استرس نوعی واکنش طبیعی بدن هنگام تغییرات و رویدادهای خاص است که بصورت پاسخ فیزیکی، عاطفی و روانی بروز پیدا میکند. بسیاری اوقات میزان کمی از استرس باعث به وجود امدن انگیزه در فرد میشود که این نیز برای بقا لازم است. در روانشناسی به این حالت مکانیسم جنگ یا گریز گفته میشود که به ما کمک میکند تا چه زمانی و چگونه به شرایط بیرونی واکنش نشان دهیم. اما درصورتی که بدن در مقابل تهدیدات یا شرایط بیرونی به راحتی تحریک شود یا استرس ها بصورت شدید و زیاد بروز پیدا کنند به شکلی که سلامت جسمانی و روانی فرد به خطر بیافتد در این حالت موضوع نگران کننده خواهد بود. در حالت کلی استرس یک واکنش طبیعی بدن انسان است که همه افراد آن را تجربه میکنند. بدن انسان طوری طراحی شده است که استرس را تجربه کند و به آن واکنش نشان دهد اگر شما در معرض خطر، تغییرات یا چالشی قرار بگیرید بدن پاسخهای فیزیکی و روانی تولید میکند در واقع پاسخ به استرسها به بدن کمک تا با موقعیت جدید سازگار شوند. از همین رو استرس میتواند مثبت نیز باشد اما زمانی مشکل ساز میشود که عوامل استرسزا بدون تسکین یا کم شدن همچنان ادامه پیدا کند. اما اگر بخواهید بدانید استرس چگونه ایجاد میشود باید بگوییم میتواند در نتیجهی عواملی مانند: سقط جنین، مراسمات مهم، بارداری، ترافیک، ازدحام و شلوغی، سر و صدای زیاد، مشکلات خانوادگی، ترس از تصادف، آلودگی شدید، عدم اطمینان، منتظر ماندن برای یک نتیجهی مهم و... باشد. خوب است بدانیم که عدم درمان استرس و کاهش عوامل و علایم میتواند در بلندمدت باعث اختلال در فعالیتهای روزمره شود. همچنان میتواند باعث بروز سایر مشکلات مانند اضطراب مداوم، افسردگی، ترس از اجتماع و... شود. علائم جسمانی وجود استرس موارد زیر میتوانند باشند: درد فشار خون بالا مشکلات معده و سیستم گوارش تنش عضلانی و گرفتگی ماهیچهها واکنش های پوستی مانند التهابات، پژمردگی و... احساس درد در قفسه سینه اختلال خواب و خوراک احساس خستگی و کلافگی مداوم سیستم ایمنی ضعیف مشکل در رابطه جنسی علائم عاطفی و روانی وجود استرس: نا امیدی اضطراب افسردگی احساس غم و اندوه مداوم گریههای بی دلیل تحریک پذیری حملات پنیک انواع استرس: استرس حاد: (Acute Stress) این نوع استرس کوتاه مدت و رایج ترین نوع آن است. استرس حاد اغلب زمانی ایجاد میشود که افراد فشارهای رویدادهای که اخیراً رخ داده اند یا چالشهای که قرار است در آینده نزدیک رخ دهد را با جوانب واقعی و غیر واقعی آن در نظر میگیرند. به عنوان مثال فردی برای بحث اخیر یا انجام کاری در روزهای آینده دچار استرس میشود. این واکنش بدن او پس از حل شدن مشاجره یا به اتمام رسیدن کار مورد نظر تمام خواهد شد. عواکل استرسزای نوع حاد اغلب جدید هستند که میتوان راه حلهای فوری برای آنها پیدا کرد و آنها را برطرف کرد. استرسهای حاد به اندازه استرسهای طولانی مدت باعث آسیب نمیشوند. اثرات کوتاه مدت شامل سردردهای تنشی و ناراحتی معده، همچنین میزان متوسط ناراحتی است. با این حال تداوم و تکرار آن میتواند باعث آسیبهای جدیتر شود. استرس مزمن: (chronic Stress) این نوع استرس در یک دوره ی طولانی ایجاد میشود و مضرتر از نوع قبلی میباشد. فقر مداوم، خانواده و اطرافیان ناکارآمد، محیط زندگی ناسالم و بیمار، یا عدم رضایت از ازدواج نمونههای از موقعیتهای هستند که میتواند باعث استرس های مزمن شود. در واقع این واکنش زمانی اتفاق میافتد که فرد نمیتواند راهی برای اجتناب از عوامل استرسزا پیدا کند و از جستجوی راه حل دست میکشد. یک تجربهی آسیبزا در اوایل زندگی نیز ممکن است یه ایجاد استرس مزمن کمک کند. علت استرس چیست؟ هر رویدادی به طور بالقوه میتواند باعث استرس شود، اما واکنش افراد به موقعیتهای استرس زا متفاوت است. یک موقعیت یا رویداد میتواند برای فردی استرسهای طولانی ایجاد کند درحالی که برای شخص دیگری ممکن است هیچ نوع واکنش و پاسخی به همراه نداشته باشد. برخی افراد فقط با فکر کردن به یک محرک دچار استرس میشوند در حال حاضر هیچ دلیل واحدی برای بروز این واکنش در برابر موقعیت خاص یا عدم آن مشخص نیست. روانشناسان بر این باورند که شرایط سلامت روان، سبک زندگی، گذشته ی افراد و اضطراب میتواند چگونگی و میزان بروز استرس را در افراد شکل دهند. سخن پایانی: دوری از استرس در زندگی روزمره امکان پذیر نیست اما میتوان با یادگیری راهکارها مدیریتی بر این استرس ها غلبه کرد و میزان تاثیرات منفی آنها را به حداقل رسانید. برخی موارد نیز وجود دارند که بصورت عموم میتوان برای مدیریت استرس از آنها استفاده کرد: فعالیت بدنی منظم لیست گرفتن از کلیهی فعالیتهای که در طی یک روز توانستهاید انجام دهید تعیین اهداف برنامه ریزی منظم و اجرای برنامه مراجعه به یک مشاور یا روانشناس نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»
برچسب: استرس
در بخش اول این مقاله به توضیح ابعاد مختلفی از استرس در زنان شاغل پرداختیم و اینکه چه آسیبهایی را میتواند برای جسم و روان به بار بیاورد، حال در ادامه قصد داریم تا راهکارهایی را جهت مقابله با این استرسها معرفی کنیم. کاهش عوامل استرس زا: عوامل بیشماری ممکن است باعث استرس ما شوند که باید این عوامل شناسایی شوند تا بتوانیم آنها را مهار و از زندگی خود محو کنیم. از وقایع اطراف خود آگاه باشیم: بیاطلاعی و نادیده گرفتن حوادث و وقایع اطرافمان دلیل بر شادی و عدم وجود مشکلات در زندگیمان نیست. گاهی اوقات آن چه ما به علت عدم آگاهی در ذهن خودمان تصور میکنیم بسیار بدتر و ناراحت کنندهتر از اصل واقعیت و آن چیزی که اتفاق افتاده میباشد. از وضعیت جسمی خود آگاه باشیم: از نشانههای پریشانی در خود از قبیل سردردی، آشفتگی بدنی و اخلاقی، دردهای معده، نداشتن تمرکز، خستگی و کسالت مفرط و... مطلع باشیم. زیرا این علائم میتوانند نشانههایی از استرس باشند که باعث اختلالات جدیتر از قبیل: مشکلات گوارشی و معده، فشار خون، بیماری های قلبی و... شوند. برنامههای زندگیتان را اولویت بندی کنید: از راههای دیگر جهت کاهش استرس برنامهریزی و اولویت بندی کارها است. هنگامی که با انبوهی از مشکلات بصورت همزمان رو به رو هستیم به آسانی در مقابل آنها به زانو درآمده و از حل و فصل آنها احساس عجز میکنیم زیرا آشفتگی و بینظمی در کارها و برنامههایمان میتواند تولید استرس کرده یا نقطهای برای شروع آن باشد. اولویت بندی مسائل به ترتیب اهمیت و بررسی آنها به ما این امکان را میدهد که به هر کاری در زمان و مکان خود رسیدگی کنیم، بهتر است که طرحها را یکی بعد از دیگری به اتمام برسانیم. به موقع از خانه خارج شوید: اگر به موقع از خانه خارج شوید میتوانید بسیاری از تنشها و استرسهای احتمالی بعدی خود را مهار کرده و از بروز مشکلات جلوگیری کنید. وقت خود را تنظیم کنید: کارهای روزانه خود را به ترتیب اهمیت و مدت زمان آنها یادداشت کنید، با این کار درمییابیم که وقت خود را چگونه تنظیم کنیم تا همیشه کارهایمان به موقع انجام شود ودچار استرس نشویم، اگر وقت کافی برای انجام تمام فعالیتهای مورد نظر و مهم خود نداریم شاید بیش از اندازه و بیهوده تلاش میکنیم. عادتهای استرسزای خود را کاهش دهیم: ما از عادات خوب و بد خود تا حد زیادی اطلاع داریم و آنها را میشناسیم. میتوانیم آنهایی را که موجب آزار روحی ما میشوند را ترک کنیم و یا اگر ترک آنها مشکل است سعی کنیم در این راستا از کاهش عادت به روش تدریجی و آهسته استفاده کنیم و همچنین میتوانیم از یک مشاور و روان درمانگر نیز کمک بگیریم. از معاشرت با افرادی که انرژی منفی و استرس به شما منتقل میکنند، پرهیز کنید: ارتباط با افرادی که حس و حال خوبی به شما نمیدهند و خلق شما را پائین میآورند، برایتان سودی ندارد و بهتر است از مصاحبت و معاشرت با این دسته از افراد خودداری کنید. از رقابت و مقایسههای بیدلیل و غیرمنطقی خودداری کنید: رقابت و مقایسهی خودتان با دیگران در زمینههای کاری، زندگی، تجملات، ظواهر و... میتواند یکی از منابع اجتناب ناپذیر استرس و فشار روانی باشد که میتواند باعث شود افراد علاوه بر افکار آزاردهنده، خودشان را درموقعیتهایی قرار دهند که مجبور به تحمل فشارهای زیادی برای رساندن خودشان به جایگاه دیگران شوند. به چشمان خودتان استراحت دهید: آیا برای مدت طولانی به صفحات تلوزیون و یا کامپیوتر نگاه میکنید؟ باید به چشمان خودتان استراحت دهید، به طوری که به فضاهای سبز، آسمان یا درختان نگاه کنید یا میتوانید به یک عکس و یا پوستری که بیشتر تصاویر و رنگهای آرامش بخش در آنها به کار رفته باشد، خیره شوید. مشکلات را بپذیرید: باید پذیرفت که برخی اوقات شرایط طاقت فرسایی در زندگی پدید میآید و کاری نیز از دست ما ساخته نخواهد بود در این شرایط باید با صبر و شکیبایی مشکلات را بپذیریم و جهت رفع آنها با آرامش و منطق اقدام کنیم و هرگونه عجله و انکار وضعیت بر استرستان اضافه خواهد کرد. ورزش و فعالیت بدنی داشته باشید: یکی دیگر از بهترین راههای مقابله با استرس ورزش کردن است. انجام تمرینات هوازی باعث بهبود خلق، اضطراب، حالات افسردگی، خستگی شدید و آشفتگی فکری میشود. حتی یک پیاده روی سریع میتواند میزان استرس را در شما تا حد زیادی کاهش دهد. انجام دم و بازدم: تنفس عمیق صحیح نیز میتواند به کاهش استرس کمک کند (دم دادن هوا به ریهها) یک شماره، نگهداشتن نفس چهار شماره، (بازدم بیرون فرستادن هوا از ریه ها) دو شماره. به تغذیهی خود توجه داشته باشید: خوردن غذاهای مناسب بسیار مهم است، زیرا انرژی مورد نیاز بدن را تامین میکند و کمتر فرد دچار حالات عصبی و فشار روانی میشود. همیشه از مواد غذایی سبوس دار، میوه جات، ترکیبات کربوهیدارت، سبزیجات وحبوبات استفاده کنید تا ثبات بدنتان حفظ شده و از سلامت جسمانی برخودار باشید. با آرامش غذا بخورید: در هنگام غذا خوردن بهتر است از عجله کردن، گوش دادن به تلوزیون، رادیو و یا چک کردن مبایلتان اجتناب کنید. روابط اجتماعی سالم برقرار کنیم: هنگامی که تحت تاثیر فشار روانی و یا استرس قرار داریم تمایل داریم به گوشهای تنها پناه ببریم و خود را منزوی کنیم، اما باید بدانید این کار باعث میشود تمام حواس و ذهن شما روی مشکلات متمرکز شود و فشار بیشتری روی روانتان وارد شود. به زمان حال فکر کنیم: فکر کردن بیش از حد به مشکلات گذشته و آینده باعث میشود تا آرامش از شما به دور بماند. پس بهتر است که کلیهی این افکار را کنار گذاشته و در موقعیتهای مناسب با منطق و آرامش خاطر به تک تک آنها رسیدگی کنید. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»
امروزه هرچقدر که دنیا در حال پیشروی و پیشرفت است حضور زنان در اجتماع پررنگتر میشود. زنان نیز همپای مردان در عرصههای اجتماعی فعالیت میکنند و دیده شده که در بیشتر مشاغل و حتی مشاغل سخت که تصور میشد فقط مردان قادر به انجام دادن آنها هستند، مسئولیتهای مهم و کارآمد را به عهده دارند. وظایف زنان امروزه به مراتب بیشتر از گذشته است. زنی که تا دیروز صرفا در خانه فعالیت میکرد و عهدهدار خانهداری بود و تنها دغدغهاش به چگونگی تربیت فرزنداناش معطوف میشد، امروزه علاوه بر مسئولیتهای پیشین باید در محیط اداره نیز به عنوان نیرویی کارآمد و پرتوان حضور داشته باشد و در راستای حفظ نقش خود به عنوان یک فرد مستقل در جامعه بکوشد. افزایش حضور زنان در عرصههای اجتماعی جدا از تاثیری که بر رشد شخصیت فرد و افزایش آگاهیهای وی میگذارد، در آینده نیز موجب تحکیم پایههای خانواده شده و به تربیت فرزندان سالم کمک میکند، چنانکه بارها گفته و شنیدهایم که در کنار هر مرد موفقی حضور زنی موفقتر حتمی بوده است. به رغم تمام نتایج مثبتی که از حضور زنان در اجتماع حاصل میشود ولی پیامدهای دیگری نیز وجود دارد که تنها متوجه خود زنان میشود و آن به خطر افتادن سلامت روانی و جسمانی آنها است. یکی از مهمترین پیامدهای فعالیت در اجتماع بروز استرس و فشارهای روحی و روانی است که در زنان بیش از مردان بروز میکند. استرس موقعیتی است که در آن شخص از نظر روحی بهم میریزد و درهم میشکند و معمولا با واکنشهای نظیر تپش قلب سریع یا نامنظم، مشت کردن انگشتان، انقباض عضلات، عرق کردن و برافروختگی چهره همراه است. به طور کلی پژوهشگران استرس را وضعیتی توصیف میکنند که افراد مجبور به ایجاد تغییرات ناخواسته در جهت تطابق با حوادث و پیشامدهای زندگی میشوند. بنابراین، استرس تنها پاسخهای بدنی به تغییرات فیزیکی و نیازهای فزیولوژیک نیست که پاسخهای روحی، هیجانی و رفتاری را نیز شامل میشود. مطالعات نشان میدهد زنان در مقایسه با مردان بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روحی و روانی ناشی از بروز استرس و اضطراب قرار دارند که این میزان در زنان شاغل خارج از منزل که مسئولیت رسیدگی به فرزندان و امور خانهداری را به عهده دارند، بیشتر دیده میشود. زنان شاغل در مواجهه با وضعیت بحرانی در شرایط استرسزا زندگی میکنند. آنها نسبت به مردان شاغل یا زنان خانهدار از تظاهرات بدنی (کابوسهای شبانه، اختلالات گوارشی، ناراحتیهای کمر و ستون فقرات) به مراتب بیشتری شکایت میکنند. ضمن اینکه آنها بیشتر در معرض ابتلا به ناراحتیهای خلق و خو، نظیر افسردگی قرار دارند. به نظر میرسد اگر زنان بتوانند به روش دلخواه و در مشاغل مناسب تا مراحل مدیریتی کار کنند، ریسک این مشکلات و بیماریها در آنها در سطح پایین باقی خواهند ماند. شاغل بودن زنها تنها به قرار گرفتن آنها در شرایط پر استرس محدود نمیشود بلکه همراه با شاغل شدن مصرف غذاهای پرکالری و ناسالم نیز در آنها افزایش پیدا میکند که این موضوع نیز نقش مهمی در به خطر افتادن سلامت آنها دارد. زنان در مقایسه با مردان به علت داشتن الگوی رفتاری متفاوت زودتر دچار ضعف اعتماد به نفس و پریشانی خاطر میشوند و احساس امنیت خود را از دست میدهند (البته این موضوع میتواند با توجه به سبک رشدی افراد و محیط اجتماعی حمایت کننده/سرکوب کننده متفاوت باشد). با اینکه زنان در موقعیتهای اجتماعی نرمخوتر از مردان هستند و در کنترل خشم موفقتر از آنها عمل میکنند اما در مواجهه با موقعیتهای بحرانی و پرخطر ممکن است زودتر ثبات روحی و روانی خود را از دست بدهند و سریعتر احساس پریشانی کنند. استرس تنها یکی از عوامل تهدید کنندهی سلامت زنان شاغل است. زنان به علت نداشتن شرایط یکسان اجتماعی در جامعه بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و اضطراب قرار دارند. تاکنون فرضیههای بسیاری درمورد علل ابتلای زنان به افسردگی و استرس ارائه شده است اما چیزی که واضح است این است که میزان بروز این مشکلات در زنان نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است. عواملی نظیر تحقیر شخصیت زنان در جامعه یا دشواریها برای رسیدن به اهداف مورد نظرشان همگی میتواند افسردگی و استرس های شدید را در زنان به دنبال داشته باشد که این موضوع همانطور که قبل تر ذکر شد ارتباط مستقیمی با نوع واکنشهای مدارا مآبانهی زنان در برخورد با شرایط بحرانی دارد که در بیشتر موارد به شخصیت خود آنها آسیب میرساند. زنان در وضعیتهای مشکل سریعتر از مردان به این باور و تفکر میرسند که قدرت انجام آن کار را ندارند و همین موضوع در طولانی مدت بر روند شکل گیری شخصیت آنها تاثیر گذاشته و به عدم ثبات درونی در آنها میانجامد. در ادامهی این مقاله به معرفی راهکارها جهت مقابله با چالشهای ذکر شده خواهیم پرداخت. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»