نویسنده: گوهرشاد

1 سال قبل - 311 بازدید

ارشد ملک، رییس عمومی سازمان نجات کودکان در افغانستان (save the children) درتازه‌ترین اظهار نظرش گفته است که آمار کودکان کار در افغانستان نسبت به سال گذشته‌ی میلادی ۳۸ درصد افزایش یافته است. آقای ملک امروز (چهارشنبه، ۲۳ حوت) گفت که بیش از دو میلیون نفر در افغانستان که ۵۰ درصد از آن‌ها را کودکان تشکیل می‌دهند، به کمک‌های فوری بشری نیاز دارند. او افزود که شرایط اقتصادی، کاهش سرمایه‌گذاری، بحران‌ها، تغییرات اقلیمی و اختلال در کار بانک‌ها همه با هم بر روی وضعیت اقتصادی در افغانستان و به‌ویژه وضعیت کودکان، اثر منفی داشته که باعث افزایش کودکان کار در کشور شده است. رییس عمومی سازمان نجات کودکان در افغانستان این اظهارات را در صحبت طلوع‌نیوز مطرح کرده است. وی تاکید کرد که پس از روی کار آمدن دوباره‌ی حکومت فعلی بر افغانستان، سازمان نجات کودکان  دوصد میلیون دالر برای مردم این کشور کمک کرده است. این در حالی است که قبل از این یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد نیز در گزارش‌ سالانه‌ی خود گفته بود که سال ۲۰۲۳، سال فاجعه‌بار برای کودکان در افغانستان بوده است. یونیسف افزود که بیش از یک سوم جمعیت کودکان در افغانستان به کارهای شاقه مصروف هستند. همچنین پیش از این هم شماری زیادی نهادهای مددرسان در کشور از وضعیت کودکان در افغانستان هشدار داده بودند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 306 بازدید

نمایندگی دنمارک در سازمان ملل متحد گفته است که خبرنگاران زن در افغانستان، به طور روزمره در برابر «ستم» مقاومت می‌کنند و برای تهیه محتوای رسانه‌ای جان خود را به خطر می‌اندازند. نمایندگی دنمارک در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این اظهارات را در نشستی درباره وضعیت روزنامه‌نگاران زن در افغانستان که در مقر سازمان ملل برگزار شده بود، مطرح کرده است. در ادامه آمده است که در این نشست درباره این گفتگو شد که جامعه جهانی چگونه می‌تواند از روزنامه‌نگاران زن در افغانستان تحت تسلط حکومت فعلی حمایت کند. همچنین شماری از خبرنگاران زن افغان در این نشست درباره وضعیت رزونامه‌نگاران زن در افغانستان تحت کنترول حکومت سرپرست صحبت کردند. این نشست در ادامه شصت‌وهشتمین دور نشست‌های مقام زن ملل متحد برگزار شده بود. این در حالی است که حکومت فعلی مانند دیگر حوزه‌های زندگی و فعالیت زنان، قوانین محدودکننده‌ای در ارتباط به فعالیت رسانه‌ای زنان نیز وضع کرده است. پیشتر مرکز خبرنگاران افغانستان گفته بود که در بیشتر از دو سال حاکمیت حکومت فعلی در افغانستان حداقل ١٤ دستور در زمینه چگونگی کار رسانه‌ها و خبرنگاران صادر و اجرا شده که آزادی رسانه‌ها را به شکل جدی محدود کرده است. به گفته این مرکز، برخی محدودیت‌های حکومت فعلی به‌طور ویژه زنان را هدف قرار داده است. براثر این محدودیت‌ها، تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران زن مجبور شدند که شغل خود را از دست بدهند و شماری هم به کشورهای دور و نزدیک مهاجرت کرده‌اند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 306 بازدید

سیما باهوس، رییس‌ بخش زنان سازمان ملل متحد می‌گوید که افغانستان همچنان جدی‌ترین بحران حقوق زنان و دختران را تجربه می‌کند. خانم باهوس این اظهارات را در شصت‌وهشتمین نشست کمیسیون مقام زن در سازمان ملل متحد که زیر نام «جنایت علیه بشریت در افغانستان با نگاه جنسیتی» برگزار شده بود، مطرح کرده و گفت که باید فضا برای مشارکت زنان و دختران در تمام‌ تصمیم‌گیری‌ها باز شود. او می‌گوید که در این نشست از زنان افغانستان درباره اینکه امنیت برای آنها چه معنایی دارد، شنیده است. این نشست روز (سه‌شنبه، ۲۲ حوت) به میزبانی امارات متحده، بریتانیا، انستیتوت توسعه خارجی و نهاد پژوهش و توسعه در مقر ملل متحد برگزار شد. کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد نیز در اعلامیه‌‌ای نوشته است که این نشست یک فراخوان فوری برای اقدام هماهنگ جامعه‌‌ی جهانی برای تدوین «آپارتاید جنسیتی» به‌عنوان جنایت علیه در چارچوب‌های حقوقی بین‌المللی برگزار شده بود. در اعلامیه آمده است که چارچوب‌های حقوقی بین‌المللی در حال حاضر برای رسید‌گی به نقض حقوق بشر مبتنی بر جنسیت، با این ماهیت و مقیاس، مجهز نیستند. این سازمان تاکید کرد که کنوانسیون‌های آپارتاید و رفع تبعیض علیه زنان می‌تواند در این زمینه به‌صورت مجزا، کاربرد داشته باشد، اما به یک رویکرد جامع‌تر و قوی‌تر نیاز است. این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط بر افغانستان، زنان و دختران را از ابتدایی‌ترین حقوق‌شان از جمله رفتن به مکتب برای دختران بالاتر از صنف ششم و دانشگاه‌ها و کار در نهادهای غیردولتی داخلی و بین‌المللی منع کرده‌ است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 232 بازدید

روانشناسی در زندگی زنان با بیان این واقعیت که اختلالات و آسیب‌های روانی، زنان و مردان، هردو را درگیر می‌کند اما به دلایلی گوناگون که حتما به شرح آن‌ها خواهیم پرداخت، زنان می‌توانند علائم و عوارض یک اختلال و آسیب روانی را به گونه‌ی متفاوت‌تری تجربه کنند. ما به بررسی این علل خواهیم پرداخت اما پیش از آن، به اهمیت آگاهی از این موضوعات می‌پردازیم. زنان به علت سوگیری‌های اجتماعی، جایگاه خانوادگی، رسوم و باورهای نادرست و... آسیب پذیری بیشتری در قبال بیماری‌های روانی از خود نشان می‌دهند. همچنان، آن‌ها با پیش زمینه‌های خانوادگی و اجتماعی نادرست در زمینۀ حفاظت از خودشان نیز به گونه‌های متفاوت‌تری عمل می‌کنند. زنان به لحاظ جایگاه‌شان تحت عنوان نقطۀ عطف یک خانواده، باید از دو جهت به لحاظ مسائل روانی در نظر گرفته شوند: نخست، اینکه آن‌ها به دلیل مسئولیت‌های زیاد همواره تحت فشار قرار می‌گیرند و دوم، اینکه به دلیل افکار اشتباه و مرسوم محیط اطراف‌شان به نیازهای روانی‌شان توجهی صورت نمی‌گیرد  و به نوعی فشار مضاعف بر آن‌ها وارد می‌کند. در اینجا، ما با یک پارادوکس و یا یک تضاد در زندگی آن‌ها روبرو می‌شویم، نوعی استرس اضافه بر سازمان  بر روی دوش تمام آن‌هایی که در جوامعی نابرابر زندگی می‌کنند. این دست فشارها مسئلۀ روان را در مورد این قشر جامعه، برای ما کمی متفاوت‌تر می‌کند که نیازمند توجه بیشتر و مدنظر قراردادن جوانب احتمالی و واقعی موجود  و درک آن‌ها از نقطه نظر زندگی یک زن می‌باشد. هدف ما از بیان واقعیت‌های موجود، بزرگنمایی آسیب‌های وارده به زنان نمی‌باشد بلکه نگاهی واقع بینانه‌تر و گذر از نگاه‌های سرسری به آن‌ها می‌باشد، اینکه با وجود جایگاهی حساس و مهم در شکل‌دهی پیکره‌ی یک خانواده، همواره در معرض آسیب و فشار قرار بگیریم، ابدا برای هیچ کسی آسان نخواهد بود؛ پس زمان آن فرا می‌رسد که نگاهی آگاهانه‌تر و منصفانه‌تر به وضعیت آن‌ها و روحیات‌شان داشته باشیم. ما برای درک مطلب و وضوح بیشتر در ادامه به معرفی برخی تفاوت‌ها بین زنان و مردان می‌پردازیم. زنانه یا مردانه بودن تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که آیا زنان و مردان بجز تفاوت‌های ظاهری و کالبدی، در عملکردهای هوشی تفاوتی دارند یا خیر؟ آیا گمان می‌کنید یکی از این دو جنس به صورت غیر منصفانه قضاوت شده است؟ در مورد ارتباطات اجتماعی و عملکردهای دیگر چطور؟ مردان و زنان بنابر درنظرداشت موقعیت فرهنگی و اجتماعی‌شان دارای تفاوت‌هایی می‌باشند که این نقش و جایگاه‌های اجتماعی و پندارهای قالبی چیزیست که جامعه بر آن‌ها تحمیل می‌کند، قراردادهایی از پیش تعیین شده و پذیرفته شده  که رفتارها، باورها و ارتباطات را در قالب‌های معین بصورت متفاوت ازهم، برای زنان و مردان تعریف می‌کند. اینکه آن‌ها چگونه رفتار کنند، در چه چهارچوبی و چگونه ارتباط برقرار کنند و در چه مسیری رشد کنند. همۀ این‌ها، ارزش‌ها و قراردادهای اجتماعی می‌باشد. شاید بتوان گفت که برخی رفتارها همچون مدیریت، بروز آزادانه‌ی خشم، تسلط بر مذاکرات، رفتارهای مطالبه‌گرانه یا جسارت و همچون رفتارها بیشتر و اغلبا مختص مردان می‌باشد و رفتارهایی همچون ابراز شادی، لبخند زدن، بیان صمیمت، گریه کردن و یا عدم مطالبه‌گری، خاص زنان می‌باشد. به طوری که گمان می‌رود این رفتارها در سرشت زنان و مردان جای گرفته اند و اگر هر یک از این دو جنس خلاف آن رفتار کنند از امتیاز مردانه یا زنانه بودن او کاسته می‌شود. اما زمانی که عمیق‌تر به موضوع نگاه کنیم به جریان متفاوت‌تری پی می‌بریم؛ چیزی همچون عدم دسترسی به موقعیت‌ها، محدودیت‌های عملی و شغلی، عدم توازن در برخوردهای اجتماعی، محدودیت‌ها، فرصت‌ها و تمامی این‌ها باعث شده تا زنان از اعتمادبه‌نفس کمتری در زمینۀ تسلط بر شرایط و محیط شان برخوردار باشند، درحالی‌ که هیچ تفاوتی به لحاظ هوشی و توانایی در عملکردهای ذهنی بین زنان و مردان به ثبت نرسیده است و صرفا با توجه به عوامل و تحریکات محیطی، می‌تواند تمامی این رفتارها شکل بگیرند و تغییر کنند. پس به این نتیجه می‌رسیم که زنانه یا مردانه بودن رفتاری، صرفا به بعد فرهنگی اجتماعی برمی‌گردد و هر آن قواعدی که در باب یکی از این جنسیت‌ها تعریف شود، تنها مسئله‌ی محیطی خواهد بود. زنان و سازگاری اجتماعی زنان در زمینۀ سازگاری اجتماعی و بروز توانمندی‌های‌شان اغلب به عنوان جنس ضعیف‌تر شناخته شده اند اما چیزی که نادیده گرفته شده، عدم مشارکت منظم زنان در مسائل مربوط به جهان، علم، صنعت و مهارت بوده است؛ همۀ آن عواملی که لازمه‌ی رشد فردی می‌باشد، برای مردان قابل دسترس بوده اند. این موضوع که زنان از توانمندی کافی و برابر با مردان برخودار نیستند، نوعی ضعف عملکرد و ضعف هوش را برای آن‌ها یادآور می‌شد؛ چیزی که در واقع وجود نداشت اما بنابر علل محیطی، همچنان وجود هم داشت. با این اوصاف، زنان در طی تاریخ دچار نوعی فقدان اعتمادبه‌نفس بوده اند که این احساس عدم کفایت، آن‌ها را دچار وابستگی، نیازمند بودن و از دست دادن استقلالیت می‌نمود و برای دستیابی به ایده‌آل‌های‌شان در درون خود نقص و عدم باورمندی کافی را می‌یافتند.  امروزه اما نشان داده شده که زنان و مردان از لحاظ هوشی کاملا مشابه هستند و صرفا بعضی تفاوت‌هایی در برخی زمینه‌ها دارند که دلیل برتری یکی بر دیگری نمی‌باشد. ما می‌دانیم که در هر جامعه، رفتارها را بر حسب جنسیت دسته بندی نموده اند و این موضوع گاهی فشاری مضاعف بر ابراز هیجانات درونی افراد وارد می‌کند؛ به طوری که ابراز خشونت و خشم رفتاری مردانه محسوب می‌شود و مردان در مورد ابراز آن، آزادی عملکرد بیشتری دارند،  درحالیکه گریه کردن یا مطالبۀ حس ترحم بیشتر روی رفتار زنان نشانه می‌رود. این تقسیم بندی‌های کلیشه‌ای در قالب ذهن افراد جای گرفته و در صورت بروز رفتاری خلاف انتظار از یکی از این دو جنسیت، قطعا از سوی جامعه به ادامۀ آن ترغیب نخواهند شد. پس لازم به ذکر است تا در تعمیم دادن نوع رفتار و افکار به صورت افراطی محتاطانه‌تر عمل کنیم؛ زنانی که رفتاری مردانه دارند لزوما رفتارهای زنانۀ کمتری نخواهند داشت و همچنان برعکس این موضوع نیز می‌تواند صادق باشد. زنان و سلامت روان در باب این موضوع با یک نگاه کلی خواهیم دریافت که زنان به لحاظ مسائل روانی مستعد آسیب‌های بیشتری هستند که عواملی همچون نقش‌های متعدد خانوادگی و اجتماعی، بار مسئولیت سنگین، محدودیت‌های رفتاری، تاثیر پذیری و غیره  مهر تایید بر این موضوع می‌زنند. با ذکر  این نکته که آسیب‌های روانی، مردان و زنان؛ هردو، را هدف قرار می‌دهد اما بنا بر دلایل ذکر شده، زنان می‌توانند عوارض و علایم را بصورت شدیدتر و برای مدتی طولانی‌تر با خود حمل کنند و این آسیب‌ها خود را در قالب علائم زیر نشان می‌دهد: احساس غم و نا امیدی احساس ناکارآمدی و پوچی عدم انرژی ناتوانی در تمرکز و یادسپاری مسائل اخلال در عملکرد روزانه و شغلی کاهش و یا افزایش غیر طبیعی اشتها کاهش یا افزایش غیرطبیعی خواب گریه های مکرر و بی دلیل خستگی مداوم تحریک پذیری دوری از اجتماع افکار خودکشی این علائم با توجه به مقاومت، پیش زمینه‌های فردی، سبک زندگی، خانواده‌ی حمایت‌گر و سایر عوامل، می‌توانند متفاوت بروز کنند که البته این‌ها فقط برخی علائم کلی جهت خاطر نشان کردن موضوع می‌باشد و ابدا کل مطلب و جریان عظیم سلامت روان را در بر نمی‌گیرد. در کنار آسیب‌های روانی عمومی که بین همۀ افراد ممکن است پیدا و نهان باشد، برخی مشکلات نیز هستند که مخصوصا زنان را در بر می‌گیرند: افسردگی پس از زایمان سندرم پیش از قاعدگی یا (PMS) افسردگی پس از قاعدگی (یائسگی) موارد ذکر شده، از جمله‌ی حالاتی از افسردگی و آشوب‌های هیجانی در زنان می‌باشد که شرایط مدیریت و تسلط بر زندگی زنان را دچار اخلال می‌کند و سطح کیفی عملکردشان را نیز کاهش می‌دهد که در مقالات بعدی به شرح و تفصیل آن‌ها خواهیم پرداخت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


1 سال قبل - 242 بازدید

باوجود سرکوب و وضع محدودیت علیه زنان و دختران در افغانستان، جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه‌ی اروپا در تازه‌ترین اظهار نظرش گفته است که در افغانستان تحت کنترل حکومت سرپرست، آپارتاید جنسیتی وجود دارد. آقای بورل این اظهارات را در نشست سالانه شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره‌ی همکاری این سازمان با اتحادیه اروپا بیان کرده است. او در این نشست گفت: «به نظر می‌رسد که افغانستان فراموش شده است، اما وضعیت بشردوستانه، اقتصادی، سیاسی و حقوق بشری نگران کننده‌است. در افغانستان یک آپارتاید جنسیتی وجود دارد. این وضعیت نمی‌تواند تحمل شود.» وی بر اجرای قطعنامه ۲۷۲۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره‌ی افغانستان تاکید کرده و گفت که برای اجرای قطعنامه، به فشار و تعامل ضرورت است. این قطعنامه چندی پیش در راستای اجرای توصیه‌های «ارزیابی مستقل افغانستان» تصویب شد. قابل ذکر است که در این قطعنامه از دبیرکل سازمان ملل متحد خواسته شده که در مشوره با اعضای شورای امنیت، بازیگران و ذی‌نفعان مرتبط به افغانستان، از جمله مقام‌های حکومت فعلی، زنان، جامعه‌ی مدنی و کشورهای منطقه یک نماینده‌ی ویژه در مورد افغانستان با تخصص قوی در مورد حقوق‌‌بشر و جنسیت، تعیین کند. شورای امنیت سازمان ملل متحد گفته است که این نماینده ویژه باید توصیه‌های ارزیابی مستقل افغانستان را بدون لطمه زدن به مأموریت یوناما و‌ فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل برای افغانستان، اجرایی کند. باید گفت که حکومت فعلی پس از تسلط خود بر افغانستان، محدودیت شدید بر زنان و دختران وضع کرده‌ است. در حال حاضر زنان و دختران افغانستان از کار و آموزش و دیگر فعالیت‌های اجتماعی محروم هستند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 515 بازدید

روزه گرفتن در ماه رمضان، علاوه بر رعایت واجبات دینی و معنوی، فواید سلامتی و زیبایی فراوانی دارد. روزه نشان می‌دهد که چگونه استراحت دادن به بدن از خوردن غذا، می‌تواند شما را به سلامتی برساند. روزه گرفتن سیستم گوارش را بهبود می‌بخشد و سموم را از بدن دفع می‌کند. بنابراین، روزه در عین اینکه روح را از نظر روحی پاک می‌کند، بدن را نیز از سموم پاک می‌کند. روزه همچنین استرس را کاهش می‌دهد، از بیماری‌های مادام‌العمر مانند سرطان جلوگیری می‌کند، خلق و خو را بهبود می‌بخشد و هوشیاری را افزایش می‌دهد. از دیگر فواید روزه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: کاهش قند خون بهبود عملکرد مغز سلامت قلب کاهش التهابات بدن تنظیم فشار خون سوخت و ساز چربی‌های بدن کاهش وزن افزایش ایمنی بدن اصلاح رژیم غذایی افزایش طول عمر رمضان همچنین فرصتی برای ترک اعتیادهایی مانند سیگار یا شکر است. با کمی خویشتن‌داری می‌توانید در طول ساعات روزه‌داری و بعد از آن نیز به ترک اعتیاد خود ادامه دهید. ماه رمضان همچنین زمان خوبی برای شروع و حفظ عادات سالم مانند خوردن سبزیجات بیشتر، نوشیدن آب بیشتر و ورزش منظم است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 289 بازدید

جنبش اعتراضی زنان موسوم به «اتحاد و هم‌بستگی زنان افغانستان» اعلام کرده است که با گذشت بیش از دو سال از حاکمیت حکومت فعلی در افغانستان، این حکومت همواره در برابر زنان و دختران از خود «دشمنی» نشان داده و با فرمان‌های روزافزون صدای آنان را به‌ویژه صدای خبرنگاران زن را خاموش کرده است. این جنبش با نشر یک نوار تصویری در حساب کاربری ایکس خود گفته است که حکومت فعلی بعد از وضع محدودیت‌ها برای پوشش خبرنگاران زن، اکنون احتمال می‌رود که کار آنان را نیز در رسانه‌ها منع کند. در ادامه آمده است که در افغانستان حقوق زنان نقض گردیده و حکومت فعلی از هیچ نوع عمل‌کرد «خشونت‌آمیز» در برابر زنان دریغ نمی‌کند. جنبش اتحاد و هم‌بستگی زنان افغانستان با نشر ویدیویی از آزیتا نظیمی، خبرنگار و یکی از اعضای این جنبش تاکید کرد: «از زمان تسلط حکومت فعلی تا کنون ده‌ها زن به‌خاطر اعتراض‌های شان به قتل رسیدند یا هم در زندان‌ها مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته‌اند، از جمله منیژه صدیقی، فعال حقوق زن و عضو جنبش خودجوش زنان که همین اکنون با شکنجه مواجه است.» او از جامعه‌ی جهانی به‌ویژه نهادهای مدافع‌ حقوق بشر خواست که «آپارتاید جنسیتی» را در افغانستان جدی بگیرند و هر چه زودتر حکومت فعلی را به‌خاطر آزادی منیژه صدیقی، تحت فشار بیش‌تر قرار دهند. این در حالی است که چند روز پیش سرپرست وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست در دیدار با نمایندگان رسانه‌ها در کابل، هشدار داده بود که اگر خبرنگاران زن هنگام نمایان شدن در تلویزیون‌ها و یا مصاحبه‌های تصویری صورت خود را نپوشانند، این احتمال وجود دارد که رهبر حکومت فعلی کار کردن زنان در رسانه‌ها را به طور کامل ممنوع کند. باید گفت که حکومت فعلی در بیش از دو سال تسلط بر افغانستان برای زنان خبرنگار نیز فرمان‌های محدود کننده‌ی صادر کرده که این فرمان‌ها آزادی بیان و رسانه‌ها را به گونه‌ی جدی محدود کرده است. این در حالی است که در این مدت شماری زیادی از خبرنگاران زن از کار دست کشیده‌اند و شماری هم از این کشور فرار کرده‌اند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 267 بازدید

لوئیز الیزابت گلیک در نیویورک متولد و در لانگ آیلند بزرگ شد. پدرش دانیل گلیک، مهاجری مجارستانی بود که توانست در آمریکا کسب و کار موفقی دست و پا کند. در حالی که در برخی رسانه‌ها از تلفظ «گلوک» برای نام خانوادگی لوییز گلیک استفاده می کنند، ولی اعضای خانواده او، نام خانواد‌گی خود را «گلیک» تلفظ می‌کنند. لوئیز از همان دوران کودکی عمیقاً شیفته زبان و روایت بود، شور و شوقی که والدین او هم آن را به شدت تشویق می‌کردند. او از همان نوجوانی اشعار خود را به جراید و مجلات ادبی می‌فرستاد. لوئیز گلیک در سال ۱۹۶۱ میلادی از دبیرستان هیولت در لانگ آیلند نیویورک فارغ التحصیل شد. گلیک در نوجوانی با مشکلاتی هم‌ دست و پنجه نرم کرد. او در این دوران به اختلال «بی ‌اشتهایی عصبی» مبتلا شد. اختلال روانی در غذا خوردن که باعث شد، لوییز گلیک برای مدت مدیدی علیرغم گرسنگی کشیدن همچنان از خوردن غذا خودداری کند. نهایتا گلیک با روانکاوی بر این بیماری عصبی غلبه کرد. خود گلیک روند درمانی خود را این چنین به یاد می‌آورد: «یکی از تجربیات مهم زندگیم بود. این بیماری کمک کرد تا زندگی کنم و به من فکر کردن را نیز آموخت.» او سپس راهی کالج سارا لارنس و دانشگاه کلمبیا شد. ولی بدون اینکه تحصیلات خود را به پایان برساند، دست از تحصیل کشید. لوییز گلیک در این دوران کلاس‌های شبانه‌ای را در دانشکده مطالعات عمومی کلمبیا با برخی از شاعران به نام آمریکایی همچون لئونی آدامز و استنلی کونیتز گذراند. کسانی که گلیک هم اکنون از آنان به عنوان شاعرانی نام می‌برد که به او کمک کردند «‌صدای خود را در شعر» پیدا کند. لوئیز گلیک در سال ۱۹۶۸ میلادی اولین مجموعه شعر خود به نام «بچه اول» را به چاپ رساند. گلیک در این مجموعه از روایت‌های اول شخصی از زبان چندین شخصیت بهره برده بود که همگی عصبی یا از خودبیگانه بودند. همین لحن تند اشعار، برخی منتقدان و خوانند‌گان را آزرد. با این حال، اکثر منتقدان تحت تأثیر اصالت و قدرت شاعر در به کار بردن شیوه‌های سرایش و آرائه پردازی‌های آن قرار گرفته بودند. اگرچه گلیک چه در گذشته و چه حالا عمدتا از زبانی کاملاً صریح و محاوره ای بهره برده، ولی همواره از اسلوب سنتی همچون قافیه و وزن شعر استفاده کرده است. با موفقیت اولین مجموعه اشعار لوئیز گلیک که برنده‌ی جایزه آکادمی شاعران آمریکا نیز شد، پیشنهادات زیادی برای تدریس در کلاس‌های نویسندگی در دانشکده‌های هنر و ادبیات به او داده شد، ولی گلیک که می‌ترسید تدریس باعث انحراف او از نویسندگی شود، ترجیح داد این پیشنهادات را رد کند. گلیک در این دوران با منشی‌گری معاش خود را تأمین می کرد. ولی پس از چاپ اولین کتاب بود که یک دوره بن بست خلاقه حاد دامن او را گرفت و موجب شد برای مدتی دست از نوشتن بکشد. گلیک در این دوران در شهر پروینستاون در ایالت ماساچوست زندگی می‌کرد، ولی وقتی برای شرکت در گردهمایی نویسندگان در کالج گودارد در ورمونت دعوت شد، تصمیم گرفت برای ملاقات با یکی از شاعران مورد علاقه‌اش، جان بریمن، این دعوت را بپذیرد. گلیک بلافاصله عاشق فضای روستایی ورمونت شد و با تشویق برخی از نویسندگانی که در گردهمایی ملاقات کرد، تصمیم گرفت به کار تدریس بپردازد. خیلی زود مشخص شد، کار تدریس نه تنها جلوی خلاقیت او را نمی‌گیرد، بلکه تجربه‌ای مهیج است که حتی می‌تواند الهام بخش او در سرودن شعر نیز باشد. به این ترتیب، لوئیز گلیک در دهه آتی در تعدادی از کالج‌ها و دانشکده‌های آمریکا از جمله کالج گودارد و دانشگاه آیووا تدریس کرد. دومین کتاب او، « خانه ‌ای در لجن‌ زار» در سال ۱۹۷۵ میلادی به چاپ رسید. لوئیز گلیک همچون اولین دفتر شعر خود در دومین اثر خود نیز از وجود برخی شخصیت‌ها از جمله ژان دارک، قدیس و قهرمانی ملی فرانسه استفاده کرد که از شخصیت‌های مورد علاقه شاعر در دوران کودکی نیز بود. استفاده از برخی شخصیت‌های تاریخی همچون ژان دراک و برخی شخصیت‌های اساطیری به همراه روایت‌هایی از کتاب مقدس و اساطیر باستانی به یکی از ویژگی‌های عمده آثار لوییز گلیک در تمام دوران فعالیت ادبی اش تبدیل شد. لوئیز گلیک در دوران فعالیت ادبی خود فراز و نشیب‌های زیادی را سپری کرد. او گاهی اوقات دوره‌های به شدت پرثمر ادبی را تجربه می کرد، ولی به دنبال آن ممکن بود برای ماه‌ها و حتی سال‌ها دست به خلق اثر تازه‌ای نزند. سومین مجموعه شعر شاعر پرآوازه آمریکایی یک سال پس از مجموعه شعر دوم او با عنوان «باغ» به چاپ رسید. ولی خوانندگان پر وپا قرص اشعار او باید برای کتاب شعر بعدی او «هیبت پایین رونده» تا سال ۱۹۸۰ میلادی انتظار می کشیدند. کتاب شعر بعدی گلیک «پیروزی آشیل» نام داشت که در سال ۱۹۸۵ میلادی به چاپ رسید. او در این مجموعه شعر خود نیز به استفاده از مضامین و شخصیت‌های اساطیری ادامه داد و وحدت موضوعی مشخصی را از ابتدا تا انتهای کتاب خود دنبال کرد. این کتاب با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و برنده جایزه ملی حلقه منتقدان کتاب آمریکا نیز شد. «آرارات» اثر بعدی لوئیز گلیک بود که در سال ۱۹۹۰ میلادی به چاپ رسید. شاعر در این اثر تحول قابل توجهی در اشعار خود داشت. او به جای آنکه اشعاری با موضوعات و مناسبت‌های مختلف را در یک دفتر شعر جمع‌آوری کند، این بار سراغ مضمونی واحد با شخصیت‌های مشخص رفته بود. او در این اثر تجارب و احساسات سه زن که با مرگ شوهر و پدر دست و پنجه نرم می‌کردند را دستمایه قرار داده بود. این کتاب شعر لوئیز گلیک نه تنها نقدهای فوق العاده خوبی از منتقدان ادبی گرفت، بلکه برنده جایزه بابیت از کتابخانه کنگره آمریکا نیز شد تا به یکی از تحسین شده ترین آثار او تبدیل شود. به اعتقاد منتقدان دهه ۱۹۹۰ میلادی یکی از تحسین برانگیزترین و پربارترین دوره‌های فعالیت ادبی لوئیز گلیک بود. او در سال ۱۹۹۲ یکی از محبوب ترین کتاب‌های شعر خود با نام «زنبق وحشی» را به چاپ رساند. او ۵۴ شعر این مجموعه را در عرض تنها ده هفته سرود و چند ماه بعدی از بهار تا اواخر تابستان را نیز صرف پیراستن اشعارش کرد. زنبق وحشی به سرعت تحسین منتقدان را در پی داشت و برنده جوایز ارزنده‌ای همچون جایزه پولیتزر در بخش شعر و همچنین جایزه انجمن شعر آمریکا شد. جایزه انجمن شعر آمریکا، جایزه‌ای است که به احترام ویلیام کارلوس ویلیامز، شاعر محبوب گلیک هر ساله به شاعران آمریکایی اهدا می‌شود. کتاب بعدی لوئیز گلیک «مرغزارها» نام داشت که در سال ۱۹۹۶ به چاپ رسید. لوئیز گلاک از جمله چهره‌های ادبی و هنری است که کمتر از زندگی شخصی خود در رسانه‌ها صحبت کرده است. ولی بسیاری از خوانندگان این کتاب او را پاسخی به خاتمه ازدواج دوم شاعر و تاثیر آن بر زندگی او و پسرش دانسته‌اند. لوئیز گلیک در سال ۲۰۰۰ میلادی برنده‌ی جایزه ارزشمند بولینگن شد که هر دو سال یکبار از سوی دانشگاه ییل اهدا می‌شود. گلیک در همین سال دوره سه ساله‌ای را به عنوان مشاور شعر در کتابخانه کنگره آمریکا آغاز کرد. او در این دوران پرثمر ادبی خود همچنان به نوشتن ادامه داد و در سال ۲۰۰۱ کتاب شعر «هفت عصر» را به چاپ رساند. سال ۲۰۰۳ برای گلیک سال مهمی بود. او پس از ۲۰ سال تدریس در کالج ویلیامز، سمت نویسنده و استاد مدعو در دانشگاه ییل را پذیرفت. او در همین سال عنوان ملک ‌الشعرای مشاور کتابخانه کنگره در امر شعر را نیز به دست آورد. در اواخر سال ۲۰۰۳ بود که لوئیز گلیک مجموعه شعر «اکتبر» را به چاپ رساند. لوییز گلیک در سال ۲۰۰۶ میلادی دهمین کتاب شعر خود با عنوان «آوِرنو» را به چاپ رساند. آورنو نام دریاچه‌ای در جنوب ایتالیاست که در اساطیر رومی دروازه جهان مردگان در آن قرار داشته است. او در کتاب «زندگی روستایی» چاپ ۲۰۰۹ به شیوه سنتی زندگی و همگامی با طبیعت ادای احترام کرد. گلیک با این کتاب برخی از بهترین نقدهای دوران ادبی خود را از منتقدان دریافت کرد و توانست جایگاه مستحکم خود به عنوان شاعری اصیل را بیش از پیش تثبیت کند. در این دوران حاصل پنج دهه فعالیت او در مجموعه شعری که دربرگیرنده تمام اشعار او از سال ۱۹۶۲ تا ۲۰۱۲ بود به چاپ رسید. مجموعه شعر بعدی او «شب پاکدامن و وفادار» در سال ۲۰۱۴ برنده جایزه کتاب ملی آمریکا شد. باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا در سال ۲۰۱۶ هم نشان ملی علوم انسانی آمریکا را به شاعر خوش قریحه آمریکایی اهدا کرد. سرانجام در سال ۲۰۲۰ بود که لوییز گلیک جایزه یک عمر دستاورد ادبی خود را از سوی آکادمی جایزه نوبل دریافت کرد. آکادمی نوبل سوئد درباره علت اهدای جایزه نوبل ادبیات به این شاعر آمریکایی او را صاحب «صدای شاعرانه متمایزی» دانست که با «زیبایی بی پیرایه‌ای به هستی فرد هویتی جهان‌شمول بخشیده است.» لوئیز گلیک همچنان در کمبریج، ماساچوست اقامت دارد و هنوز هم در دانشگاه ییل تدریس می‌کند. او در طول سال بارها برای سخنرانی در گردهمایی‌ها و کنفرانس‌های ادبی به دانشگاه‌ها و مراکز هنری سرتاسر آمریکا و جهان دعوت می شود. لوییز گلیک همچنین در شعرخوانی‌ها و محافل ادبی خصوصی زیادی که اکثر به همت خوانندگان و طرفدارانش برگزار می شود نیز حضور مستمری دارد. لوییز گلیک شاعری است که در اشعارش توجه خاصی به روابط انسانی به خصوص زنان دارد. برای مثال، او در «ویتا نووا» زندگی زن پس از جدایی از معشوقه را با شاعرانگی بی‌نظیری شرح داده است. لوییز گلیک شاعری است که از اسطوره‌ها و الگوهای کهن بی‌شماری در آثار بهره برده است. نمونه‌ای از کارهای لوییس تحت عنوان (مهاجرت‌های شبانه) این لحظه‌‌ای است که باز توت ‌فرنگی‌‌های سرخ را بر درخت کوهی می‌‌بینی و مهاجرت‌‌های پرندگان شب را در آسمان تاریک. وقتی فکر می‌‌کنم مرده‌‌ها آن ‌ها را نخواهند دید دلم می‌‌گیرد این چیزهایی که ما بهشان وابسته‌‌ایم، این‌‌ها ناپدید می‌شوند. آن وقت روح آدمی برای تسلای خاطر چه خواهد کرد؟ به خودم می‌‌گویم شاید دیگر به این خوشی‌ها احتیاجی نخواهد داشت؛ شاید همان «نبودن» کافی‌ باشد، هر اندازه هم که تصورش دشوار است نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب


1 سال قبل - 387 بازدید

با وجود منع آموزش و اشتغال زنان از سوی حکومت سرپرست، برنامه توسعه‌ی سازمان ملل متحد (UNDP) اعلام کرده است که برای بیش از ۱۶ هزار زن و دختر در سراسر افغانستان، «فرصت‌های شغلی کوتاه‌مدت» ایجاد کرده است. این برنامه این اظهارات را در حساب کاربری ایکس خود نوشته است. برنامه ‌توسعه‌ی سازمان ملل متحد تاکید کرد که خانواده‌هایی‌که سرپرستی آنان را زنان بر عهده دارند، برای تأمین نیازهای‌شان با مشکلات جدی مواجه هستند. این در حالی است که این نهاد چند وقت پیش نیز گفته بود که پروژه‌ای را به منظور توان‌مند‌سازی ۷۵ هزار زن کارآفرین در افغانستان راه‌اندازی کرده است. در ادامه آمده است که پروژه‌ای توان‌مند‌سازی برنامه‌ی توسعه‌ی سازمان ملل، زنان کارآفرین را قادر ساخته است که تجارت‌ها را مدیریت کرده و برای زنان و مردان زمینه‌ی کار نیز فراهم کنند. در حالی سازمان ملل متحد بر حمایت از کار زنان تاکید می‌کند که حکومت سرپرست در بیش‌تر از دوونیم سال گذشته محدودیت‌های زیادی بر زنان وضع کرده است. محدودیت‌های حکومت فعلی بر کار زنان به‌ویژه در نهادهای غیردولتی داخلی و خارجی باعث شده است که ده‌ها هزار زن در کشور خانه‌نشین و چالش‌های زیادی بر سر راه ارائه کمک‌های بشردوستانه به مردم نیز ایجاد گردد. سازمان‌های امدادرسان و کشورهای جهان، همواره خواستار لغو محدودیت‌ها بر کار زنان شده‌اند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 257 بازدید

با وجود ادامه‌ی وضع محدودیت و سرکوب شدید زنان و دختران توسط حکومت سرپرست، انتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد در تازه‎‌ترین مورد اعلام کرده است که حکومت فعلی پس از تسلط بر افغانستان بیش از ۵۰ فرمان علیه دختران و زنان صادر کرده است. آقای گوترش این اظهارات را در شصت‌وهشتمین نشست کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل متحد بیان کرده است. او در این نشست گفت که این فرمان‎‌های حکومت سرپرست دختران و زنان افغانستان را به شدت سرکوب می‌کند. همچنین وی در بخش دیگر سخنانش تاکید کرد: «جنگ‌ها و بحران‌ها در سراسر جهان در حال افزایش هستند و تأثیرات مخرب بر زنان و دختران داشته‌اند.» این در حالی است که شصت‌وهشتمین نشست کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد روز گذشته (دوشنبه، ۲۱ حوت) با حضور ۱۰۱ هیأت عالی‌رتبه در مقر سازمان ملل در نیویارک آغاز به کار کرد. در حالی انتونیو گوترش از محدودیت حکومت فعلی علیه زنان و دختران انتقاد می‌کند که زنان و دختران افغان در این حکومت با محدودیت‌های زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب