برچسب: محروم

3 هفته قبل - 68 بازدید

در گوشه‌ای از کوچه‌های خاکی و پر از گردوغبار کابل، دختری به نام نادیا زندگی می‌کرد که آرزوهای بزرگ و در عین حال غم‌انگیزی در دل داشت. نادیا از کودکی می‌دانست که تنها راه رهایی از فقر، بیکاری، مشکلات خانوادگی، تبعیض و نابرابری‌های اجتماعی، آموزش و دانشگاه است. نادیا در خانواده‌ای متواضع، فقیر و در گوشه‌ی از پس‌کوچه‌های کابل به دنیا آمده بود، جایی که دختران بیشتر برای کارهای خانه و شوهر دادن بزرگ می‌شدند تا اینکه به دنبال آرزوهای علمی خود بروند. اما نادیا همیشه چیزی متفاوت فکر می‌کرد، متفاوت تصور می‌کرد و متفاوت به قضایا می‌دید. او به مکتب می‌رفت، حتی زمانی که خیلی‌ها او را به خاطر دختر بودنش سرزنش می‌کردند و می‌گفتند که آموزش برای دختران ضرورت نیست و دختران باید در خانه باشد، رسم و رواج زندگی و زناشویی را یاد بگیرد. او از همان کودکی تصمیم گرفته بود که به دنیا نشان دهد که دختران نیز می‌توانند رویای بزرگ داشته باشند، تغییرات ایجاد کند و جامعه را متحول کند. در مکتب، معلمان او را به‌عنوان دختری پرتلاش و باهوش می‌شناختند. نادیا در تمامی دروس خود ممتاز بود و بسیاری از هم‌صنفی‌هایش به او حسادت می‌کردند. در خانه نیز همیشه از پدر و مادرش تشویق می‌شنید. پدرش، که کراچی‌وان ساده بود، از آن دسته مردانی بود که به آینده‌ نیک دخترش ایمان داشت. پدر نادیا تلاش می‌کرد تا دخترش درس بخوانند و معلم یا داکتر شود. او همیشه می‌گفت: «دنیا تنها متعلق به مردان نیست. دختر من باید در آینده کسی شود که تغییرات بزرگ را رقم بزند.» بالاخره، پس از سال‌ها تلاش و در مواجهه با تمام محدودیت‌های اجتماعی و نابرابری‌ها، نادیا توانست در امتحان ورودی کانکور موفق و به دانشگاه راه پیدا کند. او در رشته‌ی مورد علاقه‌اش که همانا اقتصاد بود، در دانشگاه کابل قبول شد. روزهای اول دانشگاه برایش شبیه به یک رویا بود. با چشمانی درخشان و قلبی سرشار از امید، به دانشگاه می‌رفت و در کلاس‌ها با شور و شوق شرکت می‌کرد. همه‌چیز به نظر می‌رسید که در حال تحقق آرزوهای او است. در میان همصنفی‌هایش، نادیا نه‌تنها از لحاظ علمی بلکه به‌خاطر اراده، تلاش، ذهنیت و پشتکارش نیز شناخته شده بود. اما و اما این خوشبختی، این شوق و این ذوق نادیا دیر نپایید. ناگهان در سالی که او در اوج موفقیت و پیشرفت بود، اوضاع افغانستان تغییر کرد. سایه‌ی غم و درد دوباره بر دل نادیا خانه کرد. حکومت فعلی دوباره به قدرت بازگشتند. دانشگاه‌ها و مکاتب دخترانه یکی پس از دیگری بسته شدند. نادیا که برای رسیدن به این لحظه سال‌ها مبارزه و تلاش کرده بود، حالا در برابر دیوار بلند ظلم و محدودیت‌ها قرار گرفته بود. او که پیش‌تر می‌توانست ساعت‌ها در کلاس‌ها بنشیند و علم بیاموزد، حالا مجبور بود در گوشه‌ای از خانه بماند و تنها به یاد روزهای درخشان گذشته بپردازد و گریه کند. روزها مانند شب‌ها بی‌پایان می‌گذشت. نادیا در خانه محبوس بود، اما هیچ‌گاه دست از امید برنداشت. او تصمیم گرفته بود که تا زمانی که در این دنیا نفس می‌کشد، هرگز از علم و آرزوهایش دست نکشد. شب‌ها وقتی که خانواده‌اش خواب بودند، او کتاب‌هایش را بیرون می‌آورد و شروع به مطالعه می‌کرد. در دل شب‌ها، نور کم‌سوی چراغ مطالعه‌اش تنها روشنایی دنیای تاریک او بود. در این شب‌ها، تنها همراهش کتاب‌ها بودند. آن‌ها به او امید می‌دادند که شاید روزی دوباره بتواند به سوی دانشگاه برگردد. نادیا می‌گفت که نور علم، اشتیاق و تلاش در دنیایی تاریک من می‌درخشد و امید در قلبم تا هنوز زنده است. در روزهایی که هیچ‌چیز نمی‌توانست اراده‌ی او را بشکند، حتی درد دل‌های پدر و مادرش که می‌دیدند دخترشان در تنگنای وضعیت کشور گرفتار شده است، باز هم نادیا آرامش خود را از دست نمی‌داد. او می‌دانست که در دل هر سختی، فرصتی نهفته است، اما گاهی اوقات به این فکر می‌کرد که آیا دنیای او هرگز به اندازه کافی فضا برای آرزوهای یک دختر خواهد داشت؟ یکی از روزهای سخت، صدای درب خانه بلند شد. نادیا از کنار کتاب‌هایش برخاست. صدای قدم‌ها را می‌شنید، صدای مردانی که به خانه نزدیک می‌شدند. قلبش تندتر از همیشه می‌زد. می‌دانست که نیروهای حکومت فعلی به خانه‌شان نزدیک شده‌اند. در آن لحظه، خاطرات روزهای گذشته و آن لحظات درخشان دانشگاه مانند فیلمی در ذهنش تکرار می‌شد. لحظه‌ای از ترس و نگرانی به وجودش چنگ می‌انداخت، اما چیزی در درونش می‌گفت که باید همچنان ادامه دهد، حتی اگر دیگر به تحصیل باز نگردد. نیروهای حکومت فعلی وارد خانه شدند. اما آنها چیزی جز تهدید و ترس برای نادیا نداشتند. دستوراتشان روشن بود: «دخترها باید در خانه بمانند و در کارهای خانه مشغول شوند. دیگر برای شما جایی در مکاتب و دانشگاه‌ها وجود ندارد.» در همان لحظات، نادیا برای اولین بار در طول این مدت، به خود گفت: «اگر حتی نتوانم در این دنیای بسته، تحصیل کنم، هیچ‌کس نمی‌تواند رویاهایم را از من بگیرد. زیرا تا زمانی که امید در دل من زنده است، من هنوز آزاد هستم.» آن شب، وقتی در کنار خانواده‌اش نشسته بود و به خاطرات گذشته فکر می‌کرد، در دلش می‌دانست که روزی دیگر، اگر دنیا به او فرصت دهد، برای دختران دیگری که مانند او در گوشه و کنار افغانستان از حق تحصیل محروم هستند، جنگ خواهد کرد. نادیا شاید نتوانست در آن شب به دانشگاه بازگردد، اما امید و روحیه‌ی او همیشه زنده بود، در دل همه‌ی دخترانی که می‌خواهند برای آزادی و تحصیل مبارزه کنند. و روزی، در آینده‌ای نامعلوم، شاید از دل این دیوارهای بلند و سنگین، صدای دخترانی مثل نادیا بلند شود. صدایی که به گوش جهان خواهد رسید. نویسنده: سارا کریمی

ادامه مطلب


4 ماه قبل - 95 بازدید

یونسکو یا سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد اعلام کرده است که در سراسر جهان ۲۵۱ میلیون کودک و نوجوان از رفتن به مکتب محروم هستند. این سازمان با نشر گزارشی تحت عنوان «وضعیت جهانی آموزش»، گفته است که در افغانستان و نیجریه از هر ده کودک و نوجوان، شش نفر آنان از رفتن به مکتب محروم هستند. براساس معلومات این گزارش، کودکان و نوجوانانی که در سراسر جهان از رفتن به مکتب محروم هستند شامل ۱۲۹ میلیون پسر و ۱۲۲ میلیون دختر هستند. همچنین گزارش یونسکو که با تمرکز به نقش رهبری در عرصه‌ی آموزش تهیه شده است، نشان می‌دهد که در یک‌دهه‌ی اخیر پیشرفت کمی در دسترسی به آموزش صورت گرفته است. سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد تاکید کرده است که از سال ۲۰۱۵ میلادی تا اکنون میزان کودکان و نوجوانانی که به آموزش دسترسی ندارند، تنها یک درصد کاهش یافته است. در گزارش آمده است که شکاف نگران‌کننده‌ای در عرصه‌ی دسترسی به آموزش میان کشورهای ثروتمند و کشورهای فقیر وجود دارد. در این گزارش آمده است که در کشورهای فقیر ۳۳ درصد از کودکان و نوجوانان از رفتن به مکتب محروم هستند، درحالی‌که این رقم در کشورهای با درآمد بالا تنها سه درصد است. یونسکو گفته است که کشورهای جنوب صحرای آفریقا با بزرگ‌ترین چالش در عرصه‌ی دسترسی به آموزش مواجه هستند و نیمی از کودکان محروم از مکتب در این کشورها زندگی می‌کنند. همچنین در بخشی از گزارش کاهش سرمایه‌گذاری در عرصه‌ی آموزش را از موانع اصلی بهبود وضعیت آموزش در جهان عنوان می‌کند. این نهاد نابرابری در هزینه‌های آموزشی میان کشورهای با درآمد بالا و کشورهای فقیر را نگران‌کننده خوانده است. مطابق گزارش سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد، در کشورهای با درآمد بالا، برای هر دانش‌آموز هشت هزار و ۵۴۳ دالر سرمایه‌گذاری می‌شود، اما این رقم در کشورهای با درآمد پایین و متوسط فقط ۵۵ دالر است. این نهاد افزوده است که این وضعیت در کشورهایی که با بدیهی مواجه هستند، بدتر است. آدری آزولی، مدیرکل یونسکو گفته است که «آموزش محرک اصلی جوامع مرفه، فراگیر و صلح‌آمیز است.» یونسکو خواستار سازوکارهای مالی نوآورانه در عرصه‌ی آموزش در سراسر جهان شده است.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 182 بازدید

اداره‌ی ملی امتحانات که تحت مدیریت حکومت سرپرست فعالیت می‌کند، از آغاز روند ثبت اطلاعات بایومتریک متقاضیان آزمون استخدام بست‌های صحی خبر داده و اعلام کرده است که داوطلبان زن اگر «حجاب شرعی» را رعایت نکنند، از امتحان محروم می‌شوند. این اداره امروز (دوشنبه، ۱۱ جدی) با نشر خبرنامه‌ای گفته است که روند ثبت معلومات بایومتریک و ثبت‌نام برای زنان در آزمون بست‌های صحی در انستیتوت غصنفر در کابل شروع شده و تا روز چهارشنبه ادامه دارد. اداره‌ی ملی امتحانات از داوطلبان زن خواسته است که هنگام مراجعه برای ثبت‌نام «حجاب شرعی» را رعایت کنند. در خبرنامه آمده است: «داوطلبانی که حجاب شرعی را رعایت نکنند، برای پروسه ثبت‌نام و ثبت معلومات بایومترک به داخل انستیتوت اجازه داده نمی‌شود و از امتحان محروم می‌شوند.» این درحالی است که حکومت سرپرست از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، محدودیت‌های شدید بر کار، آموزش و آزادی‌های فردی و اجتماعی زنان و دختران وضع کرده است. باید گفت که حکومت فعلی همواره زنان و دختران را به‌ بهانه‌ی «بدحجابی» سرکوب کرده است. در جامعه‌ی سنتی افغانستان، معمولاً زنان حجاب دارند، اما حجاب مطلوب حکومت سرپرست، برقع یا پوشش کامل صورت است. قابل ذکر است، روشن نیست که وزارت صحت عامه حکومت فعلی چند نفر از زنان را در بست‌های صحی جذب می‌کند. در حال حاضر بخش‌ صحت افغانستان با کمبود داکتر و پرسنل زن مواجه است. با ادامه منع تحصیل دختران در دانشگاه‌ها، کمبود داکتر زن به چالش جدی تبدیل خواهد شد.

ادامه مطلب