامیهاش تاکید کرده است که جان پناهندگان اهل افغانستان در صورت اخراج از ایران در خطر جدی قرار خواهد گرفت. فدراسیون خبرنگاران افغان در تبعید از ادامه بازداشت مهاجران اهل افغانستان ابراز نگرانی کرده و افزوده است که هیچ نهاد حقوق بشری از خبرنگاران در ایران حمایت نکرده است. گفتنی است که روند بازداشت و اخراج مهاجران افغانستان در روزهای اخیر در ایران و پاکستان افزایش یافته است. پس از تسلط دوبارهی حکومت فعلی بر افغانستان شمار زیاد فعالان مدنی، مدافعان حقوق بشر و حقوق زن، خبرنگاران، دگرباشان جنسی، نظامیان پیشین و افغانهایی که با نیروهای خارجی در افغانستان همکار بودند، به دلیل هراس از انتقامجویی و یا هم رسیدگی به درخواستهای پناهندگیشان به کشورهای اروپایی و آمریکایی به پاکستان رفتهاند که برخی از آنان هنوز هم منتظر طی مراحل درخواستهای پناهندگیشان اند. این در حالی است که چندی پیش اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران، گفته بود که این کشور دیگر ظرفیت پذیرش مهاجران غیرقانونی افغان را ندارد و اخراج آنها در اولویت قرار دارد.
برچسب: ایران
سیمین دانشور در ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ در شیراز به دنیا آمد. پدرش دکتر محمدعلی دانشور (احیاءالسلطنه) همان کسی است که سیمین دانشور در رمان «سووشون» از او به نام دکتر عبدالله خان یاد میکند؛ احیاءالسلطنه مردی با فرهنگ و ادب بود و عضو گروه حافظیون که شبهای جمعه بر سر مزار حافظ جمع میشدند و یاد حافظ را زنده میداشتند. مادر سیمین دانشور قمرالسلطنه حکمت نام داشت. بانوی شاعر و هنرمند که نقاشی را به فرزندانش میآموخت و مدتی هم مدیر هنرستان دخترانه هنرهای شیراز بود سیمین سه برادر و دو خواهر داشت و در خانوادهای اهل ذوق و هنر پرورش یافت. سیمین دانشور اولین نویسندهای است که شخصیت اصلی داستانش را یک زن قرار میدهد و نظام مرد سالاری را نقد و ستم دیدگی و تبعیض قائل شدن نسبت به زنان را به خوبی آشکار می کند. او در اثر فاخر خود، سووشون، نقش زن را از انفعال خارج و به نقش کنشگر تبدیل می کند، آن هم در عرصه سیاسی و اجتماعی. با این حساب میتوان دانشور را در این اثر، یک نویسنده با اندکی چاشنی فمینیست البته در چارچوب فرهنگ اسلامی دانست. سووشون؛ اولین داستانی که شخصیت اصلی آن زن است و روایتی است داستانی از تاریخ معاصر ایران در طول سالهای پایانی جنگ جهانی دوم و فضای اجتماعی. سیمین دانشور رمان سووشون؛ اولیین داستانی که شخصیت اصلی آن زن است را بر اساس تجربه زیسته خود نوشته است. او که اهل استان فارس است، در زمانی که انگلیسیها به فارس حمله کردند از نزدیک شاهد این اتفاقات بوده و توانسته به خوبی این صحنه ها را در رمان خود نشان دهد. نان سنگک بزرگ سر سفره عقد دختر حاکم، شروع زیبایی برای به تصویر کشیدن قحطی و شیوع بیماری در روزگار جنگ جهانی و حضور انگلیسی ها در شیرازِ سال ۱۳۲۰ است. اثرگذاری افکار و آثار جلال آل احمد، در رمان سووشون کاملاً مشهود است. دانشور با الهام از نوشته های همسرش جلال، انزجارش از اتفاقات ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و چند سال قبل از آن را در این رمان به خوبی نشان داده است. انزجار از اشغال کشور، از وطن فروشی و انزجار از غرب و غرب زدگی. درنگاه کلی رمان سووشون روایتی است از زری که در اینجا نماینده یک زن آرام ایرانیست و در همه عرصهها به فکر آرام نگه داشتن محیط خانه است. دل نگرانیهای زری شخصیت اول داستان، برای حفظ جان همسر(یوسف) و پسرش (خسرو)، باعث میشود که در برابر درخواستهای نابجای حاکم کوتاه بیاید، تا جایی که مجبور میشود از گوشواره زمرد یادگار شب عروسی و اسب خسرو برای دادن به دختر حاکم دل بکند. زری در مقابل نگرانیها و آرمان خواهی مردان خانواده بر سر دو راهی قرار میگیرد، سوالی که دائماً در ذهن او چرخ میخورد، ترس یا شجاعت؟ ترسو بودن برای حفظ خانواده یا شجاعت برای آرمانها؟ یوسف، خان منصفیست، که برخلاف خانهای زمانه خود از فروش آذوقه به انگلیسیها خودداری کرده و به رعیت توجه خاصی دارد تا جایی که دستور میدهد: « شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه چین ها بیاید.» در نهایت نیز یوسف در کشاکش بین واقعیت موجود و باورهایش به شهادت میرسد. پایان داستان زری پس از شهادت یوسف، تا مرز جنون پیش میرود. شب آوردن خبر شهادت تا صبح تشییع یوسف، شب تحول زری ست. اینجاست که دکتر پیری که زری او را در دارالمجانین دیده به ملاقاتش میآید و بزرگترین بیماری مسری جان آدمی را ترس معرفی میکند. مرض بدخیم ترس، که اگر نباشد هیچ نیروی قدرت شکست اراده انسان را ندارد. زری با توصیه دکتر عبدالله خان بلند میشود و ایستادگی زنانه خود را به تصویر میکشد. زری به جبران ترسهای گذشته، تصمیم میگیرد در تشییع پیکر یوسف تا مرکز شهر و شاهچراغ با مردمی که به خانهاش آمده اند، علیرغم خواست ابوالقاسم خان (برادر یوسف) همراهی کند. تشییع جنازه منجر به آشوب و درگیری نیروهای امنیتی با جمعیت شده، تعدادی مجروح میشوند از جمله خسرو که دستش آسیب میبیند. اما زری از بابت او نگرانی ندارد بلکه این را روند مرد شدن خسرو میشمارد و میگوید حالا شدی مرد حسابی. این رمان در دسته رمانهای رئال قرار میگیرد و البته با پیوند به تاریخ و اساطیر، وجه نمادین به خود میگیرد. برای نمونه جایی که زری خواب یوسف را در قامت سیاوش یکی از شخصیتهای شاهنامه میبیند. در این رمان، خانه نماد جامعه آن روز است. یوسف، حاکم یا نماینده روشنفکر کشور است. زری نماد زن کشور و خسرو و هرمز فرزندان کشور هستند. ابوالقاسم خان، نماد یک فرد خودفروخته، مستر زینگر نماد بیگانگان و اشغالگران و مک ماهون نماد یک فرد استقلال طلب و صلح جو است. فرزند یوسف یعنی خسرو انتقام او را میگیرد. در داستان سیاوش هم کیخسرو انتقام پدرش را میگیرد. باردار بودن زری هم میتواند نشانه این باشد که آبستن، نشانهی تغییر و دگرگونی است. چرا که میخواهد خودش را از تعلقات و پیله امنی که در خانه خود برای خودش درست کرده رها کند. چرخ خیاطی نماد صنعت غرب است که بعد از آن اشغال نظامی اتفاق میافتد. مستر زینگر که ۱۷ سال در شیراز ساکن بود و چرخ خیاطی میفروخت، همواره تلاش کرد تا یک فرد عادی باشد، اما وقتی اشغال صورت میگیرد چهره واقعی مستر زینگر مشخص میگردد. دانشور با استفاده از شخصیتهای مثبت و منفیِ اثر گذار در داستان، تضاد و کشمکش را به خوبی به خواننده نشان میدهد. او در مقابل زری، عزت الدوله، در مقابل یوسف، ابوالقاسم خان و در مقابل مستر زینگر، مک ماهون را قرار میدهد. در مورد شخصیتهای اصلی هر چند به طور دقیقتر با خلقیات، رفتارها و برخوردهایشان به خواننده معرفی شدند، اما به لحاظ اعتقادی و دینی تصویر کاملی ندارند. افرادی که نمازخوانند اما مرتکب خطاهای درشت و نابخشودنی اند. مثل عزت الدوله، یا حاج آقا که مجتهد جامع الشرایط است و دلباخته سودابه رقاص هندی و سر همین عاشقی، همسرش ( مادر یوسف) او را ترک میکند. در نگاه کلی شخصیت زن دراین رمان عموما یا آسیب دیده از شرایط است، یا تسلیم آن. در بالاترین جایگاه زری است هر چند او هم تا پایان داستان خودش را به فردی شبیه میبیند که آب از چاه میکشد بدون اینکه برای خودش کاری کرده باشد. زری بعنوان شخصیت اصلی در سه مرحله از زندگی اش دیده میشود. در زمان مجردی، به تصور خودش شجاعت به خرج میداده و اهل تسلیم نبوده است. در مدرسه در مقابل زورگویی مدیر سر خم نمیکند و در ازدواج به تنهایی تصمیم میگیرد و خواستگاری پسر عزت الدوله را نمیپذیرد. بعد از ازدواج، علیرغم فعالیت های جزئی بیرون از خانه مثل تقسیم کردن نذری بین زندانیان و دیوانگان و یا رفتن به انجمن زنان، تنها لذتش وابستگی به اهل خانه و رتق و فتق امور خانه است. اما بعد از شهادت یوسف، به نوعی سرکشی و طغیان میکند. میخواهد به سبک خودش انتقام بگیرد. در مقابل خان کاکا میایستد و خواهان یک عزاداری خوب برای یوسف است. در صفحه ۲۵۲ زری میگوید: می خواستم بچههایم را با محبت و در محیط آرام بزرگ کنم اما حالا با کینه بزرگ می کنم. به دست خسرو تفنگ میدهم. در پایان میتوان گفت: سووشون در عین حال که یک رمان است، سندی تاریخی است که تاثیر واقعیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران را در دوران جنگ جهانی دوم ، در یک خانواده نمادین ایرانی به نمایش گذاشته و آن را به اثری خواندنی و ماندگار تبدیل کرده است. جملاتی از متن رمان سووشون بعضى آدمها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوهشان حسد مىبرند. خیال مىکنند این گل نایاب تمام نیروى زمین را مىگیرد. تمام درخشش آفتاب و ترى هوا را مىبلعد و جا را براى آنها تنگ کرده، براى آنها آفتاب و اکسیژن باقى نگذاشته. به او حسد مىبرند و دلشان مىخواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلا نباش. (رمان سووشون – صفحه ۱۴) خوب که فکرش را مىکنم مىبینم همهى ما در تمام عمرمان بچههایى هستیم که به اسباب بازىهایمان دل خوش کردهایم و واى به روزى که دلخوشیهایمان را از ما مىگیرند، یا نمىگذارند به دلخوشیهایمان برسیم. (رمان سووشون – صفحه ۶۷) خاندانم که بر باد رفت یوسف برایم نوشت. خواهر سعی کن روی پای خودت بایستی. اگر افتادی، بدان که در این دنیا هیچکس خم نمیشود دست ترا بگیرد بلندت کند. سعی کن خودت پا شوی. (رمان سووشون – صفحه ۷۷) نوینسده: قدسیه امینی
نادر یاراحمدی، رییس مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت داخلهی ایران میگوید که نزدیک به ۷۰۰ داکتر متخصص و فوق تخصص افغانستانی در شفاخانههای ایران کار میکنند. آقای یاراحمدی این اظهارات را در مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده و گفته است که «خوب است تا مردم نیز نسبت به این موضوع مطلع شوند». رییس مرکز امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت داخلهی ایران تاکید کرده است که این افراد از جمله «اتباع مجاز» هستند که در سالهای گذشته موفق به دریافت کارتهایی از حکومت ایران شدهاند که براساس آن به آنان خدمات ارائه میشود. مقامهای ایران به مهاجران دارای اسناد افغانستان «اتباع مجاز» و به مهاجران بدون اسناد «اتباع غیرمجاز» میگویند. وی همچنین در بخشی از صحبتهایش گفته است که این کشور در سه سال اخیر سه میلیون مهاجر افغانستانی را اخراج کرده است. این مقام ایرانی از شهروندان افغانستان خواسته است که با پاسپورت و ویزا وارد ایران شوند تا در مرزها و داخل این کشور با مشکل مواجه نشوند. این در حالی است که پس از رویکارآمدن مسعود پزشکیان بهعنوان رییسجمهور در ایران، فشارها بر مهاجران افغانستانی در آن کشور افزایش یافته است و روند اخراج اجباری آنان شدت گرفته است. فرمانده کل نیروی انتظامی ایران اعلام کرده است که آنان تصمیم دارند تا پایان سال جاری خورشیدی، دو میلیون نفر از مهاجران اهل افغانستان را اخراج کنند.
وزارت امور داخله ایران درتازهترین مورد اعلام کرده است که در سه سال گذشته حدود سه میلیون مهاجر افغانستانی از این کشور اخراج شدهاند. نادریار احمدی، رییس مرکز امور مهاجران وزارت داخله ایران در مجلس شورای اسلامی گفته است که شرایط دشوار در افغانستان باعث شده تا مهاجران اخراجشده دوباره وارد ایران شوند. آقای احمدی تاکید کرد که نیروهای امنیتی ایران در تلاش برای اخراج مجدد پناهجویان هستند که به صورت غیرمجاز وارد ایران شدهاند. رییس مرکز امور مهاجران وزارت امور داخلهی ایران افزوده است، مهاجران اهل افغانستان که در گذشته در این کشور زندگی کردهاند، از برخی امتیازات در ایران بهرهمند میشوند. او با اشاره به دانشآموختهگان افغانستان در ایران گفته است که حدود ۷۰۰ داکتر متخصص در میان این فارغان حضور دارند. وی در ادامه گفته است که دسته دوم، مهاجرانی هستند که به دلیل شرایط جنگی در افغانستان به ایران مهاجرت کردهاند. نادریار احمدی تاکید کرده است که شماری از کارفرمایان ایرانی با تخلف از قانون کار، مهاجران را به خدمت گرفتهاند و آنان امروز خود را «صاحب حق» میگیرند و حاضر به خروج از ایران نیستند. او گفت: «ما تلاش داریم تا از طریق مذاکره با کارفرمایان ایرانی و همچنین ایجاد محدودیت برای اتباع غیرمجاز این موضوع را مدیریت کنیم». رییس مرکز امور مهاجران وزارت داخله ایران در مجلس شورای اسلامی گفته است که در حال حاضر روزانه حدود سه تا چهار هزار نفر بهطور قانونی وارد ایران میشوند و به دلیل نامناسب بودن شرایط مرزی، برخی افراد بهگونه غیرقانونی به ایران میآیند. او در ادامه ابراز امیدواری کرده است که با تغییرات در شرایط مرزی آمار ورود این افراد کاهش یابد. این مقام ارشد مهاجرتی جمهوری اسلامی گفته است در سه سال گذشته سالانه حدود یک میلیون مهاجر فاقد مدرک از ایران اخراج شدند که تقریبا نصف از آنها بهطور داوطلبانه این کشور را ترک کردهاند. ایران همواره شهروندان مهاجر افغانستان را بهطور اجباری از این کشور اخراج کرده و این روند پس از تسلط حکومت سرپرست افزایش یافته است.
خطوط هوایی آسمان ایران درتازهترین مورد اعلام کرده است که نخستین پرواز مختص به زنان را زیر نام «ایران بانو» به شهر مشهد انجام داده است. رسانهها گزارش دادهاند که شهرزاد شمس، پیلوت زن ایرانی روز گذشته (یکشنبه، ۲ جدی) طیارهی حامل ۱۱۰ زن نخبه را در میدان هوایی هاشمی نژاد شهر مشهد نشست داد. خبرگزاری ایرنا بدون ارایهٔ معلومات کامل در مورد این پرواز به نقل از حسن جعفری، مدیر روابط عمومی میدان هوایی خراسان رضوی گزارش داده که گفته است: «این اولین باری است که در میدان هوایی بینالمللی مشهد مقدس پروازی با مسافران و کادر پرواز زن به زمین مینشیند.» بر اساس این گزارش، این پرواز همزمان با میلاد فاطمه زهرا، دختر پیامبر اسلام، صورت گرفته است. در جریان سالهای اخیر، صنایع هوانوردی ایران شاهد شماری از پیلوتهای زن بوده است، اما در جامعهی ایرانی این امر هنوز هم غیرمعمول باقی مانده است. بر اساس معلومات رسانههای محلی، در ماه اکتوبر سال ۲۰۱۹، نشاط جهانداری، پیلوت و فروز فیروزی، معاون پیلوت، نخستین زنانی بودند که یک طیارهی مسافربری را در تاریخ ایران به پرواز درآوردند. در حالی زنان ایرانی این طیاره را هدایت میکنند که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب منع کردند و سپس درهای دانشگاهها را نیز بهروی دختران بستند. حکومت فعلی در تازهترین اقدام، تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی را نیز منع کرده است و به این ترتیب دختران را بهصورت کامل از دسترسی به آموزش رسمی محروم کرده است. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
کارولاین گلک، سخنگوی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان (UNHCR) درتازهترین مورد گفته است که برگشت مهاجران افغانستانی از ایران باید داوطلبانه باشد. کارولاین گلک با نشر نوار تصویری در حساب کاربری ایکس خود از سفرش به گذرگاه اسلامقلعه ولایت هرات خبر داده و گفته است که سال گذشته صدها هزار مهاجر به افغانستان بازگردانده شدند. او تاکید کرد: «سال گذشته با وجود توصیه کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان برای عدم بازگشت، بسیاری از مهاجران مجبور به بازگشت شدهاند.» سخنگوی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان افزود که از ماه سپتامبر سال روان میلادی به اینسو، شمار بازگشتکنندگان از ایران بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. کارولاین گلک میگوید که موضع کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان این است که هرنوع بازگشت باید داوطلبانه باشد و در مصونیت و عزت انجام شود. همچنین او در بخشی از صحبتهایش تاکید کرد که بهرغم چالشها، کمیساری عالی پناهندگان و شریکان آن در افغانستان در تلاش برای بازسازی زندگی افراد بازگشتکننده از آنها حمایت میکنند. این در حالی است که چندی پیش اسکندر مومنی، وزیر داخله ایران، گفته بود که این کشور دیگر ظرفیت پذیرش مهاجران غیرقانونی افغان را ندارد و اخراج آنها در اولویت قرار دارد.
کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان اعلام کرده است که مقامهای ایرانی قصد دارند دو میلیون مهاجر افغانستانی بدون مدرک قانونی را تا پایان سال جاری خورشیدی اخراج کنند. این سازمان امروز (شنبه، ۱ جدی) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس گفته است که صدها هزار مهاجر اهل افغانستان در سال جاری از ایران به کشور بازگشتهاند و برگشت بیشتر آنان اجباری بوده است. در همین حال، مقامهای ایرانی به سازمان ملل تأیید کردند که شماری از مهاجران قانونی نیز اخراج شدهاند. کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان تاکید کرده است که بازگشت مهاجران باید داوطلبانه و در مصونیت و عزب باشد. این نهاد افزوده است که به مهاجران بازگشتکننده کمکهای نقدی و محافظتی ارائه میکند و کمکهایش به مناطقی که بازگشتکنندگان در آنجا ساکن میشوند ادامه دارد. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد گفته است که به کار خود برای حصول اطمینان از اینکه بازگشتکنندگان از حمایت و خدمات برای زندگی و پیشرفت برخوردار اند، ادامه میدهد. پیشتر از این نیز فرمانده کل نیروهای انتظامی ایران گفته بود که دو میلیون افغان بدون مدرک را بهزودی اخراج خواهند کرد. این در حالی است که سال گذشته نیز پاکستان تصمیم به اخراج بیش از یک میلیون مهاجر غیرقانونی افغان گرفته بود که این روند هنوز ادامه دارد. گفتنی است که بیشتر این مهاجران به دلیل محدودیتهای حکومت فعلی از جمله تهدید، فقر و بیکاری به کشورهای همسایه پناه بردهاند.
سازمان حقوق بشر ایران در تازهترین مورد گزارش داده است که دولت این کشور دو شهروند افغانستانی، بهشمول یک زن را به اتهامهای مختلف اعدام کرده است. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که دادگاه ایران روز (شنبه، ۲۶ عقرب) حکم اعدام چهار نفر بهشمول دو شهروند افغانستانی از جمله یک زن را اجرا کرده است. همچنین خبرگزاری هرانا نیز در گزارشی گفته است که این حکم در زندان «قزلحصار» در کرج اجرا شده است. این نهادهای حقوق بشری در مورد هویت زن افغانستانی، و جرم وی چیزی نگفته است. اما بر اساس گزارش «خبرگزاری هرانا»، شهروند مرد افغانستانی، خالد تاجیک نام داشته که پیش از این به اتهام مرتبط با جرائم مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود. همچنین سازمان حقوق بشر ایران گفته است که جمهوری اسلامی دستکم ۹ زندانی دیگر از جمله دو شهروند کُرد را نیز اعدام کرده است. ایران از جمله کشورهای است که بیشترین آمار اعدام متهمها را در منطقه دارد. سازمان عفو بینالملل، بارها از این کشور خواسته است تا روند اعدام شهروندان ایرانی و سایر اتباع را متوقف کند.
وزارت مهاجران و عودتکنندگان حکومت سرپرست میگوید که با بازگشت ۱۴۰ هزار پناهجوی افغانستانی از ایران در یک ماه گذشته، شمار بازگشتکنندگان از این کشور به افغانستان طی یک سال اخیر به بیشتر از یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر رسیده است. عبدالمطلب حقانی، سخنگوی این وزارت گفته است که نزدیک به ۱۵۰ هزار مهاجر افغانستانی در یک ماه گذشته به افغانستان بازگشتهاند که بخش عمدهای از آنها از ایران بازگشتهاند. آقای حقانی تاکید کرد که از مجموع ۱۵۰ هزار بازگشتکننده، حدود ۱۰ هزار نفر از پاکستان، ۲ هزار نفر از ترکیه و قریب به ۱۴۰ هزار نفر از ایران بازگشتهاند. او افزود: «تعدادی از این افراد به طور داوطلبانه بازگشتهاند، اما بسیاری دیگر به طور اجباری اخراج شدهاند.» همچنین طبق گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM)، بین ژانویه و سپتامبر ۲۰۲۴، بیش از ۱.۵ میلیون شهروند افغانستان، عمدتاً از طریق مرزهای اسلامقلعه و زرنج، از ایران به افغانستان بازگشتهاند. بازگشتکنندگان گزارش دادهاند که تحت فشار شدیدی برای ترک ایران یا روبرو شدن با اخراج اجباری قرار دارند، که این امر جو بیاطمینانی و ترس را در میان مهاجرین افغان ایجاد کرده است. همچنین اداره توسعه بینالمللی آمریکا گزارش داده است، بازگشتکنندگان که سالها در ایران به دنبال فرصتهای شغلی بهتر زندگی میکردند، هنگام بازگشت با شرایط دشواری روبرو هستند. بسیاری از آنها از نبود خدمات و حمایتهای اساسی ابراز نارضایتی میکنند. باید گفت که در حال حاضر، ایران میزبان میلیونها مهاجر اهل افغانستان است که بسیاری از آنها فاقد مجوز قانونی هستند. گزارشها حاکی از آن است که ایران تحت فشار است تا تعداد قابل توجهی از این افراد را بازگرداند، به طوری که دولت ایران برنامهریزی کرده است تا تا مارس ۲۰۲۵، دو میلیون افغانستانی را دیپورت کند. با افزایش تعداد بازگشتکنندگان، حکومت تحت فشار فزایندهای قرار دارد تا نیازهای آنها را برآورده کند. حدود ۶۰٪ از بازگشتکنندگان مسکن دائمی را اولویت اصلی خود میدانند، اما بسیاری در پیدا کردن مسکن مناسب با مشکل روبرو هستند. علاوه بر این، عدم وجود مدارک رسمی برای تعداد زیادی از بازگشتکنندگان دسترسی آنها را به خدمات اساسی، سفر آزادانه یا یافتن شغل پیچیدهتر کرده است.
رسانههای ایران گزارش دادهاند که یک دختر ۱۶ سالهی اهل افغانستان به اسم «آرزو خاوری» پس از تهدید به اخراج از مکتب در شهر ری این کشور، دست به خودکشی زده است. خبرگزاری تسنیم گزارش داده است که این دانشآموز دختر عصر روز (یکشنبه، ۱۳ عقرب) بهدلیل تهدید اخراج از سوی مدیر مدرسه دچار استرس شده و در پی آن خودکشی کرده است. ادارهی کل آموزش و پرورش ولسوالیهای تهران ایران مرگ این دانشآموز اهل افغانستان را تاکید کرده، اما در مورد علت مرگ او توضیحی ارائه نکرده است. ادارهی آموزش و پرورش ولسوالیهای تهران با نشر خبرنامهای گفته است: «عصر روز )یکشنبه، ۱۳ عقرب) یکی از دانشآموزان دختر تبعهی افغانستان ساکن شهر ری، پس از ترک مدرسه، براثر سقوط از ارتفاع یک ساختمان مسکونی مصدوم شد و پس از انتقال فوری به بیمارستان و با وجود تلاشهای تیم پزشکی، جان خود را از دست داد.» در اعلامیه آمده است: «هنوز انگیزه و دلایل قطعی این اقدام از سوی دانشآموز مشخص نشده و موضوع از سوی مسوولان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران و دیگر نهادهای ذیربط در حال مطالعه و بررسی است.» همچنین روزنامه «هشت صبح» ایران نیز با استناد به گزارش خبرگزاری «رکنا» و به نقل از پدر آرزو نوشته است که در همان روز، مدرسه با او تماس گرفته و از پوشیدن شلوار لی توسط دخترش بهجای شلوار فرم مدرسه خبر داده بود. بعدازظهر همان روز، مدیر مدرسه دوباره تماس گرفته و اطلاع داده بود که آرزو بدون هماهنگی از مدرسه خارج شده است. اما کمی بعد، پدر با خبر دلخراش مرگ دخترش مواجه شد که در بیمارستان هفتم تیر جان سپرده بود.» براساس گزارش این روزنامه، پدر آرزو مسوولان مکتب را مقصر اصلی خودکشی دخترش دانسته و از آنان شکایت کرده است. او گفته است که این اولینبار نبوده که دخترش از جانب مسوولان مکتب مورد بیمهری و رفتار نامناسب قرار گرفته و چنین رفتارهایی از قبل وجود داشته است. قابل ذکر است که خودکشی این دختر دانشآموز اهل افغانستان واکنشهای گستردهی فعالان اجتماعی ایران و افغانستان را در شبکههای اجتماعی در پی داشته است. بسیاری از کاربران نوشتهاند که او از جنگ و طالبان فرار کرد و قربانی «طالبانسیم جمهوری اسلامی ایران» شد.