برچسب: اخراج اجباری

2 روز قبل - 61 بازدید

سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بازگشت گسترده پناه‌جویان از کشورهای همسایه به افغانستان همراه با محدودیت‌های اعمال شده بر زنان و دختران، شرایط انسانی را دشوارتر کرده است. این سازمان امروز (پنج‌شنبه، ۲۰ قوس) با نشر اعلامیه‌ای گفته است که تنها در سال ۲۰۲۵ میلادی بیش از دو میلیون شهروند افغانستان از کشورهای مختلف به کشور بازگشته‌اند و مجموع بازگشت‌ها طی دو سال گذشته به بیش از چهار میلیون تن رسیده است. در بخشی از اعلامیه آمده است که زنان و کودکان ۶۰ درصد کل بازگشت‌ها را تشکیل می‌دهند در شرایطی که در افغانستان زنان و دختران از آموزش، کار و در برخی موارد از خدمات صحی محروم هستند. سازمان ملل در ادامه تاکید کرده است که وضعیت اقتصادی افغانستان نیز رو به وخامت بوده و با وجود پیش‌بینی رشد ۴.۵ درصدی تولید ناخالص داخلی، درآمد سرانه به‌دلیل افزایش جمعیت حدود چهار درصد کاهش خواهد یافت. همچنین در بخشی از اعلامیه به محدودیت زنان و دختران در مشارکت در فعالیت‌های بشردوستانه اشاره کرده است که از سپتامبر، کارکنان زن از کار حضوری در اماکن سازمان ملل منع شده‌اند. سازمان ملل می‌گوید که در کنار چالش‌های موجود، منع کار زنان در دفاتر سازمان ملل نیز ارایه کمک‌های انسانی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.

ادامه مطلب


5 روز قبل - 48 بازدید

در حدود سه سال پیش، درست در همان روزهایی که فکر می‌کردم زندگی ما آرام‌تر خواهد شد، همه چیز مثل بادی تند از هم پاشید. هرچه دار و ندار داشتم، هرچه سال‌ها با زحمت کارگری و عرق‌ریختن جمع کرده بودم، همه را فروختم فقط به امید اینکه بتوانم همسرم را برای درمان به ایران ببرم. بعد از تولد طفل دوم‌مان، به‌خاطر نبود امکانات درست در شفاخانه، کمرش چنان آسیب دیده بود که دیگر نمی‌توانست درست بنشیند یا راه برود. دیدنش در آن حالت برایم مثل زخم تازه‌ای بود که هر روز بیشتر می‌سوخت. نمی‌توانستم باور کنم زن جوان و مهربانی که همیشه ستون خانه‌مان بود، حالا گوشه‌ای افتاده و از درد ناله می‌کند و من هیچ کاری از دستم ساخته نیست. به همین خاطر، بدون هیچ تأخیری، دست خانواده را گرفتم و راهی ایران شدم. یک سال تمام در این کشور دوندگی کردم؛ یک سالی که هر روزش مثل یک امتحان سخت بود. از این اداره به آن اداره می‌رفتم، از این نفر تا آن نفر دَرِزاری می‌شنیدم و با هزار امید دوباره فردا تلاش می‌کردم. آخر گفتند اگر سپرده صد میلیون تومانی بگذارم، برایم دفترچه اقامت می‌دهند. همان لحظه فهمیدم که باید آخرین چیز باارزش زندگی‌ام را هم بفروشم. رفتم افغانستان و زمین پدری‌ام را فروختم؛ زمینی که آخرین یادگار پدرم بود، جایی که خاطره کودکی‌هایم در آن مانده بود، اما چاره‌ای نداشتم. زنم درد می‌کشید و من فقط می‌خواستم او دوباره سرپا شود. گفتم همه چیز فدای صحتش، فقط خوب شود. دفترچه را گرفتم، درمان را ادامه دادیم، و هرچند هزینه‌ی دوا و داکتر و فزیوتراپی هر روز بالا می‌رفت، اما من به خودم می‌گفتم پول دوباره پیدا می‌شود، کار دوباره می‌شود، اما سلامتی زنم دوباره به‌دست نمی‌آید اگر امروز کمکش نکنم. کودکانم هم کوچک بودند؛ پسرم تنها هشت سال داشت و دخترم سه ساله بود، همیشه در گوشه کلینیک‌ها یا اتاق‌های سرد انتظار کنار مادرشان می‌نشستند. فکر می‌کردم سختی‌های ما کم‌کم تمام می‌شود که ناگهان روزی یک خبر همه چیز را زیر و رو کرد: اعلام کردند که آن دفترچه‌های اقامت دیگر هیچ ارزشی ندارد. آن لحظه حس کردم دنیا روی شانه‌هایم فروریخت. نه زمین مانده بود، نه پول، نه امید درست. زنم هنوز خوب نشده بود، راه رفتن برایش دردناک بود، و حالا ما دوباره بدون اقامت مانده بودیم. نه می‌توانستم قانونی کار کنم، نه توان بازگشت به افغانستان را داشتیم؛ چون او توان سفر طولانی و سخت را نداشت و داکتر هم گفته بود که تکان‌خوردن بی‌جا برایش خطرناک است. بعد شنیدم که در یکی از دفاتر در خیابان ولیعصر تهران دوباره برای مهاجران اقامت می‌دهند. با امید و ترس درهم، راهی آنجا شدم. اما وقتی رسیدم، با صحنه‌ای روبه‌رو شدم که قلبم از هم پاشید: هزاران نفر مثل من، با همان دردها و همان چهره‌های پریشان، آنجا جمع شده بودند. اما به‌جای اینکه اقامت بدهند، همه ما را یک‌باره بازداشت کردند. هرچه خواهش کردم، گفتم که زنم بیمار است، بچه‌هایم کوچک‌اند، بگذارید خودم به خانه بروم و آنها را بیاورم، هیچ‌کس گوش نداد. فقط می‌گفتند: «تو برو، آن‌ها را خودمان می‌فرستیم.» نمی‌فهمیدند یا نمی‌خواستند بفهمند که زن من توان سفر بدون من را ندارد، نمی‌توانست از پله‌های یک موتر بالا شود چه برسد به مسیر طولانی تا مرز. نمی‌دانستند که کودکانم چقدر به پدرشان وابسته‌اند و چه اندازه از تنها ماندن می‌ترسند. دو روز تمام گریه کردم؛ گریه‌ای که سال‌ها در دلم پنهان کرده بودم. اطرافیانم خیال می‌کردند از رد مرز ناراحت هستم. می‌گفتند «مرد گریه نمی‌کند، زشت است»، اما آنها از درد من خبر نداشتند. من برای افغانستان گریه نمی‌کردم—افغانستان خانه‌ام است، وطن است، هرچند پر از غم. گریه‌ام برای زنم بود که نمی‌دانستم در آن لحظه کجاست، چه حالی دارد، آیا از شدت درد توانسته از جا بلند شود یا نه. گریه‌ام برای کودکانم بود که شاید پشت در منتظر پدرشان نشسته بودند و نمی‌دانستند چرا پدر برنمی‌گردد. گریه‌ام برای سرنوشتی بود که انگار هر روز زخمی تازه بر آن اضافه می‌شد؛ زخمی روی زخم دیگر، دردی روی دردهای گذشته. و همان‌جا فهمیدم که مهاجرت فقط دور شدن از وطن نیست؛ مهاجرت یعنی هر روز امید بکاری اما فردایش با دستان خالی بیدار شوی. فهمیدم دردِ اصلی، همان نگرانی‌ای است که یک پدر در دلش حمل می‌کند؛ ترسی که مثل سایه‌ از او جدا نمی‌شود. ترس از اینکه مبادا خانواده‌اش بی‌پناه بماند، مبادا دستش به آنها نرسد وقتی که بیش از هر زمان دیگر نیازش دارند. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


5 روز قبل - 57 بازدید

امرالله شمقدری، معاون امنیتی و انتظامی ولایت خراسان رضوی ایران درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که در سال جاری یک‌ میلیون و ۸۰۰ هزار مهاجر از مرز دوغارون-اسلام‌قلعه به افغانستان بازگشته‌اند. آقای شمقدری این اظهارات را در گفتگو با خبرگزاری تسنیم مطرح کرده و گفته است که این رقم یکی از گسترده‌ترین موج‌های خروج اتباع افغانستان در چند سال اخیر به شمار می‌رود. وی در ادامه تاکید کرده است: «پس از جنگ ۱۲ روزه که اوج خروج اتباع را شاهد بودیم، طی ماه‌های اخیر این روند به یک ریتم ثابت و قابل مدیریت رسیده و کاهش جدی داشته‌ایم.» معاون امنیتی و انتظامی ولایت خراسان رضوی ایران در بخشی از گفته‌هایش درباره‌ی اثرات خروج گسترده‌ی مهاجران بر بازار کار و ساختار خدماتی ولایت خراسان رضوی اشاره کرده و تاکید کرد که برآوردها نشان می‌دهد اثر این خروج بر بازار کار، خدمات شهری و حوزه‌ی امنیتی حدود ۱۰ درصد بوده و تغییر شایان توجهی ایجاد نکرده است. مقام‌های ایرانی قبلاً اعلام کرده بودند که شمار جمعیت مهاجران افغانستان در ایران به چند میلیون نفر می‌رسد. قابل ذکر است که ایران در اوایل امسال از مهاجران دارای برگه‌ی سرشماری خواسته بود که خارج شوند. شمار جمعیت این گروه دو میلیون نفر اعلام شده بود. این در حالی است که روند اخراج مهاجران از پاکستان نیز جریان دارد.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 89 بازدید

نهاد هماهنگی فعالان زن افغانستان، با فرستادن نامه‌ای سرگشاده به وزارت‌های امور داخله، خارجه و حقوق بشر پاکستان، نسبت به اخراج زنان مدافع حقوق بشر از این کشور ابراز نگرانی کرده و خواستار این روند شدند. این نهاد در نامه‌شان گفته است که سه زن وابسته به این نهاد، پس‌از اخراج ناپدید شده‌اند و دو زن دیگر در افغانستان در شرایط دشواری به‌سر می‌برند. در بخشی از این نامه آمده است که بازگرداندن اجباری زنان، اصول بشردوستانه و قوانین بین‌المللی مربوط به ممنوعیت اخراج پناه‌جویان را نقض می‌کند. نهاد هماهنگی فعالان زنن افغانستان در ادامه تاکید کرده است که زنان افغانستانی مقیم پاکستان در جابه‌جایی داخلی با مشکلات جدی از جمله نداشتن معلومات درباره‌ی شهرهای امن، خطر بازداشت در مسیرها، هزینه‌ی بالای ویزا، روند پیچیده‌ی اداری و خودداری مالک‌های خانه از اجاره به پناه‌جویان بدون ویزا روبرو هستند. این نهاد و سایر امضاکنندگان از دولت پاکستان خواسته‌اند که اخراج زنان مدافع حقوق بشر را فوراً متوقف کند، برای زنان در معرض تهدید اقامت موقت و قانونی فراهم سازد، روند ویزا را عادلانه و قابل‌دسترس بسازد و امنیت جابه‌جایی داخلی را تضمین کند. همچنین آنان خواستار بررسی فوری پرونده‌ی پنج زن اخراج‌شده، به‌ویژه سه زن ناپدید، شده‌اند. قابل ذکر است که به دلیل‌ محدودیت‌ها بسیاری از زنان و دختران، فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران، نظامیان پیشین و دیگر قشرهای آسیب‌پذیر مجبور به ترک افغانستان شدند. شمار زیادی از آنان به کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان پناهنده شدند؛ اما این کشورها در سال‌های پسین روند اخراج  مهاجران افغانستانی را تشدید کرده است.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 94 بازدید

مرکز اتباع وزارت امور داخله‌ی ایران با استناد به سرشماری‌های متعدد، جمعیت مهاجران اهل افغانستان در این کشور را ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر اعلام کرده است. اسکندر مومنی، وزیر داخله‌ی ایران در ۲۸ عقرب سال جاری با اشاره به حضور شش میلیون مهاجر افغانستانی در این کشور اعلام کرد تا اکنون یک‌ونیم میلیون شهروند افغانستان از ایران اخراج شده‌اند. وی در ادامه تاکید کرده است که تا پایان سال جاری خورشیدی حدود دو میلیون مهاجر افغانستانی دیگر اخراج خواهند شد. همچنین محمد سراوانی، معاون مرکز اتباع وزارت داخله ایران در نشستی با اشاره به مفاد کنوانسیون ژنو تصریح کرد که حدود ۳ درصد جمعیت هر کشور می‌تواند از اتباع خارجی تشکیل شود. وی در ادامه تاکید کرده بود که در حال حاضر دستکم ۱۵ شهر ایران میزبان اقامت «مجاز» اتباع خارجی اند و این موضوع، مدیریت دقیق و هماهنگی بین نهادها را می‌طلبد. آقای سراوانی در ادامه تصریح کرد که یکی از مسائل اساسی مرتبط به اتباع، نوسانات جمعیتی و تغییرات پیهم در اطلاعات هویتی آنان است. این مقام ایرانی با اشاره به نقش اتباع در حوزه‌های آموزش، بهداشت، خدمات اجتماعی و امنیت بر داده‌های دقیق و قابل ردیابی تاکید کرده است. در همین‌حال، رییس گروه آمارهای جمعیت مرکز آمار ایران نیز گفته است که تنها استان‌های تهران، خراسان رضوی و اصفهان میزبان حدود ۶۰ درصد اتباع خارجی است و نسبت مردان مهاجر بیشتر از زنان است. این در حالی است که چند روز پیش، عبدالکبیر، وزیر امور مهاجرین و عودت‌کنندگان حکومت سرپرست اعلام کرده بود که وضعیت مهاجران اهل افغانستان در کشورهای همسایه نگران‌کننده است. ایران و پاکستان روند اخراج اجباری مهاجران به افغانستان را تشدید کرده‌اند. پاکستان به‌دنبال تنش‌های اخیر با حکومت سرپرست افغانستان، روند بازداشت و اخراج اجباری مهاجران را بیش از پیش افزایش داده است. براساس گزارش ملل متحد، از سپتامبر ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۵ میلادی، بیش از چهار و نیم میلیون مهاجر از ایران و پاکستان به افغانستان بازگشته‌اند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 42 بازدید

عبدالکبیر، وزیر امور مهاجرین و عودت‌کنندگان حکومت سرپرست اعلام کرده است که وضعیت مهاجران اهل افغانستان در کشورهای همسایه نگران‌کننده است. عبدالکبیر این اظهارات را امروز (چهارشنبه، ۵ قوس) در دیدار با شوکو نودا، معاون برنامه انکشافی سازمان ملل متحد مطرح کرده و گفته است که دو طرف، درباره کمک به مهاجران بازگشته به افغانستان و یافتن راهکارهای دایمی در زمینه مهاجرت گفتگو کرده‌اند. وزارت مهاجرین و عودت‌کنندگان با نشر اعلامیه‌ای گفته است که با فرارسیدن فصل زمستان، مشکلات بازگشت‌کنند‌گان افزایش یافته است. اعلامیه به نقل از از شوکو نودا نوشته است که افغانستان برای برنامه انکشافی ملل متحد اولویت دارد و این نهاد روی حل دایمی مشکلات مهاجران کار می‌کند. این مقام سازمان ملل متحد در ادامه تاکید کرده است که با توجه به ظرفیت‌ها و توانایی‌های بازگشت‌کنندگان، این افراد می‌توانند در جامعه فعال شوند. همچنین در بخشی از اعلامیه آمده است که برنامه انکشافی ملل متحد پیشنهاد ایجاد کمیته مشترک با وزارت مهاجرین حکومت فعلی را برای رسید‌گی موثرتر به امور افراد بازگشته ارائه کرده است. این نگرانی‌ها در حالی مطرح می‌شود که ایران و پاکستان روند اخراج اجباری مهاجران به افغانستان را تشدید کرده‌اند. پاکستان به‌دنبال تنش‌های اخیر با طالبان، روند بازداشت و اخراج اجباری مهاجران را بیش از پیش افزایش داده است. براساس گزارش ملل متحد، از سپتامبر ۲۰۲۳ تا سپتامبر ۲۰۲۵، بیش از چهار و نیم میلیون مهاجر از ایران و پاکستان به افغانستان بازگشته‌اند.

ادامه مطلب


3 هفته قبل - 127 بازدید

شکیبا زمانی‌که تازه به صفوف پولیس پیوسته بود، هنوز دختر جوانی بیش نبود؛ دختری که از دل هزاران نگاه سنگین و قضاوت‌گر عبور کرد تا ثابت کند که زن نیز می‌تواند، حتی در کشوری پر از جنگ و درد، مسوولیت تأمین امنیت را بر عهده بگیرد. با قدی نه‌چندان بلند و چشمانی همیشه امیدوار، در روزهای نخست هر گامی که در حویلی مرکز آموزشی پولیس برمی‌داشت، قلبش میان ترس و غرور می‌تپید. اولین بار که یونیفورم را پوشید، دستانش از شدت خوشحالی می‌لرزید. مادرش همان روز روی چارپایی کهنه‌ی اتاق نشسته بود، اشک‌هایش را پنهان می‌کرد و زیر لب زمزمه می‌کرد: «خدا پشت و پناهت باشد دخترکم... تو راهی را رفتی که خیلی از مردها هم از آن می‌ترسند.» سال‌ها گذشت. شکیبا در کابل و ولسوالی‌های اطراف خدمت کرد؛ بارها شاهد صحنه‌هایی بود که هنوز هم چون زخمی باز در ذهنش باقی مانده‌اند؛ زنانی بی‌پناه که نیمه‌شب از خانه گریخته بودند، دخترانی که قربانی خشونت شده بودند، و مادرانی که نام شوهر یا پسرشان را در فهرست زخمی‌ها و کشته‌ها جست‌وجو می‌کردند. شکیبا هر بار که به آن‌ها کمک می‌کرد، حس می‌نمود این شغل فقط یک وظیفه نیست، بلکه رسالتی‌ست که برای آن زاده شده است. اما سرنوشت همیشه آن‌طور که انسان با دست خود می‌سازد، پیش نمی‌رود؛ گاهی ناگهان همه‌چیز چون شیشه‌ای نازک زیر پا خرد می‌شود. روزی که خبر سقوط شهرها به گوشش رسید، حس کرد چیزی درونش فرو ریخت. با وجود تمام آموزش‌ها و تجربه‌ها، در آن لحظه نتوانست در برابر ترس انسانی‌اش ایستادگی کند. شکیبا همان شب، در پشت‌بام خانه، یونیفورمی را که سال‌ها با احترام آن را اتو می‌کرد، در آتش انداخت. شعله‌ها بالا رفتند، پارچه پیچید و سوخت، و او با چشمانی اشک‌آلود تماشا کرد که چگونه چیزی که برایش مثل هویت بود، در چند دقیقه خاکستر شد. آن لحظه برایش روشن شد: دیگر هیچ تضمینی برای فردایش وجود ندارد. شبِ فرارشان، انگار جانش را از بدنش جدا می‌کردند. کودکانش را که در خواب بودند با عجله بیدار کرد. دخترک پنج‌ساله‌اش با چشمان خواب‌آلود پرسید: «مادر جان، کجا می‌رویم؟» و شکیبا فقط توانست بگوید: «به جایی که ترس نباشد.» اما خودش هم نمی‌دانست آن‌جا کجاست. راه مرزی، طولانی، تاریک، سنگلاخ و پر از ترس بود. مرد قاچاقبر بارها تهدیدشان کرد که اگر پول بیشتری ندهند، همان‌جا رهایشان می‌کند. شوهرش مجبور شد دستبند طلای مادرش را که آخرین یادگار زن مرحوم بود، بدهد تا راه‌شان باز شود. وقتی به ایران رسیدند، شکیبا فکر می‌کرد پایان رنج است؛ اما غربت، همیشه چهره‌ای دیگر دارد. چهره‌ای که تا کسی تجربه‌اش نکند، نمی‌فهمد. در ایران، گذشته‌ی شکیبا برای هیچ‌کس اهمیتی نداشت. او دیگر یک افسر پولیس نبود، نه زنی قوی، نه چهره‌ای خدمت‌گذار؛ فقط یک «مهاجر» بود. و مهاجر بودن، یعنی همیشه در حاشیه بودن؛ همیشه با ترس از اخراج زندگی کردن، با تحقیرهای پنهان و گاهی آشکار مواجه شدن. پناه‌بردن‌شان به ایران نه از سر انتخاب، بلکه از روی ناچاری بود. خانه‌ای که در حاشیه‌ی یکی از شهرهای بزرگ گرفتند، سرد و نمور بود؛ دیوارهایش نم‌زده، سقفش کوتاه، و پنجره‌هایش همیشه نیمه‌باز تا رطوبت کمتر شود. هر صبح، اولین چیزی که شکیبا می‌دید، لکه‌های زرد نم روی دیوار بود و کودکانش که با جوراب‌های سوراخ‌شان در گوشه‌ای بازی می‌کردند. در روزهای اول، هر دروازه‌ای را زد تا کاری پیدا کند، اما همین‌که می‌فهمیدند افغانستانی است، پاسخ‌ها سرد می‌شد و دست‌هایی که با بی‌میلی می‌گفتند: «نه.» در نهایت، تنها کاری که برایش باقی ماند، کار در خانه‌ی مردم بود. سال‌ها در افغانستان برای امنیت زنانی تلاش کرده بود که حالا در ایران، او را تحقیر می‌کردند؛ همان‌ها که زمانی از جنس درد او بودند، حالا با نگاهی از بالا، می‌خواستند او پشت سرشان راه برود و آنچه را می‌ریختند، جمع کند. او بارها در خانه‌هایی کار کرد که صاحب‌خانه با لحنی سرد می‌گفت: «افغانستانی‌ها باید قناعت کنند، کارشان همین است.» شکیبا هر بار لبخندی زورکی می‌زد، اما شب‌ها که به خانه بازمی‌گشت و زانوهایش از خستگی می‌سوخت، بغضش را در تاریکی اتاق فرو می‌داد. شوهرش بیشتر روزها بیکار بود، و اگر هم کاری پیدا می‌کرد، کارهای سخت و خطرناک ساختمانی بود. شکیبا هر بار که او دیرتر از معمول به خانه می‌رسید، دلش آشوب می‌شد، از ترس اینکه شاید سقوط کرده، شاید کسی به او توهین کرده، یا شاید دیگر برنمی‌گردد. کودکانش هم در کوچه‌های غریبه، از تحقیر در امان نبودند. پسر هفت‌ساله‌اش بارها گریه‌کنان به خانه آمده بود و گفته بود: «بچه‌ها گفتن افغانستانی برو کشورت!» و شکیبا نمی‌دانست چطور به او بفهماند که "کشورشان" دیگر برای‌شان فقط جایی است پر از ترس، و نه خانه. شب‌ها بدترین لحظات برای شکیبا بود. وقتی همه خواب بودند، او کنار پنجره‌ی کوچک می‌نشست و به چراغ‌های دور نگاه می‌کرد؛ هر چراغ، خاطره‌ای خاموش در دل تاریکی. گاهی زیر لب می‌گفت: «کاش همان شکیبای پولیس می‌ماندم… کاش تقدیر این‌قدر بی‌رحم نبود.» اما واقعیت این بود: گذشته فقط تصویری تلخ بود، و آینده؟ مبهم‌تر از همیشه. با تمام این رنج‌ها، یک چیز در شکیبا هرگز نمرد: همان روح ایستادگی که همیشه در وجودش شعله می‌کشید. روزها با کارهای سخت و طاقت‌فرسا می‌گذشت، اما او هرگز اجازه نداد کودکانش حس کنند که مادرشان شکسته است. هر صبح، با صدایی که می‌کوشید لرزشش را پنهان کند، آنها را بیدار می‌کرد و می‌گفت: «ما هنوز هم قوی هستیم. ما دوباره زندگی می‌سازیم.» اما خودش خوب می‌دانست این مسیر، راه آسانی نیست. شب‌ها، پیش از خواب، در دلش این پرسش‌ها می‌چرخیدند: آیا روزی دوباره به وطنم برمی‌گردم؟ آیا کسی خواهد فهمید که این زنِ مهاجر، روزی برای امنیت وطنش ایستاده بود و خطر را با چشم‌هایش دیده بود؟ هیچ‌کس نمی‌دانست. حتی خودش هم نه. تنها چیزی که برایش مانده بود، امیدی کوچک بود؛ امیدی نازک و لرزان، مثل نخی که از قلبش آویزان است و او، با تمام توان، تلاش می‌کند همان نخ نازک را پل نجاتی برای خانواده‌اش بسازد. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 80 بازدید

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است پناه دادن به افرادی که در خطر هستند، بیش از یک سنت، یک ضرورت اخلاقی و عملی است. آقای گوترش در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که کشورهای جهان حق درخواست پناهندگی را حفظ کنند، مسوولیت مشترک در حمایت از پناهندگان را بپذیرند، شامل کردن پناهندگان در جامعه را تقویت کنند و راه‌حل‌های پایدار برای آنها فراهم نمایند. همچنین دبیرکل سازمان ملل خواستار جلب اراده سیاسی برای حل منازعات و بحران‌های انسانی شده است. آقای گوترش در ادامه تاکید کرده استوکه بدون اقدام جدی جامعه‌ی جهانی، میلیون‌ها پناهنده در سراسر جهان با خطرات جدی مواجه خواهند بود. این در حالی است که اخیراً اخراج مهاجران افغانستان از پاکستان تشدید شده است، در حالی‌ که در اوایل امسال بازگشت و اخراج از ایران بیشتر بود. براساس اعلام سازمان ملل، تنها در سال جاری بیش از دو‌ونیم‌میلیون مهاجر از ایران و پاکستان به افغانستان بازگشته‌اند. طبق آمار این سازمان، از سال ۲۰۲۳ میلادی که روند اخراج از پاکستان آغاز شد، تا اکنون بیش از چهار‌ میلیون مهاجر به افغانستان اخراج شده‌اند. بازگشت مهاجران در حالی ادامه دارد که افغانستان با بحران بشری مواجه است و کمک‌های جهانی نیز کاهش یافته است.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 62 بازدید

کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان مستقر در پاکستان اعلام کرده است که به دلیل محدودیت‌های مالی جهانی قادر به ارائه کمک نقدی به همه بازگشت‌کنندگان افغانستانی نیست. کمک‌های این سازمان پس از این فقط به برخی از «بازگشت‌کنندگان ‌آسیب‌پذیر» و دارندگان کارت‌ «پی‌او‌آر» ارائه خواهد شد. این سازمان با نشر اعلامیه‌ای گفته است که محدودیت‌های مالی جهانی روند کمک‌های بشردوستانه را تحت تاثیر قرار داده است. ارائه کمک‌های نقدی به بازگشت‌کنندگان اهل افغانستان از روز (جمعه، ۲۳ عقرب) محدود شده است. سازمان ملل در ادامه نوشته است: «در حال حاضر همه عودت‌کنندگان اهل افغانستان نمی‌توانند کمک دریافت کنند. این شیوه مساعدت هدفمند برای افراد ثبت‌نام شده در یو‌ان‌اچ‌سی‌آر و همچنان برای دارندگان کارت پی‌او‌آر قابل اجرا است.» کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان پاکستان تاکید کرده است که مشکلات خانواده‌های افغانستان «قابل درک» است و در صورت تمویل مالی، ارائه کمک‌ها دوباره از سر گرفته خواهد شد. کمک‌های سازمان ملل به مهاجران افغان درحالی محدود شده است که اخیرا پاکستان موج اخراج مهاجران افغانستانی را شدت بخشیده و تنها در یک شبانه‌روز حدود هفت‌هزار افغان را از کشور بیرون کرده است. این روند باعث نگرانی سازمان‌های حقوق بشری نیز شده و در آخرین مورد کارشناسان ملل متحد نیز نسبت به پیامدهای زیان‌بار اخراج مهاجران هشدار داده و خواستار پایبندی اسلام‌آباد به تعهدات بین‌المللی شدند. همچنین ایران نیز همه‌روزه صدها مهاجر اهل افغانستان را اخراج می‌کند. شورای امنیت سازمان ملل نیز گفته است که تلاش‌ها برای ارائه کمک‌های بشردوستانه در افغانستان با اخراج ادامه‌دار افغان‌ها از کشورهای همسایه پیچیده‌تر شده است.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 82 بازدید

برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که افغانستان در سال ۲۰۲۵ میلادی شاهد یکی از بزرگ‌ترین موج‌های بازگشت مهاجران بوده و در این مدت بیش از ۲.۳ میلیون نفر به کشور بازگشته‌اند. این نهاد با نشر گزارشی تحت عنوان «از بازگشت تا بازسازی برای بازگشت‌کنندگان افغانستانی و جوامع میزبان»، گفته است که بسیاری از بازگشت‌کنندگان، به‌ویژه زنان و دختران، بدون پس‌انداز، مدرک یا مسکن با شرایط دشواری روبرو هستند. در بخشی از گزارش آمده است که زنان و دختران بازگشت‌کننده بیش از دیگران از فقر، محدودیت‌های حرکتی، دسترسی اندک به خدمات اساسی و خطرات امنیتی رنج می‌برند. در ادامه آمده است که همچنان به‌دلیل محدودیت‌های اجتماعی و اقتصادی، شمار زیادی از زنان توانایی دسترسی به خدمات صحی، آموزشی و فرصت‌های کاری را از دست داده‌اند. برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل گفته است که تداوم بحران‌های طبیعی از جمله زلزله، سیل و خشک‌سالی، روند بهبود و بازسازی را ک‍ُند کرده و خانواده‌های بازگشت‌کننده را در معرض ناامنی و بی‌ثباتی بیشتر قرار داده است. این نهاد تاکید کرده است که بازگشت‌کنندگان، به‌ویژه زنان، با وجود همه چالش‌ها، مهارت و اراده‌ی بازسازی زندگی خود را دارند و در صورت دریافت حمایت هدف‌مند، می‌توانند نقش مؤثری در ایجاد جوامع مقاوم‌تر و توان‌مندتر ایفا کنند. این در حالی است که در پی تشدید محدودیت‌های حکومت سرپرست، بسیاری از زنان و دختران، فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران، نظامیان پیشین و دیگر قشرهای آسیب‌پذیر مجبور به ترک افغانستان شدند. شمار زیادی از آنان به کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان پناهنده شدند؛ اما این کشورها در سال‌های پسین روند اخراج  مهاجران افغانستانی را تشدید کرده است.

ادامه مطلب