برچسب: زنان و مردان

1 ماه قبل - 75 بازدید

عزیز‌الرحمان مهاجر، رییس اداره‌ی امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست در هرات از مالکان تالارها، هتل‌ها، رستورانت‌ها و آب‌میوه‌فروشی‌ها خواسته است که از اختلاط زن و مرد و ورود زنان بی‌حجاب در محیط کارشان خودداری کنند. رسانه‌های محلی گزارش داده‌اند که آقای مهاجر روز گذشته (دوشنبه، ۲۳ میزان) در دیدار با کسبه‌کاران هشدار داده است که قانون امر به معروف و نهی از منکر به‌گونه‌ی جدی عملی شود. رییس امر به معروف و نهی از منکر هرات از کسبه‌کاران این ولایت خواسته است تا به‌گونه‌ی جدی از ورود زنان بی‌حجاب، اختلاط زن و مرد و پخش موسیقی در محیط‌های کاری‌شان خودداری کنند. وی از باشنده هرات خواسته است که به قانون توشیح شده امر به معروف و نهی از منکر به‌گونه جدی عمل کنند. حکومت سرپرست طی سه سال گذشته محدودیت‌های شدیدی را علیه شهروندان کشور، به‌ویژه زنان و دختران وضع کرده است. حکومت فعلی بیشتر از سه سال است که زنان و دختران را از رفتن به مکاتب و دانشگاه‌ها محروم کرده‌ است. باید گفت که محدودیت‌‌های حکومت فعلی، باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


3 ماه قبل - 146 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری در پرتو آیات نورانی قرآن کریم، زن به عنوان مظهر آرامش و سکون معرفی شده است. چنانکه در سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۸۹ می‌خوانیم: «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیسْکنَ إِلَیهَا»؛ خداوند متعال، زن و مرد را از یک گوهر واحد آفرید و همسر را از جنس او قرار داد تا در کنار یکدیگر به آرامش و سکون برسند. این آرامشی که در سایه ازدواج پدیدار می‌شود، بنیان خانواده را استوار می‌سازد و نقش زن در تحکیم بنیان خانواده، نقشی بی‌بدیل و انکارناپذیر است. زن با قلبی دریایی و روحی لطیف، آرامش را به خانه هدیه می‌دهد و در سختی‌ها، همدلی و همراهی بی‌نظیری را به نمایش می‌گذارد. در این مقاله، سفری به ژرفای قلب خانواده می‌کنیم و نقش بی‌بدیل زن در تحکیم آن را مورد واکاوی قرار می‌دهیم. در این مسیر، به ویژگی‌های زنانی که خانواده‌ای شاد و استوار می‌سازند، می‌پردازیم و با چالش‌هایی که در این راه با آن روبرو هستند، آشنا می‌شویم. خوش‌زبانی زن؛ قوام خانواده سخن نیکو، گویی گلی خوش‌بو است که طراوت و شادابی را به زندگی می‌بخشد و روح انسان را جلا می‌دهد. زندگی بی‌زبان خوش، همچون باغی است بی‌گل، بی‌طراوت و بی‌روح. در مقابل، بدزبانی، زهر تلخی است که شیرینی زندگی را می‌زداید و تاریکی و کدورت را به ارمغان می‌آورد. نقش خوش‌زبانی زن در تحکیم بنیان خانواده انکارناپذیر است. زن خوش‌زبان، با سخنان دلنشین و محبت‌آمیز، آرامش و صمیمیت را به خانه هدیه می‌دهد و در دل همسر و فرزندان مهر و محبت می‌کارد. گرمای این محبت، لانه‌ی خانواده را از گزند تفرقه و جدایی در امان نگه می‌دارد و فرزندان را در مسیر درست، تربیت و پرورش می‌دهد. هشدار پیامبر (ص) به زنان بدزبان؛ در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «هر زنی که با زبان، شوهرش را آزار دهد، خداوند از او نه توبه و نه کفاره و نه هیچ عمل خیر دیگری را نمی‌پذیرد تا آنکه رضایت شوهرش را جلب کند، حتی اگر روزها را روزه بگیرد و شب‌ها را به عبادت بپردازد و در راه خدا برده آزاد کند.» این حدیث، گویای آن است که بدزبانی زن، گناهی بس بزرگ و نابخشودنی است که می‌تواند تمام اعمال نیک او را بر باد دهد. بدزبانی، همچون تیری زهرآگین، قلب‌ها را مجروح می‌کند و بنیان زندگی را سست می‌‌کند. در مقابل، خوش‌زبانی، گلی خوش‌بو است که عطر دل‌انگیز آن، زندگی را سرشار از طراوت و شادابی می‌کند. زن، آفریدگار مهر و محبت در خانواده مهرورزی و محبت دیدن، از جمله نیازهای اساسی و فطری انسان‌هاست که در وجود تک تک افراد، به اشکال مختلف، ریشه دارد. این نیاز، نقشی محوری در سلامت روان، آرامش و تعادل عاطفی انسان ایفا می‌کند و فقدان آن می‌تواند منجر به بروز مشکلات و آسیب‌های روحی و روانی متعددی شود. در میان اعضای خانواده، زن به عنوان همسر و مادر، وظیفه‌ای خطیر در برآورده کردن این نیاز عاطفی بر عهده دارد. زن با عشق و محبتی که به همسر و فرزندان خود ابراز می‌کند، فضایی امن و گرم را در خانه پدید می‌آورد که در آن، افراد خانواده احساس آرامش، امنیت و پذیرفته شدن می‌کنند. قرآن کریم و روایات معصومین (ع) نیز بر اهمیت مهرورزی و محبت در خانواده تأکید فراوانی کرده‌اند. در آیه ۲۱ سوره روم، خداوند متعال به خلقت همسران از جنس خود انسان به عنوان یکی از آیات الهی اشاره می‌کند و می‌فرماید: «و از نشانه‌های قدرت اوست که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میان شما مهر و محبت برقرار شود. در این امر، نشانه‌هایی برای متفکران وجود دارد.» امام علی (ع) نیز در حدیثی نورانی می‌فرمایند: «هرگاه به خانه می‌آمدم و به چهره فاطمه (س) نگاه می‌کردم، تمام غم و اندوهم برطرف می‌شد.» این حدیث، به نقش بی بدیل محبت و آرامش بخشی زن در خانواده اشاره دارد و نشان می‌دهد که چگونه مهر و محبت یک زن می‌تواند التیام بخش غم‌ها و مشکلات همسر و فرزندان باشد. در واقع، مهرورزی و محبت، بنیان و اساس خانواده‌ای سالم و موفق را تشکیل می‌دهد. با پرورش این فضیلت در خانواده، می‌توان بستری امن و آرام برای رشد و شکوفایی اعضای آن فراهم کرد و زمینه را برای سعادت و خوشبختی آنان مهیا نمود. زن نیکوکار و خوش‌اخلاق؛ معمار خانواده‌ای شاد و سعادتمند زن به عنوان رکن اصلی خانواده، نقشی محوری در حفظ و تقویت بنیان این نهاد مقدس ایفا می‌کند. اخلاق نیکو و رفتار پسندیده او، همچون گوهری گران‌بها، صیقل دهنده زندگی مشترک و پیونددهنده اعضای خانواده است. زنی که در پرتو فضایل اخلاقی مانند صداقت، احترام، گذشت، مهربانی و انصاف گام برمی‌دارد، گویی نوری فروزان در تاریکی اختلافات و تنش‌ها روشن می‌کند و مسیر صلح و صفا را هموار می‌سازد. پیامبر اکرم (ص) در این باره می‌فرمایند: «در روز قیامت، آن کس از شما به من نزدیک‌تر می‌نشیند که خوش‌خوتر شما باشد و برای خانواده‌اش، بهترین کس باشد.» این سخن گهربار، گویای اهمیت اخلاق نیکو در تحکیم خانواده و جلب رضایت الهی است. امام زین‌العابدین (ع) نیز در این زمینه می‌فرمایند: «چهار خصلت است که در هر کس وجود داشته باشد، ایمانش کامل است، گناهانش از او پاک می‌شود و پروردگارش را در حالی دیدار می‌کند که از او راضی است: کسی که به تعهدات خود در برابر مردم وفا کند؛ زبانش با مردم راست باشد؛ در حضور خدا و مردم، از هر زشتی‌ای شرم کند و با خانواده‌اش، اخلاق خوش داشته باشد.» این چهار خصلت، نقشه راهی برای رسیدن به سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت ترسیم می‌کند و نشان می‌دهد که زن با پایبندی به اخلاق نیکو، نه تنها به تحکیم بنیان خانواده کمک می‌کند، بلکه مسیر کمال و تعالی خود را نیز هموار می‌سازد. امام علی (ع) نیز در این باره می‌فرمایند: «با اخلاق نیک، زندگی خوش می‌شود.» و پیامبر اکرم (ص) جهاد زن را در میدان زندگی، همسرداری نیکو می‌دانند. در جایی دیگر، حق مرد بر زن را چنین بیان می‌فرمایند: «حق مرد بر زن این است که زن ملازم خانه او باشد و به شوهرش دوستی و محبت و دلسوزی کند و از خشم وی دوری گزیند و آنچه را مورد رضایت اوست انجام دهد و به پیمان و وعده وفادار باشد.» این احادیث و روایات، به روشنی نقش زن در استحکام خانواده و وظایف او در قبال همسر و فرزندان را تبیین می‌کنند. زنی که با اخلاق نیکو و رفتاری پسندیده، آرامش و صفا را به خانه و خانواده هدیه می‌دهد، بی‌شک در مسیر سعادت و رستگاری گام برمی‌دارد و به عنوان الگویی نیکو برای فرزندان خود، نقشی اساسی در تربیت و پرورش نسل آینده ایفا می‌کند.

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 154 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری اسلام به عنوان یک دین جامع، چارچوبی کامل و متعادل برای روابط زن و مرد در خانواده و جامعه ارائه می‌دهد. در این چارچوب، جایگاه زن و مرد به طور شفاف تعریف شده و وظایف و حقوق مشخصی برای هر یک از آن‌ها تعیین شده است. این امر نه تنها به حفظ نظم و آرامش در خانواده کمک می‌کند، بلکه زمینه‌ای را برای رشد و تعالی زن و مرد و در نهایت، جامعه به طور کلی فراهم می‌سازد. هدف نهایی اسلام از تعیین جایگاه و وظایف برای زن و مرد، ایجاد یک زندگی مشترک سالم و پویا بر پایه محبت، احترام و تفاهم متقابل است. در این زندگی مشترک، زن و مرد با تکیه بر نقاط قوت و توانمندی‌های خود، در کنار یکدیگر برای رسیدن به سعادت و کمال تلاش می‌کنند. اسلام با تاکید بر اصل مودت و رحمت، زن و مرد را به عنوان دو بال پرواز یکدیگر در مسیر زندگی معرفی می‌کند. در همین راستا، اسلام سفارشات ویژه‌ای را برای مردان در مورد نحوه رفتار با همسرا‌ن‌شان ارائه کرده است. این سفارشات که برگرفته از تعالیم الهی و سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان است، در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می شود: احترام و تکریم: اسلام دین محبت، احترام و تعهد است و این آموزه‌ها در بنیان خانواده نیز نقشی اساسی ایفا می‌کنند. روابط سالم و انسانی میان اعضای خانواده، به ویژه زن و شوهر، از ارکان اصلی سعادت و خوشبختی در زندگی انسان دانسته شده است. در محیطی که صمیمیت و احترام متقابل میان همسران حاکم باشد، نه تنها بنیان خانواده مستحکم‌تر می‌شود، بلکه زمینه رشد و تعالی فردی و اجتماعی اعضای آن نیز فراهم می‌گردد. در مقابل، فروپاشی این بنیان و خدشه‌دار شدن روابط خانوادگی، پیامدهای ناگواری برای همه اعضای خانواده به دنبال خواهد داشت. یکی از بارزترین جلوه‌های روابط سالم در خانواده، نیکوکاری و تکریم شخصیت زنان است. چنان‌که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: «ما اکرم النساء الّا کریم و لا اهانهن الّا لئیم؛ انسان‌های بزرگوار، زنان را گرامی می‌دارند و افراد پست به آن‌ها اهانت روا می‌دارند.» احترام و محبت متقابل، قوام و اساس زندگی مشترک است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می‌فرمایند: «خیارکم، خیارکم لنسائهم؛ بهترین شما آن است که با زنان بهترین باشد.» رهبران الهی در طول زندگی، و حتی در لحظات پایانی عمر خویش، همواره بر رعایت حقوق زنان تأکید ورزیده‌اند. پیامبر اکرم (ص) در خطبه حجة الوداع خطاب به مسلمانان فرمودند: «ای مردم! زنان‌تان بر شما حقوقی دارند، چنان‌که شما را بر آنان حقوقی است. خدا را در مورد زنان در نظر داشته باشید و نسبت به آن‌ها به خیر و نیکی رفتار کنید.» محبت و مودت: در اسلام، برقراری روابطی سرشار از عشق و محبت میان زن و شوهر، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. از این رو، یکی از مهمترین سفارشات دین مبین اسلام به مردان، ابراز محبت و مودت نسبت به همسران‌شان است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می‌فرمایند: «بهترین شما کسی است که با همسرش نیکوتر رفتار کند.» ایشان(ص) همچنین بارها به مردان سفارش می‌کردند که محبت خود را به همسران‌شان آشکارا بیان کنند و از گفتن جمله‌ی پرمهر «دوستت دارم.» دریغ نکنند. این محبت و مودت باید در تمام سطوح زندگی مشترک، از جمله گفتار، رفتار و کردار مردان نسبت به همسران‌شان، نمود عینی داشته باشد. مردان مسلمان موظفند با گفتاری نیکو و لحنی محبت‌آمیز با همسران خود سخن بگویند، با رفتاری احترام‌آمیز و درک و شعور با آنان برخورد کنند و در انجام امور منزل و وظایف مشترک یاریگر همسران‌شان باشند. توجه به این نکته ضروری است که ابراز محبت و مودت به همسر، تنها به مناسبت‌های خاص و ابرازات عاشقانه‌ی گاه و بی‌گاه محدود نمی‌شود، بلکه باید به صورت مستمر و در قالب رفتارهای روزانه و کوچک نیز به همسران نشان داده شود. به عنوان مثال، مردان می‌توانند با انجام کارهای ساده‌ای مانند کمک به آشپزی و یا مرتب کردن خانه، به همسران‌شان در انجام کارهای خانه یاری برسانند و یا با هدیه دادن گل و یا نوشتن نامه‌ای عاشقانه، عشق و قدردانی خود را از همسرشان ابراز کنند. تأمین نیازهای مادی و معنوی: در آموزه‌های دین، با ازدواج دائم، مرد متعهد به تأمین نیازهای مادی و معنوی همسر خود می‌شود. این تعهد که به عنوان «نفقه» شناخته می‌شود، نقشی اساسی در ثبات و امنیت خانواده ایفا می‌کند. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ" (آیه 34 نساء)؛ "مردان بر زنان سرپرستى دارند به سبب آنچه خداوند از فضل خود به آنان داده و از اموال خود انفاق کرده‏‌اند.» این آیه به صراحت بیان می‌کند که مردان وظیفه دارند هزینه‌های زندگی همسران خود را تامین کنند و در این زمینه کوتاهی نکنند. تأمین نفقه، به زن آرامش خاطر می‌دهد تا با آسودگی به وظایف مادری و خانه‌داری بپردازد. او بدون دغدغه معیشت، می‌تواند فرزندان را تربیت کند و فضایی گرم و صمیمی در خانه ایجاد نماید. این امر، به نوبه خود، به سلامت روحی و روانی کل اعضای خانواده کمک می‌کند. علاوه بر این، تعهد مالی شوهر به همسر، او را در برابر چالش‌ها و ناملایمات شغلی و اقتصادی محافظت می‌کند. زن با علم به اینکه نیازهای او توسط همسرش تأمین می‌شود، از اضطراب و نگرانی‌های مالی رها شده و می‌تواند با تمرکز بیشتری به نقش‌های خود در خانواده بپردازد. مشورت و همفکری: یکی از سفارشات کلیدی اسلام به مرد و زن، تأکید بر مشورت و همفکری زن و شوهر در امور مختلف زندگی مشترک است. این امر نه تنها به تقویت بنیان خانواده و افزایش صمیمیت و تفاهم میان زوجین می‌انجامد، بلکه در نهایت منجر به تصمیم‌گیری‌های سنجیده‌تر و زندگی شادتر و موفق‌تر خواهد شد. پیامبر اکرم (ص) در این باره می‌فرمایند: «با زنان خود در امور زندگی مشورت کنید، زیرا آن‌ها نظر لطیف و ظریفی دارند.» این حدیث نورانی نشان‌دهنده‌ی اهمیت مشورت با همسر و احترام به دیدگاه‌های او در تصمیم‌گیری‌های مختلف زندگی است. زن و مرد به عنوان دو نیمه یکدیگر، هریک دارای تجربیات، دیدگاه‌ها و توانمندی‌های منحصر به فردی هستند که می‌تواند در حل مسائل و چالش‌های زندگی مشترک راهگشا باشد. بنابراین، مردان باید به جای اتخاذ تصمیمات یکجانبه، به نظرات و ایده‌های همسران خود توجه کرده و آن‌ها را در فرایند تصمیم‌گیری مشارکت ‌دهند. مشورت با همسر نه تنها نشان‌دهنده احترام به اوست، بلکه از بروز اختلافات و سوءتفاهمات نیز جلوگیری می‌کند. زن و شوهر با تبادل نظر و بحث و گفتگو می‌توانند به راه‌حل‌های مناسب‌تر و کارآمدتری دست یابند و زندگی مشترکی سرشار از تفاهم، محبت و سعادت را برای خود رقم بزنند. وفاداری و تعهد: در بنای مقدس زندگی مشترک، دو ستون محکم و استوار وجود دارد که ثبات و آرامش را به ارمغان می‌آورند: تعهد و وفاداری. این دو گوهر گران‌بها، قلبِ پیوند زوجین را جلا می‌دهند و تار و پود زندگی را به هم می‌آورند. همانطور که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «بهترین مردان کسانی هستند که به همسران خود وفادار باشند و بدترین زنان کسانی هستند که به همسران خود خیانت کنند.»، تعهد و وفاداری، مبنای احترام و اعتماد در زندگی مشترک است. زمانی که زن و مرد نسبت به یکدیگر متعهد باشند، زندگی در مسیری امن و آرام جریان می‌یابد و عشق و محبت در آن موج می‌زند. تعهد به معنای پایبندی به عهد و پیمان مشترک و تلاش برای حفظ و ارتقای زندگی زناشویی است. این تعهد در تمام لحظات زندگی، از غم و شادی گرفته تا سختی و آسانی، نمود پیدا می‌کند. زوجین متعهد، در برابر یکدیگر احساس مسئولیت می‌کنند و در حل مشکلات و عبور از موانع، دست در دست هم می‌گذارند. وفاداری نیز به معنای صیانت از حرمت و ارزش‌های زندگی مشترک و پرهیز از هرگونه رفتاری است که به این حرمت خدشه وارد کند. وفادار بودن، یعنی حفظ حریم خصوصی زندگی مشترک، پرهیز از دروغ و فریب، و احترام به جایگاه و شخصیت همسر. تعهد و وفاداری، دو بال پرواز زندگی مشترک هستند که زن و مرد را به سوی خوشبختی و آرامش رهنم ون می‌کنند. با تقویت این دو گوهر گرانبها، می‌توان بنای زندگی را استوارتر کرد و در برابر طوفان‌ها و ناملایمات زندگی، مقاوم‌تر شد. به یاد داشته باشیم که تعهد و وفاداری، یک خیابان دو طرفه است و هر دو طرف باید برای حفظ و تقویت آن تلاش کنند.

ادامه مطلب


5 ماه قبل - 141 بازدید

در اکثر مواقع این مردان بوده‌اند که همیشه خواسته‌ها، انتظارات و ویژگی‌های مشخصی را برای همسر خود عنوان کرده اند. زنان اما کمتر پیش آمده که ویژگی‌های فردی مشخصی را برای همسر خود بیان کرده‌ باشند اگرچه نزد خود لیست بلند و بالایی از این ویژگی را داشته اند. ممکن است شما نیز همان جمله‌ی معروف «هیچ کسی نمی‌داند زنان دقیقا چه می‌خواهند.» را با خود تکرار کنید اما حقیقت ماجرا این است که کمتر پیش آمده که پای حرف‌ها و خواسته‌های زنان نشسته باشید تا از انتظارات مطلع شوید. هر زن با دیگری متفاوت است و انتظارات متفاوتی نیز دارد. این امر کمی دشوار است اما شما باید سعی کنید تا انتظارات همسرتان را شناسایی و جهت برآورده کردن آن تلاش کنید. در این صورت او خوشبختی بیشتری را به زندگی وارد و برای رفاه شما فداکارانه هر کاری خواهد کرد. در حقیقت زنان حکم همان آیینه‌ای را دارند که انعکاس رفتار و عملکردتان را وارد زندگی می‌سازند. به این معنی که اگر رفتار خوب و درستی با همسرتان داشته باشید، متقابلا رفتار خوب، احترام و عشق را دریافت می‌کنید. بنابراین، هرچه بیشتر همسرتان را درک کنید، برای برآورده کردن خواسته‌های او تلاش کنید، عشق و محبت بیشتری را در زندگی، تربیت فرزندان و مدیریت خانه دریافت خواهید کرد. علی‌رغم درک همه تفاوت‌ها، خواسته‌های مشترکی وجود دارد که زنان به طور کلی از همسران‌شان انتظار دارند. زنان در یک رابطه طالب محبت هستند خواه تازه ازدواج کرده باشند و یا چندین سال از ازدواج آن‌ها گذشته باشد. آن‌ها دوست دارند که همسرشان آنان را مورد عشق و توجه قرار دهد. به عنوان همسری ایده آل، شما باید زمان کافی را با همسر خود بگذرانید، نسبت به او مهربان باشید و به خواسته‌های او چه کوچک و چه بزرگ توجه کنید. زنان شوهری که زمان خود را با تلفن همراه می‌گذراند را نمی‌خواهند. تصور کنید شما می‌خواهید با همسرتان صحبت کنید و او مشغول صحبت با تلفن است. به همین ترتیب او نیز از شما توقع دارد به او گوش فرا دهید و زمان‌تان را با او سپری کنید .نگرانی‌ها و اضطراب‌های او را بی‌اهمیت نشمارید زیرا همسر شما به مکالمه با شما احتیاج دارد نه تلفن همراه، ریموت، لبتاب و سایر دستگاه‌های الکترونیکی. توجه به او باعث افزایش دوستی و بهبود روابط زناشویی خواهد شد. هنگامی که همسرتان به شما نیاز دارد توجه کنید زیرا این عمل عشق را به او منعکس خواهد کرد. همسر شما ممکن است به دلیل مسئولیت پذیری در خانواده و بچه‌ها از علایق و رویاهای خود فارغ شود؛ او را تشویق کنید تا مجددا به آن‌ها بپردازد و بتواند رویای خود را تحقق بخشد. نگذارید احساس محرومیت به او دست دهد و تصور کند که از رسیدن به آرزوهایش ناامید شده است. به جای آن که او را قضاوت کنید، در رسیدن به خواسته‌ها و تلاش‌هایش او را حمایت کنید زیرا او همیشه به شما افتخار خواهد کرد. رابطه جنسی به همان اندازه که برای یک مرد مهم است برای زن نیز مهم است. آن‌ها عاشق مردی هستند که از نظر جنسی فعال باشد و لذت را به آن‌ها برساند. یک زندگی جنسی فعال شعله عشق را در زندگی روشن نگه خواهد داشت. حتی اگر همسر شما از لحاظ مالی مستقل باشد انتظار دارد که برایش هزینه کنید. یک زن نمی‌خواهد مسئولیت تامین معیشت خانواده را به عهده داشته باشد. مهم نیست که از شما حمایت ‌کند اما دوست دارد که مردش برای خانواده درآمد آورد. مسلما شما احتیاج دارید که مورد احترام واقع شوید پس این احترام را به همسرتان نیز انتقال دهید. احترام متقابل پایه و اساس رابطه شما را تشکیل می‌دهد. همسر شما ممکن است روز سختی را در خانه سپری کرده باشد به جای نادیده گرفتن او سعی کنید از سخت کوشی‌اش قدردانی کرده و به نقش وی به عنوان مادر، همسر و سرپرست احترام بگذارید. امروزه اکثر زنان تمایل به ازدواج با مردی دارند که آشپزی بلد باشد و در امور منزل با آنان همکاری لازم را داشته باشند. به علاوه، امروزه زنان نیز ساعات کار طولانی‌تری دارند، در واقع، حتی گاهی اوقات بیشتر از مردان، شغل‌های‌شان استرس‌زا است. بنابراین، انتظار دارند که بخشی از فعالیت‌های خانه را انجام دهند. اگر به همسر یا فرزندان خود قول داده اید که آن‌ها را برای آخر هفته به سفر یا تفریح ببرید به تعهد خود پایبند باشید و آن‌ها را ناامید نکنید. مردی که به وعده‌هایش پایبند است بدون تلاش زیاد همسرش را به خود جذب می‌کند. به آن چه که یک زن می‌گوید گوش فرا دهید. هنگامی که او صحبت می‌کند به او نگاه کنید و توجه کنید. حداقل یک ساعت در روز را به همسرتان اختصاص دهید؛ در حالیکه مشغول خوردن صبحانه یا شام هستید در مورد کار روزانه صحبت کنید و از او سوال بپرسید. ممکن این کار، ساده به نظر برسد اما تاثیرات عمیقی در زندگی مشترک شما خواهد گذاشت. زنان مردانی که اعتماد به نفس دارد و متکبر نیستند را بیشتر می‌پسندند. زیرا یک مرد با اعتماد به نفس می‌تواند بر هر مانعی غلبه کند و مشکلات را حل کند. به علاوه، این احساس را به همسر خود نیز انتقال می‌دهد و با حمایتش این را تذکر می‌دهد که همسرش تنها نیست و می‌تواند به او اعتماد کند. امنیت برای یک زن مهم است و دوست دارد با مردی ازدواج کند که از او محافظت می‌کند. هنگامی که با همسرش بیرون می‌رود توقع شهامت و محافظت از او را دارد. زنان دوست دارند از سوی همسران‌شان سوپرایز شوند. سوپرایز کردن به منزله خرید هدیه گران قیمت نیست بلکه می‌تواند یک شاخه گل یا حتی یک خوراکی باشد. یا این که او را به یک وعده شام دعوت کنید. این امور حرکات کوچکی هستند اما تاثیر زیادی در روابط شما خواهند داشت.

ادامه مطلب


5 ماه قبل - 178 بازدید

گذراندن زندگی در کنار مرد و یا زنی که از جهت‌های متفاوت هم کفو آدم باشد، قطعا لذت‌بخش است. اگر شما تاکنون لذت آنچنانی از زندگی مشترک‌تان نبرده‌اید، لزوما به این معنی نیست که حتما همسر شما گزینه‌ی اشتباهی برای شما بوده و دیگر قرار نیست رنگ خوشبختی را ببینید. گاه نیاز است از چشم انداز دیگری به زندگی نگاه کنید، بخواهید که مشکلات حل شوند، بخواهید که می‌توانید در کنار همسرتان، داشته‌های‌تان را نجات دهید. بخواهید بسازید و آنقدر در پی جایگزین جدید نباشید و تا با مشکلی مواجه شدید، نروید سراغ میانبرها. حل برخی چالش‌ها نیازمند زمان است و اگر عجولانه تصمیم بگیرید، ممکن آن را بدتر سازید. اشتباه زن و مرد در زندگی مشترک نه تنها به آزرده شدن خود او منجر می‌شود، بلکه می‌تواند آسیب‌ها و عواقب جدی نیز برای دیگر افراد خانواده به دنبال داشته باشد. بسیاری از جدایی‌ها و تبعات آن که به فرزندان نیز سرایت می‌کند، ناشی از بروز اشتباهاتی در زندگی مشترک است که افراد حتی ناخواسته مرتکب آن می‌شوند. در این میان برخی اشتباهات رایج زوج‌ها در زندگی مشترک، صدمات جبران‌ناپذیری به کانون خانواده وارد کرده و در مواردی منجر به سردی روابط، خیانت و یا جدایی و طلاق عاطفی می‌شود. باید بدانیم که بروز اشتباه در زندگی مشترک اجتناب‌ناپذیر است. اما در مواردی با زیاد شدن این اشتباهات، زندگی زناشویی و خانواده دچار آسیب می‌شود. در سلسله مقالات «اشتباهات زوج‌ها در زندگی مشترک» به عمده‌ترین چالش‌هایی پرداختیم که زن و مرد خواسته یا ناخواسته آن را مرتکب می‌شوند و زندگی مشترک خود را با بن بست مواجه می‌سازند. برای پیشگیری از بروز چنین حالتی بهتر است این مشکلات را مطالعه کنید. اما در این مطلب به شماری از راهکارها می‌پردازیم. در نظر بگیرید که هردوی شما درست می‌گویید. غرق شدن در مفاهیم سیاه و سفید، درست و غلط، برد و باخت آسان است. به جای این تفکر مقایسه‌ای، چیزی به نام تفکر متفکرانه را فرابگیرید. «بله اما» را به «بله و» تغییر دهید چراکه موقعیت شریک زندگی شما را نفی نمی‌کند. به محض اینکه قبول کنید که هر دو درست می‌گویید، راه‌حل‌های خلاقانه را بروز می‌دهید: «چه کار متفاوتی را می‌توانیم انجام دهیم؟ به چالش پیش آمده عمیق‌تر نگاه کنید. از خود بپرسید: «این بحث واقعاً در مورد چیست؟» اگر هر دوی شما احساسات شدیدی را تجربه می‌کنید، باید مساله مهمی باشد و حتما به دوران کودکی شما برمی‌گردد. بنابراین، به یکدیگر بگویید که کدام آسیب‌های گذشته دوباره فعال شده است و برای درمان آن‌ها اقدام کنید. مدت بیشتری در چالش باقی بمانید. طبیعی است که بخواهیم تا آنجا که ممکن است هرچه سریعتر از درگیری به وجود آمده خارج شویم، اما این کار زمان می‌برد. بنابراین، خودتان را تحت فشار نگذارید. معمولاً ممکن است بحث و چالش شما، چند روز طول بکشد. بنابراین، بیاموزید که با عدم قطعیت، احساس راحتی بیشتری کنید و توافق کنید که به گفتگو ادامه دهید. نسبت به یکدیگر انتقادپذیر باشید. به جای نشان دادن نمای بیرونی زره پوش و ظاهر سفت و سخت خود، در مورد چیزی که برای‌تان مشکل است صحبت کنید. به یاد داشته باشید که از عبارات «من» استفاده کنید. به عنوان مثال: «من احساس اضطراب می‌کنم.» به جای «تو باعث می‌شوی من احساس اضطراب کنم. شباهت‌ها را بیابید و روی آن‌ها سرمایه گذاری کنید. یادآوری آنچه در مورد آن با یکدیگر توافق دارید، بسیار مفید است. به عنوان مثال: «هر دوی ما بهترین‌ها را برای بچه‌ها می‌خواهیم.» یا «هر دو احساس می‌کنیم از پا درآمدیم.» اگر به جای حمله کردن به عیوب شریک خود، به ویژگی‌های بهتر او اشاره کنید، همکاری آسان‌تر خواهد بود. گذر کنید. به محض اینکه از اصرار بر راه‌حل خاص خود دست بردارید، به آرامی راه دیگری پدیدار می‌شود. اگر هنوز گیر کرده اید، ممکن است به این دلیل باشد که باید به مراحل قبلی بازگردید و بیشتر صحبت کرده و گوش کنید. وقتی هر دو احساس کنید که واقعا درک شده اید، آماده حرکت به جلو خواهید بود. در دنیای امروز و به ویژه اکنون که در عصر اینترنت هستیم، زندگی کردن دغدغه‌های فراوانی دارد. برای مجرد‌ها زندگی دشوار است، حال اگر بخواهید فردی را پیدا کنید و زندگی مشترکی بسازید، قطعا این چالش‌ها بیشتر خواهد بود. آن هم در روزگاری که اکثر آدم‌ها گول ظاهر زندگی بقیه را می‌خورند و باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه می‌کنند. حق دارید که شما نیز وسوسه دنیای مجازی امروزی شوید و بخواهید که بخش‌هایی از رابطه و زندگی مشترک خود را در این فضا به اشتراک بگذارید. اما اگر این اشتراک گذاری از حد و مرزش خارج شود، ممکن برای شما مشکلات جدی‌تری خلق کند زیرا شما با دستان خود به افراد اجازه می‌دهید وارد حریم خصوصی شما شوند. آنگونه که روانشناسان می‌گویند زندگی مشترک هرچقدر مخفی‌تر و دور از چشم دیگران باشد، پایدارتر و از چشم دیگران محفوظ‌تر خواهد ماند. از سویی آنقدر خودتان را درگیر زندگی نسازید که به کلی خودتان را فراموش کنید. به ظاهر و سلامت خود رسیدگی کنید، برای انجام کارهایی که دوست دارید، وقت بگذارید و به اهداف خود برسید. همچنین لازم است با همسرتان ارتباط برقرار کنید. در مورد احساسات و نیازهای خود با همسرتان صحبت کنید و به حرف‌های او نیز گوش دهید. بسیاری از مشکلات زوج‌ها از آنجایی آغاز می‌شود که حرف زدن با همدیگر را توقف می‌دهند و در عوض گلایه و درد‌ و دل‌های‌شان را با دیگران به اشتراک می‌گذارند. به یاد داشته باشید که قرار است روزی گوشه‌ای بنشینید و به این فکر کنید که چگونه تاکنون زیسته اید؟ و مهمتر چقدر در زندگی با خود و دیگران در صلح بوده اید؟ چقدر شیرینی زندگی را فهمیدید؟ آیا آنگونه که باید از زندگی و به ویژه زندگی مشترک لذت و آرامش بدست آورده اید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، قطعا شما زندگی را برده اید اما اگر پاسخ منفی باشد، بهتر است تجدید نظری کرده و به زندگی از افق دیگری بنگرید. ممکن بگویید از شما گذشته است اما این را به یاد داشته باشید که یک روز زندگی با کیفیت بهتر از ده‌ها سال زنده بوده است. زندگی مشترک با تهدید، خط و نشان کشیدن برای همدیگر، ترساندن و رها کردن نه ساخته می‌شود و نه ادامه پیدا می‌کند. بهتر است مثل دو آدم بالغ و بزرگ‌سال با همدیگر حرف بزنید و در مورد چالش‌های‌تان صحبت کنید. واسطه کردن دیگران و بزرگان ممکن برای مدتی و برای چند باری موثر باشد اما نه برای هر دعوا و نه برای همیشه. زیرا هیچ کسی بهتر از شما دو تا از زندگی مشترک‌تان، از درد‌ها و چالش‌های‌تان آگاه نیست. بهتر است خودتان اقدام کنید و برای بهبود زندگی‌تان قدم بردارید.

ادامه مطلب


9 ماه قبل - 147 بازدید

روانشناسی در زندگی زنان با بیان این واقعیت که اختلالات و آسیب‌های روانی، زنان و مردان، هردو را درگیر می‌کند اما به دلایلی گوناگون که حتما به شرح آن‌ها خواهیم پرداخت، زنان می‌توانند علائم و عوارض یک اختلال و آسیب روانی را به گونه‌ی متفاوت‌تری تجربه کنند. ما به بررسی این علل خواهیم پرداخت اما پیش از آن، به اهمیت آگاهی از این موضوعات می‌پردازیم. زنان به علت سوگیری‌های اجتماعی، جایگاه خانوادگی، رسوم و باورهای نادرست و... آسیب پذیری بیشتری در قبال بیماری‌های روانی از خود نشان می‌دهند. همچنان، آن‌ها با پیش زمینه‌های خانوادگی و اجتماعی نادرست در زمینۀ حفاظت از خودشان نیز به گونه‌های متفاوت‌تری عمل می‌کنند. زنان به لحاظ جایگاه‌شان تحت عنوان نقطۀ عطف یک خانواده، باید از دو جهت به لحاظ مسائل روانی در نظر گرفته شوند: نخست، اینکه آن‌ها به دلیل مسئولیت‌های زیاد همواره تحت فشار قرار می‌گیرند و دوم، اینکه به دلیل افکار اشتباه و مرسوم محیط اطراف‌شان به نیازهای روانی‌شان توجهی صورت نمی‌گیرد  و به نوعی فشار مضاعف بر آن‌ها وارد می‌کند. در اینجا، ما با یک پارادوکس و یا یک تضاد در زندگی آن‌ها روبرو می‌شویم، نوعی استرس اضافه بر سازمان  بر روی دوش تمام آن‌هایی که در جوامعی نابرابر زندگی می‌کنند. این دست فشارها مسئلۀ روان را در مورد این قشر جامعه، برای ما کمی متفاوت‌تر می‌کند که نیازمند توجه بیشتر و مدنظر قراردادن جوانب احتمالی و واقعی موجود  و درک آن‌ها از نقطه نظر زندگی یک زن می‌باشد. هدف ما از بیان واقعیت‌های موجود، بزرگنمایی آسیب‌های وارده به زنان نمی‌باشد بلکه نگاهی واقع بینانه‌تر و گذر از نگاه‌های سرسری به آن‌ها می‌باشد، اینکه با وجود جایگاهی حساس و مهم در شکل‌دهی پیکره‌ی یک خانواده، همواره در معرض آسیب و فشار قرار بگیریم، ابدا برای هیچ کسی آسان نخواهد بود؛ پس زمان آن فرا می‌رسد که نگاهی آگاهانه‌تر و منصفانه‌تر به وضعیت آن‌ها و روحیات‌شان داشته باشیم. ما برای درک مطلب و وضوح بیشتر در ادامه به معرفی برخی تفاوت‌ها بین زنان و مردان می‌پردازیم. زنانه یا مردانه بودن تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که آیا زنان و مردان بجز تفاوت‌های ظاهری و کالبدی، در عملکردهای هوشی تفاوتی دارند یا خیر؟ آیا گمان می‌کنید یکی از این دو جنس به صورت غیر منصفانه قضاوت شده است؟ در مورد ارتباطات اجتماعی و عملکردهای دیگر چطور؟ مردان و زنان بنابر درنظرداشت موقعیت فرهنگی و اجتماعی‌شان دارای تفاوت‌هایی می‌باشند که این نقش و جایگاه‌های اجتماعی و پندارهای قالبی چیزیست که جامعه بر آن‌ها تحمیل می‌کند، قراردادهایی از پیش تعیین شده و پذیرفته شده  که رفتارها، باورها و ارتباطات را در قالب‌های معین بصورت متفاوت ازهم، برای زنان و مردان تعریف می‌کند. اینکه آن‌ها چگونه رفتار کنند، در چه چهارچوبی و چگونه ارتباط برقرار کنند و در چه مسیری رشد کنند. همۀ این‌ها، ارزش‌ها و قراردادهای اجتماعی می‌باشد. شاید بتوان گفت که برخی رفتارها همچون مدیریت، بروز آزادانه‌ی خشم، تسلط بر مذاکرات، رفتارهای مطالبه‌گرانه یا جسارت و همچون رفتارها بیشتر و اغلبا مختص مردان می‌باشد و رفتارهایی همچون ابراز شادی، لبخند زدن، بیان صمیمت، گریه کردن و یا عدم مطالبه‌گری، خاص زنان می‌باشد. به طوری که گمان می‌رود این رفتارها در سرشت زنان و مردان جای گرفته اند و اگر هر یک از این دو جنس خلاف آن رفتار کنند از امتیاز مردانه یا زنانه بودن او کاسته می‌شود. اما زمانی که عمیق‌تر به موضوع نگاه کنیم به جریان متفاوت‌تری پی می‌بریم؛ چیزی همچون عدم دسترسی به موقعیت‌ها، محدودیت‌های عملی و شغلی، عدم توازن در برخوردهای اجتماعی، محدودیت‌ها، فرصت‌ها و تمامی این‌ها باعث شده تا زنان از اعتمادبه‌نفس کمتری در زمینۀ تسلط بر شرایط و محیط شان برخوردار باشند، درحالی‌ که هیچ تفاوتی به لحاظ هوشی و توانایی در عملکردهای ذهنی بین زنان و مردان به ثبت نرسیده است و صرفا با توجه به عوامل و تحریکات محیطی، می‌تواند تمامی این رفتارها شکل بگیرند و تغییر کنند. پس به این نتیجه می‌رسیم که زنانه یا مردانه بودن رفتاری، صرفا به بعد فرهنگی اجتماعی برمی‌گردد و هر آن قواعدی که در باب یکی از این جنسیت‌ها تعریف شود، تنها مسئله‌ی محیطی خواهد بود. زنان و سازگاری اجتماعی زنان در زمینۀ سازگاری اجتماعی و بروز توانمندی‌های‌شان اغلب به عنوان جنس ضعیف‌تر شناخته شده اند اما چیزی که نادیده گرفته شده، عدم مشارکت منظم زنان در مسائل مربوط به جهان، علم، صنعت و مهارت بوده است؛ همۀ آن عواملی که لازمه‌ی رشد فردی می‌باشد، برای مردان قابل دسترس بوده اند. این موضوع که زنان از توانمندی کافی و برابر با مردان برخودار نیستند، نوعی ضعف عملکرد و ضعف هوش را برای آن‌ها یادآور می‌شد؛ چیزی که در واقع وجود نداشت اما بنابر علل محیطی، همچنان وجود هم داشت. با این اوصاف، زنان در طی تاریخ دچار نوعی فقدان اعتمادبه‌نفس بوده اند که این احساس عدم کفایت، آن‌ها را دچار وابستگی، نیازمند بودن و از دست دادن استقلالیت می‌نمود و برای دستیابی به ایده‌آل‌های‌شان در درون خود نقص و عدم باورمندی کافی را می‌یافتند.  امروزه اما نشان داده شده که زنان و مردان از لحاظ هوشی کاملا مشابه هستند و صرفا بعضی تفاوت‌هایی در برخی زمینه‌ها دارند که دلیل برتری یکی بر دیگری نمی‌باشد. ما می‌دانیم که در هر جامعه، رفتارها را بر حسب جنسیت دسته بندی نموده اند و این موضوع گاهی فشاری مضاعف بر ابراز هیجانات درونی افراد وارد می‌کند؛ به طوری که ابراز خشونت و خشم رفتاری مردانه محسوب می‌شود و مردان در مورد ابراز آن، آزادی عملکرد بیشتری دارند،  درحالیکه گریه کردن یا مطالبۀ حس ترحم بیشتر روی رفتار زنان نشانه می‌رود. این تقسیم بندی‌های کلیشه‌ای در قالب ذهن افراد جای گرفته و در صورت بروز رفتاری خلاف انتظار از یکی از این دو جنسیت، قطعا از سوی جامعه به ادامۀ آن ترغیب نخواهند شد. پس لازم به ذکر است تا در تعمیم دادن نوع رفتار و افکار به صورت افراطی محتاطانه‌تر عمل کنیم؛ زنانی که رفتاری مردانه دارند لزوما رفتارهای زنانۀ کمتری نخواهند داشت و همچنان برعکس این موضوع نیز می‌تواند صادق باشد. زنان و سلامت روان در باب این موضوع با یک نگاه کلی خواهیم دریافت که زنان به لحاظ مسائل روانی مستعد آسیب‌های بیشتری هستند که عواملی همچون نقش‌های متعدد خانوادگی و اجتماعی، بار مسئولیت سنگین، محدودیت‌های رفتاری، تاثیر پذیری و غیره  مهر تایید بر این موضوع می‌زنند. با ذکر  این نکته که آسیب‌های روانی، مردان و زنان؛ هردو، را هدف قرار می‌دهد اما بنا بر دلایل ذکر شده، زنان می‌توانند عوارض و علایم را بصورت شدیدتر و برای مدتی طولانی‌تر با خود حمل کنند و این آسیب‌ها خود را در قالب علائم زیر نشان می‌دهد: احساس غم و نا امیدی احساس ناکارآمدی و پوچی عدم انرژی ناتوانی در تمرکز و یادسپاری مسائل اخلال در عملکرد روزانه و شغلی کاهش و یا افزایش غیر طبیعی اشتها کاهش یا افزایش غیرطبیعی خواب گریه های مکرر و بی دلیل خستگی مداوم تحریک پذیری دوری از اجتماع افکار خودکشی این علائم با توجه به مقاومت، پیش زمینه‌های فردی، سبک زندگی، خانواده‌ی حمایت‌گر و سایر عوامل، می‌توانند متفاوت بروز کنند که البته این‌ها فقط برخی علائم کلی جهت خاطر نشان کردن موضوع می‌باشد و ابدا کل مطلب و جریان عظیم سلامت روان را در بر نمی‌گیرد. در کنار آسیب‌های روانی عمومی که بین همۀ افراد ممکن است پیدا و نهان باشد، برخی مشکلات نیز هستند که مخصوصا زنان را در بر می‌گیرند: افسردگی پس از زایمان سندرم پیش از قاعدگی یا (PMS) افسردگی پس از قاعدگی (یائسگی) موارد ذکر شده، از جمله‌ی حالاتی از افسردگی و آشوب‌های هیجانی در زنان می‌باشد که شرایط مدیریت و تسلط بر زندگی زنان را دچار اخلال می‌کند و سطح کیفی عملکردشان را نیز کاهش می‌دهد که در مقالات بعدی به شرح و تفصیل آن‌ها خواهیم پرداخت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 392 بازدید

هوای این روزهای کابل سرد و جنب و ‌جوش مردمانش گرم است. مردمی که از هرسو در پی یافتن لقمه‌ای نان است و نانی که نایاب شده و هیچ‌جایی یافت نمی‌شود. راستش را بخواهید با دیدن حال و هوای این روزهای کابل و مردمانش، آدم خود را وسط سرزمینی ناشناخته و ناشناس می‌بیند. بین مردمی که به جز نان، به چیز دیگری فکر نمی‌کنند. انگار نداشتن نان و گرسنگی، توان فکر کردن را از آدم‌های کابل گرفته است. هیچ روزی در کابل عادی نیست؛ روزها و هفته‌ها متفاوت ازهم اند. همه‌چیز در این شهر زود عوض می‌شود، به‌جز گرسنگی‌ای که روی یک دایره در حال چرخش است و هیچ زمانی این شهر و آدم‌هایش را ترک نمی‌کند. اگر یک روز در شهر و یا گوشه‌ای از آن و یا هم حاشیه‌ شهر کابل چند دقیقه‌ای پیاده قدم بزنید، با بیش از ده تا پانزده نفر سر می‌خورید که دستش به سوی عابران دراز است و گردنش به‌طور عجیبی کج و زبانش به‌قدری التماسانه درخواست کمک می‌کند که قلب هر رهگذری را نرم و به درد می‌آورد. این آدم‌ها از هر طیف، سن و جنسیتی هستند‌. بیش‌ترین‌شان اما زنان هستند. کودکان در رده دوم و مردان در رده‌های بعدی. روش درخواست کمک هر کس، هر جنس و هر طبقه، منحصر به فرد است و متفاوت. تکدی‌گران سال‌مند، برای خودشان یک روش دارند، میان‌سال‌ها روش دیگری و خردسالان روش متفاوت‌تر و به‌روزتری نسبت به گروه‌های دیگر. زنان التماس می‌کنند و بی‌سرپرست بودن و یتیم داشتن‌شان را بهانه می‌کنند و کودکی که روی زمین و یا روی زانوی‌شان خوابانده اند را گواه می‌گیرند. کودکانی که همیشه قربانی‌ ماجراهای از این دست هستند: در اول قربانی هوس‌های زن و مرد و حالا طعمه‌ای برای نان و حتی بعضی وقت‌ها، سودایی برای فروش و دلیلی برای سیر کردن شکم‌ بقیه اعضای خانواده. روش مردان تکدی‌گر متفاوت‌تر از زنان است. عده‌ای از این مردان کج و کوله راه می‌روند و یا عصا به‌دست می‌گیرند و یا هم نسخه‌ و چند برگ کاغذ را با چند بوتل شربت و تابلیت (قرص) درون یک پلاستیک انداخته و به بهانه بیماری و نداشتن توان تداوی، درخواست کمک می‌کنند. رهایی یافتن از حقه و نیرنگ جوان‌تر‌ها و آنانی‌که سن و سال کم‌تری دارند، آسان نیست. آنان خودشان را به دست و دامن رهگذران گلاویز می‌کنند و تا کمکی از طرف مقابل دریافت نکنند، رهایش نمی‌کنند. فرقی نمی‌کند چه مسافتی را باید این‌گونه بپیمایند و یا هم با ترش‌رویی آدم‌ها روبرو شوند. این جمع و جماعت را بیش‌تر دختران و پسران خردسالی تشکیل می‌دهد که اکنون از مادر و پدر تکدی‌گرشان، استقلال کار گرفته‌اند و با کوله‌باری از تجربه وارد بازار تکدی‌گری شده‌اند. عصر یکی از روزهای سرد فصل پاییز است. محل کارم را به مقصد یکی از مراکز آموزش زبان، ترک می‌کنم. فاصله‌ا‌ی بین محل کارم و مرکز آموزش زبان، ده دقیقه پیاده‌روی بیشتر نیست. در این فاصله‌ی زمانی و مسیر ناپیموده، کم از کم با سه مورد روبرو می‌شوم، هر کدام از پسران خردسال به روش خودش، از رهگذران خیرات (کمک) می‌طلبند. دختران خردسالی که پیش روی یکی از شیرینی فروشی‌های پل‌سرخ ایستاده‌اند، پاپیچ هر رهگذری تا چندمتری فروشگاه می‌شوند و از هر طریقی می‌کوشند تا سکه‌ای یا چیزی از فرد مورد نظر بگیرند. چیزی در کیسه داشتن و ندادن به این جماعت، کار آسانی نیست. با مورد دومی در چندمتری دختران سر می‌خورم. روبروی کتاب‌فروشی امیری، پسر بچه‌ای روی پیاده‌رو نشسته است. ترازوی برقی وزن‌سنج پیش روی خود گذاشته و دو سه خریطه «ماسک» هم در کنار دستش قرار دارد. با گردنی کج و دستی دراز، با چنین جملاتی از رهگذران پول می‌خواهد: «امروز هیچ کار نکدیم، یک دهی خو بتی. خیر است کاکا بخدا گشنه استم. چاشت چیزی نخوردیم.» چند قدم ‌پیش‌تر، پیش‌روی موترفروشی‌ای، پسربچه‌ای هم‌سن و سال و هم‌قد پسری که ترازو داشت، روی زمین پیاده‌رو نشسته است. کار او متفاوت از دیگران است و روش صدا کردنش هم با بقیه فرق دارد: «اینه، اینه او کاکا، جوراب نمی‌گیری؟ بگی که زمستان میشه. ارزان ارزان می‌فروشم! یک دانه خو بگی.» و اشاره می‌کند به بسته‌ی جوراب‌های پیش‌رویش. او این حرف‌ها را به هرکسی می‌گوید. فرقی ندارد؛ زن، مرد، پیر و یا جوان. چند قدم دورتر از این پسر، مردی‌ سر چهارراه ایستاده است. چهارراهی پایین‌تر از چهارراهی شهید. این مرد موی پرپشت، ریش منظم و جثه‌ا‌ی بزرگ دارد‌. او نیز با آن جثه و ظاهر منظم‌اش از رهگذران خیرات می‌طلبد: «بیادر یک کمک خو بکو. بخدا اولاد دار استم. مریض استم، کار نمیتانم. از خیرت یک کمک خو بکو.» اگر در کابل زندگی کنید و جیب‌تان هم خالی باشد، باید نشنیدن، ندیدن و آسان رد شدن از کنار آدم‌ها را یاد بگیرید. باید یاد بگیرید حرف‌های این چنینی را پشت گوش بیاندازید و به دیدن صحنه‌‌های این چنینی عادت کنید. دیدن این صحنه‌ها و شنیدن این حرف‌ها کار هر روزه‌ی مردمان کابل است. نویسنده: ضیا جویا

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 206 بازدید

در ادامه‌ی واکنش‌ها به بازداشت دختران و زنان به اتهام عدم رعایت «حجاب اسلامی» از سوی نیروهای حکومت فعلی، عبدالرب رسول سیاف، از چهره‌های شناخته‌شده‌ی کشور، خطاب به حکومت سرپرست گفت: «از خدا بترسند و از مردم بشرمند.» آقای سیاف امروز(سه‌شنبه، ۱۹ جدی) در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که تاکنون اتفاق آراء برای زندانی کردن مردان وجود ندارد، چه رسد به زندانی کردن زنان که زندان‌بانان آن مردان هستند. او خطاب به سران حکومت فعلی گفت: « تو به کدام مبرر شرعی به جان زنی‌که محرم‌اش نیستی دست می‌زنی و او را کَشْ می‌کنی و مورد لت‌وکوب و شکنجه قرار می‌دهی و او را به زندانی می‌بری که مردها زندانبانان آن هستند.» وی به حکومت فعلی گفت: «از خدا بترس و از مردم بشرم. ارزش‌های اسلامی و عنعنات ملی کشور را پایمال کردی.» آقای سیاف می‌گوید: «اگر با مردان و زنان کشور به خوبی و از روی انسانیت صحبت شود، آنان حجاب و سایر اصول اسلامی و ارزش‌های ملی را رعایت می‌کنند.» او افزود که با این «پیش‌آمد زشت و مغرورانه» فاصله‌ی مردم از دین بیشتر شده و از محبت دین در دل‌های شان کاسته می‌شود. وی تاکید کرد که دین اسلام، دین وحشت و دهشت و آزار و اذیت نیست، بلکه دین انسانیت، مهربانی و روابط حسنه است. این در حالی است که حکومت سرپرست در روزهای اخیر ده‌ها دختر جوان را از منطقه‌ی دشت برچی در غرب کابل «به بهانه‌ی عدم رعایت حجاب» بازداشت کرده‌اند. چندین منبع در این منطقه در صحبت با رسانه گوهرشاد تایید کرده‌اند که روند تازه‌ی بازداشت دختران جوان روز دوشنبه (۱۱ جدی) آغاز شده است. همچنین ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق‌بشر سازمان ملل در امور افغانستان هم گفته است که بازداشت زنان به‌دلیل «بدحجابی» در کابل بیانگر محدودیت‌های بیشتر حکومت سرپرست بر آزادی زنان و تضعیف حقوق آنان است.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 159 بازدید

مسوولان در فرماندهی پولیس ولایت سرپل می‌گویند که یک مرد و زن در ولسوالی کوهستانات این ولایت به اتهام «رابطه‌ی نامشروع» به قتل رسیده‌اند. فرماندهی پولیس با نشر خبرنامه‌ای گفته است که این در روستای «گنجی‌ها»‌ی از مربوطات ولسوالی کوهستانات رخ داده است. پولیس سرپل تاکید کرد که این زن و مرد از طرف اقارب خانم به قتل رسیده‌اند. در خبرنامه در مورد هویت قربانیان و چگونگی قتل آن اشاره نشده است. در خبرنامه آمده است که در پیوند به این رویداد یک نفر از سوی نیروهای حکومت سرپرست در ولایت سرپل بازداشت شده است. باید گفت که رویداد مشابه در این اواخر در ولایت‌های دیگر کشور نیز رخ داده است. همچنین چندی پیش در ولایت فاریاب در شمال کشور نیز یک مرد و زن به اتهام روابط نامشروع تیرباران شده بودند. قابل ذکر است که زنان و دختران در سراسر کشور به این اتهام‌های ذکر شده از سوی افراد حکومت فعلی بازداشت و در حضور مردم شلاق زده شده‌اند.

ادامه مطلب