رسانههای گزارش دادهاند که فرماندهی پولیس ولایت خوست از ریاست اطلاعات و فرهنگ این ولایت خواسته است که پس از این به کسی اجازه سرودن شعر بهطور «خودسرانه» را ندهد. رسانهها روز گذشته (سهشنبه، ۱۳ سنبله) گزارش دادهاند که فرمانده پولیس ولایت خوست این اظهارات در یک نشست با خبرنگاران مطرح کرده است. در گزارشها آمده است که پس از این، اشعار در نشستهای فرهنگی و مشاعرهها ابتدا از سوی ریاست اطلاعات و فرهنگ در خوست بررسی و سپس اجازه سرودن آن داده خواهد شد. همچنین در این نشست توصیه شده است که نام هیچ کشوری بهگونه مستقیم در اشعار و سخنرانیها ذکر نشود و اگر کسی آن را ذکر کند، «جرم» محسوب میشود. این در حالی است که روز یکشنبه هفته روان نیز منابع محلی از ولایت خوست گزارش داده بودند که ریاست اطلاعات و فرهنگ در این ولایت در واکنش به شعرخوانی در وصف گلیهمن وزیر، عضو پیشین جنبش تحفظ پشتونها، خواهان بازداشت و شکنجه شاعران شده است. حکومت سرپرست پس از تسلط دوبارهشان بر افغانستان، محدودیتهای شدیدی را علیه شاعران و نویسندگان وضع کرده است. وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست چند وقت پیش اعلام کرده بود که در یک سال اخیر ۲۱ هزار و ۳۲۸ آلهی موسیقی را در سراسر افغانستان از بین برده است. در جریان یک سال اخیر بارها گزارشهایی از جمعآوری و آتشزدن آلات موسیقی از سوی حکومت سرپرست در ولایتهای مختلف کشور نشر شده است. این گروه شنیدن موسیقی را «حرام» و از جملهی منکرات میداند و به همین دلیل آلات موسیقی را جمعآوری و آتش میزند.
برچسب: رسانه گوهرشاد
اربابان ادب و شعر و صاحبان ذوق و هنر فارسی در طول پیدایش ادبیات و خلق آثار و شاهکارهای ادبیشان در وصف زن و ستایش عشق و زیباییهایش و قدردانی از مقام شامخ او سخنان بلندی گفتهاند و سرتاسر پهنه ادبیات پر است از اشعاری که در ستایش حسن و زیبایی زنان سرودهاند. از این رو برخی معتقدند جهت شناخت تصویر و هویت زن باید به ادبیات نیز مراجعه کرد. زن در ادبیات فارسی رسالتهای چندگانهای را بر عهده دارد؛ گاه مظهر عشق و دلدادگی است و عاشق است، گاه معشوق است، زمانی همسر است و در وقتی دیگر در مقام مادری دلسوز و فداکار و مربی تربیتی خانواده. گاه زن مظهر پارسایی و توکل است و زمانی مظهر زهد و پرهیزگاری، گاه مظهر خردمندی و سیاستمداری و میهنپرستی است و در جایگاهی دیگر کینهتوز و فتّان که در این مجال بخشهایی از آن را یادآور میشویم. زنان عاشق، زنان معشوق عاشقانههایی که در ادبیات، زنان در آن نقش فعال دارند معمولاً به دو صورت طرح میگردد. الف) عشقهای جسمانی (اروتیک): عشقهایی است که در آنها بیشتر جنبههای مادی و جسمانی بیان میشود و عاشق را پروایی از بیان آن نیست. این عشقها، عشقهایی زمینی اند مانند داستان سودابه و سیاوش، ویس و رامین، بیژن و منیژه، زال و رودابه. ب) عشقهای عُذری: در این نوع عشق، عاشق یا هر دو (عاشق و معشوق) به جنبه جسمانی و مادی توجه ندارند و معمولاً این عشقها، عشقهایی همراه با عفت است و عاشق پروایی از بیان عشق خویش ندارد و به سرعت رنگ عرفانی و روحانی به خود میگیرد. از این دست عشّاق در ادبیات غنایی و عرفانی به وفور یافت میشود که معروفترین آنها لیلی و مجنون است و همچنین داستان زینالعرب و بکتاش که از جمله داستانهای جذاب و جالب الهینامه است و از آن دسته داستانهایی است که نمونه عشق عذری و پاک عشاق است. این داستان که مظهر و مثالی از عشق آرمانی است رنگ و بوی الهی دارد. عشقی پاک خالی از شهوات و آلودگیهای جسمانی و نفسانی. زن در مقام مادر در خصوص مقام زن در نقش مادر در ادبیات ما بسی سخنها رفته است. زن در این جایگاه سمبل فداکاری، ایثار، شکیبایی و عاطفه است و پرورش دهنده فلاطونها و سقراطها. «در آثار حماسی کوشش مادر در نجات فرزند از چنگ دشمن به عنوان نقطه عطف حماسه و تاریخ معرفی میشود و صفاتی چونان مادر پرهیز، خردمند مام، آرایش روزگار و اندرز ده بدو نسبت داده شده است.» و از این گونه است فرانک زن آبتین و مادر فریدون که پس از کشته شدن شوهرش به دست ضحاک ماردوش، از بیم وی فرزند را به بر میگیرد و به مرغزاری میبرد تا صدمه نبیند و زنده بماند. در قاموس زندگی، برای مادر، داشتنِ چنین آرزویی، سرآغاز وارستگیها و نقطه همه پاکبازی هاست. این مادر تنها، و مادر فرزندی آزاده است که جز اویی ندارد، سرانجام با تدبیر او را از کشور خارج میکند و به مردی پاک دین و پارسا میسپارد. پاکدین طفل را پرورش میدهد. فریدون سرانجام به وسیله مادر از ماجرا و زندگی گذشتهاش آگاه میشود و تصمیم به خونخواهی میگیرد. فرانک از آشفتگی فرزند میهراسد، و در عین حال غرق غرور میشود و با پند و اندرز، او را از انجام کار نااندیشیده باز میدارد. فریدون سرانجام بر اثر راهنماییهای مادرش و به یاری مردم بر ضحاک پیروز میشود. همینطور تدبیر و کاردانی زن به عنوان یک مادر گاهی موجب جلوگیری از جنگ میان دو کشور و نجات خانواده و ملت میگردد. سیمیندخت نیز در ادبیات زنی است که جایی بس والا دارد. در خردمندی و تدبیر بیهمتاست. هنگامی که از راز دل و عشق دخترش به زال آگاه میشود به چاره کار دختر و نگهداشت جان او از خشم پدر میپردازد. سیمیندخت زنی است کاردان و ژرفبین، مانند هر همسر و مادر خوبی، درشتی مرد را به خاطر فرزند تحمل میکند و مانع از آن میشود که بگذارد خشم و تهدید شوهر از قوه به فعل درآید. خشم شوهر را درک میکند و درد او را درد خود میداند. سیمیندخت با نرمی و ژرفنگری شوهرش را قانع میکند که از کشتن او و دخترش حاصلی به دست نخواهد آمد و باید تدبیر به کار برد و تدبیرش اینکه به عنوان سفیر از طرف شوهر پیش سام که به فرمان منوچهر به خاطر عشق به زال و رودابه به نیت جنگ آمده بود، میرود. وی بیم جان را به خاطر محبت فرزند در این رسالت به خود هموار میکند اما قبل از رفتن به عاطفه مادری از شوهرش قول میگیرد و میگوید: تو هم شرط کن که به رودابه آزار نرسانی. وی ابتدا از شوهر در باره ایمنی دختر پیمان سخت میگیرد، آنگاه دست به کار میشود و به تدبیر خویش نظر سام را نه تنها به حفظ ضرورت صلح جلب میکند، بلکه او را راضی میکند تا دخترش را برای زال به همسری برگزیند. و همچنین است داستان تهمینه و سهراب، فرود و مادرش جریره زن سیاوش و ... که در تمام این داستانها زن در نقش مادریاش نه تنها رنج را برای پرورش فرزند تحمل میکند بلکه به خاطر پروردن کودک ستایش میشود. حتی در مواردی که ازدواج بدون رضایت و تمایل قلبی زن صورت می پذیرد اما وقتی که همین زن مادر میشود برای تربیت نیکو و آموزش انواع فنون به فرزندان ـ که اغلب پسرند ـ تلاش میکند. در این داستانها با فداکاری زن و وفاداری او زمینه وجود نهاد اجتماعی سالم و دلپذیری فراهم میشود که عشق و پاکی در آن موج می زند. آنها در اوج جوانی به حفظ و نجات زندگی نه به خاطر وجود یک عشق، بلکه به خاطر فرزند و پرورش آنها میپردازند. و در واقع تمام ساختمان حیات ادبی ما در این موضوع بر پایه آن استوار است. «خلاصه باید گفت که مادر برای تجدید ارزش حرمت زن بودنش فرزند را رها نمیکند، بلکه ریشه حفظ امید به فرزند را هر چه بیشتر در دل میپروراند که خود حرمتی مردانه است و بنابراین حرمت و شرافت تمامی زنان به بحث گذارده میشود. بدین ترتیب میبینیم که زن در حماسه فارسی در نقش مادر مقامی والا دارد و همیشه مایه مباهات و مورد احترام فرزند است.» همچنین در آثار عرفانی نیز از داستانهای زنانی نام برده میشود که عشق فرزند را در دل و جان خود پرورانده اند. در آغاز منطقالطیر داستان مادری آمده که کودکش در آب میافتد. مادر در تکاپوی نجات فرزند، خود را به آب میزند و فرزند خود را در آغوش گرفته و شیر میدهد. در پایان عطار هم از خداوند میخواهد که ما را چون مادری مهربان در آغوش بگیرد. شیر ده ما را ز پستان کرم بر مگیر از پیش ما خوان کرم در همین کتاب عطار، داستان مادر دیگری را نقل میکند که بر خاک دختر خویش نشسته و میگرید. راهبینی به سوی آن زن مینگرد و میگوید که این زن از مردان بسی جلوتر است چرا که میداند چه کسی را گم کرده که این گونه ناصبور افتاده است. همچنین در جای جای ادبیات ازدواج و شوهرداری را برای زنان امری لازم و حتمی میدانند و میکوشند دختران را به ازدواج و تشکیل خانواده تشویق نمایند که به اختصار به یک نمونه از آن اشاره میشود. ... اگر بشنوی پند و اندرز من تو دانی که بشکیبد از شوی زن جوان کی شکیبد ز جفت جوان به ویژه که باشد ز تخم کیان که مرد از برای زنانند، و زن فزون تر ز مردش بود خواستن فردوسی بهترین زنان را زنی میداند که شوهران خود را خشنود کنند و این نکته وجه دیگری از جایگاه زن در فرهنگ ما است: بهین زنان جهان آن بود کز او شوی همواره خندان بود یا در جای دیگری: به سه چیز باشد زنان را بهی که باشند زیبای گاه مهی یکی آنکه با شرم و با خواسته است که جفتش بدو خانه آراسته است دگر آنکه فرخ پسر زاید او ز شوی خجسته بیفزاید او سه دیگر که بالا و رویش بود به پوشیدگی نیز مویش بود زنان پارسا در کنار نام رجال زهد و پرهیز و عارفان و پارسایان، نام زنانی بر تارک تاریخ میدرخشد که نمونه روشنی از زهد، تقوا و پرهیزگاری برای تمامی زنانند. زنانی چون آسیه، مریم، زهرا و ... چنانچه عطار در کتاب تذکرة الاولیا در باب مقام زن مینویسد: «چون زن در راه خدای تعالی مرد باشد، او را زن نتوان گفت.» چنانچه عباسه طوسی گفت: «چون فردا در عرصات آواز دهند که یا رجال! اول کسی که پای در صف رجال نهد مریم بود.» وقتی در ادبیات سخن از تقوا و پرهیز مریم به میان میآید نویسندگان این حقیقت را اعتراف میکنند که تقوا و پرهیز جنسیت بردار نیست. عطار در این باب می نویسد: «از روی حقیقت آنجا که این قومند همه نیست توحیدند، در توحید وجود من و تو کی ماند؟ تا به مرد و زن چه رسد.» همین طور زندگی بانوی عالمین حضرت فاطمه زهرا به عنوان الگوی زنان عالم مظهر زهد و پارسایی و تقوا معرفی گردیده و شاعران بسیاری فراخور طبع سلیم و ذوق خویش بیاناتی را در این خصوص آورده اند. البته بررسی جایگاه فاطمه زهرا در ادبیات و بررسی مدایح و مناقب و مراثی و ذکر سیره آن حضرت جایگاهی ویژه و خاص دارد که در این سطور نمیگنجد و شایسته است که در مجالی دیگر به صورت مستقل به آن پرداخته شود. نویسنده: قدسیه امینی
مسوولان محلی ولایت سرپل از گشایش و بهرهبرداری یک مکتب دخترانه در ولسوالی سانچارک این ولایت خبر داده و میگویند که این مکتب به هزینهی ۱۰۰ هزار دالر آمریکایی ساخته شده است. محمد رحمانی، رییس معارف سرپل گفته است که این مکتب در روستای «چاروح» ولسوالی سانچارک، با هزینهی شخصی یک تاجر ساخته شده است. آقای رحمانی تاکید کرد که این مکتب در ساحهی ۱۲۰۰ مترمربع و در یک طبقه، به گونهی پخته و اساسی ساخته شده است. او افزود که این مکتب داراری ۹ صنف درسی است. محمد رحمانی گفت که سرمایهگذاری یک تاجر در ساخت یک مکتب در ولسوالی سانچارک، نه تنها اثری کوچک نیست؛ بل روشنایی را برای آیندهای روشنتر ایجاد میکند. شماری از بزرگان قومی و باشندگان سرپل، از اقدام این تاجر در راستای ساخت این مکتب دخترانه میستایند و از دیگر تاجران ملی و افراد خیر میخواهند که در راستای ساخت مکتبها در مرکز و ولسوالیهای این ولایت اقدام کنند. در حالی یک مکتب دخترانه در ولایت سرپل ساخته میشود که حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
موسسه «جورج تاون برای زنان، صلح و امنیت» و موسسه تحقیقات صلح اسلو با نشر گزارشی مشترک اعلام کردهاند که افغانستان تحت کنترول حکومت سرپرست «بدترین» کشور برای زنان و دختران است. اینتلینیوز امروز (سهشنبه، ۱۳ سنبله) به نقل از یافتههای این گزارش نوشته است که افغانستان در میان ۱۷۷ کشور از نظر وضعیت زنان در رتبه آخر شاخص زنان، صلح و امنیت در جهان قرار گرفته است. موسسه «جورج تاون برای زنان، صلح و امنیت» و موسسه تحقیقات صلح اسلو وضعیت زنان در ۱۳ شاخص، از جمله عدالت و امنیت، تحصیلات، مرگومیر مادران، شغل، خشونتهای سیستماتیک، خشونتهای برمبنای جنسیت مورد بررسی قرار داده است. در گزارش آمده است که نویسندگان این امتیاز را با توجه به چندین نمونه «تلخ»، از جمله قتلهای انتقامجویانه زنان از سوی حکومت سرپرست و ناپدید شدن اجباری آنان دادهاند. طبق این گزارش، به دلیل بدتر شدن مراقبتهای صحی در افغانستان زیر سلطه حکومت فعلی، این کشور با حدود ۶۲۰ مورد مرگومیر مادران از ۱۰۰ هزار تولد زنده، بالاترین نرخ را در جهان دارد. همچنین در گزارش به قانون توشیح شده امر به معروف و نهی از منکر حکومت سرپرست نیز اشاره شده و آمده که این گروه محدودیتهای تازهای را بر زنان وضع کرده است. طبق این گزارش، پس از افغانستان جمهوری دموکراتیک کانگو، افریقای مرکزی و یمن بدترین کشورها برای زنان استند. دنمارک، سوییس و سویدن سه کشور برتر از نظر وضعیت زنان شناخته شدهاند. این در حالی است که حکومت سرپرست طی سه سال گذشته محدودیتهای شدید را علیه زنان وضع کردهاند. سال گذشته نیز افغانستان با کسب کمترین امتیاز در میان ۱۷۷ کشور جهان در بخش پیشرفت زنان در رتبه آخر قرار گرفته بود. در حالی این گزارش نشر میشود که حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
دولت اسپانیا از دادگاه لاهه خواسته است که «سرکوب» زنان و دختران افغانستان توسط حکومت سرپرست را «جنایت علیه بشریت» اعلام کند. دیپلمات اسپانش امروز (سهشنبه، ۱۳ سنبله) با نشر گزارشی گفته است که نهاد زیر نام «MásDemocracia» در حال جمعآوری امضا برای به محاکمه کشاندن سران حکومت سرپرست افغانستان به دادگاه لاهه است. این نهاد تاکید کرده است که مقامهای حکومت فعلی باید به دلیل نقض حقوق بشر در دادگاه کیفری بینالمللی (لاهه) محاکمه شوند. همچنین این نهاد از دادگاه لاهه خواسته است که «سرکوب» زنان و دختران توسط حکومت فعلی را «جنایت علیه بشریت» اعلام کند. باید گفت که حکومت سرپرست طی سه سال گذشته از سوی نهادهای بینالمللی و برخی از کشورها متهم به نقض حقوق بشر، بهویژه حقوق زنان و دختران شدهاند. در حالی این درخواست مطرح میشود که سال گذشته میلادی نیز دیدبان حقوق بشر در گزارشی اعلام کرده بود که خشونتهای مبتنی بر جنسیت از سوی حکومت فعلی بهعنوان مصداق جنایت علیه بشریت باید از سوی دادگاه لاهه بررسی شود. این نهاد در آن زمان گفته بود که مقامهای حکومت فعلی باید به هر نوع سرکوب و تبعیضی که زنان و دختران را از حقوق اساسیشان محروم میکند، نقطه پایان بگذارند. قابل ذکر است که دادگاه بینالمللی کیفری در اکتوبر ۲۰۲۲ به دادستانش اجازه داده بود تا وضعیت حقوق بشری در افغانستان زیر سلطه حکومت سرپرست را مورد بررسی قرار دهد. همچنین حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. همچنین به تازگی، قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی حتا صدای زنان را «عورت» عنوان کرده است. بخش زنان سازمان ملل پیش از این نیز گفته بود که محدودیتها بر زنان تاثیر مخربی بر زندگی آنان در افغانستان داشته است.
وزارت تحصیلات عالی حکومت سرپرست دور نخست «بازنگری و انکشاف» نصاب درسی در رشتههای ریاضی، فیزیک، کیمیا، بیولوژی و تعلیم و تربیه را آغاز کرده است. خبرگزاری باختر که تحت کنترول حکومت سرپرست فعالیت دارد، روز گذشته (دوشنبه، ۱۲ سنبله) گزارش داد که نصاب درسی از منظر مذهبی بازنگری خواهد شد. مسوولان وزارت تحصیلات عالی در مورد تغییرات مورد نظر خود در کتابهای علوم طبیعی اطلاعات مشخص منتشر نکرده است. عبدالروف فراهی، رییس نصاب درسی وزارت تحصیلات عالی گفته است: «تجربهها و پیشرفتهای جدید جهان در روشنایی دین مبین اسلام در نصاب تحصیلی گنجانده شده است.» قرار است استادان دانشکده تعلیم و تربیه، اعضای کمیسیون ملی نصاب و نمایندگان مسلکی ادارات ذیربط طی پنج روز کاری روی نصاب کار کنند. بازنگری رشتههای علوم طبیعی در حالی آغاز شده است که قبلاً، وزیر تحصیلات عالی حکومت فعلی گفته بود نصاب آموزشی بیش از ۷۰ دانشکده بازنگری شده است. پس از آن، گزارشهایی مبنی بر کم کردن مواد علمی نصاب درسی دانشگاهها و افزایش محتوای دینی منتشر شد. براساس گزارشها، وزارت تحصیلات عالی تصمیم گرفته است که از ساعات درسی مضامین اصلی دانشکدهها کم کرده و ساعات مضامین ثقافت اسلامی را سه برابر افزایش دهد. در حالی وزارت تحصیلات عالی خواهان بازنگری سیستم درسی دانشگاهها شده است که حکومت سرپرست پس از بازگشت به قدرت در افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از تحصیل محروم و سپس دانشجویان دختر را از رفتن به دانشگاهها منع کردند. باید گفت که محدودیتهای حکومت فعلی، باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. همچنین به تازگی، قانون جدید امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی حتا صدای زنان را «عورت» عنوان کرده است. بخش زنان سازمان ملل پیش از این نیز گفته بود که محدودیتها بر زنان تاثیر مخربی بر زندگی آنان در افغانستان داشته است.
منابع محلی از ولایت بادغیس میگویند که یک زن ۲۰ ساله در ولسوالی قادس این ولایت خود را در داخل چاه پرتاب کرده و به زندگی خود پایان داده است. دستکم دو منبع از ولسوالی قادس ولایت بادغیس به رسانه گوهرشاد گفتند که این زن در روستایی «حاجی قربانهای»، از مربوطات این ولسوالی خودش را به چاه پرتاب انداخته و خودکشی کرده است. منبع دلیل و انگیزهی این اقدام را مشکلات خانوادگی عنوان کرده است. منبع در مورد هویت این زن و اینکه چند اولاد داشتهاند، معلومات ارائه نکردهاند. از سویی هم، صدیقالله صدیقی، سخنگوی پولیس ولایت بادغیس در صحبت با رسانه گوهرشاد این موضوع را تایید کرد. اما او در مورد دلیل و انگیزهی این رویداد معلومات ارائه نکرده است. وی تاکید کرد که در پیوند به این قضیه خسرود و شوهرش توسط نیروهای امنیتی حکومت فعلی بازداشت شدهاند. باید گفت که پس از تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر کشور و به ویژه در ولایات جنوب غربی بهطور چشمگیری افزایش یافته است. بیماریهای روانی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشیها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
مسوولان در فرماندهی پولیس کابل میگویند که در انفجار انتحاری عصر امروز (دوشنبه، ۱۲ سنبله) در جاده دارالامان، شش نفر بهشمول یک زن کشته و ۱۳ نفر دیگر زخمی شدهاند. خالد زدران، سخنگوی فرماندهی پولیس کابل با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که این انفجار در ساحهی «قلعهی بختیار» رخ داده و ناشی از مواد انفجاری همراه یک فرد بوده است. آقای زدران تاکید کرد که همهی قربانیان این انفجار انتحاری غیرنظامی هستند. سخنگوی پولیس کابل افزود که زخمیها به شفاخانه منتقل شدهاند و تحقیقات در مورد این حمله آغاز شده است. همچنین شماری از رسانهها گزارش دادهاند که هدف این انفجار کارمندان و مراجعین ریاست تعقیب فرامین و احکام حکومت سرپرست بوده است. در گزارش این رسانهها آمدهاند که شمار تلفات این حمله بیشتر از آنچه است که مسوولان پولیس کابل اعلام کردهاند. رسانهها شماره کشتهها را دستکم ۱۳ نفر میداند. تا اکنون هیچ فرد یا گروهی مسوولیت این انفجار را بر عهده نگرفته است. پیش از داعش مسوولیت شماری از حملات علیه طالبان را بر عهده گرفته است.
نویسنده: مهدی مظفری اخیرا وزارت عدلیه حکومت سرپرست افغانستان متنی با عنوان «قانون امر به معروف و نهی از منکر» را تنظیم و تأکید کرده است که نیروهای مسوول در این زمینه باید آن دستورات را در جامعه اعمال کنند. وزارت عدلیه اعلام کرده که این متن در چهار فصل و ۳۷ ماده بر اساس فقه حنفی تنظیم شده و ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی آنرا به عنوان قانون تایید کرده است. از این پس، وزارت امر به معروف و نهی از منکر مسوولیت اجرای این قانون را برعهده خواهد داشت. با توجه به اینکه تمام مواد و بندهای این لایحه به امر خطیر ارشاد و هدایت جامعه مربوط میشود، لازم است که کارشناسان دینی و اندیشمندان به نقد و بررسی آن بپردازند تا درستی و نادرستی و خالصی و ناخالصی این قوانین مشخص و پیامدهای آن بر همهگان روشن شود. این قانون در چهار فصل و ۳۷ ماده به موضوعات مختلفی پرداخته است، از جمله رفتار مردان و زنان و حتی شخصیترین مسائل آنها. با این حال، در این لوح قانون، بسیاری از موارد مثل کرامت انسانی، حقوق افراد و احترام به اقوام و مذاهب متأسفانه نادیده گرفته شده است. بررسی جامع و نقد دقیق این لایحه نیاز به زمان و شهامت فراوان دارد. اما نگارنده وظیفه انسانی و اسلامی خود میداند که حداقل به یک مورد مشخص این قانون بپردازد. در این مختصر صرفاً به آن بندها و مادههای قانون متذکره میپردازد که در حوزه زنان است و ساحه اجرایی آنها جامعه زنان و قشر اناث جامعه میباشد. در ماده سیزدهم این قانون که مربوط به زنان است، آورده شده: «ستر تمام بدن زن الزامی است»، «پنهان کردن روی زن به سبب ترس از فتنه، ضروری است»، «صدای زنان (بلند خواندن آهنگها، نعتها و قرائت در مجمع) عورت است»، «لباس زنان نازک، کوتاه و چسپ نباشد»، «زنان مسلمان مکلّفاند که بدن و روی خویش را از مردان نامحرم پنهان کنند»، «ستر زنان مسلمان و صالح از زنان کافر و فاسق از ترس فتنه واجب است»، «نظر کردن مردان بالغ بیگانه به بدن و روی زنان و نظر کردن زنان بالغ به مردان بیگانه حرام است» و «هرگاه زن بالغ برای حاجت ضروری از خانهی خویش بیرون شد، مکلف است که صدا، روی و بدن خود را ستر نماید». در این بند تمام رفتار و سکنات و حتی به زیر و بم صدای زنان پرداخته شده است. تمام زنان و جامعه اناث افغانستان با تنفیذ و تصویب این بند از قانون امر به معروف و نهی از منکر، تکلیفشان روشن میشود و هیچ بلاتکیفی نخواهند داشت. قانون به شدت و با خشونت تمام اذعان داشته است که «صدای زن، عورت» است؛ «آشکار بودن صورت زن، حرام»؛ «راحت بودن زنان حتی با همنوعانش، خلاف شریعت»؛ اگر هم زنی خدای ناکرده قصد بیرون رفتن از خانه داشت، هیچ نقطهای از بدنش حتی مواضع وضو(دستها و صورت) و صدایشان کاملا پنهان و پوشیده باشد. این پینوشت مختصر از بند سیزدهم قانون ارشادی حکومت، برداشت شخصی نیست، نقطهنظرات و دستورات واقعیست که رهبر دولت به مسوولان امر، امر داده است که در صدد اجرای آنها باشند. تمام این دستورات بهادعای توشیحکنندگان، مطابق شریعت اسلامی(فقه حنفی) است و همان چیزی میباشد که اسلام از آمران به معروف و ناهیان از منکر خواسته است. اما آیا ما هم با این ادعای حکومت، بیاندیشه و تأمل، تمام این مواد و دستورات را اسلامی بخوانیم؛ به صرف اینکه حکومت بهاصطلاح اسلامی توشیح کرده است! و در پی آن خودمان را در اختیار مجریان این قانون قرار دهیم چون میخواهیم مسلمان واقعی باشیم! عقل سلیم میگوید ما نباید به صرف اینکه فلان دستور یا کلامی که برچسپ اسلامی خورده، آنرا موافق شریعت نبوی بدانیم؛ آن هم در زمانهای که طبل اسلام و شریعت از هر کوی و برزن شنیده میشود. لذا بررسی قانون امر به معروف و نهی از منکر بهخصوص بند سیزدهم آن از کارهای مهم و ضروری است که میباید از سوی شرعشناسان و حقوقدانان و کارشناسان دینی انجام شود. ماده ۱۳ قانون ارشادی دولت برخلاف ادعای قرص و محکم آن، کاملاً مطابق و موافق فقه محمدی و ادبیات اسلامی نیست. اولا- در میان فقیهان و مفتیان و شرعشناسان مشهور است که پوشش کامل طوری که دستها و صورت پیدا نباشد، لازم نیست. صاحبان رأی و فتوا بالاتفاق بر این باورند که ضرورتی ندارد مواضع وضو(دست از مچ و صورت کامل) از غیر پنهان باشد. ابن قیم جوزیه، این فقیه مشهور اسلامی در آثار خود به این نکته اشاره کرده که پوشاندن مواضع وضو در شرایط عادی لازم نیست. ثانیا- مفتیان همیشه در فتوا و حکم دادن با تمسک به شرع مقدس اسلام جانب اجتماعی بودن زن را نادیده نمیگیرند و اینطور نیست که احکام صادره از سوی آنان ضعفی بر زندگی اجتماعی زنان وارد آورد!. حال آنکه قوانین ارشادی حکومت اصلاً حضور زن را در بیرون از خانه برخلاف قواعد اسلامی میشمرد. از زمان پیغمبر تا حال حاضر زنان دوشادوش مردان فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی داشتند. در تاریخ اسلام مشهود است که حتی زن و دختر پیغمبر بهشدت در پی اصلاح اجتماعی و سیاسی بودند و حتی در صدد آن در مسجد خطبههای غرائی قرائت میکردند. علاوه بر آن، زنان، صاحبان کرسی تدریس بودند و بعضا هم نقل احادیث میکردند. تنها با بررسی این فعالیتهای بیشمار زنان مسلمان، فقیهان عصر حاضر به خود اجازه نمیدهند که زندگی اجتماعی زنان را محدود کنند تا آنان را از تحول و روحیه ترقیخواهانه به انفعال و سکون وادارند. ثالثا- ادبیات ارشادی قانون امر به معروف و نهی از منکر دولت، مطابق استانداردهای امر به معروف و نهی از منکر پیغمبر و بزرگان دین نیست. این قوانین با لحن خشن و دور از کرامت و احترام انشا شده است. همین یک جمله آن که میگوید: «صدای زن عورت است.» میرساند که توشیحکنندگان اینگونه قوانین از روح رحمت و تربیتی اسلام بهکل بیخبر میباشند. حضرت رحمت اللعالمین هیچوقت نه مرد و نه زن را به بدی و به زشتی یاد نکردهاند بلکه برعکس، همیشه مردان و زنان را به نیکویی و زیبایی یاد فرمودند.
اوچا یا دفتر سازمان ملل متحد در امور هماهنگی کمکهای بشردوستانه اعلام کرده است که بین جنوری و جون ۲۰۲۴ میلادی، برای ۱۲.۱ میلیون نفر در افغانستان حداقل یک نوع کمک بشردوستانه توزیع شده است. اوچا امروز (دوشنبه، ۱۲ سنبله) با نشر گزارشی گفته است که ۷۹ درصد این افراد کمکهای غذایی دریافت کردهاند. در گزارش آمده است که پوشش امنیت غذایی ارقام پاسخ را افزایش میدهد، اما بر میلیونها نفری که در طول سال برای اطمینان از برآورده شدن نیازهایشان به کمکهای متعدد نیاز دارند، سایه میاندازد. دفتر سازمان ملل متحد در امور هماهنگی کمکهای بشردوستانه تاکید کرد که کمکها تا ماه جون با ترکیبی از بودجه ۷۳۵ میلیون دالری جدید و وجوه منتقلشده از سال ۲۰۲۳ (۴۱۲.۵ میلیون دالر) ارائه شده است. همچنین این نهاد در ادامه تاکید کرد که ۲.۳ میلیارد دالر (۷۶ درصد) از ۳.۰۶ میلیارد دلار مورد نیاز برای ارائهی کمکهای بشردوستانه در جون ۲۰۲۴ در دسترس نبود. اوچا افزود که در شرایط افزایش نیازهای بشردوستانه و افزایش همزمان پیچیدگیهای عملیاتی، توانایی جامعهی بشردوستانه برای ادامهی ماندن و ارائهی کمکهای نجاتبخش مشروط به تأمین مالی انعطافپذیر، سیستمهای مالی توانمند، تضمین ایمنی امدادگران و پاسخهای اصولی بشردوستانه خواهد بود. در گزارش آمده است که این شامل حصول اطمینان از اینکه زنان میتوانند به کمکها و خدمات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند و زنان کارمند بشردوستانهی افغانستان میتوانند بهطور ایمن، معنادار و جامع در واکنش شرکت کنند. این نهاد قبلاً نیز گفته بود که تقریباً سه سال پس از تسلط حکومت فعلی، در سال ۲۰۲۴ میلادی، بیش از نیمی از جمعیت 23.7 میلیون نفر از جمله 9.2 میلیون کودک همچنان به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. این نهاد برای رسیدگی به این افراد ۳.۰۶ میلیارد دالر بودجه درخواست کرده است. در گزارشهای این نهاد آمده است که بهدلیل کمبود بودجه، برنامههای صحی در برخی از ولایتها متوقف شده است. بهتازگی فعالیت شفخانهی نسایی و ولادی ولایت بدخشان بهدلیل قطع کمکهای سازمان جهانی صحت متوقف شده است. در دیگر مناطق دوردست نیز مراکز صحی بهدلیل کمبود بودجه از فعالیت بازمانده است.