برچسب: آموزش

10 ماه قبل - 209 بازدید

دبیرکل سازمان عفو بین‌الملل به نشست سوم دوحه واکنش نشان داده و می‌گوید که نشست دوحه بدون مشارکت مدافعان حقوق بشر، زنان و بدون توجه به مسائل حقوق بشری، فاقد اعتبار است. اگنس کالامار، دبیرکل سازمان عفو بین‌الملل با نشر پیامی در پیامی گفت که حقوق زنان و دختران افغانستان قابل مذاکره نیست و آن‌ها باید در مرکز نشست سازمان ملل در دوحه باشند. خانم کالامار در پیامش تاکید کرده است که اگر بحران حقوق بشر در افغانستان به‌طور مناسب مورد بررسی قرار نگیرد و مدافعان حقوق زنان و سایر ذی‌نفعان مرتبط از جامعه مدنی افغانستان در آن شرکت نکنند، اعتبار نشست با خطر روبرو می‌شود. وی افزود که کنار گذاشتن بحث‌های بنیادین درباره حقوق بشر غیرقابل پذیرش است. او گفت که تسلیم‌شدن به شرایط حکومت سرپرست برای تضمین مشارکت آن‌ها در نشست دوحه، خطر مشروعیت‌بخشی به سیستم سرکوب را به همراه دارد؛ سیستمی که با بی‌رحمی تمام زنان را از جامعه حذف کرده و حقوق بنیادی آن‌ها را از بین برده است. باید گفت که قرار است که نشست دوحه در تاریخ ۳۰ جون و ۱ جولای به میزبانی سازمان ملل در قطر برگزار شود. همچنین مقامات حکومت سرپرست پس از گفتگوهای طولانی با نمایندگان سازمان ملل برای شرکت در نشست دوحه ابراز آمادگی کردند. نماینده دبیرکل سازمان ملل گفته بود که فرمت جدید تنها راه پیش رو بوده است. به گفته او، این آخرین نشست دوحه نیست و روند گفت‌وگوها ادامه خواهد یافت.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 250 بازدید

سازمان ملل متحد در تازه‌ترین مورد، با نشر گزارش اعلام کرده است که زنان خبرنگار در افغانستان از زمان تسلط حکومت فعلی بر کشور با محدودیت‌های شدیدی روبرو هستند. سازمان ملل متحد با نشر در مورد افغانستان که از سوی آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل در شورای امنیت در نیویارک ارائه شده است، آمده است که حقوق و آزادی‌های اساسی زنان و دختران در افغانستان هنوز هم  به شدت محدود است. در گزارش سازمان ملل متحد در مورد افغانستان آمده است که به تاریخ ۲۰ ماه مارچ سال روان میلادی، با شروع سال تحصیلی جدید در کشور، دختران بالاتر از صنف ششم همچنان با ممنوعیت مواجه شدند و امسال نیز نتوانستند به مکتب بروند. سازمان ملل تاکید کرد که در مراسم آغاز سال جدید تحصیلی در افغانستان، وزارت معارف حکومت فعلی در دعوت‌نامه‌ی خود به رسانه‌ها برای پوشش رسانه‌ای آن برنامه، به خبرنگاران زن دستور داد که به دلیل «نبود مکان مناسب» در این برنامه شرکت نکنند. این سازمان گفت که زنان خبرنگار در افغانستان با محدودیت‌های شدیدی روبرو هستند و آزادی‌های اساسی آنها از جمله دسترسی به اطلاعات و آزادی گشت‌وگذار آنان به شدت محدود شده است. سازمان ملل متحد می‌گوید که خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای به صورت خودسرانه بازداشت می‌شوند و نشرات دو شبکه‌ی تلویزیونی نیز متوقف شده است. همچنین در بخش دیگر این گزارش آمده است که تا هنوز مقام‌ها و نظامیان حکومت پیشین افغانستان از سوی حکومت فعلی تهدید می‌شوند که شامل بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه، بدرفتاری و اعدام می‌شود. در گزارش سازمان ملل متحد در مورد افغانستان آمده است که حکومت فعلی در ماه فیبروری سال جاری میلادی سه مورد اعدام افراد را به شکل علنی انجام داده و گفته‌اند که این اعدام‌ها از سوی سه دادگاه عالی و با تایید رهبر حکومت سرپرست اجرا شده است. قابل ذکر است که در حالی این گزارش در نشست شورای امنیت سازمان ملل ارائه می‌شود که تا دو هفته دیگر سومین نشست از سوی سازمان ملل متحد در مورد افغانستان در دوحه پایتخت کشور قطر برگزار شود. گفته می‌شود که در سومین نشست دوحه از نمایندگان زنان و جامعه مدنی افغانستان دعوت نشده است.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 249 بازدید

نصیراحمد فایق، سرپرست نمایندگی افغانستان در سازمان ملل متحد به نشست سوم دوحه واکنش نشان داده و عدم حضور نمایندگان جامعه‌ی مدنی و زنان و دختران افغان را در این ناامیدکننده خونده است. آقای فایق در سخنرانی‌ خود در شورای امنیت سازمان ملل گفت که ناامیدکننده است که در دستور کار سومین نشست دوحه، روند سیاسی و حقوق بشر به‌عنوان دو موضوع مهم در بحث‌های موضوعی آنان گنجانیده نشده است و نمایندگان جامعه‌ی مدنی و زنان بر سر میز گفتگو حضور نخواهند داشت. او تاکید کرد که این امر به‌مثابه‌ی دورشدن از موضوعات ضروری و تعهدات بین‌المللی، از جمله قطع‌نامه‌های شورای امنیت تلقی می‌شود. وی در ادامه افزود که این موضوع به‌عنوان یک عقب‌گرد دیگر نشان‌دهنده‌ی عادی‌سازی بدون هیچ‌گونه تغییرات قابل محسوس در افغانستان است. سرپرست نمایندگی افغانستان در سازمان ملل می‌گوید: «ما مجدداً تأکید می‌کنیم که هر گونه گفتگو در مورد آینده‌ی مردم افغانستان بدون پرداختن به مسائل و نگرانی‌های اصلی، به‌شمول مشروعیت ملی، حقوق اسلامی و اساسی همه‌ی شهروندان و از جمله زنان، دختران و گروه‌های اقلیت و تهدیدات امنیتی مانند افراط‌گرایی، تروریسم و مواد مخدر که به بن‌بست فعلی کمک کرده است، به نتایج ملموس نخواهد رسید.» باید گفت که سومین نشست نمایندگان ویژه‌ی کشورها در امور افغانستان با میزبانی سازمان ملل متحد قرار است در روزهای ۱۰ و ۱۱ ماه سرطان در دوحه قطر برگزار شود. طبق گزارش‌ها، موضوع نشست‌های رسمی دوحه مسائل اقتصادی و مبارزه با مواد مخدر است. نهادهای حقوق بشری و زنان بر مشارکت زنان تأکید دارند و می‌گویند که محور اصلی نشست باید حقوق زنان باشد. فایق نیز تأکید کرده است که اطمینان حاصل شود که زنان افغانستان در همه بحث‌های سیاسی، از جمله روند دوحه مشارکت دارند. او گفته است: «ما نباید خواسته‌های مشروع مردم افغانستان، به‌خصوص زنان و دختران افغان را نادیده بگیریم و رژیم آپارتاید جنسیتی را در افغانستان عادی‌سازی کنیم.» وی همچنان در بخشی از صحبت‌هایش تاکید کرد که مردم افغانستان از درگیری و جنگ خسته شده‌اند و در آرزوی صلح پایدار، امنیت و رفاه هستند. این امر تنها از طریق یک نظام حکمرانی مشروع، پاسخ‌گو و فراگیر مبتنی بر حاکمیت قانون، عدالت و اراده‌ی مردم و حمایت از حقوق و آزادی‌های اساسی همه‌ی شهروندان و تعهدات بین‌المللی افغانستان امکان‌پذیر است.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 217 بازدید

یان اگلند، رییس موسسه هیأت ناروی برای مهاجرین به مناسبت روز جهانی پناه‌جویان می‌گوید که بیش از ۱.۵ میلیون کودک پناهنده افغان در ایران زندگی می‌کند. آقای اگلند گفت که از این میان تنها ۶۰۰ هزار کودک تا اکنون در مکاتب ایران ثبت‌نام شده‌اند. موسسه هیأت ناروی برای مهاجرین با تاکید بر حق آموزش کودکان گفت: «درحالی که رفتن به مدرسه هر روز ممکن است برای بسیاری از کودکان عادی به نظر برسد، اما برای کودکان آواره می‌تواند رویایی دست‌نیافتنی باشد.» وی افزود که ایران میزبان بیش از ۴.۵ میلیون پناه‌جوی افغان است و یک‌سوم آن‌ها را کودکان تشکیل می‌دهد. به گفته‌ی او ایران، بیشترین میزبان پناه‌جویان را در جهان دارد. او شرایط ثبت‌نام و هزینه‌های بلند آموزشی را از محدودیت‌های کودکان پناه‌جوی افغان در ایران دانست. در یادداشت که او منتشر کرده آمده است: «در حالی که همه کودکان، از جمله پناهندگان افغان، از نظر تئوری مجاز به شرکت در سیستم آموزش دولتی ایران هستند، در عمل با مشکلات متعددی روبرو هستند. اینها شامل شکاف‌های یادگیری، محدودیت‌های مالی، تشریفات اداری و موانع فرهنگی است.» براساس آمار که سازمان پناهندگان ملل متحد، در سال ۲۰۲۳ منتشر کرد تقریبا از هر ۱۰ نفر پناهنده در جهان یک نفر افغان است. در حالی از بیستم جون، به‌عنوان روز جهانی پناهندگی بزرگداشت می‌شود که افغانستان یکی از کشورهای است که بیشترین آمار پناه‌جویان و آوارگان را در جهان دارد.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 226 بازدید

باوجود ادامه‌ی وضع محدودیت بر زنان و دختران توسط حکومت سرپرست، نصیراحمد اندیشه، نماينده‌ی افغانستان در جنیوا می‌گوید که تحکیم سیستم ستم و سلطه‌ی جنسیتی جاری حکومت فعلی و انسانیت‌زدایی از زنان و دختران، یک «ایدئولوژی خطرناک» را در ذهن نسل آینده‌ی افغانستان، به‌ویژه مردان جوان و پسران می‌کارد. آقای اندیشه این اظهارات را روز گذشته (سه‌شنبه، ۲۹ جوزا) در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مطرح کرده و گفت که نسبت به پی‌آمدهای این ایدئولوژی برای منطقه و فرامنطقه نگران است. او افزود که این ایدئولوژی می‌تواند خطرات امنیتی بالقوه را برای منطقه و فراتر از آن به همراه داشته باشد. او در بخشی از صحبت‌هایش گفت که حکومت سرپرست به تعهدات افغانستان در منشور سازمان ملل متحد‌ و معاهدات بین‌المللی پابند نیستند و در یک سال اخیر ۵۲ دستور صادر کرده‌اند که حقوق زنان و دختران را بیشتر محدود می‌کند. وی تاکید کرد که حکومت فعلی در نزدیک به سه سال گذشته ثابت کرده‌اند که نه مایل هستند و نه می‌توانند تعهدات افغانستان تحت منشور سازمان ملل متحد را اجرایی کنند. از سویی هم، بنفشه یعقوبی، کمیشنر سابق کمیسیون مستقل حقوق‌ بشر افغانستان نیز در نشست روز گذشته شورای حقوق‌‌ بشر سازمان ملل متحد سخنرانی کرد. او گفت که زنان در افغانستان در بیست سال اخیر و در حکومت پیشین این کشور، دست‌کم به برخی از حقوق خود دسترسی داشتند و می‌توانستند بدون ترس از بازداشت شدن و شکنجه، مطالبات خود را مطرح کنند. او افزود اما پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، این کشور به یک زندان عظیم و تاریک برای زنان و دختران تبدیل شده است. شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد روز گذشته در پنجاه‌وششمین نشست خود وضعیت حقوق‌‌ بشر در افغانستان را بررسی کرد.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 280 بازدید

نزدیک به سه سال به وضع محدودیت آموزش بر دختران توسط حکومت سرپرست، ملا هبت‌الله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی به مردم گفته است که به مادران و خواهران‌تان حقوق شرعی‌شان را بدهید. دفتر رسانه‌های حکومت فعلی در قندهار با نشر سخنان هبت‌الله آخوندزاده گفته که وی این اظهارات را روز (دوشنبه، ۲۸ جوزا)، در نماز عید مطرخ کرده است. وی طر صحبت‌هایش تاکید کرده است که مقام‌های حکومت فعلی و مردم باید به «نصیحت‌های» عالمان گوش داده و آن را عملی کنند. همچنین او در بخشی از صحبت‌هایش از اختلاف میان افراد حکومت سرپرست هشدار داده و می‌گوید که نه در درون و نه در بیرون رژیم‌شان اختلاف را نمی‌خواهد. او اضافه کرده است: «عیب یک‌دیگر به گونه آشکارا را نگویید و از انتقاد آشکار جلوگیری کنید.» پیش از این ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست گفته بود که نماز عید در قندهار به امامت هبت‌الله آخوندزاده در عیدگاه مرکزی قندهار ادا شد. این در حالی است که حکومت سرپرست در نزدیک به سه سال گذشته دختران بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب و سایر دختران را از رفتن به دانشگاه منع کرده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 218 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری امروز، هزارمین روزی است که دختران افغان از آموزش و تحصیل در مکاتب متوسطه و عالی محروم شده‌اند. این فاجعه که از زمان روی کار آمدن دوباره دولت فعلی در افغانستان در ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ آغاز شد، پیامدهای هولناکی برای نسل کنونی و آینده دختران این کشور به همراه داشته است. در این هزار روز، حدود ۱.۵ میلیون دختر از حق مسلم خود برای آموزش و پرورش محروم شده‌اند. این محرومیت نه تنها نقض آشکار حقوق بشر، بلکه مانعی بزرگ بر سر راه پیشرفت و توسعه افغانستان است. دولت حاکم در افغانستان مدعی‌است که این ممنوعیت به دلیل مسائل دینی و فرهنگی اعمال شده است. اما این ادعاها بهانه‌ای بیش نیستند. هدف اصلی این گروه، تحمیل دیدگاه متحجرانه خود بر جامعه افغانستان و به حاشیه راندن زنان و دختران است. تاثیرات این ممنوعیت فراتر از محرومیت تحصیلی است. دختران محروم از آگاهی و آموزش، بیشتر در معرض ازدواج زودهنگام، کار اجباری، قاچاق انسان و سایر سوءاستفاده‌ها قرار دارند. همچنین، سلامت روان و عزت نفس آن‌ها در خطر قرار می‌گیرد. (بعدا به تفصیل پرداخته می‌شود) در این میان، جامعه جهانی به شدت از این اقدام حکومت فعلی انتقاد کرده و خواستار لغو فوری این ممنوعیت شده است. سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و کشورهای غربی بارها از تصمیم‌گیران این روند خواسته‌اند که به دختران افغانستان اجازه تحصیل بدهند. اما مسببین وضع حاکم تاکنون به این درخواست‌ها توجهی نکرده‌اند. آن‌ها همچنان بر موضع خود پافشاری می‌کنند و هیچ چشم‌اندازی برای لغو این ممنوعیت وجود ندارد. در این هزارمین روز تاریکی، باید صدای این دختران و زنان را به رسایی به گوش جهانیان رساند و از حق مسلم دختران افغان برای آموزش و تحصیل دفاع کرد. نباید اجازه داد که آینده این دختران به تاریکی و تباهی کشیده شود.   آثار مخرب ممنوعیت تحصیل دختران بر جامعه افغانستان اگرچه آثار مخرّب عدم آموزش و تحصیل دختران، بر جامعه افغانستان بر هیچ‌کس پوشیده نیست. ولی گوشزد کردن آن‌ها خالی از لطف نیست. برخی از اثرات کلیدی ممنوعیت تحصیل و آموزش دختران که جامعه افغانستان شاهد آن بوده است، از این قرار اند: افزایش ازدواج کودکان عدم دسترسی به آموزش، دختران افغانستان را در معرض خطر فزاینده ازدواج زودهنگام و اجباری قرار می‌دهد. این معضل که ریشه در فقر، باورهای سنتی و هنجارهای جنسیتی دارد، پیامدهای هولناکی برای سلامتی، آموزش و آینده این دختران دارد. یونیسف در گزارشی تکان‌دهنده هشدار داده است که تا سال ۲۰۲۵ ممکن است شاهد افزایش ۵۰ درصدی ازدواج کودکان در افغانستان باشیم. این به معنای به دام افتادن میلیون‌ها دختر دیگر در چرخه فقر، خشونت و محرومیت از فرصت‌های زندگی خواهد بود. ازدواج زودهنگام نه تنها آموزش، بلکه سلامت و آینده این دختران را نیز به یغما می‌برد. آن‌ها در سنین پایین باردار می‌شوند که خطرات جدی برای سلامتی و جان‌شان به همراه دارد. این دختران به دلیل کمبود آگاهی و سوءتغذیه، بیشتر در معرض مرگ و میر هنگام زایمان و ابتلا به بیماری‌های مختلف قرار دارند. علاوه بر این، ازدواج زودهنگام مانع از ادامه تحصیل دختران می‌شود. (در صورتی که بعدا ممنوعیت تحصیل از سوی دولت برداشته شود) و آن‌ها را از فرصت‌های شغلی و استقلال اقتصادی محروم می‌کند. این امر به نوبه خود، چرخه فقر را در خانواده‌ها و جوامع تشدید می‌کند و نسل‌های آینده را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد. مشکلات سلامت روان محرومیت از تحصیل و افزایش اضطراب و ناامیدی ناشی از آن، منجر به مشکلات سلامت روان در بین دختران و زنان افغان شده است. مطالعات نشان داده‌اند که دختران افغان از زمان ممنوعیت تحصیل، به طور قابل توجهی به علائم اضطراب و افسردگی دچار شده‌اند. این امر ناشی از احساس ناامیدی، انزوا و فقدان فرصت است. از دست دادن ناگهانی تحصیل،  یک رویداد تروماتیک برای بسیاری از دختران بوده است. این امر می‌تواند منجر به علائمی مانند کابوس، فلش‌بک و مشکلات تمرکز شود. همچنین، تحصیل برای بسیاری از دختران افغان، راهی برای یافتن هویت و هدف در زندگی بوده است. ممنوعیت تحصیل، این حس را از آن‌ها گرفته و بسیاری را دچار احساس پوچی و بی‌هویتی کرده است. برخی از گزارش‌ها نیز حاکی از افزایش خودآزاری و رفتارهای خطرناک در میان دختران افغان از زمان ممنوعیت تحصیل است. این امر به عنوان راهی برای مقابله با غم و اندوه و ناامیدی آن‌ها تلقی می‌شود. علاوه بر این، ممنوعیت تحصیل دختران، پیامدهای منفی درازمدتی نیز برای سلامت روان زنان و دختران خواهد داشت. این امر می‌تواند منجر به مشکلات در روابط، اشتغال و سلامت کلی آن‌ها در آینده شود.   فرار مغزها ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان که از سال ۲۰۲۱ توسط حکومت فعلی اعمال شد، پیامدهای وخیمی برای این کشور به همراه داشته است، از جمله تشدید مهاجرت و فرار مغزها. بر اساس گزارش موسسه صلح ایالات متحده، از زمان روی کار آمدن حکومت سرپرست در افغانستان، نرخ مهاجرت از افغانستان به شدت افزایش یافته است. این موضوع به عوامل متعددی از جمله وخامت اوضاع اقتصادی، ناامیدی نسبت به آینده و ترس از سرکوب توسط گروه حاکم در افغانستان نسبت داده می‌شود. ممنوعیت تحصیل دختران، انگیزه بسیاری از افغان‌ها، به خصوص افراد تحصیل‌کرده و متخصص را برای ترک کشور افزایش داده است. این افراد نگران هستند که دختران‌شان نتوانند آموزش مناسب ببینند و از فرصت‌های برابر در آینده برخوردار شوند. علاوه بر این، ممنوعیت تحصیل، ضربه سنگینی به اقتصاد افغانستان زده است. زنان افغان نقش مهمی در نیروی کار این کشور ایفا می‌کنند و ممنوعیت فعالیت آن‌ها، بسیاری از کسب و کارها را مختل کرده است. فرار مغزها همچنین پیامدهای بلندمدتی برای افغانستان خواهد داشت. با از دست دادن افراد تحصیل‌کرده و متخصص، این کشور با کمبود نیروی کار ماهر در زمینه‌های مختلف از جمله طبی، مهندسی و آموزش روبرو خواهد شد.   آسیب به اقتصاد ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان که با قدرت‌گیری حکومت فعلی آغاز شد، تبعات اقتصادی سنگینی برای این کشور به همراه داشته است. صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) در گزارشی تخمین زده است که این ممنوعیت می‌تواند تا سال ۲۰۳۰ به کاهش ۵.۲ میلیارد دلاری تولید ناخالص داخلی افغانستان منجر شود. این رقم معادل معادل ۳ درصد از کل تولید ناخالص داخلی این کشور است. مشارکت زنان در نیروی کار برای اقتصاد افغانستان حیاتی است. محرومیت زنان از آموزش و فرصت‌های شغلی، به طور قابل توجهی به اقتصاد این کشور آسیب رسانده و خواهد رساند. نقض حقوق بشر ممنوعیت تحصیل دختران، نقض آشکار حقوق بشر و حقوق اساسی زنان و دختران است. این ممنوعیت، حکومت سرپرست را بیش از پیش در جامعه جهانی منزوی کرده است. این اقدام، مشروعیت آنان را زیر سوال برده و اعتبار آن‌ها را در میان مردم افغانستان نیز خدشه‌دار کرده است. علاوه بر آثار مذکور، ممنوعیت تحصیل دختران پیامدهای منفی طولانی‌مدتی برای افغانستان خواهد داشت. این امر مانع از پیشرفت و توسعه این کشور شده و نسل‌های آینده را در فقر و ناآگاهی و عقب‌ماندگی نگه می‌دارد.   راه‌هایی برای کمک به دختران افغان از سازمان‌های حامی آموزش دختران در افغانستان قویا حمایت کنید. در کمپین‌های آنلاین برای لغو ممنوعیت تحصیل دختران شرکت کنید. صدای‌تان را در شبکه‌های اجتماعی به گوش جهانیان برسانید. به مقامات دولتی و سازمان‌های بین‌المللی فشار بیاورید تا برای لغو این ممنوعیت اقدام کنند. با همبستگی و تلاش می‌توانیم در رفع ممنوعیت آموزش دختران مؤثر واقع شویم.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 233 بازدید

همزمان با یک هزار روز از بسته ماندن دروازه‌های مکتب‌ها به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم، سازمان عفو بین‌الملل به این محدودیت واکنش نشان داده و می‌گوید که دختران به‌دلیل سیاست‌های «تبعیض‌آمیز و ناعادلانه» حکومت فعلی از حق آموزش محروم شدند. سازمان عفو بین‌الملل با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که حکومت فعلی قوانین بین‌المللی را «نقض» می‌کند. این سازمان با راه‌اندازی هشتک «آموزش جرم نیست»، نوشته است که حکومت فعلی باید «فوراً» تمام مکتب‌های متوسطه و لیسه را به‌روی دختران باز کنند. عفو بین‌الملل در ادامه تاکید کرد که سیاست‌های حکومت فعلی برخلاف قوانین بین‌المللی است. باید گفت که حکومت فعلی یک ماه پس از تسلط دوباره‌ی شان بر افغانستان، مکتب‌های دخترانه را که به‌دلیل «بازنگری کتاب‌های درسی و میتود آموزشی» که به‌باور آنان «خلاف شریعت» بوده‌است، مسدود کرد. حکومت فعلی تاکید کرده بود که تا «امر ثانی» دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش به‌دور می‌مانند. در حال حاضر یک‌هزار روز از محرومیت آموزش دختران می‌گذرد. این اقدام حکومت فعلی با واکنش‌های نهادهای حقوق بشری، چهره‌های حقوقی و جنبش‌های اعتراضی به‌همراه بوده است. ریچارد بنت، رینا امیری و دیده‌بان حقوق‌ بشر تا اکنون با نشر پیام‌‌های جداگانه‌ای محرومیت دختران از مکتب را «ناعادلانه» خوانده‌اند و گفته‌اند که حکومت فعلی، رویاهای دختران را نابود کرده است. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 462 بازدید

ر‌و به روی آیینه اتاقم ایستاده بودم و خود را در آن می‌دیدم. آه که چقدر تغییر کرده بودم. وجودم پر بود از نگرانی، ترس و اضطراب. لباس سیاه و روسری سفیدم را پوشیدم و زورکی چهره‌ام را مهمان لبخندی کردم و با گرفتن کیف مکتبم، از اتاق بیرون شدم. مادرم همینکه مرا دید گفت دخترم اما… حرفش را قطع کردم و گفتم مادر لطفا مثبت فکر کنید. چرا باید مکاتب را مسدود کنند؟ و تاکید کردم که وقتی من نتوانم درس بخوانم، چه کسی در آینده پزشک خواهد شد؟ اگر کودکان و زنان بیمار شوند، چه کسی آنان را درمان خواهد کرد؟ اگر من نتوانم درس بخوانم چه کسی خواهد بود که برای کودکان آموزش بدهد و برای آبادانی کشور تلاش کند؟ نگاه غمگین مادرم را می‌فهمیدم. آهی کشید و گفت: «دخترم خودت هم که می‌دانی که مکاتب کابل و دیگر ولایات مسدود است. فقط در سراسر کشور تنها ولایت بلخ مکاتبش باز است. در شهر هم چند روزی است آوازه شده که مکاتب اینجا هم بسته می‌شود.» به مادرم گفتم فکر نکنم که مکاتب بسته شود. تاکید کردم که موضوع مکاتب کابل و دیگر ولایات هم تا امر ثانی بسته است و من دعا می‌کنم تا زود مکاتب به روی آن‌ها باز شود. با تمام شدن این حرف‌ها، فورا از خانه بیرون شدم زیرا دیگر نمی‌توانستم با حرف‌هایی که خودم هم باورش نداشتم، بیش از این مادرم را بازی دهم. شاید هم نمی‌توانستم اشک‌هاب حلقه بسته در چشمانم را بیش از این نگه دارم. در جاده‌ها قدم می‌زدم مانند پرنده‌ای که لانه‌اش خراب شده و نمی‌داند کجا برود و چه کار کند. افکار منفی در مغزم هجوم آورده بودند. با خود می‌گفتم اگر وقعا مکاتب بسته شوند، من چه کنم؟ نکند دیگر نتوانم درس بخوانم. به سمت خانه دوست صمیمی‌ام خدیجه، رفتم. قرار بود با او به مکتب بروم. هنگامی که به خانه‌ی آن‌ها رسیدم و خدیجه دروازه را باز کرد، از ناراحتی چهره‌ی خدیجه شوکه شدم. از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده؟ برایم تعدریف کرد که کل شب گذشته را نخوابیده و گریه کرده است. نگرانی من هر لحظه بیشتر شد و مجددا از او پرسیدم که چه شده؟ به گریه افتاد و خود را در آغوش من انداخت. در تمام این سال‌ها از خدیجه، جز خنده و شوخی و شادی چیزی ندیده بودم و او اکنون اینگونه زار زار گریه می‌کرد. گریه‌هایش به قلبم مانند خنجری اصابت می‌کرد و قلبم را به درد می‎‌آورد. کمی که آرام‌تر شد گفت برادرم زکی، را افراد حکومت فعلی با خود بردند. متعجب پرسیدم مگر کاری کرده بود؟ با گریه گفت: « به دلیل اینکه ما پنجشیری هستیم. حالا مشخص نیست که ما را هم می‌برند یا نه؟» گوش‌هایم سوت کشیدند. پنجشیری بود و او را برده بودند. این دیگر چه جرمی بود که باید اینگونه تقاصش را بدهند؟ دیگر هیچ واژه‌ای به زبانم نمی‌آمد. انگار لال شده بودم. دقایقی در سکوت به گریه‌های از سر گرفته‌ی خدیجه گوش دادم و او ادامه داد: «می‌دانی مادرم از دیشب اصلا حالی خوبی ندارد. بالای پدرش هم حمله قلبی آمد و فعلا در شفاخانه است و باید بروم پیش پدرم.» اشک‌هایش را پاک کرد تا مادرش نبیند. از من پرسید که برای چه به خانه‌ی آن‌ها آمده‌ام؟ در پاسخ گفتم که می‌خواستم امروز مکتب برویم و برگه‌های امتحان را بگیریم. خدیجه گفت نمی‌داند اما شنیده بود که گویا مکاتب اینجا هم بسته می‌شود. در برابر حرف‌هایش حرفی نداشتم. خدیجه دست‌های مرا گرفت و با نگرانی پرسید که در صورت بدتر شدن وضعیت چه کنیم؟ هنوز پاسخ این سوالش را نداده بودم که گفت: «از کاکایم شنیدم که می‌گویند حکومت فعلی پنجشیری‌ها را به جرم  پنجشیری بودن، می‌کشند. اگر برادرم را چیزی شود من و فامیلم می‌میریم.» در جواب نگرانی‌هایش گفتم خدا نکند و این اتفاق نمی‌افتد. در دلم نگران همه چیز بودم. کاش می‌توانستم خدیجه را واقعا آرام کنم. اما هیچ حرفی برای آرام کردنش نداشتم. او پر از حرف بود و دلش بیش از این‌ها می‌خواست گریه کند. حق داشت. آخر پنجشیری بودن هم شد جرم؟ با خدا حافظی از خانه آن‌ها بیرون شدم. وجودم می‌لرزید. در گودالی  از حرف‌ها غرق شده بودم. دیگر حتی مسیری که می‌رفتم  را نمی‌دانستم. فقط سرگردان در جاده‌ها قدم می‌زدم. مردی از کنارم عبور کرد. صدایش را شنیدم که گفت: «این را ببین! چقدر بی‌شرم است و هنوز شرم ندارد از خانه بیر‌ون شده. فقط باید این زن‌ها را گرفت و زنده زنده آتش زد.» با شنیدن حرف‌های آن مرد در درونم یک بار دیگر مردم. با خود گفنم مگر زن بودن جرم است؟ آخر چرا جرم‌ها تغییر کرده اند؟ مگر ما در چه زمانه‌ای داریم زندگی می‌کنیم؟ به مکتب‌مان رسیدم. در حویلی مکتب دختران نشسته بودند. همه ماتم گرفته بودند. نگران شدم و نزد یکی از دختران رفتم و پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ برایم گفت دیگر نمی‌توانیم مکتب بیاییم. پرسیدم چرا؟ در پاسخ گفت بر اساس فرمان حکومت فعلی دختران تا امر ثانی دیگر نمی‌توانند به مکتب بروند. حس کردم  قلبم از حرکت باز ماند. انگار عقربه‌های ساعت دیگر کار نمی‌کردند و زمان ایستاده بود. با خود گفتم یعنی همین قدر آسان؟ با یک امر ثانی زندگی من و صدها دختر دیگر برباد شد؟ همینقدر آتش زدن رویاهای‌مان آسان است؟ با گریه به سمت اتاق مدیر مکتب‌مان دویدم. در مسیر راه چند بار زمین افتادم و دوباره بلند شدم. نمی‌دانم چرا آن روز مسیر اتاق مدیر مکتب‌مان ایتقدر دور شده بود. چرا نمی‌رسیدم؟ علیمه، اول نمره صنف‌مان در گوشه‌ای از دهلیز نشسته بود. من را که دید فورا به سمتم آمد. گریه‌هایم ثانیه به ثانیه بلندتر می‌شد. تا اینکه صدایم تمام دهلیز را گرفت. خواستم به سمت اتاق مدیر مکتب‌مان بروم که علیمه مرا نگذاشت. با صدای بلندی گفتم ولم کن علیمه. می‌خواهم از خود مدیرمان بپرسم. او با صدای پر از بغضی گفت: «زینب مگر مدیر چی می‌تواند؟ او مسوول است تا امر را اطاعت کند.» این حجم از درد دیگر برایم قابل تحمل نبود. روی زمین نشستم و گریه کردم. این امر ثانی دیگر چه چیزی بود که چون بختک افتاد روی زندگی ما. همین است مسلمانی؟ در کجای از قرآن گفته که زنان درس نخوانند؟ به کدام حدیث آمده است؟ چرا تحصیل نکنیم؟ کشور را گرفتند، مردم را کشتند، نظامی‌ها را با بدترین شکل ممکن در محکمه‌های صحرایی به قتل رساندند، زنان را از جامعه جدا کردند، با ما چرا؟ ما دختران مکتبی دیگر چه گناهی داشتیم؟ اصلا کل کشور را یکباره آتش بزنید تا حداقل یک بار بمیریم. همه با حرف‌هایم گریه می‌کردند که مدیر‌مان از اتاقش بیرون شد و من فورا بلند شدم و با گریه گفتم مدیر صاحب! چشم‌هایش مانند کاسه‌ای از خون بود. مشخص بود که او نیز به حال ما گریه کرده است. برایم گفت: «دخترم کاش کاری از دست من بر می‌آمد اما نمی‌توانم و چاره‌ای جز اطاعت نداریم. شما گناهی ندارید. ما همه هیچ گناهی نداریم. ما فقط قربانی این هجوم شدیم. شاید یک ماه بعد، شاید یک سال بعد مکاتب باز شود ...» من حرفش را ادامه دادم و گفتم شاید دیگر هرگز نتوانیم به مکتب بیاییم. از همان روز، من دیگر به مکتب نرفته‌ام .همان روز، رویای اینکه روزی یک پزشک شوم و صادقانه به کشورم خدمت کنم در دلم ماند. بهتر بود من را به دار می‌زدند اما مکتبم را بسته نمی‌کردند. بهتر بود زنده زنده می‌سوختم اما شاهد تباه شدن کشورم نمی‌بودم. ای کاش می‌توانستم کاری انجام دهم. ای کاش می‌توانستم کشورم را آزاد کنم. احساس می‌کنم در اوج جوانی پیر شده‌ام. آن‌ها باعث شدند من در ۱۷ سالگی هر روز شاهد مرگ آرزوهایم باشم و بمیرم. چه زمانی قرار است این حال‌مان تغییر کند؟ چرا کسی صدای‌مان را نمی‌شنود؟ نویسنده: ماه نور روشن

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 174 بازدید

همزمان با هزار روزه شدن محرومیت دختران بالاتار از صنف ششم از آموزش در افغانستان، گوردون براون، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد برای آموزش جهانی، خواستار اتحاد جهان در حمایت از دختران افغانستان شده است. آقای براون با حمایت از کارزار «صدای دختران افغانستان» گفت که انکار حق آموزش یک امر «شنیع و ناقض» منشور سازمان ملل متحد است. او تاکید کرد که انکار حق برخورداری از آموزش با کیفیت یک امر شنیع و ناقض منشور ملل متحد، کنوانسیون حقوق کودک و حقوق اساسی بشر است. کارزار «صدای دختران افغانستان» از سوی نهاد موسوم «آموزش نمی‌تواند منتظر بماند» راه‌اندازی شده است. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای هزار روز محرومیت دختران افغانستان از آموزش را نقطه عطف غم‌انگیز برای حقوق بشر، حقوق کودکان و حقوق دختران خوانده است. از کارزار این نهاد، چهره‌های شناخته‌شده از جمله ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، خالد حسینی، نویسنده و ضیاءالدین یوسف‌زی، از بنیانگذار نهاد «ملاله» حمایت کردند. همچنین گوردون براون در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که دختران افغانستان اکنون هزار روز تحصیلی را از دست داده‌اند که هرگز نمی‌توانند آن را جبران کنند. وی افزود: «زمان آن فرا رسیده است که تمام جهان متحد شوند تا از حکومت سرپرست مطالبه کنند که حقوق اولیه انسانی هر دختری را رعایت کنند.» سفارت بریتانیا برای افغانستان نیز در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که زنان و دختران در افغانستان هزار روز یادگیری را از دست داده‌اند. این سفارت گفت که زنان تحصیل کرده و توانمند برای صلح، ثبات و توسعه در افغانستان حیاتی هستند. باید گفت که حکوم سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، ابتدا مکاتب دخترانه را تعطیل کردند، اما وزارت معارف این گروه در سوم ماه حمل سال ۱۴۰۱ خورشیدی اعلام کرد که مکاتب به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم تا اطلاع ثانوی مسدود است. پس از آن حکومت فعلی تحصیل دختران در دانشگاه‌ها را نیز منع کرده‌ و آموزشگاه‌های خصوصی را نیز به‌روی آنان بسته‌اند. از آن زمان تا اکنون جامعه‌ی جهانی و دیگر نهادهای بین‌المللی بارها خواستار لغو ممنوعیت آموزش و تحصیل دختران شده‌اند، اما حکومت فعلی همچنان این ممنوعیت را ادامه می‌دهند.

ادامه مطلب