رسانههای محلی گزارش دادهاند که یک دختر هفت ساله در ولایت هرات به شکل فجیع به قتل رسیده است. رسانهها گزارش دادهاند که جسد این کودک روز (سهشنبه، ۳ میزان) در حالی از ناحیه یازدهم شهر هرات یافت شده است که دستوپاهایش قطع شده است. در گزارش آمده است که این کودک دختر حدود سه روز پیش ناپدید شده و روز گذشته جسدش از ناحیه یازدهم شهر هرات پیدا شده است. در ادامه آمده است که افراد ناشناس گلوی این کودک هفت ساله را بریده و دستوپاهایش را قطع کردهاند. تا اکنون دلیل و انگیزه این رویداد مشخص نشده است. مسوولان محلی در هرات نیز در این مورد چیزی به رسانهها نگفتهاند. این در حالی است که چندی پیش یک کودک در ولایت نیمروز بهگونه فجیع به قتل رسیده بود. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایات غربی افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
برچسب: کودکان
سرخکان نوعی عفونت سیستم تنفسی است که توسط یک ویروس RNA از خانواده پارامیکسوویریده ایجاد میشود. سرخکان یکی از بیماریهای بسیار مسری است که بهخصوص در میان کودکان شایع است و میتواند به سرعت در جامعه گسترش یابد. این بیماری باعث تب، بثورات قرمز، سرفه و آبریزش چشم میشود و در برخی افراد ممکن است عوارض جدی ایجاد کند. این بیماری با استفاده از واکسیناسیون قابل پیشگیری است و واکسن سرخکان به عنوان بهترین راهحل برای جلوگیری از شیوع و ابتلا به این بیماری شناخته شده است. در دوران پیش از تولید واکسن، سرخکان یکی از علل عمده مرگومیر کودکان بود، اما امروزه با واکسیناسیون گسترده این بیماری تا حد زیادی کنترل شده است. با این حال، در مناطقی که دسترسی به واکسن محدود است، همچنان شاهد شیوع بیماری هستیم که این موضوع نشاندهنده اهمیت پیشگیری از طریق واکسن است. علائم سرخکان علائم سرخکان معمولاً ۱۰ تا ۱۴ روز پس از قرار گرفتن در معرض ویروس ظاهر میشوند. این علائم اولیه شامل تب، سرفه خشک، آبریزش بینی و گلودرد هستند. همچنین، چشمهای فرد مبتلا ممکن است قرمز و ملتهب شود (التهاب ملتحمه) که این علامت نیز نشانهای از شروع بیماری است. پس از چند روز از شروع این علائم اولیه، بثورات پوستی ظاهر میشود. این بثورات بهصورت لکههای بزرگ و مسطح قرمز هستند که ابتدا روی صورت و سپس بهتدریج به سایر قسمتهای بدن مانند بازوها، قفسه سینه، پشت، رانها، ساق پا و پاها پخش میشوند. این بثورات پوستی اغلب به یکدیگر متصل شده و ظاهری لکهدار به پوست میدهند. در این دوره، تب ممکن است به شدت افزایش یابد و به 40 تا 41 درجه سانتیگراد برسد. شناخت سریع این علائم برای جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری و آغاز اقدامات درمانی مناسب بسیار حائز اهمیت است. مراحل عفونت عفونت سرخکان طی ۲ تا ۳ هفته کامل میشود و به مراحل مختلفی تقسیم میشود. در مرحله نهفتگی که ۱۰ تا ۱۴ روز اول پس از عفونت است، ویروس در بدن پخش میشود و هنوز علائم ظاهری ندارد. در این مرحله، بیمار ممکن است بهظاهر سالم به نظر برسد اما همچنان ناقل ویروس باشد. در مرحله بعد، علائم غیر اختصاصی شامل تب خفیف، سرفه مداوم، آبریزش بینی، التهاب چشمها و گلودرد ظاهر میشود که این وضعیت نسبتاً خفیف است و ممکن است ۲ تا ۳ روز ادامه یابد. سپس، بیماری به مرحله حاد میرسد و بثورات پوستی ظاهر میشوند. این مرحله، بیماری حاد نام دارد که همراه با افزایش شدید تب و بروز بثورات است. مرحله بهبودی زمانی آغاز میشود که بثورات بهتدریج از صورت و سپس از بدن محو میشوند. هرچند سایر علائم مانند سرفه ممکن است تا چند روز یا حتی هفتهها ادامه یابد. دوره انتقال ویروس فرد مبتلا به سرخکان میتواند ویروس را به مدت هشت روز به دیگران منتقل کند؛ از چهار روز قبل از ظاهر شدن بثورات پوستی تا چهار روز پس از بروز بثورات. در این دوره، فرد بسیار مسری است و میتواند بیماری را به سرعت به دیگران انتقال دهد، بهخصوص اگر در محیطهای بسته یا جمعهای بزرگ حضور داشته باشد. این موضوع بهویژه در مدارس، مهدکودکها و سایر مکانهایی که کودکان بهصورت گروهی در آن حضور دارند، نگرانکننده است. به همین دلیل، توصیه میشود که در صورت مشاهده علائم اولیه سرخکان، فرد بیمار از حضور در محیطهای عمومی خودداری کرده و قرنطینه شود. همچنین اعضای خانوادهای که واکسن سرخکان دریافت نکردهاند یا در معرض ویروس قرار گرفتهاند، باید اقدامات پیشگیرانهای مانند ایزوله کردن فرد بیمار را انجام دهند تا از گسترش بیماری جلوگیری کنند. عوارض سرخکان سرخکان میتواند در افرادی که سیستم ایمنی ضعیف دارند یا به دلایل مختلف مانند سوءتغذیه دچار ضعف هستند، منجر به عوارض جدی شود. این عوارض شامل کوری، التهاب مغز (آنسفالیت)، اسهال شدید، عفونت گوش و ذاتالریه میشود. در موارد شدید، این عوارض میتوانند منجر به مرگ شوند. نوزادان و کودکان کوچک، بهخصوص آنهایی که واکسن دریافت نکردهاند، بیشترین آسیبپذیری را در برابر عوارض سرخکان دارند. همچنین، افراد مبتلا به بیماریهای مزمن یا کسانی که بهطور طبیعی سیستم ایمنی ضعیفی دارند، در معرض خطر بالاتری برای تجربه عوارض این بیماری هستند. توجه به این نکته ضروری است که حتی افرادی که دوره اولیه سرخکان را بهظاهر بهخوبی پشت سر میگذارند، ممکن است در آینده با عوارض جانبی دیرهنگام مواجه شوند. تشخیص و آزمایشات تشخیص سرخکان معمولاً از طریق بررسی علائم بالینی و معاینه فیزیکی صورت میگیرد. پزشک با بررسی دقیق بثورات و پرسیدن سوالاتی در مورد تاریخچه تماس با افراد مبتلا میتواند به تشخیص بیماری برسد. با این حال، برای تأیید نهایی تشخیص، ممکن است پزشک آزمایشهای خاصی مانند آزمایش خون، نمونهبرداری از ترشحات بینی و گلو یا نمونهبرداری از ادرار را تجویز کند. این آزمایشها به شناسایی ویروس سرخکان در بدن کمک میکنند و بهویژه در مواردی که علائم بیماری شبیه به سایر عفونتهای ویروسی باشد، ضروری است. انجام این آزمایشها در محیطهای پزشکی پیشرفته امکانپذیر است و نتایج آن میتواند در مدت کوتاهی به پزشک ارائه شود تا بر اساس آن، اقدامات درمانی و پیشگیرانه لازم صورت گیرد. درمان سرخکان هیچ درمان خاصی برای سرخکان وجود ندارد و ویروس باید دوره خود را طی کند که معمولاً حدود ۱۰ تا ۱۴ روز به طول میانجامد. با این حال، مدیریت علائم میتواند به تسکین بیمار کمک کند. برای کاهش تب و درد، پزشکان معمولاً داروهایی مانند ایبوپروفن یا پاراستامول تجویز میکنند. همچنین، استراحت کافی و مصرف مایعات زیاد به حفظ سلامت عمومی بدن و جلوگیری از کمآبی کمک میکند. غرغره کردن با آبنمک نیز میتواند به تسکین گلودرد کمک کند. اگر فرد دچار حساسیت به نور باشد، اجتناب از نور شدید نیز توصیه میشود. برای جلوگیری از سرایت ویروس به دیگران، فرد بیمار باید در خانه بماند و از تماس با دیگران خودداری کند تا زمانی که دوره بیماری کامل شود. پیشگیری بهترین راه برای جلوگیری از سرخکان، دریافت واکسن سرخکان است. واکسیناسیون از دوران کودکی شروع میشود و این واکسن بهطور معمول در دو دوز به کودکان تزریق میشود. همچنین، افرادی که واکسن دریافت نکردهاند و در معرض سرخکان قرار دارند، باید بهسرعت واکسینه شوند تا از گسترش بیماری جلوگیری شود. واکسیناسیون نقش مهمی در کاهش شیوع سرخکان در سطح جامعه دارد و میتواند از بروز اپیدمیهای بزرگ جلوگیری کند. نویسنده: داکتر معصومه پارسا
یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد میگوید که در سال جاری میلادی بیش از ۳۴۳ هزار کودک در افغانستان برای درمان سوءتغذیه حاد بستری شدند. یونیسف این آمار را امروز (یکشنبه، ۱ میزان) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود اعلام کرده است. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد تاکید کرد که «غذای درمانی» برای درمان سوءتغذیه حاد کودکان حیاتی است و یونیسف تنها نهاد فراهمکنندهی این نوع غذا برای کودکان در افغانستان است. قابل ذکر است که پیش از این برنامه جهانی غذا اعلام کرده بود که حدود چهار میلیون کودک، نوزاد و مادر شیرده در افغانستان به سوءتغذیه مبتلا هستند. افزایش میزان فقر در میان خانوادهها، عدم تغذیه مناسب و کاهش دسترسی به خدمات صحی در افغانستان از عوامل اصلی ابتلای کودکان به سوءتغذیه گفته میشود.
مسوولان جمعیت هلال احمر افغانی میگویند که ۱۴ هزار کودک دچار به بیماری سوراخ قلب در افغانستان وجود دارد. عبداللطیف ثابت، معاون عملیاتی سکرترجنرال هلال احمر گفته است که از این تعداد، هفت هزار کودک دارای بیماری قلبی پیچیده هستند که امکان درمان آنها در شفاخانههای داخلی کشور وجود ندارد و حدود هفت هزار کودک دیگر از بیماران سوراخ قلب در یازده شفاخانه داخلی کشور، بر اساس نوبت، تحت درمان قرار دارند. آقای ثابت تاکید کرد: «۱۴ هزار کودک دچار به بیماری سوراخ قلب نزد این وزارت ثبت شدهاند که از این میان، ۷ هزار مورد آن پیچیده است و امکان درمان آنها در داخل کشور وجود ندارد و باید به هند یا آلمان فرستاده شوند.» وی از موسسات داخلی و بینالمللی، بازرگانان، صنعتکاران و شخصیتهای دارای امکانات درخواست کرد که به این اداره کمکهای خود را ادامه دهند. او گفت: «هموطنان، تاجران ملی، تصدیها و اتحادیههای مختلفی که در افغانستان فعالیت دارند، به اندازهای که میتوانند با ما همکاری کنند. هرچه همکاری بیشتری باشد، ما میتوانیم بهتر کار کنیم.» همچنین مدثر همراز، سخنگوی جمعیت هلال احمر افغانی اعلام کرد که این نهاد در بخشهای مختلفی از جمله گردآوری گداها در سطح کشور، ارائه کمکهای بشری و نقدی به آسیبدیدگان رویدادهای طبیعی و غیر طبیعی، پشتیبانی از خانوادههای بیبضاعت، زنان بیوه، کودکان یتیم و سایر فعالیتهای بشردوستانه؛ اقدامهای زیادی انجام داده است. آقای همراز گفت: «در سراسر کشور ۱۱۶ هزار و ۲۵۹ گدا گردآوری شدهاند که از این تعداد، پنج و هزار ۳۰۰ خانواده شامل ۳۰ هزار و ۵۴۳ نفر مستحق شناخته شدهاند و ماهانه ۵۳ میلیون و ۸۷۵ هزار و ۸۱۲ افغانی کمک نقدی از سوی جمعیت هلال احمر افغانی به آنها ارائه شده است.» بر اساس اطلاعات موجود، جمعیت هلال احمر افغانی ۹۴ سال پیش تاسیس شده و ۷۰ سال پیش از سوی کمیته بینالمللی صلیب سرخ به رسمیت شناخته شده است. این نهاد هماکنون در سراسر افغانستان چهار هزار و ۶۰۵ کارمند دارد.
پژوهشگران «دانشگاه بازل» در آزمایش جدیدی نشان دادهاند که میتوان یک مدل هوش مصنوعی را آموزش داد تا بیماری تنفسی را در نوزادان نارس تشخیص دهد. دیسپلازی برونکوپولمونری، یک مشکل تنفسی است که میتواند نوزادان نارس را تحت تاثیر قرار دهد. وقتی ریههای نوزاد در بدو تولد رشد نکرده باشند، اغلب به دستگاه تنفس مصنوعی یا اکسیژندرمانی نیاز دارند. این درمان میتواند ریههای نوزاد را کشیده و ملتهب کند و باعث ابتلا به دیسپلازی برونکوپولمونری شود. انجمن تنفس اروپا میگوید که تشخیص دادن دیسپلازی برونکوپولمونری دشوار است. آزمایشهای عملکرد ریه معمولا به یک بزرگسال نیاز دارند که بنا به درخواست خود در آزمایش شرکت کند و این کاری است که نوزادان نمیتوانند انجام دهند. بنابراین، روشهای کنونی به تجهیزات پیچیدهای برای بررسی ویژگیهای ریه نوزاد نیاز دارند. در نتیجه، دیسپلازی برونکوپولمونری یکی از معدود بیماریهایی است که معمولا با کمک یکی از علل اصلی آن، یعنی نارس بودن و حمایت تنفسی تشخیص داده میشود. شبکههای عصبی مصنوعی (ANNs) را میتوان برای تشخیص بیماری ریوی در نوزادان نارس با تحلیل الگوهای تنفسی آنها هنگام خواب آموزش داد. شبکههای عصبی مصنوعی مدلهای ریاضی هستند که برای طبقهبندی و پیشبینی استفاده میشوند. یک شبکه عصبی مصنوعی برای انجام دادن پیشبینیهای دقیق باید ابتدا با حجم زیادی از دادهها آموزش داده شود و این امر برای تشخیص دیسپلازی برونکوپولمونری مشکل ایجاد میکند. پروفسور ادگار دلگادو اکرت، استاد دپارتمان مهندسی پزشکی دانشگاه بازل و سرپرست گروه پژوهشی بیمارستان کودکان دانشگاه بازل گفت: تا همین اواخر، نیاز به حجم زیادی از دادهها مانع تحقق تلاش برای ایجاد مدلهای دقیق تشخیص بیماری ریه در نوزادان میشد زیرا ارزیابی عملکرد ریه آنها بسیار دشوار است اما یک جایگزین وجود دارد. ما میتوانیم تنفس نوزاد را هنگام خواب بررسی کنیم. این کار با یک ماسک صورت نرم و مجهز به حسگر انجام میشود که میتواند جریان هوا و حجم هوای ورودی و خروجی از بینی نوزاد را اندازهگیری کند. این تجهیزات ارزان هستند و در همه مراکز بالینی در دسترس قرار دارند. اکرت ادامه داد: چنین بررسیهایی از چندین نفس متوالی که ما آن را تنفس جزر و مدی مینامیم، میتواند مقادیر زیادی را از دادههای جریان متوالی با کیفیت خوب به دست بیاورد. ما تصمیم گرفتیم از این دادهها به منظور آموزش یک شبکه عصبی مصنوعی برای تشخیص دیسپلازی برونکوپولمونری استفاده کنیم. اکرت و همکارانش، گروهی را متشکل از ۱۳۹ نوزاد غیر نارس و ۱۹۰ نوزاد نارس که از نظر دیسپلازی برونکوپولمونری ارزیابی شده بودند، مورد بررسی قرار دادند و تنفس آنها را به مدت ۱۰ دقیقه هنگام خواب ثبت کردند. این گروه پژوهشی از ۶۰ درصد دادهها برای آموزش نحوه تشخیص دیسپلازی برونکوپولمونری به مدل هوش مصنوعی و از ۲۰ درصد دادهها برای اعتبارسنجی مدل استفاده کردند و سپس، ۲۰ درصد از دادههای باقیمانده را به مدل انتقال دادند تا بفهمند که آیا میتواند نوزادان مبتلا به دیسپلازی برونکوپولمونری را به درستی شناسایی کند. مدل هوش مصنوعی توانست برخی از موارد مشاهده شده در مجموعه دادههای آزمایشی را با دقت ۹۶ درصد طبقهبندی کند. اکرت گفت: پژوهش ما برای اولین بار یک روش جامع را برای تحلیل تنفس نوزادان ارائه میکند و به ما امکان میدهد تا تشخیص دهیم کدام نوزادان به دیسپلازی برونکوپولمونری مبتلا هستند. آزمایش غیر تهاجمی ما برای نوزاد و والدینش کمتر ناراحتکننده است. این بدان معناست که آنها میتوانند سریعتر به درمان دسترسی داشته باشند و حتی شاید یک پیشآگاهی را به دست بیاورند. این گروه پژوهشی اکنون امیدوارند که بفهمند آیا مدل هوش مصنوعی را میتوان برای آزمایش نوزادان تنها چند هفته پس از تولد، برای تحلیل عملکرد ریه و پیشبینی علائم سایر بیماریها مانند آسم مورد استفاده قرار داد.
فرزندپروری شگفتانگیز و سالم، تربیتی است که هم مادران و هم پدران را درگیر مشارکت فعال در زندگی کودک میکند. اما وقتی صحبت از فرزندپروری به میان میآید، گاهی اوقات احساس میشود که پدرها در رتبه دوم قرار دارند. به تصویر کشیدن پدران در فرهنگ عامه، کلیشه پدران را به عنوان والدینی بیکفایت، از نظر عاطفی جدا شده، والدین ثانوی که تقریبا به اندازه مادرانشان برای فرزندانشان مهم نیستند، ترویج میدهد. در نتیجه، پدران اغلب تحت فشار قرار میگیرند که وقتی صحبت از تربیت کودک میشود، در صندلی عقب بنشینند و ممکن است به دلیل مواردی مانند اعتراف به اینکه به تعویض پوشک کمک میکنند یا ابراز علاقه به گرفتن مرخصی پدری، مورد تمسخر قرار بگیرند. بنابراین در این مقاله به نقش پدر در تربیت کودک میپردازیم. از نظر علمی ثابت شده است، پدرانی که در سنین رشد کودک مشارکت فعال داشتهاند، مشکلات رفتاری کمتری دارند و از نظر اجتماعی و تحصیلی افراد بهتری هستند. نقش پدر فقط به نانآور بودن خانه محدود نمیشود و مشارکت او بر رشد کلی کودک از جمله رشد فکری، رشد نقش جنسیتی و رشد روانی تاثیر میگذارد. او میتواند به اندازه مادر مهربان و دوست داشتنی باشد. بیشتر کودکانی که رابطه صمیمی و گرمی با پدران خود دارند، تمایل دارند بزرگ شوند تا به بزرگسالانی با اعتماد به نفس بیشتر تبدیل شوند. اهمیت نقش پدر در تربیت کودک مشارکت پدر در چند دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است و به طور همزمان، نقش پدران در خانوادههایشان از تصور پدران به عنوان نانآوران دور به یک شناخت جامعتر مبنی بر اینکه آنها والدینی برابر هستند، تکامل یافته است. در زیر 4 نکتهای که باید در اهمیت پدران بدانید آورده شده است: الف: پدران درگیر، تاثیر مستقیمی بر فرزندان دارند. پدر درگیر با همه معیارهای سلامت کودک، از رشد شناختیو پیشرفت تحصیلی گرفته تا عزت نفس و رفتارهای اجتماعی مرتبط است. کودکانی که با پدر درگیر رشد میکنند 39 درصد بیشتر احتمال دارد که نمره A کسب کنند. 60 درصد کمتر احتمال دارد که از مدرسه اخراج شوند. همچنین دو برابر احتمال دارد که به دانشگاه بروند. ب: خانواده با حمایت از پدران تقویت میشوند. خدمات و برنامهریزیهایی که با هدف افزایش مهارتهای فرزندپروری مثبت پدران، نظم و انضباط مناسب، حمایت عاطفی و مدیریت استرس انجام میشوند، میتوانند تاثیر مضاعف، کاهش خطر کودکآزاریو افزایش عوامل محافظتی داشته باشند. در نتیجه، نه تنها کودکان میتوانند با کاهش خطر بدرفتاری مواجه شوند، بلکه میتوانند از مشارکت مثبت پدر نیز بهرهمند شوند. ج: سیاستها و برنامههای ویژه برای پدران در حال افزایش است. سرمایه گذاریها در ترویج تأثیر مثبت پدران بر فرزندان و خانوادههای خود همچنان به طور قابل توجهی افزایش مییابد. چندین شهر و شهرستان نیز برنامهریزی مبتکرانهای برای پدر شدن ایجاد کردهاند. اکثر شهرها در حال حاضر نوعی تلاش برای هدف قرار دادن پدران در قالب طرحهای دولتی، شبکههای حرفهای و شاغل، همکاری های غیرانتفاعی و اجتماعی دارند. د: پدران از مشارکت خود در برنامهها ارزش بسیار زیادی پیدا میکنند. پدران گزارش میدهند که میدانند چگونه با فرزندان خود و مادر(های) فرزندانشان ارتباط بهتری برقرار کنند و به دلیل مشارکت آنها احساس اعتماد به نفس و کارآمدی بیشتری به عنوان پدر دارند. پدرانی که در برنامههای پدری شرکت میکنند، ارزش زیادی در آنها پیدا میکنند. نقش پدر در تربیت فرزند دختر اولین مردی که وارد زندگی هر دختری میشود، پدر است که نماد مردانگی را برای دختر دارد. دختران هر مردی را که وارد زندگیشان میشود با پدر خود مقایسه میکنند. همچنین پدران نقش مهمی در عزت نفس دختران دارند. وقتی دختران اشتباهی مرتکب میشود، سریع کمکش نکنید و بگذارید تا خودش راهحلی پیدا کند. دختری که در خانواده با پدر مستبد به دنیا میآیند، خودش را یک قربانی میداند. بنابراین اگر مادری شجاع نداشته باشد، در برابر مردان با نیت بد، نمیتواند مقاومت کند. اگر پدر مستبدی هستید از خود بپرسید آیا بهتر نیست دخترتان در بعضی مسائل به تنهایی و مستقل تصمیمگیری کند؟ اگر این اجازه را به دختر خود بدهید او هم کمکم یاد میگیرد روی پای خودش بایستد. پدران مهربان و آرام همیشه مورد تحسین دختران هستند اما ممکن است از پدر سوءاستفاده کنند. مثلا بگوید حالا که مامان با من مخافت میکنه، میرم از بابا اجازه میگیرم. احتمال اینکه دختران چنین پدرهایی یاد بگیرند با حیلهگری زنانه از مردان به نفع خود استفاده کنند، وجود دارد. این پدران باید قوانین و محدودیتها را برای دختر مشخص کنند و به او یاد بدهند که پدر و مادر برخلاف هم عمل نمیکنند. در صورتی که پدر عاطفه خود را به دختر نشان دهد، دختر بعدها بخاطر اعتمادی که به پدر خود دارد، از او در زمان تصمیمگیریها مشورت میگیرد. اما عشق و ارتباط یک پدر واقعی با دخترش قابل شکستن نیست. با هر اتفاق و مشکلی دختر خود را تنها نمیگذارد. این پدر گاهی اوقات به دختر خود هم سختگیری میکند زیرا وظایف پدری خود را به نحو احسن انجام میدهد. وقتی دختر حرفهای پدر خود را نمیپذیرد، پدر واقعی به او یاد میدهد که با اعضای خانواده و دیگران مشارکت داشته باشد. با نه گفتن به دختر البته با مهربانی و دلیل منطقی به او یاد میدهید که چطور به همسن و سالانش نه بگوید. هر قدمی که در این مسیر بردارید، ارزشمند است. نقش پدر در تربیت فرزند پسر پسرها احساسات را با مشاهده رفتار پدران خود میآموزند. آنها باید ببیند که شما 4 احساس اصلی خشم، ترس، غم و خوشحالی را بروز میدهید. پسران باید متوجه شوند که پدر هم احساسات دارد. اگر این احساسات بر پدران چیره شوند، پسر احساس امنیت خود را از دست میدهد. پسرها دوست دارند از لحاظ جسمی فعال باشند و مثلا با پدر خود کشتی بگیرند و به بازیهای خشن بپردازند. آنها نمیتوانند در برابر چنین میلی مقاومت کنند. اما برسیها و مطالعات نشان میدهد که پسرها از این بازیها یاد میگیرند که چگونه سرگرم باشند، چطور سر و صدا کنند و حتی عصبانی شوند. برای افراد مذکر که تستوسترون دارند این کار بسیار مهم است. اما حتما به پسر باید دهید که چه موقع متوقف شود. یک پسر تقریبا در سن 14 سالگی متوجه میشود که از مادر خود بزرگتر شده است و دیر یا زود به این فکر میافتد که او نمیتواند مرا مجبور به انجام کاری کند. وقتی این تفکر به مرحله عمل برسد، پسر سعی خواهد کرد با لافزدن یا ترساندن بر مادرش غلبه کند. این زمان است که پدر باید وارد عمل شود و به پسر خود آموزشهای لازم و مهم را بدهد. اینکه چگونه پسران جوان یاد میگیرند استقامت کنند و بر موانع زندگی غلبه کنند، بخش جداییناپذیر ورود به مردانگی است. پسرانی که هم در عادت روزمره و هم بحرانی پدران خود را تماشا میکنند، متوجه راهبردهای موفقی برای حل مشکلات مختلف زندگی میشوند. پدران از طریق مثال و تشویق به پسرانشان فضیلت استقامت را میآموزند. وقتی پسرش روی چیزی کار میکند، یک مشکل ریاضی سخت یا دوچرخهاش را درست میکند، ناامید میشود و میخواهد آن را رها کند، پدر بیشتر او را تشویق میکند که ادامه دهد. کمی وقت بگذارید، پشتیبان بگیرید و بفهمید که مشکل چیست، چگونه آن را حل کنید و آن را کامل ببینید. در این فرآیند، پسر در حال یادگیری مهارتها، صبر و سرسختی است. #انتها
مسوولان محلی از ولایت میدان وردک میگویند که در اثر انفجار ناشی از یک گلولهی بهجامانده از جنگ در ولسوالی جلریز، این ولایت دو کودک جان باختهاند. یوسف اسرار، سخنگوی فرماندهی پولیس میدان وردک گفته است که این انفجار در دره سنگلاخ از مربوطات ولسوالی جلریز رخ داده است. آقای اسرار تاکید کرد که کودکان قربانی یک گلوله را پیدا کرده بودند و این گلوله بهدلیل بیاحتیاطی منفجر شده است. او در مورد اینکه این کودکان اعضای یک خانواده هستند، معلومات ارائه نکرده است. قابل ذکر است که مهمات انفجاری و ماینهای بهجامانده از جنگها هرازگاهی جان شهروندان و بهویژه کودکان را میگیرد. بهدلیل چند دهه جنگ، بخشی از خاک افغانستان آلوده به ماین و مواد انفجاری است. اوچا یا دفتر هماهنگکنندهی کمکهای انساندوستانهی سازمان ملل متحد در افغانستان پیشتر گزارش داده بود که ماهانه ۶۰ تن که بیشترشان کودکان هستند، در نتیجهی انفجار ماینهای بهجامانده از جنگ در افغانستان کشته یا دچار معلولیت میشوند. براساس آخرین گزارشها، نزدیک به ۶۰۶ کیلومتر مربع خاک افغانستان آلوده به ماین و مهمات انفجاری است.
به دنبال نشر گزارشها مبنی بر تعلیق کمپین واکسن یولیو یا فلج کودکان از سوی حکومت سرپرست در افغانستان، وزارت صحت عامه در واکنش به این خبر اعلام کرده است که تا اکنون مکتوب رسمی در این مورد صادر نشده است. شرافت زمان امیرخیل، سخنگوی این وزارت (دوشنبهشب، ۲۶ سنبله) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که خبر تعلیق کمپین واکسن فلج کودکان در افغانستان واقعیت ندارد. آقای زمان تاکید کرده است: «وزارت صحت عامه واکسن فلج کودکان را با تمام اصول قانونی و فنی آن تطبیق کرده است تا موثر و کارآمد باشد.» این در حالی است که روزنامه گاردین و خبرگزاری اسوشیتدپرس به نقل از مقامهای سازمان ملل متحد گزارش داده بود که مسوولان حکومت فعلی کمپین تطبیق پولیو در افغانستان را بهحالت تعلیق درآوردهاند. براساس این گزارش، حکومت سرپرست این تصمیم را پیش از آغاز کمپین واکسن پولیو در ماه سپتامبر اتخاذ کردهاند. طبق اطلاعات سازمان صحی جهان، طی سال جاری میلادی ۱۸ مورد ابتلا به فلج کودکان در افغانستان ثبت شده است. افغانستان و پاکستان دو کشوری هستند که هنوز موفق به مهار کامل شیوع فلج کودکان نشدهاند.
خبرگزاری اسوشیتدپرس امروز (دوشنبه، ۲۶ سنبله) در گزارشی به نقل از سازمان ملل متحد گفته است که حکومت سرپرست افغانستان کارزارهای تطبیق واکسن پولیو یا فلج کودکان را در کشور به تعلیق درآورده است. اسوشیتدپرس با نشر گزارشی گفته است که خبر تعلیق این کارزارها درست قبل از آغاز کارزار واکسن پولیو در ماه سنبله به نهادهای ملل متحد ابلاغ شده است. در گزارش خبرگزاری اسوشیتدپرس هیچ دلیلی برای این تعلیق ارائه نشده و مسوولان حکومت سرپرست نیز در این باره چیزی نگفتهاند. در این گزارش یکی از مقامات ارشد سازمان بهداشت جهانی گفته است که مذاکراتی درباره تغییر سیاست از واکسیناسیون خانه به خانه به واکسیناسیون در مکانهایی مانند مساجد در جریان است. سازمان بهداشت جهانی تاکید کرده است که امسال ۱۸ مورد فلج کودکان در افغانستان گزارش شده است که بهجز دو مورد، همه در جنوب این کشور بودهاند. این در حالی است که تعداد موارد در سال ۲۰۲۳ تنها شش مورد بوده است. افغانستان و پاکستان دو کشوری هستند که هنوز موفق به مهار کامل شیوع فلج کودکان نشدهاند. حمید جعفری، مدیر منطقهای سازمان جهانی بهداشت در منطقه مدیترانه شرقی گفت: «ابتکار جهانی ریشهکنی فلج اطفال از سیاستهای اخیر در مورد تغییر کارزارهای واکسیناسیون از خانه به خانه به واکسیناسیون در سایتهای خاص در برخی از مناطق افغانستان آگاه است. شرکا در حال بررسی و درک تأثیر این تغییرات هستند.» در گزارش آمده است که تعلیق کارزار واکسیناسیون ماه سنبله ضربهای به تلاشها برای ریشهکنی فلج اطفال در افغانستان است. تا ماه آگوست، سازمان بهداشت جهانی گزارش داده بود که افغانستان و پاکستان همچنان در حال اجرای کارزارهای «فشرده و هماهنگ» هستند که بر بهبود پوشش تطبیق واکسن در مناطق بومی و پاسخگویی به موقع به موارد دیگر تمرکز دارند. سازمان بهداشت جهانی هشدار داده است که هرگونه مانع در افغانستان، برنامه واکسیناسیون در پاکستان را به دلیل جابجایی زیاد جمعیت در معرض خطر قرار میدهد. تعلیق این کارزار، آخرین مانع در تلاشهای جهانی برای ریشهکنی فلج اطفال است.
کمیساری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان افغانستان، از فراغت شماری از زنان در ولایت بامیان از یک برنامهی آموزش قابلگی خبر داده است. این نهاد امروز (یکشنبه، ۲۵ سنبله) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این برنامه، با حمایت اتحادیهی اروپا برای دومین بار در این ولایت برگزار شده است. کمیساری عالی سازمان ملل متحد متحد در امور پناهندگان، هدف از برگزاری این برنامه را مقابله با میزان بالای مرگومیر مادران و کودکان عنوان کرده است. این سازمان چند وقت پیش گفته بود که افغانستان یکی از کشورهای با نرخ بالای مرگومیر مادران و کودکان در جهان است. این نهاد بیان کرد که در سال ۲۰۲۰ میلادی روزانه حدود ۲۰ زن در افغانستان، هنگام زایمان یا در حالت بارداری جان میدادند. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان همچنان گفته بود که برای مقابله با مرگومیر مادران و کودکان، در یک برنامهی دوساله، قابلههایی را برای مناطق دوردست افغانستان آموزش میدهد. این نهاد افزوده بود، دانشجویانی که در این باز مناطق دوردست و با دسترسی محدود به خدمات صحی هستند و پس از پایان دورهی دو ساله، سند فراغت دریافت خواهند کرد. همچنین صندوق جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPA) ضمن هشدار از آنچه که نرخ بالای مرگ و میر مادران در افغانستان عنوان شده، اعلام کرده است که نظام صحی افغانستان به صورت فوری به ۱۸ هزار قابله نیاز دارد. این صندوق هشدار داد اگر این نیاز برآورده نشود، زندگی زنانی بسیاری به خطر میافتد. صندوق جمعیت سازمان ملل تاکید کرد که قابلهها میتوانند حدود ۹۰ درصد نیازهای فوری بهداشت باروری مادر، نوزاد و دختران نوجوان را برآورده کنند.