نویسنده: مهدی مظفری
اخیرا وزارت عدلیه حکومت سرپرست افغانستان متنی با عنوان «قانون امر به معروف و نهی از منکر» را تنظیم و تأکید کرده است که نیروهای مسوول در این زمینه باید آن دستورات را در جامعه اعمال کنند. وزارت عدلیه اعلام کرده که این متن در چهار فصل و ۳۷ ماده بر اساس فقه حنفی تنظیم شده و ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی آنرا به عنوان قانون تایید کرده است. از این پس، وزارت امر به معروف و نهی از منکر مسوولیت اجرای این قانون را برعهده خواهد داشت.
با توجه به اینکه تمام مواد و بندهای این لایحه به امر خطیر ارشاد و هدایت جامعه مربوط میشود، لازم است که کارشناسان دینی و اندیشمندان به نقد و بررسی آن بپردازند تا درستی و نادرستی و خالصی و ناخالصی این قوانین مشخص و پیامدهای آن بر همهگان روشن شود.
این قانون در چهار فصل و ۳۷ ماده به موضوعات مختلفی پرداخته است، از جمله رفتار مردان و زنان و حتی شخصیترین مسائل آنها. با این حال، در این لوح قانون، بسیاری از موارد مثل کرامت انسانی، حقوق افراد و احترام به اقوام و مذاهب متأسفانه نادیده گرفته شده است. بررسی جامع و نقد دقیق این لایحه نیاز به زمان و شهامت فراوان دارد. اما نگارنده وظیفه انسانی و اسلامی خود میداند که حداقل به یک مورد مشخص این قانون بپردازد. در این مختصر صرفاً به آن بندها و مادههای قانون متذکره میپردازد که در حوزه زنان است و ساحه اجرایی آنها جامعه زنان و قشر اناث جامعه میباشد.
در ماده سیزدهم این قانون که مربوط به زنان است، آورده شده: «ستر تمام بدن زن الزامی است»، «پنهان کردن روی زن به سبب ترس از فتنه، ضروری است»، «صدای زنان (بلند خواندن آهنگها، نعتها و قرائت در مجمع) عورت است»، «لباس زنان نازک، کوتاه و چسپ نباشد»، «زنان مسلمان مکلّفاند که بدن و روی خویش را از مردان نامحرم پنهان کنند»، «ستر زنان مسلمان و صالح از زنان کافر و فاسق از ترس فتنه واجب است»، «نظر کردن مردان بالغ بیگانه به بدن و روی زنان و نظر کردن زنان بالغ به مردان بیگانه حرام است» و «هرگاه زن بالغ برای حاجت ضروری از خانهی خویش بیرون شد، مکلف است که صدا، روی و بدن خود را ستر نماید».
در این بند تمام رفتار و سکنات و حتی به زیر و بم صدای زنان پرداخته شده است. تمام زنان و جامعه اناث افغانستان با تنفیذ و تصویب این بند از قانون امر به معروف و نهی از منکر، تکلیفشان روشن میشود و هیچ بلاتکیفی نخواهند داشت. قانون به شدت و با خشونت تمام اذعان داشته است که «صدای زن، عورت» است؛ «آشکار بودن صورت زن، حرام»؛ «راحت بودن زنان حتی با همنوعانش، خلاف شریعت»؛ اگر هم زنی خدای ناکرده قصد بیرون رفتن از خانه داشت، هیچ نقطهای از بدنش حتی مواضع وضو(دستها و صورت) و صدایشان کاملا پنهان و پوشیده باشد.
این پینوشت مختصر از بند سیزدهم قانون ارشادی حکومت، برداشت شخصی نیست، نقطهنظرات و دستورات واقعیست که رهبر دولت به مسوولان امر، امر داده است که در صدد اجرای آنها باشند.
تمام این دستورات بهادعای توشیحکنندگان، مطابق شریعت اسلامی(فقه حنفی) است و همان چیزی میباشد که اسلام از آمران به معروف و ناهیان از منکر خواسته است. اما آیا ما هم با این ادعای حکومت، بیاندیشه و تأمل، تمام این مواد و دستورات را اسلامی بخوانیم؛ به صرف اینکه حکومت بهاصطلاح اسلامی توشیح کرده است! و در پی آن خودمان را در اختیار مجریان این قانون قرار دهیم چون میخواهیم مسلمان واقعی باشیم!
عقل سلیم میگوید ما نباید به صرف اینکه فلان دستور یا کلامی که برچسپ اسلامی خورده، آنرا موافق شریعت نبوی بدانیم؛ آن هم در زمانهای که طبل اسلام و شریعت از هر کوی و برزن شنیده میشود.
لذا بررسی قانون امر به معروف و نهی از منکر بهخصوص بند سیزدهم آن از کارهای مهم و ضروری است که میباید از سوی شرعشناسان و حقوقدانان و کارشناسان دینی انجام شود.
ماده ۱۳ قانون ارشادی دولت برخلاف ادعای قرص و محکم آن، کاملاً مطابق و موافق فقه محمدی و ادبیات اسلامی نیست.
اولا- در میان فقیهان و مفتیان و شرعشناسان مشهور است که پوشش کامل طوری که دستها و صورت پیدا نباشد، لازم نیست. صاحبان رأی و فتوا بالاتفاق بر این باورند که ضرورتی ندارد مواضع وضو(دست از مچ و صورت کامل) از غیر پنهان باشد. ابن قیم جوزیه، این فقیه مشهور اسلامی در آثار خود به این نکته اشاره کرده که پوشاندن مواضع وضو در شرایط عادی لازم نیست.
ثانیا- مفتیان همیشه در فتوا و حکم دادن با تمسک به شرع مقدس اسلام جانب اجتماعی بودن زن را نادیده نمیگیرند و اینطور نیست که احکام صادره از سوی آنان ضعفی بر زندگی اجتماعی زنان وارد آورد!. حال آنکه قوانین ارشادی حکومت اصلاً حضور زن را در بیرون از خانه برخلاف قواعد اسلامی میشمرد. از زمان پیغمبر تا حال حاضر زنان دوشادوش مردان فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی داشتند. در تاریخ اسلام مشهود است که حتی زن و دختر پیغمبر بهشدت در پی اصلاح اجتماعی و سیاسی بودند و حتی در صدد آن در مسجد خطبههای غرائی قرائت میکردند. علاوه بر آن، زنان، صاحبان کرسی تدریس بودند و بعضا هم نقل احادیث میکردند. تنها با بررسی این فعالیتهای بیشمار زنان مسلمان، فقیهان عصر حاضر به خود اجازه نمیدهند که زندگی اجتماعی زنان را محدود کنند تا آنان را از تحول و روحیه ترقیخواهانه به انفعال و سکون وادارند.
ثالثا- ادبیات ارشادی قانون امر به معروف و نهی از منکر دولت، مطابق استانداردهای امر به معروف و نهی از منکر پیغمبر و بزرگان دین نیست. این قوانین با لحن خشن و دور از کرامت و احترام انشا شده است. همین یک جمله آن که میگوید: «صدای زن عورت است.» میرساند که توشیحکنندگان اینگونه قوانین از روح رحمت و تربیتی اسلام بهکل بیخبر میباشند. حضرت رحمت اللعالمین هیچوقت نه مرد و نه زن را به بدی و به زشتی یاد نکردهاند بلکه برعکس، همیشه مردان و زنان را به نیکویی و زیبایی یاد فرمودند.