برچسب: کودکان

1 سال قبل - 868 بازدید

در اکثر خانواده‌ها، کودکان بیش‌ از آنکه شاهد در آغوش گرفتن و محبت پدر و مادر به یکدیگر باشند، شاهد دعوا و جنجال‌های آن‌ها بوده‌اند. در برخی مواقع پدر خانواده درست در وسط دعوا شروع به لت و کوب مادر و یا زنان دیگر خانواده کرده، بی‌آنکه به گریه‌ی کودکان و ترسی که آنان در آن لحظه تجربه می‌کنند، توجه داشته باشد. مادر کتک می‌خورد، بدنش آسیب می‌بیند و کودکان دقیقا این صحنه را می‌بییند. گاه این نیز اتفاق افتاده که کودکان در وسط دعوای پدر و مادر تلاش کردند جلو بروند و مانع پدر شوند تا مادر کمتر آسیب ببیند، اما آن‌ها نیز در آن میان کتک خوردند و آسیب دیدند. والدین و بزرگ‌ترها این موضوع را فراموش کرده‌اند و یا حداقل موقع دعوا به‌کلی از یاد می‌برند که هر چقدر آن‌ها به کودکان تصاویری از عشق و صمیمیت را نشان دهند، به همان پیمانه آن‌ها افرادی صلح‌جو، مهربان و از نظر عاطفی سالم‌تر پرورش خواهند یافت و در مقابل جنگ و لت و کوب، روح و روان آنان را متلاشی خواهد کرد. درست است که دعوا و مشاجره جزئی از زندگی زناشویی است و هیچ راهی برای دور زدن آن وجود ندارد. زن و شوهر به احتمال زیاد بر سر چیزهای کوچک و بزرگ دعوا می‌کنند، اما این دعواها بدون هیچ هشداری می‌توانند بدتر شوند و اینکه کودک شاهد چنین دعواهای بدی باشد را می‌توان به کودک آزاری نیز طبقه‌بندی کرد، زیرا می‌تواند بر سلامت روحی و جسمی کودک تأثیر منفی بگذارد و باورهای اشتباهی را در آن‌ها ایجاد کند. در این مطلب به تاثیرات احساس خشم، در صورتی که درست مدیریت نشده و مقابل کودک بروز کند، خواهیم پرداخت. هر زن و شوهر اختلاف نظرهایی دارند که وقتی به طور مسالمت آمیز حل کنند، سالم هستند. بروز اختلاف، مشکل بزرگی نیست، بحث نکردن در مقابل بچه‌ها و امتناع از آن، به کودک نشان می‌دهد که چگونه با اختلاف نظرها به شیوه‌‌ای سالم باید برخورد کرد. اما درگیری جدی‌‌تر، درگیری فیزیکی و توهین قطعا به بچه‌ها آسیب می‌رساند. برخی از تحقیقات نشان می‌دهند که کودک ۶ ماهه نیز می‌تواند تحت تأثیر مشاجرات تند والدین قرار گیرد، به همین دلیل مشاورین، هشدارهای زیادی درباره تاثیر دعوای والدین بر نوزاد داده اند. اما فقط خردسالان و کودکان نیستند که تحت تأثیر دعوای والدین قرار می‌گیرند زیرا طبق مطالعات انجام شده، بزرگسالان جوان تا سن ۱۹ سالگی ممکن است نسبت به تعارضات والدین خود حساس باشند. به همین خاطر تاثیر دعوای والدین در بزرگسالی بیشتر خود را نشان می‌دهد و آسیب‌های روانی شدیدی در رفتار و افکار افراد برجای می‌گذارد. به این ترتیب کودکان در تمام سنین، از دوران نوزادی تا اوایل بزرگسالی، تحت تأثیر نحوه برخورد والدین قرار می‌گیرند. [caption id="attachment_10493" align="aligncenter" width="608"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] مهم‌ترین تاثیر دعوای والدین بر کودک کودکان خردسالی که والدین‌شان مکرر دعوا می‌‌کنند، احتمال بیشتری دارد تا افسردگی، اضطراب و مشکلات رفتاری را تجربه کنند. بچه‌ها در هنگام دعوای والدین‌شان، تنها با این مشکلات مواجه نیستند، ایجاد عادت‌های نامناسب مانند شب ادرای در کودکان یکی از این اثرات مخرب است. تحقیقات نشان داده، کودکانی که در مراحل اولیه زندگی خود شاهد خشونت خانگی هستند، شانس بیشتری برای تبدیل شدن به بزرگسالان ناامن با مشکلات عزت‌نفس ضعیف دارند. کودکان از عملکرد والدین‌شان تقلید می‌کنند. اگر شما و همسرتان مدام باهم دعوا می‌کنید، به احتمال زیاد فرزندتان همان چیز را یاد می‌گیرد. در نتیجه، رابطه فرزند شما با همسرش ممکن است در بزرگ‌سالی آسیب ببیند. حتی ممکن است به دلیل ترس از صدمه دیدن، از شروع یک رابطه اجتناب کند. دعوا، احساس امنیت کودکان در مورد ثبات خانواده را تضعیف می‌کند و آن‌ها را از خصوصیات یک کودک سالم دور نگه می‌دارد. کودکانی که در معرض دعواهای زیاد قرار دارند ممکن است نگران رفتار یکی از والدین بوده و نگران طلاق باشند. موقعیت‌های پرتعارض برای والدین نیز استرس‌زا هستند. والدینی که استرس دارند ممکن است زمان زیادی را با بچه‌ها نگذرانند. علاوه بر این، کیفیت رابطه ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد، زیرا برای والدین دشوار است هنگام عصبانیت و ناراحتی از طرف مقابل، گرمی و محبت نشان دهند. یکی از بدترین اثرات دعوا بر کودکان ایجاد تغییر در نحوه روابط آن‌ها با والدین است، به همین دلیل والدین بمنظور جلوگیری از شیوه رفتاری کودکان یا جلوگیری از منزوی شدن بچه‌ها، باید دعواهای خود را مدیریت کنند. استرس در کودکان یکی از معضلات دنیای امروز ما است، شنیدن دعواهای مکرر یا شدید برای کودکان استرس‌زا است. ترشح هورمون‌های استرس‌زا و تجربه‌ی احساسات مختلط شرم، گناه، بی لیاقتی و درماندگی ناشی از مشاهده خشونت خانگی می‌تواند بر سلامت روان کودک تأثیر بگذارد و در رشد طبیعی و سالم اختلال ایجاد می‌کند. مواجه با دعوای والدین، این احتمال را افزایش می‌دهد که کودکان با دیگران رفتار خصمانه داشته باشند. کودکان در دعواهای خواهر و برادری همان تاکتیک‌هایی را به کار می‌گیرند که شاهد بوده اند. اگر کودکان به اختلافات خانوادگی عادت کنند ممکن است در تشخیص اینکه واقعا در زندگی به چه کسی می‌توانند اعتماد کنند و برای حفظ روابط سالم با مشکل مواجه می‌شوند. چندین مطالعه اختلالات خوردن مانند بی‌اشتهایی و پرخوری عصبی را با اختلافات والدین مرتبط دانسته اند. همچنین ممکن است کودک مشکلات فیزیکی مانند مشکلات خواب، معده درد یا سردرد داشته باشد. محققان دریافته‌ اند زندگی در خانه‌‌ای با اختلافات زیاد، احتمال سیگار کشیدن، مصرف مشروبات الکلی و مصرف مواد مخدر را افزایش می‌دهد. در واقع میل به اعتیاد یکی از بدترین اثرات دعوا بر کودکان است که در سنین بالاتر دیده می‌شود. آن‌ها از مواد مخدر و الکل به عنوان راهی برای دوری از تنش‌های خانه استفاده می‌کنند. [caption id="attachment_10494" align="aligncenter" width="666"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] نشانه‌های کودکی که از دعوای والدین متاثر شده است کودک از لحظه‌ای که پدر و مادرش را در حال مشاجره می‌بیند شروع به گریه کردن یا انجام کاری برای جلب توجه می‌کند. کودک با دیدن دعوای والدینش کاملا ساکت می‌شود یا طوری صحبت می‌کند که در مورد چیزی ناامن است. کودک وقتی می‌بیند پدر و مادرش فریاد می‌زنند، ترسیده به نظر می‌رسد. کودک تمایل دارد با همسالان خود دعوا کند. کودک زیاد با بچه‌های دیگر معاشرت نمی‌کند و بیشتر به او ضد اجتماعی می‌گویند. کودک نشانه‌هایی از رفتار غیرعادی را از خود نشان می‌دهد. وقتی والدین شروع به بحث و دعوا می‌کنند، کودک تمایل دارد خودش را سرزنش کند. کودک علائم افسردگی را نشان می‌دهد. کودک در مکتب و فعالیت‌های مشترک ضعیف عمل می‌کند. ممکن است کودک دوری از والدین خود را ترجیح دهد. کودک ممکن است از سردرد، معده درد یا سایر مشکلات سلامتی شکایت کند تا توجه والدین را از دعوا منحرف کند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 249 بازدید

منیژه باختری، سفیر افغانستان در اتریش گفته است که «تخلفات و اقدامات تبعیض‌آمیز» حکومت سرپرست علیه زنان و دختران این کشور طی ماه‌های اخیر به‌شدت افزایش یافته است و جامعه‌ی جهانی باید تاثیرات اجتماعی آن را جدی بگیرد. خانم باختری این اظهارات را در گفتگو با شبکه‌ی خبری فاکس‌نیوز مطرح کرده و گفته است که جهان علیه این اقدامات حکومت سرپرست باید متحد شود. وی از ازدواج‌های اجباری کودکان، افزایش خشونت علیه زنان و قاچاق انسان در افغانستان زیر سلطه حکومت فعلی نیز ابراز نگرانی کرده است. خانم باختری به وضع محدودیت‌های روز افزون حکومت فعلی علیه زنان و دختران اشاره کرده و تاکید کرد که این امر خانواده‌های را که از سوی زنان رهبری می‌شوند، مجبور به فرار از افغانستان کرده و به‌دنبال کمک هستند. سفیر افغانستان در اتریش می‌گوید که شماری از زنان حین انتقال به مقصد مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند. او افزود: « پنج سال قبل، ما صدها زن در مجلس و دولت جوامع مدنی داشتیم و اکنون یک زن نمی‌تواند حقوق خود را به نمایش بگذارد.» این دیپلمات حکومت پیشین حذف زنان افغان از بحث‌های بین‌المللی در مورد آینده افغانستان را نیز یک نوع «خشونت علیه زنان» خوانده است. باید گفت که خانم باختری از جمله دیپلمات‌های حکومت پیشین افغانستان است که پس از تسلط دوباره حکومت فعلی بر کشور هنوز در سمتش باقی مانده است. در حالی خانم باختری خواهان حمایت جامعه‌ی جهانی از حقوق دختران و زنان افغانستان است که قرار است در روزهای ۱۸ و ۱۹ فبروری سال جاری میلادی در دوحه، پایتخت قطر در مورد افغانستان نشستی برگزار کند. براساس گفته‌های مقامات سازمان ملل، در این نشست نمایندگان کشورها برای افغانستان شرکت کرده و در مورد وضعیت کشور گفتگو خواهند کرد. پیشتر شبکه مشارکت سیاسی زنان افغانستان نیز از سازمان ملل متحد خواسته است تا به فشارها و محدودیت‌ها بر زنان و سیاست‌های ضدحقوق‌بشری توسط حکومت فعلی، توجه بیشتر کند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 276 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل برای افغانستان اعلام کرده است که در سال گذشته‌ی میلادی حدود ۹ هزار و ۵۰۰ قابله و کارمند بهداشت جامعه را در زمینه‌ی بهداشت مادرانه و نوزادان آموزش داده است. یونیسف با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که خدمات حیاتی بهداشت و تغذیه را به بیش از ۷.۳ میلیون نفر در افغانستان در سال ۲۰۲۳ میلادی ارائه کرده است. این سازمان به نقل از سمین عالمی، یک‌تن از قابله‌ها در یک مرکز صحی نوشته است که بیشتر زنان با کمبود آهن مواجه‌اند و همچنان زنان تغذیه‌ی مناسب ندارند. او می‌گوید که مراکز صحی با افزایش آمار مراجعه کنندگان با کمبود کارمندان زن در بخش‌ صحی مواجه است. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد، در مورد هزینه‌ی این آموزش و این‌که این قابله‌ها در کدام ولایت‌های افغانستان آموزش دیده است، جزییات ارایه نکرده است. باید گفت که پس از تغییر نظام سیاسی در کشور، اقتصاد افغانستان متاثر شده که در نتیجه‌ی آفت اقتصادی بیش‌تر خانواده‌ها توانایی تهیه‌ی نیازهای اولیه‌ی شان را ندارند و زنان بیشتر از پیش از این بحران اقتصادی متاثر شده‌اند. حکومت سرپرست پس از به دست گرفتن قدرت، دختران و زنان را از آموزش بالاتر از صنف ششم و دانشگاه‌ها در سراسر کشور محروم کرده است. همچنین قابل ذکر است که نگرانی‌ها از کمبود کارمندان زن در بخش صحی در سراسر افغانستان در حالی مطرح می‌شود که حکومت فعلی، به دختران دانش‌آموخته‌ی دانش‌کده‌های طبی، اجازه‌ی اشتراک در امتحان شورای طبی (اگزیت) را نیز نداده است. پیش از این قلندر عباد، سرپرست وزارت صحت حکومت سرپرست در نشست خبری در ولایت ارزگان گفته بود که آنان در سراسر افغانستان با کمبود داکتران زن مواجه هستند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 223 بازدید

در ادامه‌ی گسترش فقر و بیکاری در بین مردم و افزایش نیازمندان در افغانستان، برنامه جهانی غذا اعلام کرده است که بریتانیا ۲۸.۷ میلیون پوند، معادل ۳۶.۵ میلیون دالر آمریکایی را به افغانستان کمک کرده است. این برنامه با نشر اعلامیه‌ای در حساب کاربری ایکس خود گفته است که این کمک بریتانیا برای حمایت از خانواده‌هایی که با ناامنی غذایی مواجه‌ هستند و درمان کودکان و مادران مبتلا به سوءتغذیه اختصاص خواهد یافت. برنامه جهانی غذا به نقل از لرد طارق احمد، معاون وزیر امور خارجه‌ی بریتانیا در امور خاورمیانه و جنوب آسیا نوشته است که کمک جدید بریتانیا به سازمان جهانی غذا این امکان را می‌دهد تا به بیش از دو میلیون نیازمند در افغانستان در طول زمستان کمک کند. این برنامه تاکید کرد که با کمک ۳۶ میلیون دالری بریتانیا، می‌تواند ۱۳ هزار تن آرد گندم، روغن نباتی، حبوبات و نمک برای بیش از یک میلیون نفر به مدت یک ماه فراهم خواهد کرد. این سازمان بین‌المللی افزود که همچنان برای یک میلیون نفر دیگر کمک نقدی توزیع می‌کند. براساس آمارهای موجود، با این مقدار کمک بریتانیا، مجموع کمک‌های این کشور به برنامه جهانی غذا پس از تسلط حکومت فعلی در افغانستان به ۲۰۹ میلیون دالر رسیده است. برنامه جهانی غذا می‌گوید که بریتانیا در میان پنج کمک‌کننده‌ی برتر این برنامه در افغانستان است. این در حالی است که تسلط حکومت سرپرست در افغانستان، بیشتر شهروندان کشور شغل خود را از دست داده و نیازمند دریافت کمک‌های بشردوستانه هستند. همچنین چند وقت پیش برنامه جهانی غذا اعلام کرده بود که برای ریشه‌کن کردن فقر در افغانستان «راه‌حل‌های پایدار و بلندمدت» نیاز است. طبق اطلاعات سازمان‌های جهانی، ۱۵ میلیون افغان نمی‌دانند که وعده بعدی غذایی‌شان از کجا می‌آید.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 305 بازدید

با وجود هشدار نهادهای بین‌المللی از بروز خشکسالی و عدم دسترسی مردم به آب آشامیدنی در افغانستان، پنج سازمان غیردولتی بین‌المللی (انجو) از بدترشدن وضعیت اقلیمی و خشک‌سالی در افغانستان ابراز نگرانی کرده و گفته‌اند که ۷.۸ میلیون کودک در افغانستان در سال ۲۰۲۴ با کمبود غذا مواجه خواهند شد. این سازمان‌ها با نشر اعلامیه‌ای گفته‌اند که زمستان گرم‌تر از حد متوسط و کمبود برف، نشانه‌های شوم بدترشدن شرایط اقلیمی و خشک‌سالی در افغانستان است، کشوری که بدترین خشک‌سالی خود در ۳۰ سال اخیر را تجربه کرده است. در اعلامیه آمده است که تا اکنون افغانستان در زمستان امسال برف بسیار کمی داشته است و این نگرانی وجود دارد که کمبود آب پس از سه سال متوالی خشک‌سالی ادامه یابد و بحران‌ها را در این کشور عمیق‌تر کند. این اعلامیه از سوی سازمان اقدام علیه گرسنگی (ای‌سی‌اف)، گروه بین‌المللی پزشکی (آی‌ام‌سی)، کمک اسلامی در سراسر جهان (آی‌آر‌ام)، نجات کودکان بین‌المللی (اس‌سی‌آی) و ورلد ویژن (دبلیو‌وی‌ای) منتشر شده است. پنج سازمان غیردولتی بین‌المللی (انجو) می‌گوید که از اول اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۵ جنوری ۲۰۲۴، افغانستان تنها ۴۵ تا ۶۰ درصد میانگین بارندگی را در مقایسه با سا‌ل‌های گذشته تجربه کرده است. این سازمان‌ها گفت که کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که دمای بالاتر از حد متوسط بین فبروری و اپریل ۲۰۲۴ بسیار محتمل است. در اعلامیه آمده است که کودکان و خانواده‌های آسیب‌پذیری که از لحاظ معیشت به کشاورزی متکی هستند، بدون افزایش باران و برف به‌طور قابل‌ توجهی متضرر خواهند شد. در ادامه آمده است که حدود ۷.۸ میلیون کودک در افغانستان در سال ۲۰۲۴ با کمبود غذا مواجه خواهند شد و اگر شرایط خشک‌سالی ادامه یابد، زندگی کودکان همچنان در معرض خطر قرار خواهد گرفت، زیرا ممکن است محصولات کشاورزی از بین برود و تاثیر تغییرات اقلیمی عمیق‌تر شود. این پنج سازمان هشدار داده‌اند که کمبود باران شرایط مناسبی را برای شیوع بیماری‌های ساری از طریق آب مانند وبا ایجاد می‌کند و فقر را تشدید خواهد کرد. این در حالی است که بحران بشری افغانستان پس از حاکمیت حکومت سرپرست تشدید شد. سازمان ملل می‌گوید که در حال حاضر بیش از ۲۳ میلیون نفر در افغانستان نیاز به کمک دارند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 199 بازدید

مسوولان امنیتی از ولایت قندوز می‌گویند که یک مرد در ولسوالی امام‌صاحب این ولایت، همسر خسربره (برادرزن) و دو کودک او را به شکل فجیع به قتل رسانده است. جمعه‌الدین خاکسار، سخنگوی پولیس قندوز در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که این رویداد در روستای «بیش کپه» از مربوطات ولسوالی امام‌صاحب رخ داده است. او تاکید کرد که این مرد عبدالله نام دارد و همسر خسربره‌اش را حلق‌آویز و دو کودک وی را خفه کرده است. به گفته‌ی وی، این رویداد (جمعه‌شب، ۱۳ دلو) رخ داده است. سخنگوی پولیس قندوز افزود که عامل قتل با خانواده‌ی مقتول «دعوای حقوقی» داشته است و این زن برنده دعوای حقوقی شده بود. آقای خاکسار افزود که عامل قتل از سوی نیروهای امنیتی حکومت سرپرست در ولایت قندوز بازداشت شده و تحت نظارت قرار دارد. وی جزئیات بیشتری در مورد این رویداد ارائه نکرده است. از سویی هم، یک منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که زن مقتول ۳۵ سال و کودکان او پنج تا هفت سال سن داشتند. منبع نیز تایید کرد که عامل قتل از سوی نیروهای حکومتی بازداشت شده است. این در حالی است که پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتل‌های مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور افزایش کم‌پیشینه یافته است. بیماری‌های روانی، خصومت شخصی، دعواهای حقوقی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 177 بازدید

سازمان جهانی صحت در تازه‌ترین گزارشش اعلام کرده است که واقعات سرطان در جهان تا سال ۲۰۵۰ میلادی ۷۷ درصد افزایش خواهد یافت و شمار مبتلایان سرطان که اکنون حدود ۲۲ میلیون نفر است به ۳۵ میلیون نفر خواهد رسید. در گزارش آمده است که تخمین جدید اداره‌ی بین‌المللی تحقیقات سرطان سازمان جهانی صحت بر آمار گردآوری شده از ۱۸۵ کشور جهان در مورد ۳۶ شکل بیماری، استوار است. در ادامه آمده است که پژوهشگران سازمان جهانی صحت پس از بررسی این آمار پی بردند که سرطان شش‌ یا جیگر شایع‌ترین نوع سرطان در جهان بوده و تنها در سال ۲۰۲۲ میلادی بیش از ۲.۵ میلیون واقعه‌ی سرطان شش در جهان ثبت شده است که ۱۲.۴ درصد تمام سرطان‌ها را تشکیل می‌دهد. سرطان پستان زنان، سرطان‌های روده‌های بزرگ و مقعد، سرطان پروستات و سرطان معده، از رهگذر کثرت واقعات، به ترتیب شایع‌ترین سرطان‌ها خوانده شده‌اند. بر اساس آمار سازمان جهانی صحت، سرطان شش در سال ۲۰۲۲ میلادی، سبب مرگ ۱.۸ میلیون نفر شد که به تنهایی ۱۹ درصد مرگ‌ومیر ناشی از سرطان را در آن سال تشکیل داد. این سازمان تاکید کرد که در کشورهای ثروتمند از هر ۱۲ زن یکی مبتلا به سرطان پستان تشخیص می‌شود که از هر ۷۱ زن مبتلا به این بیماری یکی آن می‌میرد. حالانکه در کشورهای فقیر از هر ۲۷ زن یکی مبتلا به سرطان پستان تشخیص می‌شود، اما از هر ۴۸ زن مبتلا به این بیماری یکی آن می‌میرد. دلیل افزایش مرگ و میر ناشی از سرطان در کشورهای فقیر و دارای سطح درآمد کم، تشخیص ناوقت بیماری و فقدان دسترسی به خدمات درمانی خوانده شده است. بنتی میکلسن، رییس بخش بیماری‌های غیرساری در سازمان جهانی صحت در خبرنامه‌ای گفته است: «سروی جدید سازمان جهانی صحت بر نابرابری بزرگ و فقدان حفاظت در برابر سرطان در سرتاسر جهان روشنی انداخته است. مردم، به ویژه در کشورهای با درآمد کمتر، به مراقبت‌های اساسی درمان سرطان دسترسی ندارند.» میکلسن گفته است که برای رسیدگی به نابرابری در زمینه‌ی درمان سرطان و قابل دسترس ساختن خدمات درمانی در سرتاسر جهان، به سرمایه‌گذاری بزرگ نیاز است. این در حالی است که انجمن بیماری‌های سرطانی ایالات متحده ماه گذشته اعلام کرد که با وصف افزایش واقعات اشکال مختلف سرطان در آمریکا، مرگ‌ومیر ناشی از این بیماری، به دلیل دسترسی به خدمات درمانی، در این کشور رو به کاهش نهاده است. در حالی سازمان جهانی صحت از این آمار تکان‌دهنده خبر می‌دهد که سرطان در افغانستان نیز طی سال‌های اخیر افزایش یافته است، اما به دلیل نبود سیستم و خدمات صحی ارقام دقیق از این بیماری تا اکنون مشخص نیست.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 208 بازدید

سازمان جهانی صحت در تازه‌ترین مورد اعلام کرده است که از زمان صدور دستور اخراج مهاجران و پناه‌جویان افغانستانی بدون اسناد از پاکستان در ماه سپتامبر سال ۲۰۲۳ تا ۱۳ جنوری سال جاری میلادی، ۵۰۰ هزار و ۲۰۰ نفر به کشور بازگشته‌اند‌. این سازمان امروز (یک‌شنبه، ۱۵ دلو) با نشر گزارشی گفته است که حدود ۴۸ درصد از مهاجران و پناه‌جویانی که از پاکستان وارد افغانستان شده‌اند، زنان هستند. در گزارش آمده است که بازگشت و اخراج مهاجران و پناه‌جویان از پاکستان به افغانستان در اوایل نوامبر سال ۲۰۲۳ به نقطه‌ی اوج خود رسیده بود، اما پس آن به‌صورت مداوم کاهش یافته است. این سازمان تاکید کرد که با تمام این موضوعات، آمار بازگشت مهاجران و پناه‌جویان افغانستانی از پاکستان همچنان بلندتر از ۱۵ سپتامبر سال ۲۰۲۳ میلادی می‌باشد. سازمان جهانی صحت افزود که شمار قابل توجهی از این مهاجران و پناه‌جویان از پاکستان اخراج شده‌اند. ارائه‌ی خدمات صحی به کودکان و زنان در گزارش سازمان جهانی صحت آمده است که از اول نوامبر سال ۲۰۲۳ تا ۲۷ جنوری سال ۲۰۲۴ به ۲۷۲ هزار و ۱۳۳ نفر از مهاجران و پناه‌جویان بازگشت‌کننده از پاکستان از سوی این سازمان خدمات صحی ارائه شده است. در ادامه آمده است که حدود ۹۸ هزار نفر از افرادی که خدمات صحی دریافت کرده‌اند، زنان و ۵۲ هزار و ۴۰۹ نفر آنان، کودکان دختر بوده‌اند‌. سازمان جهانی صحت می‌گوید که خدمات صحی ارائه‌شده به این افراد شامل مراقبت‌های صحی اولیه و ثانویه، سلامت روان، حمایت روانی-اجتماعی، ایمن‌سازی و مراقبت در برابر تروما است. سازمان جهانی صحت افزود که به‌دلیل نگرانی از شیوع بیماری فلج کودکان یا پولیو در میان کودکانی که از پاکستان وارد افغانستان شده‌اند، به ۴۳ هزار و ۳۷۹ کودک واکسن خوراکی پولیو داده است. کمبود بودجه همچنین سازمان جهانی صحت در بخش دیگر از گزارشش گفته است که بر اساس یک نیازسنجی شش‌ماهه، برای رسیدگی به مهاجران و پناه‌جویان بازگشت‌کننده از پاکستان ۱۰ میلیون دالر کمک درخواست کرده بود. این نهاد افزوده است که تا اکنون تنها ۵۰۰ هزار دالر از این کمک را دریافت کرده است. سازمان جهانی صحت گفته است که اکنون برای رسیدگی به مهاجران و پناه‌جویان افغانستان با شکاف بودجه‌ی ۹.۵ میلیون دالری مواجه است. این در حالی است که دولت موقت پاکستان در ۱۵ سپتامبر سال گذشته‌ی میلادی اعلام کرد که مهاجران و پناه‌جویان بدون اسناد را اخراج می‌کند. این کشور به مهاجران و پناه‌جویان بدون اسناد تا اول نوامبر مهلت داد که پاکستان را ترک کنند و پس از آن روند بازداشت و اخراج اجباری آنان را آغاز کرد و تاهنوز ادامه دارد.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 306 بازدید

رسانه‌های فرانسوی گزارش داده‌اند که دادگاهی در این کشور یک زن فرانسوی و همسر افغان او را به دلیل بردن دو کودک به افغانستان و ختنه آن‌ها به ۱۰ ماه حبس تعلیقی محکوم کرده است. در گزارش آمده است که این زن در سال ۲۰۲۰ میلادی، دو پسر شش و ۱۰ ساله‌ خود را بدون اجازه همسر سابق خود که پدر این دو کودک می‌باشد، به افغانستان برده بود. در ادامه آمده است که این دو کودک پسر پس از بازگشت به فرانسه، از اینکه در شرایط غیربهداشتی ختنه شده بودند، شکایت داشتند. در گزارش آمده است که ختنه در شرایط غیرحرفه‌ای به این دو کودک آسیب جسمی و روانی وارد کرده است. پسر بزرگ این زن در جلسه دادگاه گفت ناپدری افغان او در مدت اقامت آن‌ها در افغانستان با او رفتار خشونت‌آمیز داشته است. براساس معلومات گزارش‌ها، دادگاه این زن را از حق حضانت فرزندان خود محروم کرده و همسرش نیز به مدت سه سال از تماس با آن‌ها منع شده است. همچنین گفته‌شده است که این زوج به پرداخت غرامت ۱۰ هزار یورویی به هر یک از این کودکان به‌دلیل آسیب‌های جسمی و روانی، محکوم شده‌اند. قابل ذکر است که ختنه غیر حرفه‌ای کودکان و برخورد خشونت‌آمیز یکی از پدیده‌های رایج در افغانستان می‌باشد که حتی هر ازگاهی از کودکان قربانی می‌گیرد.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 336 بازدید

فرزندی را به تنهایی بزرگ کردن، دردسرهای خاص خودش را دارد، در مورد چالش‌های تک والدی در مقالات قبلی به شکل مفصل توضیح داده شد. اینکه زن و مرد مکمل هم هستند و نبود یکی از آن‌ها، در کنار سایر مشکلات، باعث عدم نقش‌پذیری یکی از والدین در فرآیند جامعه‌پذیری فرزندان می‌شود. این پدیده باعث می‌شود که درون فرزندان خلأهای عاطفی ناشی از نبود یکی از والدین اتفاق بیفتد. اگر در این فرآیند مادر ازدست‌رفته باشد جنسیت فرزندان بیشتر به سمت جنسیت مردگونه حرکت می‌کند و اگر پدر ازدست‌رفته باشد جنسیت فرزندان به سمت جنسیت زن‌گونه می‌رود. دلیل این اتفاق این است که فرد با الگوهای جنسیتی زنانه یا مردانه در خانواده آشنا نیست، همچنین اگر میزان تعهد والد به خانواده دچار خلل شود و به دلیل نیازهای عاطفی و جنسی تمایل به مرد یا زن دیگری پیدا کند، این فرآیند در الگوگیری زندگی اجتماعی فرزندان تأثیر منفی خواهد داشت. چون نقش‌های پدری و مادری نقش‌های متفاوتی است و اگر والد مادر باشد و بخواهد نیازهای مالی فرزندان را هم برآورده کند خودبه‌خود زن باید نقش مرد خانواده را هم ایفا کند، بنابراین میزان رسیدگی به حوزه‌های تربیتی فرزندان هم با مشکل مواجه می‌شود. با وصف این موارد، ممکن است به این بیندیشید که تک والد بهتر است ازدواج مجدد کرده تا این گونه خانواده‌ها بهتر مدیریت شوند و فرزندان نه تنها از وجود هر دو بهرمند شوند که تربیت درستی را نیز کسب کنند اما نکته اساسی همینجاست، اینکه اگر در چنین خانواده‌هایی، تک والد؛ پدر یا مادر تصمیم به ازدواج مجدد بگیرند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تحقق این امر ممکن است به آسانی گفتن آن نباشد، زیرا در نخست این فرزندان هستند که با این تصمیم والد روبه رو شده و احتمالا مخالفت کرده و اعتراض ‌کنند. اگر تعداد فرزندان بیشتر از یکی باشد و سن آن‌ها نیز بزرگ، ممکن است دو حالت رخ دهد؛ یا والد را درک کرده و با ازدواج مجدد موافقت می‌کنند و یا بشدت مخالفت کرده و نسبت به آن اعتراض می‌کنند. البته در اینجا، سن والد نیز می‌تواند چالش دیگری باشد، در صورتی که والد به لحاظ سنی در دوره‌ی جوانی، میان‌سالی و یا هم کهن‌سال باشد، هر دوره‌ی سنی، چالش‌های خاص خودش را دارد. و نکته‌ی دیگر اینکه، اگر والدی که ازدواج می‌کند پدر و یا مادر باشد و یا همسر قبلی به دلیل فوت یا طلاق از همدیگر جدا شده باشد، نیز می‌تواند فاکتورهای دیگری باشند که می‌تواند در پذیرش کودکان نقش داشته باشد. وجود پدر و یا مادر ناتنی، ممکن است به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و یا عاطفی کمک حال خانواده باشد اما کنار آمدن فرزندان با این موضوع، خود چالش دیگری است که باید ازدواج مجدد کرده باشید تا آن را درک کنید. در مطلب حاضر به چیستی ازدواج مجدد و ویژگی‌های چنین خانواده‌ها خواهیم پرداخت. اگر شما در حال حاضر خانوادتان را به تنهایی سرپرستی می‌کنید و تصمیم به ازدواج مجدد دارید، این مطلب را ازدست ندهید. خانواده حاصل از ازدواج مجدد خانواده حاصل از ازدواج مجدد زمانی تشکیل می‌شود که طلاقی انجام شود یا یکی از دو همسر فوت کند. در این صورت، زن یا شوهر با ازدواج با فرد دیگری که او هم طلاق گرفته یا ازدواج نکرده، خانواده‌ای تشکیل می‌دهد که خانواده حاصل از ازدواج مجدد نامیده می‌شود. خانواده‌ی حاصل از ازدواج مجدد ترکیب جدیدی از افرادی است که در مقایسه با گذشته، با مشکلات و تعامل‌های ویژه‌ای روبه رو است. این خانواده‌ها با وظایف جدیدی مواجه می‌شوند که با دیگر خانواده‌ها متفاوت است. آن‌ها به صورت نظام‌داری با شبکه‌های پیچیده خویشاوندی سر و کار دارند، باید هدف‌هایی نامشخص را تعیین کنند، الگوهای تعاملی را در جهت کمک به پیوستگی خانواده به وجود آورند، و به هدف‌های توافقی دست یابند. [caption id="attachment_10381" align="aligncenter" width="646"] عکس: شبکه‌های اجتماعی[/caption] ترکیب خانواده حاصل از ازدواج مجدد عبارتند از: زن و شوهر بدون فرزند زن و شوهر با فرزند از دو طرف (زن دارای فرزند از شوهری دیگر و مرد دارای فرزند از زنی دیگر) زن و شوهر با فرزند شوهر زن و شوهر با فرزند زن زن و شوهر با فرزندان تنی و ناتنی این خانواده‌ها با هر ترکیبی، با شرایط جدیدی متفاوت با خانواده قبلی رو به رو هستند که باید با موقعیت و وضعیت جدید سازگار شوند. ویژگی‌های خانواده‌های حاصل از ازدواج مجدد از ویژگی‌های اعضای خانواده‌هایی که در اثر ازدواج مجدد شکل می‌گیرند، مثبت اندیشی زوجین در زمینه چگونگی زندگی خانواده است. دو هسته‌ای بودن، ویژگی دیگر چنین خانواده‌هاست، به این معنی که چنین خانواده‌ای زیر مجموعه‌های متعددی دارند که خویشاوندان دو خانواده پیوند یافته را در بر می‌گیرد که از جمله آن‌ها دخترها یا پسرهای کاکا، عمه‌ها، ماماها، یا خاله‌ها و پدر و مادر متعلق به ناپدری و پدر و مادر متعلق به نامادری قابل ذکراند. خانواده‌هایی که به این ترتیب به وجود می‌آیند به علت عدم اعتماد ناشی از ازدواج اول، از سرمایه‌گذاری در روابط اکراه دارند. زن و شوهر این گونه خانواده‌ها هر یک با افرادی متعلق به دو خانواده (خانواده قبلی و خانواده جدید) با فرهنگ‌های متفاوتی رو به رو هستند و حصول توافق با آن‌ها مستلزم قبول مشکلات جدید است. فرزندان این خانواده که از دو خانواده با قواعد و سبک‌های زندگی متفاوت زیر یک سقف قرار گرفته اند، اغلب در تعارض‌اند و شاهد تعارض والدین خود نیز هستند. در بسیاری از موارد، بین فرزند خوانده‌ها مشکلاتی به صورت هم‌چشمی یا حسادت پیش می‌آید یا بین مادر واقعی و مادر خوانده رقابت‌هایی به وجود می‌آید که زندگی خانوادگی را تحت الشعاع قرار می‌دهد. رشد این خانواده‌ها در طی مراحلی انجام می‌گیرد که هر مرحله مستلزم توافق مجدد و سازمان‌دهی یا شبکه ارتباطی پیچیده است و احتمالا سال‌ها طول می‌کشد تا خانواده به وحدت و یکپارچگی برسد. باید تذکر داده شود که برای تشکیل روابط جدید، به هیچ وجه نباید وفاداری‌های گذشته به خانواده پیشین فراموش شود. بسیاری از افراد خانواده جدید ممکن است چنین تصور کنند که دیگر نباید در مورد زندگی گذشته خود فکر کنند و بهتر است آن را فراموش کنند. این سرکوبی به جای سازگاری، موجب تنفر، محرومیت، انزوا و افسردگی می‌شود. نکته مهم در این مورد آن است که خانواده به جای آنکه دفع کننده باشد، باید جذب کننده باشد. یکی از راه‌هایی که اعضای خانواده را به هم نزدیک و مرتبط می‌سازد این است که آنان تشویق شوند در برنامه‌هایی مثل: رفتن به تفریح، بازی‌های دسته جمعی، و دید و بازدید شرکت کنند و از شرکت در کارهای تعاملی و تعاونی استقبال کنند. توصیه اکید این است که ناپدری و نامادری باید در مورد فرزندان تنی و ناتنی عدالت و تساوی را رعایت کنند و به همه آن‌ها به یک چشم نگاه کنند. بنابراین، والد ناتنی باید قبل و بعد از ازدواج مجدد، مشکلات حول و حوش روابط گذشته و نحوه تأثیرگذاری آن‌ها را بر روابط خانواده جدید بررسی کند و مورد بحث قرار دهد. فراهم کردن امکان تحصیل برای کمک به خانواده‌های حاصل از ازدواج مجدد به انطباق، سازگاری و رشد اعضای منجر می‌شوند. والد ناتنی اغلب در مورد منضبط بار آوردن بچه‌های همسر خود مردد و نامطمئن است. به طور کلی اگر ازدواج به‌ شکل صحیح انجام شود برای کودکان قابل‌پذیرش است، اما درهرحال وجود پدر یا مادر ناتنی باعث تغییرات زیادی در خانواده می‌شود که گاه این تغییرات مثبت و گاهی منفی هستند. مثلا وقتی ناپدری وارد زندگی کودکان می‌شود، کودکان احساس آسودگی اقتصادی می‌کنند اما ممکن است وجود ناپدری در زندگی برخی کودکان باعث ایجاد مشکلاتی شود، چراکه منجر به عدم سازگاری، تغییر در نقش و رفتار کودک، رقابت در جهت کسب محبت از مادر، سردرگمی در هویت‌یابی و دشواری در شکل‌گیری رفتار طبیعی می‌شود و علاوه بر این‌ها ممکن است آسیب‌های اجتماعی پنهان دیگری را نیز را در پی داشته باشد لذا در این‌گونه خانواده‌ها، ازدواج مجدد باید با توجه به نوع جنسیت و سن فرزندان، همچنین زمان انجام این امر (با توجه به فاصله زمانی از دست دادن یکی از والدین تا ازدواج مجدد) انجام شود تا راحت‌تر از سوی کودکان موردپذیرش قرار گیرد. بنابراین، از همسران تقاضا می‌شود تا همه جوانب را سنجیده و اقدام به ازدواج مجدد کنند.

ادامه مطلب