برچسب: احترام

3 روز قبل - 39 بازدید

خانواده، واحد بنیادین هر جامعه‌ای است و نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت افراد ایفا می‌کند. داشتن یک خانواده شاد و موفق، آرزوی بسیاری از افراد است. اما چه عواملی باعث موفقیت یک خانواده می‌شود؟ در این مقاله، به بررسی برخی از رازهای خانواده‌های موفق خواهیم پرداخت. ارتباط موثر: ستون اصلی خانواده موفق ارتباط موثر، قلب تپنده هر خانواده‌ای است. زمانی که اعضای خانواده بتوانند به راحتی با یکدیگر صحبت کنند، احساسات خود را ابراز کنند و به یکدیگر گوش دهند، پیوندهای عاطفی عمیق‌تری بین آن‌ها شکل می‌گیرد. برای ایجاد ارتباط موثر، نکات زیر را مد نظر داشته باشید: * زمان با کیفیت: اختصاص دادن زمان مشخصی برای بودن در کنار هم و انجام فعالیت‌های مشترک، به تقویت ارتباطات خانوادگی کمک می‌کند. * گوش دادن فعال: هنگام صحبت کردن با اعضای خانواده، به طور کامل به آن‌ها گوش دهید و سعی کنید از دیدگاه آن‌ها به موضوع نگاه کنید. * ابراز احساسات: از ابراز احساسات مثبت و منفی خود به اعضای خانواده نترسید. * حل مساله به صورت مشترک: در صورت بروز اختلاف، سعی کنید با هم به دنبال راه حل باشید و از اتهام‌زنی و سرزنش خودداری کنید. احترام متقابل: پایه و اساس هر خانواده احترام متقابل، یکی از مهم‌ترین اصول یک خانواده موفق است. زمانی که اعضای خانواده به حقوق و ارزش‌های یکدیگر احترام بگذارند، احساس امنیت و آرامش بیشتری خواهند داشت. برای ایجاد احترام متقابل، می‌توانید: * تفاوت‌ها را بپذیرید: هر فردی منحصر به فرد است و تفاوت‌های فردی امری طبیعی است. * از قضاوت دیگران خودداری کنید: سعی کنید دیگران را همان‌طور که هستند بپذیرید و از قضاوت آن‌ها بر اساس باورهای خود اجتناب کنید. * قدردانی کنید: ابراز قدردانی از کارهای دیگران، باعث تقویت روابط و افزایش انگیزه می‌شود. کیفیت زمان: مهم‌تر از کمیت گذراندن زمان با هم، به اندازه کیفیت آن اهمیت دارد. به جای اینکه به دنبال پر کردن اوقات فراغت با فعالیت‌های مختلف باشید، سعی کنید لحظاتی را به طور کامل به خانواده خود اختصاص دهید. برای مثال، می‌توانید: * همراه هم غذا بخورید: غذا خوردن در کنار هم، فرصتی عالی برای گفتگو و ارتباط با اعضای خانواده است. * بازی‌های گروهی انجام دهید: بازی‌های گروهی باعث تقویت روحیه همکاری و ایجاد خاطرات خوش می‌شود. * به طبیعت بروید: گذراندن وقت در طبیعت، به آرامش اعضا و تقویت روحیه آن‌ها کمک می‌کند. انعطاف‌پذیری: کلید سازگاری با تغییرات زندگی پر از تغییرات است و خانواده‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برای حفظ یک خانواده موفق، باید یاد بگیرید که با تغییرات کنار بیایید و انعطاف‌پذیر باشید. حل تعارضات به شیوه سازنده تفاوت نظر و اختلاف، امری طبیعی در هر خانواده‌ای است. مهم این است که چگونه با این اختلافات برخورد کنیم. برای حل تعارضات به شیوه سازنده، می‌توانید: * بر روی مسئله تمرکز کنید، نه شخص: به جای سرزنش کردن یکدیگر، بر روی حل مشکل تمرکز کنید. * به احساسات یکدیگر احترام بگذارید: حتی اگر با نظر دیگری موافق نیستید، به احساسات او احترام بگذارید. * به دنبال راه حل‌های برد-برد باشید: سعی کنید راه حلی پیدا کنید که به نفع همه اعضای خانواده باشد. حمایت متقابل: پشتوانه قوی برای هر فرد هر فردی به حمایت و تشویق دیگران نیاز دارد. در خانواده، اعضای خانواده باید از یکدیگر حمایت کنند و در مواقع سختی در کنار هم باشند. ایجاد خاطرات مشترک خاطرات مشترک، پیوندهای عاطفی بین اعضای خانواده را تقویت می‌کند. سعی کنید با ایجاد خاطرات خوش، به تقویت روابط خانوادگی کمک کنید. نقش الگوها والدین به عنوان الگوهای اصلی فرزندان، نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت آن‌ها دارند. بنابراین، رفتار و گفتار والدین تأثیر مستقیمی بر رفتار فرزندان می‌گذارد. آموزش مهارت‌های زندگی آموزش مهارت‌های زندگی مانند حل مسئله، مدیریت احساسات، ارتباط موثر و همدلی، به فرزندان کمک می‌کند تا در زندگی موفق‌تر باشند. اهمیت تفریح و سرگرمی تفریح و سرگرمی، به کاهش استرس و افزایش شادابی اعضای خانواده کمک می‌کند. اهمیت معنویت معنویت، به افراد کمک می‌کند تا هدفمندتر زندگی کنند و با چالش‌های زندگی بهتر کنار بیایند. در نهایت، ساختن یک خانواده موفق، نیازمند تلاش و تعهد همه اعضای خانواده است. با رعایت این اصول و ایجاد یک محیط گرم و صمیمی در خانه، می‌توانید خانواده‌ای شاد و موفق داشته باشید.

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 89 بازدید

ارتباط مؤثر میان والدین و فرزندان یکی از ارکان اساسی روابط خانوادگی سالم و پایدار است. این ارتباط، نه تنها پایه‌ای برای رشد عاطفی و روانی کودکان است، بلکه در شکل‌گیری شخصیت، اعتماد به نفس، و مهارت‌های اجتماعی آنان نیز نقش کلیدی دارد. در مقابل، ضعف در ارتباطات خانوادگی می‌تواند منجر به بروز مشکلات رفتاری، اضطراب، افسردگی، و حتی اختلافات عمیق میان والدین و فرزندان شود. در این مقاله، به بررسی روش‌های مختلف تقویت ارتباط میان والدین و فرزندان می‌پردازیم. اهمیت ارتباط میان والدین و فرزندان ارتباط صحیح و مؤثر میان والدین و فرزندان از چندین منظر اهمیت دارد: ایجاد اعتماد و احساس امنیت: کودکانی که رابطه قوی و نزدیک با والدین خود دارند، احساس امنیت بیشتری می‌کنند و می‌توانند به‌راحتی مشکلات و نگرانی‌های خود را با والدین در میان بگذارند. توسعه عاطفی و اجتماعی: ارتباط خوب میان والدین و فرزندان موجب توسعه احساسات سالم و مهارت‌های اجتماعی در کودک می‌شود. بهبود عملکرد تحصیلی: تحقیقات نشان می‌دهد کودکانی که والدین‌شان با آنها ارتباط نزدیک‌تری دارند، در تحصیل و یادگیری نیز موفق‌تر هستند. جلوگیری از بروز مشکلات رفتاری: ارتباط ضعیف میان والدین و فرزندان می‌تواند منجر به بروز مشکلات رفتاری مانند پرخاشگری، خودشیفتگی، و حتی بزهکاری شود. بنابراین، تقویت این ارتباط می‌تواند به پیشگیری از چنین مشکلاتی کمک کند. روش‌های تقویت ارتباط میان والدین و فرزندان 1. گوش دادن فعال یکی از مؤثرترین روش‌های تقویت ارتباط، گوش دادن فعال به فرزندان است. در این روش، والدین به‌طور کامل و بدون قضاوت یا قطع‌کردن، به صحبت‌های فرزندان خود گوش می‌دهند. گوش دادن فعال باعث می‌شود فرزندان احساس کنند که صحبت‌هایشان ارزشمند است و والدین به احساسات و نگرانی‌هایشان اهمیت می‌دهند. برخی از راهکارهای مرتبط با گوش دادن فعال عبارتند از: تمرکز بر صحبت‌های کودک: در هنگام گوش دادن، تمرکز خود را به‌طور کامل به کودک معطوف کنید. از انجام فعالیت‌های دیگر خودداری کنید تا کودک احساس کند که او در آن لحظه مهم‌ترین فرد برای شماست. سوالات باز بپرسید: به‌جای سوالات کوتاه و بله/خیر، از سوالات باز استفاده کنید تا کودک بتواند احساسات و افکار خود را به‌طور کامل بیان کند. برای مثال، به‌جای اینکه بپرسید «روزت خوب بود؟»، بپرسید «امروز چه اتفاق جالبی برایت افتاد؟» تکرار و خلاصه‌سازی: گاهی اوقات، تکرار یا خلاصه کردن صحبت‌های فرزندتان می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که به‌طور کامل متوجه حرف‌های او شده‌اید. برای مثال: «پس تو می‌گویی که...». ابراز محبت و توجه به نیازهای عاطفی فرزندان نیاز دارند که احساس کنند مورد محبت و توجه والدین خود هستند. این محبت باید هم به‌صورت کلامی و هم از طریق رفتارهای محبت‌آمیز نشان داده شود. برخی از روش‌های ابراز محبت شامل: تعریف و تمجید از فرزند: والدین باید تلاش کنند تا نقاط قوت فرزندان را تشخیص داده و به آنها افتخار کنند. این کار اعتماد به نفس کودک را افزایش می‌دهد. در آغوش گرفتن و تماس جسمی: تماس جسمی مانند در آغوش گرفتن، بوسیدن و لمس آرام می‌تواند نشان‌دهنده محبت و علاقه والدین به فرزند باشد. حضور فعال: صرف وقت کیفی با فرزندان و حضور واقعی در کنار آنها بدون عوامل حواس‌پرت‌کن مانند گوشی همراه یا تلویزیون بسیار مهم است. این زمان کیفی می‌تواند به تقویت رابطه و درک متقابل کمک کند. 3. تعیین مرزهای منطقی و سازگار مرزها و قوانین خانه باید به‌گونه‌ای تنظیم شود که هم منطقی باشد و هم به‌صورت مستمر رعایت شود. در حالی که مرزها و قوانین می‌توانند به انضباط کودکان کمک کنند، والدین باید تلاش کنند تا این قوانین به‌صورت شفاف و با گفتگو تعیین شود. چند نکته در این زمینه عبارتند از: توضیح قوانین به کودک: کودکان باید دلیل و هدف قوانین خانه را بفهمند تا بهتر بتوانند آنها را رعایت کنند. به‌جای اینکه تنها از کودک بخواهید که کاری را انجام دهد، برایش توضیح دهید که چرا این کار مهم است. قوانین انعطاف‌پذیر و مناسب برای سن: قوانین باید با توجه به سن و سطح رشد کودک تنظیم شود. برای مثال، کودک پنج‌ساله ممکن است نیاز به زمان استراحت و خواب بیشتری داشته باشد در حالی که نوجوانان نیاز به زمان بیشتری برای استقلال دارند. پایداری در اجرای قوانین: قوانین باید به‌طور مستمر و بدون تغییر اجرا شوند. اگر کودکان مشاهده کنند که والدین گاهی قوانین را نادیده می‌گیرند یا تغییر می‌دهند، ممکن است مرزها را جدی نگیرند. 4. استفاده از زبان مثبت زبان مورد استفاده والدین نقش مهمی در شکل‌دهی ارتباط میان والدین و فرزندان دارد. استفاده از زبان مثبت می‌تواند به ایجاد ارتباط بهتر و افزایش حس اعتماد در فرزندان کمک کند. برخی از نکات مرتبط با زبان مثبت عبارتند از: تشویق به‌جای سرزنش: به‌جای انتقاد یا سرزنش مستقیم، والدین باید تلاش کنند تا نقاط مثبت رفتار فرزندان را تشخیص داده و آنها را تشویق کنند. پرهیز از استفاده از جملات منفی: استفاده مداوم از جملاتی مانند «نکن»، «نه» و «نمی‌شود» می‌تواند تأثیر منفی بر روحیه فرزندان داشته باشد. به‌جای آن، سعی کنید جملات مثبت‌تری مانند «بهتر است این کار را این‌گونه انجام دهی» یا «لطفاً این کار را امتحان کن» استفاده کنید. تأکید بر تلاش نه نتیجه: به‌جای اینکه تنها بر نتایج عملکرد فرزندان تمرکز کنید، تلاش‌ها و کوشش‌های آنها را نیز مورد تقدیر قرار دهید. این کار انگیزه فرزندان را برای پیشرفت افزایش می‌دهد. 5. مدیریت تعارض‌ها با روش‌های سازنده تعارض و اختلاف‌نظر میان والدین و فرزندان امری طبیعی است. اما مهم این است که والدین بتوانند این تعارض‌ها را به‌صورت سازنده مدیریت کنند. برخی از راهکارهای مدیریت تعارض عبارتند از: گفتگو به‌جای فریاد زدن: در هنگام بروز تعارض‌ها، والدین باید سعی کنند تا به‌جای فریاد زدن یا تهدید، به‌طور مسالمت‌آمیز با فرزندان خود گفتگو کنند و از آنها بخواهند تا نظرات و احساسات خود را بیان کنند. جستجوی راه‌حل مشترک: در مواقع تعارض، بهتر است که والدین و فرزندان با هم به جستجوی راه‌حل مشترک بپردازند. این کار باعث می‌شود فرزندان احساس کنند که نظرات‌شان مورد احترام است. آموزش مهارت‌های حل مسئله: والدین باید به فرزندان خود مهارت‌های حل مسئله را آموزش دهند تا بتوانند در مواقع تعارض، به‌طور مستقل به دنبال راه‌حل بگردند. تقویت ارتباط میان والدین و فرزندان نیازمند تلاش مستمر و توجه ویژه به نیازهای عاطفی، روانی و اجتماعی فرزندان است. با استفاده از روش‌های ذکرشده در این مقاله، والدین می‌توانند ارتباط قوی‌تر و سالم‌تری با فرزندان خود برقرار کنند. ارتباط نزدیک و مؤثر میان والدین و فرزندان نه تنها به توسعه شخصیت و رفتارهای مثبت در کودکان کمک می‌کند، بلکه باعث ایجاد خانواده‌ای شاد و همدل می‌شود که می‌تواند پایه‌ای برای جامعه‌ای سالم‌تر و موفق‌تر باشد.

ادامه مطلب


5 ماه قبل - 168 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری اسلام به عنوان یک دین جامع، چارچوبی کامل و متعادل برای روابط زن و مرد در خانواده و جامعه ارائه می‌دهد. در این چارچوب، جایگاه زن و مرد به طور شفاف تعریف شده و وظایف و حقوق مشخصی برای هر یک از آن‌ها تعیین شده است. این امر نه تنها به حفظ نظم و آرامش در خانواده کمک می‌کند، بلکه زمینه‌ای را برای رشد و تعالی زن و مرد و در نهایت، جامعه به طور کلی فراهم می‌سازد. هدف نهایی اسلام از تعیین جایگاه و وظایف برای زن و مرد، ایجاد یک زندگی مشترک سالم و پویا بر پایه محبت، احترام و تفاهم متقابل است. در این زندگی مشترک، زن و مرد با تکیه بر نقاط قوت و توانمندی‌های خود، در کنار یکدیگر برای رسیدن به سعادت و کمال تلاش می‌کنند. اسلام با تاکید بر اصل مودت و رحمت، زن و مرد را به عنوان دو بال پرواز یکدیگر در مسیر زندگی معرفی می‌کند. در همین راستا، اسلام سفارشات ویژه‌ای را برای مردان در مورد نحوه رفتار با همسرا‌ن‌شان ارائه کرده است. این سفارشات که برگرفته از تعالیم الهی و سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان است، در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می شود: احترام و تکریم: اسلام دین محبت، احترام و تعهد است و این آموزه‌ها در بنیان خانواده نیز نقشی اساسی ایفا می‌کنند. روابط سالم و انسانی میان اعضای خانواده، به ویژه زن و شوهر، از ارکان اصلی سعادت و خوشبختی در زندگی انسان دانسته شده است. در محیطی که صمیمیت و احترام متقابل میان همسران حاکم باشد، نه تنها بنیان خانواده مستحکم‌تر می‌شود، بلکه زمینه رشد و تعالی فردی و اجتماعی اعضای آن نیز فراهم می‌گردد. در مقابل، فروپاشی این بنیان و خدشه‌دار شدن روابط خانوادگی، پیامدهای ناگواری برای همه اعضای خانواده به دنبال خواهد داشت. یکی از بارزترین جلوه‌های روابط سالم در خانواده، نیکوکاری و تکریم شخصیت زنان است. چنان‌که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: «ما اکرم النساء الّا کریم و لا اهانهن الّا لئیم؛ انسان‌های بزرگوار، زنان را گرامی می‌دارند و افراد پست به آن‌ها اهانت روا می‌دارند.» احترام و محبت متقابل، قوام و اساس زندگی مشترک است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می‌فرمایند: «خیارکم، خیارکم لنسائهم؛ بهترین شما آن است که با زنان بهترین باشد.» رهبران الهی در طول زندگی، و حتی در لحظات پایانی عمر خویش، همواره بر رعایت حقوق زنان تأکید ورزیده‌اند. پیامبر اکرم (ص) در خطبه حجة الوداع خطاب به مسلمانان فرمودند: «ای مردم! زنان‌تان بر شما حقوقی دارند، چنان‌که شما را بر آنان حقوقی است. خدا را در مورد زنان در نظر داشته باشید و نسبت به آن‌ها به خیر و نیکی رفتار کنید.» محبت و مودت: در اسلام، برقراری روابطی سرشار از عشق و محبت میان زن و شوهر، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. از این رو، یکی از مهمترین سفارشات دین مبین اسلام به مردان، ابراز محبت و مودت نسبت به همسران‌شان است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می‌فرمایند: «بهترین شما کسی است که با همسرش نیکوتر رفتار کند.» ایشان(ص) همچنین بارها به مردان سفارش می‌کردند که محبت خود را به همسران‌شان آشکارا بیان کنند و از گفتن جمله‌ی پرمهر «دوستت دارم.» دریغ نکنند. این محبت و مودت باید در تمام سطوح زندگی مشترک، از جمله گفتار، رفتار و کردار مردان نسبت به همسران‌شان، نمود عینی داشته باشد. مردان مسلمان موظفند با گفتاری نیکو و لحنی محبت‌آمیز با همسران خود سخن بگویند، با رفتاری احترام‌آمیز و درک و شعور با آنان برخورد کنند و در انجام امور منزل و وظایف مشترک یاریگر همسران‌شان باشند. توجه به این نکته ضروری است که ابراز محبت و مودت به همسر، تنها به مناسبت‌های خاص و ابرازات عاشقانه‌ی گاه و بی‌گاه محدود نمی‌شود، بلکه باید به صورت مستمر و در قالب رفتارهای روزانه و کوچک نیز به همسران نشان داده شود. به عنوان مثال، مردان می‌توانند با انجام کارهای ساده‌ای مانند کمک به آشپزی و یا مرتب کردن خانه، به همسران‌شان در انجام کارهای خانه یاری برسانند و یا با هدیه دادن گل و یا نوشتن نامه‌ای عاشقانه، عشق و قدردانی خود را از همسرشان ابراز کنند. تأمین نیازهای مادی و معنوی: در آموزه‌های دین، با ازدواج دائم، مرد متعهد به تأمین نیازهای مادی و معنوی همسر خود می‌شود. این تعهد که به عنوان «نفقه» شناخته می‌شود، نقشی اساسی در ثبات و امنیت خانواده ایفا می‌کند. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ" (آیه 34 نساء)؛ "مردان بر زنان سرپرستى دارند به سبب آنچه خداوند از فضل خود به آنان داده و از اموال خود انفاق کرده‏‌اند.» این آیه به صراحت بیان می‌کند که مردان وظیفه دارند هزینه‌های زندگی همسران خود را تامین کنند و در این زمینه کوتاهی نکنند. تأمین نفقه، به زن آرامش خاطر می‌دهد تا با آسودگی به وظایف مادری و خانه‌داری بپردازد. او بدون دغدغه معیشت، می‌تواند فرزندان را تربیت کند و فضایی گرم و صمیمی در خانه ایجاد نماید. این امر، به نوبه خود، به سلامت روحی و روانی کل اعضای خانواده کمک می‌کند. علاوه بر این، تعهد مالی شوهر به همسر، او را در برابر چالش‌ها و ناملایمات شغلی و اقتصادی محافظت می‌کند. زن با علم به اینکه نیازهای او توسط همسرش تأمین می‌شود، از اضطراب و نگرانی‌های مالی رها شده و می‌تواند با تمرکز بیشتری به نقش‌های خود در خانواده بپردازد. مشورت و همفکری: یکی از سفارشات کلیدی اسلام به مرد و زن، تأکید بر مشورت و همفکری زن و شوهر در امور مختلف زندگی مشترک است. این امر نه تنها به تقویت بنیان خانواده و افزایش صمیمیت و تفاهم میان زوجین می‌انجامد، بلکه در نهایت منجر به تصمیم‌گیری‌های سنجیده‌تر و زندگی شادتر و موفق‌تر خواهد شد. پیامبر اکرم (ص) در این باره می‌فرمایند: «با زنان خود در امور زندگی مشورت کنید، زیرا آن‌ها نظر لطیف و ظریفی دارند.» این حدیث نورانی نشان‌دهنده‌ی اهمیت مشورت با همسر و احترام به دیدگاه‌های او در تصمیم‌گیری‌های مختلف زندگی است. زن و مرد به عنوان دو نیمه یکدیگر، هریک دارای تجربیات، دیدگاه‌ها و توانمندی‌های منحصر به فردی هستند که می‌تواند در حل مسائل و چالش‌های زندگی مشترک راهگشا باشد. بنابراین، مردان باید به جای اتخاذ تصمیمات یکجانبه، به نظرات و ایده‌های همسران خود توجه کرده و آن‌ها را در فرایند تصمیم‌گیری مشارکت ‌دهند. مشورت با همسر نه تنها نشان‌دهنده احترام به اوست، بلکه از بروز اختلافات و سوءتفاهمات نیز جلوگیری می‌کند. زن و شوهر با تبادل نظر و بحث و گفتگو می‌توانند به راه‌حل‌های مناسب‌تر و کارآمدتری دست یابند و زندگی مشترکی سرشار از تفاهم، محبت و سعادت را برای خود رقم بزنند. وفاداری و تعهد: در بنای مقدس زندگی مشترک، دو ستون محکم و استوار وجود دارد که ثبات و آرامش را به ارمغان می‌آورند: تعهد و وفاداری. این دو گوهر گران‌بها، قلبِ پیوند زوجین را جلا می‌دهند و تار و پود زندگی را به هم می‌آورند. همانطور که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «بهترین مردان کسانی هستند که به همسران خود وفادار باشند و بدترین زنان کسانی هستند که به همسران خود خیانت کنند.»، تعهد و وفاداری، مبنای احترام و اعتماد در زندگی مشترک است. زمانی که زن و مرد نسبت به یکدیگر متعهد باشند، زندگی در مسیری امن و آرام جریان می‌یابد و عشق و محبت در آن موج می‌زند. تعهد به معنای پایبندی به عهد و پیمان مشترک و تلاش برای حفظ و ارتقای زندگی زناشویی است. این تعهد در تمام لحظات زندگی، از غم و شادی گرفته تا سختی و آسانی، نمود پیدا می‌کند. زوجین متعهد، در برابر یکدیگر احساس مسئولیت می‌کنند و در حل مشکلات و عبور از موانع، دست در دست هم می‌گذارند. وفاداری نیز به معنای صیانت از حرمت و ارزش‌های زندگی مشترک و پرهیز از هرگونه رفتاری است که به این حرمت خدشه وارد کند. وفادار بودن، یعنی حفظ حریم خصوصی زندگی مشترک، پرهیز از دروغ و فریب، و احترام به جایگاه و شخصیت همسر. تعهد و وفاداری، دو بال پرواز زندگی مشترک هستند که زن و مرد را به سوی خوشبختی و آرامش رهنم ون می‌کنند. با تقویت این دو گوهر گرانبها، می‌توان بنای زندگی را استوارتر کرد و در برابر طوفان‌ها و ناملایمات زندگی، مقاوم‌تر شد. به یاد داشته باشیم که تعهد و وفاداری، یک خیابان دو طرفه است و هر دو طرف باید برای حفظ و تقویت آن تلاش کنند.

ادامه مطلب


7 ماه قبل - 134 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری مسئله‌ی تکریم زن در افغانستان همیشه با چالش‌ها و موانعی روبه‌رو بوده است. بدون شک این موانع ریشه در سنت و فرهنگ جامعه افغانستان دارد. در شماره‌ی یک این مقاله دو مانع بزرگ فرهنگی تکریم زنان افغانستان را نام گرفتیم. آنجا سخن رفت که «مردسالاری» یکی از سنت‌ها و باورهای افراطی است که در فرهنگ جامعه افغانستان ریشه دوانده و بزرگترین مانع کرامت زنان در این جامعه شده است. همچنین، برداشت‌های سطحی و ناصحیح رهبران دینی و برخی مبلّغان افغان از شریعت اسلامی، یکی از بزرگ‌ترین موانع تکریم زنان در افغانستان قلمداد شد. البته اکثر سنت‌ها و عرف‌های مردم افغانستان که مغایر با کرامت زنان است، تنها ناشی از برداشت‌های ناقص و ناصحیح علمای افغان از دین اسلام نیست؛ بلکه بیشتر این سنت‌ها ریشه در فرهنگ به شدت سنتی قبیلوی افغان‌ها دارد. در این شماره‌ی مقاله، برخی باورها و تلقی‌های جنسیتی و فرهنگی مردم افغانستان را پی می‌گیریم که مغایر با تکریم زنان این کشور است. زنان در متل‌های افغانی؛ قرائت‌های تحقیرآمیز از زنان متل‌ها یا ضرب‌المثل‌ها به عنوان آینه فرهنگ و باورهای یک جامعه، می‌توانند بازتابی از جایگاه و ارزش زن در آن جامعه باشند. در افغانستان، ضرب‌المثل‌های متعددی وجود دارد که به زنان می‌پردازند، اما متاسفانه بسیاری از این ضرب‌المثل‌ها تصویری تحقیرآمیز و فرودست از زن ارائه می‌دهند. برخی از این ضرب‌المثل‌ها، زنان را به موجوداتی ضعیف و وابسته به مردان تقلیل می‌دهند. به عنوان مثال، ضرب‌المثل «زن در خانه، مرد در میدان» نشان‌دهنده تفکیک جنسیتی عمیق در جامعه افغانستان است که وظایف زن را به امور خانه‌داری و مراقبت از فرزندان محدود می‌کند و جایگاه مرد را در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی می‌داند. متل‌های دیگری نیز وجود دارند که خشونت علیه زنان را توجیه می‌کنند. به عنوان مثال، ضرب‌المثل «زن را باید کتک زد تا حرف گوش‌کن شود.» نشان‌دهنده پذیرش خشونت خانگی به عنوان ابزاری برای کنترل زنان است. این ضرب‌المثل‌ها نه تنها تصویری نادرست از زنان ارائه می‌دهند، بلکه می‌توانند به تداوم نابرابری جنسیتی و خشونت علیه زنان در افغانستان کمک کنند. در ادامه دو متل مشهور افغانی را توضیح می‌دهیم. «دختر مال مردم است.» اینکه «دختر مال مردم است.» برداشت و باور عام در بین مردم افغانستان است. این برداشت آن‌قدر عمومیت یافته که شامل بدیهیات فکری و عقل سلیم افراد جامعه شده است. تصورِ زن، مرد و حتی خودِ دختر این است که دختر مال مردم است. معنای جمله واضح است: دختر برای خود نه، برای مردم است. بنابراین، هویت فردی و استقلال شخصیتی ندارد، زیرا متعلق به همسر (شوهر) می‌شود. بنا به این برداشت، خانواده‌ها برای آموزش و ظرفیت‌سازی دختران خود سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. در دید نخست، شاید متل‌های مشابه این ساده به‌نظر برسند، اما واقعیت این است که این‌گونه متل‌ها ذهنیت و باور افراد جامعه را شکل داده‌اند. اینگونه متل‌ها شامل مجموعه‌ای از متل‌ها می‌شوند که عقاید مردم را درباره‌ی آینده و سرنوشت دختران و زنان تشکیل می‌دهند: «دختر سنگ پلخمان است»، «دختر خانۀ بخت خود رفت» و... منظور از سنگ پلخمان این است: طوری‌که معلوم نیست سنگ پلخمان (فلاخن) کجا می‌افتد و پرتاپ می‌شود، سرنوشت دختر نیز مانند سنگ پلخمان است که کجا پرتاپ می‌شود و کجا می‌افتد، معلوم نیست. بر اساس مناسبات اجتماعی و فرهنگی در افغانستان، واقعیت همین است که سرنوشت دختر با ازدواج معلوم می‌شود. معمولاً ازدواج تصادفی است. دختر که جوان شد، خانواده‌ها منتظرند یکی پیدا شود که دختر را به او بدهند. یکی پیدا می‌شود، دختر را به او می‌دهند. سرنوشت دختر معلوم می‌شود که «زن چه‌کسی شد و متعلق به کدام خانواده شد.»  به‌طور مشخص، هیچ برنامه‌ریزی‌ای در خانواده‌ها برای زندگیِ آینده‌ی دختران وجود ندارد. بدتر از همه، این است که این سخنان قصار و متل‌ها شخصیت و انسانیت دختر و زن را زیر سؤال می‌برند و این ذهنیت را در جامعه ایجاد و تقویت می‌کنند که دختر و زن، شخصیت و هویت مستقل انسانی ندارد. چرا؟ برای اینکه «مال مردم است.» مال هویتِ مستقل ندارد، زیرا مال متاع و کالا است. مال هویتِ خود را از صاحب خود می‌گیرد. گفتنِ اینکه «دختر مال مردم است» فقط به این معنا نیست که دختر با مردی ازدواج می‌کند و از این خانه می‌رود؛ بنابراین سرمایه‌گذاری برای دختر درست نیست. بیشتر به این معناست که دختر «جنس، شی و چیز» است. «زنِ مرد صفت» در فرهنگِ جامعه‌ی مردسالار افغانستان، انواع برچسب‌ها، توهین، تحقیر و تمسخر بر زنان وارد می‌شود. بدیِ این برچسب‌ها در این است که توهین، تحقیر و تمسخر به حساب نمی‌روند، بلکه به‌عنوان امر فرهنگیِ جا افتاده و پذیرفته شده و نهادینه می‌شوند. زنان نیز می‌پذیرند که زن همان چیزی است که فرهنگِ غالبِ مردسالار دربارهٔ آن‌ها می‌گویند. «زنِ مرد صفت» یک اصطلاح فرهنگیِ جامعه‌ی مردسالار است. این اصطلاح [...] در اینگونه جوامع برای زن به‌عنوان صفت مطرح می‌شود. موقعی‌که مردان می‌خواهند به زنی امتیاز بدهند یا زنی را تحسین کنند، می‌گویند فلانی زنِ مردواری است و زنِ مرد صفت است. به زنی که در جامعه‌ی مردسالار چنین برچسبی زده می‌شود آن زن این را برچسب نمی‌داند؛ به این برچسب افتخار می‌کند و می‌بالد که او مردمانند یا مرد صفت است. اینکه به این برچسب می‌بالد دلیل‌های زیاد اجتماعی و فرهنگی دارد. برای اینکه در فرهنگِ جامعه‌ی مردسالار هرچه که متعلق به زنان است بد، زشت، ناپسند و محقر دانسته می‌شود؛ برخلاف، هرچه که به مردان نسبت دارد عالی، خوب، پسندیده و باشکوه است. اگر به معنا و ژرف‌ساخت معرفتیِ اصطلاح «زنِ مرد صفت» دقت کنیم، متوجه می‌شویم که در این اصطلاح، توهین و تحقیر نهفته است و زن‌ستیزانه است. در صورتی‌که به جنبه معرفتیِ این اصطلاح بیشتر توجه نکنیم، از ظاهر آن چندان متوجه نمی‌شویم که زن‌ستیزانه باشد و برچسبی برای تحقیر زنان باشد. با توجه به جنبه معرفتیِ این اصطلاح پی می‌بریم که در این اصطلاح زن به‌صورت هستی‌شناسانه توهین و تحقیر شده است. شاید پرسیده شود به اعتبار هستی و وجود زن چگونه در این اصطلاح توهین شده است؟ نخست این اصطلاح ارزش وجودی و هستی‌شناسانهٔ زن را زیر سؤال می‌برد و نفی می‌کند. در این نفی، زن فاقد ارزش وجودی و اعتبار هستی‌شناسانه می‌شود. گویا زن هیچ صفت و ارزشی ندارد. اگر زنی ارزش و صفتی دارد، آن ارزش و صفت این است که برچسب اوصاف مردانه به آن‌ها زده شود. بنابراین معنای اصطلاح این است که زن اعتبار، صفت و ارزش ندارد؛ ضدارزش و ضداعتبار است. هرچه بی‌ارزشی و بی‌اعتباری است در وجود زن جمع است. پس زنی که نسبتاً از این بی‌اعتباری‌ها دور می‌شود، از خوی و کردار مردان تأثیر می‌پذیرد. زن با این تأثیرپذیری مرد صفت می‌شود. برای حذف متل‌های جنسیت‌زده چه باید کرد؟ برای ایجاد تحول مثبت در ذهنیت جامعه جنسیت‌زده در مورد دختران و زنان، باید به نقد متل‌ها و سخنان قصاری بپردازیم که پایه و اساس این ذهنیت، باورها و برداشت‌ها را تشکیل می‌دهند. ذهنیت هر جامعه‌ای بر اساس پیش‌فرض‌های معرفتی بنا می‌شود که به عنوان بدیهیات و عقل سلیم در میان افراد آن جامعه پذیرفته می‌شوند. این پیش‌فرض‌ها، ناخودآگاه در ذهن افراد شکل می‌گیرند و بر نحوه تفکر و رفتار آن‌ها در مورد مسائل مختلف، از جمله جایگاه زنان در جامعه، تأثیر می‌گذارند. جامعه مردسالار و جنسیت‌زده، زن را موجودی ضعیف‌تر و تابع مرد می‌داند. این ذهنیت از طریق متل‌ها و سخنان قصاری که نسل به نسل منتقل می‌شوند، به افراد القا می‌شود. این جملات کوتاه و به ظاهر ساده، تصویری از زن به عنوان موجودی مطیع، خانه‌دار و فاقد توانایی‌های فکری و اجتماعی ارائه می‌دهند. برای تغییر این ذهنیت، باید این متل‌ها و سخنان قصار را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. این نقد باید از منظر معرفتی انجام شود، یعنی به چالش کشیدن پیش‌فرض‌هایی که در این جملات نهفته‌اند. با نقد و شالوده‌شکنی این جملات، می‌توانیم ذهنیت پدرسالاری و مردسالاری را که بر پایه‌ی آن‌ها بنا شده است، مورد تردید قرار دهیم. این امر، گامی اساسی در جهت ایجاد تحول مثبت در نگرش جامعه به زنان و دختران است.

ادامه مطلب


7 ماه قبل - 211 بازدید

اسحاق دار، معاون نخست‌وزیر و وزیر خارجه پاکستان می‌گوید که حکومت سرپرست افغانستان باید اصل سیاست همه‌شمول و رعایت حقوق تمام شهروندان و به‌ویژه زنان و دختران این کشور پابند باشد. وزیر خارجه پاکستان این اظهارات را در نشست شانگهای مطرح کرده و گفت که حکومت فعلی اصول پذیرفته‌شده جهانی از جمله مشارکت و احترام به حقوق همه افغان‌ها، به‌ویژه زنان و دختران را رعایت کند. همچنین افزون بر این، اسحاق دار در این نشست بار دیگر از حکومت فعلی خواسته است تا جلو گروه‌های تروریستی در افغانستان را بگیرند. وی تاکید کرد که حکومت سرپرست اقدام‌های «ملموس و موثری» را برای تضمین خاک افغانستان اتخاذ و اطمینان حاصل کنند که «گروه‌های تروریستی» از خاک این کشور در برابر هیچ کشوری کار نمی‌گیرد. او در ادامه افزوده است: «گروه تماس برای افغانستان به هدف ایجاد پلتفرمی برای همکاری عملی، در سازمان شانگهای احیا شود.» همچنین پیش از این، قاسم جومارت توکایف، رییس‌ جمهور قزاقستان، در نشستی با وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای (SCO)  گفته بود که وضعیت افغانستان نیازمند توجه دقیق است. در حالی وزیر خارجه پاکستان خواهان رعایت حقوق زنان و دختران افغانستان می‌شود که حکومت فعلی نزدیک به سه سال گذشته، محدودیت‌های شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمی‌توانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


7 ماه قبل - 170 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری در سایه‌سار آموزه‌های آسمانی، ظلم و ستم به هر موجودی، ناپسند و گناهی نابخشودنی دانسته شده است. اما ظلم به همسر، جایگاهی بس هولناک‌تر در منظومه اخلاقی اسلام دارد. چرا که این ستم، نه تنها به یک فرد، بلکه به بنیان مقدس خانواده و آرامش روحی و روانی فرزندان نیز آسیب می‌رساند و بذر تباهی را در باغ زندگی می‌کارد. در برخی آیات نورانی قرآن کریم و احادیث شریف پیغمبر اکرم (ص) و اهلبیت ایشان با لحنی قاطع، ظلم به همسر نکوهش شده است و نسبت به پیامد وخیم آن هشدار داده‌اند. ظلم به همسر چه معنایی دارد؟ ظلم به همسر، هر نوع رفتاری است که حقوق او را نادیده گرفته و او را آزار دهد. این رفتار می‌تواند شامل موارد زیر باشد: خشونت جسمی: کتک زدن، هل دادن، سیلی زدن و هر نوع رفتار خشونت‌آمیز دیگر؛ خشونت روحی: توهین، تحقیر، فحاشی، تهدید، بدگمانی و حسادت؛ بی‌توجهی: غفلت از نیازهای عاطفی و روحی همسر، عدم تمایل به گذراندن وقت با او و بی‌اعتنایی به احساسات او؛ خیانت: برقراری رابطه عاطفی یا جنسی با فردی غیر از همسر؛ پیامدهای خشونت با همسر ظلم به همسر، پیامدهای ناگوار و جبران‌ناپذیری به همراه دارد. از عینک روان‌شناسی و تربیتی، برخی از این پیامدها از این قرار اند: از بین رفتن عشق و احترام: زمانی که ظلم و ستم جایگزین عشق و احترام شود، بنیان زندگی مشترک سست شده و عشق و محبت میان زوجین از بین می‌رود. ایجاد اضطراب و افسردگی: آزار و اذیت همسر، می‌تواند منجر به اضطراب، افسردگی،PTSD و سایر مشکلات روحی و روانی در او شود. آسیب به فرزندان: زندگی در محیطی پر از خشونت و تنش، به طور مستقیم بر سلامت روان و تربیت فرزندان نیز تاثیر منفی می‌گذارد. تجزیه و فروپاشی زندگی مشترک: در نهایت، ظلم به همسر می‌تواند منجر به جدایی، طلاق و فروپاشی زندگی مشترک شود. غیر از پیامدهای روحی-روانی، ظلم، پیامدهای دیگری نیز دارد. برخی آموزه‌های دینی درمورد مسائل خانواده به این پیامد که آنرا «تاوان ظلم به همسر» می‌نامیم اشاره دارد. قرآن کریم و احادیث پیغمبر تاوان ظلم را بیشتر متوجه همسر «ظالم» می‌داند. قرآن کریم در (آیه ۳) سوره مجادله درمورد تاوان ظلم به همسر اینگونه آورده است: «وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا ۚ ذَٰلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ؛ و کسانی که با زنان‌شان ظهار می‌کنند، سپس از آنچه گفته‌اند برمی‌گردند، باید پیش از آمیزش با هم، برده‌ای [در راه خدا] آزاد کنند. این [حکمی] است که به آن اندرز داده می‌شوید، و خدا بر آنچه انجام می‌دهید، آگاه است. این آیه که روی سخنش به مردان مسلمان است، می‌گوید نباید همانند مردان جاهل عصر جاهلیت به همسران‌تان ظلم کنید. شما این حق را ندارید که حتی با گفتار نسبت به همسرتان ستم روا دارید و سخن رکیک‌تان مایه پریشانی آنان شود. اگر هم مثلا از روی عصبانیت و اضطرار چنین خطایی را مرتکب شدید و البته بعدا از گفته‌تان پشیمان و شرمسار گشتید؛ «ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا»، در این صورت کفاره بپردازید. و آن آزاد کردن یک انسان برده است. پیغمبر اکرم(ص) نیز در روایتی تاوان اخروی ظلم به همسر را اینگونه نقل می‌کند: «هر مردى که ‏به صورت همسرش سیلى بزند. خدا به فرشته مأمور دوزخ دستور می‌دهد که در دوزخ هفتاد سیلى بر صورتش بزند.» راه‌های جلوگیری از ظلم به همسر برای جلوگیری از ظلم به همسر، اقدامات زیر از سوی مرد و زن می‌تواند مؤثر افتد: تقویت عشق و احترام: با ابراز محبت، قدردانی و احترام به همسر، عشق و صمیمیت را در زندگی مشترک تقویت کنید. ارتباط مؤثر: با همسر خود به طور شفاف و صادقانه صحبت کنید و به حرف‌ها و احساسات او با دقت گوش فرا دهید. حلّ و فصل اختلافات: در صورت بروز اختلاف، به جای بحث و جدل، به دنبال راه حلی مسالمت‌آمیز و مبتنی بر احترام متقابل باشید. توجه به نیازهای همسر: به نیازهای عاطفی، روحی و جسمی همسر خود توجه کنید و برای برآورده کردن آن‌ها تلاش کنید. گرفتن کمک در صورت نیاز: اگر در حلّ مشکلات خود با همسرتان ناتوان هستید، از مشاوره روانشناس یا متخصصان مسائل خانواده استفاده کنید. زندگی مشترک، هدیه‌ای ارزشمند است که باید قدر آن را دانست. ظلم به همسر، این هدیه را لکه‌دار کرده و آن را به زخمی عمیق تبدیل می‌کند. با احترام، عشق و درک متقابل می‌توان از ظلم به همسر جلوگیری کرد و زندگی مشترکی شاد و پایدار ساخت. به یاد داشته باشید که ظلم به همسر، هرگز توجیه‌پذیر نیست و با توجه به آموزه‌های اسلامی، تاوانی سنگین برای ظالم به همراه خواهد داشت.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 147 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری کرامت، گوهر ناب وجود انسان است، گویی نوری درونی که از عمق وجود آدمی تابیده و او را موجودی ارزشمند و والا می‌نمایاند. کرامت به مثابه تاجی بر سر انسان است که عزت و احترام او را به ارمغان می‌آورد. حینی که اسلام طلوع کرد، در مهد این دین (جزیره العرب) و در بسیاری از جوامع بشری دیگر، کرامت انسانی؛ این گوهر ناب محقق نبود و بر خلاف آن به انواع و اشکال مختلف به برخی انسان‌ها و شعب‌های بشری تحقیر و توهین می‌شد. مردم آن زمان علی‌رغم اینکه همۀ ایشان بدون استثناء انسان بودند، به شخصیت همدیگر توهین می‌کردند و اصلا ارزشی به کرامت انسانی قائل نبودند. وضع آن چنان وخیم بود که جنسیت و نژاد تنها نشان برتری مردمان آن زمان تعریف شده بود. به گواه تاریخ، زن از همه بیشتر در پیش از ظهور اسلام مورد حقارت قرار می‌گرفت و در شرایط نابرابری زیست می‌کرد؛ به‌مانند حیوانات خرید و فروش می‌شد و در نزد جامعه کم‌ترین ارزش را هم نداشت. البته این مسئله خاص اعراب جاهلی نبود که زن را پست و حقیر می‌انگاشتند، بلکه به قول تاریخ، مردمان دیگر جوامع در سال (۵۸۶) میلادی در مجمع «ماکون» درباره این مسئله بحث می‌کردند که آیا زن انسان است؟ اسلام در چنین زمانی و در چنین جوامعی ظهور کرد و با تمام قدرتش و با به کارگیری متودهای مختلف در برابر حقارت انسانی به طور عام و به ویژه حقارت زنان جنگید و کرامت ذاتی انسان‌ها را در همان جوامع تحقق بخشید. اسلام در کتاب هدایتی و تربیتی خود(قرآن کریم) در همان سال‌های اول ظهورش صراحتا انسان‌ها را مخاطب قرار می‌دهد و می‌فرماید ما ذاتا آدمیان را کرامت و برتری بخشیدیم؛ شما انسان‌ها را طوری خلق نمودیم که کرامت جزء سرشت شما باشد؛ «وَلَقَدۡ كَرَّمۡنَا بَنِيٓ ءَادَمَ»(اسراء، ۷۰)؛ یعنی اینکه به درستی ما به عموم انسان‌ها فارغ از جنسیت و نژاد کرامت و برتری بخشیدیم.» در میان مفسران بحث است که چگونه خالق کریم، انسان‌ها را گرامی داشت. آیا با دادن عقل و خرد، این قوه سنجشگر و یا با دمیدن روحش بر کالبد آدمی. به هر حال، نکته مهم این است که خداوند تاکید دارد بر کرامت ذاتی انسان‌ها فارغ از جنسیت و نژاد و موارد شبیه این‌ها. با این وجود مردمان آن زمان همدیگر را گرامی نمی‌داشتند و برخلاف سرشت‌شان یکدیگر را تحقیر و توهین می‌کردند و تا جایی که ممکن بود یکدیگر را پست جلوه می‌دادند. آری اسلام ظهور کرد و همراه خود احترام و کرامت را در جوامع بشری آورد و انسان‌ها را متوجه سرشت‌شان کرد. امّا سوال اینجاست که اسلام و بنیانگذارش (پیامبر اکرم) و جانشینان آن پس از ایشان چگونه و از چه راهکارها و متودهای کارآمدی کار گرفتند تا عموم انسان‌ها را متوجه کرامت ذاتی‌شان کنند؟ در این یادداشت و چند یادداشت بعدی به مسئله اسلام و کرامت زن می‌پردازیم و راهکارهای عرضه شده‌ی اسلام را در تحقق کرامت زن در خانواده و جامعه نام می‌گیریم. راهکارهای اسلام برای تحقق کرامت زن در خانواده: سفارش به تکریم زن: در سخنان گهربار پیامبر گرامی اسلام مکررا مردان به تکریم زنان سفارش شده است. ایشان یکجا می‌فرماید: «بهترين شما كسى است كه براى خانواده‌اش بهتر باشد، و من از همه شما براى خانواده‌ام بهترم. زنان را گرامى نمى‌دارد، مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمى‌كند، مگر شخص پَست و بى‌مقدار.» این حدیث شریف به وضاحت بیان می‌دارد که مردانگی و شرافت و حتی کرامت مردان در گرو رفتار ایشان با اعضای خانواده مخصوصا همسرشان است. رسول خدا در جای دیگر می‌فرماید: «هر کس همسری گزیند، وی را تکریم کند.» سفارش به محبت به زنان: اسلام و پیامبر گرامی(ص) سفارشات بسیاری نسبت به جنس مؤنث کرده است. از این طریق اسلام در صدد بوده که حایل سفت و سختی بین مرد و زن را از بین ببرد و متابعتا کرامت هر دو را به ارمغان آورد. پیامبر(ص) علاقه و محبت به زنان را آنقدر مهم و حائز اهمیت می‌داند که آنرا از نشانه افزونی ایمان می‌شمارد. همچنین ایشان در جایی صراحتا یاد می‌کند که خوی و خصلت محبت به زنان یکی از خصلت‌های هفتگانه ایشان و خاندان‌شان است؛ «أُعطينا أهل البيت سبعة لم يعطهنّ أحد قبلنا ، ولا يعطاها أحد بعدنا : الصّباحة ، والفصاحة : والسّماحة ، والشّجاعة ، والحلم ، والعلم ، والمحبّة من النّساء». اعطای حق انتخاب همسر: از دیگر کارهایی که اسلام در تحقق کرامت انسانی زنان پیش گرفته است، اعطای حق انتخاب همسر به زنان است. نقل‌های تاریخی متعددی از چگونگی برخورد پیامبر گرامی نسبت به مسئله «ازدواج» و «انتخاب همسر» نشان می‌دهد که پیامبر هیچگاه به ازدواج‌های اجباری زنان امتش راضی نبوده و این امر را مغایر با کرامت و حیثیت زن می‌داند. ایشان(ص) در جایی می‌فرماید: «زن‌ها را پیش از مشورت با آنان شوهر ندهید.» همچنین فقیهان و عالمان دین از سیره و سنت پیامبر دریافته‌اند که اگر زنی بدون رضایت خود به نکاح درآید، حق فسخ نکاح را دارد. ما در این مورد قبلا با موضوع «حق انتخاب همسر؛ حقی انسانی و اسلامی» به طور مفصل بحث کردیم. خوانندگان محترم برای مطالعه می‌توانند به این نوشته مراجعه فرمایند. اختصاص دادن مهریه به زن: اسلام جایگاه انسانی زن را در بالاترین حد گرامی داشته است. این موضوع از جنبه‌های مختلف قابل پیگیری است. یکی از بارزترین و مهم‌ترین آن‌ها مهریه است. مهریه، پیشکشی است که مرد در هنگام ازدواج به همسرش تقدیم می‌کند؛ تا صداقت خویش را در این خواستگاری به اثبات رساند. با اینکه زن و مرد هر دو به ازدواج و تشکیل خانواده نیازمند هستند ولی مهریه بر دوش مرد گذاشته شده است تا لطافت روح و کرامت زن حفظ شود. برداشتن تأمین معیشت از دوش زن: یکی دیگر از جنبه‌های حفظ کرامت زن در اسلام، در مسائل اقتصادی است. در خانواده‌ای که اسلام نظام آن را ترسیم کرده است، تأمین مخارج روزمره‌ی زندگی به عهده مرد است نه زن. زن بر اساس کرامت و جایگاهی که دارد شایسته نیست با وجود مرد، وظیفه نان‌آوری خانه را برعهده بگیرد. از دید اسلام این خلاف کرامت یک زن است که از صبح تا غروب در بیرون از خانه برای تأمین معیشت خانواده‌اش دست به کارهای شاقه بزند. زن باید بر اساس روحیات و اقتضائات جسمی خود مشغول امور خانوادگی و اجتماعی شود. راهکارهای اسلام در تحقق و حفظ کرامت زن در خانواده، منحصر به موارد فوق نیست. با جزءنگری و دقت بیشتر درخواهیم یافت که دین مبین اسلام مسائل حتی بسی ریزتری را در راه تکریم زن در نظر داشته است. با این وجود، با تأسف غمبار خاطر نشان می‌کنیم که اهالی کشور اسلامی افغانستان در گرامی‌داشت و پاسداشت مقام زن از آموزه‌های وحیانی این دین شریف هیچ کار نگرفته‌اند و حتی می‌توان گفت که برخلاف این معارف رحمانی مشی کرده‌اند.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 199 بازدید

محمدحنیف اتمر، وزیر امور خارجه‌ی حکومت پیشین به بازداشت زنان و دختران جوان در کابل توسط نیروهای حکومت فعلی واکنش نشان داده و این اقدام را «اهانت شرم‌آور» به ارزش‌های بنیادی «جامعه افغانی» خوانده است. آقای اتمر با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که در ارزش‌های جامعه افغانستان احترام به منزلت زن در هر وضعیتی واجب است. وی تاکید کرد که عاملان بازداشت زنان و دختران جوان و این کار «شنیع» باید مورد بازخواست قرار گیرند. او از سازمان ملل خواسته است که عاملان بازداشت را تحت پیگرد قضایی بین‌المللی قرار دهد. وزیر امور خارجه‌ی حکومت پیشین خطاب به دفتر یوناما و گزارش‌گر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان گفته است: «دستگاه‌های حقوق بشری سازمان ملل به‌ویژه یوناما مسوولیت دارد به صورت فوری در بازداشت دختران از جاده‌های کابل به‌دست نیروهای حکومت فعلی به گونه همه‌جانبه تحقیق کند و عاملان این کار را تحت پیگرد نظام عدلی بین‌المللی قرار دهد.» این در حالی است که حکومت سرپرست در روزهای اخیر ده‌ها دختر جوان را از منطقه‌ی دشت برچی در غرب کابل «به بهانه‌ی عدم رعایت حجاب» بازداشت کرده‌اند. چندین منبع در این منطقه در صحبت با رسانه گوهرشاد تایید کرده‌اند که روند تازه‌ی بازداشت دختران جوان روز دوشنبه (۱۱ جدی) آغاز شده است.

ادامه مطلب