دوستیهای زنانه، بیش از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد، نقشی حیاتی در سلامت روان و توانایی مقابله با فشارهای زندگی ایفا میکنند. در روانشناسی، مفهوم «تابآوری» به توانایی فرد برای بازگشت به حالت تعادل پس از تجربهی استرس، بحران یا ناکامی اطلاق میشود.
هرچند عوامل متعددی بر تابآوری تأثیر میگذارند، اما روابط اجتماعی گرم و حمایتگر—بهویژه دوستیهای عمیق میان زنان—یکی از نیرومندترین منابع برای حفظ و تقویت این توانایی به شمار میروند.
از منظر تکاملی، پیوندهای حمایتی میان زنان بخشی از سازوکار بقا بودهاند. در مواجهه با تهدیدهای محیطی، زنان با تشکیل شبکههای حمایتی توانستهاند منابع را با یکدیگر به اشتراک بگذارند، از فرزندان هم مراقبت کنند و در مدیریت خطرات همکاری نمایند. این همکاری نهتنها به بقا کمک کرده، بلکه موجب افزایش حس امنیت روانی نیز شده است. امروزه نیز، هرچند شکل این پیوندها دگرگون شده، اما نیاز به آن همچنان پابرجاست.
از نظر بیولوژیکی، تعاملات مثبت با دوستان نزدیک باعث ترشح هورمون اکسیتوسین میشود؛ هورمونی که به «هورمون پیوند» شهرت دارد. این ماده شیمیایی سطح استرس را کاهش داده و احساس اعتماد و همدلی را تقویت میکند. در لحظات دشوار، حتی یک گفتوگوی صمیمی یا یک پیام کوتاه از سوی دوست، میتواند فعالیت محور استرس در مغز را کاهش دهد و احساس آرامش ایجاد کند. پژوهشها نشان دادهاند که زنان، به دلیل گرایش بیشتر به روابط اجتماعی همدلانه، از این اثر آرامبخش بیش از مردان بهرهمند میشوند.
در سطح روانشناختی نیز، دوستیهای زنانه منبع مهمی برای بازسازی هویت و عزتنفس به شمار میروند. زمانی که زنی با بحرانهایی چون جدایی، مشکلات شغلی یا فشارهای خانوادگی مواجه میشود، وجود دوستانی که بدون قضاوت گوش میسپارند و حمایت میکنند، به او کمک میکند تا روایت مثبتتری از خود بسازد. این بازسازی روانی، یکی از پایههای اصلی تابآوری است.
تحقیقات روانشناسی اجتماعی نشان دادهاند زنانی که شبکهای فعال از دوستان نزدیک دارند، کمتر در معرض افسردگی و اضطراب قرار میگیرند. این روابط نهتنها در شرایط بحرانی، بلکه در زندگی روزمره نیز نقش حفاظتی ایفا میکنند. داشتن افرادی که بتوان با آنها شادیها و نگرانیها را در میان گذاشت، احساس انزوا را کاهش داده و حس تعلق را تقویت میکند.
از سوی دیگر، دوستیهای زنانه میتوانند همچون آینهای برای خودشناسی عمل کنند. زمانی که زنی با دوستی صمیمی گفتوگو میکند، اغلب بازخوردهایی دریافت میکند که به او کمک میکند نگاهی تازه به مسائل خود داشته باشد. این تبادل دیدگاهها، انعطافپذیری شناختی را افزایش میدهد؛ یعنی توانایی دیدن موقعیتها از زوایای مختلف، که یکی از ویژگیهای کلیدی تابآوری است.
در روانشناسی مثبتگرا، مفهومی با عنوان «سرمایه اجتماعی» مطرح میشود که به مجموعه منابعی اشاره دارد که فرد از طریق روابط اجتماعی خود به دست میآورد. دوستیهای زنانه، بخش مهمی از این سرمایه را تشکیل میدهند. این منابع میتوانند در قالب حمایت عاطفی، همفکری، کمکهای عملی یا حتی ایجاد فرصتهای شغلی و اجتماعی نمود پیدا کنند. زنان از طریق شبکهسازی با دوستان خود، نهتنها تابآوری فردی، بلکه تابآوری جمعی را نیز تقویت میکنند.
البته باید به این نکته توجه داشت که کیفیت دوستی بسیار مهمتر از کمیت آن است. روابطی که بر پایهی رقابت ناسالم، قضاوت یا مقایسه مداوم بنا شدهاند، نهتنها کمکی به رشد روانی نمیکنند، بلکه میتوانند منبع استرس و فرسودگی شوند. در مقابل، دوستیهایی که بر پایهی پذیرش، اعتماد و حمایت متقابل شکل گرفتهاند، زمینهساز آرامش روانی و رشد شخصی خواهند بود.
روانشناسان توصیه میکنند که زنان برای حفظ و تقویت دوستیهای خود به چند نکته کلیدی توجه داشته باشند: اختصاص زمان برای دیدار یا گفتوگو، ابراز قدردانی و محبت، و حفظ رازها و حریم خصوصی دوستان. این رفتارها نهتنها باعث تعمیق روابط دوستانه میشوند، بلکه حس امنیت روانی ایجاد میکنند که از پایههای اصلی تابآوری به شمار میرود.
از منظر مکانیسمهای روانی، حمایت دوستان نزدیک میتواند نقشی همچون «تنظیمکننده هیجان» ایفا کند. در مواجهه با بحران، واکنشهای هیجانی شدید مانند ترس یا خشم ممکن است عملکرد شناختی را مختل کند. در چنین شرایطی، حضور یا حتی یادآوری یک دوست قابل اعتماد، میتواند سیستم عصبی را آرام ساخته و فرد را در رسیدن به تصمیمهای منطقی یاری کند. این اثر تنظیمی، نهتنها در موقعیتهای واقعی بلکه در مطالعات آزمایشگاهی روانشناسی نیز تأیید شده است.
در مجموع، دوستیهای زنانه، فراتر از یک رابطه اجتماعی ساده، منبعی نیرومند برای بازسازی روانی و افزایش تابآوری در برابر فشارهای زندگیاند. زنانی که این پیوندها را پرورش میدهند، نهتنها در برابر بحرانها مقاومتر و انعطافپذیرتر عمل میکنند، بلکه در زندگی روزمره نیز احساس شادی، امنیت و معنا بیشتری را تجربه میکنند.
این روابط یادآور آناند که تابآوری، صرفاً یک ویژگی فردی نیست، بلکه در دل ارتباطات انسانی معنا مییابد و رشد میکند.
نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»