منابع محلی از ولایت هرات میگویند که یک دختر جوان در این ولایت از سوی پدرش به شکل فجیع به قتل رسیده است. دستکم دو منبع از نزدیکان این دختر امروز (پنجشنبه، ۲۷ جدی) با تایید این رویداد گفتهاند که یک دختر جوان عصر روز گذشته در ولسوالی چشتشریف هرات از سوی پدرش با «سلاح سرد» به شکل فجیع به قتل رسیده است. منبع دلیل و انگیزهی این قتل را خشونت خانوادگی عنوان کرده است. منبع در مورد هویت و سن این دختر جوان معلومات نداده است. همچنین مسوولان محلی در ولایت هرات تا اکنون در این باره چیزی نگفتهاند. حدود یک هفته پیش نیز یک زن جوان از سوی شوهرش در ولسوالی اوبه هرات به قتل رسیده بود. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
برچسب: #خشونت
منابع محلی از ولایت میدانوردک میگویند، دختر جوانی که قصد ازدواج با انتخاب خودش را داشت، توسط برادرش به شکل فجیع به قتل رسیده است. دستکم دو منبع به رسانه گوهرشاد گفتهاند که این دختر در ولسوالی حصهاول بهسود ولایت میدانوردک روز (پنجشنبه، ۲۰ جدی) پس از آنکه قصد داشت با پسر مورد علاقهاش ازدواج کند، توسط برادرش به قتل رسید. منبع تاکید کرد که این دختر سهیلا نام داشت و پس از مشاجره لفظی با عبدل احمد، برادرش به ضرب چاقو به قتل رسیده است. مسوولان حکومت محلی در ولایت میدانوردک تا اکنون در مورد این رویداد ابراز نظر نکردهاند. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
منابع محلی از ولایت خوست میگوید که یک مرد دو برادر و خانم برادرش را با شلیک گلوله به قتل رسانده است. دستکم دو منبع امروز (پنجشنبه، ۲۰ جدی) به رسانه گوهرشاد گفتهاند که این رویداد در منطقه توتاک از مربوط به ولسوالی باک ولایت خوست رخ داده است. منبع تاکید کرد که این حادثه پس از چاشت روز گذشته اتفاق افتاده است. منبع افزود که این مرد، مشکل روانی داشته و به همین دلیل دست اقدام به این کار خشونتآمیز زده است. مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت خوست تا اکنون در این مورد اظهار نظر نکردهاند. همچنان مسوولان جزییات ندادهاند که پس از آنکه این مرد دو برادر و یک خانم برادرش را به قتل رساند، بازداشت شده است یا خیر. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
منابع محلی از ولایت هلمند میگویند که یک مرد در شهر لشکرگاه، مرکز این ولایت زنش را بهدلیل «دستپخت بد» لتوکوب کرده و به قتل رسانده است. دستکم دو منبع به رسانه گوهرشاد گفتهاند که این رویداد حوالی ساعت ۱۱:۰۰ (دوشنبهشب، ۱۷ جدی) در روستای «صافیها» از مربوطات شهر لشکرگاه رخ داده است. منبع تاکید کرد که این زن به دلیل جراحات در شفاخانه بستری شده بود، اما حوالی ساعت ۹:۰۰ صبح روز گذشته براثر جراحات وارده، جان باخت. هویت این زن تا اکنون روشن نیست. همچنین منبع در مورد اینکه از این زن چند فرزند به جامانده است، جزییات نداده است. مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت هلمند نیز تا اکنون در این مورد اظهارنظر نکردهاند. همچنین منابع از ولایت هرات از قتل یک زن ۲۵ساله به دست شوهرش در ولسوالی اوبه خبر میدهند. منبع میگوید که این زن (یکشنبهشب، ۱۶ جدی) در روستای «پلواری» ولسوالی اوبه توسط شوهرش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. منابع انگیزهی این قتل را مشکلات خانوادگی میخوانند. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
منابع محلی از ولایت بدخشان میگویند که یک پسر جوان در این ولایت مادرش را با ضربات چاقو و به شکل بسیار فجیع به قتل رسانده است. احسان الله کامگار، سخنگوی فرماندهی پولیس ولایت بدخشان نیز با تایید این قتل گفته است که این رویداد حوالی شام روز گذشته (دوشنبه، ۱۷ جدی) در روستای «مومنآباد» از مربوطات ولسوالی کشم این ولایت رخ داده است. آقای کامگار تاکید کرده است که این جوان با استفاده از چاقو مادرش را به شکل بسیار فجیع به قتل رسانده است. سخنگوی پولیس بدخشان افزوده است که این پسر جوان سپس از انجام قتل، از ساحه متواری شده است. وی در ادامه گفت که قاتل توسط نیروهای پولیس بدخشان از ولسوالی کشم بازداشت شده است؛ اما هنوز علت و انگیزهی این قتل مشخص نیست. او میگوید که این پسر جوان تحت نظارت نیروهای پولیس این ولایت قرار دارد و تحقیقات در مورد انگیزه و چگونگی قتل جریان دارد. همچنین سخنگوی پولیس ولایت بدخشان در مورد هویت این پسر جوان جزییات ارائه نکرده است. باید گفت که تا اکنون مشخص نیست که از این زن چند فرزند دیگر بهجا مانده و خودش چند ساله بوده است. این زن در حالی توسط پسرش به قتل میرسد که بر اساس گزارشها، دستکم پنج زن در دو ماه اخیر توسط اعضای خانواده از جمله پدر، برادر و پسرشان به قتل رسیدهاند. این پنج رویداد در ولایتهای بغلان، فاریاب، هرات و بادغیس رخ داده و در آن، زنان به صورت بیرحمانهای توسط اقارب نزدیکشان به قتل رسیدهاند. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
وزارت امور داخله ایران درتازهترین مورد اعلام کرده است که در سه سال گذشته حدود سه میلیون مهاجر افغانستانی از این کشور اخراج شدهاند. نادریار احمدی، رییس مرکز امور مهاجران وزارت داخله ایران در مجلس شورای اسلامی گفته است که شرایط دشوار در افغانستان باعث شده تا مهاجران اخراجشده دوباره وارد ایران شوند. آقای احمدی تاکید کرد که نیروهای امنیتی ایران در تلاش برای اخراج مجدد پناهجویان هستند که به صورت غیرمجاز وارد ایران شدهاند. رییس مرکز امور مهاجران وزارت امور داخلهی ایران افزوده است، مهاجران اهل افغانستان که در گذشته در این کشور زندگی کردهاند، از برخی امتیازات در ایران بهرهمند میشوند. او با اشاره به دانشآموختهگان افغانستان در ایران گفته است که حدود ۷۰۰ داکتر متخصص در میان این فارغان حضور دارند. وی در ادامه گفته است که دسته دوم، مهاجرانی هستند که به دلیل شرایط جنگی در افغانستان به ایران مهاجرت کردهاند. نادریار احمدی تاکید کرده است که شماری از کارفرمایان ایرانی با تخلف از قانون کار، مهاجران را به خدمت گرفتهاند و آنان امروز خود را «صاحب حق» میگیرند و حاضر به خروج از ایران نیستند. او گفت: «ما تلاش داریم تا از طریق مذاکره با کارفرمایان ایرانی و همچنین ایجاد محدودیت برای اتباع غیرمجاز این موضوع را مدیریت کنیم». رییس مرکز امور مهاجران وزارت داخله ایران در مجلس شورای اسلامی گفته است که در حال حاضر روزانه حدود سه تا چهار هزار نفر بهطور قانونی وارد ایران میشوند و به دلیل نامناسب بودن شرایط مرزی، برخی افراد بهگونه غیرقانونی به ایران میآیند. او در ادامه ابراز امیدواری کرده است که با تغییرات در شرایط مرزی آمار ورود این افراد کاهش یابد. این مقام ارشد مهاجرتی جمهوری اسلامی گفته است در سه سال گذشته سالانه حدود یک میلیون مهاجر فاقد مدرک از ایران اخراج شدند که تقریبا نصف از آنها بهطور داوطلبانه این کشور را ترک کردهاند. ایران همواره شهروندان مهاجر افغانستان را بهطور اجباری از این کشور اخراج کرده و این روند پس از تسلط حکومت سرپرست افزایش یافته است.
بخش سازمان ملل متحد در ژنیو درتازهترین مورد اعلام کرده است که نزدیک به ۴۰۰ میلیون کودک، زیر پنج سال در خانههای خود با خشونت روبرو هستند. این سازمان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود گفته است که هیچ کودکی نباید از جایی که قرار است احساس امنیت کند، بترسد. باید گفت که پس از حاکمیت دوبارهی حکومت سرپرست در افغانستان شماری زیادی از کودکان و به ویژه دختران قربانی ازدواجهای اجباری و زیرسن شدهاند. در ماه عقرب سال روان خورشیدی، برنامه جهانی غذا گزارش داده بود که برخی خانوادهها در افغانستان به دلیل فقر و گرسنگی شدید، دختران خردسال خود را به ازدواج میدهند. این سازمان با انتشار ویدیویی در شبکه اجتماعی ایکس خود، این وضعیت را «داستانی دلخراش» برای برخی از خانوادهها در افغانستان توصیف کرده است. برنامه جهانی غذا، خشکسالیهای پیدرپی و بحران اقلیمی را از عوامل اصلی گسترش فقر در افغانستان میداند. در همین حال، براساس آمارهای ملل متحد در سال ۲۰۲۵ میلادی، بیش از ۱۲میلیون کودک در افغانستان نیازمند کمکهای بشردوستانه، بهشمول خدمات بهداشتی، غذا و آموزش هستند. قابل ذکر است که پس از روی کار آمدن دوبارهی حکومت سرپرست در افغانستان، زندگی در این کشور به شدت متأثر شده و دختران بالاتر از صنف شش از رفتن به مکتب محروم شدهاند. حکومت فعلی در تازهترین اقدام، تحصیل دختران در انستیتوتهای طبی را نیز منع کرده است و به این ترتیب دختران را بهصورت کامل از دسترسی به آموزش رسمی محروم کرده است.
وقتی دورهای از زندگییک جامعه با رویدادهای دشوار و ویرانگر سپری میشود که اثرات بد آن برای کل آن نسل برجای میماند، به آن ترومایا آسیب جمعی ( به عبارت دیگر ترومای مشترک) میگویند. ما انسانها وقتی رویدادهای مثبتیا منفی را با هم تجربه میکنیم با خاطرات مشترک آن تجربه بهیکدیگر متصل میشویم. برای مثال زندگی همهی ما تحت تاثیر جنگها، انفجارات، ویروس کرونا و سایر مواردی که به خاطر میآورید تغییر کرده است. مهم نیست که چه کسی و در چه جایگاهی بوده اید، در هر صورت نمیتوانستید از تاثیرات بد این اتفاقات کاملا ایمن باشید. با درک واکنش هر جامعه نسبت به تجربیات تلخ گذشته میفهمیم که طرز فکر و زندگی ما چگونه ممکن است در نتیجهی رویدادهای گوناگون تغییر کند. ترومایا آسیب جمعی به معنای شرایط بد روحی و روانی در گروهی از انسانهاست که در پاسخ به حادثهی تلخ مشترکی رخ میدهد. با استناد به تحقیقی که در 2018 در نشریهی پیشگامان روانشناسی به چاپ رسید: " ترومای جمعی فرایندی روانشناختی، اجتماعی و پویا میباشد که در درجهی اول به ساخت مفهومی جدید منجر میشود". به عبارت دیگر ترومای جمعی رویدادی است که باعث میشود افراد گروه به درک و تصوری مشترک از رویداد آسیبزا برسند. خبر خوب این است که این چالشها ازیک نظر عاملی برای رشد و تغییرات مثبت نیز هستند. همانطور که آسیبها در سطح فردی باعث رشد و فهم ما از مسائل میشوند جوامعی که در برخورد با تروما از خود سازگاری بیشتری نشان میدهند شانس بیشتری برای رشد نیز خواهند داشت. دلایل اصلی ترومای جمعی: هر رویداد تلخی که گروه بزرگی از انسانها تجربه میکنند، مشاهده میکنند ویا تحت تاثیر آن قرار میگیرند ممکن است باعث ترومای جمعی شود. چنین تجربیاتی اغلب باعث افزایش سرعت تغییرات در سیاست، احساسات ملی و حتی تصمیمات شخصی افراد مانند بچه دار شدن ویا نشدن میشود؛ چرا که به عقیدهی موریس هولباخ، فیلسوف و روانشناس فرانسوی، حافظهی انسان معمولا در بافت جمعی عمل میکند، اتفاقاتی که در طول تاریخ رخ میدهند چه شامل ترومای جمعی باشند که نباشند در حافظهی جوامع باقی میمانند و شخصیت اجتماعی افراد آن جوامع را شکل میدهند. خاطرهی این رویدادها مدتها پس از خود آسیب، در حافظهی جمعی ما زنده میمانند و در نحوهی زندگی افراد، تصمیماتی که میگیرند و ارزشهای که برای مسائل قائل میشوند تاثیر میگذارد. در ادامه چند نمونه از رویدادهای که باعث آسیب جمعی میشوند را لیست میکنیم: جنگ و اشغالگری حملات تروریستی رکود اقتصادی نسل کشی و آزار و اذیتهای مذهبی آسیبهای نژادی، تبعیضهای جنسیتی و طبقاتی کشتارهای دسته جمعی طوفان، سیل ، زلزله و سایر بلایای طبیعی مثال ترومای جمعی و درک تجربهی جمعی بدون دیدن آن از نزدیک و صرفا بصورت انتزاعی میتواند دشوار باشد. برای این منظور نگاهی به چند نمونهی واقعی از آسیبهای تاریخی که نسلها را تحت تاثیر قرار داده اند می اندازیم: رکود بزرگ: در دههی 1930 شدیدترین رکود تاریخ مدرن امریکا بود. بسیاری از ما به تاثیر روانی این تجریه در نسلهای پیشین آگاهی داریم. " کودکان دوران افسردگی" با توجه به خاطرات بد خود از دوران رکود به طور مشهودی به ثبات اهمیت میدهند و همچنین افرادی مدبر و انعطاف پذیر اند. هولوکاست: آزار و اذیت و نسل کشی، که یهودیان اروپا به دست حزب نازی تجربه کرده اند تاثیری بر جای گذاشت که تا نسلها ادامه داشت. تحقیقات بر روی بازماندگان هولوکاست نشان داد که علائم اختلال اضطراب پس از سانحه ویا PTSD و کاهش احساس رفاه چندین دهه ادامه داشت. و با وجود تاثیرات منفی حادثهی هولوکاست باعث افزایش احساس همبستگی و تعلقات مذهبی در میان جمعیتیهودی شد. ویروس کرونا: تروماهای جمعی به خاطر وسعت تاثیر گذاریشان ازیکدیگر متمایز میشوند، اما به ندرت حادثهی رخ میدهد که در کل جهان تاثیر بگذارد. همهگیری ویروس کرونا یکی از آن دسته حوادثیک مرتبهی در یک قرن بود. این بیماری همهگیر باعث افزایش احساس اضطراب و ترس در میان جمعیت جهان شد. قرنطینههای طولانی باعث افزایش احساس انزوا، افسردگی، اضطراب و خشم در بزرگسالان و کودکان شد. اما برخی تحقیقات نشان میدهند که برخی مؤلفههای مثبت مانند: خودآگاهی، همدلی، اعتماد، مدیریت اضطراب و توانایی حل مشکل در طول همه گیری این ویروس تقویت شدند. آثار ترومای جمعی در سلامت روان: آثار ترومای جمعی ممکن است به زندگی روزمرهی ما نفوذ کند؛ اگر نتوانیم آنها را شناسایی کنیم در بهبود این تاثیرات نیز ناتوان خواهیم بود که موارد زیر مثالهای از مشکلات سلامت روان هستند که در نتیجهی ترومای جمعی افزایش مییابند: پریشانی روانی اختلالات اضطرابی عزت نفس پایین بحران موجودیت بیگانه هراسی مشکلات تربیتی و نسلی بی اعتمادی و خشونت در نسخۀ بعدی این مقاله به توضیح مفصل هر یک موارد اخیر و راهبردهای درمانی خواهیم پرداخت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»
منابع محلی از ولایت کنر میگویند یک دختر و پسر جوان در ولسوالی «چپه دره»ی این ولایت به اتهام «روابط نامشروع» به شکل فجیع به قتل رسیدهاند. دستکم دو منبع با تایید این رویداد به رسانه گوهرشاد گفتهاند که این قتل حوالی ظهر روز (سهشنبه، ۴ جدی) در روستای «وطلی» از مربوطات ولسوالی چپه دره ولایت کنر رخ داده است. منبع تاکید کرده است که این دو جوان از سوی خانوادهی دختر به شکل بسیار فجیع به قتل رسیدهاند. منبع افزود که پس از این رویداد، خانوادهی پسر برای بررسی موضوع به خانهی دختر رفتند و میان دو خانواده درگیری رخ داد که براثر آن یک نفر دیگر هم به شدت زخمی شده است. جزییات این رویداد تا اکنون بهطور کامل روشن نشده است و مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت نیز تا هنوز در این مورد اظهارنظر نکردهاند. یک دختر و پسر در ننگرهار به قتل رسیدند یک دختر و پسر در ننگرهار به اتهام داشتن «رابطهی نامشروع» کشته شدند یک زن توسط شوهرش در غزنی به قتل رسید این در حالی است که حدود یک ماه پیش نیز یک دختر و پسر در رویداد مشابه در ولسوالی درهنور ننگرهار تیرباران شده بودند. گفتنی است که قتلهای ناموسی هرازگاهی در ولایتهای مختلف از شهروندان قربانی میگیرد. در کنار این موارد، پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست اعلام کرده است که نیروهایش در ولایت لوگر پس از دریافت شکایات مردمی، یک زن و یک مرد را به اتهام «ترویج فحشا» بازداشت کردهاند. وزارت امر به معروف امروز (یکشنبه، ۲ قوس) با نشر اعلامیهای حساب کاربری ایکس خود نوشته است که زن بازداشتشده از طریق تماسهای تلفنی، جوانان را به اعمال غیراخلاقی و فحشا تشویق میکرد. در اعلامیه آمده است، این زن همراه با یکی از جوانانی که با او در ارتباط بوده، بازداشت شده و تحت بازجویی قرار دارد. وزارت امر به معروف جزئیات بیشتری دربارهی هویت افراد بازداشتشده منتشر نکرده است. قابل ذکر است که نیروهای وزارت امر به معروف و نهی از منکر پیشتر نیز در بسیاری از ولایتهای کشور، زنان، دختران و جوانان را به اتهامهای مختلف، از جمله روابط جنسی خارج از ازدواج و فرار از منزل، بازداشت کردهاند. در بسیاری از موارد، بازداشتشدگان در پروندههای مشابه، یا با قید ضمانت آزاد شدهاند و یا هم در ملاءعام شلاق خورده و به حبس محکوم شدهاند.