برچسب: رسانه گوهرشاد

4 ماه قبل - 92 بازدید

منابع محلی از ولایت ننگرهار می‌گویند که یک زن جوان در ولسوالی بتی‌کوت این ولایت خودکشی کرده است. دست‌کم دو منبع به رسانه گوهرشاد گفته‌اند که این زن روز (سه‌شنبه، ۱ عقرب) در منطقه «باریکاب»، از مربوطات ولسوالی بتی‌کوت ولایت ننگرهار خود را حلق‌آویز کرده و خودکشی کرده است. منبع تاکید کرد که تا اکنون دلیل و انگیزه‌ی این اقدام مشخص نشده است. همچنین مسوولان محلی در ننگرهار این رویداد را تأیید کرده‌اند. اما جزییات ارائه نکرده‌اند. چندی پیش نیز یک جوان در ولسوالی بتی‌کوت خودکشی کرده بود. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان و به ویژه در ولایت شرق کشور پس از تسلط حکومت فعلی به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 111 بازدید

فدراسیون بین‌المللی جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر اعلام کرده است که ۳.۲ میلیون کودک زیر سن پنج سال و ۸۴۰ هزار زن باردار و شیرده در افغانستان از بیماری سوءتغذیه حاد رنج می‌برند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که بحران سوءتغذیه در میان کودکان، زنان باردار و شیرده، تحت حاکمیت حکومت سرپرست افزایش یافته است. در بخشی از این گزارش، آمده است که ولایت‌های قندهار و پکتیکا گواه بیش‌ترین افراد مبتلا به سوءتغذیه است. براساس این گزارش در قندهار ۱۳۰ هزار و ۳۸۶ کودک زیر سن پنج سال و ۴۱ هزار و ۳۵۴ زن باردار و شیرده به سوءتغذیه حاد مبتلا هستند. همچنان در بند دیگر گزارش آمده است که ۴۷ هزار و ۶۴۷ کودک و ۱۷ هزار و ۵۸ زن در پکتیکا نیز با سوءتغذیه حاد دست‌وپنجه نرم می‌کنند. فدراسیون بین‌المللی جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر در گزارش خود تصریح کرده که مرگ‌ومیر کودکان و زنان، ناشی از سوءتغذیه در قندهار و پکتیکا ۶.۴ درصد و در سایر نقاط کشور سه درصد است. این نهاد با ابراز نگرانی افزوده که از ماه می تا سپتامبر سال جاری،شمار مبتلایان سوءتغذیه به‌طور قابل توجهی افزایش یافته و وضعیت به سطح “نگران‌کننده‌ای” رسیده است. در این گزارش بحران اقلیمی، کاهش کمک‌های بشردوستانه و هم‌چنان افزایش سطح فقر در میان خانواده‌ها از عوامل مهم بلند رفتن آمار سوءتغذیه در میان کودکان و زنان باردار و شیرده عنوان شده است. این در حالی است که چند ماه پیش نیز برنامه جهانی غذا (WFP) اعلام کرده بود که سه میلیون کودک در افغانستان به بیماری سوءتغذیه مبتلا هستند. چند روز پیش نیز بانک جهانی اعلام کرده بود که افغانستان تحت حکومت سرپرست در میان ۲۶ کشور فقیرترین جهان است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره حکومت فعلی بر افغانستان، به دلیل محدودیت‌های این گروه علیه شهروندان و کاهش کمک‌های بین‌المللی، اقتصاد خانواده‌ها در کشور به‌شدت کاهش یافته است.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 137 بازدید

داستان در زبان فارسی‌/دری، واژه آشنایی است، اما داستان به مفهوم امروزینش، عمر طولانی‌ای ندارد. به همین منظور، پژوهش در مورد داستان‌نویسی در حوزه زبان و ادبیات فارسی و به ویژه ادبیات داستانی یک گروه جنسیتی خاص، یعنی بانوان، در یک قلمرو سیاسی خاص، یعنی افغانستان، کاری بس دشوار است. هرگاه، پژوهشگری بخواهد روی داستان و نقش بانوان در خلق داستان و قصه بپردازد، ناگزیر است تا به متون کهن روایی فارسی که در ادبیات فارسی کم هم نیستند و به واژه‌نامه‌‌هایی که هر کدام این واژه را به گونه‌‌های متفاوت برگردان کرده‌اند، مراجعه کند. اگر بخواهیم داستان را تعریف کنیم، به متن زیر می‌پردازیم: داستان کوتاه اثری است، کوتاه که در آن نویسنده به یاری یک طرح منظم شخصیت اصلی را در یک واقعه اصلی نشان می‌دهد و این اثر بر مخاطب تاثیر واحدی را القا می‌کند. همچنین داستان کوتاه را می‌توان به یاری خصوصیات زیر از دیگر آثار بازشناخت: طرح منظم و مشخصی دارد؛ یک شخصیت اصلی دارد؛ این شخصیت، در یک واقعه اصلی ارایه می‌شود؛ در «کلی» که همه اجزای آن با هم پیوند متقابل دارند، شکل می‌بندد؛ تاثیر واحدی را القا می‌کند؛ کوتاه است. اگر نگرشی بر واژه داستان در واژه‌نامه‌ها و ادبیات کهن پارسی دری داشته باشیم، در اغلب این واژه‌نامه‌ها، داستان با افسانه، حکایت، سرگذشت، قصه، انگاره و اسطوره مترادف هم بیان شده‌اند. بنابراین، اگر رابطه هنر داستان‌نویسی را با زنان و یا ادبیات داستانی بانوان را در قلمرو زبانی خویش به بازبینی قرار دهیم، باز هم نیاز داریم تا نخست به مفاهیم گذشته داستان برگردیم و نقش زنان را در خلق و پرورش افسانه‌ها و روایت‌ها در زبان پارسی به بررسی بگیریم. قصه‌گویی در بین بانوان از گذشته‌‌های خیلی دور رواج داشته است و حتا خالقان بیشتر افسانه‌ها را زن می‌پندارند. افسانه‌ها نوعی بیان تمثیلی‌اند که بیشتر جنبه تخیلی و غیرواقعی دارند. «یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود...» عبارتی است که سر آغاز هر افسانه‌ای می‌شود. در ادامه این جمله، افسانه‌ها ما را با شهر‌های خیالی، مردمانش، خوبی‌‌های‌شان، بدی‌ها و بدبختی‌‌های‌شان، آشنا می‌کنند. قسمی‌که یادآور شدم، افسانه‌گویی در بین مادربزرگان، یکی از رسم‌‌های خیلی دیرین پارسی‌گویان است و بیشترین افسانه‌ها هم در شب‌‌های زمستان در گرد صندلی‌ها نقل می‌گردند. معمولا مادران و مادربزرگان افسانه‌ها را برای این به فرزندان‌شان نقل می‌کنند تا کودک پند‌هایی از قهرمانان افسانه‌ها بگیرد و به خواب برود و با پایان خوشی که هر افسانه دارد، مادران توانسته باشند برای کودکان‌شان خواب خوشی را داده باشند. حتا در اسطوره‌ها هم به زنان به عنوان خالق افسانه‌ها اشاره شده است. از آن جمله می‌توان به شهزاد قصه‌گوی، زن اسطور‌های و راوی شگفت‌انگیزترین و غنی‌ترین کتاب قصه، داستان هزار و یک شب، استناد کرد. اما چنانی که در آغاز گفتیم، داستان کوتاه، به مفهوم امروزینش، عمر خیلی زیادی در ادبیات پارسی دری افغانستان ندارد. حدود ۹۰ سال و‌ اندی از چاپ نخستین داستان‌واره ادبیات معاصر افغانستان نویسندگی (جهاد اکبر)، احتمالا به  مولوی محمد حسین پنجابی، در سال ۱۲۹۸ خورشیدی می‌گذرد. پسان‌ترها داستان‌‌های دیگری از سایر نویسندگان در نشریات فعال آن زمان به چاپ رسید، ولی بدبختانه بانوان در این میان هیچ نقشی نداشتند. تا آن که ماگه رحمانی، نخستین بانوی داستان‌نویسی به نوشتن داستان روی آورد. بانو ماگه در عرصه مطبوعات و سیاست با مقالات اجتماعی و سیاسی‌اش، به عنوان نخستین بانوی فعال در عرصه‌‌های روشنفکری افغانستان معروف است و در کنار ماگه رحمانی می‌توان از رقیه ابوبکر نیز نام برد. از وی یک داستان زیر عنوان «زمرد» در روزنامه اصلاح به چاپ رسیده است. پسان‌ترها، در اواخر دهه سی و آغاز دهه چهل خورشیدی که آغاز داستان‌نویسیی نو در افغانستان است، هیچ بانویی در صحنه نقش ندارد و هم داستانی از این دوره به دسترس نیست. تا این که تحولات سیاسی آن زمان، دوره تجربه دموکراسی، به میان آمدن رسانه‌‌های چاپی و شنیداری خصوصی، ایجاد انجمن ادبی کابل و دادن آزادی نسبی برای زنان، منجر به این شدند تا بانوان نیز در عرصه داستان‌نویسی کار کنند. از این میان می‌توان از بانوانی چون دنیا غبار، ملالی موسی و محبوبه نام برد. با آن که نوشته‌‌های این بانوان چندان مورد توجه قرار نگرفتند، ولی آغاز خوبی برای کار داستان‌نویسی برای بانوان این سرزمین بود. مدتی بعد، در دهه‌‌های ۵۰ و ۶۰ خورشیدی، وضعیت ادبیات داستانی بین بانوان تغییر خیلی زیادی کرد. پی‌ریزی انجمن‌‌های ادبی در حوزه‌‌های مختلف فرهنگی افغانستان، حمایت دولت از این انجمن‌ها، آزادی بیشتر برای حضور زنان در اجتماع، گسترش بیشتر مطبوعات و آثار چاپی و امکانات دیگر، کمک خوبی برای رشد داستان‌نویسی در بین بانوان کردند. در این سال‌ها ترجمه نیز نقش به‌سزایی در ساختن جریان داستان‌نویسی بین بانوان داشت. کتاب‌‌های مختلفی از زبان‌‌های فرانسوی و روسی ترجمه می‌شدند و حتا شماری از بانوان نویسنده، خود به این زبان‌های خارجی دسترسی داشتند و می‌توانستند از منابع دست اول استفاده کنند. سپوژمی زریاب که زبان فرانسوی را می‌دانست، یکی از آنها بود. سپوژمی زریاب نخستین بانویی بود که با چاپ نخستین داستانش، نشان داد که نویسنده مستعدی است. این بانو، از همان ابتدا، نه تنها در میان بانوان داستان‌نویس، بلکه در میان همه نویسندگان افغانستان جای خودش را باز کرد. او از همان ابتدا به شکل، زبان، درونمایه و تکنیک داستانش توجه داشت. بانو زریاب، شخصیت‌های داستان‌‌هایش را از میان زنان انتخاب می‌کرد و به گفته بعضی از پژوهشگران داستان‌نویسی، او با وارد کردن احساسات زنانه در قالب داستان، حرکت جدیدی را برای ادبیات داستانی بانوان، پی‌ریزی کرد. از او سه اثر داستانی چاپ شده است. در همین دهه ۵۰ و ۶۰ ما بانوان دیگری چون مریم محبوب، شریفه شریف، فروغ بهرام کریمی‌، پروین پژواک، فوزیه رهگذر و دیگرانی داریم که با وجود محدودیت‌‌های فراوان اجتماعی و خانوادگی، به نوشتن داستان روی آورده بودند. اگر بخواهیم روی جریان داستان‌نویسی در این دو دهه تمرکز کنیم، این دوره را یک دوره درخشان ادبیات داستانی بانوان می‌یابیم. چون حداقل ما سپوژمی زریاب، مریم محبوب و پروین پژواک را داریم. ولی در این دوره ما از ادبیات داستانی بانوان، آثار خیلی ضعیفی نیز داشته‌ایم که حتا بعضی از آنها خالی از هر گونه عناصر داستانی بوده‌اند. از این دو دهه ما کتاب‌‌های خوب داستانی از بانوان نیز داریم. «شرنگ شرنگ زنگ‌ها»، «دشت قابیل» و رمان «در کشوری دیگر» از سپوژمی زریاب و «درخت‌‌های کارتوس گل می‌کنند» و «خانه دلگیر» از مریم محبوب، از جمله آثار نوشته شده در این دو دهه‌اند. معصومه کوثری نیز با آن که نویسنده کم‌کاری است، ولی خیلی خوب می‌نویسد. از او مجموعه‌ای کم‌حجم، به نام «حادثه فصل» به چاپ رسیده است. کوثری در نوشته‌‌هایش، وضعیت سنتی جامعه افغانستان را خیلی خوب به تصویر می‌کشد و ظلم و ستمی را که در بین این جامعه سنتی بالای زنان و دختران روا داشته می‌شود، خوب پوشش می‌دهد. کوثری مدتی در ایران نیز زندگی کرده است و بیشتر آفریده‌‌هایش هم در همان جا شکل گرفته‌اند. هرات یکی از مراکز فعالی بود که در دهه هفتاد بانوان زیادی روی داستان می‌پرداختند. از این میان می‌توان از بانوانی چون لیلا رازقی، حمیرا قادری، شیما قاضی‌زاده و دیگران نام برد. این بانوان در ایران رفت و آمد داشتند؛ بنابراین، داستان‌های‌شان نه تنها در افغانستان، بلکه در نشریات ایران نیز به چاپ می‌رسیدند. با آن که سال‌هاست این بانوان روی داستان به طور جدی می‌پردازند، ولی تا اکنون ما فقط از حمیرا قادری مجموعه‌ای مستقل چاپ شده داریم. کابل نیز یکی از حوزه‌‌هایی بود که بانوان، جسته و گریخته، در دهه هفتاد، در صحنه ادبیات نقش داشتند. جمیله اکبر، یکی از همین بانوان است. با آن که او نخستین داستانش را در آغاز دهه ۶۰ نوشته است، ولی کار‌های دیگرش برمی‌گردد به سال‌‌های دهه هفتاد. از او یک مجموعه به نام «خانه قدیمی‌« منتشر شده است. داستان‌‌های بانو اکبر در این مجموعه شعاری و تبلیغی‌اند و عناصر داستانی را در خود کم‌تر دارند. اگر روی حوزه مهاجرت بپردازیم، داستان‌نویسی بانوان خیلی پسان‌تر از مردان شروع شد. ولی جریان داستانی‌ای را که جوانان مهاجر توانستند در حوزه ادبی ایران شکل بدهند، نسبتا قوی‌تر از جریان داستانی دهه هفتاد بانوان در داخل افغانستان بود که می‌توان از بتول سید حیدری، فاخره موسوی، معصومه حسینی، زهرا حسین‌زاده، شکریه رضابخش و دیگران نام برد. گفته می‌شود که با وجود این که این بانوان تازه‌کار بودند، ولی داستان کوتاه را می‌شناختند و داستان‌های‌شان خیلی زود توانستند در میان خوانندگان مهاجر و حلقات فرهنگی و ادبی داخل افغانستان خواننده پیدا کنند. به طور نمونه می‌توان به مجموعه داستانی «تبرداران» اثر بتول سید حیدری اشاره کرد. و در اخیر باید اضافه کنیم که، نوشته‌‌های بانوان داستان‌نویس در نشست‌‌های منظم ادبی نقد و بررسی می‌گردند و در نشریات داخل و خارج از افغانستان به چاپ می‌رسند. نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 105 بازدید

احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی ایران در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که دو میلیون مهاجر فاقد مدرک اهل افغانستان را تا پایان امسال اخراج می‌کنند. شبکه‌ی خبری آی‌اف‌پی نیوز گزارش داده است که رادان این اظهارات را در دیدار با شماری از اعضای مجلس ایران ابراز کرده است. آقای رادان تاکید کرد که مسأله افزایش اتباع غیرمجاز در ایران به یک نگرانی جدی مبدل شده است. فرمانده نیروی انتظامی ایران افزوده است که افغانستانی‌های که به صورت قانونی وارد ایران می‌شوند از حمایت دولت برخوردار هستند. قابل ذکر است که ایران در چندین دهه گذشته میزبان میلیون‌ها شهروند افغانستان بوده است، اما بیش از یک سال می‌شود که روزانه صدها مهاجر افغانستانی را به‌گونه اجباری اخراج می‌کند. ایران همواره ادعا کرده که هیچگونه کمکی از سوی سازمان ملل و دیگر نهادهای امدادرسان در امور پناه‌جویان دریافت نکرده است. همچنین پس از تسلط دوباره حکومت سرپرست بر افغانستان، موج عظیمی از افغانستانی‌ها مجبور به ترک کشور شده که اکثریت آنان به ایران و پاکستان مهاجر شده‌اند. آمارهای غیررسمی نشان می‌دهد که در حال حاضر بیش از هشت میلیون شهروندان افغانستان در ایران مهاجر زند‌گی می‌کنند. این در حالی است که برخی از مهاجران افغانستانی در ایران گفته‌اند که پولیس ایران روزانه صدها نفر را از بخش‌های مختلف آن کشور بازداشت و پس از مدتی توقیف، اخراج می‌کند. آنان می‌گویند که پولیس ایران حتا شبانه وارد محل بود و باش مهاجران افغانستانی شده و به آزار و اذیت آنان می‌پردازند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 105 بازدید

نمایشگاه صنایع دستی زنان اهل افغانستان به‌ابتکار سازمان امید آزادی و با همکاری نهاد اوبتلا برای اولین‌بار در اسپانیا برگزار شد. سازمان امید آزادی با نشر اعلامیه‌ای گفته است که هدف از برگزاری این نمایشگاه، نمایش آثار، بازتاب فرهنگ غنی کشور و حمایت از زنان و دختران افغا‌نستان بوده است. در اعلامیه آمده است که این نمایشگاه برای اولین بار به‌تاریخ ۲۸ میزان، در شهر کوسلادا برگزار شد و صنایع دستی بانوان افغانستان در آن به‌نمایش گذاشته شد. خدیجه امین، بنیان‌گذار سازمان امید آزادی و از برگزارکننده‌گان اصلی این نمایشگاه می‌گوید که برگزاری این نمایشگاه به‌بانوان افغانستان فرصتی فراهم کرد تا خلاقیت و مهارت‌های خود را به‌جهانیان به‌نمایش بگذارند و با به‌فروش رساندن صنایع دستی‌‌شان یک منبع درآمد داشته باشند. خانم امین تاکید کرد که این نمایشگاه نه‌تنها به‌بانوان کمک می‌کند؛ بل هر یک این آثار هنری بازتاب‌دهنده‌ی فرهنگ و کلتور افغانستان نیز محسوب می‌شوند. او افزود که برگزاری این نمایشگاه که در اسپانیا با استقبال و توجه‌ی ویژه‌ی به‌همراه شده است؛ زمینه‌ را برای زنان فراهم می‌کند تا از طریق هنرشان، زند‌گی خود و خانواده‌های‌شان را به‌سوی شرایط بهتری سوق دهند. وی می‌گوید که این اولین قدم آنان در مسیر حمایت و توان‌مندسازی زنان از طریق هنر بود و به‌تلاش‌های‌شان در راستای توان‌مندسازی و ایجاد تغییرات بزرگ برای بانوان افغانستان که از کار و آموزش محروم شده‌اند، ادامه می‌دهند. قابل ذکر است که این نمایشگاه در حالی‌ برگزار شده است که زنان و دختران افغانستان از حق کار و آموزش محروم شدند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 95 بازدید

سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که با برگشت حکومت سرپرست به قدرت در افغانستان، فضای مدنی این کشور به شدت تحت فشار قرار گرفته است. این سازمان در پیوند به آزادی احمد فهیم عظیمی و صدیق الله افغان دو فعال آموزش از بند حکومت فعلی گفته است که این رویداد تنها نمونه‌ای از «سرکوب گسترده» علیه فعالان مدنی، روزنامه‌نگاران و مدافعان حقوق بشر در افغانستان است. در ادامه آمده است که «بازداشت‌ها و سرکوب» نشان‌دهنده یک روند نگران‌کننده در برخورد حکومت سرپرست با فعالان مدنی است. سازمان عفو بین‌الملل تاکید کرد: «حکومت فعلی از زمان بازگشت به قدرت، هرگونه فعالیت در حوزه‌های آموزش، حقوق زنان و آزادی بیان را با سخت‌گیری‌های شدید و سرکوب مواجه کرده‌اند. فعالانی که موفق به فرار از کشور می‌شوند، در کشورهای همسایه با موانع قانونی و مالی بسیاری روبرو هستند و خطر بازگرداندن به افغانستان همچنان آن‌ها را تهدید می‌کند.» این نهاد گفت که بازداشت این دو فعال آموزش، یکی از نمونه‌های متعدد از برخورد شدید حکومت فعلی با هرگونه فعالیت مدنی یا تلاش برای پیش‌برد آموزش و حقوق زنان و کودکان در افغانستان است. این در حالی است که احمد فهیم عظیمی و صدیق‌الله افغان پس از ۷۲ روز از سوی حکومت فعلی به زندان پل‌چرخی منتقل شدند؛ جایی که بر اساس گفته‌های خانواده‌های‌شان، آنان با شکنجه و بدرفتاری مواجه بوده‌اند. عدم دسترسی به وکلای مدافع مستقل و خدمات پزشکی، شرایط دشوار دیگری در زندان‌ها است. گفتنی است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره‌شان بر افغانستان، محدودیت‌های شدیدی را علیه شهروندان کشور، به‌ویژه زنان و فعالان مدنی وضع کرده است. چند روز پیش نیز این نهاد بین‌المللی گفته بود که قطع‌نامه‌های شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به اندازه کافی از مردم افغانستان حمایت نمی‌کند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 147 بازدید

رسانه‌های بین‌المللی گزارش داده‌اند که سه فیلم از فیلم‌سازان اهل افغانستان برنده جایزه‌ بخش افغانستان جشنواره فیلم سماع در سویدن شده‌اند. در گزارش آمده است که فیلم‌های «زیباترین پیراهن کابلی» از کاظم عجرم، «آخرین تولد» از نوید محمدی و «کودکی من، وطن من» از فل گرابسکی و شعیب شریفی در فهرست برندگان‌ جشنواره سماع‌ هستند. پانزدهمین جشنواره فیلم سماع در روزهای ۲۸ و ۲۹ میزان با اشتراک کارگردان‌هایی از افغانستان، ایران، تاجیکستان و برخی کشورهای دیگر در شهر استکهلم سویدن برگزار شد. فیلم کوتاه «زیباترین پیراهن کابلی» به کارگردانی کاظم عجرم، کارگردان اهل افغانستان، تندیس بهترین فیلم کوتاه جشنواره سماع را از آن خود کرد. این فیلم در ماه آگوست ۲۰۲۳ ساخته شده و در جشنواره‌های مختلف به نمایش درآمده است. فیلم «آخرین تولد» از نوید محمدی، کارگردان دیگر اهل افغانستان نیز جایزه بهترین فیلم داستان جشنواره سماع را گرفته است. این فیلم به قدرت‌گیری دوباره حکومت فعلی در ماه اسد ۱۴۰۰ و تاثیرات آن بر زندگی یک خبرنگار زن و همسر و دوستانش می‌پردازد که در تلاش نجات یافتن از انتقام‌جویی و حاکمیت فعلی ‌اند. فیلم «آخرین تولد» سال گذشته اکران شد. همچنین فیلم «کودکی من، وطن من: ۲۰ سال در افغانستان» از شعیب شریفی و فل گرابسکی نیز برنده جایزه بهترین مستند جشنواره سماع شده است. در این فیلم، آقای شریفی و همکارش به زندگی یک شهروند افغانستان از کودکی تا جوانی پرداخته‌اند. پیشتر فیلم «کودکی من، وطن من» برنده جایزه بهترین مستند فیلمبرداری «بفتا»، آکادمی هنرهای فیلم و تلویزیون بریتانیا، نیز شد. از فیلم «پژواک‌ها» از احمد ابراهیمی نیز در بخش افغانستان جشنواره فیلم سماع تقدیر شده است. در حالی این فیلم‌ها برنده‌ی جایزه می‌شود که سینما و فیلم‌سازی در افغانستان به صورت کامل متوقف و بازی‌گران زن با محدودیت‌های شدید مواجه هستند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 106 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری عوامل مؤثر در كارآفرينی زنان را می‌توان در چهار بعد فردی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بررسی کرد. در شماره پیشین عوامل فردی مؤثر بر اشتغال زنان مورد بررسی قرار گرفت. بیان شد که توجه به انگیزه‌ها، ویژگی‌های شخصیتی و مشخصات جمعیتی زنان در حوزه اشتغال حائز اهمیت است و همۀ آن مؤلفه‌ها شرایط و بستر لازم برای حضور زنان در عرصه کار را فراهم می‌کنند یا موانعی را بر سر راه آنان ایجاد می‌نمایند. در این شماره مقاله، به عوامل پیشرفت و پسرفت فرهنگی مؤثر در اشتغال زنان افغان را پی می‌‌گیریم. تأثیر مخرب فرهنگ اقتدارگرا و مردسالار بر جامعه زنان: واکاوی ابعاد مختلف فرهنگ اقتدارگرا و مردسالار، ریشه در باورهای سنتی و کلیشه‌های جنسیتی دارد که از دیرباز بر جامعه افغانستان سایه افکنده است. این فرهنگ، با تسلط نگاهی نابرابر بر دختران از دوران کودکی، مسیر تربیت و اجتماعی شدن آنها را منحرف می‌کند و پیامدهای مخربی را بر اعتماد به نفس، هویت و توانایی‌های آن‌ها به جای می‌گذارد. تربیت در سایه مردسالاری: زخمی بر پیکر هویت و توانایی دختران مردسالاری که به تار و پود فرهنگ افغانستان ریشه دوانده، نه تنها بر ساختارهای اجتماعی و سیاسی سایه افکنده، بلکه در ظریف‌ترین لایه‌های تربیت و پرورش کودکان نیز نفوذ کرده و پیامدهای ناگواری بر دختران این کشور برجای گذاشته است. در ادامه به برخی از این پیامدها می‌پردازیم: ۱. تضعیف اعتماد به نفس: از نخستین سال‌های زندگی، القائات تحقیرآمیز و محدودکننده به دختران در مورد جایگاه و توانایی‌هایشان آغاز می‌شود. این باورهای مخرب که از طریق خانواده، مدرسه و جامعه به آنها منتقل می‌شود، عزت نفس دختران را خدشه‌دار می‌کند و مانع از شکوفایی استعدادها و توانایی‌های ذاتی آنها می‌شود. دخترانی که در معرض چنین القائاتی قرار می‌گیرند، خود را باور ندارند و جرأت ابراز وجود و دنبال کردن علایق و اهدافشان را از دست می‌دهند. ۲. تعمیق حس حقارت و خودکم‌بینی: تبعیض‌های جنسیتی که در رفتارها و گفتار اطرافیان نسبت به دختران نمود پیدا می‌کند، به تدریج درونی شده و حس حقارت و خودکم‌بینی را در آنها پرورش می‌دهد. القاب تحقیرآمیز، مقایسه‌های نابرابر با پسران و محدودیت‌های اعمال‌شده در زمینه‌های مختلف، عزت نفس دختران را جریحه‌دار می‌کند و مانع از رشد و بالندگی آنها در عرصه‌های مختلف تحصیلی، اجتماعی و شخصی می‌شود. این حس حقارت نه تنها مانع از پیشرفت دختران می‌شود، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات روحی و روانی در آنها نیز باشد. ۳. محدودیت در انتخاب‌ها: فرهنگ مردسالار با تحمیل نقش‌های از پیش تعیین‌شده برای دختران، آزادی و حق انتخاب را از آنها سلب می‌کند و مسیر زندگی آنها را به قهقرا می‌کشاند. در این جوامع، از دختران انتظار می‌رود که صرفاً وظایف خانه‌داری و مراقبت از فرزندان را بر عهده بگیرند و از دنبال کردن علایق و استعدادهای خود در سایر زمینه‌ها محروم می‌شوند. این محدودیت‌ها نه تنها مانع از شکوفایی استعدادهای دختران می‌شود، بلکه به ضرر کل جامعه نیز خواهد بود، چرا که از نیمی از توانایی‌ها و خلاقیت‌های بشری برای پیشرفت و توسعه استفاده نمی‌شود. تربیت در سایه مردسالاری، زخمی عمیق بر پیکر هویت و توانایی دختران است. برای رهایی از این آسیب‌ها و ساختن جامعه‌ای عادلانه و برابر، ضروری است که با تبعیض‌ها و باورهای مردسالارانه مبارزه کنیم و به دختران فرصت دهیم تا در فضایی آزاد و بدون محدودیت، استعدادها و توانایی‌های خود را شکوفا کنند. تبعیض‌های ریشه‌دار در اشتغال زنان در دنیایی که داعیه‌ی برابری و عدالت سر می‌دهد، تبعیض جنسیتی در اشتغال در برخی کشورها (مثل افغانستان) همچنان ریشه‌ای عمیق و گره‌ای کور به شمار می‌رود. نگاهی ظلم‌آلود به جنسیت، تمام فرصت‌های شغلی را به دو دسته تقسیم می‌کند و زنان را از نیمی از حق و حقوق طبیعی خود محروم می‌کند. این تبعیض، گویی پرده ظلمت ضخیمی بر چشمان کارفرمایان می‌کشد و شایستگی‌ها و توانایی‌های زنان را نادیده می‌گیرد. استعدادها در سایه‌ی تعصبات جنسی نهفته می‌مانند و نیمی از جامعه از فرصت شکوفایی و بالندگی محروم می‌شوند. عده کثیری از زنان افغان از اشتغال و کسب معیشت محروم اند. آن اقلیتی از زنان افغان هم که در چرخه اشتغال مشغول هستند، با تبعیض آشکار روبرو هستند. ستم مضاعف بر زنان شاغل، در تبعیض آشکار در زمینه حقوق و مزایا خود را نشان می‌دهد. دستمزدهای نابرابر، مزایای ناچیز و شرایط شغلی نامناسب، زخمی عمیق بر پیکره‌ی عدالت شغلی می‌زنند و حقوق اولیه‌ی زنان را پایمال می‌کنند. این تبعیض، ظلمی آشکار است که نه تنها معیشت و رفاه زنان را به خطر می‌اندازد، بلکه ارزش و احترام آنان را نیز در جامعه خدشه‌دار می‌کند. مبارزه با موانع پیشرفت در اشتغال زنان مسیر پیشرفت و تعالی برای زنان شاغل، مملو از موانع نامرئی است. گویی سقف شیشه‌ای در بالای سرشان وجود دارد که مانع از پرواز و اوج‌گیری آنان می‌شود. تعصبات جنسی، فرصت‌های برابر برای رشد و ارتقا را از زنان سلب می‌کند و آنان را در وضعیتی ناعادلانه قرار می‌دهد. استعدادها و توانایی‌هایشان نادیده گرفته می‌شود و موانعی نامرئی بر سر راه پیشرفتشان تراشیده می‌شود. تبعیض جنسیتی در اشتغال، چالشی عمیق و ریشه‌دار است که عدالت، شایسته‌سالاری و حقوق اولیه‌ی زنان را نشانه گرفته است. تا زمانی که این نگاه نابرابر حاکم باشد، نیمی از جامعه از فرصت‌های برابر محروم خواهند ماند و بالندگی و شکوفایی جامعه نیز در سایه‌ی این تبعیض، به مخاطره خواهد افتاد. راه درازی در پیش است و برای ریشه‌کن کردن این معضل نیازمند عزم و اراده‌ای راسخ و همتی بلند از سوی آحاد جامعه، کارفرمایان، قانون‌گذاران و دولتمردان هستیم. ترویج فرهنگ برابری، اجرای قوانین حمایتی و ایجاد فرصت‌های برابر، گام‌هایی اساسی در جهت از بین بردن تبعیض جنسیتی در اشتغال و احقاق حقوق زنان خواهد بود. آموزش و آگاهی‌رسانی: ارتقای سطح آگاهی و دانش زنان در زمینه حقوق خود، هویت و توانایی‌هایشان، گامی اساسی در جهت توانمندسازی آنها و رهایی از قیدوبندهای فرهنگ مردسالاری است. حمایت از تشکل‌های زنان: تقویت و حمایت از تشکل‌های صنفی و مدنی زنان، بستری برای مشارکت فعال آنها در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فراهم می‌کند و صدای آنها را به گوش جهانیان می‌رساند. تغییر نگرش‌ها: تغییر نگرش‌های سنتی و مردسالارانه در خانواده، مدارس و جامعه، نیازمند تلاش جمعی و همه‌جانبه است تا دختران و زنان بتوانند در فضایی عاری از تبعیض و نابرابری، به شکوفایی استعدادها و توانایی‌های خود بپردازند. رهایی از فرهنگ مردسالار، نه تنها ضرورتی انکارناپذیر برای زنان، بلکه گامی حیاتی در جهت ساخت جامعه‌ای عادلانه، توسعه‌یافته و انسانی برای همه آحاد جامعه است. همه باید دست در دست هم دهیم تا زمینه‌های شکوفایی و بالندگی تمام اعضای جامعه، فارغ از جنسیت، فراهم شود و شاهد افغانستانی باشیم که در آن عدالت و برابری حرف اول را می‌زنند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 133 بازدید

وب‌سایت خبری «عرب نیوز»، گزارش داده است که پس از محرومیت‌های آموزشی دختران در افغانستان، کارآفرینان زن تلاش دارند تا جای‌گاهی برای توان‌مندسازی و استقلال زنان در این کشور فراهم کنند. در گزارش آمده است که هم‌زمان با تشدید محدودیت‌‌های حکومت سرپرست در برابر زنان و دختران افغانستان، حذف آنان از مکان‌های عمومی و منع ورودشان به مکتب و دانشگاه‌ها، شماری از کارآفرینان زن به ایجاد شغل‌های خصوصی روی آورده‌اند. در ادامه آمده است که تنها در حوزه‌ی غرب افغانستان و هرات دست‌کم ۸۰۰ جواز کاری در سه سال اخیر برای زنانی که کسب‌و‌کارهای کوچکی را راه‌اندازی کرده‌اند، صادر شده است. سایت خبری «عرب نیوز» گفته است که شغل‌های فراهم شده تحت رهبری زنان است و آنان در بخش‌های مانند پوشاک، قالین‌بافی، نقاشی و مینیاتوری، تولید مواد غذایی، فرآوری و بسته‌بندی فعالیت دارند. در ادامه آمده است: «با توجه به این‌که زنان فقط تا زمانی‌که برای زنان و در میان زنان کار می‌کنند؛ مجاز به کار هستند، عبور از محدودیت‌ها آسان نیست. این موضوع به دلیل تحریم‌های موجود و اقتصاد شکننده افغانستان پیچیده‌تر شده است.» در این گزارش، چالش‌های حقوقی و مالی از عمده‌ترین مشکل‌های کاری کارآفرینان زن در افغانستان عنوان شده است. «عرب نیوز»، به نقل از کارآفرینان زن نگاشته که فراهم‌کردن فرصت‌های شغلی برای زنان دیگر به معنای ایفای مسوولیت اجتماعی و تحقق انرژی  نهفته در جامعه از سوی سایر زنان افغانستانی است. در گزارش آمده است که فراهم‌کردن کسب‌وکارهای کوچک از سوی زنان در افغانستان، منجر به کاهش نابرابری جنسیتی، افزایش مشارکت اجتماعی زنان و تحکیم بنیاد خانواده می‌شود. با تسلط حکومت سرپرست در افغانستان، نرخ اشتغال در سراسر این کشور به‌طور قابل توجهی کاهش یافته است. این وضعیت با محدودیت‌های که حکومت فعلی به‌طور پیوسته بر مشارکت زنان در بخش عمومی، آموزش‌های متوسطه و عالی و حرکت زنان اعمال کرده‌اند، تشدید می‌شود. زنان، باوجود محدودیت‌های وضع شده در افغانستان، تلاش دارند تا کسب‌و‌کارهای خصوصی را راه‌اندازی کرده و از این طریق از سایر دختران و خانواده‌های شان کمک کنند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 120 بازدید

عبدالقیوم روحانی، والی حکومت سرپرست در ولایت خوست می‌گوید که افغانستان میلیون‌ها جوان تحصیل کرده خود را در چهل سال گذشته از دست داده است. خبرگزاری باختر که تحت کنترول حکومت فعلی قرار دارد، گزارش داده است، آقای روحانی این اظهارات را در نشستی در دانشگاه خوست در مطرح کرده است که برخی از مقامات بلند پایه حکومت سرپرست از جمله ندا محمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی نیز در آن حضور داشته است. والی خوست تاکید کرد که افغانستان در حال حاضر به دکتر، مهندس، اقتصاددان و افراد متخصص دیگر نیازمند است. او افزود: «جوانان باید خود را با علوم دینی و عصری مجهز کنند تا از نیاز به دیگران رهایی یابند و به خودکفایی برسند.» همچنین در این نشست ندا محمد ندیم، وزیر تحصیلات حکومت فعلی گفته است: «دلیل اصلی پیشرفت و آبادانی دنیا در علم و تحصیل است. جایی‌که نور علم و دانش وجود داشته باشد، فساد و بی‌عدالتی وجود ندارد، انسانیت و بشریت محفوظ است و حقوق کسی پایمال نمی‌شود.» در حالی اظهارات والی خوست مطرح می‌شود که حکومت فعلی از سه سال به این سو مکاتب متوسطه و دانشگاه‌ها را بر دختران و زنان افغانستان بسته‌اند که همواره باعث اختلاف نظر در میان سران آن‌ها بوده است. با این وجود، شماری از رهبران حکومت سرپرست خواستار باز شدن نهادهای آموزشی و تحصیلی برای دختران و زنان افغانستان هستند. باید گفت که سازمان بین‌المللی مهاجرت در ماه اسد امسال اعلام کرد که از سال ۲۰۲۰ میلادی تا اکنون نزدیک به هشت میلیون شهروند افغانستان سرزمین خود را ترک کرده‌اند. از این میان، یک میلیون افغانستانی به کشورهای اروپایی پناه برده و ۸۵ درصد به کشورهای همسایه رفته‌اند. وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان حکومت فعلی روز (سه‌شنبه، ۱۶ اسد) این گزارش را رد کرد و گفت: «از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی سابق تا اکنون چنین مهاجرت گسترده‌ای از افغانستان صورت نگرفته است.»

ادامه مطلب