اتاقی از آن خود اثری از ویرجینیا وولف درباره مسئله «زن و داستان» است که در ابتدا در قالب دو سخنرانی در حضور زنان دانشجو در کمبریج برگزار شد، اما بعد از آن ذهن وولف همچنان درگیر این موضوع بود. بنابراین او تصمیم گرفت مباحث را به شکل کاملتری در قالب کتاب ارائه کند و عنوان کتاب را از «زن و داستان» به «اتاقی از آن خود» تغییر میدهد. این کتاب یک سال پس از سخنرانیها منتشر شد.
محور اصلی صحبتهای وولف به دلایل این موضوع میپردازد که چرا تعداد زنان شاعر و رماننویس تاکنون کم بوده است. وولف در بررسیهای اولیه خود پاسخ به این سوال را در ساختار کلی خانه و خانواده میبیند که نوشتن در اتاق نشیمن آسان نبود چرا که بعید بود زنی پیدا شود که حتی نیم ساعت از وقتش از آن خودش باشد. اما کتاب حاضر مسئله را به شکل دقیقتر و گستردهتری بررسی میکند.
آدلاین ویرجینیا وولف، زادهی ۲۵ ژانویه ۱۸۸۲ و درگذشتهی ۲۸ مارس ۱۹۴۱، بانوی رمان نویس، مقاله نویس، ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی بود که آثار برجسته ای چون خانم دالووی (۱۹۲۵)، به سوی فانوس دریایی (۱۹۲۷) و اتاقی از آن خود (۱۹۲۹) را به رشتهی تحریر درآورده است. زندگی وولف فراز و نشیب بسیار داشت اما او از جوانی همواره رویای نویسندگی در سر داشت و به همین دلیل به دنبال استقلال مادی و معنوی بود. استقلالی که بعدها به شکلی جالب به دست میآورد. (در کتاب در این باره صحبت میکند.) وولف در طول زندگی بارها دچار بیماری روانی شد و نهایتاً در سال ۱۹۴۱ به زندگی خود پایان داد.
وولف درباره کتاب حاضر که در بستر بیماری در ذهن او شکل گرفت مینویسد:
با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد. با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم؛ اما این روش به آدم آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.
راوی کتاب زیاد روی اسم خود حساس نیست چرا که به اعتقاد او این مسئله هیچ اهمیتی ندارد. او میگویند میتوانید «مرا مری بیتون، مری سیتون، مری کامایکل یا هر نامی که دوست دارید بنامید.» چیزی که مهم است سرنوشت زن و اتفاقاتی است که بر او گذشته است.
در ابتدا کتاب با تصویر مری در محوطه یک دانشگاه خیالی آغاز میشود و مشکلاتی که این حضور ساده در دانشگاه برای او ایجاد میکند. به عنوان مثال مری را از چمنهای محوطه به قسمت خاکی منتقل میکنند و حتی اجازه ورود او به کتابخانه را بدون همراهی یک مرد نمیدهند. در ادامه سختیهای زنان در روزگار گذشته بررسی میشود و این تمثیل جالب مطرح میشود که اگر شکسپیر یک خواهر داشت بعید بود بتواند هیچ موفقیتی کسب کند.
مشکلات بسیاری مانند کارهای خانه، نداشتن تحصیل، ازدواج زود هنگام، روبهرو شدن با دیگر مردان، طرد شدن و غیره موانعی هستند که هرگز اجازه نمیدهند خواهر شکسپیر تبدیل به یک زن شاعر و نویسنده شود. با پیش بردن این مثالها ویرجینیا وولف مسائل مهم خود را مطرح میکند.
این کتاب به سبکی نو نوشته شده که نیمی محاوره و نیمی گفتوگوی درونی است و البته ساختاری داستانگونه دارد اما بیشتر از هر چیز شبیه جستاری مدرن است. کتابی که در اصل یک متن فمینیستی است و به مسائلی مانند: «گمنامی زنان، تاریخ ادبیات زنان، تاثیر سبک و ارزشهای مردانه در نوشتههای زنان، خشم و نفرت و مخاطرات آن برای هنرمند، تحلیل رمان به منزله ژانر اصلی نوشتار زنان، پیشبینی آینده زن و داستان با توجه به آزادیهای تازه یافته زنان در اوایل قرن بیستم، تاکید بر وجوه مادی زندگی و تاثیر آن بر نویسندگی زنان و بالاخره امید به پیدایش داستانی شعرگونه و سبکی که به نوشتار زنان نزدیکتر باشد.»
عنوان کتاب شاید بیشتر از هرچیز توجه خواننده را به خود جلب کند. وولف هم در اولین جملات کتاب سعی دارد این موضوع را توضیح دهد که مسئله زن و داستان چه ربطی به داشتن اتاقی از آن خود دارد؟ بنابراین شروع به بررسی مسائل مختلف میکند: چه چیزهایی لازم است تا زنان به شاعران بزرگی تبدیل شوند؟ به زنانی مشهور که نوشتههایشان سبکی تازه و رنگ و بویی زنانه داشته باشد نه آن ارزشهایی که مردان ایجاد کردهاند. وولف پس از بررسیهای فراوان در نهایت به این نتیجه میرسد که زنان به این موارد احتیاج دارند: پول، امکان تحصیل، وقت کافی و البته اتاقی از آن خود. یکی از شرایط لازم برای سرودن شعر و شاعر شدن این است که زن زیر سایه مرد نباشد. چرا که:
طی همه این قرنها زنان چون آینههایی عمل کردهاند که قدرتی جادویی و خوشایند دارند و میتوانند قامت مرد را دو برابر اندازه واقعیاش نشان بدهند. (کتاب اتاقی از آن خود اثر ویرجینیا وولف – صفحه ۶۳)
همچنین لازم است که زنان به قدرت آزادی و استقلال فکری برسند تا در اوقات فراغتی که دارند بتوانند در اتاقی که خاص خودشان است مشغول نوشتن شوند. و البته پیشنیاز اینها دوباره همان استقلال مالی است. خود وولف درآمد ثابتی داشت که به شکل ارث به او رسید، بنابراین از تغییراتی که این درآمد ثابت در روحیهاش ایجاد میکند به خوبی آگاه است. وولف تاکید میکند که همین درآمد ثابت که به دنبال آن مسکن، خوراک و لباس میآید باعث میشود نفرت و تلخکامی هم به پایان برسد. وولف مینویسد:
به راستی جالب است که یک درآمد ثابت چه تغییری در روحیه آدم به وجود میآورد. هیچ نیرویی در دنیا نمیتواند پانصد پوندم را از من بگیرد. خوراک، مسکن و لباسم برای همیشه تامین است. بنابراین نه تنها تلاش و کار، بلکه نفرت و تلخکامی نیز به پایان میرسد. لازم نیست از مردی متنفر باشم؛ او نمیتواند آسیبی به من برساند. لازم نیست تملق مردی را بگویم؛ او چیزی ندارد که به من بدهد. (کتاب اتاقی از آن خود اثر ویرجینیا وولف – صفحه ۶۶)
اما این موضوع در ادامه نتیجهای بسیار مهمتر و اساسی در پی خواهد داشت که وولف از آن به عنوان موضع جدید نسبت به نیمه دیگر بشریت یاد میکند. موضعی که در آن دیگر «سرزنش کردن یک طبقه یا یک جنسیت» مسخره است.
درنهایت پیشنهاد وولف به زنان چیست؟ در درجه اول وولف امیدوار است که «هر طور شده، آنقدر پول به دست بیاورید که بتوانید سفر کنید و دنیا را ببینید، درباره آینده یا گذشته جهان تامل کنید، درباره کتابها خیالپردازی کنید و در گوشه و کنار خیابان پرسه بزنید و بگذارید نخ ماهیگیری فکرتان به اعماق رودخانه برود.» اما در مرحله بعد خیلی ساده و بدون تکلف از زنان میخواهد که بیاید «خودمان باشیم و نه هیچ چیز دیگری.»
نکته نهایی سوالی است که وولف در اواخر کتاب مطرح میکند. سوالی که خطاب به زنان است به خاطر همه کارهایی که انجام ندادهاند: «عذر شما چیست؟» خود وولف به شکل مختصر به این سوال جواب میدهد که نشان میدهد همه موارد بحث شده در کتاب «لازم» است وجود داشته باشند تا زنان شاعران و رماننویسان بزرگی شوند اما اینکه هر کدام به تنهایی «کافی» باشند یا نه مسئله دیگری است.