برچسب: مهاجرت

10 ماه قبل - 232 بازدید

همزمان با فرارسیدن روز جهانی پناهند‌گان، نمایندگی‌های دیپلماتیک و کنسولی کشور نسبت به وضعیت وخیم پناه‌جویان افغانستان ابراز نگرانی کرده است. این نمایند‌گی‌ها امروز (پنج‌شنبه، ۳۱ جوزا) با نشر بیانیه‌ای مشترک، گفته‌اند که از زمان تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر کشور، افراد بی‌شماری به دلیل سرکوب شدید، آزار و اذیت و نقض فاحش حقوق بشر، مجبور به فرار از افغانستان شدند. این نمایندگی‌ها می‌گویند که کشورهای میزبان، با درک شرایط خطرناک افغانستان، برای حمایت از حقوق پناه‌جویان و پناهندگان تلاش بیشتر کنند. در بیانیه آمده است: «درک این نکته ضروری است که بدون یک سیستم فراگیر و نماینده در افغانستان که حقوق، امنیت و خدمات اساسی را برای همه مردم آن تضمین کند، تلاش‌ها برای جلوگیری از جریان پناه‌جویان همچنان چالش‌برانگیز خواهد بود.» در ادامه آمده است که کشورهای میزبان پناه‌جویان افغانستان، باید روند اخراج اجباری آنان، به‌ویژه افراد در معرض خطر را متوقف کنند. نمایندگی‌های دیپلماتیک و کنسولی افغانستان تاکید کرد که ایجاد گذرگاه‌های ترانزیتی امن، تسهیل مسیرهای اسکان مجدد، تسریع درخواست‌های پناهندگی و فراهم کردن فرصت‌های کاری و تحصیلی از جمله خواست‌های این نمایند‌گی‌ها است. باید گفت که این نگرانی‌ها در حالی مطرح می‌شوند که طی حدود یک سال گذشته پاکستان و ایران‌، هزاران پناه‌جو و مهاجر افغانستان را اخراج کردند. امروز پنج‌شنبه، ۳۱ جوزا، برابر به ۲۰ جون، روز جهانی پناهنده‌گان است.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 699 بازدید

سال گذشته بنابردلایلی ناگزیر شدیم تا افغانستان را ترک کنیم. به این منظور به ولایت نیمروز رفتیم تا از آنجا به کشور ایران برویم. مسیر مشخص بود اما آینده‌اش نامعلوم. هنگامی که به ولایت نیمروز رسیدیم، تعداد مان به ۵۰ نفر می‌رسید. پسران نوجوان و جوان، مردان کهن‌سال، زن و دختر همه را شامل می‌شد. قرار بود همه ما توسط یک قاچاق‌بر به ایران برویم. به موترها سوار شدیم. مسافران هر موتر شش زن و هفده مرد را شامل می‌شد. در موتر ما و در میان مردان، سه برادر بودند؛ آنی که گویا بزرگ‌تر از آن دو بود، ظاهرا ۲۳، دومی ۲۱ و کوچک از دو که از قضا با پدرم هم بسیار صمیمی شده بود، شاید ۱۸ یا ۱۹ ساله بود. اسمش قدرت بود. از آن جایی که من برادر بزرگی ندارم، قدرت از همان ابتدای سفر که ما به سمت ایران به راه افتادیم، با پدرم در جابجایی وسایل، چه در صحرا یا بیابان و یا هر مسیر دیگری بود، کمک و همکاری می‌کرد. در برخی مسیرها، هنگامی که خواهران خردسال من توان راه رفتن نداشتند، او آن‌ها را روی شانه‌‌اش می‌گذاشت تا زودتر بتوانیم مسیر را طی کنیم و از قافله عقب نمانیم. پدرم چند باری به قدرت گفت که اذیت می‌شوی و این کار را نکن اما او می‌گفت: «کاکا جان، من دو خواهر دارم هر دوی آن‌ها هم سن همین دخترهای شماست. من وقتی به این‌ها کمک می‌کنم، انگار به خواهران خودم کمک کرده‌ام.» در این مسیر قاچاق، ما چندیدن شبانه روز در سفر بودیم. برای عبور از دشت‌های پاکستان مجبور بودیم پیاده برویم زیرا با موتر نمی‌شد که از آنجا عبور کنیم. تقریبا ۱۴  ساعت مسیر دشوار کوه و صحرا را پیاده سپری کردیم. در آنجا آبی برای خوردن نبود، تقریبا نزد هیچ کسی آبی باقی نمانده بود و همه تشنه بودیم. گلویم خشک شده بود و نمی‌توانستم حرف بزنم. خواهران کوچکم از تشنگی زیاد گریه می‌کردند و هیچ کسی حاضر نبود قطره‌ای از آبش را با آن‌ها قسمت کند. اینبار هم این قدرت بود که با اینکه خواهر کوچکم را روی شانه‌هایش گذاشته و ساعت‌ها پیاده راه رفته بود و مثل همه تشنه بود، اما آب کمی را که در بطری داشت، خودش نخورد و برای خواهران من داد. بالاخره وارد خاک ایران شدیم. فکر می‌کردیم حالا که به مقصد رسیده‌ایم دیگر مشکلات راه به پایان رسیده است اما بی‌خبر که مشکلات اصلی تازه شروع شده بود. ما آن شب را در کوه‌ها گذراندیم.  پنج شبانه روز می‌شد که از کشورم دور بودم. در این پنج شبانه روز، چه‌ها که نکشیده بودم؛ اولین بارم بود که در دشت‌ها می‌خوابیدم. اولین بارم بود که شاهد گریه‌های خواهرانم بخاطرقطره‌ای آب بودم. تمام آن شب را فقط گریسته بودم. حالم برای خودم نه، اما برای خواهران کوچکم می‌سوخت که در این کودکی این چنین مشکلات را تجربه می‌کردند. حالم به آن مرد هفتاد ساله‌ای که با ما آمده بود، می‌سوخت. به قول خودش پسرش در ایران معتاد به مواد مخدر شده بود و او آمده بود دنبالش تا با خودش به افغانستان ببرد. [caption id="attachment_13167" align="aligncenter" width="657"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] قرار بود فردای آن روز به بندر عباس ایران برویم و آن برادران هم از آنجا به تهران بروند و من و فامیلیم هم به شیراز. آفتاب طلوع کرد. از خداو‌ند متعال خواستم تا امروز همه ما به مقصدی که می‌خواهیم برسیم. راننده ما اهل بلوچ بود. من با زبان بلوچی کمی بلدیت دارم. هنگامی که با پدرم حرف می‌زد من حرفش را متوجه می‌شدم. او به پدرم گفت: «با تو چون زن‌ها است. در صندلی عقب موتر خانم‌ها بنشینند و در صندلی پیش روی هم خودت بنشین.» پدرم پذیرفت. او به حرف‌هایش ادامه داد این مسیری که می‌روم خطر ناک‌ترین قسمت راه ما است. پس موتر به هیچ وجه برای چیزی متوقف نمی‌شود بنابر این، همینجا برای خودتان آب بخرید. پدرم برای ما آب و کمی خوراکی خرید. با اینکه هیچ کسی میل خوردن را نداشت. تمام دغدغه ما این بود به سلامتی به مقصد برسیم. در هنگام حرکت راننده چهار پسر را در صندوق عقب موتر جابجا کرد. من بسیار تعجب کرده بودم. به پدرم گفتم نکند اتفاقی برای آن‌ها بیفتد؟ پدرم گفت راه قاچاق است. سختی‌ دارد. مجبوریم توکل خود را به خداوند بزرگ کنیم. اشکم به وضعیت آنان چکید اما به خاطر روحیه‌ی مادر و خواهرانم خودم را جمع و جور کردم. اما مگر آن نگاه مظلوم پسران یادم می‌رفت؟ سه برادر شامل آن چهار پسر بودند. راننده به آنان گفته بود که تکان نخورید تا اینکه درب صندوق عقب موتر را باز کند. یادم آمد هنگامی که در میان راه بودیم، برادر بزرگ این پسر‌ها گفته بود که تمام پول‌شان تمام شده است. هنگامی که من این موضوع را شنیدم، آهسته به پدرم گفتم که آیا می‌شود برای آن‌ها چند بطری آب بخرید؟ پدرم این کار را کرد و آنان با اصرار زیاد در نهایت بطری‌های آب را از پدرم قبول کردند. موتر حرکت کرد. تقریبا یک شبانه روز در موتر بودیم. چند باری فقط برای تازه کردن نفس، موتر را متوقف می‌کرد و فورا دوباره به راه می‌افتاد. تنها چهار ساعت دیگر مانده بود که به  بندر عباس برسیم. ساعت یازده صبح بود و هوا خیلی گرم بود. راننده حتی اجازه پایین کردن شیشه‌ها را هم نمی‌داد. چند باری افرادی که عقب بودند صدا زدند که شیشه‌ها را پایین کنید اما راننده قبول نکرد. همینطور در مسیر راه بودیم که از صدای آن چهار نفری که عقب موتر بودند، بلند شد. صدای می‌زدند: «کمک. ما نمی‌توانیم نفس بکشیم. آب مان هم تمام شده است.» نزد ما هم آب نبود اما راننده آب داشت ولی برای آن‌ها نداد. ۱۵ دقیقه متواتر آن پسران فریاد کمک می‌زدند و کمک می‌خواستند. می‌گفتند دروازه را باز کنید تا کمی نفس بگیریم اما راننده توجهی نمی‌کرد. بعد پانزده دقیقه دیگر هیچ صدای نشنیدیم.  پدرم چند باری به راننده اصرار به متوقف کردن موتر کرد تا اینکه در نهایت راننده موتر را در گوشه‌ای متوقف کرد. بعد از ساعت‌ها نشستن در موتر دیگر پاهایم را حس نمی‌کردم. به سختی از موتر پیاده شدم. [caption id="attachment_13169" align="aligncenter" width="800"] عکس: شبکه های اجتماعی[/caption] راننده صندوق عقب موتر را باز کرد اما دید که آن چهار پسر، همه مثل جسد بی‌جان بودند. راننده فکر کرد که آن‌ها دارند نقش بازی می‌کنند. با صدای بلند صدا کرد که بلند شوید وگرنه کتک می‌خورید. پدرم این وضعیت را که دید فورا بطری آبی را گرفت و به صورت آن‌ها زد. هیچ کدام حتی ذره‌ای تکان نمی‌خوردند. پدرم با کمک چند مرد دیگر آن‌ها را از موتر بیرون کشیدند. بعد از۲۰ دقیقه سه نفر از آن‌ها به هوش آمد. دو برادر همینکه به هوش آمدند، جویای حال قدرت شدند. اما قدرت همچنان بی‌هوش مانده بود. دستانش را ماساژ می‌دادند، به صورتش آب می‌زدند اما به هوش نمی‌آمد. خواهران کوچکم شروع به گریه کردند. راننده گفت که نبض‌اش را چک کنید. پدرم نبضش را چک کرد. از ناراحتی صورت پدرم، قلبم لرزید و فورا خودم را به پدرم رساندم و از او پرسیدم که چطور است حالش؟ پدرم گفت که نبضش نمی‌زند. برادر بزرگش گفت: «نخیر نخیر می‌زند. شما نمی‌فهمید.» و رو به مرد دیگری کرد و گفت آقا شما نبض برادرم را بگیرید. می‌دیدم که گلویش پر بغض بود. می‌خواست فریاد بزند. آن مرد بعد بررسی نبض قدرت، همین حرف را گفت. آن دو برادر حرف هیچ کسی را قبول نمی‌کردند و فریاد می‌زدند که نه. قدرت زنده است و فقط بی‌هوش شده است. تا اینکه راننده خودش نبض قدرت را گرفت و گفت این برادر شما فوت کرده است. برادران با شنیدن این حرف، به طرف راننده حمله کردند و با فریاد گفتند: «چه می‌گویی؟  قدرت ما را چیزی نمی‌شود. فقط ضعف کرده. چرا اینطور میگویی؟» پدرم آن دو برادر را از راننده جدا کرد. هر دو به  زمین افتادن و به فریاد می‌زدند. این درد ناک‌ترین صحنه‌ای بود که به چشمم دیدم. یک پسر در مقابل چشمانم جان خود را از دست داد. اولین بارم بود که می‌دیدم یک مرد گریه می‌کند. آن هم نه گریه‌ی معمولی. احساس می‌کردم گریه و ناله‌های آن دو برادر کوه‌های ایران را در بر گرفته بود. وجودم بی‌حس شده بود. گویا که من نیز بخشی از وجودم را از دست داده باشم. من آن پسر را نمی‌شناختم اما می‌دانستم که او نیز مادری دارد که چشم به راه این است که تا از رسیدن  فرزندانش  خبر به او برسد.این را می‌دانستم که او برادر یک خواهر است که چشم به راه است. این را می‌دانستم که او یک جوانی است که رویا‌های خود را جا گذاشته وآمد ایران تا کار کند و لقمه نانی حلال پیدا کند. این را می‌دانستم که او یک افغان قربانی شده از هجوم مسوولان فعلی به کشور است. اگر افغانستان سقوط نمی‌کرد، آن پسر هرگز خطر راه قاچاق را به جان نمی‌خرید. اگر حکومت فعلی زمینه‌ی کار را برای جوانان مساعد می‌کرد، آن سه برادر به ایران مهاجرت نمی‌کردند و اکنون قدرت زنده می‌بود. ما از آنجا به سمت بندر حرکت کردیم. اما آن پسران گفتند که می‌خواهند دوباره به افغانستان بروند و برادر کوچک‌شان که حالا دیگر زنده نبود را به دست پدرشان تحویل دهند. آن‌ها با اینکه امید که در ایران می‌توانند کار کنند و پول دربیاورند و به خانه بفرستند، تن به این سفر داده بودند اما قبل از اینکه به مقصد برسند، تیکه‌ای از وجودشان را از دست دادند. تصویر گریه‌های آن دو برادر و اشک‌های‌شان برای قدرتی که دیگر زنده نبود، هنوز در مقابل چشمم است. اصلا مگر می‌شود تصویر جسد بی‌جان  قدرت را دید و فراموش کرد؟ شاید مظلوم‌ترین مردم در این جهانی هستی، ما افغان‌ها باشیم؛ یا در مسیر مهاحرت می‌میریم، یا در انفجار و انتحار و یا هم از فرط گرسنگی. مقصر هیچ یک از این شرایط هم ما نیستیم. عده‌ای در میدان قدرت می‌تازند، دودش فقط به چشم مردم عادی می‌رود. اگر حکومت فعلی منجر به سقوط افغانستان نمی‌شد، حالا آن پسر (قدرت) زنده بود و در صحراهای دور از وطنش جان نمی‌داد. مانند قدرت، هزاران جوان دیگر در مسیرهای پرخطر مهاجرت و قاچاق، جان‌شان را از دست داده‌اند و هیچ کسی حتی نبوده که اجساد آنان را دفن کنند. چه مادران و پدرانی که با گذشت سال‌ها هنوز چشم انتظار جگرگوشه‌های‌شان هستند. آنانی که دیگر باز نمی‌گردند و خیلی وقت است که نزد خالق‌شان باز گشته‌اند. نویسنده: ماه نور روشن

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 127 بازدید

کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهند‌گان (UNHCR) اعلام کرده است که ۸۰ درصد از مهاجران اخراج شده از پاکستان زنان و کودکان هستند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که ۱۳ درصد زنان برگشت‌کننده از پاکستان به افغانستان سرپرست خانواده ندارند. در گزارش آمده است که حمایت از زنان و دختران همچنان یک نگرانی اساسی در میان برگشت‌کنند‌گان است، چون آنان با خطرهای متعدد روبرو هستند. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد گفت که برگشت‌کنندگان با یک سناریوی اقتصادی وخیم، کمبود فرصت‌های معیشتی و مشکلات روانی مواجه‌اند. این نهاد افزود، از آنجایی که خانواده‌های مهاجر به‌طور متوسط شش فرزند دارند، خطرات حمایتی برای دختران، هم در میان برگشت‌کنندگان و نیز در میان خانواده‌های میزبان، افزایش می‌یابد. یافته‌های سازمان ملل متحد نشان می‌دهد که زنان و دختران آسیب‌پذیرترین افراد هستند و پس از بازگشت به افغانستان تغییرات رفتاری قابل توجهی را مشاهده کرده‌اند. براساس این گزارش، اکثر خانواده‌ها در مناطق مختلف در معرض خطرات مختلفی از جمله خشونت فزیکی، آزارواذیت، تهدید، محرومیت از خدمات، حقوق محدود، تبعیض، ازدواج زودهنگام و سوءاستفاده قرار گرفته‌اند. این در حالی است که هفته گذشته ائتلاف نهادهای امدادرسان در امتداد خط دیورند اعلام کرد که از ۱۵ سپتامبر سال گذشته تا ۱۸ مارچ سال روان حدود ۵۹۰ هزار پناه‌جوی افغان به کشور برگشته‌اند.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 263 بازدید

وزارت صحت عامه‌ی حکومت سرپرست اعلام کرده است که بیماری سرخک (سرخکان) ۳۷ درصد نسبت به سال گذشته میلادی در افغانستان افزایش یافته است. شرافت زمان امرخیل، سخنگوی این وزارت می‌گوید که شمار بیجا شدگان داخلی و پناه‌جویان و مهاجران افغان از برخی کشورها به ویژه پاکستان وارد افغانستان می‌شوند، از عوامل زیاد شدن تعداد کودکان مبتلا به سرخک می‌باشد. او تاکید کرد که در دو ماه گذشته بیش از ۳ هزار کودک در افغانستان به بیماری سرخک مبتلا شدند. وی در بخشی از صحبت‌های خود گفته است که در کنار موارد تایید شده، موارد تاییدنشده بیماری سرخک نیز نسبت به پارسال افزایش قابل توجه یافته است. او می‌گوید که در همکاری با نهادهای بین‌المللی تلاش می‌شود تا کارزار واکسیناسیون کودکان در برابر سرخک راه اندازی شود. نه تنها وزارت صحت عامه حکومت طالبان، بلکه نهادهای مربوط بین‌المللی نیز از افزایش موارد سرخک در میان کودکان در افغانستان ابراز نگرانی کرده‌اند. براساس آمار شفاخانه «صحت طفل ایندرا گاندی» در کابل، در دوماه اخیر روزانه بیش از بیست کودک مبتلا به سرخک در این بیمارستان بستری شده‌اند. سازمان داکتران بدون مرز نیز اخیراً در گزارشی اعلام کرده است که در چهار ماه اول سال ۲۰۲۴، شاهد افزایش موارد سرخک در نوزادان و کودکان خردسال در مراکز بهداشتی ۳ ولایت افغانستان بوده است که از سوی این نهاد اداره یا حمایت می شوند. این نهاد گفت که موارد سرخک همه ساله در افغانستان وجود دارد اما افزایش این بیماری امسال در ولایات بلخ، هرات و هلمند نگران کننده است. سرخک نوعی عفونت سیستم تنفسی است که یک ویروس آران‌آ از خانواده پارامیکسوویریده آن را ایجاد می‌کند. علائم سرخک شامل تب، سرفه، آبریزش بینی، و راش پوستی در نقاط مختلف بدن است.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 189 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد برای افغانستان می‌گوید که بازگشت دسته‌‎‌جمعی شهروندان افغان از پاکستان، کارزار تطبیق واکسن پولیو برای کودکان در کشور را دشوار کرده است. استفان لاووریر، رییس برنامه محو بیماری فلج کودکان یونیسف در دیدار از گذرگاه تورخم این موضوع را مطرح کرده است. وی خواستار اقدام‌های بیشتر برای محو بیماری پولیو یا فلج کودکان در میان مهاجران برگشت‌کننده از پاکستان شده است. این در حالی است که در حال حاضر افغانستان و پاکستان تنها کشورهای جهان هستند که بیماری فلج کودکان در آن‌ها به صفر نرسیده است. با وجود این که مسوولان حکومت سرپرست بارها ادعا دارند که بیماری پولیو در کشور محو شده است، اما سازمان صحی جهان دست‌کم دو مورد مثبت پولیو را در جریان سال جاری میلادی در ولایت‌های کنر و نورستان گزارش داده است. همچنین در سال گذشته‌ی میلادی شش مورد مثبت بیماری فلج کودکان در افغانستان ثبت شده بود که همه در ولایت ننگرهار است. بیماری فلج کودکان بیماری ویروسی است که با مدفوع فرد مبتلا پخش می‌شود و در بیشتر موارد نشانه‌های آن تا زمانی که به مراحل پیشرفته نرسیده، در فرد مبتلا دیده نمی‌شود. تب، سردردی، گلودردی، استفراغ و بدن دردی از نشانه‌های شایع این بیماری است که در برخی بیماران دیده می‌شود.

ادامه مطلب


12 ماه قبل - 250 بازدید

سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) اعلام کرده است که در کمتر از چهار ماه گذشته برای یک‌هزار و ۱۰۳ زن در افغانستان فرصت‌های شغلی فراهم کرده است. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که دو هزار و ۲۲۹ شغل را برای زنان در افغانستان حفظ یا ایجاد کرده است. سازمان بین‌المللی مهاجرت در پیام خود حمایت از کسب‌ و کارهای کوچک را برای رفع نیازمندی‌های اقتصادی در افغانستان «بسیار مهم» خواند. این سازمان ادامه تاکید کرد که به حمایت شرکای بین‌المللی خود از جمله آژانس همکاری توسعه ایتالیا، صندوق امانی ویژه سازمان ملل برای افغانستان و وزارت خارجه ناروی برای صدها زن فرصت شغلی فراهم کرده است. در ادامه آمده است که این فرصت‌های شغلی برای زنان از جنوری سال ۲۰۲۴ میلادی تا اکنون فراهم شده است. سازمان بین‌المللی مهاجرت در حالی بر حمایت از زنان شاغل در افغانستان تاکید می‌کند که پس از دستیابی حکومت سرپرست به قدرت در افغانستان، حکومت با صدور ده‌ها دستور علیه زنان، محدودیت‌های شدیدی در برابر آموزش و اشتغال زنان و دختران وضع کرده است. با گذشت نزدیک به سه سال، سیاست حکومت فعلی در قبال کار زنان در نهادهای دولتی و غیردولتی و برخی مشاغل دیگر هنوز تغییر نکرده است. این اقدامات حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش و زنان از اشتغال باز بمانند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد و سفر بدون محرم منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی وضع محدودیت عقب‌نشینی نکرده‌اند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 343 بازدید

سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرده است که طرح بازگرداندن اتباع خارجی غیرقانونی به ویژه شهروندان اهل افغانستان توسط وزارت داخله پاکستان به‌شمول دارند‌گان کارت اقامت موقت (ای‌سی‌سی) و کارت «پی‌او‌آر» روی دست حکومت آن کشور قرار دارد. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که نسبت به اخراج مهاجران افغان از پاکستان و نقض احتمالی حقوق زنان و دختران مهاجر ابراز نگرانی کرده است. در ادامه آمده است که تصمیم اخراج دسته‌جمعی، مهاجران به‌ویژه زنان و دختران، خبرنگاران، مدافعان حقوق بشر، زنان معترض، اقلیت‌های مذهبی، هنرمندان و مقام‌های حکومت پیشین را که از ترس حکومت سرپرست فرار کرده‌اند، متأثر می‌کند. باید گفت که تا کنون تاریخ مشخصی برای آغاز مرحله دوم اخراج مهاجران افغان از پاکستان اعلام نشده است، اما مقام‌های آن کشور گفته‌اند که ممکن این روند در اوایل یا اوسط تابستان آغاز شود. باید گفت که پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان در اگست ۲۰۲۱ میلادی، حدود ۶۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار شهروند دیگر افغانستان در پاکستان مسکن گزین شده‌اند که پاسپورت و ویزه اقامت شماری از آنان منقضی شده و در بی‌سرنوشتی به سر می‌برند. حکومت پاکستان در نوامبر ۲۰۲۳ مرحله نخست اخراج اجباری حدود ۱.۷ میلیون مهاجر افغان فاقد مدرک اقامت را از آن کشور آغاز کرد که بر اساس آمار سازمان بین‌المللی مهاجرت، از آن زمان تا اکنون حدود ۵۲۵ هزار مهاجر افغان از آن کشور به افغانستان برگشته‌اند. این در حالی است که در این اواخر، روابط میان حکومت سرپرست در افغانستان و پاکستان به خاطر افزایش حملات و رویدادهای امنیتی در پاکستان به شدت پرتنش شده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 225 بازدید

رسانه‌های پاکستانی به نقل از مقام‌های این کشور نوشته‌اند که قرار است مرحله دوم اخراج پناه‌جویان اهل افغانستان از پاکستان به‌زودی آغاز شود. روزنامه دان به ‌نقل از منابع خود گزارش داده است که دولت پاکستان به پولیس این کشور دستور داده است تا اطلاعات را در مورد محل زندگی افغان‌های دارنده کارت اقامت موقت به سرعت تهیه کند. در گزارش آمده است که احتمالاً مرحله دوم اخراج پناه‌جویان افغان از پاکستان در اوایل یا نیمه تابستان پیشرو، آغاز شود. بربنیاد اطلاعات نهادهایی بین‌المللی، حدود ۲.۱۸ میلیون پناه‌جوی افغان دارای مدرک، از جمله ۱.۳ میلیون تن دارای کارت راجستریشن و بیش از ۸۸۰ هزار تن با داشتن کارت اقامت موقت در پاکستان زندگی می‌کنند. این روزنامه به نقل از مقام‌های دولت پاکستان نوشته است که در مرحله دوم اخراج پناه‌جویان افغان نیز به آنان یک ماه فرصت می‌دهد تا داوطلبانه به کشورشان برگردند. این در حالی است که پس از تسلط دوباره حکومت سرپرست بر افغانستان، حدود ۶۰۰ هزار تا ۸۰۰ هزار افغان دیگر هم در پاکستان پناهنده شده‌اند که پاسپورت و ویزه اقامت برخی از آنان منقضی شده و در بی‌سرنوشتی به‌سر می‌برند. دولت پاکستان در نوامبر سال گذشته میلادی، مرحله نخست اخراج اجباری حدود ۱.۷ میلیون پناه‌جوی افغان فاقد مدرک اقامت را از این کشور آغاز کرد. از آغاز این مرحله تا کنون بیش از ۵۰۰ هزار پناه‌جوی افغان داوطلبانه و یا هم به‌گونه اجباری به افغانستان برگشته‌اند. همچنین با تسلط حکومت فعلی بر افغانستان موج تازه‌ای از مهاجرت شکل گرفت که بیشتر این افراد به ایران و پاکستان مهاجر شدند. ترکیه یکی از مسیرهای اصلی مهاجران افغان برای رسیدن به اروپا بوده است. بیشتر این مهاجران از طریق ایران وارد ترکیه می‌شوند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 173 بازدید

با وجود ادامه‌ی اخراج مهاجرین اهل افغانستان از پاکستان، شماری از خبرنگاران افغانستان که در تبعید در اروپا و آمریکایی شمالی به‌سر می‌برند، در یک نامه‌ی سرگشاده از حکومت پاکستان خواسته‌اند که از اخراج خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای افغانستان خودداری کند. در نامه آمده است که حکومت پاکستان به همه‌ی مهاجران افغانستان در آن کشور اطلاع داده است که مهلت حضور آنان «در هر حالتی» در ۱۵ اپریل سال‌ جاری میلادی به پایان می‌رسد و پس از آن به صورت اجباری اخراج خواهند شد. آنان در این نامه از کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان نیز خواسته‌اند که از اخراج خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای افغانستان از پاکستان جلوگیری کند. در ادامه آمده است که اخراج خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای افغانستان از پاکستان، نقض صریح حقوق انسانی و بشری آنان بوده و ظلم بزرگی به جامعه‌ی رسانه‌ای افغانستان است. در نامه آمده است که این خبرنگاران در صورت اخراج از پاکستان، در افغانستان تحت تعقیب حکومت سرپرست قرار خواهند گرفت و زندگی‌شان با خطرات جدی مواجه خواهد شد. خبرنگاران در تبعید می‌گویند که شماری از خبرنگارانی که در مرحله‌ی اول اخراج مهاجران و پناه‌جویان بدون اسناد افغانستان از پاکستان، از این کشور اخراج شده‌اند، اکنون یا در زندان حکومت فعلی هستند و یا مخفیانه و پنهانی زندگی می‌کنند. این در حالی است که وزارت داخله‌ی پاکستان به تازگی به حکومت ایالتی پنجاب دستور داده است که مرحله‌ی دوم اخراج مهاجران افغانستان را از ۱۵ اپریل آغاز کند. رسانه‌های پاکستانی گزارش داده‌اند که در این مرحله دارندگان «کارت شهروندی افغانستان» (ای‌سی‌سی) اخراج می‌شوند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 222 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که سال گذشته هزاران کودک افغان را که اجباراً برای یک زندگی بهتر به کشورهای مانند ایران مهاجرت کرده بودند به افغانستان برگردانده است. یونیسف با نشر خبرنامه‌ای گفته است که اخیراً صدها هزار مهاجر افغان فاقد مدرک از دو کشور ایران و پاکستان به افغانستان بازگردانده شدند. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد گفت که برخی از خانواده‌های افغان با وجود آگاهی از خطرات در مسیر راه، کودکان‌شان را تشویق می‌کنند تا برای یافتن کار به کشورهای همسایه و حتی دورتر از آن، مهاجرت کنند. در خبرنامه آمده است که فقر، خشونت، گرسنگی و سواءستفاده از این کودکان از جمله خطراتی است که کودکان در مسیر راه‌ها با آن مواجه هستند. شبکه‌‌ی خبری بی‌بی‌سی در مطلبی به نقل از مطیع‌الله یک کودک از پنجشیر افغانستان که در دهه نود و در نخستین دوره حاکمیت حکومت فعلی افغانستان را ترک کرده، نوشته است که او به تنهایی به ایران رفته بود. او می‌گوید که مجبور بوده است ساعت‌ها در دشت‌ها و بیابان‌ها پیاده راه برود، روزها گرسنگی را تحمل کند و شب‌ها در میان زباله‌ها بخوابد. وی افزود که در ایران نتوانسته کاری پیدا کند و یا به مدرسه برود. قابل ذکر است که ایران و هم پاکستان ظرف یک سال گذشته روزانه صدها نفر از افغان‌های پناه‌جو و مهاجر را که شامل خانواده‌ها اند اخراج می‌کنند.

ادامه مطلب