مسوولان در فرماندهی پولیس ولایت زابل میگویند که در اثر انفجار یک حلقه ماین در این ولایت، یک کودک جان باخته است و پنج کودک دیگر زخمی شدند. فرماندهی پولیس زابل با نشر خبرنامهای گفته است که این رویداد روز (جمعه، ۲۱ ثور) در مربوطات ولسوالی شهر صفای این ولایت رخ داده است. در خبرنامه آمده است که ماین انفجار کرده از جنگهای گذشته باقی مانده بود. فرماندهی پولیس زابل در مورد هویت و جنسیت قربانیان و زخمیان معلومات ارائه نکرده است. باید گفت که ولسوالی شهر صفا یکی از ولسوالیهایی است که در بیست سال گذشته گواه درگیریهای شدید میان نیروهای حکومت فعلی و نظامیان حکومت پیشین بود. مواد انفجاری برجای مانده از جنگ و ماینهای جاسازی شده بارها جان کودکان را در بخشهای مختلف کشور گرفته است. پیش از این، اوچا یا دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانهی سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که سه میلیون تن در افغانستان در شعاع یک کیلومتری ماینها، بمبهای دستساز و بقایای مواد منفجره برجای مانده از جنگ سالهای گذشته زندهگی میکنند. براساس آخرین گزارشها، نزدیک به ۶۰۶ کیلومتر مربع خاک افغانستان ملوث به ماین و مهمات انفجاری است.
برچسب: کودکان
منابع محلی از ولایت بغلان میگویند که سرازیرشدن سیلاب در شهر پلخمری، مرکز این ولایت و ولسوالی «برکه»ی آن، دستکم جان ۷۰ نفر را گرفته است. منبع به رسانه گوهرشاد گفت که این رویداد امروز (جمعه، ۲۱ ثور) رخ داده است و این آمار ابتدایی است و ممکن است شمار تلفات افزایش یابد. منبع تاکید کرد که کودکان و زنان نیز شامل قربانیان این سیلاب هستند. از سویی هم، مصطفی هاشمی، رییس اطلاعات و فرهنگ بغلان در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که در این سیلاب دستکم حدود ۵۰ تن کشته شدند. آقای هاشمی افزود که سیلاب علاوه بر این، دهها خانهی مسکونی و صدها جریب زمین زراعتی را نیز تخریب کرده است. او افزوده است که اجساد قربانیان به شفاخانه منتقل شده و جزئیات کامل از تلفات و خسارات هنوز در دسترس نیست. همچنین سخنگوی وزارت داخله حکومت سرپرست گفت که در پی جاری شدن سیلاب شدید در ولایت شمالی بغلان دستکم ۵۰ نفر کشته و بیش از ۱۰۰ نفر دیگر زخمی شدهاند. عبدالمتین قانع گفت که در بیش از پنج ولسوالی بغلان بیش از ۱۵۰ نفر گیر مانده و به کمک فوری نیاز دارند. این در حالی است که در دو روز اخیر ولایتهای مختلف کشور شاهد بارندگی و سرازیرشدن سیلاب بوده است. این سیلابها از جمله در ولایات غور و بدخشان خسارات هنگفت به مردم وارد کرده و باعث شده است که شماری از خانهها زیر آب برود.
برنامه جهانی غذا در تازهترین مورد اعلام کرده است که سه میلیون کودک در سراسر افغانستان مبتلا به سوءتغذیه هستند. این نهاد امروز (جمعه، ۲۱ ثور) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «اما آنها (برنامه جهانی غذا) تنها میتوانند از هر سه کودک مبتلا به سوءتغذیه از یک نفر آنان حمایت کنند.» برنامه جهانی غذا تاکید کرد که کودکان بار اصلی کاهش کمکها به افغانستان را تحمل میکنند و برای رسیدگی به وضعیت آنان تأمین مالی پایدار حیاتی است. این در حالی است که نهادهای سازمان ملل متحد پیش از این نیز بارها از تأثیرات کاهش کمکها بر روند امداد رسانی در افغانستان، هشدار دادهاند. بر اساس آمار اوچا یا نهاد هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل محتد برای افغانستان، در سال جاری میلادی ۲۳.۷ میلیون نفر در کشور نیاز به کمک بشردوستانه دارند، اما آنها تنها میتوانند به حدود ۱۷ میلیون نفر کمک کنند.
خبرگزاری باختر که تحت کنترول حکومت سرپرست فعالیت دارد، اعلام کرده است که جمعیت هلال احمر افغانی در یک سال گذشته ۱۱۵ کودک را برای درمان از ولایت غزنی به آلمان فرستاده است. این خبرگزاری در گزارشی نوشته است که این کودکان به «بیماریهای جدی» مبتلا بودند. در ادامه آمده است که جمعیت هلال احمر افغانی اواخر سال ۱۴۰۲ نیز نزدیک به ۸۰ کودک مبتلا به بیماریهای التهاب استخوان و سوختگی عمیق را برای درمان به این کشور فرستاده بود. براساس معلومات خبرگزاری باختر این کودکان در آلمان بهطور رایگان درمان میشوند. براساس گزارشها کودکان مبتلا به بیماریهای مختلف پس از شش ماه درمان دوباره به کشور برمیگردند. این خبرگزاری نگفته است که این کودکان به حمایت کدام نهادی به آلمان فرستاده شدهاند، اما بنیاد خیریه دهکده صلح آلمان از سال ۱۹۸۸ با هلال احمر افغانستان در زمینه درمان کودکانی که در افغانستان قابل درمان نیستند، بهصورت مشترک کار میکند. در حالی خبرگزاری باختر از فرستادن ۱۱۵ کودک برای تداوی به آلمان خبر میدهد که حکومت سرپرست بارها اعلام کرده است که تمام بیماریها در داخل کشور قابل درمان هستند. اما با تسلط حکومت فعلی شماری زیادی از داکتران متخصص به دلیل تهدیدات، افغانستان ترک کرده و به دیگر کشورها مهاجر شدند.
رسانههای ایران گزارش دادهاند که یک دختر ۱۰ ساله اهل افغانستان که جسد خونینش چهار ماه پیش در تهران کشف شده بود، بهدست کودک همبازی خود کشته شده است. روزنامه همشهری چاپ تهران نوشته است که پولیس یک کودک ۱۰ ساله را که گفته شده وضع روحی مناسبی ندارد، متهم به قتل میداند. این دو کودک بر سر موبایل با هم اختلاف پیدا کرده بودند. این روزنامه اشارهای به ملیت کودک متهم به قتل نکرده و فقط مقتول را افغان معرفی کرده است، اما شماری از به نقل از روزنامه همشهری نوشتهاند که قاتل نیز یک دختر ۱۰ ساله افغان است. در گزارش آمده است که تاریخ ۱۱ دلو سال گذشته، یک مرد افغان در تماس با پولیس، از ناپدید شدن دختر ۱۰ ساله خود خبر داده بود. این مرد جوان گفته بود که دخترش برای بازی از خانه بیرون شده و دیگر برنگشته است. در ساعات بعد، چند کودک که در تپههای مسعودیه تهران سرگرم بازی بودند، جسد خونین یک کودک را پیدا کردند. پولیس میگوید این دختر «با ضربههای متعدد چاقو» کشته شده بود. کودک همسایه که همبازی مقتول بوده، به کشتن او اعتراف کرده و گفته است که کودک مقتول را با نقشه قبلی و به بهانه بازی به تپههای مسعودیه برده و کشته است. رسانهها به نقل از پولیس نوشتهاند که کودک قاتل، از نظر روحی وضع نامناسبی دارد و در موبایلش، صحنههای خونین و خشن پیدا شده است.
مسوولان در فرماندهی پولیس ولایت بدخشان میگویند که در پی یک رویداد ترافیکی در این ولایت پنج نفر به شمول سه مرد، یک زن و یک کودک جان باخته و سه تن دیگر زخم برداشتهاند. احسانالله کامگار، سخنگوی فرماندهی پولیس ولایت بدخشان میگوید که این رویداد پیش از ظهر امروز (سهشنبه، ۱۸ ثور) در روستای برلاس از مربوطات ولسوالی شهر بزرگ این ولایت رخ داده است. وی تاکید کرد که در این رویداد یک موتر نوع سراچه از جاده منحرف شده و به دریا سقوط کرده است. سخنگوی پولیس ولایت بدخشان افزود که این رویداد به دلیل مشکل تخنیکی موتر رخ داده است. احسانالله کامگار میگوید که اجساد قربانیان این رویداد توسط نیروهای پولیس از دریا بیرون کشیده شده و زخمیها نیز به نزدیکترین مرکز صحی منتقل شدهاند. وی در مورد سن قربانیان این رویداد معلومات ارائه نکرد. او در بارهی وضعیت صحی زخمیان و جنسیت آنان به رسانهها چیزی نگفته است. این در حالی است که چندی پیش نیز در پی وقوع یک رویداد ترافیکی در منطقهی دشت درنجِ روستای دانشمند همین ولسوالی، چهار نفر به شمول دو زن، یک کودک و یک مرد جان باخته و هفت تن دیگر هم زخمی شدند. باید گفت که ولایت بدخشان با داشتن راههای ناهموار و جادههای کمعرض همواره شاهد رویدادهای ترافیکی بوده است.
منابع محلی از ولایت ننگرهار میگویند که در اثر ریزش سقف یک خانه در این ولایت، دو کودک جان باخته و یک کودک دیگر به شدت زخم برداشته است. منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که این رویداد در روستای «سلطانپور» از مربوطات ولسوالی سره رود ولایت ننگرهار رخ داده است. منبع تاکید کرد که سقف خانهی مردی بهنام گلآقا فرو ریخته و در نتیجه، دو کودک او جان باخته و یک کودک دیگرش زخم برداشته است. منبع افزود که کودکان جان باخته بین حدود شش و ۹ سال سن داشتند. منبع در مورد جنسیت قربانیان و زخمی این رویداد جزییات ارائه نکرده است. تا اکنون مسوولان محلی در ولایت ننگرهار در این مورد چیزی به رسانهها نگفته است. براساس معلومات منبع این رویداد این رویداد حوالی ساعت ۹:۳۰ دقیقهی روز(جمعه، ۱۴ ثور) رخ داده است. سقف این خانه بهدلیل بارش بارانهای اخیر فرو ریخته است. بارندگیهای اخیر در کشور تلفات و خسارات سنگین برجای گذاشته است. بخش عمدهی تلفات ناشی از تخریب خانهها براثر بارندگی و سیلاب است. زمستان گذشته در افغانستان بارندگی کمی داشت و زمینها در این کشور خشک شده بودند. بارندگیهای بهاری دوامدار در دو هفتهی گذشته در بیشتر ولایتهای افغانستان ادامه داشته و باعث جاری شدن سیلابهای ناگهانی و پراکنده شده است. بر اساس آمار رسمی که از سوی حکومت فعلی اعلام شده است، بیش از ۱۰۰ نفر بهدلیل سیلابها در جریان ماههای اخیر جان خود را از دست دادهاند.
ممکن است در مهمانی، خانهی دوستان و آشنایان و یا در موتر و مسیر رفت و آمد با کودکانی سرخورده باشید که از رفتارهای آنها به ستوه آمده باشید و در دل گفته باشید که چقدر بیادب هستند و بلافاصله در دل گفته باشید که چرا پدر و مادر این نوع کودکان هیچ توجهی به تربت فرزندانشان ندارند. حتی ممکن است این مورد را در رفتار کودکان خودتان نیز مشاهده کرده باشید و از نوع رفتار و چگونگی برخورد آنان با دیگران و یا با خودتان درمانده شده باشید. با توجه به این موضوع که بدون استثنا تمام والدین دوست دارند فرزندانی داشته باشند باادب که با احترام با خود و دیگران رفتار کنند، باید بگوییم که این امر اما در شماری از فرزندان که از قضا تعدادشان هم کم نیست، تحقق نمییابد. شاید در پس رفتار بیادبانه کودک، پدر و مادری باشد که توجه آنچنانی به تربیت کودک خود نداشته است. اما در بسیار از مواقع کودکان علیرغم توجه زیاد، باز از خود رفتارهای بیادبانهای نشان میدهند که موجب شرم، قهر و ناراحتی والدینشان میشود. رفتارهای توهین آمیز و بیادبانه کودکان شامل فحش دادن، فریاد زدن، مشاجره کردن، نادیده گرفتن شما، رد درخواستهایتان، اسمگذاشتن روی اشخاص( اسمها یا صفات توهینآمیز) و... میشود که این گونه رفتارها را در صورتی که در کودتان دیدید، باید بگوییم بله! این یک رفتار بیادبانه است. با دیدن این رفتارها زنگ خطر برای والدین به صدا در میآید. دیدن این نوع رفتارها از جانب بچهها به شما میگوید که باید کنترل بیشتری بر اوضاع داشته باشید و محدودیتهای بهتری برایشان تعیین کنید. البته این را بدانید این فرآیندی است که در طول زمان اتفاق میافتد و به یکباره موجب تغییر بچهها نمیشود. آموزش ادب و احترام به کودکان زمانگیر است همانگونه که کودکان یک شبه رفتارهای بیادبانه را یاد نگرفته اند. ناممکن است که شما شاهد رفتارهای بیادبانه کودکتان باشید اما کاری انجام ندهید. بسیاری از والدین ترجیح میدهند در این شرایط کودک را تنبیه کنند تا دیگر رفتار زشتش را انجام ندهد. اما بهتر است شما پدر و مادرهای عزیز بدانید که تنبیه کردن کودک بیادب، نهتنها نتیجهای به همراه ندارد، بلکه باعث ایجاد ناراحتی، ترس، سردرگمی در او شده و بهمرور میتواند باعث مشکلات رفتاری متعددی در کودک شود. آنچه شما را در چنین شرایطی کمک میکند تقویت مهارت شنیدن، توجه و ابراز محبت به کودک، عدم استفاده از تنبیه و مقایسه نکردن فرزندتان با دیگران، رفتار درستی را با کودک بیادب خود داشته باشید و اینگونه به رشد بهتر اجتماعی، فردی و شناخت او کمک نمایید. برای آگاهی از چگونگی رفتار با چنین کودکانی بهتر است نگاهی به محتوای این مطلب بیندازید. دلیل بیادبی و بیتربیتی کودکان چیست؟ دلایل مختلفی وجود دارد که باعث میشود کودک بیادب و بیتربیت شود، در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره نمود: یکی از دلایلی که باعث میشود کودکان رفتار بیادبانهای از خود نشان بدهند، زمانی است که با شکست و ناکامی روبهرو میشوند، بهطوری که گفته میشود ناکامی بچهها میتواند زمینهساز رفتارهای بیادبانه در آنها شود. هنگامی که کودکان در محیطی قرار دارند که پرخاشگری در آن زیاد است، بهویژه پرخاشگری کلامی، مسلماً رفتارهای بیادبانه در آنها بیشتر بروز میکند. در این زمینه معمولاً پرخاشگری پدر و مادر یا هم سن و سالهای کودک میتواند تأثیر زیادی در این خصوص داشته باشد. کودک بهخودیخود بیادب و بیتربیت نمیشود، مگر اینکه بیادبی را در خانواده یا اطرافیانش دیده یا شنیده باشد. وجود کودکان یا افراد بیادبی که در ارتباط با کودک قرار دارند یا اینکه بیادب بودن پدر و مادر در محیط خانواده میتواند باعث شود تا کودکان رفتار بیادبانه از خود نشان دهند. در این حالت بهتر است فرد بیادب را از فرزندتان دور کنید و اگر خودتان در مقابل کودک بیادبانه رفتار کردید، در مرحله اول سعی کنید رفتارتان را تغییر دهید و خود را اصلاح کنید. علاوه بر این بسیاری از پدر و مادرها مقابل فرزندانشان باهم دعوا میکنند و گاهی اوقات کلمات نامناسبی به زبان میآورند که این مسأله میتواند باعث افزایش بیادبی در کودکان شود. علت اصلی اینکه کودک بی ادبی میکند، در حقیقت به آستانه تحمل او برمیگردد و میتوان گفت که وجود دلایل اکتسابی و ذاتی مختلف میتواند زمینهساز بیاحترامی فرزندان نسبت به پدر و مادرها یا اطرافیان شود. درصورتیکه پدر و مادر یا اطرافیان هنگام برخورد با کودک رفتار خوبی نداشته باشند، مسلماً او بهراحتی بیادبی و بیتربیت بودن را یاد میگیرد و اینگونه برخورد میکند. برای اینکه کودکان رفتارهای مؤدبانه با والدین و اطرافیانشان داشته باشند، بهتر است بزرگترها به آنها احترام بگذارند و محترمانه با کودک رفتار نمایند. کودکانی که در محیط خانه و یا سایر محیطها ارزش کافی را بدست نیاورند، تحقیر شوند و خود را به هر دلیلی کم ارزش بیابند، احساس ناامنی و عدم اعتماد به نفس میکنند و با رفتار بیادبانه و گرفتن حالت تدافعی جلب توجه میکنند. بیعدالتی ممکن است سبب ایجاد حس حسادت، تضعیف روحیهی آدمی، افسردگی یا خشم شود و همین موضوع هم بیادبی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، تلاش کنید تمام کودکانتان را به یک اندازه دوست بدارید تا زمینهی رفتارهای بد را به فرزندانتان فراهم نسازید. با کودک بیادب چگونه رفتار کنیم؟ بیادبی کودک ممکن است خشم شما را تحریک کند. ممکن است بخواهید فرزندتان را تنبیه کنید یا فریاد بزنید. استفاده از پاسخهای بیاحترامی برای آموزش احترام به ندرت کارساز است. بزرگسالان بیادب میتوانند مسائل را تشدید کنند، همانطور که بچههای بیتربیت میتوانند. شما باید الگوی خوبی باشید. به بچهها نشان دهید که چگونه حتی در موقعیتهای ناراحت کننده، خونسرد و محترم بمانند. اگر کودک شما چیزهایی را پرتاب میکند یا به دیگران ضربه میزند، برای ایمنی او و دیگران باید کنترل فیزیکی آنها را به دست آورید. خودتان را جای کودکتان بگذارید و سعی کنید علت رفتار او را بفهمید. ممکن است آنها از اتفاقی که در آن روز در مدرسه رخ داده، ناراحت شدهباشند یا فقط به دنبال آن هستند که به آنها توجه کنید. درک ریشهی اصلی رفتار بیادبانهی بچهها میتواند به شما کمک کند تا به طور مؤثرتری به آن رسیدگی کنید. اگر کودک شما بیادبی یا بیاحترامی میکند، آن را نادیده نگیرید. روشن ومحکم باشید تا به بچهها بفهمانید که بیادبی را تحمل نمیکنید. برای مثال، اگر با همسایهتان صحبت میکنید و فرزندتان مدام صحبت شما دو نفر را قطع میکند، به او بگویید که اجازه دهد و وقتی حرفهایتان تمام شد با او صحبت خواهید کرد و موضوع را حل خواهید کرد. این کار به آنها کمک میکند تا بفهمند که قطع کردن صحبتهای دو نفر بیادبانه است و به جای اینکه کودک را نادیده بگیرید فقط از او میخواهید صبر کنند تا بتوانید نیازهایش را برطرف کنید. اگر فرزندتان حتی بعد از اینکه به او گفتید چه توقعی از او دارید و بایدها و نبایدها را دانست و به بیاحترامی و بیادبی کردن ادامه بدهد، بگویید که اگر رفتارش را اصلاح نکند چه عواقبی در انتظارش است. همیشه دربارهی قوانینی که وضع کردهاید و و اجرای عواقب رفتار بی ادبی بچهها ثابت قدم باشید. نه اینکه گاهی آنها را تنبیه کنید و گاهی بیخیال باشید، وگرنه کودک شما سریع میفهمد چطور میتواند از دست عواقب کارش فرار کند. وظیفه شما به عنوان بزرگتر بچه بیادب این است که به فرزندتان رفتار درست را بیاموزید و به او کمک کنید تا به یک بزرگسال محترم تبدیلشود. نگذارید کودکتان شما را وارد جنگ قدرت کند. خونسرد بمانید، از واکنش بیش از حد خودداری کنید و محدودیتهای روشنی در مورد اینکه چهچیزی را تحمل میکنید و چه چیز غیرقابل تحمل است، تعیین کنید. کودکتان از شما تقلید خواهد کرد، او حرکات و حرفهای شما را میبیند و میشنود، به همیندلیل مهم است که رفتار محترمانه و ادب را در خود تقویت کنید. با رفتار محترمانه با دیگران، الگوی خوبی برای فرزند خود باشید. فرزند شما از رفتار شما سرمشق و الگو می گیرد و یاد میگیرد که چگونه با دنیا به روش شما تعامل داشته باشد.
بیان جملات کوتاه و ساده حتی اگر برخی حروف چون (ر) هم درست ادا نشود، باز هم چیزی از شیرین کلام کودکان نمیکاهد. ای بسا که گاه ناقص تلفظ کردن برخی حروف و یا واژهها از سوی کودکان به کلام و گفتار آنها شیرینی بیشتری هم میافزاید. حقیقت این است که نمیتوان لذت نشستن پای حرفها و داستانهای بامزهی کودکان خردسال را انکار کرد. هنگامی که آنها غرق در بیان داستان خود هستند و از جادوی کلام خود اطلاعی ندارند. اما درحالی که کودکان با سرعتهای متفاوتی رشد میکنند و دستورالعملهای پذیرفتهشدهای وجود دارد که از چه زمانی باید انتظار داشته باشیم که کودکمان به آن نقاط عطف خاصی برسند، ممکن این اتفاق برای کودکمان نیفتد. یکی از این نگرانیها نزد برخی پدر و مادرها، تاخیر در گفتار است. افرادی که دیر صحبت میکنند افرادی هستند که دیرتر از سایر کودکان هم سن خود صحبت میکنند. کودکانی که به ۱۸ ماهگی رسیده باشند و نتوانند بیش از ۱۰ کلمه صحبت کنند، دیر صحبت تلقی میشوند. افرادی که دیر صحبت میکنند، معمولا زبان گفتاری را میفهمند و با مهارتهای دیگری مانند اجتماعی شدن، تفکر و مهارتهای حرکتی در حال رشد هستند. اگر کودک شما نیز دیر صحبت است، باید بدانید که در پس این مشکل عوامل بسیاری دخیل هست که در این مطلب در مورد آن خواهید خواند. اگر فرزند شما در ۱۲ تا ۱۵ ماهگی کلمات ساده (مانند “مادر” یا “بابا”) را به وضوح یا نامشخص بگوید. کلمات ساده (مانند “نه” یا “ایست”) را تا ۱۸ ماهگی درک نکند. تا ۳ سالگی با جملات کوتاه صحبت نکند، ممکن است دچار تاخیر در گفتار شده باشد. البته برخی از مقالات تحقیقاتی نشان میدهند که حدود نیمی از آنها خود به خود میتوانند صحبت کنند. با این حال، اگر تکلم کودک شما دیر شده است و در زمینه درک و/یا مهارتهای اجتماعی نیز با چالشهایی مواجه است، به احتمال زیاد برای رسیدن به نقاط عطف خود به کمک اضافی در قالب گفتار درمانی نیاز دارد. کدام عوامل باعث دیر حرف زدن در کودکان میشوند؟ تاخیر رشد هم در پسران و هم در دختران ممکن است رخ دهد. یک کودک ممکن است فقط یک تاخیر رشد داشته باشد یا میتواند همزمان با شرایط یا بیماریهای دیگر رخ دهد. تحقیقات نشان میدهد که عوامل زیادی وجود دارد که میتواند باعث تاخیر رشد در کودکان شود. برخی از عواملی که باعث دیر حرف زدن در کودکان میشوند عبارتند از: مشکلات فیزیولوژیک: بسیاری از کودکان با تاخیر در گفتار، مشکلات دهان و حرکتی دارند. اینها زمانی اتفاق میافتند که در قسمتهایی از مغز که مسئول گفتار هستند، مشکلی وجود داشته باشد. این امر هماهنگی لبها، زبان و فک را برای ایجاد صداهای گفتاری دشوار میکند. این کودکان همچنین ممکن است مشکلات دهانی-حرکتی دیگری مانند مشکلات تغذیه داشته باشند. نقص هوش: بسیاری از کودکانی که مبتلا به تاخیر زبان و گفتار هستند هوش طبیعی دارند و درک بالایی از مسائل اطرافشان دارند. اما هوش یک توانایی ذهنی است که قابلیتهای مختلفی مثل استدلال و حل مسئله و برنامه ریزی و تفکر انتزاعی و استفاده از زبان و یادگیری مسائل مختلف رو شامل میشود. بنابراین، ممکن است تاخیر گفتاری کودک از کم هوشی یا مشکل هوشی هم باشد اما هنوز متخصصان به نتیجه صد در صدی درباره این موضوع نرسیده اند. گاهی اوقات کودکان دچار اختلالی هستند که بر اساس این اختلال، حرف زدن کودک هم دچار تاخیر میشود. این اختلالات شامل اوتیسم، کم شنوایی، فلج مغزی، عقب ماندگی ذهنی، آپراکسی دوران کودکی، شکاف کام و… است. مشکلات شنوایی: مشکلات شنوایی نیز میتواند بر گفتار تأثیر بگذارد. بنابراین متخصص باید شنوایی کودک را هر زمان که نگرانی گفتاری وجود دارد، آزمایش کند. کودکانی که در شنیدن مشکل دارند ممکن است در گفتن، درک، تقلید و استفاده از زبان مشکل داشته باشند. عفونت گوش، به ویژه عفونتهای مزمن، میتواند شنوایی را تحت تأثیر قرار دهد. اما تا زمانی که شنوایی طبیعی در یک گوش وجود داشته باشد، گفتار و زبان به طور طبیعی توسعه مییابد. بهتر است کودکی که دچار تاخیر در حرف زدن است را از نظر شنوایی بررسی کنید. یکی از دلایل دیگر تاخیر گفتار و زبان وجود مشکل در شیوه ارتباطی والدین با کودک است. این مشکل در بعضی از رفتارهای روزمره افراد است. به طور مثال رفتاری مانند تلویزیون دیدن. در فعالیت صحبت کردن (مخصوصا اگر به قصد یاد گرفتن کلمات و نحوه حرف زدن باشد) باید دو طرف بحث فعالیت داشته باشند و به این صورت گفت وگویی دو طرفه شکل بگیرد. اما در تلویزیون دیدن کودک یاد میگیرد که تنها گوش دهد و ساکت باشد. به این ترتیب نمیتواند در مواقعی که سوالی پرسیده میشود جوابی دهد. از دیگر رفتارهای اشتباه روزمره این است که والدین نیازهای کودکشان را بدون اینکه او به زبان بیاورد برآورده میکنند. اینکه مادر و پدر به کودک اجازه دهند تا کودکشان درخواستش را به زبان بیاورد و به درستی آن را بیان کند برای یاد گرفتن و حرف زدن بسیار اهمیت دارد. همچنین والدین به دلیل خستگی یا مشغله زیاد تمایل یا وقتی برای حرف زدن با کودک در نظر نمیگیرند. در نتیجه کودکان با کلمات آشنا نمیشوند. والدین به عنوان اولین کسانی که کودک با آنها در ارتباط است، تاثیر بینهایتی بر صحبت کردن کودک دارند. برخی از اختلالات گفتار و زبان شامل عملکرد مغز میشود و ممکن است نشان دهنده ناتوانی یادگیری باشد. یکی از دلایل دیر حرف زدن کودک، تاخیرهای رشدی، مثل زایمان زودرس است. مصرف الکل یا مواد مخدر توسط مادر در دوران بارداری است که قطعا تاثیرات مضر خود را بر کودک خواهد گذاشت. چه کودکانی بیشتر در معرض تاخیر زبان هستند؟ معمولا پسران بیشتر دچار این مشکل میشوند. همچنین کودکانی که یکی از اعضای خانوادهشان هم درگیر تاخیر زبان یا اختلال ارتباطی باشد، بیشتر احتمال ابتلا به این مشکل را دارند. کودکانی که دارای مشکلات شنوایی و عفونت گوش باشند، این مشکل را خواهند داشت. همچنین اگر کودک مبتلا به اختلالاتی از طیف اوتیسم یا سندروم داون باشد هم این احتمال افزایش مییابد. با توجه به این که تاخیر گفتار و زبان در سنین ۲ و نیم تا ۵ سالگی میتواند منجر به مشکل خواندن در مکتب و مشکلات رفتاری و اجتماعی شود، در صورت احساس این مشکل باید هر چه سریعتر به یک متخصص مراجعه کرد. چگونه به رشد گفتار و زبان کودک در خانه کمک کنیم؟ بر ارتباطات تمرکز کنید. با کودک خود صحبت کنید، آواز بخوانید و تقلید صداها و حرکات او را تشویق کنید. برای فرزندتان کتاب بخوانید. از زمانی که کودک شما نوزاد است شروع به کتاب خواندن برای او کنید. به دنبال کتابهای مناسب سن کودک باشید. کتابهایی که پر از تصاویر هستند و کودک را تشویق میکند تا زمانی که شما در حال نام بردن تصاویر کتاب هستید به آنها نگاه کند. از موقعیتهای روزمره استفاده کنید. برای تقویت گفتار و زبان فرزندتان و زود حرف زدن کودک، در طول روز به روش خود صحبت کنید. خوراکیهای موجود در مغازهها را نام ببرید، توضیح دهید هنگام پختن غذا یا تمیز کردن اتاق چه کاری انجام میدهید و به اشیاء اطراف خانه اشاره کنید. همه چیز را با زبان ساده و سرعت کم به کودک بگویید.
مسوولان در فرماندهی پولیس ولایت غزنی میگویند که در اثر انفجار سرگلوله هاوان در این ولایت، یک کودک جان باخته است و چهار کودک دیگر زخمی شدند. ابوخالد سرحدی، سخنگوی پولیس در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که این رویداد صبح امروز (دوشنبه، ۱۰ ثور) در روستای «دهن کورک» از مربوطات ولسوالی قرهباغ غزنی رخ داده است. او تاکید کرد که این سرگوله از جنگهای گذشته در این محل باقی مانده بود. وی در مورد وضعیت صحی زخمیان، جنسیت و سن آنان جزییات ارائه نکرده است. این در حالی است که انفجار مهمات باقیمانده از جنگها بارها از کودکان کشور قربانی گرفته است. تنها در جریان یک ماه گذشته سه رویداد مشابه در غزنی رخ داده است. پیش از این، اوچا یا دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانهی سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که سه میلیون تن در افغانستان در شعاع یک کیلومتری ماینها، بمبهای دستساز و بقایای مواد منفجره برجای مانده از جنگ سالهای گذشته زندهگی میکنند.