برچسب: دانشگاه

11 ماه قبل - 230 بازدید

امروز (۲۴ جنوری) روز جهانی آموزش است؛ روزی که در آن از نقش آموزش در صلح جهانی و توسعه پایدار تجلیل می‌شود. در افغانستان کنونی اما، آموزش و پرورش، روزگار دشوار و بس سیاهی را سپری می‌کند. از این روز، به عوان فرصتی، برای بررسی مسائل و مشکلات آموزشی در جوامع مختلف و پیدا کردن راهکارهای مناسب برای بهبود و رفع موانع فراروی آموزش و پرورش در سطح جهانی بهره گرفته می‌شود. با این وصف خوب است که همزمان با این روز، نگاهی به وضعیت آموزش در افغانستان انداخته و شرایط موجود بررسی شود. حقیقت امر این است که مشکلات و چالش‌های علمی - آموزشی در افغانستان بیش از آن است که بشود تمام آن را یک به یک نام برده و در مقاله‌ای جا داد، زیرا ظرف دو سال گذشته و با تغییر رژیم، نظام آموزش و پرورش در افغانستان دست‌خوش تغییرات چشم‌گیری شده است که شمار زیادی از آن‌ها دردآور و خلاف ارزش‌های انسانی و حقوق بشری بوده است. چالش برانگیزترین و بزرگترین مشکل آموزشی در افغانستان کنونی، مسئله‌ی «ممانعت تحصیل دختران» از سوی حکومت سرپرست است. بیش از دو سال است که زنان و دختران از آموزش و رفتن به مکتب و دانشگاه محروم شده‌اند. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، در سوم حمل سال ۱۴۰۱، همزمان با آغاز سال تعلیمی در افغانستان و درست در زمانی که هزاران دانش‌آموز دختر بر اساس وعده‌های قبلی، پشت دروازه‌های مکاتب منتظر بودند، اعلام کرد که تمام مکاتب دخترانه دوره‌های متوسطه و لیسه یعنی از صنف ششم به بالا «تا اطلاع ثانی» مسدود است. از آن زمان تاکنون، دسترسی زنان و دختران به آموزش، به صورت تدریجی از بین رفته و حالا تنها دختران در دوره ابتدایی اجازه دارند که به مکتب بروند. حکومت فعلی افغانستان از بدو قدرت‌گیری تا کنون، بیش از هشت فرمان را به شکل مکتوب به هدف محدود کردن زنان و دختران از آموزش صادر کرده است، این فرمان‌ها از مسدود شدن مکتب‌های متوسطه و لیسه بر روی دختران آغاز شد و با تفکیک جنسیتی کلاس‌های درسی دانشگاه‌ها، پوشش اجباری روبند و لباس سیاه بلند (حجاب)، محدودیت در انتخاب رشته در آزمون سراسری کانکور، منع دختران از برگزاری جشن فارغ ‌التحصیلی، ممنوع شدن تحصیل دختران در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی و ممنوع شدن آموزش دختران در آموزشگاه‌های خصوصی ادامه یافت و با منع دختران از اشتراک در آزمون سراسری کانکور در کشور به پایان رسید. در این مدت، بارها دانشجویان دختر به خیابان‌ها برآمدند و برای احقاق حقوق‌شان دست به اعتراض خیابانی زدند، این اعتراض‌ها اما با سرکوب شدید حکومت مواجه شد. اعتراض‌ها تنها به داخل کشور محدود نشد، شمار زیادی از سازمان‌های ملی و بین‌المللی در حمایت از تعلیم و تحصیل دختران اعلامیه صادر کردند و بارها از مسوولان حکومت فعلی خواستند تا از این فرمان صرف‌نظر کنند و اجازه بدهند تا دختران به مکتب و دانشگاه بروند، اما تمام این درخواست‎‌ها از سوی حکومت رد شد و حکومت فعلی در پاسخ به این درخواست‌ها، از سایرسازمان‌ها و کشور‌ها خواست تا به امور داخلی افغانستان دخالت نکنند. محروم شدن دختران از مکتب و دانشگاه، پیامد‌های بسیار زیادی برای دختران و زنان افغانستان به همراه داشت، شمار زیادی از دختران مجبور به ازدواج اجباری و زیر سن شدند، شماری مهاجرت کردند و اجبار ترک وطن را به جان خریدند، شماری نیز در داخل کشور باقی ماندند و مشغول به انجام کار شاقه شدند، خشونت‌های خانوادگی افزایش یافت، آمار خودکشی دختران محروم از آموزش سیر صعودی‌اش در پیش گرفت و اینگونه هزاران آرزوی دانش‌آموز و دانشجوی دختر نابود شد. محروم شدن زنان و دختران از تعلیم و تحصیل، بخشی از تغییرات بوجود آمده در نظام آموزشی است، زیرا فرمان‌های دیگری نیز از سوی وزارت معارف افغانستان در این مدت صادر شد که برای دانش‌آموزان پوشش مخصوصی را صادر کردند،  محتوای آموزشی کتاب‌های درسی مکاتب مطابق به میل حکومت فعلی تغییر یافت، ده‌ها مدرسه‌ی جهادی ایجاد شد تا دانش‌آموزان بیشتری در عوض رفتن به مکتب، به مدارس بروند. این ممانعت و مخالفت‌های حکومت فعلی در حالی است که دختران دانش‌آموز و دانشجو طی دو دهه‌ی گذشته موفقیت‌های چشم‌گیری در زمینه‌ی تحصیل بدست آوردند، ده‌ها تن از دانشجویان دختر فارغ تحصیل از دانشگاه، معلم، خبرنگار، داکتر، انجینیر، مربی، خلبان و... شدند. این دست‌آورد‌ها، بیانگر این است که در صورتی که به زنان و دختران افغانستان فرصت آموزش داده شود، توانمندی و پتانسیل کافی برای خلق بهترین‌ها را دارند، فرصتی که اکنون از آن‌ها گرفته شده است. این درحالی است که اگر شرایط به همین روان ادامه یابد و دختران نتوانند به مکتب و دانشگاه بروند و از آموزش همچنان محروم باقی بمانند، نه تنها آینده‌ی نظام آموزش و پرورش افغانستان به سمت نابودی خواهد رفت، که دورنمای افغانستان نیز تاریک و روزهای روشنی به همراه نخواهد داشت.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 122 بازدید

همزمان با روز جهانی آموزش و منع آموزش دختران در مکاتب و دانشگاه‌ها، سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرده است که دختران افغانستان خواستار بازگشایی فوری و بدون قیدوشرط مکاتب‌شان هستند. امروز (چهارشنبه، ۴ دلو) برابر با ۲۴ جنوری، مصادف با روز جهانی آموزش است که دختران بالاتر از صنف ششم و دانش‌جویان دختر در دانشگاه‌های افغانستان از آموزش و تحصیل محروم هستند. سازمان عفو بین‌الملل در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که دختران افغانستان در این روز داستان خود را به اشتراک می‌گذارند و دلشستگی شان را ابراز می‌کنند؛ زیرا حق بنیادی آنان برای تحصیل همچنان توسط حکومت سرپرست نقض می‌شود. این سازمان تاکید کرده است که دختران افغانستان خواستار بازگشایی فوری و بدون قیدوشرط مکاتب شان هستند. در حالی دختران خواستار بازگشایی مکاتب‌ شان هستند که بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 202 بازدید

ملا هبت‌الله آخوندزاده، رهبر حکومت فعلی در پیام جدید صوتی خود، از فرمان‌های صادرشده علیه زنان و دختران دفاع و ادعا کرده است که هیچ‌کدام از دولت‌های پیشین افغانستان مانند حکومت سرپرست حقوق زنان را تامین نکرده است. آقای آخوندزاده از وضعیت فعلی زنان تحت حاکمیت حکومت سرپرست ابزار خوشحالی کرده و گفته است: «این فرمان‌ها سبب شده است حقوق زنان در همه بخش‌ها تامین شود.» او تاکید کرد که ۲۰ سال حاکمیت دموکراسی در افغانستان «تاثیر بد روی ذهن مردم گذاشته است» و اکنون ملاها باید برای عملی شدن فرمان‌های صادرشده با مردم صحبت و تلاش کنند. این پیام صوتی ملا هبت‌الله آخوندزاده توسط تلویزیون خصوصی طلوع نیوز به صورت متنی منتشر شده است. وی در این پیام گفته است: «علما گفته‌اند که همواره دعا می‌کرده‌اند، حکومتی در افغانستان مستقر شود که حقوق همه و به‌ویژه حقوق زنان در آن تامین شود و اکنون این نظام برقرار شده است.» او در این پیام صوتی هیچ اشاره‌ای به بسته شدن مکاتب و دانشگاه‌ها به روی دختران و زنان نکرده است. ملا هبت‌الله در این پیام صوتی از عملکرد دولت‌های پیشین افغانستان در قسمت تامین حقوق افراد جامعه، به‌ویژه زنان انتقاد کرده و گفت: «ما سیستمی را برپا می‌کنیم که حقوق همه، به‌ویژه حقوق زنان، حفظ شود.» رهبر حکومت سرپرست در حالی این ادعا را مطرح می‌کند که در نتیجه صادر شدن بیش از ۵۰ فرمان محدودکننده، زنان و دختران از آموزش، اشتغال، سفر و فعالیت‌‌های اجتماعی و سیاسی محروم شده‌اند.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 258 بازدید

با وجود منع آموزش دختران بالاتر از صنف ششم، منصوراحمد حمزه، سخنگوی وزارت معارف حکومت سرپرست از تغییر نصاب آموزشی مکاتب در افغانستان تا صنف ششم خبر داده است. آقای حمزه در گفتگو با تلویزیون ملی که تحت کنترول حکومت فعلی قرار دارد، بدون ارائه جزییات گفته است که حکومت موارد «خلاف شریعت و فرهنگ افغانی» را از نصاب آموزشی مکاتب حذف کرده است. او در این گفتگو از ساخت ۹۷۲ مدرسه جهادی در دو سال اخیر نیز خبر داده است. وی افزود که در شش ماه گذشته ساخت ۶۰۰ مدرسه جهادی در کشور به‌ بهره‌برداری سپرده شده و قرار است کار ساخت‌وساز ۶۰ مدرسه دینی دیگر تا پایان سال جاری تکمیل شود. براساس اطلاعات، در دو سال گذشته حدود ۱۴ هزار مدرسه در وزارت معارف حکومت فعلی ثبت شده است. شماری از رسانه‌ها وقت پیش به گزارشی دست یافته بود که از سوی «کمیته بازنگری نصاب مکاتب عصری» حکومت فعلی تهیه شده بود. در آن گزارش، در کنار حذف تعدادی از مضامین نصاب آموزشی، پیشنهادات زیادی مطرح شده است که محتوای کتاب‌ها را مانند حاکمیت قبلی حکومت فعلی، متناسب به ایدیولوژی آن دگرگون می‌کند. حذف تصاویر زنده‌جان، تشویق به جهاد، توجیه خون‌ریزی و تخریب، منع صحبت از مردم‌سالاری و حقوق بشر، مخالفت با تعلیم و آزادی‌های زنان، محدود کردن محتوا به دنیای اسلام و ستیز با جهان غیراسلامی به‌ویژه غرب از پیشنهادهای اصلی آن کمیته در نصاب تعلیمی است. همچنین بیگانه‌ خواندن اهل تشیع، شیطانی خواندن سازمان ملل متحد، منع تجلیل نوروز، وضع محدودیت بر میله‌ها و جشن‌ها و نکوهش برخی از شخصیت‌ها از جمله امان‌الله خان، فیض‌محمد کاتب و عبدالغنی خان شاعر پشتو از دیگر نکاتی است که حکومت فعلی در این بازنگری به آن اشاره کرده‌اند. در حالی وزارت معارف از تغییر نصاب آموزشی خبر می‌دهد که بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 490 بازدید

این روز‌ها خود را پشت میله‌های نامحسوس، محبوس‌تر از هر زمانی می‌یابم؛ انگار فصل سرما با ابرهای تیره  و مکدرش به اندوه‌هایم فزونی بخشیده‌اند، گویا که قرار است ام‌سال زمین بیشتر از قبل در معرض قحطی قرار گیرد و باران و برف را به انزوا برساند. شاید این قحطی، همان آه‌های‌مان باشد که خدا، صدای‌مان را شنیده و می‌خواهد اینگونه مسبب‌های حال بد‌مان را به عزا بنشاند. حالا، من و هم‌جنس‌هایم دیگر حتی نمی‌توانیم در اکناف و جاده‌های شهر کابل، راحت قدم بزنیم؛ زیرا اینگونه، بی‌حرمتی برای حجاب قلم‌داد شده و از هر مکانی که دیده شویم، برده شده و برای گناه نکرده‌ی‌مان، مستحق جزا دانسته می‌شویم. همه‌جا آوازه‌ی بردن دختران است؛ ترس در هر جایی رخنه کرده، فضای مجازی، رسانه‌ها، اجتماع و حتی دورهمی‌های خانوادگی‌مان هم آغشته به این وحشت شده است. همه نگران‌اند و از این موضوع حرف می‌زنند، هشدار می‌دهند تا بهتر نشدن این اوضاع، خانه‌های‌مان را ترک نکنیم. چهار روز می‌شود که بخاطر این اوضاع، نتوانستم کورس بروم و به‌ درسم برسم، فردای آن روزی که شایعات بردن دختران در شهر ما (کابل) پخش شد؛ من بی‌باکانه و بی‌توجه به این شایعات، حاضر شدم تا به کورس بروم، هنگامی که می‌خواستم از دروازه‌ی حویلی‌مان خارج شوم، فریاد بُلندی مرا متوقف کرد! پدرم بود که داشت اسم مرا صدا می‌زد. لیلا، لیلااا. سراسیمه خودش را به من رساند و از من پرسید که کجا می‌روم؟ من من‌ کنان در پاسخش گفتم که می‌خواهم کورس بروم و بیشتر از نیم ساعت به شروع کلاسم نمانده است‌. پدرم گفت: «چه درسی دختر جان! مگر نمی‌بینی اوضاع چقدر وخیم و وحشتناک شده، من چطور تو را اجازه بدهم وقتی هر لحظه احتمال بردن و گرفتار شدنت به سرنوشت آن دختران ربوده شده، است؟ بنشین و نرو، عزت تو مهم‌تر از کورس و درس خواندنت است.» سماجت‌کنان گفتم: «ولی پدر این همه شایعات است؛ آخر تا چه وقت؟ مکتب که نیست، دانشگاه هم که نیست، فقط همین کورس است اگر این را هم از من بگیری، دیوانه خواهم شد، بگذار بروم.» پدرم چشم‌های خود را گشاد کرد و گفت: «دخترک ساده‌ام، شایعات نیست و حقیقت است، تو نمی‌دانی که بردن یک دختر آن هم به حوزه‌ی پولیس، چقدر بدنامی دارد، زبانم لال ولی چنین اتفاقی اگر بیفتد، حتی تا خارج از این مملکت هم فرار کنیم این بدنامی پاک نخواهد شد، تا آخر عمر چون مُهری، بانی نگون‌بختی‌مان خواهد بود. سماجت نکن، اتاقت برو و برایم چای دم کرده و بیاور.» شب آن روز، با زرلشت، صنفی‌ام تماس گرفتم تا درباره‌ی کورس و درس‌ها با او صحبت کنم، او نیز مانند من اجازه‌ی بیرون رفتن نیافته بود و برایم گفت: «می‌دانی لیلا، این همه بردن‌ها برای بدحجابی نیست؛ چه تو حجاب داشته باشی و چه نداشته باشی (ماموران امر به معروف و نهی از منکر حکومت فعلی) میبرنت، حجاب فقط بهانه‌ای بیش نیست، آنچه پشت پرده‌ نهان است، فقط برای آن‌ها هویدا است.» او ادامه داد که دیروز دو تن از دختران بدلیل این‌که بازداشت شده بودند، خود کشی کردند و جسد دو دختر دیگر از اکنافی کابل خودمان پیدا شده است. حرف‌های زرلشت سراسر حقیقت بود، یک حقیقت تلخ و انکار ناپذیر که دقیقا دست گذاشته است بر گلوی دختران و زنان. او تاکید کرد که اوضاع خیلی وخیم است؛ بهتر است خانه بمانیم و برای بهبود اوضاع دعا کنیم. در تمام مدتی که زرلشت داشت از اوضاع نابسامان کنونی حرف می‌زد، شعری در ذهنم مرور میشد؛ برای او هم خواندم: «جای که ددها را پادشاهی بود زن‌ها را مایه ننگ بود و مردها را؛ مردها را مسکوتِ ناچار! آدمیزاد را دیگر امیال زندگی نیست...» به زرلشت گفتم که دعا دیگر کار ساز نیست و‌ به‌ گمانم ما را نیز امیالی برای ادامه دادن... حقیقت زندگی من این است که همیشه امید داشتم؛ حتی در بدترین روزها، تلاش کردم تا با روشن کردن حداقل یک شمع کوچک، میان این حجم از تاریکی محض که ما دختران را اسیر کرده، راه خود را بیایم و از حداقل فرصت‌های باقی مانده (فراگیری کورس زبان) استفاده کنم، اما افسوس که همه راه‌های منتهی به روشنایی بسته است و از هر جهت که بخواهیم سر بلند کنیم، خاموش می‌شویم و به تاریکی، جهل، خانه‌نشینی و تبعید مواجه می‌شویم. این‌جا (افغانستان) بهای آموختن، هرچیزی حتی عزت و آبرو است؛ آن‌ها چه موشکافانه شاه‌رگ خانواده‌ها (عزت و آبروی دختران و زنان) را نشانه گرفته‌اند و برنامه‌ریزی کرده‌اند. آن‌ها کاملا بر نقطه ضعف‌های جامعه‌ی مردسالار افغانستان واقف هستند. آن‌ها می‌دانند که در اینجا حتی اگر با بهتانی هم به سفیدی‌ عزت و آبروی دختری، خط بیفتد، تا فرجامین روز عمرش، این لکه‌ی بی‌آبرویی با او خواهد بود و هرگز مانند قبل نخواهد شد. چه زیرکانه از این وضعیت ماهی گرفتند و زنان و دختران را بیشتر از روزهای قبل، اسیر ساختند. دل خون و چشم گریان؛ تنها چیزهایست که این روزها رفیق من شده، همه دچار سرنوشتی شده‌ایم که هیچ روزنه‌ی امیدی در آن راه ندارد. بخت برگشتگان تاریخ که می‌گویند، دقیقا وصف حال ما زنان و دختران افغانستان است که دست‌مان از همه جا کوتاه و فریاد‌مان شنیده نمی‌شود. نویسنده: سونا عمری

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 214 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری مقدمه «تحصیل» در لغت به معنی آموزش، دانش‌آموزی، دانشجویی، فراگیری و درس خواندن است. در اصطلاح، تحصیل را به اکتساب دانش و مهارت‌های مختلف از طریق آموزش رسمی و غیررسمی معنی کرده‌اند. تحصیل رسمی معمولاً در مدارس و دانشگاه‌ها انجام می‌شود و شامل گذراندن دوره‌های آموزشی مشخص و کسب مدرک تحصیلی است. تحصیل غیررسمی نیز می‌تواند در قالب آموزش‌های آزاد، دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت، یا یادگیری تجربی انجام شود. در گذشته، تعلیم و تحصیل نقش اساسی در زندگی و آینده انسان‌ها نداشت و هیچ شخصی از بی‌سوادی و یا کم سوادی رنج نمی‌برد. اما از وقتی که انواع انقلاب‌ها و خیزش‌ها در جوامع انسانی رخ داد و دنیا دگرگون شد، در این دگرگونی‌ها و تغییرها، دانش در جوامع انسانی جای باز کرد و تحصیل آن جزء حقوق اولیه و بلامنازع عموم انسان‌ها، فارغ از جنسیت و نژاد به حساب آمد. اعلامیه جهانی حقوق بشر که دست‌آورد بزرگ بشریت پس از جنگ‌ها و انقلاب‌ها است، درمورد اکتساب علم چنین آورده است: «هر کسی حق تحصیل دارد، تحصیل حداقل در مراحل ابتدایی باید رایگان باشد. همچنین تحصیلات ابتدایی باید اجباری شده و آموزش‌های فنی و حرفه‌ای نیز در دسترس عموم قرار گیرد. آموزش عالی هم باید برای همه و بر اساس شایستگی در دسترس باشد.» چرایی تأکید این اعلامیه حقوق بشر و دیگر ارگان‌های حقوقی بر حق تعلیم و تحصیل این است که اکتساب علم باعث افزایش آگاهی و دانش افراد می‌شود و به آن‌ها کمک می‌کند تا مهارت‌های لازم برای زندگی و کار را کسب کنند. ما انسان‌ها شاهد هستیم که از وقتی که تحصیل علم صورت آکادمیک و تخصصی را به خود گرفت و جزء حقوق اولیه و درجه یک، فرد فردی از انسان‌ها قلمداد شد، جوامع راه پیشرفت و توسعه را پیش گرفته است. با وجود تأکید بسیار حقوق بشری بر حق تعلیم و تحصیل و همچنین با وجود مشهود بودن تأثیرات عمیق و پرمفید دانش بر پیشرفت و توسعه جوامع، برخی کشورها و گروه‌ها دروازه‌ی دانش را به روی عده‌ای از انسان‌ها بسته‌اند و در این امر ابرام و اصرار دارند. در حال حاضر، آنچه که در دنیا پرآوازه شده و عموم انسان‌ها با شنیدن آن انگشت بر دهان مانده‌اند خبر «ممنوعیت تحصیل دختران افغانستان از سوی دولت کنونی» است. حکومت فعلی افغانستان از بدو قدرت‌گیری (۱۵ اوت ۲۰۲۱م) دروازه‌ی مکتب و دانشگاه را به روی دختران بست. تصمیم‌گیران این جریان تأکید می‌کنند که به خاطر «هنجارهای اسلامی» دختران از تعلیم و تحصیل علم «موقتا» منع شده‌اند. با در نظرداشت اینکه پیشینه حکومت کنونی افغانستان اسلامی است و دولت‌مردان این حکومت هم، اکثر تصمیم‌های‌شان و تصمیم منع تحصیل دختران را «اسلامی» می‌خوانند، این تصور در ذهن بسیاری ایجاد می‌شود که واقعا نظر و دیدگاه اسلام درباره تحصیل دختران چیست؟ آیا دیدگاه اسلام درمورد تحصیل دختران همان دیدگاه حکومت سرپرست افغانستان است؟ و یا اینکه اسلام حق تعلیم و تحصیل را فارغ از جنسیت و نژاد؛ برای تمام انسان‌ها قائل است و در این باره هیچ تفاوتی بین زن و مرد و دختر و پسر قائل نیست؟. مقاله حاضر در صدد تبیین «جایگاه تحصیل دختران در اسلام» است. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی در سه فصل؛ نظر اسلام را در مورد تحصیل دختران بیان می‌کند. در فصل اول؛ آیات قرآن و احادیث شریف را با دقت بررسی و موارد مرتبط با تحصیل دختران را تحلیل کرده، نظر اسلام را در مورد تحصیل دختران از کتاب و سنت کشف می‌کند. در فصل دوم؛ به دلایل غیر از کتاب و سنت برای اثبات فرضیه می‌پردازد و در فصل سوم؛ دلایل مخالفین حق تحصیل دختران را شنیده، پاسخ خواهد داد.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 255 بازدید

بیش از یک سال از زمان اعلام مسدود شدن دانشگاه‌ها به روی دختران افغانستان می‌گذرد. دستوری که منجر به نابودی هزاران رویا شد. رویاهایی که اگرچه به سادگی یک فرمان ازبین رفتند، اما به آن سادگی ساخته نشده بودند. پَس هر رویا، شب و روزهای سختی نهفته بود که دختران با سال‌ها مبارزه و مقاومت از پس آن برآمده بودند. درست زمانی که این سختی‌ها باید به ثمر می‌رسیدند، از ریشه درآورده شده و ازبین رفتند. شاید باید دانش‌آموز و دانشجوی دختر باشید تا حس و حال تمام این روز‌های سیاه را درک کنید. روزهای تاریکی که گویا قرار نیست رنگ آفتاب را به خود ببینند و همچنان ادامه دارند. بسته شدن دروازه‌ی دانشگاه‌ها به روی دختران، دروازه‌های زیادی را به روی آنان گشود؛ دروازه‌هایی که از همان ابتدا هم مشخص بود چه چیزی در پس آن انتظار دختران را می‌کشد. روزهای سخت، یک عمر حسرت شاید هم خودکشی و پایان دادن به نفس‌هایی که خیلی وقت است دست از سر زندگی برداشته است. فاطمه، یکی از دانشجویانی بود که هفت سال سختی رشته‌ی طبابت را به جان خرید تا بتواند روزی پزشک شود و دردی از مردم بکاهد. روزگار اما به گونه‌ای رقم خورد که اکنون نه تنها قادر نیست دردی از مردم بکاهد، خود نیز بیمار شده و توان مداوای دردهایش را ندارد. اکنون بجای نشستن بر صندلی پزشکی، پشت چرخ نشسته و خیاطی می‌کند. او می‌گوید: «وقتی کابل رسیدم، مقصد اصلی‌ام گرفتن تخصصم در بخش جراحی بود، اما مجبور بودم در اوایل کار کنم، زیرا برای خانواده‌ام حمایت کردن از من سنگینی می‌کرد و دلم نمی‌آمد بیشتر از این باری بر دوش آن‌ها باشم.» فاطمه از شب و روز‌های سخت امتحانات، استرس‌ درس و خاطراتش از اولین سال‌های دانشگاه حرف می‌زند، اینکه تمام آن سختی‌ها را به جان خریده بود تا روزی جراح شود. اکنون بجای اتاق جراجی، سر از کشور ایران درآورده و مثل ده‌ها دختر دانشجویی که پس از سقوط افغانستان و مسدود شدن دانشگاه‌ها، اجبار مهاجرت را به جان خریدند. فاطمه چون هزاران دانشجوی دختر نتوانست رویایش را به پایان برساند. به قول خودش: «زن بودن در جامعه افغانستان سخت بود اما حالا مکافاتی بیش نیست وگرنه چرا اینقدر مجازات شویم؟» مسیر مهاجرت فاطمه را به ایران کشاند و اکنون با مادر و برادرش در آنجا زندگی می‌کنند. حق آموزش، از حقوق بنیادین بشر است که مانند سایر حقوق مشابه باید کلیه‌ی افراد، بدون هیچ‌گونه تبعیضی از آن برخوردار شوند. این حق در اسناد مختلف حقوق بشری مورد تأکید قرار گرفته است. ازاین‌رو، نابرابری جنسیتی در آموزش نقض آشکار این حق محسوب می‌شود. از زمان اعلام مسدود شدن دانشگاه‌ها به روی دختران، هیچ یک از مسوولان حکومت سرپرست در مورد علت و یا رفع ممنوعیت آموزش دختران پاسخگو نبوده‌اند. علی‌رغم فشارهای جامعه جهانی، سازمان‌های حقوق بشری، تلاش و اعتراض دانشجویان و مردم افغانستان، مقام‌های حکومت فعلی فقط به این جمله که تلاش‌ها برای رفع این مشکل جریان دارد، بسنده کردند. سرنوشت دختران اما همچنان نامعلوم است. سرنوشتی که تنها به دانشجویانی که در سال‌های پایانی تحصیل قرار داشتند، خلاصه نمی‌شود. ده‌ها دانشجوی‌ دختر در آزمون کانکور اشتراک کردند، نتایج قابل ملاحظه‌ای بدست آوردند اما هرگز رویای نشستن بر صندلی دانشجویی نصیب‌شان نشد. خاطره، دانشجوی رشته‌ی روانشناسی بود. چهار سال دانشگاه را به پایان رساند. اما درست هنگامی که می‌خواست از پایان‌نامه‌اش دفاع کند و آخرین خشت دانشجویی‌اش را به خانه‌ی تحصیل بگذارد، دانشگاه‌ها بسته شد و او هرگز فرصت این را نیافت که رسما از دانشگاه فارغ تحصیل شود. خاطره می‌گوید: «تمام سمستر آخر و حتی قبل از آن را روی پایان‌نامه‌ام کار کردم. تهیه پایان‌نامه بسیار سخت است، تمام زحمت‌اش را کشیدم و تکمیل کردم، فقط دفاع‌اش مانده بود که نشد.» شاید این تصور به میان بیاید که خاطره از دانشگاه فارغ تحصیل شده است و چهار سال درسش را به پایان رسانده است اما تلخی این ماجرا آنجاست که او اکنون هیچ سندی در دست ندارد و علی‌رغم اینکه استعداد، شرایط برای ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس را دارد، نمی‌تواند در هیچ جایی درخواست بدهد. خاطره: «من زبان انگلیسی‌ام بد نیست، می‌توانم در کشورهای دیگر درخواست بدهم اما هر جا که می‌خواهم درخواست ماستری کنم، از من سند دانشگاه و دوره‌ی لیسانس‌ام را می‌خواهند و من این سند را ندارم.» زندگی برای دانشجویان دختر؛ چه آنانی که مسیر مهاجرت را در پیش گرفتند و یا آنانی که حتی نتوانستد از کشور خارج شوند و همچنان در گرداب محدودیت‌ها به سر می‎‌برند، دشوار است. آگاهان بر این باورند که تفکر محدودیت تحصیلی بر دختران از سوی مقام‌های حکومت سرپرست، تا حدی از یک مکتب خاص از اندیشه اسلامی قرن نوزدهم و تا حدودی از مناطق روستایی که قبیله‌گرایی در آن ریشه‌دار است، سرچشمه می‌گیرد. در حقیقت رهبری حکومت فعلی براین باور است که زنان نباید در هیچ بخش اجتماعی یا عمومی شرکت کنند و به ویژه باید از آموزش دور نگه داشته شوند. از سویی در میان روحانیون خارج از افغانستان، اتفاق نظر وجود دارد که اسلام بر آموزش زنان و مردان تاکید یکسان دارد. مقام‌های حکومت فعلی اگرچه هیچ مدرکی برای ادعای خلاف آن ندارند، اما درخواست‌های کشورها و گروه‌ها، مانند سازمان همکاری اسلامی، نتوانسته آنان را قناعت دهد. پیش از این  رزا اوتونبایوا، نماینده ویژه آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس دفتر نمایندگی این نهاد در افغانستان هم گفته بود که یکی از تأثیرات آشکار ممنوعیت تحصیل، عدم آموزش متخصصان مشتاق مراقبت‌های بهداشتی است. او افزوده بود که در یک جامعه کاملاً تفکیک جنسیتی، اگر هیچ متخصص زنی برای درمان آن‌ها وجود نداشته باشد، زنان افغان چگونه می‌توانند از ابتدایی‌ترین خدمات مراقبت‌های بهداشتی برخوردار شوند. این در حالی است که هیچ گونه روزنه‌ای برای شروع مکاتب و دانشگاه‌ها برای دختران وجود ندارد و این یعنی روزهای سیاه همچنان ادامه دارند.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 154 بازدید

شماری از شهروندان کشور و نهادهای حقوقی و آموزشی در یک نامه‌ی سرگشاده به آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد گفته‌اند که از گسترش و ترویج ایدیولوژی‌های افراطی از جمله در سیستم آموزشی افغانستان جلوگیری شود. ده‌ها فعال حقوق بشر، نهادهای آموزشی و مدنی، فعالین سیاسی و نویسندگان امروز (پنج‌شنبه، ۱۴ جدی) در یک نامه‌ی سرگشاده به آقای گوترش از اظهارات اخیر رزا اوتنبایوا، رییس یوناما در افغانستان در مورد آموزش دختران ابراز نگرانی کرده و آن را کاملاً غیر مسوولانه عنوان کرده‌اند. در نامه آمده است که خانم اوتنبایوا در (۲۰ دسامبر) ۲۰۲۳، در شورای امنیت سازمان ملل گفته بود: «شواهدی وجود دارد که دختران می‌توانند در مدارس دینی در افغانستان تحصیل کنند.» آنان اظهارات رییس یوناما برای افغانستان را کاملاً غیرمسوولانه خوانده و آن را به عنوان عادی‌سازی ممنوعیت تحصیل دختران در افغانستان تحت حکومت سرپرست تلقی می‌کنند. در نامه آمده است که شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، افرادی‌که در مدارس دینی تحت کنترل حکومت سرپرست شرکت می‌کنند به افراط‌گرایی رو آورده و در حال یادگیری ستیزه‌جویی هستند. در ادامه آمده است که آموزش مدرن برای پیشرفت یک کشور، به‌ویژه مشارکت فعال زنان در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی کلیدی و مهم است. امضاکنندگان این نامه می‌گویند: «از موضع و اظهارات مقامات سازمان ملل متحد، به‌ویژه خانم اوتنبایوا که تلاش می‌کند ممنوعیت تحصیل زنان و دختران را در میان سایر موارد نقض حقوق بشری توسط حکومت فعلی عادی‌سازی کند، ناامید شده‌ایم.» آنان افزوده‌اند که عواقب عادی‌سازی ممنوعیت تحصیل دختران و جایگزینی آموزش رسمی با مدارس دینی، دامن منطقه را نیز خواهد گرفت. آنان در نامه از دبیر کل سازمان ملل خواسته‌اند که برای بازگشایی مکاتب و دانشگاه‌ها برای دختران و جوانان اقدام عملی کنند و اجازه ندهند که مدارس دینی جایگزین آموزش رسمی شود. در حالی فعالین حقوق بشر، نهادهای آموزشی و مدنی، فعالین سیاسی و نویسندگان از آموزش دختران در مدارس دینی ابراز نگرانی می‌کنند که دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 132 بازدید

مسوولان دانشگاه آنلاین «پیپل» در آمریکا و  دانشگاه «اوپن» در بریتانیا اعلام کرده‌اند که وضع محدودیت‌های آموزشی و تحصیلی از سوی حکومت سرپرست بر دختران و زنان در افغانستان سبب شده است تا آنان به برنامه‌های آموزشی آنلاین دانشگاه‌های خارجی رو بیاوردند. روزنامه فایننشال تایمز در تازه‌ترین گزارش خود نوشته است که طی یک سال گذشته درخواست‌های زیادی را از سوی دختران و زنان افغان برای دوره‌های آموزشی آنلاین دریافت کرده‌اند. این روزنامه به نقل از مسوولان این نهادهای تحصیلی نوشته است که در سال ۲۰۲۳ میلادی، دست‌کم ۲۱ هزار دانش‌جو برای آموزش آنلاین در دانشگاه پیپل آمریکا ثبت‌نام کرده‌اند. در گزارش آمده است که از این میان، سه هزار و ۱۰۰ تن آنان در رشته‌های تجارت، کمپیوتر و علوم صحی ثبت‌نام کرده‌اند. روزنامه فایننشال تایمز تاکید کرده است که این دانشگاه به‌منظور حفظ هویت و عدم شناسایی دانش‌جویان از سوی حکومت سرپرست، به آنان اجازه داده است تا با نام مستعار در مراکز آموزشی آنلاین این نهاد تحصیلی شرکت کنند. همچنین شبکه آموزش آنلاین‌ «فیوچرلاین» که حدود دو سال پیش از سوی دانشگاه «اوپن» بریتانیا راه‌اندازی شد، از ثبت‌نام  ۳۳ هزار دانش‌جو در این دانشگاه خبر داده‌اند. مسوولان این شبکه آموزشی آنلاین گفته‌اند که شمار زیادی از متقاضیان را دختران تشکیل می‌دهند. در ادامه آمده است که این نهاد زمینه دسترسی رایگان آموزش را به درخواست‌کنندگان زن فراهم کرده است. این دانشگاه تاکید کرد که در بیش از یک سال گذشته یک هزار و ۲۰۰ دوره‌ آموزشی آنلاین را در بخش‌های مختلف به‌ویژه آموزش زبان انگلیسی به متقاضیان ارائه کرده است. در گزارش آمده است که نبود انترنت مورد نیاز دانش‌جویان در افغانستان از چالش‌های اصلی در روند آموزش آنلاین می‌باشد. در حالی دختران افغان بر آموزش آنلاین تاکید دارند که بیش از دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب


11 ماه قبل - 171 بازدید

با گذشت حدود ۸۳۳ روز از ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم از سوی حکومت سرپرست، حامد کرزی، رییس‌جمهور پیشین افغانستان می‌گوید که تعلیم دختران و پسران تضمین‌کننده ترقی افغانستان است. آقای کرزی با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که تعلیم فرزندان کشور و سهیم بودن زنان در همه امور جامعه، تضمین‌کننده ترقی و تعالی کشور است. وی از قطع‌نامه اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد استقبال کرده و گفت که کلید بیرون‌آمدن از مشکلات و دست‌یابی به صلح و ثبات دایمی در دست خود افغان‌ها می‌باشد. او افزود: «این قطع‌نامه بیانگر احترام به حاکميت، استقلال، تمامیت ارضی و وحدت ملی ‎افغانستان و نشان‌دهنده‌ی هم‌سویی مجامع جهانی برای یک ‎افغانستان آرام، باثبات و مترقی است.» او از مردم افغانستان و حکومت سرپرست خواسته است که با اتفاق و اتحاد برای آرامی و آبادی کشور و احراز جایگاه شایسته‌ی افغانستان در نظام بین‌المللی، تلاش کنند. این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل متحد به‌تازگی قطع‌نامه‌ای را در چارچوب پیشنهادات ارزیابی مستقل افغانستان و برای اجرایی شدن این پیشنهادات صادر کرده است. این قطع‌نامه با استقبال شماری از گروه‌ها‌ی سیاسی افغانستان مواجه شده است، اما حکومت فعلی با بخش‌هایی از این قطع‌نامه، از جمله تعیین یک نماینده‌ی ویژه برای افغانستان مخالفت کرده است. همچنین باید گفت که با روی‌کارآمدن حکومت فعلی در افغانستان، دروازه مکاتب را به‌روی دختران بالاتر از صنف شش مسدود کرده‌ است. دختران از رفتن به دانشگاه و کار کردن در نهادهای خصوصی نیز ممنوع کرده است.

ادامه مطلب