مسوولان محلی از ولایت جوزجان میگویند که نمایشگاه یک روزه از محصولات و تولیدات زراعتی و صنایع دستی زنان کشاورز و صنعتکار در این ولایت برگزار شده است. برگزارکنندگان هدف از این نمایشگاه را رشد تولیدات، محصولات داخلی و توانمندسازی اقتصاد زنان و دختران افغانستان خواندند. برگزارکنندگان از حکومت محلی و نهادهای بینالمللی خواستهاند که از زنان مستقل و صنعتکار حمایت کنند تا در برابر فقر و بیکاری مبارزه کنند. به گفتهی برگزارکنندگان، در این نمایشگاه ۵۰ زن صنعتکار و کشاورز محصولات و تولیدات زراعتیشان را به کمک یک نهاد مددرسان بهنمایش گذاشتهاند. زنان صنعتکار و کشاورز در این نمایشگاه صنایع دستی و تولیدات زراعتیشان به شمول زعفران، محصولات غذایی، شیرینی باب، لباس محلی و کیف و کفش را به نمایش گذاشتند. بانوانی که در این نمایشگاه شرکت کردهاند، برگزاری نمایشگاهها را برای آشنایی مردم با تولیدات داخلی و تقویت فعالیتهای اقتصادی زنان مؤثر میداند. همچنین شماری از زنان تجارتپیشه و تولیدکنندگان صنایع دستی از گشایش این نمایشگاه استقبال کرده و برگزاری این چنین نمایشگاهها را برای رشد فعالیتهایشان اثرگذار میدانند. زنان تجارتپيشه از حکومت سرپرست میخواهند که یک مکان مشخص برای زنان ایجاد کنند تا آنان بتوانند همهروزه تولیداتشان را بفروشند. شماری از صنعتگران، واردات کالایهای مشابه و محدودیت ویزای سفر و مشکلات در زمینهی مواد خام را از چالشهای کلیدی کارشان عنوان میکنند. آنان گفتهاند هنوز بازار کالاهای وارداتی خارجی در کشور نسبت به کالاهای داخلی گرمتر است. در حالی زنان صنایع دستیشان را به نمایش گذاشته اند که حکومت در بیش از دو سال گذشته، محدودیتهای شدیدی علیه دختران و زنان وضع کرده است. در حال حاضر دختران و زنان به مکتب و دانشگاه نمیتوانند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
برچسب: زنان و دختران
اوچا یا دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل متحد اعلام کرده است که ۲۳.۷ میلیون نفر در افغانستان به کمکهای بشردوستانه وابسته هستند. این نهاد گفته است که در حال حاضر ۴۸ درصد جمعیت افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند و ۱۲.۴ درصد نیز در ناامنی غذایی به سر میبرند. اوچا با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود، نوشته است که فقر اقتصادی به طور چشمگیری نسبت به سالهای گذشته افزایش یافته است. براساس آمار دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل، از بیش از ۳۰ میلیارد دالر بودجه درخواستی این سازمان برای سال ۲۰۲۴، تنها ۲۵ درصد آن فراهم شده است. دفتر هماهنگکننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل از کشورها و نهادهای امدادگر میخواهد تا به کمکهای خود از طریق برنامههای توزیع کمکهای بشردوستانه در افغانستان ادامه دهند. همزمان با ابراز نگرانی اوچا، شماری از سازمانهای امدادی دیگر نیز هشدار دادهاند که افغانستان در یکی از بزرگترین و پیچیدهترین بحرانهای انسانی جهان قرار دارد. براساس آخرین گزارش بانک جهانی، سه سال پس از بازگشت حکومت سرپرست، اقتصاد افغانستان هیچ رشدی نداشته و در وضعیت رکود قرار دارد. نهادهای ناظر میگویند که محدودیتهای حکومت سرپرست بر فعالیت و آموزش و کار زنان نیز باعث به وخامت گراییدن وضعیت اقتصادی در افغانستان شده است. باید گفت که سه سال قبل در ۲۴ اسد، حکومت فعلی قدرت را به دست گرفت و از آن به بعد محدودیتهای شدید علیه زنان و دختران وضع کرده است. دختران و زنان افغانستان در حال حاضر از آموزش، کار، تفریح، سفر بدون محرم مرد، تداوی توسط داکتر مرد و… محروم شدند.
ابرهای سیاه همه جا را فرا گرفته است. انگار از آسمان گلوله و موشک میبارد. از فرط شنیدن صداهای ناهنجار، گوشهایم دیگر قادر به تشخیص صدای دیگری نیست. همه دارند فرار میکنند. مقصد مشخص نیست. عدهای هجوم بردهاند به سمت پرندههای فلزی(هواپیما)، جویهای آب حالا پر از خون شدهاند، چشمهایم دیگربه جای ماشینها، مردهها را میبیند، انگار زامبیها جهان را تصرف کرده اند. چشم باز میکنم و بازهم کابوس! پیشانیام را عرق خیس کرده. وجودم دارد میلرزد. نمیدانم چه زمانی این کابوسها دست از سرم بر میدارند. سه سال است که خواب را از چشمانم گرفته است. این خواب حقیقتِ محض است که حالا کمکم تبدیل شده به کابوس. کابوسهای نابههنگامیکه هرشب مرا تا دم مرگ بدرقه میکنند. خیلی وقت است که دیگر این کابوسها رفیق هر شب من شده اند. روزها خاموش وشبها در بندِ این کابوس حقیقی هستم. با شنیدن صدای گریهای موهوم که بین خواب و بیداری تشخیصش برایم دشوار بود، از رخت خواب بلند میشوم. دستِ به پیشانِی خیس از عرقام میکشم و به دنبالِ فرکانسِ صدای گریه تا به بیرون میروم؛ بله! دقیق حدس زده بودم، صدای خواهرم بود. خواهر بخت برگشتهام که از زور بغض و گریه به خودش میلرزد. فکرهای زمخت و ناجور به ذهنم جولان کردند و به سرعت برق وباد به نزدش رفتم. با صدایی که از ترس و اضطراب گویا از تهِچاه بلند میشد، از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده است؟ در حالی که چشمانش غمگینتر از همیشه بود، بین هقهقهایش گفت که برگهی امتحانش را سفید داده است. و منی که حتیٰ زبانم نمیچرخید تا از او بپرسم چرا؟ زیرا میدانم که دلیل این کارش چیست. خواهر شوربختِ من نمیخواهد که به اینزودیها از کلاس شش فارغ شود. او هنوز میخواهد که مکتب برود، بیاموزد و هنوز ازِ مکتب دل نکَنده است. ترسِ دیگر نرفتن به مکتب و ندیدن همصنفیهایش برای همیشه؛ مثل خوره به جانش افتاده. من کاملا میفهمم که چطور این درد وجودش را مک میزند. با دیدن او لحظهای به گذشته برگشتم، به روزگاری که در کلاس درسی دانشگاه نشسته بودم. دقیقا آن روز نحس، روزی که یکی از استادان به همراه مدیرمان وارد صنف شدند. هنوز آن نگاه ناراحت و اندوهگینشان را به خاطر دارم. سرشان را از زمین بر نمیداشتند. گویا گناهی چون قتل نفس کرده باشند. مدیرمان چشمانش را از ما میدزدید تا مبادا با ما چشم به چشم شود. مشخص بود که اشک ریخته بود اما گویا دلش نمیخواست آن بغضی که هنوز باقی مانده و تمام نشده را آشکار کند. با آن صدایی که هرگز از او نشنیده بودیم، برای مان گفت: «بنا بر امری که به ما فرستاده شده است، نمیتوانید دیگر به پوهنتون {دانشگاه} بیایید و... .» من آن روز هرگز ادامهی حرفهایش را نشنیدم. تا جایی که یادم میآید حسی داشتم که گویا کسی دستش را دور گلوی من گذاشته و دارد آن را با چاقویی که کُند است، میبرد. آن لحظه حتی نفسهایم مرا یاری نمیکردند، تمام آنچه میشنیدم صدای گریه و زاری همکلاسیهایم بود. ضجههای شان هنوز در گوشم چون ناقوس مرگ خیلی وقت است که به صدا در آمده است. آن روز من جسم نیمه جانم را با خود به خانه آوردم. با صدای خواهرم از گذشته به دنیای حال که هیچ شباهتی به زندگی ندارد، برمیگردم. خواهرم اسمم را صدا میکند و حالم را میپرسد که چطور هستم؟ با درد و اشکی که هنوز رد آن بر گونههایش مانده، میپرسد امروز را یادت است؟ به او میگویم مگر انسان میتواند روزی که روحش مُرد را ازِ یاد ببرد؟ امروز سه سال میشود از سقوط افغانستان. امروز دقیقا روزیست که بر تقدیرمان، بدبختی نوشته شد. روزیستکه دیگر به جای آرزو کردن، دعا کردیم تا بمیرم. سه سال میشود که کتابچههایم خاک زده اند، قلمهایم کلمهای ننوشتهاند و درسهایی که ماهها برای یاد گرفتنش تلاش کرده بودم را ازِ یاد بردهام. در این سه سال باختم تک تک داشتههایم را، گاهی فکر میکنم همه یک شبه بیمار شدهایم. روح و روانمان دیگر سالم نیست. ای کاش روانشناسی میبود تا دردها و بغضهایی که در گلویمان باقی مانده است را به او بگوییم. حرفهایی که روح و جسممان را دارد ذره ذره میخورد و کمرمان را خم ساخته است. دیگر حس زنده بودن ندارم، در این سه سال هزار بار مرده و زنده شدهام، اگر تمام جهان را ببخشم، اما آنهایی که باعث شده اند که ازِ تحصیل محروم شوم، حس بیارزش بودن را تجربه کنم و مرا از اجتماع جدا کردند و مرا از حقوق انسانیام محروم ساختند را هرگز نخواهم بخشید. آنها آن حقوقی را از من گرفتهاند و دردهایی را طی این مدت به من دادهاند که هرگز جبران نخواهد شد. نویسنده: ماه نور روشن
همزمان با سومین سالگرد سقوط جمهوریت و تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، شماری از زنان معترض و اعضای «جنبش صدای زنان افغانستان» میگویند که شهروندان کشور بهجای مبارزه و ایستادگی در برابر ظلم حکومت سرپرست، «مظلومانه» در سوگ آزادی نشستهاند. این جنبش امروز (چهارشنبه، ۲۴ اسد) با نشر اعلامیهای گفته است که مردم افغانستان زیر سلطه حکومت فعلی شب و روزشان را در «ماتم» سپری میکنند. در ادامه آمده است: «ما مردم افغانستان زیر سایه حکومت فعلی ، جاهلان زنستیز، افراطگرایان دینی و ایجادگران فقر علمی بهجای مبارزه و ایستادگی به ماتم شب و روز خود را میگذرانیم.» جنبش صدای زنان با انتقاد از نحوه تعامل جامعهی جهانی با حکومت سرپرست، تاکید کرد که بیشتر کشورها بهجای ایجاد یک حکومت همهشمول در افغانستان، حکومت فعلی را به نقض حقوق بشر، بهویژه حقوق زنان تشویق میکنند. زنان معترض میگویند: «مردم افغانستان این را بدانند، تا اینکه به پای خسته خودمان آزادی را رقم نزنیم…، هیچ کشوری در جهان، نماینده ما برای آزادی و حق مسلم بشری ما نخواهد شد.» در اعلامیه از شهروندان افغانستان خواسته شده است تا دیگر اجازه ندهند که بیشتر از این داشتههای مادی و معنوی مردم از سوی حکومت فعلی پامال شود. همچنین جنبش صدای زنان از کشورهای که حکومت فعلی را حمایت سیاسی میکنند، خواسته است که از مداخله در امور افغانستان دست بردارند. باید گفت که سه سال قبل در ۲۴ اسد، حکومت فعلی قدرت را به دست گرفت و از آن به بعد محدودیتهای شدید علیه زنان و دختران وضع کرده است. دختران و زنان افغانستان در حال حاضر از آموزش، کار، تفریح، سفر بدون محرم مرد، تداوی توسط داکتر مرد و... محروم شدند.
همزمان با سومین سالگرد تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان، بخش زنان سازمان ملل میگوید که حکومت فعلی طی سه سال گذشته، با صدور ۷۰ فرمان مستقیماً استقلال، حقوق و زندگی روزمره زنان و دختران افغانستان را هدف قرار داده است. این نهاد با نشر اعلامیهای گفته است که وضعیت حقوق زنان و دختران در افغانستان تحت حاکمیت حکومت سرپرست به شدت بدتر شده است. در اعلامیه آمده است که دهها پیشرفت در راستای برابری جنسیتی در افغانستان با دستورهای ظالمانه حکومت سرپرست از بین رفته است. بخش زنان سازمان ملل میگوید که حکومت فعلی در سه سال گذشته، محدودیتهای جنسیتی مانند ممنوعیت زنان از کار، آموزش و ورود به فضاهای عمومی از جمله پارک و باشگاههای ورزشی را وضع کرده است. این نهاد با استناد بر یک نظرسنجی گفته است که ۹۸ درصد زنان در افغانستان احساس میکنند که تاثیر محدود یا صفر بر تصمیمگیری در جامعه خود دارند و سلامت روان ۶۸ درصد زنان افغان بد یا بسیار بد گزارش شده است. بخش زنان سازمان ملل براساس این نظرسنجی که از سوی نهاد «صداهای زنان برای صلح همهشمول و پایدار» در سال ۲۰۲۳ منتشر شده نوشته است که هشت درصد شهروندان افغانستان دستکم یک زن یا دختر را میشناسند که خودکشی کرده است. براساس اعلامیه، این سازمان سه سال پس از رسیدن حکومت فعلی به قدرت، زنان و دختران در افغانستان از تلاش برای دستیابی به حقوق خود دست برنداشتهاند. در اعلامیه آمده است: «زنان سازمان ملل در افغانستان حضور دارند و هر روز از زنان و دختران افغان حمایت میکنند. استراتژی ما در داخل کشور بر سرمایهگذاری بر روی زنان متمرکز است.» قابل ذکر است که اخیراً دیدبان حقوق بشر اعلام کرده است که حکومت فعلی در سه سال اخیر به جدیترین بحران حقوق زنان در جهان دامن زده است. باید گفت که سه سال قبل در ۲۴ اسد، حکومت فعلی قدرت را به دست گرفت و از آن به بعد محدودیتهای شدید علیه زنان و دختران وضع کرده است. دختران و زنان افغانستان در حال حاضر از آموزش، کار، تفریح، سفر بدون محرم مرد، تداوی توسط داکتر مرد و… محروم شدند.
زلمی خلیلزاد، نماینده پیشین آمریکا در امور صلح افغانستان، کار روی یک طرح سیاسی از بهر آینده افغانستان و بازگشایی مکاتب و دانشگاهها به روی دختران را برای عادیسازی روابط میان حکومت فعلی و آمریکا مهم عنوان کرد. آقای خلیلزاد این اظهارات را در صحبت با شبکهی خبری دویچه وله فارسی مطرح کرده و همچنان بر عملیسازی توافقنامه دوحه میان حکومت فعلی و آمریکا نیز تاکید کرده است. او افزود که باید روی راهکاری تمرکز شود، تا بخشهایی که در این توافقنامه آمدهاند، عملی شوند. وی میگوید: «به پلانی برای عملی کردن چیزهای که عملی نشده، روی یک تقسیم اوقات موافقت صورت گیرد و این میتواند یک راهی برای بهتر شدن یا عادی شدن رابطه بین افغانستان و آمریکا باشد.» نماینده ویژه پیشین آمریکا برای صلح افغانستان دو مورد از ضمایم پنهان توافقنامه دوحه را تاریخ و مکان مشخص خروج آمریکا از افغانستان و مسایل هراسافگنی عنوان کرده است. آقای خلیلزاد بیشتر توضیح داده و گفت: «درباره دو مساله بود، یک مساله این بود که خروج آمریکا چگونه شروع و ختم میشود. یعنی آمریکا از کدام پایگاه و چه وقت بیرون میاید، از همینرو اگر آن معلومات چاپ میشد یا مطبوعاتی میشد، بعضی کسانی که طالب نیستند و مخالف یا دشمن بیرون آمریکا از افغانستان بودند، حمله نکنند و از آن وقت استفاده نکنند که سر عسکر آمریکا حمله کنند، آن بخش پنهان شد.» او درباره حضور داعش چنین گفت: «اقدامات مثبت مطابق توافق دوحه صورت گرفته و خطری هم از طرف داعش وجود دارد؛ اما خطری است که طالبان با آن در جنگ هستند. بنابراین توجه لازم است که طالبان به اساس توافق دوحه، به همکاری دوام دهند.» نماینده ویژه پیشین آمریکا برای صلح افغانستان همچنان افزوده است که افغانستان اکنون اولویت آمریکا نیست و ایالات متحده تنها بر بنیاد منافع متقابل، راه را در پیش میگیرد. در حالی زلمی خلیلزاد بر بازگشایی مکاتب دختران تاکید میکند که حکومت فعلی پس از حاکمیت دوباره، دختران بالاتر از صنف ششم را از ادامه آموزش منع کردند و دروازههای دانشگاهها را نیز به روی دختران و زنان بستند. این گروه در طی در نزدیک به سهسال حاکمیت دوبارهشان، دختران را از اشتراک در آزمون کانکور منع کردند و این آزمون را بدون حضور حتا یک دختر در سراسر افغانستان برگزار کردند. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند.
امیرخان متقی، سرپرست وزارت امور خارجهی حکومت سرپرست میگوید که به رسمیتشناختن حکومت فعلی توسط کشورها و نهادهای بینالمللی ربطی به حقوق زنان و دختران افغانستان ندارد. آقای متقی گفته است که رسمیتشناختن حکومت فعلی ربطی به حقوق زنان ندارد و «در قوانین ملل متحد و هیچ کشوری ذکر نشده که اگر در کشوری قوانین کار زنان طور دیگری بود به رسمیت شناخته نشود.» در حالی امیرخان متقی این اظهارات را در صحبت با بیبیسی فارسی مطرح میکند که حکومت سرپرست از زمان تسلط بر افغانستان، بر حقوق زنان و دختران محدودیتهای شدید وضع کرده است. حکومت سرپرست زنان و دختران را از آموزش، کار، سفر بدون محرم، رفتن در پارکهای تفریحی و حمامهای عمومی و چندین مورد دیگر بازداشته است. این موضوعات باعث شده است، تا اکنون هیچ کشوری حکومت سرپرست را به رسمیتنشناسد. با این وجود آقای متقی گفته است که در سیاست خارجی و دیپلوماسی پیشرفتهایی مانند ادامهی فعالیت نمایندگیها و سفارتها وجود دارد. اما وی تاکید کرد که به طور طبیعی برخی مشکلات نیز وجود دارد که به مواضع سیاسی کشورهای مختلف بستگی دارد. او افزود که برخی از کشورها با آنان تعامل عملی را آغاز کردهاند و امیدوار است که کشورهای غربی نیز وارد تعامل عملی با حکومت فعلی شوند. او همچنان ازکشورهای که مانع خدمات قنسولی میشوند انتقاد کرده و میگوید که با این کار، کشورها حقوق بشر را نقض میکنند. در همین حال، وی در مورد سفارت خانه و قنسولگریهای افغانستان که از کابل دستور نمیگیرند میگوید که برخی از این نمایندگیها و سفارت خانهها به مرکز فساد مبدل شدهاند و از این رو آنان اسناد این نمایندگیها را فاقد اعتبار میدانند و نمیپذیرند.
منابع محلی از ولایت نورستان میگویند که تفنگداران ناشناس یک زن را که مصروف کار در مزرعهاش بوده، تیرباران کرده و به قتل رساندهاند. منبع گفته است که این زن روز (دوشنبه، ۲۲ اسد) در روستای «چتراس» از مربوطات شهر پارون، مرکز نورستان به ضرب گلوله به قتل رسیده است. منبع تاکید کرد که تا اکنون دلیل و انگیزه قتل این زن مشخص نیست. به گفتهی منبع، تفنگداران ناشناس پس از رویداد از ساحه فرار کردهاند. مسوولان محلی در ولایت نورستان تا اکنون در این مورد چیزی به رسانهها نگفتهاند. باید گفت که چند روز پیش نیز تفنگداران ناشناس یک چوپان را در ولسوالی دوآب این ولایت به قتل رساندند. پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست بر افغانستان، قتلهای مرموز زنان، کودکان و جوان در در سراسر کشور و بهویژه در ولایت فاریاب افزایش کمپیشینه یافته است. بیماریهای روانی، خصومت شخصی، ازدواجهای اجباری، خشونت خانوادگی و فشارهای روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتلها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمیتوانند برای خشونتهای واردهی شان شکایت کنند و اینگونه خشونتها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا میکند.
زنان در شاهنامه فردوسی چگونه به تصویر کشیده شده، از زمانهای گذشته بحث پیرامون مقام زن و ارزش اجتماعیاش نزد دانشمندان و متفکران مورد بحث بوده است. وصفهای فردوسی درباره این صنف، پرصلابت است و ظرافتی دلنشین دارد. فردوسی آگاهانه زنان را برتر و شایسته تحسین مینمایاند. زنان شاهنامه دوستدار فرهنگ کشور خود، شجاع در اندیشه و رفتار، ایثارگر در عشق، وفادار به همسر و فرزند و آگاه و متفکرند. فردوسی در شاهنامه جایگاهها و مقامهایی برای زن قائل شده است که جایگاه زن با عنوان مادر، برترین مقامی است که فردوسی برای زن برشمرده است. مادر در شاهنامه، مقامی بس ارجمند و در حد اعلای فداکاری و سرشار از دانایی و درایت وخردمندی است و همهجا محرم اسرار و غمخوار فرزند است. در شاهنامه مادر و زن با عالیترین صفات انسانی وصف شده است؛ صفاتی چون خردمندی، وفاداری، شرم و حیا، پوشیده رویی و... که این صفات، به گونهای در وجود مادرانی چون: «فرانک» مادر فریدون و «سیندخت» مادر رودابه و «تهمینه» مادر سهراب و «کتایون » مادر اسفندیار و...کاملا مشهود است. شاهنامه یکی و مهمترین اثری است که چگونگی زندگی زنان در آن انعکاس گسترده دارد. خواننده شاهنامه با درک و فهم مسایل گوناگون؛ چون حکومتداری، مرزبانی و دفاع از میهن، آبادانی و کشت و بذر و جنگ و صلح و باز مساله زنان، برخورد با آنان و نقش آنان در جامعه، احساس غرور میکند. خواننده شاهنامه بدین باور میرسد که گذشتهگان او مردمان متمدنی بودهاند و او نیز استحقاق زندگی بهتر را در کنار ملل متمدن دنیا دارد. در شاهنامه از چهلویک زن نام برده شده است و در ۳۵ مورد دیگر از زنانی بدون ذکر نام یادآوری شده است. مشاهیر زنانی که در شاهنامه از آنان نام برده شده است عبارت اند از: سیندخت، رودابه، سودابه، تهمینه، گردآفرید، منیژه، فرنگیس، جریره، آذرگشسپ، کتایون، همای، به آفرید، روشنک، قیدافه، گردیه، همای، ناهید، مریم، سپینود، شیرین، پوران دخت و آزرمیدخت. از این جمله رودابه، تهمینه، جریره و کتایون مادر بزرگترین و نامآورترین پهلوانان شاهنامه چون رستم، سهراب، فرود و اسفندیار اند. فرنگیس مادر کیخسرو بزرگترین شاه کیانی آریانا و ناهید مادر اسکندر مقدونی است. آذرگشسپ، گردآفرید و گردیه سه زن قهرمانیست که شمشیر میگیرند و مانند مردان به میدانهای جنگ حضور مییابند و داد مردانگی میدهند. همای و قیدافه و پوراندخت و آذرمیدخت زنانیاند که تاج شاهی برسرنهادهاند و حکومت میرانند و درباره رودابه و منیژه و شیرین، داستانهای شیرین عاشقانه در شاهنامه بیزوال ثبت است. در شاهنامه زنانی هم هستند که از ایشان اعمال منفی سر میزند و حتا زنانی با پیشه جادوگری وجود دارد؛ چون سودابه که اسباب بدنامی را در شبستان کاووس بار آورد و زنان جادو در داستانهای هفتخوان رستم و اسفندیار و چند مورد دیگر. سیندخت شهبانوی کابل بزرگترین نمونه از یک زن سیاستدان در سراسر شاهنامه است که با فراست عالی گره از مشکل کابل و زابل باز میکند. امید آریاییان پس از سقوط این کشور به دست اسکندر، به سوی روشنک است که مگر این شهزاده خانم فرزند دلیر دیگر بزاید تا کشور را از چنگ بیگانگان بیرون کند. ازدواج قهرمانان ایران (آریانا) با تهمینه و فرنگیس و جریره از توران و کتایون و ناهید و مریم از روم به آرزوی تامین صلح میان این کشورها صورت میگیرد. شاهنامه در حقیقت یک تابلوی حقیقی از چگونگی زندگی زنان را در اعصار قدیم ترسیم میکند. زنان در قدیمترین دورههای سرزمین ما همسر مردان و ناموس آناناند، جنگها و درگیریهایی به خاطر زنان اتفاق میافتد. واژه زن ۲۶۷ بار در شاهنامه به کار رفته است. در ذیل نام زنانی را که در شاهنامه آمده است، با وظایف و مناسبتهایی را که با قهرمانان دیگر شاهنامه دارند، میآوریم: آذرگشسپ: دختر رستم، همسر گیو که به نام او حماسه جداگانه (بانوگشسپ نامه) آفریده شده است. آرزو: دختر شاه یمن، همسر سلم پسر فریدون. آرزو: یکی از همسران بهرام گور، آزاده: کنیز منذر بن نعمان، همسر بهرام گور، آزاده خو: دختر شاه یمن، همسر تور، پسر فریدون، آذرمیدخت: دختر خسرو پرویز که به پادشاهی برداشته شد، ارنواز: دختر جمشید که همسر ضحاک و سپس همسر فریدون شد، اسپنوی: دختر تژاو از مرزبانان تورانی که اسیر بیژن شد، انوشه: دختر بهرام موسوم به نرسی، همسر طایر عرب، به آفرید: دختر گشتاسپ، خواهر اسفندیار، پوراندخت: خواهر آذرمیدخت، دختر خسرو پرویز که پیش از آذرمیدخت به پادشاهی رسید، تهمینه: دختر پادشاه سمنگان، همسر رستم و مادر سهراب جریره: دختر پیران ویسه، همسر سیاوش، مادر فرود، دلارا: همسر دارا، رودابه: شهزاده کابل، دختر مهراب، همسر زال، مادر رستم، روشنک: دختر دارا، همسر اسکندر، سپینود: دختر پادشاه هند، همسر بهرام گور، سودابه: دختر شاه هاماوران، همسر کاووس، سهی: دختر شاه یمن، همسر ایرج، سیندخت: همسر مهراب کابلی، از زنان بزرگ در اساطیر این کشور، شنبلید: همسر بهرام گور، شهربانو ارم: خواهر گیو، همسر رستم شهرناز: دختر جمشید، همسر ضحاک و سپس همسر فریدون، شیرین: همسر خسرو پرویز که داستانی از او در شاهنامه آمده است. فرانک: یکی از دختران برزین، همسر بهرام گور، فرنگیس: دختر افراسیاب، همسر سیاوش، مادر کیخسرو، فغستان: دختر شاه هند، همسر اسکندر، قیدافه: پادشاه اندلس، کتایون: دختر قیصر روم، همسر گشتاسپ، مادر اسفندیار، گردآفرید: دختر گژدهم، یکی از مرزبانان آریانا که با سهراب جنگید، گردیه: خواهر بهرام چوبینه، همسر خسرو پرویز، یکی از زنان مبارز، گلشهر: همسر پیران ویسه، مادر جریره، این زن از بزرگترین زنان تورانی است. گلنار: کنیز اردوان که به خیانت او پادشاهی اشکانیان فرو ریخت، مالکه: دختر طایر عرب، همسر شاه پور پادشاه ساسانی، ماه آفرید: کنیز و همسر ایرج و مادر بزرگ منوچهر، مریم: دختر قیصر روم، همسر خسرو پرویز، منیژه: دختر افراسیاب، همسر بیژن که در شاهنامه داستانی در باره او بیژن وجود دارد و ظاهراً نخستین داستانی است که فردوسی آن را به شعر درآورده است، ناهید: دختر فیلقوس (فلیپ) پادشاه مقدونیه، همسر درا، مادر اسکندر، همای: دختر گشتاسپ، خواهر اسفندیار، همای: دختر بهمن که پس از او به پادشاهی رسید. در ملحقات برخی از چاپهای شاهنامه از دو زن دیگر نیز یاد شده است. ذکر یکی از آن دو در داستان جمشید آمده که سمن ناز نام دارد. او دختر پادشاه کابل و زابل است که با جمشید ازدواج می کند. در حقیقت نسل جمشید با این همسر او ادامه مییابد. دیگر سوسن رامشگر است که در داستان برزو حضور مییابد. این زن به نیروی رامشگری برخی از پهلوانان را به دام میاندازد. او رامشگر دربار افراسیاب است. برخی از زنان در شاهنامه جامه رزم بر تن کرده و در میدانهای رزم حضور مییابند. نخستین و بارزترین این زنان گردآفرید است که در داستان رستم و سهراب تجلی مییابد. او پس از آن که سهراب، هجیر را دستگیر میکند، به میدان سهراب میرود و با او به نبرد میپردازد. یکی دیگر از زنان، بانوگشسپ دختر رستم است که به همسری گیو در میآید. هرچند در شاهنامه از او تنها نامی وجود دارد، اما حماسه جداگانهای به نام نامی این زن به شعر آمده است. گردیه خواهر بهرام نیز از زنان نامداریست که در میدانهای جنگ داد مردانگی داده و شرح جنگهای او در شاهنامه آمده است. یکی از مواردی را که فردوسی در باره زنان تاکید دارد حیا و شرم است که زنان خوب، باید از آن برخوردار باشند. چنین داد پاسخ که زن را که شرم نباشد به گیتی، نه آواز نرم در جای دیگر: خردمند و با دانش و رای و شرم سخن گفتنش خوب و آوای نرم نویسنده: قدسیه امینی
بخش زنان سازمان ملل متحد در افغانستان اعلام کرده است که سه سال پس از تسلط دوبارهی حکومت سرپرست، این سازمان همچنان به همکاری با زنان و دختران افغانستان برای دستیابی به آزادی و حقوقشان ادامه میدهد. این سازمان با نشر اعلامیهای گفته است: «زنان و دختران در افغانستان از تلاش برای حقوق خود دست برنداشتهاند و ما نیز نباید دست برداریم.» در ادامه آمده است که حکومت سرپرست در دسامبر ۲۰۲۱ میلادی احکام محدودکنندهای برای تحصیل و کار زنان صادر کرده است. بر اساس این احکام، زنان در صورت سفر بدون همراهی یک محرم مرد، در ایستهای بازرسی حکومت فعلی مورد بازجویی و آزار قرار میگیرند. همچنین در ادامه آمده است که حکومت فعلی در مارچ ۲۰۲۲ میلادی محدودیتهایی را برای حضور دختران در مکاتب اعمال کردند که به دنبال آن، محرومیت از تحصیل دانشجویان دختر در دانشگاهها نیز صادر شد. این اقدامات باعث شده است که ۱.۱ میلیون دختر در سنین مکتب از آموزش محروم شوند. بخش زنان سازمان ملل تاکید کرده است: «زنان میخواهند شانه به شانه مردان کار کنند. آنها خواهان حق تصمیمگیری هستند، نه تنها در خانه خود، بلکه در دولت و سایر فضاها. آنها خواهان تحصیل و حقوق خود هستند.» این سازمان افزود که به دلیل وضع محدودیتهای مختلف توسط حکومت فعلی، اشتغال زنان بهطور نامتناسبی در مقایسه با مردان کاهش یافته است. از سویی هم، لینا، یک خبرنگار زن به این سازمان گفت: «این ممنوعیتها اعتماد به نفس و عزت نفس زنان را کاهش میدهد و آنها را به گوشهای از خانهشان میکشاند. من میدانم که آنها در چه وضعیتی هستند، بنابراین برای من بسیار مهم است که صدای آنها را به گوش جهان برسانم. من میخواهم با نوشتن گزارشها و بازگو کردن داستانهایشان به زنان کمک کنم. شاید از این طریق، سازمانهای بینالمللی صدای آنها را بشنوند و به آنها کمک کنند.» این سازمان همچنین با استناد به یک گزارش سال گذشته اعلام کرده است که پس از تسلط حکومت فعلی، ۸ درصد از پاسخدهندگان به یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۳ گفتهاند که حداقل یک زن یا دختر را میشناسند که تحت تأثیر این محدودیتها قرار گرفته است.