برچسب: زنان و دختران

1 سال قبل - 207 بازدید

در ادامه‌ی سرکوب و وضع محدودیت علیه زنان و دختران در افغانستان، دفتر زنان سازمان ملل متحد از کنار گذاشتن زنان و دختران افغان از تصمیم‌گیری‌ها به شدت ابراز نگرانی کرده است. این نهاد با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که کنار گذاشتن زنان و دختران از تصمیم‌گیری‌ها، افغانستان را از هرگونه فرصتی برای خروج از بحران محروم می‌کند. دفتر زنان سازمان ملل متحد تاکید کرد که کنار گذاشتن زنان نشان می‌دهد که حمله بر حقوق زنان، خاموش کردن صدا و حذف آنان از جامعه نه‌تنها مجازات نمی‌شود؛ بلکه عادی‌سازی نیز می‌شود. همچنین آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل می‌گوید که رسیدن به برابری حقوقی برای زنان ممکن است ممکن است که قرن‌ها طول بکشد. او زا افغانستان به عنوان بارزترین نمونه عقب‌گرد حقوق بشری زنان نام برده و گفته که مبارزه برای برابری جنسیتی در جهان بسیار سخت شده است. او گفت که با سرعت کنونی تغییر، برابری حقوقی برای زنان ممکن است ۳۰۰ سال طول بکشد. باید گفت که با گذشت بیش از دو سال از حاکمیت حکومت سرپرست در افغانستان، زنان و دختران افغان با محدودیت‌های زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 196 بازدید

سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که پس از ماه آگست سال ۲۰۲۱ میلادی، دختران و زنان در افغانستان با محدودیت‌های فزاینده‌ای دست‌وپنجه نرم می‌کنند یا روبرو هستند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که شرایط فعلی در افغانستان، مشارکت دختران و زنان را در تمام جنبه‌های زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی محدود می‌کند. سازمان بین‌المللی مهاجرت تاکید کرد که حکومت سرپرست میلیون‌ها زن را در خانه‌های‌شان حبس و مشارکت‌های مهم آنان را در جامعه محدود کرده است. در حالی این سازمان از شرایط بد زنان و دختران افغانستان انتقاد می‌کند که حکومت فعلی در بیش از دو سال حاکمیت‌شان محدودیت‌های گسترده‌ای را بر دختران و زنان کشور وضع کرده است. بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 350 بازدید

مسوولان محلی حکومت سرپرست در ولایت پنجشیر می‌گویند که یک دختر جوان در ولسوالی «دره»‌ی این ولایت خود را حلق‌آویز کرده و به زندگی‌اش پایان داده است. عبدالاحد، ولسوال ولسوالی دره‌ی ولایت پنجشیر به رسانه‌ها می‌گوید که این رویداد حوالی ساعت ۹:۰۰ صبح امروز (یک‌شنبه، ۲۰ حوت) در روستای «تنخو»‌ از مربوطات این ولسوالی رخ داده است. همچنین ریاست اطلاعات و فرهنگ ولایت پنجشیر نیز خودکشی این دختر جوان را تایید کرده است. این ریاست با نشر خبرنامه‌ای گفته است که او پس از «مشاجره» با نامزدش از طریق تلفن، خودکشی کرده است. ریاست اطلاعات و فرهنگ پنجشیر می‌گوید که این دختران جوان «تهمینه» نام داشت و حدود یک ماه قبل با یک پسر از روستای محل سکونتش که اکنون ساکن آلمان است، نامزد شده بود. این در حالی است که آمار خودکشی در این اواخر در سراسر افغانستان در میان زنان افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 211 بازدید

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل می‌گوید که رسیدن به برابری حقوقی برای زنان ممکن است ممکن است که قرن‌ها طول بکشد. او زا افغانستان به عنوان بارزترین نمونه عقب‌گرد حقوق بشری زنان نام برده و گفته که مبارزه برای برابری جنسیتی در جهان بسیار سخت شده است. آقای گوترش این موضوع را در پیامی به مناسبت روز جهانی زن مطرح کرده و گفت که عکس‌العمل شدید جهانی در برابر حقوق زنان تهدید کننده شده و در برخی موارد پیشرفت‌ها در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته دچار عقب‌گرد شده است. وی گفت که افغانستان بارزترین نمونه عقب‌گرد حقوقی زنان است، جایی که حکومت سرپرست دختران و زنان را از تحصیل و اشتغال منع کرده است. او گفت که با سرعت کنونی تغییر، برابری حقوقی برای زنان ممکن است ۳۰۰ سال طول بکشد. دبیرکل سازمان ملل از گردهمایی سالانه رهبران جهان در ماه سپتامبر در مجمع عمومی سازمان ملل یاد کرد که تنها ۱۲ درصد سخنرانان آن زن بودند. وی تاکید کرد: «بحران‌های جهانی که ما با آن روبرو هستیم، بیشترین ضربه را به زنان و دختران وارد می‌کند ، از فقر و گرسنگی گرفته تا بلایای تغییرات اقلیمی، جنگ و ترور.» در حالی دبیرکل سازمان ملل متحد از وضعیت بد زنان و دختران افغانستان انتقاد می‌کند که بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 215 بازدید

باوجود ادامه‌ی سرکوب و وضع محدودیت علیه زنان و دختران افغانستان، ملاله یوسفزی، فعال حقوق زن و یکی از برند‌گان جایزه صلح نوبل می‌گوید که معرفی آپارتاید جنسیتی در افغانستان به‌عنوان جنایت علیه بشریت، مستلزم حمایت کشورهای عضو سازمان ملل متحد است. خانم یوسفزی با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که با دختران و زنان افغانستان که خواستار معرفی آپارتاید جنسیتی به‌عنوان جنایت علیه بشریت‌ هستند، همراه می‌شود. وی تاکید کرد که در این باره با نمایندگان دایمی کشورهای مالت و مکسیکو در سازمان ملل متحد نیز دیدار و از حمایت آنان قدردانی کرده است. همچنین گزارشگران ارشد سازمان ملل متحد بارها در نشست‌های بین‌المللی حقوق بشری گفته‌اند که فرمان‌های زن‌ستیزانه‌ی حکومت سرپرست مصداق «آپارتاید جنسیتی» است و می‌تواند «جنایت علیه بشریت» قلم‌داد شود. حکومت فعلی در حال حاضر دختران بالاتر از صنف ششم را از آموزش و تحصیل و زنان را از کار در نهادهای داخلی و بین‌المللی محرم کرده است. همچنین حکومت فعلی در این مدت، باوجود درخواست‌های نهادهای جهانی و کشورها برای احترام به حقوق زنان و دختران، نه تنها که محدودیت‌ها لغو نکرده است، بلکه تشدید نیز کرده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 247 بازدید

اوچا یا دفتر هماهنگ‌کننده کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل متحد در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که ۵۲ درصد افرادی که در افغانستان به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند، زنان و دختران هستند. این دفتر امروز (یک‌شنبه، ۲۰ حوت) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که در سال ۲۰۲۳ میلادی به هشت میلیون دختر و ۹.۲ میلیون زن کمک شده‌اند. دفتر هماهنگ‌کننده‌ی کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل متحد تاکید کرد که در سال ۲۰۲۴ میلادی نیز از جمع ۲۳.۷ میلیون نفر که به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند، ۵۲ درصد آنان زنان و دختران هستند. اوچا خواستار حمایت از زنان و دختران افغانستان شده است. این نهاد افزود که آنان (زنان و دختران افغانستان) بیشترین تأثیر بحران در این کشور بر دوش می‌کشند. زنان و دختران افغانستان در حال حاضر با محدودیت‌های شدید حکومت سرپرست که آپارتاید جنسیتی دانسته می‌شود، مواجه‌اند. همچنین بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 280 بازدید

با سلول سلول بدنم، درد را احساس می‌کردم، پشت پلک‌هایم، دست‌ها و پاهایم‌، حتی در مغز استخوانم، گویا درد، چون خون در رگ‌هایم جریان داشت. توان هرگونه حرکتی از من گرفته شده بود. پس از تقلا‌های بسیار، چشمانم را بی‌رمق گشودم، کمی طول کشید تا با نور عادت کنم. سفیدی سقف اتاق و حرکت‌های زنی که لباس سفید بر تن داشت، نخستین چیزهایی بودند که بعد از گشودن چشمانم، می‌دیدم. نمی‌دانستم کجا هستم و چگونه از این اتاق کاملا سفید سر درآورده‌ام. با حرکت‌های زن لباس سفید، تازه متوجه شدم که من در بیمارستان هستم و او نیز پزشک است. ذهنم هنوز خالی‌تر از آن بود که بتوانم چیزی را به خاطر بیاورم. قادر نبودم هیچ قسمتی از بدنم را حرکت بدهم. گویا جسمی سنگین روی بدن من افتاده باشد، همان‌قدر کوفته و له‌شده بودم. تلاش کردم بدانم چگونه کارم به بیمارستان کشیده شده است، لحظه‌ای بعد اما خاطرات یکی یکی در ذهنم نقش بستند و همه چیز به شکل فیلمی از مقابل چشمانم عبور کردند. اما نه فیلمی زیبا و دیدنی، بلکه صحنه‌هایی از مرگ، درد، خشونت، لت‌و‌کوب، فریاد و گریه، گویا تکه تکه کنار هم قرار گرفته بودند و برایم یادآوری می‌کردند که من هنوز زنده هستم. مگر نه اینکه می‌گویند که مرگ، همان اوج دردی‌ست که یک بشر تحمل می‌کند، پس من چگونه هر روز عمرم هزار بار مرده بودم و هنوز درد ادامه داشت. چرا پایان نمی‌یافت؟ با صدایی که به سختی می‌توانستم خودم بشنوم، از داکتر پرسیدم که چه کسی مرا بیمارستان آورده است؟ خانم داکتر در پاسخم جواب داد که شوهرت با ترسی بسیار تو را به بیمارستان آورد و خودش با عجله رفت. زیر لب با خود گفتم که باید هم برود، گناه‌کار ممکن است خود را مقصر نداند، اما از آنچه انجام داده ترس دارد. با سوال داکتر رشته‌ی افکارم پاره شد و سعی کردم بدانم او از من چه پرسیده است. خانم داکتر حالم رو پرسیده بود. اینکه چطور هستم؟ با خود گفتم چطور می‌توانم باشم؟ یک جسم که نه نای زیستن دارد و نه تقدیر مردن. سعی کردم به او پاسخ بدم. آخر او از هیچ چیزی خبر نداشت. برایش گفتم زیاد حالم خوب نیست، در واقعا تمام بدنم درد می‌کرد. خانم داکتر گفت: «حق داری رابعه جان، ضربه‌های بسیار شدیدی بر بدنت وارد شده است، بیشتر استخوان‌هایت کسر کرده، بشدت بدنت آسیب دیده، دست راستت هم شکسته. می‌توانی بگویی چطور این اتفاق افتاد؟ و چگونه به این حال رسیدی؟» آه از نهادم بلند شد. کاش داکتر هرگز این سوال را نمی‌پرسید، کاش اجازه می‌داد لحظه‌ای از دردهای بی‌پایان زندگی‌ام فاصله بگیرم تا فراموش کنم با من چه کردند، کاش پاسخ به پرسش داکتر، به راحتی سوال او نبود. راستش گریه‌، مجال حرف زدن را برایم نمی‌نداد و اشک‌هایی که تصمیم ایستادن نداشتند. قلبم را نمی‌توانستم احساس کنم، گویا سینه‌ام خالی از هر چیز بود. احساس می‌کردم به پایان خط رسیده‌ام و قرار نیست دیگر به زندگی بازگردم. خیلی وقت بود دردهایم را تنها با خودم قسمت می‌کردم، ساعت‌ها با خودم کلنجار می‌رفتم و هیچ همراز و هم‌صحبتی نبود که لحظه‌ای به آن‌ها گوش دهد. بنا، فرصت را غنیمت شمردم و شروع به تعریف از زندگی حزن‌انگیزم برای داکتر کردم: «دو‌ سال از ازدواجم می‌گذرد، شوهرم اوایل ازدواج‌مان بسیار دوستم داشت، به من توجه می‌کرد و ما زندگی خوبی داشتیم. اما با گذشت یک سال، رفته رفته رفتارش با من سرد شد تا جایی که مرا لایق خشونت و حتی لت‌وکوب دانست. مادر شوهرم (خشوام) همیشه در مورد من به شوهرم شکایت می‌کرد، تهمت‌های بسیاری علیه من درست می‌کرد و اینگونه شوهرم را علیه من می‌شوراند تا مرا لت‌وکوب کند. هیچ‌ یک از اعضای فامیل شوهرم کاری از دست‌شان برنمی‌آمد. فشار زندگی، استرس، تشویش و مهمتر لت‌وکوب‌های متعدد در نهایت کار خودش را کرد؛ من حامله بودم و فرزندم در بطنم آسیب دید و مرد. بابت این اتاق هم مرا مقصر می‌دانستند و بخاطرش بی‌شمار لت‌وکوب شدم. تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم این پیوند را به پایان برسانم. زیرا خسته شده بودم. از اینکه هر روز بدون استثنا باید لت‌وکوب می‌شدم، توهین و تحقیر می‌شدم، هر روز من همراه بود با شکل‌گیری یک خاطره‌ی بد و نه خوشحال کننده، مرا اجازه ندادند تحصیل‌ام را ادامه بدهم و به‌ آرزوهایم برسم و...» در این لحظه به داکتر نگاه کردم. به او گفتم: «دیشب وقتی موضوع جدایی را مطرح کردم، نتیجه‌اش این شد و به خودم اشاره کردم. راستش دیشب هنگام مطرح کردن طلاق، بسیار ترسیدم اما باید می‌گفتم و زمانی که به شوهرم گفتم من هنوز جوان هستم و نمی‌خواهم تمام عمر را در اسارت و مجازات بی‌دلیل، سپری کنم، هنوز سنی هم ندارم، ۲۲ ساله هستم که دو سال‌اش در شکنجه و در این خانه گذشت، شوهرم بعد شنیدن این تصمیم‌ام، یک سیلی محکم به صورتم زد و گفت: «زن بی‌حیا! طلاق را می‌خواهی چه کار؟ و با عصبانیت بسیار گفت با کی قول و قرار داری که می‌خواهی از من جدا شوی؟ برایش توضیح دادم که پای فرد دیگری در میان نیست و فقط از دست شکنجه‌های دو سال گذشته این تصمیم... نگذاشت حرفم را کامل کنم. موهایم را کشید و بر روی زمین پرتم کرد. مرا با لگد‌های پی‌هم لت‌وکوب کرد، دوباره از موهایم گرفت، بلندم کرد و با تمام توان با مشت‌های مردانه‌اش صورتم را هدف قرار داد. خون بود که از بینی و دهنم جاری می‌شد. من زن؛ نحیف و ظریف کجا و او مرد و پر قدرت کجا. التماس می‌کردم که مرا کتک نزند، اما او همچنان در حال لت‌وکوب من بود و گوشش بدهکار خواهش و التماس‌های من نبود. به کتک‌زدن من بسنده نکرد، مرا به سمت بالکن بُرد و گفت که دیگر از جدایی حرف میزنی؟ یا نه؟ برایش گفتم که دیگر نمی‌خوام عمر باقی مانده‌ام را در شکنجه و در این خانه سپری کنم و تاکید کردم که می‌خواهم خوب زندگی کنم. آن لحظه گفت: «پس می‌خواهی خوب زندگی کنی زن بی‌حیا؟ درست است. بعد از مرگت می‌توانی از دستم خلاص شوی و در ادامه‌ی حرفش، چند سیلی محکم دیگر هم حواله‌ام کرد. تلاش داشت مرا از بالای بالکن به پایین‌ پرت کند، زیاد کوشش کردم که مقاومت کنم اما در نهایت قدرت بدنی اون بیشتر بود، دستم را پیچاند، از شدت درد و شکستن استخوان دستم، دنیا مقابل چشمانم سیاه شد، بی‌حال شدم و شوهرم از این فرصت استفاده کرد و مرا از طبقه‌ی چهارم به پایین پرت کرد.» به داکتر نگاه کردم و ادامه دادم هنگامی که چشمانم را گشودم، روی تخت بیمارستان بودم. داکتر که مشخص بود از داستان زندگی من بشدت متأثر و ناراحت شده، برایم گفت: «از واقعیت زندگی تو واقعا ناراحت شدم، هیچ کسی دوست ندارد در رنج و بدبختی زندگی کند، از اینکه هم‌جنس‌های خودم را در این حالت می‌بینم، با تمام وجود ناراحت می‌شوم. حالا رابعه جان اگر فکر می‌کنی کاری از دست من ساخته است، لطفا برایم بگو.» از او تشکر کردم. می‌دانستم که از دستش کاری برنمی‌آید. او می‌توانست روی زخم‌های جسم من مرهم بگذارد اما زخم‌های درون من با هیچ دارویی، قابل درمان نبود. با خودم فکر کردم که من فقط خواستم یک زندگی آرام و بدون درد و شکنجه داشته باشم، یک زندگی آرام که حق انسانی هر آدم هست. با خود گفتم ببین! درخواست یک حق طبیعی چگونه فاجعه‌ای را به باور آورد؟ اینجا افغانستان است؛ زنان حقی ندارند، یا باید تمام عمر شکنجه را به جان بخرند یا با زنده بودن خداحافظی کنند. در اینجا، زن بودن خودش جرم حساب می‌شود. به یاد فرخنده، افتادم که چگونه مردان در کوچه پس کوچه‌های شهر کابل، او را بی‌حجاب‌اش کردند و به بدترین شکل ممکن سنگ‌سار و در نهایت او را به قتل رساندند. هیچ‌ کسی از او دفاع نکرد، فقط بی‌وقفه او را لت‌و‌کوب کردند. کجاست آن غیرت؟ آیا غیرت و مرد بودن همین است؟ آیا خداوند بزرگ به مردان قدرت بدنی بیشتری داده تا اینگونه از آن در شکنجه‌‌ی زنان استفاده کند؟ چون من هزاران زن دیگر هم در کشور هست که روزهای‌شان چون آسمان شب‌های بارانی تاریک و بی‌ستاره است، تنها نفس می‌کشند و نه زندگی. شکنجه، فریاد‌شان را خاموش کرده و بخاطر حفظ آبروی خانواده، مرگ هر روزه را به جان خریده‌اند. در افغانستان، این مردان هستند که قوانین را می‌سازند، شیوه زندگی را تعیین می‌کنند، ارزش‌های آدم‌ها را تعیین می‌کنند، زن‌ها، تنها نفس می‌کشند، اینکه چگونه؟ مهم نیست. راستش برای هیچ کسی مهم نیست. شاید اگر میزان اکسیژن مورد استفاده زن‌ها نیز دست مردان بود، آن را نیز به روی زنان می‌بستند. همانگونه که مکتب، دانشگاه، کار، حضور در اجتماع و... را بستند. نمی‌دانم به کدامین امید، مقاومت کنم؟ به امید چه نسلی؟ نسل دختران دیروز که اکنون خانه‌نشین شده‌اند یا دختران فردا که قرار هست بی‌سواد بزرگ شوند؟ کدام قانون؟ قانونی که اکنون به مرد حق خدایی داده و زن را غلامی بیش نمی‌داند؟ به چه امیدی؟ نویسنده: مژده قیومی

ادامه مطلب


1 سال قبل - 227 بازدید

رینا امیری، نماینده‌ی ویژه آمریکا در امور زنان و حقوق بشر در افغانستان گفت که زنان و دختران افغانستان با «شجاعت فوق‌العاده» از حقوق‌شان در برابر قوانین افراطی و بی‌رحمانه‌ی حکومت سرپرست دفاع می‌کنند. خانم امیری این پیام را به مناسبت هشت مارچ، روز جهانی زن در حساب کاربری ایکس خود نوشته است. نماینده‌ی ویژه آمریکا در امور حقوق بشر و زنان در افغانستان هشدار داد که اگر جهان از زنان و دختران افغان حمایت نکند، حقوق زنان در همه جا به‌خطر می‌افتد. در حالی خانم امیری از حقوق زنان و دختران افغانستان دفاع می‌کند که بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 198 بازدید

اسمریتی سینگ، مدیر منطقه‌ای عفو بین‌الملل در جنوب آسیا به مناسبت هشت مارچ، روز جهانی زن می‌گوید که حکومت سرپرست طی بیش از دو سال گذشته حقوق زنان و دختران افغانستان را به طور فزاینده‌ای نقض کرده است. اسمریتی سینگ در مطلبی که از سوی نشریه دیپلمات نشر شده گفته است که زنان مدافع حقوق بشر، فعالان و معترضان در سراسر افغانستان به‌طور معمول مورد آزار و اذیت، بازداشت خودسرانه و شکنجه قرار گرفته‌اند. وی تاکید کرد: «افغانستان در خطر تبدیل شدن به یک بحران فراموش شده است.» او افزود که مصونیت از مجازات در زمینه نقض حقوق زنان از بین برود و جامعه‌ی بین‌المللی حکومت فعلی را در قبال جنایات و نقض حقوق بشر پاسخگو بسازند. این مقام عفو بین‌الملل علاوه کرد: «جامعه‌ی جهانی باید روشن کند که هرگونه مذاکره یا گفتگو با حکومت فعلی نباید با مشروعیت بخشیدن به نقض سیستماتیک حقوق زنان و دختران اشتباه گرفته شود.» در حالی اسمریتی سینگ از حقوق زنان و دختران افغانستان دفاع می‌کند که زنان و دختران کشور از دوونیم سال گذشته به این‌سو از حقوق اساسی‌شان محروم هستند. بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 209 بازدید

باوجود سرکوب و وضع محدودیت علیه زنان و دختران در افغانستان، ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان به مناسبت هشت مارچ، روز جهانی زن گفت که به شجاعت، خلاقیت و رهبری زنان که حقوق خودشان مطالبه می‌کنند، درود می‌فرستم. آقای بنت با نشر اعلامیه‌ای بار دیگر خواستار آزادی زنان و دختران زندانی از بند حکومت فعلی شد. او تاکید کرد که در کنار زنان و دختران افغان ایستاده است. وی افزود: «در روز جهانی زن، من در کنار زنان و دختران افغانستان هستم که با سطح بی‌نظیری از تبعیض سازمانی و سیستماتیک روبرو هستند. من به شجاعت، خلاقیت و رهبری آن‌ها که حقوق خود را مطالبه می‌کنند، درود می‌فرستم.» گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان از حکومت سرپرست خواسته است که زنان مدافع حقوق بشر زندانی را آزاد کنند. آقای بنت گفت که حکومت فعلی باید به حقوق زنان از جمله آموزش، تحصیل، کار، آزادی حرکت و بیان آنان احترام بگذارد. وی تصریح کرد: «من از حکومت فعلی می‌خواهم که فوراً و بدون قیدوشرط تمام کسانی را که به دلیل دفاع از حقوق بشر به‌ویژه حقوق زنان و دختران به‌طور خودسرانه بازداشت شده‌اند، آزاد کنند.» ریچارد بنت در حالی از حقوق زنان و دختران افغانستان دفاع می‌کنند که بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب