سرطان سینه یکی از شایعترین سرطانها در میان زنان جهان است . پیشگیری و تشخیص زودهنگام از طریق غربالگری نقش مهمی در کاهش مرگومیر ناشی از این بیماری دارد. هدف این مقاله بررسی میزان دانش و نگرش زنان نسبت به غربالگری سرطان سینه و عوامل مؤثر بر رفتارهای پیشگیرانه است. نتایج مطالعات ملی و بینالمللی نشان میدهد که آگاهی عمومی درباره روشهای تشخیص زودهنگام هنوز کافی نیست و نگرشهای فرهنگی، ترس از تشخیص بیماری، و کمبود اطلاعات پزشکی مانع مراجعه منظم به غربالگری میشوند سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در میان زنان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان محسوب میشود. طبق آمارهای جهانی، از هر هشت زن یک نفر ممکن است در طول زندگی خود به نوعی از سرطان سینه مبتلا شود. در کشور ما نیز روند ابتلا طی سالهای اخیر رو به افزایش بوده است. در عین حال، پیشرفت دانش پزشکی امکان شناسایی زودهنگام این بیماری را فراهم کرده است. روشهایی مانند ماموگرافی، سونوگرافی، و معاینهی توسط پزشک یا خود فرد ابزارهای مؤثری برای تشخیص زودهنگاماند. اما مؤثر بودن این روشها زمانی معنا دارد که زنان با اهمیت آن آشنا باشند و نسبت به انجام منظم آن نگرش مثبت داشته باشند سطح دانش زنان درباره غربالگری دانش به معنای سطح آگاهی فرد از عوامل خطر، علائم هشداردهنده، و روشهای غربالگری است. مطالعات نشان میدهد که در بسیاری از جوامع، حتی زنان تحصیلکرده نیز اطلاعات محدودی درباره زمان مناسب انجام ماموگرافی و نقش خودآزمایی سینه دارند در کشورما، عوامل آموزشی و فرهنگی نقش چشمگیری دارند. زنانی که از منابع معتبر مانند پزشک، رسانههای سلامتمحور، یا کمپینهای اطلاعرسانی اطلاعات دریافت میکنند، احتمال بیشتری دارد که غربالگری را جدی بگیرند. از سوی دیگر، کمبود مشاورهی صحیح و ترس از نتیجهی آزمایش، ممکن است زنان را از انجام آن بازدارد. بنابراین افزایش سطح دانش از طریق آموزشهای هدفمند، بروشورهای ساده و کارگاههای محلی، از راهکارهای مهم برای پیشگیری بهشمار میرود نگرش زنان نسبت به غربالگری: نگرش زنان متأثر از باورهای شخصی، فرهنگی و تجربههای فردی است. در برخی جوامع، هنوز انجام ماموگرافی با احساس شرم یا ترس از درد همراه است. همچنین تصور غلطی وجود دارد مبنی بر اینکه اگر علامتی وجود ندارد، نیازی به غربالگری نیست مطالعههای متعدد نشان میدهد زنانی که به سلامت خود اهمیت میدهند و نگرش مثبتی نسبت به پیشگیری دارند، بیشتر به انجام آزمونهای دورهای اقدام میکنند. نگرش مثبت معمولاً با حمایت خانواده، دسترسی آسان به مراکز درمانی، و اعتماد به نظام سلامت افزایش مییابد. از سوی دیگر، نگرش منفی حاصل از تجربههای ناخوشایند، هزینههای بالا، یا باورهای نادرست درباره خطر پرتوهای ماموگرافی میتواند مانع مراجعه شود. برای تغییر این نگرشها، آموزش همراه با گفتوگوی صادقانه میان پزشک و بیمار بسیار مؤثر است. عوامل اجتماعی وفرهنگی موثر: عوامل فرهنگی از مهمترین موانع غربالگری در جوامع در حال توسعهاند. در برخی مناطق، صحبت دربارهی بیماریهای مربوط به اندامهای زنانه تابو تلقی میشود. همین موضوع موجب میشود زنان دیرتر برای معاینه مراجعه کنند یا علائم را پنهان سازند. همچنین سطح اقتصادی و دسترسی به خدمات درمانی نقش زیادی دارد. زنانی که درآمد بالاتر دارند، بیشتر به غربالگری منظم میپردازند. در مقابل، هزینهی ماموگرافی برای گروههای کمدرآمد یکی از دلایل اصلی غفلت از این اقدام پیشگیرانه است. برنامههای حمایتی دولتی و آموزش همگانی که بهصورت رایگان یا کمهزینه ارائه شوند، میتوانند این شکاف اجتماعی را کاهش دهند. راهکار ها و پیشنهاد ها آموزش سلامت زنان: طراحی دورههای آموزشی ساده در مراکز درمانی، مدارس و شبکههای اجتماعی. افزایش دسترسی به خدمات غربالگری: استقرار واحدهای ماموگرافی سیار در مناطق دورافتاده. اطلاعرسانی فرهنگی هدفمند: همکاری با رسانهها و افراد تأثیرگذار برای تغییر باورها. حمایت روانی و مشاوره: کاهش ترس از تشخیص بیماری و افزایش اعتماد به درمان. تشویق به خودآزمایی منظم: آموزش روش صحیح معاینهی ماهیانه توسط خود فرد بهعنوان اولین گام پیشگیری. دانش و نگرش زنان درباره غربالگری سرطان سینه نقش محوری در سلامت آنان دارد. افزایش آگاهی علمی، اصلاح نگرشهای فرهنگی و فراهمسازی شرایط آسان برای انجام غربالگری میتواند نرخ تشخیص زودهنگام و نجات جان زنان را بهطور چشمگیری بالا ببرد. برای دستیابی به جامعهای سالمتر، باید میان متخصصان سلامت، رسانهها، و نهادهای اجتماعی همکاری نزدیک شکل گیرد تا مفهوم پیشگیری نهتنها آموزش داده شود، بلکه در زندگی روزمره زنان نهادینه کرد. نویسنده: داکتر معصومه پارسا