خشونت خانگی پدیدهای تلخ و چندلایه است که در تار و پود بسیاری از جوامع ریشه دوانده و اثرات مخرب گستردهای بر سلامت جسمی و روانی قربانیان، بهویژه زنان، برجای میگذارد. در میان پیامدهای گوناگون آن، رابطه میان خشونت خانگی و سلامت باروری کمتر مورد توجه قرار گرفته، در حالی که این دو بهشکلی عمیق، پیچیده و چندوجهی به یکدیگر مرتبطاند.
سلامت باروری تنها به معنای توانایی باروری یا فرزندآوری نیست، بلکه مفهومی فراگیر است که شامل رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی در تمام جنبههای مرتبط با سیستم تولیدمثل و عملکرد آن میشود.
این نوشتار به بررسی ابعاد تأثیر خشونت خانگی بر سلامت باروری میپردازد و راهکارهایی برای پیشگیری و کاهش این آسیب ارائه میدهد.
خشونت خانگی: تعاریف و ابعاد
خشونت خانگی به مجموعهای از رفتارهای آسیبزا اطلاق میشود که در بستر روابط خانوادگی رخ میدهد و معمولاً یکی از اعضای خانواده—اغلب زنان—را هدف قرار میدهد. این خشونت میتواند فیزیکی، جنسی، روانی/عاطفی یا اقتصادی باشد و توسط همسر، شریک زندگی یا دیگر اعضای خانواده اعمال شود.
– خشونت فیزیکی: شامل ضربوشتم، هلدادن، سوزاندن، یا هرگونه رفتاری است که به بدن آسیب برساند.
– خشونت جنسی: اجبار به انجام فعالیتهای جنسی ناخواسته، تجاوز یا هر نوع آزار جنسی.
– خشونت روانی/عاطفی: تحقیر، تهدید، توهین، منزویکردن، کنترل افراطی و ایجاد فضای ترس و ناامنی.
– خشونت اقتصادی: محدود کردن دسترسی فرد به منابع مالی، جلوگیری از اشتغال یا کنترل کامل درآمد.
هر یک از این اشکال خشونت میتوانند به شیوهای مستقیم یا غیرمستقیم سلامت باروری قربانی را تحت تأثیر قرار دهند—چه از طریق ایجاد اختلال در عملکرد جسمی و روانی، و چه با کاهش دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و تصمیمگیری آگاهانه در حوزهی سلامت جنسی و باروری.
تأثیرات خشونت خانگی بر سلامت باروری
تأثیر خشونت خانگی بر سلامت باروری را میتوان در دو سطح مستقیم و غیرمستقیم بررسی کرد:
۱. تأثیرات مستقیم:
– آسیبهای فیزیکی به دستگاه تناسلی:
ضرب و جرح ناشی از خشونت فیزیکی میتواند به اندامهای تناسلی از جمله رحم، تخمدانها و واژن آسیب وارد کند. این آسیبها ممکن است منجر به خونریزی داخلی، عفونت، کاهش قابلیت باروری یا بروز مشکلات جدی در بارداریهای آینده شوند.
– عفونتهای مقاربتی (STIs): خشونت جنسی، بهویژه در موارد تجاوز، خطر ابتلا به عفونتهای مقاربتی مانند HIV/AIDS، سفلیس، سوزاک و کلامیدیا را بهطور چشمگیری افزایش میدهد. این عفونتها میتوانند موجب بیماری التهابی لگن، چسبندگی لولههای فالوپ، ناباروری و افزایش احتمال بارداری خارج رحمی شوند.
- بارداری ناخواسته و سقط جنین اجباری:
زنان قربانی خشونت جنسی بهطور جدی در معرض بارداریهای ناخواسته قرار دارند. در برخی موارد، شریک خشونتگر ممکن است زن را به سقط جنین وادار کند، یا بالعکس، او را از پایاندادن به بارداری ناخواسته منع کند؛ حتی زمانی که زن به دلایل جسمی یا روانی آمادگی ادامه بارداری را ندارد. هر دو حالت میتوانند آسیبهای جدی روانی و جسمی بهدنبال داشته باشند.
- مشکلات در دوران بارداری و زایمان:
تجربه خشونت در دوران بارداری، خطراتی جدی برای سلامت مادر و جنین ایجاد میکند. از جمله پیامدهای آن میتوان به سقط خودبهخودی، زایمان زودرس، وزن پایین نوزاد هنگام تولد، پرهاکلامپسی، و حتی مرگ مادر یا نوزاد اشاره کرد. استرس مزمن و آسیبهای جسمی ناشی از خشونت نیز ممکن است رشد طبیعی جنین را مختل کرده و بارداری را پرخطر سازند.
۲. تأثیرات غیرمستقیم (روانی و رفتاری):
استرس مزمن و اختلالات هورمونی:
تجربهی مداوم خشونت منجر به استرس مزمن میشود؛ وضعیتی که به اختلال در ترشح هورمونهای تنظیمکنندهی چرخه قاعدگی و باروری منجر میگردد. این اختلال میتواند موجب بینظمی در قاعدگی، مشکلات در تخمکگذاری و کاهش احتمال بارداری شود.
اختلالات روانی:
افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، و کاهش اعتمادبهنفس از جمله پیامدهای رایج خشونت خانگی هستند. این مشکلات روانی میتوانند میل جنسی را کاهش داده و بر کیفیت روابط زناشویی تأثیر بگذارند؛ مسائلی که بهطور غیرمستقیم سلامت باروری را تحت تأثیر قرار میدهند.
رفتارهای پرخطر:
برای رهایی موقت از درد روانی، برخی از قربانیان به رفتارهای پرخطر مانند مصرف سیگار، الکل یا مواد مخدر روی میآورند. این رفتارها بهطور مستقیم و جدی سلامت باروری را تهدید میکنند و احتمال یک بارداری سالم را بهشدت کاهش میدهند.
عدم دسترسی به خدمات بهداشتی:
ترس، شرم، انزوا و کنترل شدید از سوی شریک خشونتگر میتواند مانعی جدی برای دسترسی زنان به خدمات بهداشتی، بهویژه در حوزه بهداشت باروری و تنظیم خانواده باشد. این محرومیت، تشخیص و درمان بهموقع بیماریهای مرتبط با باروری را به تأخیر میاندازد و وضعیت سلامت فرد را وخیمتر میسازد.
تأثیر خشونت خانگی بر سلامت باروری مردان:
اگرچه معمولاً تمرکز بر تأثیر خشونت خانگی بر زنان است، اما نباید از آسیبهایی که مردان تجربه میکنند غافل شد. مردان نیز ممکن است قربانی خشونت روانی یا فیزیکی شوند. این تجربهها میتوانند منجر به کاهش میل جنسی، اختلال در نعوظ، و اختلالات روانی شوند که بهصورت غیرمستقیم بر سلامت جنسی و باروری آنها تأثیر منفی میگذارد.
وضع و اجرای قوانین مؤثر برای حمایت از قربانیان خشونت خانگی، پیگرد قانونی عاملان خشونت، و فراهمسازی بسترهای قانونی برای دسترسی به خدمات بهداشتی و روانشناختی، از ملزومات اساسی در سطح حکمرانی است.
راهحلها:
مقابله با تأثیرات خشونت خانگی بر سلامت باروری نیازمند رویکردی جامع، همزمان در سطح فردی، اجتماعی و نهادی است:
- آموزش و آگاهیبخشی:
افزایش آگاهی عمومی درباره خشونت خانگی و پیامدهای آن، بهویژه در حوزه سلامت باروری، نقش کلیدی در پیشگیری و شناسایی زودهنگام قربانیان ایفا میکند. آموزش خانوادهها، مدارس و رسانهها در این زمینه ضروری است.
- حمایتهای اجتماعی و ایجاد پناهگاهها:
ایجاد و تقویت مراکز حمایتی و پناهگاههای امن برای قربانیان خشونت، شرایطی فراهم میسازد تا زنان بتوانند از چرخه خشونت خارج شوند و به منابع حقوقی، روانی و پزشکی دسترسی پیدا کنند.
- ارائه خدمات بهداشتی جامع:
کادر درمانی باید آموزشهای لازم برای شناسایی علائم خشونت و برخورد حساس و بدون قضاوت با قربانیان را دریافت کنند. ارائه خدمات بهداشت باروری، از جمله مراقبتهای پیش از بارداری، جلوگیری از بارداری ناخواسته، و درمان عفونتهای مقاربتی باید در محیطی امن و محرمانه انجام شود.
- مشاوره روانشناختی:
دسترسی به خدمات مشاورهای فردی و گروهی به قربانیان کمک میکند تا با آثار روانی خشونت مقابله کنند، تروما را پردازش کنند و سلامت روانی و جسمی خود را بازیابند.
- اصلاح قوانین و سیاستگذاریها:
«وضع قوانین قاطعتر برای حمایت از قربانیان و مجازات متجاوزان، و اجرای مؤثر این قوانین در سطح جامعه.»
خشونت خانگی نهتنها کرامت انسانی را لگدمال میکند، بلکه سلامت باروری زنان و مردان را به شکلی فاجعهبار به خطر میاندازد. درک این ارتباط پیچیده و اتخاذ رویکردی جامع و هماهنگ—شامل آموزش، حمایتهای اجتماعی، ارائه خدمات بهداشتی تخصصی، و اصلاح قوانین—برای شکستن چرخه خشونت و تضمین حق هر فرد به سلامت باروری کامل، ضروری است. مقابله با خشونت خانگی، صرفاً یک وظیفه انسانی نیست، بلکه سرمایهگذاری برای سلامت و آیندهای پایدار در جامعه است.
نویسنده: داکتر معصومه پارسا