دادگاهی در تهران یک مرد ۳۴ ساله به نام «حسام» را بهدلیل تجاوز به یک دختر ۱۲ ساله اهل افغانستان به اعدام محکوم کرده است. رسانههای ایرانی گزارش دادهاند که مادر این دختر حدود دو سال پیش، در پی سقوط کابل به دست حکومت سرپرست، با فرزندانش به ایران آمده بود و در خانه «حسام» کار میکرد. در گزارش آمده است که پرونده شکایت از حسام در شعبه ۹ دادگاه کیفری استان تهران بررسی شده است. مادر این دختر ۱۲ ساله در تشریح ماجرا به ماموران گفته است که دو سال پیش از همسرش جدا شده و با فرزندانش از افغانستان به ایران آمده است و برای تأمین هزینههای زندگیاش به عنوان خدمتکار در خانهها کار میکرد. وی تاکید کرده است که چند ماه پیش در خانه فردی به نام حسام که همسر و سه فرزند داشت، مشغول به کار شده است. او افزود: «روز گذشته جز مرد صاحبخانه کسی خانه نبود؛ من هم برای خرید بیرون رفته بودم و دختر ۱۲ سالهام را در خانه تنها گذاشتم. وقتی بعد از نیم ساعت برگشتم، متوجه شدم حال دخترم خوب نیست. بعد از پرسوجو دخترم گفت که بعد از خروج من از خانه، حسام به او تعرض کرده است.» رسانههای ایران گزارش دادهاند که پس از اظهارات این زن افغانستانی، مأموران دختر ۱۲ ساله را به پزشکی قانونی معرفی کردند و کارشناسان پزشکی قانونی تعرض به دختربچه را تایید کردند. طبق گزارشها، مرد ۳۴ ساله بازداشت شد و به اتهامش اعتراف کرده است. این مرد گفته که تحت تاثیر مواد مخدر بوده و اشتباه کرده است. حسام از شاکی درخواست کرده که او را ببخشد. در گزارشها آمده است که قضات متهم را براساس مدرکهای موجود در پرونده و مستندات، به اعدام محکوم کردند و پس از اعتراض متهم به حکم، پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور فرستاده شد. باید گفت که شهروندان افغانستان طی چند ماه گذشته بارها مورد خشونت قرار گرفته و چند مورد نیز به جان باختن انجامیده است. گفتنیست که ایران از سالها به اینسو میزبان میلیونها افغانستانی است. در ماههای اخیر این کشور، روند اخراج اجباری شهروندان افغانستان را آغاز کرده است. پس از حاکمیت حکومت فعلی در آگوست 2021، تعدادی از شهروندان افغانستان بهشمول زنان معترض، فعالان حقوق زن، نظامیان پیشین و خبرنگاران به کشورهای مختلف از جمله ایران مهاجرت کردند.
برچسب: کودکان
منابع محلی از ولایت جوزجان در شمال افغانستان میگویند که یک زن در این ولایت همزمان شش کودک شامل چهار دختر و دو پسر به دنیا آورده است. دستکم دو منبع به رسانه گوهرشاد گفتهاند که این کودکان امروز (دوشنبه، ۷ عقرب) در شهر شبرغان، مرکز جوزجان در یکی از شفاخانههای خصوصی به دنیا آمدهاند. مسوولان شفاخانهی خصوصی «شکران» که این کودکان در آنجا به دنیا آمدند، میگویند، وضعیت صحی کودکان و مادرشان قناعتبخش بوده و هر شش کودک سالم هستند. طبق گفتههای داکتران، نوزادان شامل دو پسر و چهار دختر هستند. پیش از این دو مادر در ننگرهار و دایکندی پنج فرزند به دنیا آورده بودند. این گزارش در حالی منتشر میشود که افغانستان از میزان بالای مرگومیر در هنگام زایمان برخوردار است. سازمان ملل متحد اعلام کرده است که افغانستان بیشترین تعداد مرگو میر مادران هنگام زایمان را دارد و هر دو ساعت یک زن در هنگام زایمان جان خود را از دست میدهد.
نویسنده: مهدی مظفری پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، پدیدهی گدایی و تکدّیگری که پیش از آن نیز در کشور کمو بیش وجود داشت، به یک بحران اجتماعی گسترده تبدیل شد. شهرهای بزرگ، به ویژه کابل، شاهد افزایش بیسابقهی در تعداد گدایان بودند. از کودکان خردسال گرفته تا سالمندان، همه در خیابانها و کوچههای شهر به دنبال لقمهای نان بودند. این وضعیت نه تنها بر چهرهی شهرها تأثیر منفی گذاشت، بلکه نشان دهندهی عمق فقر، بیکاری و ناامنی بود که پس از سقوط دولت پیشین بر افغانستان سایه افکنده است. زنان، کودکان و افراد معتاد به مواد مخدر، به دلیل آسیبپذیری بیشتر، بیشترین جمعیت گدایان را تشکیل میدهد. حضور گستردهٔ کودکان گدا در خیابانها، علاوه بر جنبههای انسانی و اخلاقی، نشان از ناکامی نظام آموزشی و حمایتهای اجتماعی است. با توجه به وخامت اوضاع و افزایش نگرانیها دربارهٔ پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این پدیده، حکومت سرپرست در اواسط سال ۱۴۰۲ تصمیم به مقابله جدی با گدایی گرفت. این تصمیم در راستای ایجاد نظم و امنیت در شهرها و همچنین کاهش فشار بر منابع عمومی اتخاذ شد. با دستور مستقیم هبتالله آخوندزاده، رهبر حکومت، برنامهای گسترده برای جمعآوری گدایان از شهر کابل و سپس سایر مناطق کشور آغاز شد. در این برنامه، نیروهای امنیتی با همکاری نهادهای دولتی اقدام به شناسایی و جمعآوری گدایان میکردند. در ادامه، دولت با هدف مقابله ساختاری با پدیدهٔ گدایی، اقدام به تدوین و تصویب «قانون جمعآوری گداها و جلوگیری از گدایی» کرد. این قانون، گدایی را جرم شناخته و برای گدایان حرفهای مجازاتهای سنگینی از جمله زندان در نظر گرفته است. هدف از تصویب این قانون، کاهش انگیزه برای گدایی و سوق دادن افراد به سمت اشتغال و فعالیتهای مولد بود. امّا این قانون و مسائل پیرامون آن یا معضل فقر و تکدیگری و گدایی در کشور را رفع خواهد کرد؟.. بحران تکدّیگری و اقدامات دولت با تسلط مجدد حکومت فعلی، افغانستان با فروپاشی اقتصادی بیسابقهای مواجه شد که میلیونها خانواده را به ورطه فقر کشاند. تحریمهای بینالمللی، خشکسالیهای پیاپی و محدودیتهای شدید اعمالشده بر زنان، از جمله عواملی بودند که به تشدید این بحران دامن زدند. در چنین شرایطی، بسیاری از خانوادهها توانایی تأمین مایحتاج اولیه خود را از دست داده و به ناچار به تکدیگری روی آوردند. افزایش چشمگیر تعداد گداها در خیابانهای شهرهای افغانستان، به ویژه کابل، به صورت نمادین وضعیت اسفبار اقتصادی و اجتماعی این کشور را به نمایش گذاشت. در واکنش به گسترش پدیده تکدیگری، حکومت اقدام به جمعآوری گداها از خیابانها نمود. بر اساس قوانین جدید، گداهایی که به دلیل فقر شدید و نبود منابع درآمدی به این کار روی آورده بودند، به عنوان "گداهای مستحق" شناخته شده و قرار بود از سوی دولت حمایت شوند. این حمایتها شامل پرداخت کمکهای مالی، شناسایی دلایل اصلی روی آوردن افراد به تکدیگری و تلاش برای ایجاد فرصتهای شغلی برای آنها بود. با این حال، گزارشهای منتشر شده نشان میدهد که اجرای این قوانین با مشکلات زیادی مواجه بوده است. آمارهای ارائه شده از سوی دولت حاکی از جمعآوری دهها هزار گدا است، اما جزئیات دقیقی در مورد میزان کمکهای مالی پرداختی به این افراد و همچنین اقدامات انجام شده برای رفع مشکلات ریشهای تکدیگری ارائه نشده است. ریشهها و راهکارها آمارهای منتشر شده از سوی حکومت، تصویری تیره و تار از وضعیت گدایی در افغانستان ترسیم میکند. بر اساس این آمار، گدایی به عنوان یک پدیده اجتماعی گسترده، نه تنها در کابل بلکه در بسیاری از ولایات دیگر از جمله هرات، ننگرهار و... به شدت رواج یافته است. این آمار همچنین نشان میدهد که کودکان بیسرپرست، افراد معتاد و بسیاری دیگر، به دلایل مختلفی از جمله فقر، بیکاری و نبود فرصتهای برابر، به این شغل شرمآور روی آوردهاند. جامعهشناسان، ریشههای اصلی پدیده گدایی را در ناتوانی حکومتها در مدیریت صحیح اقتصاد و مبارزه با فقر جستجو میکنند. در مورد افغانستان، فقر گسترده و بیکاری به عنوان مهمترین عوامل تشدیدکننده این پدیده شناخته میشوند. بسیاری از افراد به دلیل نبود شغل مناسب و درآمد کافی، مجبور به گدایی میشوند تا بتوانند حداقل نیازهای اولیه خود و خانوادههایشان را تأمین کنند. با وجود تلاشهای حکومت سرپرست برای جمعآوری گداها، این اقدامات تاکنون نتایج مؤثری در بر نداشته است. زیرا برخوردهای سوری و مقطعی نمیتواند مشکلی را که ریشه در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد، حل کند. برای مقابله با پدیده گدایی، نیازمند رویکردی جامع و بلندمدت هستیم که در آن به ریشههای اصلی این مشکل پرداخته شود. این برنامه باید بر اساس مطالعات میدانی و با در نظر گرفتن شرایط خاص افغانستان تدوین شود. برخی از مهمترین اقداماتی که میتوان در این زمینه انجام داد، عبارتند از: توسعه اقتصادی: توسعه اقتصادی افغانستان، کلیدی برای شکوفایی این کشور و بهبود معیشت مردم آن است. ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و با درآمد مناسب، از طریق حمایت از بخش خصوصی و سرمایهگذاری در صنایع کوچک و متوسط، میتواند به کاهش نرخ بالای بیکاری و فقر کمک شایانی کند. دولت افغانستان با ایجاد محیطی امن و پایدار برای سرمایهگذاری، میتواند جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی را تسهیل کند. سرمایهگذاری در زیرساختها همچون راهها، انرژی، و ارتباطات، علاوه بر افزایش بهرهوری، به توسعه مناطق روستایی و کاهش نابرابریهای منطقهای نیز کمک خواهد کرد. همچنین، حمایت از کشاورزی و صنایع دستی که از منابع طبیعی افغانستان بهره میبرند، میتواند به ایجاد ارزش افزوده و صادرات کالاهای تولید داخل کمک کند. در نهایت، توسعه آموزشهای فنی و حرفهای و ارتقای سطح مهارت نیروی کار، از دیگر عوامل کلیدی برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار و ایجاد اشتغال در افغانستان به شمار میرود. حمایت از گروههای آسیبپذیر: حمایت از گروههای آسیبپذیر، به ویژه زنان، کودکان، افراد معلول و سالمندان که به دلایل مختلفی از جمله تبعیض جنسیتی، محدودیتهای جسمی، یا افزایش سن، در معرض خطر بیشتری برای فقر و گرسنگی قرار دارند، امری ضروری و انسانی است. ارائه خدمات حمایتی جامع به این گروهها، از جمله کمکهای مالی هدفمند، دسترسی آسان به خدمات بهداشتی و درمانی، آموزشهای حرفهای مناسب با نیازها و تواناییهای فردی، و ایجاد فرصتهای اشتغال، میتواند به بهبود کیفیت زندگی آنها و کاهش میزان تکدیگری به عنوان یکی از تبعات ناگزیر فقر کمک شایانی کند. علاوه بر این، تقویت زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی، مانند تامین مسکن مناسب، دسترسی به آب سالم و بهداشت، و ایجاد شبکههای حمایتی اجتماعی، میتواند به کاهش آسیبپذیری این گروهها در برابر شوکهای اقتصادی و اجتماعی و افزایش تابآوری آنها کمک کند. در نهایت، مشارکت فعال جامعه مدنی و سازمانهای مردمنهاد در کنار دولت، میتواند نقش مهمی در شناسایی دقیق نیازهای این گروهها، طراحی و اجرای برنامههای حمایتی موثر، و نظارت بر اجرای این برنامهها ایفا کند. مبارزه با فساد و توزیع عادلانه منابع: مبارزه جدی با فساد اداری و اقتصادی، کلید بهبود توزیع عادلانه منابع و کاهش شکاف عمیق نابرابریهای اجتماعی است. فساد، همچون آفتي خانمانسوز، ریشه در تمامی لایههای جامعه زده و با ایجاد یک چرخه معیوب، مانع از رشد و توسعهی پایدار میشود. هنگامی که منابع عمومی به جای خدمترسانی به تمامی آحاد جامعه، به جیب عدهای خاص سرازیر میشود، شکاف طبقاتی عمیقتر شده و اعتماد عمومی به نهادهای دولتی به شدت خدشه دار میشود. با شفافسازی فرایندهای اداری، تقویت نظارتهای مردمی و اعمال قوانین سختگیرانه علیه متخلفان، میتوان به تدریج فساد را ریشهکن کرده و زمینه را برای توزیع عادلانهی فرصتها و امکانات فراهم نمود. کاهش فساد، علاوه بر بهبود وضعیت اقتصادی جامعه، به افزایش مشارکت مردمی در امور عمومی، تقویت روحیهی عدالتخواهی و در نهایت، ایجاد یک جامعهی سالم و پویا کمک شایانی میکند.
وزارت صحت عامه حکومت سرپرست از راهاندازی کارزار تطبیق واکسن بیماری پولیو یا فلج کودکان در ۱۶ ولایت کشور خبر داده است. شرافت زمان امرخیل، سخنگوی این وزارت با نشر ویدیویی در حساب کاربری ایکس خود گفته است که این کارزار امروز (دوشنبه، ۷ میزان) آغاز شده و برای سه روز ادامه خواهد داشت. وی تاکید کرد که در جریان این کارزار، ۶.۲ میلیون کودک زیر پنج سال واکسن پولیو یا فلج کودکان دریافت خواهند کرد. او مشخص نکرده است که کارزار تطبیق واکسن پولیو در کدام ولایتها راهاندازی شده است. این در حالی است که حکومت سرپرست از اواسط ماه سنبله سال جاری خورشیدی کارزار تطبیق واکسن پولیو در افغانستان را به تعلیق درآورده بود. باید گفت که مقامهای حکومت فعلی رسما تعلیق کارزار تطبیق واکسن پولیو را تأیید نکردند، اما منابعی از میان واکسیناتوران دلیل آن را نبود محرم مرد در کنار واکسیناتوران زن گفتند. قابل ذکر است که در حال حاضر افغانستان و پاکستان تنها کشورهای جهان اند که بیماری پولیو را ریشهکن نتوانستهاند. براساس آمار سازمان جهانی صحت، در سال جاری میلادی ۲۲ مورد مثبت بیماری پولیو در افغانستان ثبت شده است. با این وجود سخنگوی وزارت صحت عامهی حکومت فعلی در ویدیویی که امروز منتشر کرده، این آمار را رد کرده است. براساس گزارشها در سال جاری خورشیدی تنها ۱۲ مورد مثبت بیماری پولیو در قندهار ثبت شده است. موارد مثبت این بیماری در ولایتهای ارزگان، هلمند، کنر و نورستان نیز ثبت شده است. سال گذشته شش مورد مثبت بیماری فلج کودکان در افغانستان ثبت شده بود که همه در ولایت ننگرهار در شرق کشور بود.
اتحادیه اروپا میگوید که در هر دو ساعت یک مادر در افغانستان بهدلیل عوارض قابل پیشگیری مربوط به بهداشت باروری و ولادی، جان خود را از دست میدهد. این اتحادیه با نشر اعلامیهای گفته است که ۹۰ درصد زنان و مادران در افغانستان به خدمات بهداشتی ضروری دسترسی ندارند. در اعلامیه آمده است که خدمات اولیهی بهداشتی تنها در اختیار ده درصد زنان قرار دارد. اتحادیه اروپا هشدار داد: «نرخ مرگومیر مادران، اطفال و نوزادان در میان بالاترین میزان مرگومیر جهان باقی مانده است. در هر دو ساعت یک مادر بهدلیل عوارض قابل پیشگیری مربوط به صحت باروری و ولادی، جان خود را از دست میدهد و بیستوپنج درصد شهروندان افغانستان در مناطق صعبالعبور و محروم زندگی میکنند.» در ادامه آمده است که اتحادیه اروپا ۱۶ میلیون یورو به سازمان جهان بهداشت و ۱۵ میلیون یورو به دفتر جمعیت سازمان ملل متحد در افغانستان برای بهبود خدمات بهداشتی کمک کرده است. این اتحادیه گفته است این حمایت مالی و ارائه کمکها برای بهبود خدمات تداوی بیماریهای غیرساری، از جمله سرطان و گسترش خدمات در بخشهای بهداشت باروری، نسایی و ولادی، نوزادان، صحت طفل و نوجوانان اختصاص داده شده است. در ادامه آمده است که افغانستان در ارائهی خدمات اولیهی بهداشتی، بهویژه برای زنان، جوانان و کسانیکه در مناطق محروم زندگی میکنند با چالشهای قابل توجهی مواجه است. ویرونیکا باسکوویک پوهر، سرپرست نمایندگی اتحادیه اروپا در افغانستان گفته است این حمایت مالی تضمین میکند که مراقبتهای بهداشتی به افرادی که بیشتر به آن نیازمند هستند، برسد و حوزههای حیاتی مانند صحت باروری، مراقبت از مادر و نوزاد و مبارزه با بیماریهای مزمن در اولویت قرار گیرند. وی تاکید کرد: «ما به این باور هستیم که با همکاری مستمر، مبتنی بر اعتماد، شفافیت و مشارکت، میتوانیم تاثیر پایداری بر صحت و رفاه آسیبپذیرترین قشر افغانستان، بهویژه زنان و اطفال بگذاریم.» او میگوید که این نهاد تعهد میکند که از دسترسی زنان و مردان در افغانستان، بهویژه در مناطق دورافتاده و محروم به خدمات بهداشتی ضروری اطمینان حاصل کند. همچنین ایدوین سینزا سلوادور، نمایندهی سازمان جهانی صحت نیز گفته است که با کمک جدید مالی این نهاد قادر خواهد بود تا دسترسی به مراقبتهای صحی با کیفیت بالا را برای بیماریهای غیرساری، از جمله سرطان در هفت ولایت افغانستان افزایش دهد. او گفته است که این نهاد تعهد میکند که از دسترسی زنان و مردان در افغانستان، بهویژه در مناطق دورافتاده و محروم به خدمات صحی ضروری اطمینان حاصل کند. کوابینا آسانتی انتیامو، نمایندهی صندوق جمعیت سازمان ملل متحد در افغانستان نیز گفته است که آنان با این کمک به بیش از نیممیلیون نفر از جمعیت افغانستان دسترسی خواهند یافت و خدمات صحی جامعهمحور را تقویت خواهند کرد. قابل ذکر است که این کمک در حالی صورت گرفته است که نهادهای امدادرسان در سال جاری میلادی با کمبود شدید بودجه برای ارائهی خدمات به افراد نیازمند مواجه هستند و بارها در مورد پیآمدهای آن هشدار دادهاند. براساس آمار اوچا، برنامه پاسخ بشردوستانه برای افغانستان در سال ۲۰۲۴ با ۲.۰۹ میلیارد دالر کمبود بودجه مواجه است.
منابع محلی از ولایت ننگرهار میگویند که «افراد ناشناس» در شهر جلالآباد، مرکز این ولایت یک کودک هشت ساله را به قتل رساندهاند. دستکم دو منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفتهاند که این رویداد حوالی ساعت ۳:۰۰ بعد از ظهر روز گذشته (چهارشنبه، ۲ عقرب) در ناحیهی هشتم شهر جلالآباد رخ داده است. منبع تاکید کرد که این کودک هشت ساله به اسم «رفیعالله» بوده است. منبع افزود که افراد ناشناس رفیعالله را در داخل مزارع جواری با «چاقو» به قتل رساندهاند. منبع میگوید که این کودک خورد سال فرزند یک کشاورز بود که با هیچ فرد یا گروهی دشمنی شخصی ندارد. تا اکنون دلیل و انگیزهی قتل این کودک روشن نیست. مسوولان محلی در ننگرهار نیز تا اکنون در این مورد اظهارنظر نکردهاند. این دومین مورد قتل از سوی افراد ناشناس است که در دو روز اخیر از ننگرهار گزارش میشود. همچنین منابع محلی گزارش داده بودن که سهشنبه شب نیز یک نفر به اسم سراجالدین در ولسوالی «گوشتی» ننگرهار توسط «افراد مسلح ناشناس» به قتل رسیده است. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایت فاریاب افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است.
یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد میگوید که موارد ابتلا به بیماری پولیو یا فلج اطفال در افغانستان در سال ۲۰۲۴ میلادی بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است تا اواسط ماه اکتبر سال جاری میلادی، ۲۲ مورد ابتلا به فلج اطفال در سراسر کشور ثبت شده که نسبت به سالهای گذشته افزایش چشمگیری را نشان میدهد. در ادامه آمده است که این افزایش عمدتاً به دلیل شرایط بد بهداشت، عدم دسترسی کافی به آب آشامیدنی مناسب، بهویژه در مناطق روستایی، رخ داده است. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد تاکید کرد که این نهاد در اوایل سال ۲۰۲۴ پروژهای را در مناطقی از شرق افغانستان آغاز کرد که آبهای آنها در سال ۲۰۲۳ از نظر وجود ویروس پولیو مثبت بود. در ادامه آمده است که هدف این پروژه بهبود وضعیت فاضلاب، ارتقای بهداشت و بسیج جوامع برای مقابله با شیوع ویروس فلج اطفال/پولیو بوده است. همچنین در بخش از گزارش آمده است که در نتیجه اجرای این طرح، تغییرات قابل ملاحظهای در تعداد نمونههای آب مثبت برای ویروس فلج اطفال به وجود آمده است؛ در حالی که در سال ۲۰۲۳ تعداد نمونههای مثبت آب به بیش از دو برابر رسید، از زمان اجرای این طرح در سال ۲۰۲۴ این تعداد به شدت کاهش یافته است. یونیسف گفته است که گرچند آمار کلی بیماری پولیو در افغانستان همچنان در حال افزایش است؛ اما هیچیک از ۲۲ مورد تایید شده این بیماری در سال ۲۰۲۴ از مناطقی نیست که طرح آزمایشی یونیسف در آنها اجرا شده است. در گزارش آمده است که اگر این طرح بهطور گستردهتر در سایر مناطق افغانستان اجرا شود، میتواند امیدی برای کاهش موارد فلج اطفال در سراسر کشور فراهم کند. این در حالی است که سازمان جهانی صحت موارد مثبت پولیو در افغانستان در سال جاری را ۲۲ مورد اعلام کرده است. براساس گزارشهای موجود در سال جاری خورشیدی تنها در قندهار ۱۲ مورد مثبت بیماری پولیو ثبت شده است. موارد پولیو در ارزگان و هلمند در جنوب و ولایتهای کنر و نورستان در شرق کشور نیز ثبت شده است. در سال گذشتهی میلادی شش مورد مثبت بیماری فلج کودکان در افغانستان ثبت شده بود که همه در ولایت ننگرهار بود. باید گفت که در حال حاضر افغانستان و پاکستان تنها کشورهای جهان اند که بیماری پولیو در آنها به صفر نرسیده است. در سال جاری میلادی تا اکنون از ثبت ۲۸ مورد مثبت پولیو در پاکستان گزارش شده که بخش عمدهی آن در ایالتهای مرزی خیرپختونخوا و بلوچستان است.
شفاخانهی امرجنسی کابل اعلام کرده است که در پی وقوع یک انفجار در منطقهی «سینمای پامیر» کابل ۱۱ زخمی به شمول زنان و کودکان به این شفاخانه منتقل شدهاند. این شفاخانه با نشر اعلامیهای گفته است که این انفجار حوالی ساعت ۲:۰۰ بعدازظهر امروز (چهارشنبه، ۲ عقرب) در یک مارکت پوشاک دست دوم رخ داده است. استفانو جنارو اسمیرنوف، از مسوولان شفاخانهی امرجنسی کابل تاکید کرد که افراد زخمی شامل یک دختر سهساله، یک پسر چهارساله، یک پسر ۱۶ ساله، دو زن و شش مرد هستند. او افزوده است که حال یکی از زخمیان وخیم است. وی میگوید که انفجار زمانی رخ داد که دروازهی مارکت پوشاک دست دوم باز شد و ورود مردم باعث ازدحام شد. استفانو جنارو اسمیرنوف گفت که بسیاری از کسانی که تحت تأثیر این حمله قرار گرفتهاند در فقر شدید بهسر میبرند. قابل ذکر است که بعدازظهر امروز شماری از شهروندان کشور در صحبت با رسانه گوهرشاد گفتهاند که از وقوع انفجار در منطقهی سینمای پامیر گزارش داده بودند، اما جزئیاتی در مورد آن ارائه نکردند. با این وجود، مسوولان امنیتی در کابل تا اکنون در مورد این انفجار اظهارنظر نکردهاند. همچنین تا اکنون هیچ فرد یا گروهی مسوولیت این انفجار را به عهده نگرفته است. باید گفت که منطقهی سینمای پامیر از مناطق مزدحم کابل است و عمدتا محل کار دستفروشان است.
ارتباط مؤثر میان والدین و فرزندان یکی از ارکان اساسی روابط خانوادگی سالم و پایدار است. این ارتباط، نه تنها پایهای برای رشد عاطفی و روانی کودکان است، بلکه در شکلگیری شخصیت، اعتماد به نفس، و مهارتهای اجتماعی آنان نیز نقش کلیدی دارد. در مقابل، ضعف در ارتباطات خانوادگی میتواند منجر به بروز مشکلات رفتاری، اضطراب، افسردگی، و حتی اختلافات عمیق میان والدین و فرزندان شود. در این مقاله، به بررسی روشهای مختلف تقویت ارتباط میان والدین و فرزندان میپردازیم. اهمیت ارتباط میان والدین و فرزندان ارتباط صحیح و مؤثر میان والدین و فرزندان از چندین منظر اهمیت دارد: ایجاد اعتماد و احساس امنیت: کودکانی که رابطه قوی و نزدیک با والدین خود دارند، احساس امنیت بیشتری میکنند و میتوانند بهراحتی مشکلات و نگرانیهای خود را با والدین در میان بگذارند. توسعه عاطفی و اجتماعی: ارتباط خوب میان والدین و فرزندان موجب توسعه احساسات سالم و مهارتهای اجتماعی در کودک میشود. بهبود عملکرد تحصیلی: تحقیقات نشان میدهد کودکانی که والدینشان با آنها ارتباط نزدیکتری دارند، در تحصیل و یادگیری نیز موفقتر هستند. جلوگیری از بروز مشکلات رفتاری: ارتباط ضعیف میان والدین و فرزندان میتواند منجر به بروز مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری، خودشیفتگی، و حتی بزهکاری شود. بنابراین، تقویت این ارتباط میتواند به پیشگیری از چنین مشکلاتی کمک کند. روشهای تقویت ارتباط میان والدین و فرزندان 1. گوش دادن فعال یکی از مؤثرترین روشهای تقویت ارتباط، گوش دادن فعال به فرزندان است. در این روش، والدین بهطور کامل و بدون قضاوت یا قطعکردن، به صحبتهای فرزندان خود گوش میدهند. گوش دادن فعال باعث میشود فرزندان احساس کنند که صحبتهایشان ارزشمند است و والدین به احساسات و نگرانیهایشان اهمیت میدهند. برخی از راهکارهای مرتبط با گوش دادن فعال عبارتند از: تمرکز بر صحبتهای کودک: در هنگام گوش دادن، تمرکز خود را بهطور کامل به کودک معطوف کنید. از انجام فعالیتهای دیگر خودداری کنید تا کودک احساس کند که او در آن لحظه مهمترین فرد برای شماست. سوالات باز بپرسید: بهجای سوالات کوتاه و بله/خیر، از سوالات باز استفاده کنید تا کودک بتواند احساسات و افکار خود را بهطور کامل بیان کند. برای مثال، بهجای اینکه بپرسید «روزت خوب بود؟»، بپرسید «امروز چه اتفاق جالبی برایت افتاد؟» تکرار و خلاصهسازی: گاهی اوقات، تکرار یا خلاصه کردن صحبتهای فرزندتان میتواند نشاندهنده این باشد که بهطور کامل متوجه حرفهای او شدهاید. برای مثال: «پس تو میگویی که...». ابراز محبت و توجه به نیازهای عاطفی فرزندان نیاز دارند که احساس کنند مورد محبت و توجه والدین خود هستند. این محبت باید هم بهصورت کلامی و هم از طریق رفتارهای محبتآمیز نشان داده شود. برخی از روشهای ابراز محبت شامل: تعریف و تمجید از فرزند: والدین باید تلاش کنند تا نقاط قوت فرزندان را تشخیص داده و به آنها افتخار کنند. این کار اعتماد به نفس کودک را افزایش میدهد. در آغوش گرفتن و تماس جسمی: تماس جسمی مانند در آغوش گرفتن، بوسیدن و لمس آرام میتواند نشاندهنده محبت و علاقه والدین به فرزند باشد. حضور فعال: صرف وقت کیفی با فرزندان و حضور واقعی در کنار آنها بدون عوامل حواسپرتکن مانند گوشی همراه یا تلویزیون بسیار مهم است. این زمان کیفی میتواند به تقویت رابطه و درک متقابل کمک کند. 3. تعیین مرزهای منطقی و سازگار مرزها و قوانین خانه باید بهگونهای تنظیم شود که هم منطقی باشد و هم بهصورت مستمر رعایت شود. در حالی که مرزها و قوانین میتوانند به انضباط کودکان کمک کنند، والدین باید تلاش کنند تا این قوانین بهصورت شفاف و با گفتگو تعیین شود. چند نکته در این زمینه عبارتند از: توضیح قوانین به کودک: کودکان باید دلیل و هدف قوانین خانه را بفهمند تا بهتر بتوانند آنها را رعایت کنند. بهجای اینکه تنها از کودک بخواهید که کاری را انجام دهد، برایش توضیح دهید که چرا این کار مهم است. قوانین انعطافپذیر و مناسب برای سن: قوانین باید با توجه به سن و سطح رشد کودک تنظیم شود. برای مثال، کودک پنجساله ممکن است نیاز به زمان استراحت و خواب بیشتری داشته باشد در حالی که نوجوانان نیاز به زمان بیشتری برای استقلال دارند. پایداری در اجرای قوانین: قوانین باید بهطور مستمر و بدون تغییر اجرا شوند. اگر کودکان مشاهده کنند که والدین گاهی قوانین را نادیده میگیرند یا تغییر میدهند، ممکن است مرزها را جدی نگیرند. 4. استفاده از زبان مثبت زبان مورد استفاده والدین نقش مهمی در شکلدهی ارتباط میان والدین و فرزندان دارد. استفاده از زبان مثبت میتواند به ایجاد ارتباط بهتر و افزایش حس اعتماد در فرزندان کمک کند. برخی از نکات مرتبط با زبان مثبت عبارتند از: تشویق بهجای سرزنش: بهجای انتقاد یا سرزنش مستقیم، والدین باید تلاش کنند تا نقاط مثبت رفتار فرزندان را تشخیص داده و آنها را تشویق کنند. پرهیز از استفاده از جملات منفی: استفاده مداوم از جملاتی مانند «نکن»، «نه» و «نمیشود» میتواند تأثیر منفی بر روحیه فرزندان داشته باشد. بهجای آن، سعی کنید جملات مثبتتری مانند «بهتر است این کار را اینگونه انجام دهی» یا «لطفاً این کار را امتحان کن» استفاده کنید. تأکید بر تلاش نه نتیجه: بهجای اینکه تنها بر نتایج عملکرد فرزندان تمرکز کنید، تلاشها و کوششهای آنها را نیز مورد تقدیر قرار دهید. این کار انگیزه فرزندان را برای پیشرفت افزایش میدهد. 5. مدیریت تعارضها با روشهای سازنده تعارض و اختلافنظر میان والدین و فرزندان امری طبیعی است. اما مهم این است که والدین بتوانند این تعارضها را بهصورت سازنده مدیریت کنند. برخی از راهکارهای مدیریت تعارض عبارتند از: گفتگو بهجای فریاد زدن: در هنگام بروز تعارضها، والدین باید سعی کنند تا بهجای فریاد زدن یا تهدید، بهطور مسالمتآمیز با فرزندان خود گفتگو کنند و از آنها بخواهند تا نظرات و احساسات خود را بیان کنند. جستجوی راهحل مشترک: در مواقع تعارض، بهتر است که والدین و فرزندان با هم به جستجوی راهحل مشترک بپردازند. این کار باعث میشود فرزندان احساس کنند که نظراتشان مورد احترام است. آموزش مهارتهای حل مسئله: والدین باید به فرزندان خود مهارتهای حل مسئله را آموزش دهند تا بتوانند در مواقع تعارض، بهطور مستقل به دنبال راهحل بگردند. تقویت ارتباط میان والدین و فرزندان نیازمند تلاش مستمر و توجه ویژه به نیازهای عاطفی، روانی و اجتماعی فرزندان است. با استفاده از روشهای ذکرشده در این مقاله، والدین میتوانند ارتباط قویتر و سالمتری با فرزندان خود برقرار کنند. ارتباط نزدیک و مؤثر میان والدین و فرزندان نه تنها به توسعه شخصیت و رفتارهای مثبت در کودکان کمک میکند، بلکه باعث ایجاد خانوادهای شاد و همدل میشود که میتواند پایهای برای جامعهای سالمتر و موفقتر باشد.
وزارت صحت عامهی حکومت سرپرست در تازهترین اعلام کرده است که در حال حاضر سه هزار و ۲۰۰ مرکز درمان سوءتغذیه در سراسر افغانستان فعال است. شرافت زمان امرخیل، سخنگوی وزارت صحت عامه با نشر پیام ویدیویی گفته است که در این مراکز به کودکان و مادران مبتلا به سوءتغذیه خدمات درمانی ارائه میشود. آقای امرخیل تاکید کرد که تعداد این مراکز در زمان حکومت پیشین افغانستان حدود دو هزار مرکز بود. وی افزود که در شش ماه اخیر حدود ۹۳۴ هزار کودک مبتلا به سوءتغذیه متوسط و حاد در این مراکز صحی درمان شدهاند. سخنگوی وزارت صحت عامه میگوید که از این میان ۶۰۰ هزار نفر مبتلا به سوءتغذیه متوسط و ۲۳۴ هزار مبتلا به سوءتغذیه حاد بودند. او گفت که وزارت صحت عامهی حکومت فعلی تلاش میکند که مراکز درمان سوءتغذیه و خدمات داخل بستر را در سراسر کشور افزایش دهد. شرافت زمان امرخیل گفت که حکومت فعلی در سه سال اخیر ۳۵۰ مرکز جدید برای درمان سوءتغذیه ایجاد کرده و همچنان به مناطق دوردست توجه ویژه میکند. در حالی وی از افزایش مراکز درمان سوءتغذیه خبر میدهد که براساس آمار سازمان ملل متحد، حدود چهار میلیون کودک، نوزاد و مادر شیرده در افغانستان مبتلا به سوءتغذیه هستند. همچنین شاخص جهانی گرسنگی نیز در تازهترین گزارش خود گفته است که ۳۰.۸ درصد جمعیت افغانستان دچار سوءتغذیه هستند و کودکان در این کشور بهدلیل ابتلاء به سوءتغذیه نسبت به سن خود قدکوتاهتر هستند. فقر اقتصادی و کاهش میزان دسترسی مردم به مراکز و خدمات صحی از عوامل اصلی ابتلای کودکان و مادران شیرده به سوءتغذیه گفته میشود. این در حالی است که چند روز پیش نیز بانک جهانی اعلام کرده بود که افغانستان تحت حکومت سرپرست در میان ۲۶ کشور فقیرترین جهان است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره حکومت فعلی بر افغانستان، به دلیل محدودیتهای این گروه علیه شهروندان و کاهش کمکهای بینالمللی، اقتصاد خانوادهها در کشور بهشدت کاهش یافته است.