برچسب: فرهنگ

4 ماه قبل - 97 بازدید

اضطراب اجتماعی یا SAD ( Social Anxiety Disorder)، در واقع نوعی ارزیابی شخصیتی در موقعیت‌های مختلف اجتماعی می‌باشد. و اما این اختلال درمورد زنان تا حد زیادی وابسته به هنجارها و معیارهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه می‌باشد و می‌تواند این قشر را بیشتر در معرض ابتلا و آسیب قرار دهد؛ زنانی که دچار اضطراب اجتماعی می‌شوند از رویارویی با سایرین و ازینکه چگونه مورد ارزیابی و داوری قرار بگیرند واهمه دارند. آن‌ها اینگونه احساس می‌کنند که در هر جایی افرادی وجود دارند که به محض روبرو شدن با او، ویژگی‌های شخصیتی و رفتارش را مورد تحلیل و وارسی قرار می‌دهن.د بنابراین تا حد زیادی سعی می‌کنند تا از قرار گرفتن در چنین موقعیت‌هایی دوری کنند. این افراد علاقه‌ای به حضور در محیط‌های جمعی از خودشان نشان نمی‌دهند چون برخورد‌های اجتماعی را صحنه‌ی ارزیابی و نقد خود تلقی می‌کنند. برای مثال قرار گرفتن و صحبت کردن در مقابل کتله‌ی عظیمی از شنوندگان و بینندگان برای این افراد سخت خواهد بود. البته که ممکن است اکثر افراد از قرار گرفتن در چنین موقعیتی دچار اضطراب شوند اما برای افرادی که دچار اضطراب اجتماعی باشند، ترسی غیر معقول به همراه خواهد داشت. افرادی با اضطراب اجتماعی از سوی اطرافیان ممکن است به عنوان انسان‌هایی کم‌رو تلقی شوند و از این واژه برای توصیف‌شان استفاده صورت بگیرد که البته جوامع و خانواده‌ها با فرهنگ‌های مختلف برای کم رویی تعاریف متفاوتی به کار می‌برند و همانطور که اشاره کردیم مسائل برمی‌گردد به ارزش‌های یک جامعه و تصویری که در رابطه به موضوعی دارند. اغلب کسانی که به لحاظ اجتماعی و روانشناسی فردی کم‌رو و غیراجتماعی تلقی می‌شوند در یک جامعه و یا فرهنگ ممکن است تحت عنوان انسانی ساکت، مودب و متین در نظر گرفته شوند و همینطور در جوامع سنتی‌تر این رفتار را برای زنان و دختران صفتی مورد قبول و مثبت در نظر می‌گیرند  و حتی آنان را مورد تمجید و تشویق قرار می‌دهند اما از سوی دیگر ممکن است همین رفتار را برای پسران به منزله‌ی ناتوانی او در نظر بگیرند. خویشتن داری و سکوت معنادار و منطقی، یک ویژگی متعالی می‌باشد درحالی که کم‌رویی  پدیده‌ای غیر ارادی، ناخوشایند، ناشی از اعتماد به نفس ناکافی و نوعی معلولیت اجتماعی است که برای هردو جنس زن و مرد امری نامطلوب به حساب می‌آید. جوامع و خانواده‌ها باید تفاوت این دو موضوع را درک کنند و بدانند خویشتن داری و رفتار سالم ارتباطی با عدم حضور معنادار در اجتماع نداشته و هر جامعه نیاز به حضور فعال زنان و دختران در تمامی عرصه‌ها دارد. خانواده‌ها و نحوه‌ی پرورش فرزندان توسط والدین نقش مهمی در یادگیری فعالیت و حضور اجتماعی دارد و اینکه یک خانواده با چه دیدگاه و چه طرز تفکری کودک را پرورش می‌دهد؛ در شکل دهی شخصیت‌شان به شدت اثر گذار خواهد بود. الگوهای رفتاری بزرگسالان ، برنامه‌های رسانه‌ای، نحوه‌ی رفتار و میزان رفتارهای عاطفی و کلامی بزرگسالان در جامعه بیشترین تاثیر را در رفتار اجتماعی و جایگاه اجتماعی کودکان خواهد داشت و می‌تواند آنان را افرادی با روحیه‌ی اجتماعی قوی و یا افرادی مستعد ترس از جامعه به بار بیاورد. در خصوص دختران انتظارات نامعقول خانواده و یا جامعه  همچون حضور در مهمانی‌ها، رفتارهای مصنوعی، طرز پوشش، طرز رفتار در هنگام صحبت کردن و غذا خوردن ، و ... . سختگیری بیش از حد و توقعات غیرضروری تنبیه و یا تشویق‌های نادرست و یا افراطی از جمله اولیه ترین و پایه ترین دلایل زمینه ساز رشد معیوب اجتماعی به شمار می‌رود. در زمینه‌ی اضطراب اجتماعی هیچگاه به صورت میراثی و از طریق ژن‌ها چیزی به فرزندان به ارث نمی‌رسد بلکه هر آنچه از والدین به فرزند انتقال می‌یابد در نتیجه‌ی رفتارها و سبک فرزندپروری آن‌ها می‌باشد. ترس نیز یکی از عوامل این موضوع به شمار می‌رود؛ اینکه کودک در ابتدا چیزی نمی‌داند همه چیز و همه کس در نظرش ناآشنا و غریبه می‌آیند امری طبیعی است و همه چیز برمی‌گردد به نحوه‌ی یاددهی والدین برای برطرف شدن این احساس ترس و اینکه چطور باید از اضطراب حضور در بین افرادی به غیر از خانواده جدا شود و چگونه باید در شرایط مختلف با دیگران برخورد کند، چگونه یاد بگیرد تا در نتیجۀ ارتباط و معاشرت بر ترس از سایرین غلبه کند. که البته خلاف این موضوع نیز میتواند بر تشدید و احتمال بروز اضطراب و ترس از جامعه دامن بزند. اضطراب اجتماعی و ترس از برقراری ارتباطات بین فردی در بین تک فرزندان بیشتر به چشم می‌خورد این موضوع زمانی به صورت جدی مطرح می‌شود که والدین توانایی کافی برای ایجاد زمینۀ ارتباطات اجتماعی و رشد اجتماعی مطلوب کودک را دارا نباشند . فرزند اول و یا تک فرزند معمولا خود را با بزرگترها مقایسه می‌کند و خود را با آنان همانندسازی می‌کند. یا تمایل بیشتر به برقراری ارتباط با آن‌ها نسبت به ارتباط با همسالان خود نشان می‌دهد و یا به عبارتی تک فرزندها در ارتباط با همسالان خود بیشتر دچار مشکل می‌شوند و این موضوع به نحوی زمینه ساز رشد نادرست آن‌ها می‌شود. از سویی دیگر انتظارات بالای والدین و آرمان خواهی فراوان از فرزندشان و احساس ناتوانی در فرزندان در تحقق بخشیدن به این انتظارات فرزندان را دچار احساس بی‌کفایتی می‌کند و باعث می‌شود خودپندارۀ ضعیف نسبت به خودشان داشته باشند که در نتیجه کم‌رویی و اضطراب زیاد در شخصیت کودک پدیدار می‌شود. مدارس و محیط‌های آموزشی می‌توانند به عنوان مکانی برای پرورش ارتباطات اجتماعی و مشوقی برای‌شان باشد. اما با تاسف فراوان به علت عدم آگاهی در چنین محیط ها افرادی را که دچار معلولیت ارتباط اجتماعی هستند به عنوان الگویی برای دیگران قرار می‌دهند و عملا باعث می‌شوند تا افرادی که پتانسیل کافی برای برقراری ارتباطات سالم را دارا اند در دام رفتارهای بیمارگونه و ناسالم بیفتند. زمانی که افراد دارای معلولیت اجتماعی مدام تایید و تشویق شوند در ابتدا خود آن فرد به سمت تقویت رفتار به اصطلاح مودبانه سوق پیدا می‌کند و آن‌ها را تقویت می‌کند و از طرف دیگر باعث می‌شود تا دیگر کودکان با سرمشق قرار دادن او از او الگو بگیرند. این مسئله زمانی مشکل ساز می‌شود که فردی به دلیل کمبودهای عاطفی، تعارضات خانوادگی و یا سایر مشکلات روحی و رفتاری تمایل به مورد تایید قرار گرفتن توسط سایرین داشته باشد و با تایید شدن و اعمال فشارهای روانی و اخلاقی، انضباط خشک و جدی و افراطی، تحقیر و تهدید، اعمال محدودیت های شدید، هدایت به سوی تسلیم پذیری محض و رفتارهای دیکتاتور منشانه زمینه ساز اضطراب و دوری از اجتماع در افراد خواهد شد. این افراد در نهایت قادر به برقراری ارتباط با سایرین نخواهند بود و نمی‌توانند احساسات خوشایند و یا ناخوشایند را منتقل و یا دریافت کنند و مدام دچار احساس تنهایی می‌شوند و به تدریج از ارتباطات آنان کاسته شده و ویژگی افراد دارای اضطراب اجتماعی را به خود می‌گیرند. احساس تنهایی به صورت موقت و گذرا در زندگی همه‌ی ما موضوعی تجربه شده می‌باشد اما اگر این احساس به صورت عمیق شکل بگیرد می‌تواند در زندگی مان تاثیرات جدی‌ای را به دنبال داشته باشد پس با این اوصاف می‌دانیم حضور ما در اجتماع و توانایی ما در برقراری ارتباط و معاشرت با سایرین چقدر در زندگی مان حائز اهمیت می‌باشد و اینکه چقدر خانواده و جامعه در شکل دهی ابعاد شخصیتی افراد و نقش دارند. در مقالۀ بعدی به معرفی علائم اضطراب اجتماعی و راهکارهای درمانی آن خواهیم پرداخت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


7 ماه قبل - 167 بازدید

سایت علمی فوربس نوشته است که با توجه به پیشرفت روزافزون هوش مصنوعی مولد، بسیاری از پژوهشگران معتقدند این فناوری می‌تواند به هوشمند شدن شهرها کمک کند، اما باید دید آیا شهرهای جهان آماده پذیرش هوش مصنوعی مولد هستند. در گزارش آمده است که شهرها که قطب‌های تپنده تمدن بشری به شمار می‌روند، با چند بحران روبرو هستند. این بحران‌ها عبارتند از فشارهای رو به ‌رشد جمعیت، انتشار گازهای گلخانه‌ای، زباله، ترافیک و سروصدا، زیرساخت‌های فرسوده و قدیمی، مقرون‌به‌صرفه بودن مسکن، اشتغال و نیاز همیشگی به پایداری آب‌وهوا. بیشتر سیاست‌ها، روش‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و ایده‌های مهندسی شهری اواسط قرن بیستم که در مقیاس جهانی بودند، شکست خورده‌اند و تقریبا همه شهرها را به یک مسیر ناپایدار و آسیب‌پذیر سوق داده است. بیش از نیمی از جمعیت جهان در حال حاضر در شهرها زندگی می‌کنند و این تعداد در ۲۵ سال آینده به ۸۰ درصد افزایش خواهد یافت که نیازمند میلیاردها تن مواد جدید و حضور گسترده شهری است. تغییرات مورد نیاز برای جلوگیری از تشدید بحران، بسیار بزرگ و فوری هستند. شهرها ساختمان، جاده یا سیستم انرژی نیستند، بلکه مردم، فرهنگ، رفتار، قدرت و سیاست را در بر دارند. نمی‌توان به استفاده کردن از روش‌های مشابه ادامه داد و انتظار نتایج متفاوت را داشت. باید یک راهبرد جدید ارائه شود. فناوری «هوش مصنوعی مولد شهر» در راه است. این یک فناوری نوظهور و متحول‌کننده است که می‌تواند برنامه‌ریزی شهری، طراحی و مدیریت شهر را به طور اساسی تغییر دهد. طرح‌بندی‌های شهری، شکل ساخت، انرژی، آب، حمل‌ونقل، زباله و سیستم‌های اجتماعی بهینه‌سازی‌شده را تصور کنید. در نظر بگیرید که سیستم‌های یکپارچه، خدمات عمومی شخصی‌سازی‌شده را در یک مکان ارائه ‌دهند. این امکانات واقعا شگفت‌انگیز هستند زیرا داده‌ها را هدایت می‌کنند و صنایع را توسعه می‌دهند. مانند جدیدترین مدل‌های تبدیل متن به ویدیو مانند «سورا»(Sora) شرکت «Open AI»، اکنون می‌توانید محیط شهری ایده‌آل خود را توصیف و ایجاد کنید و خیابان‌های قابل پیاده‌روی، فضاهای سبز و ترکیبی پرجنب‌وجوش از مغازه‌ها و خانه‌ها را در آن جای دهید. پلتفرم‌های جدید هوش مصنوعی مولد شهر با ده‌ها یا صدها سناریو برای بررسی و انتخاب می‌توانند در چند ثانیه از دید به واقعیت برسند. هوش مصنوعی عمومی به طور ویژه، امکان تغییر عمده را در برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و طراحی شهرها فراهم می‌کند. تصمیم‌های پیشگیرانه مبتنی بر داده‌ها شهرها یک گنجینه از داده‌ها هستند که الگوهای رشد و سفر، مصرف انرژی و نیازهای شهروندان را منعکس می‌کنند. با وجود این، آن‌ها معمولا تک هستند، پیوندی ندارند و در قالب‌های گوناگونی رخ می‌دهند. جمله «هیچ هوش مصنوعی بدون داده وجود ندارد» برای شهرها کاملا صدق می‌کند. هوش مصنوعی مولد فقط می‌تواند داده‌هایی را بهینه‌سازی و تحلیل کند که در قالب قابل استفاده هستند. این موضوع ثابت شده که هوش مصنوعی چه توانایی‌هایی دارد و توانایی آن در بهینه‌سازی زیرساخت‌های شهری، جابه‌جایی افراد و کالاها، پیش‌بینی نقاط ازدحام و پیشنهاد بهبود زیرساخت‌ها هنوز آغاز راه است. بسیاری از شرکت‌ها، راه‌حل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی شهری را برای پیش‌بینی احتمال تأثیرات آب‌وهوا بر زیرساخت‌های شهر، شدت برخورد خودرو، بهینه‌سازی تعمیر و نگهداری زیرساخت و شبیه‌سازی‌های برنامه‌ریزی شهری محلی ارائه می‌کنند. این روش مبتنی بر داده، امکان برنامه‌ریزی فعال، صدور مجوز و کاهش مشکلات را پیش از بروز آنها فراهم می‌آورد و یک حکمرانی شهری پاسخگو، شفاف و فراگیر را ایجاد می‌کند. توانمندسازی شهروندان با دموکراتیک کردن فرآیندهای شهر برنامه‌ریزی شهری به طور سنتی، یک امر از بالا به پایین بوده است. هوش مصنوعی مولد می‌تواند شرایط را تغییر ‌دهد و با باز کردن روزنه‌های جدید به روی مشارکت شهروندان، افزایش شفافیت و مشارکت مردمی، بوروکراسی‌های اغلب پیچیده را دموکراتیک ‌کند. ساکنان می‌توانند از فناوری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی مانند چت‌بات‌ها، برای پاسخ دادن به پرسش‌های خود، از رمزگشایی پیچیده منطقه‌بندی و کدهای ساختمانی گرفته تا پیمایش قوانین مهندسی و مقررات برنامه‌ریزی اغلب متناقض استفاده کنند. بسیاری از شرکت‌ها از واقعیت مجازی و هوش مصنوعی همه‌جانبه برای تجسم محیط‌های شهری آینده استفاده می‌کنند. این کار به شهروندان امکان می‌دهد تا فرآیند برنامه‌ریزی را به یک روش معنادار درک کنند و در آن مشارکت داشته باشند. پیشرفت هوش مصنوعی مولد شهری بیشتر شهرها در آغاز سفر هوش مصنوعی مولد خود هستند و سعی دارند بهترین شیوه‌ها را به کار بگیرند. بسیاری از شهرها، آزمایش کردن مفاهیم هوش مصنوعی را آغاز کرده‌اند. آن‌ها از انواع گوناگون هوش مصنوعی، از بینایی رایانه‌ای گرفته تا یادگیری ماشینی استفاده می‌کنند و برخی از آن‌ها نیز برنامه‌هایی را با استفاده از هوش مصنوعی مولد آغاز کرده‌اند. چالش‌ها و ایده‌ها در حال حاضر یک موج از پذیرش هوش مصنوعی را به صورت عمومی در هر صنعتی می‌بینیم و برنامه‌ریزی شهری نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگرچه پتانسیل هوش مصنوعی مولد بسیار زیاد است، اما چالش‌ها همچنان وجود دارند. سوگیری داده‌ها می‌تواند به خروجی‌های تبعیض‌آمیز منجر شود که نیاز به توسعه مسوولانه و ملاحظات اخلاقی را برجسته می‌کنند. نظارت انسان و شفافیت در توسعه مدل هوش مصنوعی مهم است. علاوه بر این، تأثیرات اجتماعی و اقتصادی پذیرش هوش مصنوعی شهری باید به دقت مورد توجه قرار بگیرند، زیرا در صورت عدم کنترل می‌توانند نابرابری‌ها را تشدید کنند. تغییرات بیشتر می‌شوند و هوش مصنوعی مولد در حال توسعه است. اگرچه پتانسیل هوش مصنوعی مولد برای بهینه‌سازی شکل شهر، جاده‌ها، انرژی، انتشار گازهای گلخانه‌ای، زباله، ارتباطات و خدمات عمومی غیرقابل انکار است، اما این پرسش پیش می‌آید که آیا برنامه‌ریزان، مهندسان و مدیران شهری آماده حرکت در این موج انقلابی هستند. مجموعه مهارت‌ها مستلزم ارتقای تجربیات و تعاملات در زمینه‌های گوناگون هستند؛ از طراحی و مدیریت داده گرفته تا تجزیه و تحلیل شهر، تسلط بر کدنویسی و چارچوب اخلاقی برای هوش مصنوعی. دانشگاه‌ها تازه آموزش نسل بعدی برنامه‌ریزان شهری را آغاز کرده‌اند و جوامع برای ایجاد اعتماد، به تعامل و آموزش دیدن با مدل‌های هوش مصنوعی مولد نیاز دارند. این بهتر از آن چیزی است که امروز وجود دارد و مانند یک موزاییک تکه‌تکه از مجموعه داده‌ها، سیاست‌ها، بوروکراسی‌ها و بخش‌های متفاوت در سطوح گوناگون محلی، ایالتی و فدرال است. در هر حال، این هدف دست‌نیافتنی نیست. آمادگی برای هوش مصنوعی عمومی شهری، نیازمند یک رویکرد سه‌جانبه است که عبارتند از مشارکت شرکت‌های هوش مصنوعی، ارتقاء مهارت نیروی کار با مشارکت واقعی جامعه و ایجاد چارچوب‌های اخلاقی و حاکمیت داده‌های هوش مصنوعی. نقطه آغاز این کار، ایجاد آگاهی در میان کارکنان است تا روی حل مشکل تمرکز داشته باشند، مشکلات کلیدی شهر را شناسایی کنند که به کمک پروژه‌های مرتبط با هوش مصنوعی قابل حل شدن هستند، با بخش خصوصی مشارکت داشته باشند و با احتیاط پیش بروند. شرکت‌ها باید یک چارچوب قوی را برای خط مشی هوش مصنوعی به وجود بیاورند که مواردی را مانند شرایط استفاده یا عدم استفاده کارمندان از هوش مصنوعی، چگونگی محافظت جوامع از حریم خصوصی خود، چگونگی پایبند ماندن به یک چارچوب امنیت سایبری و چگونگی سروکار داشتن با مسائل اخلاقی، سوگیری و انصاف مشخص می‌کند. برنامه‌ریزان با پذیرش این چالش‌ها و مدیریت مسئولانه آنها می‌توانند پتانسیل هوش مصنوعی را برای ایجاد شهرهای انعطاف‌پذیر و هوشمند آینده کشف کنند. با همکاری بیشتر می‌توان آینده‌ای را ساخت که در آن، هوش مصنوعی مسئولانه مناظر شهری بهتری را برای همه شکل دهد.

ادامه مطلب


9 ماه قبل - 87 بازدید

رحمت‌الله نبیل، رییس عمومی امنیت ملی در حکومت پیشین به ادامه‌ی بازداشت زنان و دختران از سوی حکومت سرپرست در شهر کابل واکنش نشان داده و می‌گوید که خاموشی برخی از سیاسیون، سران قومی و علمای دین، خلاف «موازین اخلاقی» و «ناموس‌داری افغانی» است. آقای نبیل با بازنشر بیانیه‌ای «جنبش زنان برای صلح و آزادی» در حساب کاربری ایکس خود، این بازداشت‌ها را «اختطاف» نامیده و گفت که خاموشی در این باره نوعی از «خیانت به وطن و مردم» است. او تاکید کرد: «خاموشی بعضی از سیاسیون، سران قومی و علمای دین در مورد اختطاف دختران و زنان توسط حکومت فعلی، نه تنها شریک بودن در این جنایت تاریخی، بلکه نوعی خیانت به وطن و مردم افغانستان است.» وی افزود که این بازداشت‌ها خلاف تمام موازین اخلاقی، انسانی، اسلامی و ناموسداری افغانی است. رییس عمومی امنیت ملی در حکومت پیشین می‌گوید: «کجا رفت آن غیرت افغانی که از گهواره تا گور در گوش اولادهای مان زمزمه می‌کردیم؟» این در حالی است که حکومت سرپرست در روزهای اخیر ده‌ها دختر جوان را از منطقه‌ی دشت برچی در غرب کابل «به بهانه‌ی عدم رعایت حجاب» بازداشت کرده‌اند. چندین منبع در این منطقه در صحبت با رسانه گوهرشاد تایید کرده‌اند که روند تازه‌ی بازداشت دختران جوان روز دوشنبه (۱۱ جدی) آغاز شده است. همچنین ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق‌بشر سازمان ملل در امور افغانستان هم گفته است که بازداشت زنان به‌دلیل «بدحجابی» در کابل بیانگر محدودیت‌های بیشتر حکومت سرپرست بر آزادی زنان و تضعیف حقوق آنان است.

ادامه مطلب