برچسب: مهاجرت

4 روز قبل - 100 بازدید

نهاد حمایت از کودکان (Save the Children) درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که به‌طور متوسط، هر ۳۰ ثانیه یک کودک از ایران و پاکستان به افغانستان اخراج می‌شود و تقریباً نیمی از جمعیت افغانستان در حال حاضر، به کمک نیاز دارند. این نهاد امروز (دوشنبه، ۲۰ اسد) با نشر گزارشی گفته است: «بیش از ۸۰۰ هزار کودک در سال جاری به کشور بازگشته‌اند و سه‌چهارم این کودکان از ایران اخراج شدند. این تعداد دو برابر مجموع کودکان سال گذشته است، زمانی که هر دو کشور برای مهاجران و پناهندگان بدون مدرک، مهلت‌هایی برای خروج تعیین کرده بودند.» نهاد حمایت از کودکان تاکید کرده است که هزاران کودک بدون سرپرست از کشورهای همسایه اخراج شده‌اند.  بسیاری از آنها در سرزمین مادری خود غریبه هستند یا در کشورهای همسایه متولد شده‌اند یا سال‌ها به عنوان پناهنده یا مهاجر زندگی کرده‌اند. در گزارش آمده است: «بسیاری از این کودکان خسته، وحشت‌زده و مطمئن نیستند که چگونه در کشوری که در چهار سال گذشته با گرسنگی و فقر شدید دست و پنجه نرم کرده است، زنده خواهند ماند. هزاران کودک به تنهایی، بدون خانواده یا دسترسی به خدمات اولیه در حال بازگشت هستند.» سازمان نجات کودکان از کشورهای منطقه می‌خواهد که بازگشت داوطلبانه، ایمن و آبرومندانه به افغانستان را تضمین کنند. اجبار یا تحت فشار قرار دادن کودکان برای بازگشت، به ویژه کودکانی که سرپرست ندارند، می‌تواند خطر استثمار، سوءاستفاده و بی‌توجهی را افزایش دهد. نهادهای امدادرسان هشدار داده‌اند که از هر پنج کودک در افغانستان، یکی با سوء‌تغذیه مواجه است. نهاد حمایت از کودکان تصریح کرده که از ماه مارچ تا اکنون، بیش از ۱۵۰ هزار کودک بازگشته به افغانستان را حمایت کرده است. در همین حال، معاون سازمان حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف) خواهان بازگشت کودکان با حفظ کرامت انسانی شده است.

ادامه مطلب


5 روز قبل - 71 بازدید

استفانی لوز، رییس برنامه اسکان بشر سازمان ملل در افغانستان درتازه‌ترین مورد هشدار داده است که بسیاری از بازگشت‌ کنند‌گان به کشور خانه یا جایی برای زندگی کردند ندارند. خانم لوز این اظهارات را در نشست خبری در جینوا مطرح کرده و گفته است که میلیون‌ها تن از کشورهای همسایه مانند ایران و پاکستان، به اجبار یا داوطلبانه به افغانستان بازگشته‌اند، اما چالش اصلی فراتر از بازگشت، ادغام مجدد افرادی است که خانه، دارایی و امید خود را از دست دادند. وی در ادامه تاکید کرده است که ۶۰ درصد بازگشت‌ کنند‌گان، زیر ۱۸ سال هستند و بسیاری از آن‌ها هیچ پیوند اجتماعی یا شبکه حمایتی در افغانستان ندارند. او در ادامه افزوده است که این موضوع آن‌ها را در معرض خطر استفاده از راه‌کارهای مقابله‌ای منفی قرار می‌دهد. استفانی لوز در بخشی از صحبت‌هایش بر ضرورت فراهم کردن مسکن مناسب، دسترسی به خدمات پایه‌ای مانند آب و خدمات صحی و ایجاد فرصت‌های معیشتی پایدار تاکید کرد تا این افراد بتوانند زندگی با کرامت داشته و خانواده‌های خود را حمایت کنند. این مقام بین‌المللی تصریح کرد که این بحران انسانی نیازمند رویکردی منسجم، ساختاری و متناسب با شرایط محلی است و نباید وضعیت مردم افغانستان، به‌ویژه زنان و دختران، نادیده گرفته شود. براساس آمار سازمان بین‌المللی مهاجرت، از سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی تا اکنون بیش از چهار میلیون مهاجر از ایران و پاکستان به افغانستان بازگشته‌اند که بیش از یک میلیون تن تنها در سال ۲۰۲۵ ‏میلادی وارد افغانستان شده‌اند. باید گفت که در حال حاضر روند اخراج و بازگشت مهاجران از ایران و پاکستان ادامه دارد. ‏مقام‌های جمهوری اسلامی ایران می‌گویند که تا اکنون یک میلیون مهاجر افغانستانی اخراج ‏شده‌اند. ‏ چند وقت پیش، ایران از تمام مهاجران بدون مدرک خواسته‌ بود که آن کشور را ترک ‏کنند. مقام‌های ایرانی درباره‌ی شمار مهاجران بدون مدرک آمار ‏متفاوت ارایه می‌کنند. همچنین براساس برخی آمار، شمار مهاجران بدون‌ مدرک ‏اهل افغانستان به چهار میلیون نفر می‌رسد. در کنار آن، در پاکستان هم چند میلیون مهاجر افغانستانی حضور دارند. به‌تازگی ‏کارت‌های اقامت بیش از یک میلیون نفر منقضی شده و دولت پاکستان ‏نمی‌خواهد آن را تمدید کند.

ادامه مطلب


6 روز قبل - 69 بازدید

اداره مهاجرت و پناهند‌گی آلمان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که شمار زنان و دختران اهل افغانستان متقاضی پناهند‌گی در این کشور به‌گونه‌ای بی‌سابقه افزایش یافته است. روزنامه اشپیگل با نشر گزارشی گفته است که وضعیت حقوقی زنان در افغانستان پس از تسلط حکومت فعلی در سال ۲۰۲۱ میلادی به‌شدت رو به وخامت نهاده و زنان به‌گونه‌ای نظام‌مند و نهادینه از زند‌گی عمومی حذف شدند. در بخشی از گزارش آمده است که تنها در ماه جولای سال جاری میلادی، بیش از سه‌هزار زن افغانستانی در آلمان درخواست پناهندگی ثبت کرده‌اند؛ رقمی که بیش از دو برابر ماه پیش از آن است. روزنامه اشپیگل تاکید کرده است که از آغاز سال ۲۰۲۵ میلادی تا اکنون، حدود نُه هزار و ۵۹۳ زن افغانستانی در آلمان پناهند‌گی داده‌اند. در ادامه آمده است که یکی از عوامل اصلی این افزایش، حکم دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در پاییز سال ۲۰۲۴ میلادی است. قابل ذکر است که در آن حکم اعلام شده بود که زنان در افغانستان به‌طور عمومی تحت تعقیب سیاسی قرار دارند. اداره مهاجرت آلمان گفته است که این حکم، احتمال اعطای حمایت پناهند‌گی را برای زنان اهل افغانستان به‌شکل چشم‌گیری افزایش داده است. قابل یادآوری است که سال گذشته، دادگاه عالی اتحادیه اروپا اعلام کرد که ملیت و جنسیت زنان افغانستانی به‌تنهایی می‌تواند دلیل کافی برای پذیرش درخواست پناهند‌گی آن‌ها باشد. با این وجود، حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان محدودیت‌های گسترده بر حقوق و آزادی‌های اساسی زنان وضع و آنان را از آموزش و کار محروم کرده‌اند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


7 روز قبل - 98 بازدید

گوهر کنار پنجره‌ی کوچکِ اتاق نمور ایستاده بود و با چشم‌های خسته‌اش به آسمان خاکستری نگاه می‌کرد. در دلش غوغایی بود که هیچ‌کس نمی‌توانست آن را بفهمد؛ غوغای دختری شانزده‌ساله که روزی با هزار آرزو از کابل دل کنده بود و با مادر و دو برادر کوچکش راهی ایران شده بود، تا شاید زندگی بهتری داشته باشد، تا شاید دوباره بتواند قلم به دست بگیرد و دفترچه‌اش را پر از واژه‌های رنگین کند. اما حالا، همه‌چیز در آستانه‌ی فروپاشی بود؛ درست وقتی که امید داشت دوباره به مکتب برگردد. حرف‌های همسایه، حرف‌های مردم، خبرهای بد از رسانه‌ها، همه مثل خنجری در دلش فرو می‌رفت: «افغان‌ها را اخراج می‌کنند و می‌فرستندشان همان‌جا که آمدند.» هر بار که این جملات را می‌شنید، قلبش تند می‌زد. افغانستان؟ همان خاکی که روزی صدای خنده‌هایش در حویلیِ خانه‌شان می‌پیچید؟ همان جایی که بوی نان تازه‌ی مادربزرگ در صبح‌های زمستان، زندگی را برایش شیرین می‌کرد؟ نه… حالا افغانستان برای او معنای دیگری داشت؛ حالا افغانستان یعنی سیاهی، یعنی دروازه‌های بسته‌ی مکتب، یعنی ترس از مردانی که با نگاه‌شان آزادیِ دخترها را می‌دزدیدند، یعنی خانه‌نشینی، یعنی خواب‌هایی که دیگر هیچ‌گاه تعبیر نمی‌شوند. گوهر وقتی به یاد روزهای اخیر کابل می‌افتاد، گلویش می‌سوخت. آن روز که مکتب‌شان بسته شد، همه‌ی دخترها با چشم‌هایی پر از اشک به هم نگاه می‌کردند. معلم‌شان، که همیشه لبخند به لب داشت، آن روز نتوانست جلوی گریه‌اش را بگیرد. گوهر دفترش را بغل کرده بود؛ همان دفتری که روی جلدش نوشته شده بود: «آینده‌ی من از همین‌جا شروع می‌شود». اما آینده‌اش همان روز تمام شد، وقتی دروازه‌ی مکتب بسته شد. پدرش سال‌ها پیش در یک انفجار جان باخته بود. مادرش مجبور شد همه‌ی دارایی‌شان را بفروشد تا بچه‌ها را به ایران بیاورد. آن‌وقت‌ها همه می‌گفتند: «ایران جای امنی است، می‌شود درس خواند، می‌شود زندگی ساخت». گوهر وقتی پایش به تهران رسید، فکر کرد دوباره همه‌چیز درست می‌شود؛ اما زندگی هیچ‌وقت آن‌طور که آدم فکر می‌کند، پیش نمی‌رود. در ایران، زندگی سخت‌تر شد. اول که برای گرفتن خانه و پیدا کردن جا، چقدر مادرش گریه کرد، چقدر تحقیر شنید. صاحب‌خانه‌ها می‌گفتند: «به افغان‌ها خانه نمی‌دهیم». بلاخره، یک اتاق کوچک، آن هم در پایین‌شهر پیدا شد؛ اتاقی که حتی نور آفتاب هم از دیدنش شرم می‌کرد. همان‌جا شد خانه‌شان، همان‌جا شد دنیای جدید گوهر. در ایران، نام‌نویسی در مکتب برای بچه‌های مهاجر مشکل داشت. گوهر بارها با مادرش رفت، در صف ایستاد، التماس کرد، اما هر بار یک بهانه آوردند: «مدارک‌تان ناقص است»، «شما اقامت ندارید»، «امسال ظرفیت پر شده». و هر بار، گوهر با چشم‌هایی پر از اشک به دخترهایی نگاه می‌کرد که با یونیفورم‌های آبی‌رنگ از کنار او می‌گذشتند. دلش می‌خواست فریاد بزند: «من هم حق دارم! من هم می‌خواهم درس بخوانم!» اما صدا در گلویش می‌مرد. حالا که هنوز زخم آن روزها تازه بود، خبر اخراج دوباره، مثل تیشه به ریشه‌ی امیدش می‌خورد. اگر برگردند افغانستان، چه می‌شود؟ مکتب که نیست، کاری برای دخترها نیست، آزادی هم که هیچ. گوهر خودش را در آینه‌ی کوچک کنار دیوار نگاه کرد. صورتش لاغر شده بود، گونه‌هایش رنگ باخته بودند. با خودش گفت: «این‌همه سختی را کشیدم که باز برگردم همان‌جا؟» اشک‌هایش بی‌اختیار سرازیر شد. مادرش وارد اتاق شد. دست‌هایش از کار و شستن لباس‌ها در خانه‌ی مردم، زخم شده بود. چهره‌اش خسته، اما پر از اندوه بود. وقتی گوهر اشک‌هایش را پاک می‌کرد، مادر آهی کشید و گفت: «دخترکم، گریه نکن… خدا بزرگ است.» اما گوهر می‌دانست، خدا هم وقتی می‌بیند انسان‌ها چقدر نامهربان‌اند، شاید او هم گریه کند. شب‌ها وقتی صدای پای مردان در کوچه می‌پیچید و دروازه‌ها با شدت کوبیده می‌شد، قلب گوهر از ترس می‌لرزید. می‌گفتند مأمورهای انتظامی خانه‌به‌خانه می‌گردند تا مهاجران غیرقانونی را دستگیر کرده و به افغانستان بازگردانند. هر بار که در کو زده می‌شد، مادر با عجله چراغ را خاموش می‌کرد، گوهر و برادرهایش را گوشه‌ی اتاق می‌نشاند و با صدایی لرزان دعا می‌خواند. در آن ثانیه‌ها، گوهر حس می‌کرد تمام جهانش در تاریکی خفه‌ای گیر افتاده است. او شب‌ها خواب مکتب می‌دید؛ خواب یک صنف روشن، یک تخته‌سیاه، یک معلم مهربان. خواب این‌که دوباره کیفش را به دوش بیندازد و با لبخند از کوچه بگذرد. اما وقتی بیدار می‌شد، سقف نم‌زده‌ی اتاق جلو چشمانش ظاهر می‌شد، صدای داد و فریاد همسایه‌ها را می‌شنید، بوی نم و کپک را حس می‌کرد، و می‌دانست که تصورات قشنگ و رؤیاهای زیبا فقط خواب‌اند. یک روز، مادر با صورتی پریشان از بازار برگشت. کنار گوهر نشست و گفت: «شنیدی؟ می‌گویند دو هفته مهلت داده‌اند که برگردیم افغانستان… اگر نرویم، می‌گیرند و می‌فرستند.» گوهر حس کرد زمین زیر پایش خالی شده. افغانستان؟ همان جایی که حالا برایش مثل یک زندان بزرگ بود؟ با صدایی شکسته پرسید: «اگر برگردیم، من چه می‌کنم؟ درس که نیست… زندگی که نیست…» مادر چیزی نگفت؛ فقط اشک در چشم‌هایش حلقه زد. دل گوهر پر از حرف بود. کاش کسی بود که شنونده‌ی آن همه رویاهای نیمه‌کاره‌اش باشد؛ از کتاب‌هایی که هیچ‌وقت تمام نکرد، از روزهایی که آرزو داشت داکتر شود، معلم شود، یا به جایی برسد. اما حالا همه‌چیز مثل دودی در هوا گم شده بود. شبِ آخر، وقتی همه خوابیده بودند، گوهر گوشه‌ی دفترچه‌ی کهنه‌اش نوشت: «خدایا! اگر صدایم را می‌شنوی، من فقط یک آرزو دارم: بگذار درس بخوانم… بگذار از این تاریکی بیرون شوم…» اشک روی کاغذ چکید، کلمه‌ها محو شدند. اما گوهر نوشت، چون نوشتن تنها راهی بود که می‌توانست با آن نفس بکشد؛ حتی اگر فردا، همه‌چیز از دست برود. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 114 بازدید

سازمان بین‌المللی مهاجرت درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که رویدادهای اقلیمی در سه ماه اول سال ۲۰۲۵ میلادی، حدود پنج میلیون نفر را در افغانستان تحت تأثیر قرار داده است. این نهاد با نشر گزارشی گفته است که خشک‌سالی شدید، سیل‌های ناگهانی، سرمای شدید و برف‌باری سنگین از جمله رویدادهای اقلیمی اند که مناطق مختلف افغانستان را در این سه ماه در برگرفته است. در گزارش آمده است که از جنوری تا مارچ امسال ۱۷۵ هزار نفر در داخل افغانستان آواره شدند که ۷۹ درصد آن ناشی از خطرات اقلیمی بود. سازمان بین‌المللی مهاجرت در گزارشش تاکید کرده است که بیش از ۳۹۶ هزار نفر دیگر نیز مجبور شدند که در داخل و خارج از افغانستان مهاجرت کنند. این سازمان افزوده است که بار اصلی خطرات ناشی از رویدادهای اقلیمی را جوامع روستایی افغا‌نستان به دوش می‌کشند؛ با سرپناه‌های تخریب‌شده، آب غیرصحی و نبود خدمات صحی. در بخشی از گزارش آمده است که بیش از ۸۰ درصد جوامع روستایی افغا‌نستان فاقد زیرساخت‌های آب هستند و ناامنی غذایی بالاترین نگرانی آن‌ها است. طبق گزارش سازمان بین‌المللی مهاجرت، ۴۷ درصد از جوامع نداشتن غذا را بزرگ‌ترین چالش‌شان گفته‌اند. سازمان بین‌المللی مهاجرت تصریح کرد که خطرات اقلیمی در افغانستان رو به افزایش است و داده‌هایش به جوامع، سیاست‌گذاران و امدادگران هشدار لازم برای آمادگی، پاسخ‌گویی و بازیابی می‌دهد. افغانستان یکی از کشورهایی است که بیشترین تأثیر را از تغییرات اقلیمی متحمل شده است. این کشور در سه سال گذشته با چندین زمین‌لرزه و سیلاب‌های ویرانگر مواجه بوده است. بحران‌های محیط‌زیستی، از جمله خشکسالی‌های شدید، افغانستان را با تهدیدات جدی روبرو کرده است. همچنان با تسلط دوباره حکومت فعلی، این کشور از حضور در بسیاری از نشست‌های بین‌المللی، به‌ویژه نشست‌های مرتبط با تغییرات اقلیمی، کنار گذاشته شده است. سی‌امین کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل قرار است از ۱۰ تا ۲۱ نوامبر سال ۲۰۲۵ میلادی در برازیل برگزار شود. سازمان ملل متحد در بیست‌وهشتمین کنفرانس تغییرات اقلیمی (کوپ ۲۸) در امارات متحده عربی از حکومت سرپرست برای اشتراک دعوت نکرده بود، اما در سال جاری خورشیدی هیأتی از این گروه در بیست‌ونهمین کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد (کوپ ۲۹) در شهر باکو، پایتخت آذربایجان شرکت کرد. با این‌حال هیأت حکومت فعلی حق اشتراک در نشست اصلی را نداشت و تنها در نشست‌های جانبی با نمایندگان کشورهای می‌توانست اشتراک کند.

ادامه مطلب


4 هفته قبل - 157 بازدید

نهاد حفاظت از کودکان (Save The Children) درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که تنها در ماه جون سال جاری میلادی بیش از ۸۰ هزار کودک افغانستان از طریق مرز اسلام‌قلعه‌ی هرات به کشور بازگشته‌اند. این نهاد امروز (پنج‌شنبه، ۲۶ سرطان) با نشر یک نوار تصویری در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که کودکان بازگشت‌کننده با «گرسنگی، ترس و آینده‌ای نامشخص» در افغانستان روبرو هستند. نهاد حفاظت از کودکان در ادامه تاکید کرده است که جامعه‌ی جهانی نباید این بحران را نادیده بگیرد. سمیرا سید رحمان، مدیر حمایت و پشتیبانی این نهاد به مرز اسلام‌قلعه هرات سفر کرده و می‌گوید که این کودکان در حالی به کشور بازگشت می‌کنند که از هر پنج کودک یک تن آن‌ها در کشور با گرسنگی حاد دست‌وپنجه نرم می‌کند. همچنین او در بخشی از صحبت‌هایش با اشاره به وضعیت بحرانی افراد بازگشت‌کننده از ایران، به‌ویژه زنان و کودکان افزوده است که توصیف کردن وضعیت آن‌ها در قالب «کلمات» گنجانده نمی‌شود. سمیرا سید رحمان تصریح کرد که بسیاری از خانواده‌های بازگشت‌کننده به‌ویژه زنان به‌شدت از آینده‌ای که در افغانستان با آن روبرو خواهند شد، ترسیده‌اند. نهاد حفاظت از کودکان تاکید کرده است که بسیاری از خانواده‌ها با دستان خالی و فقط «با لباس‌های‌شان» به کشور بازگشته‌اند. بر اساس آمار کمیسیون عالی حکومت سرپرست، برای رسیدگی به مشکلات مهاجران، تنها دیروز ۲۰ هزار و ۴۴ نفر از ایران به کشور بازگشته‌اند. از این میان، ۱۵ هزار و ۲۰۸ مهاجر از طریق مرز اسلام‌قلعه و چهار هزار و ۸۳۶ مهاجر دیگر از طریق مرز پل ابریشم وارد کشور شده‌اند. اخراج مهاجران افغانستانی، واکنش‌های گسترده داخلی و بین‌المللی را به دنبال داشته است. طبق گزارش‌ها، دولت ایران در روزهای اخیر، هزاران مهاجر فاقد مدارک قانونی را اخراج کرده و آنان را بدون هیچ‌گونه حمایتی در مرزها رها می‌کند.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 188 بازدید

زهرا بهروز، معاون امور زنان و خانواده رییس‌ جمهور ایران درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که احساس برادری و خواهری با مردم افغانستان همچنان پابرجا است، اما میزبانی از شهروندان افغانستانی تمام شده است. خانم بهروز این اظهارات را روز (شنبه، ۲۱ سرطان) در جریان دیدار از مرز دوغارون در ولایت خراسان رضوی مطرح کرده و گفته است که جمهوری اسلامی نمی‌تواند مهاجران فاقد مدارک اقامتی را بپذیرد. وی در ادامه تاکید کرده است: «شرایطی پیش آمده که دیگر امکان ادامه میزبانی از مهاجران غیرمجاز در ایران فراهم نیست.» او افزوده است که نیروهای نظامی، مرزبانی، فرمانداری، شهرداری و سایر نهادهای ولایتی با تمام توان در حال اخراج شهروندان افغانستان فاقد مدارک اقامتی‌اند. زهرا بهروز خاطرنشان کرده که اخراج مهاجران افغانستانی در روزهای اخیر افزایش یافته است. این در حالی است که کمیساری عالی سازمان ملل متحد در امور پناهند‌گان هشدار داده که تا پایان سال، سه میلیون مهاجر افغانستانی از ایران و پاکستان به کشور باز می‌گردند؛ روندی که بحران انسانی را تشدید می‌کند. براساس آمار سازمان ملل، تنها از مسیر مرز اسلام‌قلعه، روزانه بیش از ۳۰ هزار نفر وارد افغانستان می‌شوند. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان گفته است که در واکنش به این وضعیت، اقداماتی اضطراری برای تامین آب، خدمات بهداشتی، تغذیه و واکسیناسیون برای هزاران نفر در روز آغاز شده است. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل تاکید کرده است که این روند، بدون برنامه‌ریزی و آماده‌گی کافی، می‌تواند وضعیت آسیب‌پذیر هزاران خانواده اهل افغانستان را بیشتر از پیش بحرانی کند و خواستار کمک‌های فوری بشردوستانه شده است. سازمان ملل متحد و نهادهای بین‌المللی خواستار کمک‌های مالی فوری برای رسیدگی به مهاجران و جوامع میزبان آنان شده است. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 160 بازدید

عرفات جمال، نماینده‌ی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان می‌گوید که ‏بازگشت‌کنندگان، به‌ویژه زنان و دختران، پس از بازگشت به افغانستان با یک تغییر تکان‌دهنده ‏روبرو می‌شوند.‏ آقای جمال گفته است که زنان و دختران در کشورهای میزبان‌شان، از خودمختاری نسبی ‏برخوردار بودند، در افغانستان با محدودیت‌های شدید حکومت سرپرست مواجه می‌شوند، اما آنچه اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند این واقعیت است که بسیاری از ‏بازگشت‌کنندگان، به‌ویژه زنان و کودکان به کشوری برمی‌گردند که به سختی آن را ‏می‌شناسند.‏ وی تاکید کرده است: «آنان از افغانستان هستند، اما اهل افغانستان نیستند. اغلب در خارج از کشور با تحصیلات بهتر و هنجارهای فرهنگی ‏متفاوت متولد شده‌اند. دیدگاه آنان با افغانستان امروزی متفاوت و اغلب در تضاد است.» او تصریح کرد که موج آشفته‌ی بازگشت مهاجران از ایران و پاکستان، ‏ظرفیت شکننده‌ی افغانستان را تحت فشار قرار داده و ثبات منطقه‌ای را ‏تهدید می‌کند.‏ طبق گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، بیش از ۱.۶ میلیون شهروند افغانستان تنها در سال ‌‏۲۰۲۴ از هر دو کشور همسایه بازگشته‌اند؛ رقمی که از پیش‌بینی‌های قبلی برای کل سال ‏پیشی گرفته است.‏ نماینده‌ی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان گفته است که در حال حاضر شمار بازگشت‌کنندگان روزانه به حدود ۵۰ هزار نفر افزایش یافته است که بسیاری ‏از آنان پس از سفرهای دشوار، سردرگم و خسته هستند.‏ این مقام سازمان ملل افزوده است: «بسیاری از این بازگشت‌کنندگان به‌طور ناگهانی از خانه‌های خود آواره ‏شده‌اند و سفرهای دشوار، طاقت‌فرسا و تحقیرآمیزی را پشت سر گذاشته‌اند. آنان خسته، ‏سردرگم، مورد ظلم و ستم و اغلب ناامید به مقصد می‌رسند و در گرمای اغلب ۴۰ درجه ‏سانتی‌گراد (۱۰۴ درجه فارنهایت) در یک مرکز شلوغ پراکنده می‌شوند.»‏ او خواستار آرامش و همکاری برای فراهم کردن مسیری آبرومندانه برای میلیون‌ها شهروند آواره‌ی ‏افغانستان است‎.‎ این در حالی است که نهادهای کمک‌رسان با کمبود بودجه مواجه‌ اند.‏

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 167 بازدید

هانا نیومن، عضو پارلمان اروپا، اخراج مهاجران افغانستان از ایران را «شکست جمعی و جنایت در حال وقوع» عنوان کرده و می‌گوید که ایران این مهاجران را «به جهنم» اخراج می‌کند. خانم نیومن در حساب کاربری ایکس خود نوشته است: «این مهاجرت نیست؛ این اخراج با زور، مقیاس و ترور است. بدون بررسی قانونی، بدون دسترسی به پناهندگی، بدون روند قانونی.» همچنین وی در پیوند به اظهارات سه سال قبل اتحادیه اروپا که گفته بود مهاجران افغانستان می‌توانند به ایران بروند، آن را «ریاکاری» خوانده است. او در بخشی از پیامش افزوده است که ایران یکی از امضاکنندگان اسناد ملل متحد در امور پناه‌جویان است و اقدام این کشور در خصوص اخراج اجباری مهاجران افغانستان، اخراج جمعی و غیرقانونی است. او در ادامه افزوده است: «این فقط هرج و مرج پس از جنگ نیست. این سیاست عمدی دولت ایران است.» هانا نیومن با انتقاد از رویکرد اتحادیه اروپا در قبال مهاجران افغانستان افزوده است، در حالی که افرادی با ویزه‌های معتبر، مدارک تحصیلی و حتی کودکان، از خانه‌های‌شان بیرون کشیده می‌شوند، در مرز رها می‌شوند، اسناد شان پاره می‌شود؛ اما اتحادیه اروپا سه سال قبل گفت: «آنان (پناه‌جویان افغانستان) در ایران در امان خواهند بود و افغان‌ها باید به دنبال حمایت منطقه‌ای باشند.» او در این رشته نوشتار تصریح کرده است: «ایران میزبان امنی نیست، پاکستان خط قرمز را نگه نخواهد داشت و حکومت سرپرست هیچ‌کس را دوباره ادغام نخواهد کرد.» هانا نیومن افزوده است که زنان پناه‌جوی افغانستان به زیر حاکمیت ساختاری بازگردانده می‌شوند که وجودشان را حذف می‌کند. او تاکید کرده است: « این بازگشت نیست. این رها شدن است! بدون غذا و بدون مدارک. زنان مجرد به دلیل نداشتن سرپرست مرد از سرپناه محروم می‌شوند.» از طرفی هم این عضو پارلمان اروپا خواستار بودجه فوری کمیشنری عالی پناهندگان سازمان ملل متحد و سازمان بین‌المللی مهاجرت برای رسیدگی به مهاجران افغانستان شده است. قابل ذکر است که پس از جنگ ایران و اسرائيل، جمهوری اسلامی روند اخراج گسترده مهاجران افغانستانی را روی دست گرفته است. تهران می‌گوید که تنها مهاجران افغان بدون مدرک را اخراج می‌کند اما مهاجران گزارش می‌دهند که پولیس مدارک آن‌ها از جمله ویزا و پاسپورت‌شان را پاره کرده و با وجود اسناد قانونی آن‌ها را اخراج کرده‌اند.

ادامه مطلب


1 ماه قبل - 136 بازدید

خداوند از او درگذرد. نام «کریم غول» در اوایل دهه‌ی هفتاد لرزه بر تن مهاجرین افغانستان در مشهد می‌انداخت، مأمور خشن و بی‌رحم «افغانی‌بگیر». سپس او در روزهایی که گرفتار سرطان شد، بسیار از مهاجرین حلالیت طلبید. سرطان او را برد اما نام او در تاریخ مناسبات دو کشور ماند. مأمور از قهار عاصی شاعر توانای افغانستان که در دهه‌ی هفتاد به ایران سفر کرده بود، پاسپورت طلب کرد. عاصی پاسپورتش را به او نشان داد که هنوز یک روز ویزا داشت. مأمور به او سیلی زد و در مقابل اعتراض قهار گفت: این سیلی را برای این زدم که بدانی فقط یک روز وقت داری. قهار کشور را ترک کرد و در موشک‌باران‌های کابل کشته شد، در سال ۱۳۷۳. یادم نمی‌رود که در همان ایام رییس اداره‌ی گذرنامه در مشهد باری با چه لحن تند و خشنی با شاعر ما صحبت می‌کرد. اکنون نه قهار عاصی هست و نه کریم غول، ولی این روایت‌ها مانده است. این‌ها رسوب می‌کند و تا این دو کشور باقی هستند، سینه به سینه و صفحه به صفحه می‌چرخد. در جریان اخراج شمار زیادی از مهاجرین در این روزها هم وقایعی از این قبیل دیده شده است. صحنه‌های خشنی از دستگیری اشخاص، وضعیت اسفبار اردوگاه‌های گردآوری اتباع و نیز اوضاع مرز دوغارون در این روزها. این‌ها هیچ وقت پاک نمی‌شود. این‌ها نه قابل انکار است و نه قابل توجیه. اما از سویی دیگر، در همین روزهای سخت بسیاری از اهالی رسانه، فعالان فرهنگی و اجتماعی، دست‌اندرکاران خیریه و تعداد بی‌شماری از مردم ایران، با مهاجرین همدلی کردند، یاری رساندند. وکلایی بودند که داوطلبانه اعلام آمادگی کردند برای وصول مطالبات مردم بابت رهن منزل و... شاعرانی شعر گفتند. نخبگانی به مقامات نامه نوشتند. کسانی حتی اعلام آمادگی کردند برای کمک‌رسانی در این سوی مرز. در آن سوی مرز نیز، مردم هرات نیکنامی بزرگی برای خود خریدند با استقبال و خدمات‌رسانی برای اخراج‌شدگان. گروه گروه و کاروان کاروان کمک و مواد غذایی رساندند برای مردمی که یک روز قبل در این سوی مرز از یک «سایه» بی‌بهره مانده بودند در گرمای طاقت‌سوز تیرماه دوغارون. آن‌ها سینی‌های غذا آوردند برای مردمی که در اردوگاه و در مسیر، گاهی یک بطری آب را به چند برابر قیمت خریده بودند. این‌ها هم می‌ماند و پاک نمی‌شود. مسوولان و دست‌اندرکاران محترم امور. منکر وضعیت جنگی نیستم. منکر خرابکاری‌ها هم نیستم. منکر لزوم ساماندهی و قانونمندسازی امور مهاجرین هم نیستم. تهدیدها البته بسیارند. ولی مسوولان امور می‌توانستند از این تهدیدها یک فرصت بسازند. می‌توانستند با سبک و طرز رفتار خودشان نشان دهند که با مهاجرستیزان فضای مجازی همراه و همسو نیستند. می‌توانستند با این جو ضد مهاجری که عمدتاً‌ هم به شکل یک پروژه از جاهایی تأمین می‌شود، فاصله‌گذاری کنند. این می‌شد فرصتی کم‌نظیر باشد برای خنثی‌کردن ذهنیت‌هایی که در سال‌های اخیر به جامعه تزریق شده است. ولی این کار را نکردند متأسفانه. حتی از این جو مهاجرستیزی به عنوان «پیشران» برنامه‌ها استفاده شد. صدا و سیما می‌توانست راوی صادق وضعیت اردوگاه‌ها و وضعیت دوغارون و برخوردها و دستگیرشدن‌های گاه خشن باشد. می‌توانست شایعات اغراق‌شده‌ی امنیتی را صحت‌سنجی کند و اعلام کند. آنگاه می‌توانست مدعی باشد که با پروژه‌بگیران مهاجرستیز همسو نیست. شاید بگویید شرایط جنگی است و «نمی‌شود». ولی من دیده‌ام که می‌شود. من از برخورد رییس اداره‌ی گذرنامه در سال ۱۳۷۳ گفتم. ولی در همین ایام رییس دیگری از همان اداره‌ی گذرنامه را هم دیده‌ام که در سالن اداره، پشت میزی می‌نشیند و شخصاً‌ مثل یک کارمند معمولی به امور مراجعه‌کنندگان رسیدگی می‌کند، با صبر و حوصله و خُلق خوش و نهایت همکاری ممکن. افزون بر رفتارها، گفتارها هم پاک نمی‌شوند. اشخاص بسیاری به خصوص در فضای مجازی و رسانه‌ای از هر دو جانب نفرت‌آفرینی کردند و تعمیم دادند و حکم کلی صادر کردند. به خاطر چند بزهکاری، ملتی را بزهکار خواندند و به خاطر چند نژادگرایی، ملتی را نژادپرست نامیدند. ما آن‌قدر همدلی دوسویه دیده‌ایم که هر حکم کلی و قطعی‌ای را چالش‌پذیر می‌کند. و ما سعی کنیم آنچه از ما می‌ماند خدمت باشد نه دشنام. چون دشنام هم می‌ماند و پاک نمی‌شود. هیچ قیچی‌ای وجود ندارد که دو کشور را از کنار هم بردارد و دو گوشه از این کره‌ی خاکی بچسباند. هیچ پاک‌کنی هم وجود ندارد که وقایعی را که ثبت دفتر تاریخ شده است، پاک کند و دوباره بنویسد. در این میان فرصت‌هایی هست که می‌تواند که با تلخی به هدر برود و صحنه‌هایی ساخته شود که تا دهه‌ها در ذهن و ضمیر همه بماند، یا هم می‌تواند سرشار باشد از خاطرات نیک و درخشان. بستگی به این دارد که تو کدام را بخواهی و کدام را انتخاب کنی. عمل سخت نیست، بلکه فقط انتخاب ما را به کار دارد. به نظرم خیلی‌ها در انتخاب خوب، کامیاب نبودند. نوینسده: محمدکاظم کاظمی

ادامه مطلب