نویسنده: گوهرشاد

2 سال قبل - 202 بازدید

اداره کل اتباع و مهاجرین خارجی ولایت کرمان ایران اعلام کرده است که ۱۲ تن از کشته شدگان انفجارهای گلزار شهدای کرمان اتباع افغانستان هستند. خبرگزاری تسنیم گزارش داده که این افراد در روز انفجار عازم گلزار شهدای کرمان بودند. اداره کل اتباع و مهاجرین خارجی ولایت کرمان فهرست ۱۲ تن از شهروندان کشته شده افغانستان را منتشر کرده است که شامل شش زن و شش مرد است. این در حالی است که روز (چهارشنبه، ۱۳ جدی) دو انفجار در فاصله‌ی بیست دقیقه از هم در منطقه‌ی موسوم به «گلزار شهدا» در ولایت کرمان، در مراسم سالگرد ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سابق شاخه قدس سپاه پاسداران به وقوع پیوست. مسوولان ایرانی گفته‌اند که در این انفجار حدود ۸۹ نفر کشته و ۲۸۴ نفر زخمی شدند. گروه داعش با نشر اعلامیه‌ای، مسوولیت این حمله را برعهده گرفته است. گروه داعش در اعلامیه‌ای که دیروز (پنج‌شنبه، ۱۴ جدی) منتشر کرده، گفته است که در این حمله ۳۰۰ نفر کشته و زخمی شده‌اند. داعش مهاجمان را «عمر موحد» و «سیف‌الله مجاهد» معرفی کرده و گفته است که آنان کمربندهای انتحاری خود را در میان جمعیت منفجر کردند‌. مقام‌های ایرانی تا اکنون نتایج تحقیقات شان درباره‌ی این حمله را منتشر نکرده‌اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 377 بازدید

بیش از یک سال از زمان اعلام مسدود شدن دانشگاه‌ها به روی دختران افغانستان می‌گذرد. دستوری که منجر به نابودی هزاران رویا شد. رویاهایی که اگرچه به سادگی یک فرمان ازبین رفتند، اما به آن سادگی ساخته نشده بودند. پَس هر رویا، شب و روزهای سختی نهفته بود که دختران با سال‌ها مبارزه و مقاومت از پس آن برآمده بودند. درست زمانی که این سختی‌ها باید به ثمر می‌رسیدند، از ریشه درآورده شده و ازبین رفتند. شاید باید دانش‌آموز و دانشجوی دختر باشید تا حس و حال تمام این روز‌های سیاه را درک کنید. روزهای تاریکی که گویا قرار نیست رنگ آفتاب را به خود ببینند و همچنان ادامه دارند. بسته شدن دروازه‌ی دانشگاه‌ها به روی دختران، دروازه‌های زیادی را به روی آنان گشود؛ دروازه‌هایی که از همان ابتدا هم مشخص بود چه چیزی در پس آن انتظار دختران را می‌کشد. روزهای سخت، یک عمر حسرت شاید هم خودکشی و پایان دادن به نفس‌هایی که خیلی وقت است دست از سر زندگی برداشته است. فاطمه، یکی از دانشجویانی بود که هفت سال سختی رشته‌ی طبابت را به جان خرید تا بتواند روزی پزشک شود و دردی از مردم بکاهد. روزگار اما به گونه‌ای رقم خورد که اکنون نه تنها قادر نیست دردی از مردم بکاهد، خود نیز بیمار شده و توان مداوای دردهایش را ندارد. اکنون بجای نشستن بر صندلی پزشکی، پشت چرخ نشسته و خیاطی می‌کند. او می‌گوید: «وقتی کابل رسیدم، مقصد اصلی‌ام گرفتن تخصصم در بخش جراحی بود، اما مجبور بودم در اوایل کار کنم، زیرا برای خانواده‌ام حمایت کردن از من سنگینی می‌کرد و دلم نمی‌آمد بیشتر از این باری بر دوش آن‌ها باشم.» فاطمه از شب و روز‌های سخت امتحانات، استرس‌ درس و خاطراتش از اولین سال‌های دانشگاه حرف می‌زند، اینکه تمام آن سختی‌ها را به جان خریده بود تا روزی جراح شود. اکنون بجای اتاق جراجی، سر از کشور ایران درآورده و مثل ده‌ها دختر دانشجویی که پس از سقوط افغانستان و مسدود شدن دانشگاه‌ها، اجبار مهاجرت را به جان خریدند. فاطمه چون هزاران دانشجوی دختر نتوانست رویایش را به پایان برساند. به قول خودش: «زن بودن در جامعه افغانستان سخت بود اما حالا مکافاتی بیش نیست وگرنه چرا اینقدر مجازات شویم؟» مسیر مهاجرت فاطمه را به ایران کشاند و اکنون با مادر و برادرش در آنجا زندگی می‌کنند. حق آموزش، از حقوق بنیادین بشر است که مانند سایر حقوق مشابه باید کلیه‌ی افراد، بدون هیچ‌گونه تبعیضی از آن برخوردار شوند. این حق در اسناد مختلف حقوق بشری مورد تأکید قرار گرفته است. ازاین‌رو، نابرابری جنسیتی در آموزش نقض آشکار این حق محسوب می‌شود. از زمان اعلام مسدود شدن دانشگاه‌ها به روی دختران، هیچ یک از مسوولان حکومت سرپرست در مورد علت و یا رفع ممنوعیت آموزش دختران پاسخگو نبوده‌اند. علی‌رغم فشارهای جامعه جهانی، سازمان‌های حقوق بشری، تلاش و اعتراض دانشجویان و مردم افغانستان، مقام‌های حکومت فعلی فقط به این جمله که تلاش‌ها برای رفع این مشکل جریان دارد، بسنده کردند. سرنوشت دختران اما همچنان نامعلوم است. سرنوشتی که تنها به دانشجویانی که در سال‌های پایانی تحصیل قرار داشتند، خلاصه نمی‌شود. ده‌ها دانشجوی‌ دختر در آزمون کانکور اشتراک کردند، نتایج قابل ملاحظه‌ای بدست آوردند اما هرگز رویای نشستن بر صندلی دانشجویی نصیب‌شان نشد. خاطره، دانشجوی رشته‌ی روانشناسی بود. چهار سال دانشگاه را به پایان رساند. اما درست هنگامی که می‌خواست از پایان‌نامه‌اش دفاع کند و آخرین خشت دانشجویی‌اش را به خانه‌ی تحصیل بگذارد، دانشگاه‌ها بسته شد و او هرگز فرصت این را نیافت که رسما از دانشگاه فارغ تحصیل شود. خاطره می‌گوید: «تمام سمستر آخر و حتی قبل از آن را روی پایان‌نامه‌ام کار کردم. تهیه پایان‌نامه بسیار سخت است، تمام زحمت‌اش را کشیدم و تکمیل کردم، فقط دفاع‌اش مانده بود که نشد.» شاید این تصور به میان بیاید که خاطره از دانشگاه فارغ تحصیل شده است و چهار سال درسش را به پایان رسانده است اما تلخی این ماجرا آنجاست که او اکنون هیچ سندی در دست ندارد و علی‌رغم اینکه استعداد، شرایط برای ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس را دارد، نمی‌تواند در هیچ جایی درخواست بدهد. خاطره: «من زبان انگلیسی‌ام بد نیست، می‌توانم در کشورهای دیگر درخواست بدهم اما هر جا که می‌خواهم درخواست ماستری کنم، از من سند دانشگاه و دوره‌ی لیسانس‌ام را می‌خواهند و من این سند را ندارم.» زندگی برای دانشجویان دختر؛ چه آنانی که مسیر مهاجرت را در پیش گرفتند و یا آنانی که حتی نتوانستد از کشور خارج شوند و همچنان در گرداب محدودیت‌ها به سر می‎‌برند، دشوار است. آگاهان بر این باورند که تفکر محدودیت تحصیلی بر دختران از سوی مقام‌های حکومت سرپرست، تا حدی از یک مکتب خاص از اندیشه اسلامی قرن نوزدهم و تا حدودی از مناطق روستایی که قبیله‌گرایی در آن ریشه‌دار است، سرچشمه می‌گیرد. در حقیقت رهبری حکومت فعلی براین باور است که زنان نباید در هیچ بخش اجتماعی یا عمومی شرکت کنند و به ویژه باید از آموزش دور نگه داشته شوند. از سویی در میان روحانیون خارج از افغانستان، اتفاق نظر وجود دارد که اسلام بر آموزش زنان و مردان تاکید یکسان دارد. مقام‌های حکومت فعلی اگرچه هیچ مدرکی برای ادعای خلاف آن ندارند، اما درخواست‌های کشورها و گروه‌ها، مانند سازمان همکاری اسلامی، نتوانسته آنان را قناعت دهد. پیش از این  رزا اوتونبایوا، نماینده ویژه آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس دفتر نمایندگی این نهاد در افغانستان هم گفته بود که یکی از تأثیرات آشکار ممنوعیت تحصیل، عدم آموزش متخصصان مشتاق مراقبت‌های بهداشتی است. او افزوده بود که در یک جامعه کاملاً تفکیک جنسیتی، اگر هیچ متخصص زنی برای درمان آن‌ها وجود نداشته باشد، زنان افغان چگونه می‌توانند از ابتدایی‌ترین خدمات مراقبت‌های بهداشتی برخوردار شوند. این در حالی است که هیچ گونه روزنه‌ای برای شروع مکاتب و دانشگاه‌ها برای دختران وجود ندارد و این یعنی روزهای سیاه همچنان ادامه دارند. گزارشگر: یاسین فتحی

ادامه مطلب


2 سال قبل - 242 بازدید

شماری از شهروندان کشور و نهادهای حقوقی و آموزشی در یک نامه‌ی سرگشاده به آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد گفته‌اند که از گسترش و ترویج ایدیولوژی‌های افراطی از جمله در سیستم آموزشی افغانستان جلوگیری شود. ده‌ها فعال حقوق بشر، نهادهای آموزشی و مدنی، فعالین سیاسی و نویسندگان امروز (پنج‌شنبه، ۱۴ جدی) در یک نامه‌ی سرگشاده به آقای گوترش از اظهارات اخیر رزا اوتنبایوا، رییس یوناما در افغانستان در مورد آموزش دختران ابراز نگرانی کرده و آن را کاملاً غیر مسوولانه عنوان کرده‌اند. در نامه آمده است که خانم اوتنبایوا در (۲۰ دسامبر) ۲۰۲۳، در شورای امنیت سازمان ملل گفته بود: «شواهدی وجود دارد که دختران می‌توانند در مدارس دینی در افغانستان تحصیل کنند.» آنان اظهارات رییس یوناما برای افغانستان را کاملاً غیرمسوولانه خوانده و آن را به عنوان عادی‌سازی ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان تحت حکومت سرپرست تلقی می‌کنند. در نامه آمده است که شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، افرادی‌که در مدارس دینی تحت کنترل حکومت سرپرست شرکت می‌کنند به افراط‌گرایی رو آورده و در حال یادگیری ستیزه‌جویی هستند. در ادامه آمده است که آموزش مدرن برای پیشرفت یک کشور، به‌ویژه مشارکت فعال زنان در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی کلیدی و مهم است. امضاکنندگان این نامه می‌گویند: «از موضع و اظهارات مقامات سازمان ملل متحد، به‌ویژه خانم اوتنبایوا که تلاش می‌کند ممنوعیت تحصیل زنان و دختران را در میان سایر موارد نقض حقوق بشری توسط حکومت فعلی عادی‌سازی کند، ناامید شده‌ایم.» آنان افزوده‌اند که عواقب عادی‌سازی ممنوعیت تحصیل دختران و جایگزینی آموزش رسمی با مدارس دینی، دامن منطقه را نیز خواهد گرفت. آنان در نامه از دبیر کل سازمان ملل خواسته‌اند که برای بازگشایی مکاتب و دانشگاه‌ها برای دختران و جوانان اقدام عملی کنند و اجازه ندهند که مدارس دینی جایگزین آموزش رسمی شود. در حالی فعالین حقوق بشر، نهادهای آموزشی و مدنی، فعالین سیاسی و نویسندگان از آموزش دختران در مدارس دینی ابراز نگرانی می‌کنند که دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 332 بازدید

همزمان با چهارم جنوری روز جهانی خط بریل، کمیساریای عالی پناهند‌گان سازمان ملل متحد در افغانستان اعلام کرده است که این سازمان ۹۰ زن را در شرق کشور «خط بریل» آموزش داده است. این سازمان امروز (پنج‌شنبه، ۱۴ جدی) به مناسبت «روز جهانی بریل» با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که آنان با برگزاری صنف‌های آموزشی، فرصت‌های جدیدی را برای دسترسی زنان به آموزش و اطلاعات فراهم می‌کنند. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در افغانستان تاکید کرد که در کنار آموزش کارگاه‌های مشاوره اجتماعی-روانی و آموزش، بخش مهارت‎‌ها را به این زنان ایجاد کرده است. در حالی سازمان ملل متحد از چهارم جنوری به‌عنوان «روز جهانی بریل» تجلیل می‌کند که زنان و دختران نابینا در افغانستان با مشکلات مختلف مواجه هستند. همچنین طی یک سال گذشته شماری از مراکز آموزش دختران نابینا و کم‌بینا را نیز بسته‌ کرده‌اند. سازمان ملل متحد این روز را به هدف دسترسی افراد نابینا و کم‌بینا به حقوق انسانی‌شان نام‌گذاری کرده است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 273 بازدید

در ادامه‌ی وضع محدودیت بر زنان و دختران در افغانستان، این‌بار محمد خالد حنفی، سر پرست وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست خطاب به تاجران کشور گفته است که لباس‌ها و تکه‌های «نازک و چسپ» را وارد بازار نکنند. آقای حنفی این موضوع را در نشستی در کابل مطرح کرده و گفته است: «ما به تأیید علماء کرام، از تجار می‌خواهیم که لباس‌های نازک و چسپیده که به حجاب شرعي صدمه وارد می‌کند و با فرهنگ افغاني در تضاد باشد، به کشور وارد نکنند.» وی تاکید کرد که تاجران باید لباس‌ها و تکه‌هایی را وارد بازار کنند که زنان و دختران در آن لباس‌ها محجوب و مستور (پوشیده) باشند. این در حالی است که پیش از این حکومت سرپرست نیز فروش برخی از لباس‌های زنانه را ممنوع اعلام کرده و استفاده از مانکن‌های که چهره‌ی انسان را دارد نیز منع کرده بود. باید گفت که حکومت فعلی بیش‌ترین محدودیت را بر حقوق فردی و اجتماعی زنان و دختران در سراسر کشور وضع کرده است. در آخرین مورد، طی چهار روز گذشته نیروهای امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست در شهر کابل و به ویژه دشت‌برچی در غرب کابل، چندین دختر را به اتهام « عدم رعایت حجاب» بازداشت و به‌جای نامعلومی منتقل کرده‌اند. تا اکنون حکومت سرپرست در مورد بازداشت‌های اخیر اظهار نظری نکرده‌اند. حکومت فعلی در کنار منع تاجران از وارد کردن بعضی از لباس‌ها، بر آموزش و کار دختران و زنان افغان نیز محدودیت‌های شدید وضع کرده است. همچنین زنان و دختران از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و کار دختران و زنان عقب‌نشینی نکرده است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 271 بازدید

یوناما یا هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان درباره‌ی ادامه‌ی بازداشت خودسرانه‌ی مدافعان حق آموزش دختران و فعالان حقوق زن ابراز نگرانی کرده است. یوناما با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که احمدفهیم عظیمی و صدیق‌الله افغان، مدافعان حقوق آموزش دختران و منیژه صدیقی، فعال حقوق زن از ماه اکتوبر ۲۰۲۳ به این‌طرف در زندان به‌سر می‌برند. هیأت معاونت سازمان ملل متحد خواستار پایان‌دادن به بازداشت‌های خودسرانه شده و تاکید کرد که حقوق دسترسی به خانواده، وکیل مدافع، مراقبت و دادرسی عادلانه‌ی بازداشت‌شده‌ها باید رعایت شود. یوناما در حالی خواستار توقف بازداشت‌‌های خودسرانه است از سوی حکومت سرپرست می‌شود که که گزارش‌های تایید شده حاکی از آن است که نیروهای حکومت سرپرست در غرب کابل شماری از زنان و دختران را به‌دلیل چگونگی پوشش بازداشت کرده‌اند. حکومت فعلی در کنار بازداشت مدافعان حقوق آموزش دختران، بر آموزش و کار دختران و زنان افغان نیز محدودیت‌های شدید وضع کرده است. همچنین زنان و دختران از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و کار دختران و زنان عقب‌نشینی نکرده است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 200 بازدید

منابع محلی از شهر کابل می‌گویند که نیروهای حکومت سرپرست از چهار روز به این طرف، ده‌ها دختر جوان را از منطقه‌های مختلف به‌ویژه از ساحه‌ی «دشت‌برچی» در غرب این ولایت «به بهانه‌ی عدم رعایت حجاب» بازداشت کرده‌اند. دست‌کم چهار منبع از کابل در صحبت با رسانه گوهرشاد این روند را تایید کرده و گفت که روند تازه‌ی بازداشت دختران جوان از روز (دوشنبه، ۱۱ جدی) آغاز شده و تا امروز (پنج‌شنبه، ۱۴ جدی) نیز ادامه دارد. منبع گفت که نیروهای حکومت سرپرست امروز در ساحه‌های مختلف دشت‌برچی ایست‌بازرسی ایجاد کرده و دختران جوان به دلیل بی‌حجابی یا بدحجابی بازداشت می‌کنند. منبع تاکید کرد که نیروهای حکومت فعلی در چندین نقطه‌ی دشت‌برچی از جمله، پل خشک، تانک تیل، مرکز تجارتی برچی سیتی سنتر، مرکز تجارتی بهار سراب و مرکز تجارتی سیتی واک، شماری از دختران را لت‌وکوب و بازداشت کرده‌اند. به گفته‌ی منبع،  نیروهای وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی از روز دوشنبه تا اکنون دخترانی را که «دامن کوتاه» و «شلوار کوبای» بر تن داشتند را به جرم «بدحجابی» بازداشت کرده و می‌کنند. همچنین یک منبع دیگر گفت که نیروهای امر به معروف و نهی از منکر تنها حوالی ظهر روز دوشنبه هفته‌ی جاری، بیش از ده دختر جوان را از ساحه‌ی دشت‌برچی بازداشت کرده‌اند‌. منبع افزود که نیروهای امر به معروف و نهی از منکر زنان نظامی با خود آورده و دختران جوان را بازداشت و با موتر به محل نامعلومی منتقل می‌کردند. منابع می‌گویند که مشخص نیست که نیروهای حکومت سرپرست این دختران جوان را به کجا منتقل کرده‌اند و هنوز از سرنوشت اکثر آنان اطلاعی در دست نیست. همچنین شماری از رسانه‌ها براساس یک فایل صوتی که در دسترس شان‌ قرار گرفته است، نوشته‌اند که یک عضو حکومت فعلی می‌گوید که امر به معروف و نهی از منکر امر کرده است که هرکس که حجاب نداشت، مستقیم در موتر بیندازید و در حوزه دو روز – سه روز بندی‌ باشد. این عضو حکومت فعلی می‌گوید که وزارت امر به معروف و نهی منکر افزوده است که پس از سه روز اگر پدر و یا برادر دختران ضمانت‌شان را کردند آزاد کنید، در غیر این صورت پرونده‌ی رسمی تشکیل دهید و به زندان «پل‌چرخی» بفرستید. باید گفت که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان بارها اقدام به بازداشت دختران و زنان از خیابان‌ها کرده‌اند، اما این اولین‌بار است که دختران جوان از یک منطقه‌ی خاص به‌صورت دسته‌جمعی بازداشت می‌شوند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 394 بازدید

خانواده‌ی ما با شما فرق دارد، در خانواده‌ی ما تصمیم‌ها از سوی همه گرفته می‌شود، چه جالب در خانواده‌ی ما فقط یک نفر حرف آخر را می‌زند، من تنها با پدرم زندگی می‌کنم، خانواده‌ی ما به نسبت خانواده‌ی شما بسیار کوچک است، من بدون اجازه‌ی خانواده حق هیچ کاری را ندارم حتی آب خوردن، چه جالب! خانواده‌‌ی من در برخی کارها از من مشورت هم می‌گیرند و... شما در زندگی‌تان با ده‌ها جمله از این دست حتما برخورده‌اید؛ جملاتی که شاید به سادگی بیان شوند اما قطعا رازهای بزرگ و عمیقی در پس آن نهفته است. آگاهی از انواع خانواده و دانش لازم در این بخش به شما این توان‌مندی را می‌دهد که از مکالمات روزانه‌ی افراد به این امر مهم پی ببرید که در چه نوع خانواده‌ای و با چه اصول و چهارچوب‌هایی بزرگ شده‌اند. این آگاهی به شما کمک می‌کند که در رفتار با افراد بهتر عمل کنید، بیش‌تر درک‌شان کنید و مهم‌تر اینکه بدانید افرادی که در اطراف شما هستند با چه آسیب‌هایی پرورش یافتند، چه استعداد و توانمندی‌هایی دارند و بهترین شیوه‌ی تعامل با این افراد چیست. در مقالات قبلی به شکل گسترده به چیستی خانواده، اهمیت آن و شاخص‌هایی که موفق بودن و نبودن یک خانواده را توصیف می‌کرد، پرداختیم. در این مقاله و مقالات بعدی به انواع خانواده از جهات متفاوت خواهیم پرداخت تا ذهنیت آگاه و دانش لازم را در مورد خانواده به‌دست آورید. با دنبال کردن این سلسله مقالات شما نه‌تنها از انواع خانواده آگاهی حاصل خواهید کرد؛ بلکه به شما این زمینه را فراهم می‌سازد تا درنگی به زندگی شخصی خود کرده و با یک بررسی کوتاه یا عمیق، نوعیت خانواده خود را تشخیص دهید. ممکن است به این بیندیشید که دانستن نوعیت خانواده‌ای که در آن پرورش یافته و اکنون نیز در آن زندگی می‌کنید، هیچ فایده‌ای در پی نداشته باشد؛ اما حقیقت در روی دیگر سکه نهفته است؛ با دانستن این موضوع شما با تمام آسیب‌ها، توانمندی‌ها، خلاهایی که بارها آن را درک کرده اما چرایی آن را نمی‌دانستید و مهم‌تر آسیب‌شناسی و سپس رفع مشکل، مواردی است که به آن‌ها پی خواهید برد. این آگاهی چیزی نیست که ساده از کنارش بگذرید؛ زیرا به قول همان جمله‌ی معروف که چیزهای باارزش آسان به‌دست نمی‌آیند. این امر نیز مطالعه‌ی بیش‌تر، هزینه‌ی زمان و انرژی را می‌طلبد. دودمان خانواده در طول تاریخ بارها از جهت‌های متفاوت مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و به دسته‌بندی‌های متنوعی تقسیم شده است. هر یک از این دسته‌بندی‌ها زیرمجموعه‌های خاص خودش را دارد که نیاز است به شکل مشرح به آن پرداخته شود. ابتدا بهتر است این دو مفهوم (خانواده و خانوار) که از قضای روزگار بسیار هم شنیده‌ایم را تعریف کرده و سپس به سراغ انواع خانواده برویم. آگاهان بر این باورند که خانواده با خانوار تعریفی متفاوت از هم دارند. در تعریف خانواده گفته می‌شود که خانواده براساس روابطى تعريف مى‌شود که از عمل توالد و تناسل نشأت مى‌گيرد و قانون يا رسومى ناظر آن است. روابط اصلى خانواده رابطه‌هایى هستند که بين زن و شوهر از يک ‌سو و والدين و فرزندان از سوى ديگر برقرار مى‌شود. در تعريف خانواده گفته مى‌شود که «نخستين سلول يا واحد زندگى اجتماعى و يکی از اساسى‌ترين نهادهاى جامعه است، مرکب از زن و مرد که ممکن است کودکانى هم داشته باشند. روابط زناشویى و خويشاوندى معينى که مورد قبول جامعه است و حقوق و تکاليف افراد نسبت به يکديگر از ويژگى‌هاى خانواده شمرده مى‌شود». اما در تعریف خانوار، خانوار را يک مفهوم جمعيت‌شناختى دانسته در حالى‌که خانواده را مفهومى جامعه‌شناختی خوانده‌اند، در تعريف خانوار شرط خويشاوندى وجود ندارد اما اساسى‌ترين عنصر تعريف خانواده وجود گونه‌اى خويشاوندى ميان اعضاى آن است، از سویی يک نفر به‌ تنهایى مى‌تواند به‌عنوان خانوار مستقل در نظر گرفته شود در صورتى‌که صحبت از خانواده‌ی يک نفرى درست نيست، اگرچه در مطالعات جمعيتى مربوط به خانواده تسامحاً خانوار يک نفرى را به‌جاى خانواده‌ی يک نفرى قرار مى‌دهند، با این حال هر خانواده‌ای یک خانوار محسوب می‌شود درصورتی‌که الزاما هر خانواری نمی‌تواند خانواده باشد. مطالعه در تاريخ تحول خانواده و انواع و اشکال آن در جوامع معاصر جهان، نشان مى‌دهد که خانواده از نظر کارکرد، ساخت، روابط اعضا، شيوه‌ی معيشت و اقتدار، تربیت، انواع مختلفى به خود ديده و به اشکال متنوعى درآمده است. ۱-  خانواده از منظر کاربردی به دو صورت دسته‌بندی می‌شود: زیستی: گروهی که از پدر و مادر و فرزندان تشکیل شده است. آماری: افرادی که در زیر یک سقف کنار هم زندگی می‌کنند. اهداف و اقتصاد مشترک دارند و دور یک سفره غذا می‌خورند. ۲-  از منظر کارکردی نیز به دو دسته تقسیم می‌شود: جهت‌یابی: خانواده‌ای که فرزند در آن متولد می‌شود، رشد می‌کند، عقاید و گرایش‌های خود را از والدین کسب می‌کند، به دنبال اهداف و آرزوها خودش می‌رود. فرزندآوری: این نوع خانواده از زن و شوهر تشکیل شده است و کارکرد اصلی آن‌ها تولید مثل است. ۳- از نظر نحوه زندگی و نوع معیشت: خانواده به سه دسته شهری، روستایی، عشایری نام‌گذاری می‌شود. این ۳ شکل از نوع معیشت در کنار تشبیهات فراوان، تفاوت‌هایی را هم دارا هستند که وجه تمایز آن‌ها محسوب می‌شود. شناخت خانواده شهری و روستایی ممکن است بسیار دشوار نباشد. زیرا در افغانستان شمار زیادی از خانواده تجربه‌ی تشکیل یک خانواده هم در روستا و هم در شهر را دارند. ساخت یک خانواده در هر یک این دو منطقه، نیازهای خاص خودش را می‌طلبد که بسیاری با آن آگاه هستند. یکی از تفاوت‌های اساسی خانواده شهری با روستایی کارکرد اقتصادی آن است. بدین معنی که خانواده روستایی داراى کارکرد اقتصادى است و از اين حيث با خانواده شهرى که عمدتاً بدون کارکرد اقتصادى است و به‌عنوان يک واحد اجتماعى مصرف‌کننده مطرح مى‌شود، کاملاً فرق دارد. خانواده عشايرى، مرکب است از مرد و زن و تعدادى فرزندان که براساس يک سلسله روابط و مناسبات عاطفي، اجتماعى و اقتصادى (مادى و معنوي) در سکونت‌گاه مشترکى کنار هم زندگى مى‌کنند و معاش خود را از طريق فعاليت‌‌های اقتصادى مشترک تحت سرپرستى رئيس خانواده تأمين مى‌نمايند. سکونت‌گاه‌ خانواده عشايرى ممکن است برحسب وضعيت کوچ يا اسکان چادر، ساختمان خشت و گلى يا هر دو نوع باشد. به طور کلی عشایر به افراد کوچ‌نشین که برای تأمین معاش و دام‌پروری در طول سال جابه‌جا می‌شوند، گفته می‌شود. با تغییر فصول، عشایر معمولاً برای یافتن مراتع مناسب برای حیوانات خود محل زندگی خود را تغییر می‌دهند. در افغانستان تعداد زیادی از خانواده‌ها به شکل عشایر یا کوچ‌نشین زندگی می‌کنند. خانواده انواع دیگری نیز دارد که در مقالات بعدی به شکل مشرح به آن خواهیم پرداخت. توجه داشته باشید که خانواده یک مبحث گسترده است که هرچه در این مبحث بخوانید، باز نیاز به مطالعه و آگاهی بیش‌تر احساس می‌کنید.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 261 بازدید

در ادامه‌ی تشدید روند اخراج مهاجرین غیرقانونی افغان از پاکستان و ایران، وزارت امور داخله‌ی پاکستان اعلام کرده است که از زمان آغاز اخراج مهاجران غیرقانونی از این کشور تا کنون، ۵۴۱ هزار و ۲۱۰ مهاجر افغان به کشورشان برگشت داده شده‌اند. روزنامه اکسپرس تربیون در تازه‌ترین گزارش خود نوشته است که وزارت امور داخله‌ی پاکستان این آمار را روز گذشته (سه‌شنبه، ۱۲ جدی) به مجلس سنای این کشور شریک ساخته است. در ادامه آمده است: «حدود ۱.۷ میلیون مهاجر بیگانه‌ به‌طور غیرقانونی در کشور در پاکستان زندگی می‌کنند که اکثریت آن‌ها افغان‌ هستند. آنان بدون هیچ مدرک قانونی لازم برای اقامت در کشور زند‌گی می‌کنند.» وزارت امور داخله‌ی پاکستان تاکید کرد که ۲۷۱ هزار و ۹۸۵ مهاجر غیرقانونی افغان از طریق ایالت خیبرپختون‌خوا و ۱۵۹ هزار و ۱۶۱ تن دیگر از طریق مرز بلوچستان به افغانستان اخراج شده‌اند. در گزارش آمده است که ۱۱۰ هزار و ۶۴ هزار مهاجر دیگر نیز به‌گونه داوطلبانه پاکستان را ترک کردند. این وزارت افزود که تلاش‌ها برای شناسایی و اخراج افراد باقی‌مانده نیز جریان دارد. این در حالی است که بازگشت اجباری و اخراج مهاجران بدون مدرک افغان از پاکستان از ماه اکتوبر سال گذشته میلادی ادامه دارد. همچنین با تسلط حکومت فعلی بر افغانستان موج تازه‌ای از مهاجرت شکل گرفت که بیشتر این افراد به ایران و پاکستان مهاجر شدند. ترکیه یکی از مسیرهای اصلی مهاجران افغان برای رسیدن به اروپا بوده است. بیشتر این مهاجران از طریق ایران وارد ترکیه می‌شوند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 360 بازدید

مسوولان در فرماندهی پولیس ولایت بدخشان می‌گویند که در اثر سقوط یک موتر تیررفتار نوع «کرولا» از یک کوه به دره‌ای در این ولایت، سه زن و دو کودک جان باخته‌اند. پولیس بدخشان با نشر خبرنامه‌ای گفته است که این رویداد شام‌گاه روز (سه‌شنبه، ۱۲ جدی) در روستای «لغایر» از مربوطات ولسوالی شهر بزرگ رخ داده است. در خبرنامه آمده است که قربانیان این رویداد همه باشندگان ولسوالی شهرک بزرگ ولایت بدخشان می‌باشند. پولیس ولایت بدخشان، دلیل وقوع این رویداد را بی‌توجهی راننده عنوان کرده است. باید گفت که طی دو روز گذشته این چهارمین رویداد‌‌ ترافیکی مرگ‌بار در کشور است. روز گذشته در پی وقوع رویداد‌های ترافیکی در ولایت‌های پروان، غور و هرات، پنج تن جان‌باخته و ۹ تن دیگر زخمی شدند. این در حالی است که وزارت داخله‌ی حکومت سرپرست چند وقت قبل اعلام کرده بود که در شش ماه گذشته حوادث ترافیکی جان یک هزار و ۲۹ نفر را در کشور گرفته است. این وزارت گفته بود که در این مدت دو هزار و ۲۸۸ حادثه‌ی ترافیکی در شاهراه‌ها و شهرهای کشور رخ داده است. بی‌احتیاطی رانندگان، عدم رعایت قوانین ترافیکی از سوی رانندگان، خرابی و کم‌عرض بودن جاده‌ها از دلایل عمده‌ی وقوع حادثات ترافیکی عنوان می‌شود.

ادامه مطلب