برچسب: دانشگاه و مکتب

5 روز قبل - 159 بازدید

کمیسیون تحصیلات عالی پاکستان اعلام کرده است که این کشور در سومین دوره‌ی بورسیه‌های تحصیلی علامه اقبال، چهار هزار و ۵۰۰ سیت بورسیه برای دانشجویان افغانستان اختصاص داده است. کمیسیون تحصیلات عالی پاکستان با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این ‏بورسیه‌ها در مقاطع مختلف در رشته‌های گوناگون، از جمله ‏طب، مهندسی، زراعت، علوم مدیریت، اجتماعی و کمپیوتر ‏است. این کمیسیون هدف از اهدای این بورسیه‌ها را تقویت روابط ‏افغانستان و پاکستان و ارتباط مردم دو کشور خوانده است. ‏ در اعلامیه آمده است که روند ثبت‌نام بورسیه‌های پاکستان آنلاین است و ۳۰ سپتامبر ‏آخرین فرصت ثبت‌نام تعیین شده است.‏ کمیسیون تحصیلات عالی پاکستان در مورد این‌که چند تعداد از این بورسیه‌ها به دختران اختصاص یافته است، چیزی نگفته است. قابل ذکر است که پاکستان در سال‌های گذشته نیز هزاران سیت بورسیه برای ‏دانشجویان افغانستان اعلام کرده بود.‏ بورسیه‌های خارجی تنها گزینه‌ی ممکن تحصیل برای دختران ‏افغانستان است، زیرا حکومت سرپرست مکاتب و دانشگاه‌ها را به‌روی ‏دختران بالاتر از صنف ششم بسته کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 99 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بر اساس یک نظرسنجی این نهاد، ۹۲ درصد مردم افغانستان از آموزش زنان و دختران حمایت می‌کنند و با دیدگاه حکومت سرپرست در مورد منع آموزش دختران مخالف هستند. این نهاد با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این نظرسنجی به صورت خانه‌به‌خانه انجام شده و در آن دیدگاه دو هزار و ۱۹۰ شهروند افغانستان در مورد آموزش دختران پرسیده شده است و طبق این نظرسنجی، در جوامع روستایی ۸۷ درصد مردان و ۹۵ درصد زنان و در جوامع شهری ۹۵ درصد مردان و زنان از آموزش دختران‌شان حمایت می‌کنند. اعلامیه به نقل از سوزان فرگوسن، نماینده‌ی ویژه بخش زنان سازمان ملل متحد در افغانستان، نوشته است: «تقریباً همیشه اولین چیزی که دختران به ما می‌گویند این است که آن‌ها مشتاق یادگیری هستند و فقط می‌خواهند فرصتی برای تحصیل داشته باشند.» سوزان فرگوسن در ادامه تاکید کرده است: «خانواده‌ها همچنان گفته‌اند که می‌خواهند دختران‌شان این رویا را داشته باشند. آن‌ها می‌دانند که سوادآموزی و یادگیری می‌تواند مسیر زندگی یک دختر را در کشوری که نیمی از جمعیت آن در فقر زندگی می‌کنند، تغییر دهد.» همچنین سوفیا کالتورپ، رییس امور بشردوستانه‌ی بخش زنان سازمان ملل متحد نیز در یک کنفرانس خبری گفته است که حمایت از آموزش دختران در میان مردان و زنان، هم در جوامع روستایی و هم در جوامع شهر افغانستان «چشم‌گیر» است. وی در ادامه تاکید کرده است که از هر ۱۰ نفر شامل این نظرسنجی، نُه نفر گفته‌اند که مخالف محدودیت‌های حکومت فعلی بر آموزش دختران هستند و این محدودیت‌ها دیدگاه آنان را منعکس نمی‌کند. بر اساس یافته‌های گزارش «هشدار جنسیتی» سازمان ملل متحد، ۹۲ درصد از اشتراک کنندگان گفته‌اند که دریافت آموزش متوسطه برای دختران مهم است. در این گزارش آمده است که در میان مردان، ۶۳ درصد آنان پدری را که از آموزش دختران حمایت می‌کند، «متقی» توصیف کرده‌اند که نشانگر هم‌سویی عمیق آنان با حق آموزش دختران است. بخش زنان سازمان ملل متحد به پیامدهای ممنوعیت آموزش دختران و محدودیت‌های حکومت سرپرست نیز هشدار داده است. بر اساس گزارش بخش زنان سازمان ملل متحد، تأثیر این محدودیت‌ها فراتر از اقتصاد است و توانایی زنان برای تصور آینده‌ای را که در آن بتوانند کار کنند، رهبری کنند و مشارکت داشته باشند، به طور سیستماتیک، از بین می‌برد. رییس امور بشردوستانه‌ی بخش زنان سازمان ملل متحد خواستار پاسخ عملی به زنان و دختران افغا‌نستان در مقابل محدودیت‌ها شد و آن را یکی از بزرگ‌ترین «آزمون‌ها» جهان در زمینه‌ی برابری جنسیتی دانست.

ادامه مطلب


1 هفته قبل - 97 بازدید

در کوچه‌های خاکی شهر، پشت دروازه‌ی زنگ‌زده‌ی یک خانه‌ی کرایی، زنی زند‌گی می‌کند که روزی با هزاران امید و آرزو قدم به دانشگاه طب گذاشته بود. زینب در خانواده‌ای متوسط در کابل به دنیا آمده بود. پدرش کارمند ساده‌ی دولت و مادرش زن خانه‌دار بود. از همان کودکی، زینب با هم‌سن‌وسالانش فرق داشت. وقتی دختران کوچک همسایه سرگرم عروسک‌بازی بودند، او با یک جعبه‌ی کمک‌های اولیه که از یک داکتر همسایه گرفته بود، زانوهای زخمی بچه‌های کوچه را پانسمان می‌کرد. هرگاه کسی در خانه مریض می‌شد، نخستین کسی که دست‌پاچه دماسنج می‌آورد و پتویی نازک روی مریض می‌انداخت، زینب بود. در ذهنش، خود را در روپوش سفید داکتری تجسم می‌کرد که در شفاخانه‌ای بزرگ کار می‌کند؛ همان داکتر مهربانی که همه با امید سراغش می‌آیند. در مکتب، بهترین شاگرد بود. همیشه نمراتش از همه بالاتر بود و در مضامینی چون بیولوژی و کیمیا، ممتازترین. معلم‌هایش می‌گفتند: «این دختر اگر همین‌طور ادامه بدهد، روزی داکتر می‌شود.» همین جمله‌ها، آتشی از انگیزه در درون زینب شعله‌ور می‌کرد. شب‌ها زیر چراغ کم‌نور نفتی می‌نشست و تا نیمه‌شب درس می‌خواند. گاهی مادرش از او می‌خواست که بخوابد، اما او با اصرار جواب می‌داد: «مادر جان، من باید بخوانم. من باید داکتر شوم.» سال‌های دشوار مکتب گذشت و او در کانکور کامیاب شد. وقتی خبر رسید که در رشته‌ی طب دانشگاه قبول شده، چنان خوشحالی فضای خانه‌شان را پر کرد که مادرش از خوشی گریه کرد و پدرش، برای نخستین بار در زندگی، یک دست لباس نو برای دخترش خرید. زینب احساس می‌کرد دیگر فاصله‌ای میان او و رؤیای دیرینه‌اش نمانده است. روزهای دانشگاه برایش پرمشغله، اما شیرین بود. صبح‌ها زود از خانه بیرون می‌زد، در صنف‌هایی پر از دانشجو می‌نشست و با شوق، سخنان استادان درباره‌ی تشریح و فیزیولوژی را یادداشت می‌کرد. در لابراتوار، وقتی اسکلت مصنوعی را لمس می‌کرد یا قلب پلاستیکی را در دست می‌گرفت، نوری از شوق در دلش می‌درخشید. او حتی در شفاخانه‌ی آموزشی، در کنار داکتران واقعی ایستاده بود، فشار خون مریضان را گرفته، تاریخچه‌ی بیماری نوشته و گوش به توصیه‌های پزشکی سپرده بود. در آن روزها، خودش را به‌روشنی در آینده می‌دید؛ با روپوش سفید، در اتاق معاینه‌ای که بیماران با اعتماد در آن صف کشیده‌اند. اما همان سال چهارم، ورق زندگی‌اش برگشت. پدر و مادرش با صدایی آرام اما قاطع گفتند که وقت ازدواجش رسیده است. زینب مات و مبهوت ماند. گریه کرد، التماس کرد که بگذارند تحصیلش را تمام کند. اما در خانواده‌های سنتی، کمتر صدای دختر شنیده می‌شود. آن‌ها گفتند: «دختر جان، تحصیل همیشه هست، اما نصیب اگر آمد، نباید رد کرد. شوهر خوب پیدا شده، رنگ‌مال است، زحمت‌کش است، با تو خوش خواهد بود.» زینب دل‌شکسته بود. شب‌های زیادی را در سکوت گریه کرد، بی‌آن‌که به هم‌صنفی‌هایش بگوید چه در دل دارد. عاقبت، ازدواج کرد. شوهرش – جاوید – مردی آرام، خاموش و زحمت‌کش بود. در آغاز، جاوید او را تشویق می‌کرد که درسش را ادامه دهد، اما زندگی همیشه آن‌طور که آدم انتظار دارد پیش نمی‌رود. تنها چند ماه بعد، زینب باردار شد. این خبر، همه‌چیز را تغییر داد. روزهای بارداری برایش سخت و طاقت‌فرسا بود. صبح‌ها نمی‌توانست به صنف برود و شب‌ها از تهوع و بی‌خوابی رنج می‌برد. استادان دانشگاه سخت‌گیر بودند و غیبت‌ها را به‌راحتی نمی‌پذیرفتند. هم‌صنفی‌هایش پیش می‌رفتند، اما او جا ماند. هر بار که تصمیم می‌گرفت بازگردد، صدای گریه‌ی طفل کوچکش مانع می‌شد. مادر شدن، او را در مسیری انداخت که بازگشتی از آن ممکن نبود. سال‌های بعد، زینب مادر دو کودک شد: پسری سه‌ساله و دختری هجده‌ماهه. زندگی‌اش پر از گریه‌های نیمه‌شب، بی‌خوابی، و دل‌نگرانی بابت شیر خشک، دوا و کرایه‌ی خانه بود. در خانه‌ی کوچک کرایی‌شان، هر روز می‌نشستند و حساب‌وکتاب می‌کردند که آیا معاش جاوید کفایت می‌کند یا نه. جاوید، صبح‌ها زود از خانه بیرون می‌رفت، با قلم‌مو و دبه‌های رنگ، تا دیوارها و دروازه‌های خانه‌های مردم را رنگ بزند. عصرها با شانه‌های خمیده و لباس‌هایی چرک‌آلود برمی‌گشت. دست‌هایش همیشه بوی رنگ و تینر می‌داد، پوستش ترک‌خورده و زبر شده بود. زینب بارها دیده بود که شوهرش، خسته از روزگار، سرش را به دیوار تکیه می‌داد و آه می‌کشید. دلش برای جاوید می‌سوخت، اما می‌دانست که رنگ‌مالی، کاری پرزحمت با درآمدی اندک است و نمی‌تواند تمامی هزینه‌های زندگی را تأمین کند. همین شد که زینب به صنایع دستی روی آورد. ابتدا با نخ‌ها و پارچه‌هایی که از جهازش باقی مانده بود، گلدوزی می‌کرد. یک روز، همسایه‌اش کار او را دید و خواست یکی برایش بدوزد. وقتی زینب در ازای آن کار، مبلغ اندکی دریافت کرد، دلش از امید لبریز شد. پس از آن، شروع کرد به ساختن کیف‌های کوچک، دستمال‌های گلدوزی‌شده و زیورآلات دستی. شب‌ها، وقتی کودکانش به خواب می‌رفتند، چراغ کوچک اتاق را روشن می‌کرد و پشت میز کار می‌نشست. گاهی تا نیمه‌شب می‌دوخت؛ چشمانش سرخ می‌شد، اما وقتی صبح حاصل کار شبانه‌اش را می‌دید، خستگی از تنش بیرون می‌رفت. رفته‌رفته، زنان دیگر محله نیز به او پیوستند. کنار هم می‌نشستند، کار می‌کردند و درد دل می‌گفتند. زینب به آن‌ها یاد می‌داد که چگونه با نخ و پارچه چیزی زیبا بیافرینند. می‌گفت: «اگر نمی‌توانیم بیرون از خانه کار کنیم، حداقل می‌توانیم در خانه دست‌ساخته تولید کنیم. نباید دست خالی بمانیم.» صنایع دستی، برای زینب فقط وسیله‌ای برای تأمین نان نبود؛ بلکه مایه‌ی عزت و امید شده بود. او امروز در دو دنیا زندگی می‌کند؛ دنیای حسرت و دنیای امید. حسرتِ آن‌چه از دست داده، و امید به آن‌چه شاید روزی دوباره به دست بیاورد. زینب می‌گوید: «اگر نتوانستم داکتر باشم، دست‌کم داکتر خانواده‌ام هستم. من باید داکتر دردهای کودکانم باشم، داکتر زندگی خودم باشم.» همین اندیشه است که او را سر پا نگه می‌دارد. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


3 ماه قبل - 186 بازدید

بخش زنان سازمان ملل متحد (UN Women) درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که بیش از یک میلیون دختر در افغانستان به‌طور سیستماتیک از تحصیل محروم هستند. اين نهاد امروز (پنج‌شنبه، ۲۲ جوزا) با نشر یک نوار تصویری در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که از زنان و دختران افغانستان حمایت می‌کند. در ادامه آمده است که با حمایت نهاد Girls2lead، برای توانمندسازی زنان و دختران جوان افغانستان، فرصت‌های آموزشی را فراهم کرده است. بخش زنان سازمان ملل متحد مشخص نکرده که برای چه تعداد از زنان و دختران جوان در افغانستان زمینه‌ی آموزش را فراهم کرده است. در حالی این سازمان از آموزش زنان و دختران جوان در افغانستان خبر می‌دهد، که ۹۰۵ روز می‌شود که حکومت سرپرست دروازه‌های دانشگاه‌های خصوصی و دولتی را به‌روی دختران در کشور مسدود کرده است. همچنین علاوه بر دروازه‌های دانشگاه‌ها، ۱۳۶۰ روز می‌شود که دروازه‌های مکاتب نیز به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم مسدود است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. در این میان، فعالیت‌هایی چون صنایع‌دستی، خیاطی و کارهای محدود خانگی، از معدود گزینه‌های باقی‌مانده برای آنان به شمار می‌رود. یونیسف و شماری از نهادهای بین‌المللی تلاش دارند از طریق همین فرصت‌های محدود، راهی برای توان‌مندسازی زنان و دختران در افغانستان باز کنند.

ادامه مطلب


6 ماه قبل - 344 بازدید

به مناسبت روز جهانی زن (۸ مارچ)، فرصتی فراهم می‌شود تا نگاهی عمیق‌تر به وضعیت تحصیل و سواد زنان در افغانستان بیندازیم؛ کشوری که تاریخ پرفراز و نشیبی در زمینه حقوق زنان، به‌ویژه حق آموزش، تجربه کرده است. تحصیل و سواد، به‌عنوان پایه‌های اصلی توانمندسازی افراد و جوامع، برای زنان افغانستان نه تنها یک حق اساسی، بلکه ابزاری برای رهایی از محدودیت‌ها و بازسازی آینده‌ای روشن‌تر بوده است. با این حال، این مسیر همواره با چالش‌های عدیده‌ای از جمله جنگ، فقر، فرهنگ مردسالارانه و سیاست‌های تبعیض‌آمیز همراه بوده است. اولین اقدام اصلاحی برای آموزش زنان تلاش برای آموزش زنان در افغانستان به بیش از یک قرن پیش بازمی‌گردد. در زمان پادشاهی امان‌الله خان (۱۹۱۹-۱۹۲۹)، اصلاحات مدرنی با هدف بهبود وضعیت زنان آغاز شد. او با تأکید بر اهمیت تحصیل زنان، مکاتب دخترانه را تأسیس کرد و حتی گروهی از دختران را برای تحصیل به خارج از کشور فرستاد. ملکه ثریا، همسر امان‌الله، نیز نقش مهمی در این اصلاحات داشت و با تأسیس نشریه‌ای به نام ارشادالنسوان، به آگاهی‌بخشی زنان کمک کرد. اما این تلاش‌ها با مخالفت‌های شدید سنتی و مذهبی روبه‌رو شد و با سقوط امان‌الله، تحصیل زنان به حاشیه رفت. در دهه‌های بعدی، به‌ویژه در زمان ظاهر شاه و پس از آن در دوران جمهوری (دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰)، زنان به تدریج به مکاتب و دانشگاه‌ها راه یافتند. در این دوره، حضور زنان در عرصه‌های آموزشی و حرفه‌ای افزایش یافت و آمارها نشان می‌دهد که تا سال ۱۹۹۱، حدود ۷ هزار زن در مؤسسات آموزش عالی و ۲۳۰ هزار دختر در مکاتب مشغول تحصیل بودند. با این حال، این پیشرفت‌ها عمدتاً در شهرها متمرکز بود و مناطق روستایی همچنان از دسترسی به آموزش محروم بودند. تأثیر جنگ و حاکمیت امارت اسلامی در دهه ۱۹۹۰ با آغاز جنگ‌های داخلی و به‌ویژه تسلط امارت اسلامی در دهه ۱۹۹۰، تحصیل زنان به یکی از تاریک‌ترین دوره‌های خود رسید. این گروه با تفسیر سخت‌گیرانه از قوانین اسلامی، تحصیل دختران را به‌طور کامل ممنوع کردند. مکاتب دخترانه تعطیل شد، معلمان زن از کار اخراج شدند و نرخ سواد زنان به شدت کاهش یافت. در این دوره، تخمین زده می‌شود که نرخ سواد زنان در مناطق روستایی به ۳ تا ۴ درصد و در شهرها به حدود ۱۳ درصد سقوط کرد. این محدودیت‌ها هم دسترسی زنان به آموزش را از بین برد، و هم پیامدهای عمیقی بر سلامت، اقتصاد و ساختار اجتماعی افغانستان گذاشت. پیشرفت‌ها پس از سال ۲۰۰۱ پس از سقوط امارت اسلامی در سال ۲۰۰۱، با حمایت جامعه جهانی و دولت جدید افغانستان، تلاش‌هایی برای احیای آموزش زنان آغاز شد. قانون اساسی سال ۲۰۰۳ حق تحصیل زنان و دختران را به رسمیت شناخت و ماده ۴۴ این قانون دولت را مکلف به توسعه تعلیم برای زنان کرد. میلیون‌ها دختر به مکاتب بازگشتند و دانشگاه‌ها بار دیگر پذیرای زنان شدند. تا سال ۲۰۱۷، بر اساس گزارش‌ها، حدود ۳.۵ میلیون کودک از جمله تعداد قابل توجهی دختر به مکاتب دسترسی داشتند، هرچند هنوز ۸۵ درصد از کودکانی که از تحصیل محروم بودند، دختران بودند. در این دوره، حضور زنان در حرفه‌هایی چون پزشکی، معلمی و حتی سیاست افزایش یافت و چهره‌هایی چون شمسیه حسنی(هنرمند)، لیمه آفشید(شاعر) و هدی خموش(روزنامه‌نگار و فعال حقوق زن)، الهام‌بخش نسل جدیدی از زنان شدند. با این حال، این پیشرفت‌ها شکننده بود. ناامنی، فقر و سنت‌های مردسالارانه همچنان موانع بزرگی بودند. در بسیاری از مناطق، خانواده‌ها به دلیل نگرانی‌های امنیتی یا باورهای فرهنگی از فرستادن دختران به مکتب خودداری می‌کردند. همچنین، کمبود معلمان زن و زیرساخت‌های آموزشی، به‌ویژه در روستاها، دسترسی به تحصیل را محدود کرده بود. سقوط نظام جمهوری و وضعیت کنونی از آگست ۲۰۲۱، با بازگشت حکومت سرپرست به قدرت، وضعیت تحصیل و سواد زنان بار دیگر به مخاطره افتاد. حاکمان جدید در ابتدا وعده‌هایی برای اعتدال دادند، اما به سرعت سیاست‌های محدودکننده را اعمال کردند. دختران از تحصیل بالاتر از صنف ششم منع شدند و در دسامبر ۲۰۲۲، تحصیلات دانشگاهی زنان نیز ممنوع شد. حتی انستیتوت‌های پزشکی، که آخرین پناهگاه آموزشی برای دختران بود، در دسامبر ۲۰۲۴ بسته شد. این اقدامات، افغانستان را به تنها کشوری در جهان تبدیل کرده است که به‌طور سیستماتیک زنان را از آموزش محروم می‌کند. امروز، بیش از یک میلیون دختر از رفتن به مکتب محروم هستند و نزدیک به ۳۳۰ هزار دختری که در سال ۲۰۲۳ صنف ششم را به پایان رساندند، نمی‌توانند تحصیل خود را ادامه دهند. این محدودیت‌ها نه تنها آینده فردی این دختران را نابود می‌کند، بلکه پیامدهای بلندمدتی بر جامعه دارد. مادران بی‌سواد نمی‌توانند به تربیت نسل بعدی کمک کنند و کمبود متخصصان زن در بخش‌هایی چون صحت و تعلیم، مشکلات را تشدید می‌کند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که ۹۰ درصد زنان در افغانستان بی‌سواد هستند و این آمار در سایه سیاست‌های کنونی رو به وخامت است. مقاومت و امید با وجود این محدودیت‌ها، زنان افغانستان دست از مبارزه -برای تعلیم و تحصیل- نکشیده‌اند. صنف‌های درسی مخفی توسط معلمان شجاع تأسیس شده و برنامه‌های آموزشی آنلاین، هرچند با چالش‌هایی چون کمبود برق و اینترنت، به برخی دختران کمک کرده است. اعتراضات خیابانی زنان، با شعارهایی چون «تحصیل، کار، آزادی»، نشان‌دهنده عزم آن‌ها برای بازپس‌گیری حقوق‌شان است، هرچند این اعتراضات اغلب با سرکوب خشونت‌آمیز مواجه شده است. جامعه جهانی نیز بارها این وضعیت را محکوم کرده و سازمان ملل تأکید کرده که آموزش زنان شرط اساسی برای به رسمیت شناختن حکومت سرپرست است. اما تاکنون، فشارهای بین‌المللی نتوانسته تغییری در سیاست‌های این رژیم ایجاد کند. سخن پایانی وضعیت تحصیل و سواد زنان در افغانستان، آینه‌ای از چالش‌ها و امیدهای این کشور است. در حالی که تاریخ نشان‌دهنده تلاش‌های مستمر برای بهبود این وضعیت است، واقعیت کنونی حکایت از عقب‌گردی دردناک دارد. روز جهانی زن فرصتی است تا جهان به یاد آورد که آموزش زنان نه تنها یک حق، بلکه ضرورتی برای صلح، توسعه و عدالت است. زنان افغانستان، با وجود همه دشواری‌ها، همچنان مشعل امید را روشن نگه داشته‌اند و این وظیفه ماست که صدای آن‌ها را بشنویم و از مبارزه‌شان حمایت کنیم.

ادامه مطلب


7 ماه قبل - 201 بازدید

ندامحمد ندیم، سرپرست وزارت تحصیلات عالی حکومت سرپرست می‌گوید که نصاب تحصیلی افغانستان پاسخ‌گوی نیازها نبود و آن را به‌گونه‌ی «درست» بازنگری کرده است. وزارت تحصیلات عالی با نشر خبرنامه‌ای گفته است که ندیم این اظهارات را در دیدار با طارق علی بخیت، نماینده‌ی خاص سازمان همکاری‌های اسلامی برای افغانستان مطرح کرده و گفته است: «نصاب تحصیلی پاسخ‌گوی نیازهای فعلی مردم نبوده، آن‌ را به‌گونه‌ی درست با در نظر داشت ارزش‌های اسلامی و ملی بازنگری نمودیم.» سرپرست وزارت تحصیلات عالی به آنچه که دست‌آوردهای نظام تحصیلی پس از روی‌کارآمدن حکومت فعلی خوانده، اشاره کرده و تاکید کرده است که پس از حاکمیت این گروه بر کشور، فاصله میان علوم دینی و عصری از میان برداشته شده و توجه خاص به هر دو بخش وجود دارد. در همین حال، طارق علی بخیت گفته است که در زمینه‌های مختلف با مردم افغانستان همکاری می‌کند. او تاکید کرده است که این سازمان به نمایند‌گی از ۵۷ کشور اسلامی برای پیش‌رفت و ترقی افغانستان تلاش خواهد کرد. قابل ذکر است که تمرکز حکومت سرپرست بر آموزش‌های دینی است. با این‌حال، کارشناسان و منتقدان بازنگری نصاب تحصیلی توسط این گروه را مدرسه‌سازی دانشگاه‌ها می‌خوانند. حکومت فعلی برخی رشته‌ها و مضامین را حذف و در عین حال تدریس مضامین دینی را بیشتر کرده‌اند. باید گفت که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب منع کردند و سپس درهای دانشگاه‌ها را نیز به‌روی دختران بستند. همچنان در تازه‌ترین اقدام، تحصیل دختران در انستیتوت‌های طبی را نیز منع کرده‌ است و به این ترتیب دختران را به‌صورت کامل از دسترسی به آموزش رسمی محروم کرده است. در کنار آن زنان و دختران از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان نیز منع شده‌اند.

ادامه مطلب


7 ماه قبل - 245 بازدید

فوزیه کوفی، عضو پارلمان سابق افغانستان و فعال حقوق زنان می‌گوید که حکومت سرپرست افغانستان با ادامه سرکوب زنان ثابت کرد که تغییر نکرده است. خانم کوفی این اظهارات را در نشست امنیتی مونیخ مطرح کرده و گفته است که در حال حاضر تنها پاسخ برای حکومت فعلی، فشار توسط جامعه‌ی جهانی است و به افرادی‌که دموکراسی و حقوق زنان باور دارند، باید فضا و فرصت داده شود تا فعالیت‌های خود را گسترش دهند. وی تاکید کرده است که کشورهای منطقه و جهان باید با همه طرف‌های افغانستان تعامل داشته باشند و نگاه جهان به افغانستان باید از کمک‌های بشردوستانه فراتر برود. او در این نشست از کشورهای جهان خواسته است که به جای رویکرد سیاسی با حکومت فعلی باید نسبت به این گروه یک دیدگاه استراتژیک داشته باشند. عضو پارلمان سابق افغانستان افزوده است که بسیاری به روایت «طالبان» میانه‌رو باور داشتند که با سرکوب پیوسته زنان، ثابت شد طالب میانه‌رو عملا وجود ندارد. همچنین او در یک میزگرد با حنا ربانی، معاون پیشین وزارت خارجه پاکستان حضور داشت، گفت: «ما در گذشته بارها از پاکستان خواستیم که به رهبران طالبان پناه ندهد. اما اکنون حکومت فعلی در کنار دیگر گروه‌ها به تی‌تی‌پی نیز پناه داده و تهدیدی برای پاکستان ایجاد کرده است.» این فعال حقوق زنان با انتقاد از اعمال محدودیت‌های گسترده‌ی حکومت فعلی علیه زنان و دختران گفت: «نظام کنونی به زنان اجازه می‌دهد گدایی کنند، اما اجازه نمی‌دهد کار کنند.» قابل ذکر است که نشست امنیتی مونیخ روز (شنبه، ۲۷ دلو) با اشتراک وزیران خارجه شماری از کشورها برگزار شد. قرار است این نشست برای دو روز ادامه داشته باشد. در کنفرانس امنیتی مونیخ در سال گذشته، وزیران خارجه ۱۲ کشور در بیانیه‌ای مشترک گفتند که حکومت فعلی با حذف زنان از جامعه و تصمیم‌گیری‌های سیاسی، آینده افغانستان را به خطر انداخته‌ است. همچنین پیشتر هم وزیران خارجه زن ۱۷ کشور جهان، خواستار لغو احکام و قوانین امر به معروف و نهی از منکر شدند. آنان در بیانیه‌ای مشترک که روز شنبه ۲۷ دلو‌ منتشر شد، از نقض فزاینده حقوق بشر در افغانستان ابراز نگرانی کردند و گفته‌اند افغانستان سرکوب‌گرترین کشور برای زنان است.

ادامه مطلب


9 ماه قبل - 270 بازدید

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه‌ی ایالات متحده‌ی آمریکا می‌گوید که لغو فوری محدودیت‌های حکومت سرپرست علیه زنان و دختران در افغانستان، یک امر ضروری است. آقای بلینکن با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود به مناسبت دو سالگی تصمیم حکومت فعلی برای ممنوعیت تحصیل زنان و دختران افغانستان در دانشگاه‌ها و منع کار زنان در سازمان‌های غیردولتی، به این تصمیم واکنش نشان داده و از آن به شدت انتقاد کرده است. وزیر امور خارجه‌ی آمریکا تاکید کرد که زنان و دختران افغانستان، ستون اصلی برای ساختن افغانستانی باثبات‌تر، صلح‌آمیزتر و شکوفاتر هستند. او از مسوولان حکومت فعلی خواسته است تا فوراً این دستورات و محدودیت‌های ناعادلانه بر حقوق زنان و دختران را لغو کنند. آقای بلینکن نیز در پیام خود به اهمیت مشارکت زنان در توسعه‌ی افغانستان و نقش آن‌ها در ایجاد صلح و پیشرفت پایدار اشاره کرد و خواستار بازگشت حقوق زنان و دختران به جامعه‌ی افغانستان شده است. وی در حالی این اظهارات را مطرح می‌کند که فشارهای بین‌المللی بر حکومت فعلی برای لغو این محدودیت‌ها همچنان ادامه دارد. قابل ذکر است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوباره بر افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب منع کردند و سپس درهای دانشگاه‌ها را نیز به‌روی دختران بستند. حکومت فعلی در تازه‌ترین اقدام، تحصیل دختران در انستیتوت‌های طبی را نیز منع کرده‌ است و به این ترتیب دختران را به‌صورت کامل از دسترسی به آموزش رسمی محروم کرده است.

ادامه مطلب


9 ماه قبل - 177 بازدید

رینا امیری، نماینده‌ی ویژه آمریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان از مردان افغانستان در داخل و خارج از کشور خواسته است که در کنار همسر، دختران و خواهران خود ایستاده و از آینده‌ای امیدوارانه و قابل دوام برای افغانستان حمایت کنند. خانم امیری در نامه‌ی سرگشاده در دومین سال ممنوعیت تحصیل دختران در دانشگاه‌ها و کار زنان در نهادهای غیردولتی گفته است که جهان در مورد زنان و دختران افغانستان با آزمون مواجه است. او هشدار داده است که اگر جهان زنان و دختران افغانستان را رها کند، حقوق زنان و دختران در همه جا، بسیار فراتر از افغانستان، به خطر می‌‌افتد. وی به این باور است که زنان و دختران افغانستان در نهایت پیروز خواهند شد و این اولین باری نیست که آنان در تاریخ افغانستان با شکست مواجه می‌شوند. رینا امیری در بخشی از نامه‌اش تاکید کرده است که برای اطمینان از برتری زنان و دختران افغانستان، باید به‌طور جمعی از آنان حمایت شود. نماینده‌ی ویژه آمریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان گفت که مردان افغانستان در داخل و خارج از کشور باید در کنار همسران، دختران و خواهران خود (زنان افغانستان) بایستند تا از آینده‌ای امیدوارانه و قابل دوام برای کشور حمایت کنند. همچنین او در بخشی از نامه‌اش نوشته است که جامعه‌ی بین‌المللی نیز باید به اولویت دادن به حقوق بشر، به‌ویژه حقوق زنان و دختران، در هر گونه تعامل با حکومت فعلی ادامه دهد. این مقام آمریکایی گفت که پیشرفت در بهبود روابط دیپلماتیک و اقتصادی باید به‌طور معناداری با اقدامات مشخص برای معکوس کردن سیاست‌‌های افراطی که زنان و دختران را هدف قرار می‌دهد مرتبط باشد. او نوشته است: «تا زمانی که رویاهای زنان و دختران افغان کم‌رنگ شود، افغانستان در تاریکی خواهد ماند. راه طولانی خواهد بود، اما ناامیدی و دست کشیدن یک گزینه نیست.» این در حالی است که حکومت سرپرست طی سه سال اخیر محدودیت‌‌های شدید بر حقوق و آزادی‌های زنان و دختران افغانستان وضع کرده است. در حال حاضر زنان و دختران حق آموزش، کار و آزادی گشت‌وگذار را ندارند. حکومت فعلی در تازه‌ترین تصمیم خود آموزش طبی را برای زنان و دختران منع کرده که این تصمیم می‌تواند تأثیر مخربی بر دسترسی زنان و دختران به خدمات بهداشتی و درمانی داشته باشد.

ادامه مطلب


12 ماه قبل - 474 بازدید

سازمان مشارکت جهانی برای آموزش اعلام کرده است که حکومت سرپرست با بستن مکاتب بالاتر از صنف شش و دانشگاه‌ها به روی دختران افغانستان، آینده آنان را دزدیده‌ است. این سازمان امروز (دوشنبه، ۲ میزان) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که دختران افغانستان سه سال فرصت یادگیری را از دست داده‌اند. سازمان مشارکت جهانی برای آموزش تاکید کرد که سه سال از محرومیت دختران افغانستان از مکاتب بالاتر از صنفش و تحصیلات عالی می‌گذرد. این در حالی است که وزارت معارف حکومت سرپرست، در بیست‌وهفتم سنبله سال ۱۴۰۱ با پخش اطلاعیه‌ای از دانش‌آموزان پسر و آموزگاران مرد در افغانستان دعوت کرد تا به مدارس و مکاتب برگردند. وزارت معارف هیچ اشاره‌ای به بازگشت دانش‌آموزان دختر و آموزگاران زن به مکاتب نکرده بود. از آن زمان تا اکنون مکاتب بالاتر صنف ششم بسته است و دختران اجازه رفتن به دانشگاه را هم ندارند. باید گفت که محدودیت‌‌های حکومت فعلی، باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. سازمان ملل متحد و جامعه‌ی جهانی در سه سال اخیر بارها خواستار لغو ممنوعیت حق آموزش و کار زنان در افغانستان شده‌اند، اما حکومت سرپرست تا اکنون به این خواست‌ها اعتنا نکرده است. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. همچنین به تازگی، قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی حتا صدای زنان را «عورت» عنوان کرده است. بخش زنان سازمان ملل پیش از این نیز گفته بود که محدودیت‌ها بر زنان تاثیر مخربی بر زندگی آنان در افغانستان داشته است.

ادامه مطلب