ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان، در سفرش به کانادا با شماری از فعالان حقوق زن افغانستانی دیدار و در مورد وضعیت زنان و دختران گفتگو کرد. انجمن فمینیستی کادانا برای افغانستان با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود از این دیدار خبر داده است. این انجمن افزوده است که این دیدار پیش از دیدار آقای بنت با مقامهای دولت کانادا صورت گرفته است. فعالان حقوق زن میگویند که در این جلسه در مورد وضعیت حقوق بشری و همچنان این زنان دیدگاهشان را در مورد تشکیل پرونده در دیوان دادگستری بینالملل در برابر حکومت سرپرست با ریچارد بنت شریک کردهاند. ریچارد بنت در جریان این سفر با اعضای شبکه پارلمانی و رهبری زنان افغانستان در کانادا نیز دیدار کرده و با آنان در مورد عدالت اجتماعی و حقوق زنان گفتگو کرده است. گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان روز یکشنبه هفته جاری به کانادا سفر کرد و تا روز شنبه در این کشور خواهد بود. او با مقامهای دولت کانادا در مورد راههایی حمایت و دفاع آن کشور از حقوق بشر در افغانستان گفتگو خواهد کرد. ریچارد بنت در این سفر به موضوعات مهمی چون محدودیتهای فزاینده حکومت فعلی برای زنان، آپارتاید جنسیتی، قانون امر به معروف و نهی از منکر و ممنوعیت آموزش زنان خواهد پرداخت. گفتنیست که حکومت فعلی سفر ریچارد بنت را به افغانستان ممنوع کرده است. از طرف دیگر، شورای حقوق بشر ماموریت ریچارد بنت را برای یک سال دیگر تمدید کرد. این شورا از بنت خواسته که به مستندسازی نقض حقوق بشر در افغانستان ادامه دهد و همچنان گزارشی در مورد قانون امر به معروف و نهی از منکر تهیه کند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
اداره انکشاف بینالمللی ایالات متحده (USAID) گفته است که زمینهی آموزش کشت بهتر زعفران را برای بیش از ۱۰ نفر نفر به شمول هزاران زن کشاورز در هرات فراهم کرده است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که این برنامه آموزشی را تحت نام «برنامه جامع مدیریت آفات» برای ۱۰هزار و ۹۰ کشاورز در هرات برگزار کرده و آنان درباره کشت زعفران و مدیریت پایدار آفات آموزش اساسی دیدهاند. در ادامه آمده است که سه هزار و ۴۵۴ زن نیز از این برنامه آموزشی مستفید شدند. اداره انکشاف بینالمللی ایالات متحده تاکید کرد: «با آموزش مدیریت پایدار آفات، این دهقانان میتوانند معیارات بازارهای اروپا و آمریکا را برآورده ساخته و دسترسی خویش را به بازارهای پر منفعت جهانی گسترش دهند.» کشت زعفران برای نخستینبار تقریباً دو دهه قبل در ولایت هرات آغاز شد و این گیاه در حال حاضر، در بیشتر ولایات کشت میشود. بر اساس معلومات وزارت زراعت، آبیاری و مالداری، در سال ۲۰۲۱ بیش از ۲۱ تن زعفران در افغانستان تولید شده بود. باید گفت که زعفران افغانستان از نظر ذایقه شهرت جهانی دارد و انستیتیوت جهانی ذایقه و کیفیت در بلجیم امسال برای نهمین بار لقب بهترین زعفران را به افغانستان داد. همچنین در تازه ترین مورد، وزارت صنعت و تجارت حکومت سرپرست گفته است که در شش ماه نخست سال جاری خورشیدی، ۸۰ تن زعفران به ارزش ۲۰.۵ میلیون دالر به کشورهای منطقه و جهان صادر شده است. آخندزاده عبدالسلام جواد، سخنگوی این وزارت، با فرستادن یک ویدیویی به خبرنگاران گفت که بیشتر صادرات زعفران افغانستان به هند، اسپانیا، عربستان سعودی، امارات متحدهی عرب، آمریکا، فرانسه، آلمان و بریتانیا انجام شده است. اداره انکشاف بینالمللی ایالات متحده تاکید کرد: «ما به افغانها کمک میکنیم تا تجارت خود را تقویت کرده و به کار و بار خود ادامه دهند. دهقانان را قادر میسازیم تا برای خانوادهها و جوامع خود غذا و فرصتهای شغلی را در سراسر کشور فراهم کنند و ما تلاش میکنیم تا دسترسی مساوی به آموزش برای همه دانشآموزان، به شمول مردان، پسران و دختران فراهم شود.» این اداره میگوید که تلاشهای خود روی تقویت جامعه مدنی و حقوق بشر به ویژه حقوق زنان و دختران نیز در افغانستان ادامه خواهد داد.
وزارت صحت عامهی حکومت سرپرست در تازهترین اعلام کرده است که در حال حاضر سه هزار و ۲۰۰ مرکز درمان سوءتغذیه در سراسر افغانستان فعال است. شرافت زمان امرخیل، سخنگوی وزارت صحت عامه با نشر پیام ویدیویی گفته است که در این مراکز به کودکان و مادران مبتلا به سوءتغذیه خدمات درمانی ارائه میشود. آقای امرخیل تاکید کرد که تعداد این مراکز در زمان حکومت پیشین افغانستان حدود دو هزار مرکز بود. وی افزود که در شش ماه اخیر حدود ۹۳۴ هزار کودک مبتلا به سوءتغذیه متوسط و حاد در این مراکز صحی درمان شدهاند. سخنگوی وزارت صحت عامه میگوید که از این میان ۶۰۰ هزار نفر مبتلا به سوءتغذیه متوسط و ۲۳۴ هزار مبتلا به سوءتغذیه حاد بودند. او گفت که وزارت صحت عامهی حکومت فعلی تلاش میکند که مراکز درمان سوءتغذیه و خدمات داخل بستر را در سراسر کشور افزایش دهد. شرافت زمان امرخیل گفت که حکومت فعلی در سه سال اخیر ۳۵۰ مرکز جدید برای درمان سوءتغذیه ایجاد کرده و همچنان به مناطق دوردست توجه ویژه میکند. در حالی وی از افزایش مراکز درمان سوءتغذیه خبر میدهد که براساس آمار سازمان ملل متحد، حدود چهار میلیون کودک، نوزاد و مادر شیرده در افغانستان مبتلا به سوءتغذیه هستند. همچنین شاخص جهانی گرسنگی نیز در تازهترین گزارش خود گفته است که ۳۰.۸ درصد جمعیت افغانستان دچار سوءتغذیه هستند و کودکان در این کشور بهدلیل ابتلاء به سوءتغذیه نسبت به سن خود قدکوتاهتر هستند. فقر اقتصادی و کاهش میزان دسترسی مردم به مراکز و خدمات صحی از عوامل اصلی ابتلای کودکان و مادران شیرده به سوءتغذیه گفته میشود. این در حالی است که چند روز پیش نیز بانک جهانی اعلام کرده بود که افغانستان تحت حکومت سرپرست در میان ۲۶ کشور فقیرترین جهان است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره حکومت فعلی بر افغانستان، به دلیل محدودیتهای این گروه علیه شهروندان و کاهش کمکهای بینالمللی، اقتصاد خانوادهها در کشور بهشدت کاهش یافته است.
حامد کرزی، رییسجمهور پیشین افغانستان میگوید که مجهز شدن جوانان با ثروت دانش برای پیشرفت افغانستان ضروری بوده و باید دروازهی مکاتب به روی دختران باز شود. آقای کرزی این اظهارات را در دیدار با شماری از جوانان مطرح کرده و گفت که افغانستان خانه مشترک و برابر برای همه مردم کشور میباشد. او در این دیدار، تفاهم ملی را برای صلح و ثبات دایمی افغانستان ضروری دانست. وی جوانان مجهز به علم و دانش را برای پیشرفت کشور ضروری خواند و بر بازگشایی مکاتب و دانشگاههای دخترانه تاکید کرد. قابل ذکر است که حکومت سرپرست از سه سال پیش درهای مکاتب و دانشگاهها را به روی دختران بستهاند. سازمان ملل اعلام کرده است که در نتیجه این تصمیم، ۱.۴ میلیون دختر افغان از تحصیلات متوسطه و عالی محروم شدهاند. با وجود واکنشهای گسترده و خواستها مکرر جامعه بینالمللی برای لغو این محدودیتها، حکومت سرپرست تا هنوز از خود انعطاف نشان نداده است. همچنین این نخستین بار نیست که حامد کرزی خواستار بازگشایی مکاتب و دانشگاهها میشود. او در سه سال گذشته پیوسته این خواست را تکرار کرده است. حامد کرزی علیرغم محدودیتهای حکومت سرپرست، طی سه سال گذشته در کابل زندگی کرده است. حکومت فعلی برای سفرها و دیدارهای او محدودیتهایی اعمال کرده است. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
منابع محلی از ولایت ننگرهار میگویند که یک زن جوان در ولسوالی بتیکوت این ولایت خودکشی کرده است. دستکم دو منبع به رسانه گوهرشاد گفتهاند که این زن روز (سهشنبه، ۱ عقرب) در منطقه «باریکاب»، از مربوطات ولسوالی بتیکوت ولایت ننگرهار خود را حلقآویز کرده و خودکشی کرده است. منبع تاکید کرد که تا اکنون دلیل و انگیزهی این اقدام مشخص نشده است. همچنین مسوولان محلی در ننگرهار این رویداد را تأیید کردهاند. اما جزییات ارائه نکردهاند. چندی پیش نیز یک جوان در ولسوالی بتیکوت خودکشی کرده بود. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان و به ویژه در ولایت شرق کشور پس از تسلط حکومت فعلی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. بیماریهای روانی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشیها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
فدراسیون بینالمللی جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر اعلام کرده است که ۳.۲ میلیون کودک زیر سن پنج سال و ۸۴۰ هزار زن باردار و شیرده در افغانستان از بیماری سوءتغذیه حاد رنج میبرند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که بحران سوءتغذیه در میان کودکان، زنان باردار و شیرده، تحت حاکمیت حکومت سرپرست افزایش یافته است. در بخشی از این گزارش، آمده است که ولایتهای قندهار و پکتیکا گواه بیشترین افراد مبتلا به سوءتغذیه است. براساس این گزارش در قندهار ۱۳۰ هزار و ۳۸۶ کودک زیر سن پنج سال و ۴۱ هزار و ۳۵۴ زن باردار و شیرده به سوءتغذیه حاد مبتلا هستند. همچنان در بند دیگر گزارش آمده است که ۴۷ هزار و ۶۴۷ کودک و ۱۷ هزار و ۵۸ زن در پکتیکا نیز با سوءتغذیه حاد دستوپنجه نرم میکنند. فدراسیون بینالمللی جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر در گزارش خود تصریح کرده که مرگومیر کودکان و زنان، ناشی از سوءتغذیه در قندهار و پکتیکا ۶.۴ درصد و در سایر نقاط کشور سه درصد است. این نهاد با ابراز نگرانی افزوده که از ماه می تا سپتامبر سال جاری،شمار مبتلایان سوءتغذیه بهطور قابل توجهی افزایش یافته و وضعیت به سطح “نگرانکنندهای” رسیده است. در این گزارش بحران اقلیمی، کاهش کمکهای بشردوستانه و همچنان افزایش سطح فقر در میان خانوادهها از عوامل مهم بلند رفتن آمار سوءتغذیه در میان کودکان و زنان باردار و شیرده عنوان شده است. این در حالی است که چند ماه پیش نیز برنامه جهانی غذا (WFP) اعلام کرده بود که سه میلیون کودک در افغانستان به بیماری سوءتغذیه مبتلا هستند. چند روز پیش نیز بانک جهانی اعلام کرده بود که افغانستان تحت حکومت سرپرست در میان ۲۶ کشور فقیرترین جهان است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره حکومت فعلی بر افغانستان، به دلیل محدودیتهای این گروه علیه شهروندان و کاهش کمکهای بینالمللی، اقتصاد خانوادهها در کشور بهشدت کاهش یافته است.
داستان در زبان فارسی/دری، واژه آشنایی است، اما داستان به مفهوم امروزینش، عمر طولانیای ندارد. به همین منظور، پژوهش در مورد داستاننویسی در حوزه زبان و ادبیات فارسی و به ویژه ادبیات داستانی یک گروه جنسیتی خاص، یعنی بانوان، در یک قلمرو سیاسی خاص، یعنی افغانستان، کاری بس دشوار است. هرگاه، پژوهشگری بخواهد روی داستان و نقش بانوان در خلق داستان و قصه بپردازد، ناگزیر است تا به متون کهن روایی فارسی که در ادبیات فارسی کم هم نیستند و به واژهنامههایی که هر کدام این واژه را به گونههای متفاوت برگردان کردهاند، مراجعه کند. اگر بخواهیم داستان را تعریف کنیم، به متن زیر میپردازیم: داستان کوتاه اثری است، کوتاه که در آن نویسنده به یاری یک طرح منظم شخصیت اصلی را در یک واقعه اصلی نشان میدهد و این اثر بر مخاطب تاثیر واحدی را القا میکند. همچنین داستان کوتاه را میتوان به یاری خصوصیات زیر از دیگر آثار بازشناخت: طرح منظم و مشخصی دارد؛ یک شخصیت اصلی دارد؛ این شخصیت، در یک واقعه اصلی ارایه میشود؛ در «کلی» که همه اجزای آن با هم پیوند متقابل دارند، شکل میبندد؛ تاثیر واحدی را القا میکند؛ کوتاه است. اگر نگرشی بر واژه داستان در واژهنامهها و ادبیات کهن پارسی دری داشته باشیم، در اغلب این واژهنامهها، داستان با افسانه، حکایت، سرگذشت، قصه، انگاره و اسطوره مترادف هم بیان شدهاند. بنابراین، اگر رابطه هنر داستاننویسی را با زنان و یا ادبیات داستانی بانوان را در قلمرو زبانی خویش به بازبینی قرار دهیم، باز هم نیاز داریم تا نخست به مفاهیم گذشته داستان برگردیم و نقش زنان را در خلق و پرورش افسانهها و روایتها در زبان پارسی به بررسی بگیریم. قصهگویی در بین بانوان از گذشتههای خیلی دور رواج داشته است و حتا خالقان بیشتر افسانهها را زن میپندارند. افسانهها نوعی بیان تمثیلیاند که بیشتر جنبه تخیلی و غیرواقعی دارند. «یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود...» عبارتی است که سر آغاز هر افسانهای میشود. در ادامه این جمله، افسانهها ما را با شهرهای خیالی، مردمانش، خوبیهایشان، بدیها و بدبختیهایشان، آشنا میکنند. قسمیکه یادآور شدم، افسانهگویی در بین مادربزرگان، یکی از رسمهای خیلی دیرین پارسیگویان است و بیشترین افسانهها هم در شبهای زمستان در گرد صندلیها نقل میگردند. معمولا مادران و مادربزرگان افسانهها را برای این به فرزندانشان نقل میکنند تا کودک پندهایی از قهرمانان افسانهها بگیرد و به خواب برود و با پایان خوشی که هر افسانه دارد، مادران توانسته باشند برای کودکانشان خواب خوشی را داده باشند. حتا در اسطورهها هم به زنان به عنوان خالق افسانهها اشاره شده است. از آن جمله میتوان به شهزاد قصهگوی، زن اسطورهای و راوی شگفتانگیزترین و غنیترین کتاب قصه، داستان هزار و یک شب، استناد کرد. اما چنانی که در آغاز گفتیم، داستان کوتاه، به مفهوم امروزینش، عمر خیلی زیادی در ادبیات پارسی دری افغانستان ندارد. حدود ۹۰ سال و اندی از چاپ نخستین داستانواره ادبیات معاصر افغانستان نویسندگی (جهاد اکبر)، احتمالا به مولوی محمد حسین پنجابی، در سال ۱۲۹۸ خورشیدی میگذرد. پسانترها داستانهای دیگری از سایر نویسندگان در نشریات فعال آن زمان به چاپ رسید، ولی بدبختانه بانوان در این میان هیچ نقشی نداشتند. تا آن که ماگه رحمانی، نخستین بانوی داستاننویسی به نوشتن داستان روی آورد. بانو ماگه در عرصه مطبوعات و سیاست با مقالات اجتماعی و سیاسیاش، به عنوان نخستین بانوی فعال در عرصههای روشنفکری افغانستان معروف است و در کنار ماگه رحمانی میتوان از رقیه ابوبکر نیز نام برد. از وی یک داستان زیر عنوان «زمرد» در روزنامه اصلاح به چاپ رسیده است. پسانترها، در اواخر دهه سی و آغاز دهه چهل خورشیدی که آغاز داستاننویسیی نو در افغانستان است، هیچ بانویی در صحنه نقش ندارد و هم داستانی از این دوره به دسترس نیست. تا این که تحولات سیاسی آن زمان، دوره تجربه دموکراسی، به میان آمدن رسانههای چاپی و شنیداری خصوصی، ایجاد انجمن ادبی کابل و دادن آزادی نسبی برای زنان، منجر به این شدند تا بانوان نیز در عرصه داستاننویسی کار کنند. از این میان میتوان از بانوانی چون دنیا غبار، ملالی موسی و محبوبه نام برد. با آن که نوشتههای این بانوان چندان مورد توجه قرار نگرفتند، ولی آغاز خوبی برای کار داستاننویسی برای بانوان این سرزمین بود. مدتی بعد، در دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی، وضعیت ادبیات داستانی بین بانوان تغییر خیلی زیادی کرد. پیریزی انجمنهای ادبی در حوزههای مختلف فرهنگی افغانستان، حمایت دولت از این انجمنها، آزادی بیشتر برای حضور زنان در اجتماع، گسترش بیشتر مطبوعات و آثار چاپی و امکانات دیگر، کمک خوبی برای رشد داستاننویسی در بین بانوان کردند. در این سالها ترجمه نیز نقش بهسزایی در ساختن جریان داستاننویسی بین بانوان داشت. کتابهای مختلفی از زبانهای فرانسوی و روسی ترجمه میشدند و حتا شماری از بانوان نویسنده، خود به این زبانهای خارجی دسترسی داشتند و میتوانستند از منابع دست اول استفاده کنند. سپوژمی زریاب که زبان فرانسوی را میدانست، یکی از آنها بود. سپوژمی زریاب نخستین بانویی بود که با چاپ نخستین داستانش، نشان داد که نویسنده مستعدی است. این بانو، از همان ابتدا، نه تنها در میان بانوان داستاننویس، بلکه در میان همه نویسندگان افغانستان جای خودش را باز کرد. او از همان ابتدا به شکل، زبان، درونمایه و تکنیک داستانش توجه داشت. بانو زریاب، شخصیتهای داستانهایش را از میان زنان انتخاب میکرد و به گفته بعضی از پژوهشگران داستاننویسی، او با وارد کردن احساسات زنانه در قالب داستان، حرکت جدیدی را برای ادبیات داستانی بانوان، پیریزی کرد. از او سه اثر داستانی چاپ شده است. در همین دهه ۵۰ و ۶۰ ما بانوان دیگری چون مریم محبوب، شریفه شریف، فروغ بهرام کریمی، پروین پژواک، فوزیه رهگذر و دیگرانی داریم که با وجود محدودیتهای فراوان اجتماعی و خانوادگی، به نوشتن داستان روی آورده بودند. اگر بخواهیم روی جریان داستاننویسی در این دو دهه تمرکز کنیم، این دوره را یک دوره درخشان ادبیات داستانی بانوان مییابیم. چون حداقل ما سپوژمی زریاب، مریم محبوب و پروین پژواک را داریم. ولی در این دوره ما از ادبیات داستانی بانوان، آثار خیلی ضعیفی نیز داشتهایم که حتا بعضی از آنها خالی از هر گونه عناصر داستانی بودهاند. از این دو دهه ما کتابهای خوب داستانی از بانوان نیز داریم. «شرنگ شرنگ زنگها»، «دشت قابیل» و رمان «در کشوری دیگر» از سپوژمی زریاب و «درختهای کارتوس گل میکنند» و «خانه دلگیر» از مریم محبوب، از جمله آثار نوشته شده در این دو دههاند. معصومه کوثری نیز با آن که نویسنده کمکاری است، ولی خیلی خوب مینویسد. از او مجموعهای کمحجم، به نام «حادثه فصل» به چاپ رسیده است. کوثری در نوشتههایش، وضعیت سنتی جامعه افغانستان را خیلی خوب به تصویر میکشد و ظلم و ستمی را که در بین این جامعه سنتی بالای زنان و دختران روا داشته میشود، خوب پوشش میدهد. کوثری مدتی در ایران نیز زندگی کرده است و بیشتر آفریدههایش هم در همان جا شکل گرفتهاند. هرات یکی از مراکز فعالی بود که در دهه هفتاد بانوان زیادی روی داستان میپرداختند. از این میان میتوان از بانوانی چون لیلا رازقی، حمیرا قادری، شیما قاضیزاده و دیگران نام برد. این بانوان در ایران رفت و آمد داشتند؛ بنابراین، داستانهایشان نه تنها در افغانستان، بلکه در نشریات ایران نیز به چاپ میرسیدند. با آن که سالهاست این بانوان روی داستان به طور جدی میپردازند، ولی تا اکنون ما فقط از حمیرا قادری مجموعهای مستقل چاپ شده داریم. کابل نیز یکی از حوزههایی بود که بانوان، جسته و گریخته، در دهه هفتاد، در صحنه ادبیات نقش داشتند. جمیله اکبر، یکی از همین بانوان است. با آن که او نخستین داستانش را در آغاز دهه ۶۰ نوشته است، ولی کارهای دیگرش برمیگردد به سالهای دهه هفتاد. از او یک مجموعه به نام «خانه قدیمی« منتشر شده است. داستانهای بانو اکبر در این مجموعه شعاری و تبلیغیاند و عناصر داستانی را در خود کمتر دارند. اگر روی حوزه مهاجرت بپردازیم، داستاننویسی بانوان خیلی پسانتر از مردان شروع شد. ولی جریان داستانیای را که جوانان مهاجر توانستند در حوزه ادبی ایران شکل بدهند، نسبتا قویتر از جریان داستانی دهه هفتاد بانوان در داخل افغانستان بود که میتوان از بتول سید حیدری، فاخره موسوی، معصومه حسینی، زهرا حسینزاده، شکریه رضابخش و دیگران نام برد. گفته میشود که با وجود این که این بانوان تازهکار بودند، ولی داستان کوتاه را میشناختند و داستانهایشان خیلی زود توانستند در میان خوانندگان مهاجر و حلقات فرهنگی و ادبی داخل افغانستان خواننده پیدا کنند. به طور نمونه میتوان به مجموعه داستانی «تبرداران» اثر بتول سید حیدری اشاره کرد. و در اخیر باید اضافه کنیم که، نوشتههای بانوان داستاننویس در نشستهای منظم ادبی نقد و بررسی میگردند و در نشریات داخل و خارج از افغانستان به چاپ میرسند. نویسنده: قدسیه امینی
احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی ایران در تازهترین مورد اعلام کرده است که دو میلیون مهاجر فاقد مدرک اهل افغانستان را تا پایان امسال اخراج میکنند. شبکهی خبری آیافپی نیوز گزارش داده است که رادان این اظهارات را در دیدار با شماری از اعضای مجلس ایران ابراز کرده است. آقای رادان تاکید کرد که مسأله افزایش اتباع غیرمجاز در ایران به یک نگرانی جدی مبدل شده است. فرمانده نیروی انتظامی ایران افزوده است که افغانستانیهای که به صورت قانونی وارد ایران میشوند از حمایت دولت برخوردار هستند. قابل ذکر است که ایران در چندین دهه گذشته میزبان میلیونها شهروند افغانستان بوده است، اما بیش از یک سال میشود که روزانه صدها مهاجر افغانستانی را بهگونه اجباری اخراج میکند. ایران همواره ادعا کرده که هیچگونه کمکی از سوی سازمان ملل و دیگر نهادهای امدادرسان در امور پناهجویان دریافت نکرده است. همچنین پس از تسلط دوباره حکومت سرپرست بر افغانستان، موج عظیمی از افغانستانیها مجبور به ترک کشور شده که اکثریت آنان به ایران و پاکستان مهاجر شدهاند. آمارهای غیررسمی نشان میدهد که در حال حاضر بیش از هشت میلیون شهروندان افغانستان در ایران مهاجر زندگی میکنند. این در حالی است که برخی از مهاجران افغانستانی در ایران گفتهاند که پولیس ایران روزانه صدها نفر را از بخشهای مختلف آن کشور بازداشت و پس از مدتی توقیف، اخراج میکند. آنان میگویند که پولیس ایران حتا شبانه وارد محل بود و باش مهاجران افغانستانی شده و به آزار و اذیت آنان میپردازند.
نمایشگاه صنایع دستی زنان اهل افغانستان بهابتکار سازمان امید آزادی و با همکاری نهاد اوبتلا برای اولینبار در اسپانیا برگزار شد. سازمان امید آزادی با نشر اعلامیهای گفته است که هدف از برگزاری این نمایشگاه، نمایش آثار، بازتاب فرهنگ غنی کشور و حمایت از زنان و دختران افغانستان بوده است. در اعلامیه آمده است که این نمایشگاه برای اولین بار بهتاریخ ۲۸ میزان، در شهر کوسلادا برگزار شد و صنایع دستی بانوان افغانستان در آن بهنمایش گذاشته شد. خدیجه امین، بنیانگذار سازمان امید آزادی و از برگزارکنندهگان اصلی این نمایشگاه میگوید که برگزاری این نمایشگاه بهبانوان افغانستان فرصتی فراهم کرد تا خلاقیت و مهارتهای خود را بهجهانیان بهنمایش بگذارند و با بهفروش رساندن صنایع دستیشان یک منبع درآمد داشته باشند. خانم امین تاکید کرد که این نمایشگاه نهتنها بهبانوان کمک میکند؛ بل هر یک این آثار هنری بازتابدهندهی فرهنگ و کلتور افغانستان نیز محسوب میشوند. او افزود که برگزاری این نمایشگاه که در اسپانیا با استقبال و توجهی ویژهی بههمراه شده است؛ زمینه را برای زنان فراهم میکند تا از طریق هنرشان، زندگی خود و خانوادههایشان را بهسوی شرایط بهتری سوق دهند. وی میگوید که این اولین قدم آنان در مسیر حمایت و توانمندسازی زنان از طریق هنر بود و بهتلاشهایشان در راستای توانمندسازی و ایجاد تغییرات بزرگ برای بانوان افغانستان که از کار و آموزش محروم شدهاند، ادامه میدهند. قابل ذکر است که این نمایشگاه در حالی برگزار شده است که زنان و دختران افغانستان از حق کار و آموزش محروم شدند.
سازمان عفو بینالملل میگوید که با برگشت حکومت سرپرست به قدرت در افغانستان، فضای مدنی این کشور به شدت تحت فشار قرار گرفته است. این سازمان در پیوند به آزادی احمد فهیم عظیمی و صدیق الله افغان دو فعال آموزش از بند حکومت فعلی گفته است که این رویداد تنها نمونهای از «سرکوب گسترده» علیه فعالان مدنی، روزنامهنگاران و مدافعان حقوق بشر در افغانستان است. در ادامه آمده است که «بازداشتها و سرکوب» نشاندهنده یک روند نگرانکننده در برخورد حکومت سرپرست با فعالان مدنی است. سازمان عفو بینالملل تاکید کرد: «حکومت فعلی از زمان بازگشت به قدرت، هرگونه فعالیت در حوزههای آموزش، حقوق زنان و آزادی بیان را با سختگیریهای شدید و سرکوب مواجه کردهاند. فعالانی که موفق به فرار از کشور میشوند، در کشورهای همسایه با موانع قانونی و مالی بسیاری روبرو هستند و خطر بازگرداندن به افغانستان همچنان آنها را تهدید میکند.» این نهاد گفت که بازداشت این دو فعال آموزش، یکی از نمونههای متعدد از برخورد شدید حکومت فعلی با هرگونه فعالیت مدنی یا تلاش برای پیشبرد آموزش و حقوق زنان و کودکان در افغانستان است. این در حالی است که احمد فهیم عظیمی و صدیقالله افغان پس از ۷۲ روز از سوی حکومت فعلی به زندان پلچرخی منتقل شدند؛ جایی که بر اساس گفتههای خانوادههایشان، آنان با شکنجه و بدرفتاری مواجه بودهاند. عدم دسترسی به وکلای مدافع مستقل و خدمات پزشکی، شرایط دشوار دیگری در زندانها است. گفتنی است که حکومت سرپرست پس از تسلط دوبارهشان بر افغانستان، محدودیتهای شدیدی را علیه شهروندان کشور، بهویژه زنان و فعالان مدنی وضع کرده است. چند روز پیش نیز این نهاد بینالمللی گفته بود که قطعنامههای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد به اندازه کافی از مردم افغانستان حمایت نمیکند.