برچسب: بیماری روانی

4 روز قبل - 50 بازدید

برخورد با افراد خودشیفته کار آسانی نیست. ذهن آنها چنان محدود است که به‌سختی متوجه دنیایی فراتر از دنیای خودشان می‌شوند. دنیای درون‌شان هم، دنیای کوچکی است که ارتباطی با دنیای بیرون ندارد. عوامل و شرایط گوناگونی باعث شکل‌گیری انواع مختلف شخصیت‌های خودشیفته می‌شود، اما برای برخورد با افراد خوشیفته چند راهکار اساسی وجود دارد. در ادامه با این راهکارها آشنا می‌شوید. فرد خودشیفته از حس همدلی بی‌بهره است. مهم‌ترین عاملی که نشان می‌دهد قضیه فراتر از توجه بیش‌ازحد به خود است، این است که فرد نمی‌تواند از زاویه‌ی دید دیگران به وقایع بنگرد و احساسات آنها را درک کند. این یعنی او تنها برای کمک به خودش گام برمی‌دارد. مثلا وقتی فردی در محیط کار ترفیع می‌گیرد، فرد خودشیفته به‌جای تبریک به او شروع به صغراکبرا درباره‌ی این می‌کند که خودش باید ترفیع می‌گرفته است یا درباره‌ی اتفاق خوشایندی صحبت می‌کند که برای خودش افتاده است. فرد خودشیفته شناختی از اعمالش ندارد یا شناخت کمی دارد. این فرد، فارغ از اینکه چه می‌کند، پیوسته نیازمند تمجید دیگران و گرفتن تأیید بی‌چون‌وچرای آنهاست و به‌گمانش لایق بهترین برخوردهاست. البته برخی از افراد ویژگی‌های یک فرد خودشیفته را دارند؛ اما دچار اختلال خودشیفتگی نیستند؛ این ویژگی‌ها شامل موارد زیر هستند: خودخواهی نیاز مداوم به تحسین سو استفاده از دیگران عدم شناخت و مراقبت از نیازهای سایر افراد در ادامه به معرفی راهکارها جهت تعامل با افراد خودشیفته می‌پردازیم. فرد مبتلا به خودشیفتگی را همان‌طور که هست ببینید کسانی که خودشیفته هستند در جذب افراد بسیار خوب عمل می‌کنند، آنها با ارائه‌ی ایده‌ها و وعده‌های بزرگ توجه شما را جلب می‌کنند که این امر باعث محبوبیت آنها در محل کارشان می‌شود. قبل از اینکه توجهتان به آنها جلب شود باید به نحوه‌ی برخورد آنها با مردم دقت کنید. اگر مشاهده کردید که دروغ می‌گویند یا به دیگران بی‌احترامی می‌کنند به آنها اعتماد نکنید؛ زیرا امکان بالایی وجود دارد تا همان رفتار را با شما نیز انجام دهند. علی‌رغم گفته‌های فرد خودشیفته  خواسته‌ها و نیازهای شما برای او مهم نیستند اگر سعی کنید این مسئله را مطرح کنید به‌احتمال زیاد با مقاومت آنها مواجه خواهید شد. طلسم را بشکنید و دیگر روی آنها متمرکز نشوید با وجود فرد خودشیفته‌ای در اطرافتان به نظر می‌رسد که توجه همه به سمت او جلب می‌شود و این یک نقشه‌ی طراحی شده است. افراد خودشیفته به‌سختی تلاش می‌کنند تا خود را در کانون توجه قرار دهند خواه این توجه مثبت باشد و یا منفی. ممکن است متوجه شوید که در دام آنها افتاده اید و متعاقب آن نیازهای خود را نادیده می‌گیرید تا آنها را راضی نگهدارید. اگر منتظر هستید که جلب‌توجه کردن را کنار بگذارند این موضوع هرگز اتفاق نخواهد افتاد هرچقدر که زندگی خود را متناسب با نیازهای آنها تنظیم کنید برایشان کافی نخواهد بود. اگر با یک فرد خودشیفته کار می‌کنید نباید به او اجازه دهید که در شما نفوذ کند یا دنیای شما را به  سلیقه‌ی خود تعریف کند. شما مهم هستید و در مجاورت چنین فردی بهتر است به‌صورت منظم نقاط قوت و خواسته و اهدافتان را به خودتان یادآوری کنید. مسئولیت زندگی خودتان را بر عهده بگیرید و زمانی را به خودتان اختصاص دهید. ابتدا از خودتان مراقبت کنید و به یاد داشته باشید که وظیفه‌ی شما برآورده‌سازی نیازهای این افراد نیست. برای دفاع از حقوق خودتان صحبت کنید مواردی وجود دارند که نادیده گرفتن و یا فاصله گرفتن از آنها بهترین پاسخ است و باید هوشمندانه تصمیم بگیرید؛ اما خیلی چیزها به نوع رابطه بستگی دارد. به‌عنوان مثال نوع برخورد با رئیس، همسر و فرزندان نیازمند راهکارهای متفاوت از هم است. برخی افراد خودشیفته از سردرگم کردن دیگران لذت می‌برند. اگر این‌گونه است تلاش کنید خشمی را که دچار هستید بروز ندهید؛ زیرا این امر فقط آنها را ترغیب می‌کند تا به کارشان ادامه دهند. اگر آن شخص کسی است که دوستش دارید و می‌خواهید در زندگی‌تان باقی بماند باید با او صحبت کنید و سعی کنید این روش را با همراهی یک فرد متخصص پیش ببرید. به آنها بگویید که چگونه رفتار و گفتار آنها بر زندگی شما تأثیر می‌گذارد. به طور مشخص در مورد رفتارهای قابل قبول و انتظاری که از آنها دارید صحبت کنید. خود را برای این واقعیت آماده کنید که شاید آنها شما را درک نکنند یا اهمیتی برای صحبت‌هایتان قائل نباشند. برای افراد مبتلا به خودشیفتگی حدومرز تعیین کنید از نشانه‌های خودشیفتگی اغلب خودمحوری است. آنها فکر می‌کنند این حق را دارند که به هرجایی که می‌خواهند بروند، به وسایل شخصی شما دست بزنند یا بگویند که شما چه کاری را انجام بدهید و یا انجام ندهید. شاید به شما ناخواسته مشاوره بدهند و برای کارهایی که شما انجام داده‌اید اعتبار کسب کنند یا شاید شما را مجبور کنند در محیطی عمومی درمورد چیزی خلاف میل درونی‌تان صحبت کنید. همچنین این افراد درک درستی از فضای شخصی ندارند؛ بنابراین حدومرزهای زیادی را زیر می‌گذارند. بیشتر اوقات حتی متوجه آن حدومرز نیستند؛ به همین دلیل باید در مورد حدود خودتان به‌صورت کاملاً واضح و شفاف با آنها صحبت کنید. از فرد خودشیفته انتظار عقب‌نشینی نداشته باشید اگر در مقابل فرد خودشیفته بایستید و در برابر کارها و رفتارهایش از خودتان واکنش نشان دهید باید این انتظار را داشته باشید که او نیز ساکت نمی‌ماند و پاسخ می‌دهد. هنگامی که صحبت می‌کنید و حد و مرزهایی را تعیین می‌کنید آنها نیز خواسته‌های خود را عنوان خواهند کرد و همچنین ممکن است کاری کنند که احساس گناه داشته باشید و یا حس کنید فردی بی‌رحم  و کنترل‌گری هستید و ممکن است در این مسیر با رفتارهایی نمادین و توجه‌طلبانه دیگران را نیز با خود  همسو کرده و در جبهه‌ی خود دراورند. بهتر است در چنین حالتی قاطع و ثابت‌قدم عمل کنید؛ زیرا در صورت هرگونه سستی از سوی شما در مرتبه‌ی بعدی به چیزی نخواهید رسید. سخن پایانی: در کنار کلیه‌ی موارد ذکر شده در رابطه با تعامل با افراد خودشیفته لازم به ذکر است که این راهکارها به هیچ عنوان کامل و جامع نبوده و در هر مورد، در رابطه با هر فرد و در هر شرایط و روابطی ممکن است نیاز به راهکارهایی منحصربه‌فرد از سوی یک فرد متخصص داشته باشید. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


5 ماه قبل - 117 بازدید

منابع محلی می‌گویند که سه زن جوان طی ۲۴ ساعت گذشته در ولایت‌های فاریاب و هلمند به دلیل خشونت‌های خانوادگی خودکشی کردند. دست‌کم چهار منبع به رسانه گوهرشاد گفته‌اند که در رویداد نخست یک دختر ۱۸ ساله به نام عارفه در روستای «تخت زغن»، از مربوطات ولسوالی پشتون‌کوت ولایت فاریاب خودش را حلق‌آویز کرده و به زندگی‌اش پایان داده است. منبع گفت که عارفه متأهل بود و در خانه پدرش دست به خودکشی زده است. همچنین یک منبع دیگر گفت که یک دختر ۲۲ ساله دیگر بنام گل‌افزار در روستای «قلعه شاهان»، از مربوطات ولسوالی گرزیوان ولایت فاریاب خودکشی کرده است. منبع تاکید کرد که این دختر جوان نیز متأهل بود و با خوردن مواد زهری (مرگ موش) به زند‌گی‌ خود پایان داده است. در عین حال، منبع دیگر می‌گوید که یک دختر ۲۴ ساله طی ۲۴ ساعت گذشته در ولسوالی مارجی ولایت هلمند خودکشی کرده است. منابع دلیل خودکشی این سه زن را خشونت‌ و دعوای خانوادگی عنوان کرده‌اند. مسوولان حکومت سرپرست در ولایت فاریاب و هلمند تا اکنون در این باره اظهار نظری نکرده‎اند. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان پس از تسلط حکومت فعلی به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


7 ماه قبل - 120 بازدید

منابع محلی از ولایت فاریاب می‌گویند که یک دختر ۱۱ ساله در شهر میمنه، مرکز این ولایت خود را حلق‌آویز کرده و به زندگی‌اش پایان داده است. دست‌کم دو منبع در صحبت با رسانه گوهرشاد گفته‌اند که این رویداد روز گذشته (شنبه‌، ۱۷ سنبله) در ساحه‌ی «کوهی‌خانه»‌ی از مربوطات ناحیه‌ی اول شهر میمنه رخ داده است. منبع تاکید کرد که این دختر «فاطمه‌» نام داشت و خود را حلق‌آویز کرده است. منبع افزود که این دختر ۱۱ ساله خود را در خانه‌ حلق‌آویز کرده و جسدش برای تحقیقات بیشتر به شفاخانه مرکزی ولایت فاریاب منتقل شده است. منبع می‌گوید که هنوز دلیل و انگیزه‌ی خودکشی این دختر خردسال روشن نیست. باید گفت که میزان خودکشی زنان و دختران در سراسر افغانستان و به ویژه در ولایت فاریاب پس از تسلط حکومت فعلی بر کشور به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. چند وقت پیش نیز، یک دختر ۱۶ ساله به نام «هدیه» که باشنده‌ی روستای شور بازار ولسوالی شیرین تگاب بود، توسط افراد مسلح ناشناس ابتدا مورد تجاوز گروهی قرار گرفته و سپس به قتل رسید. بیماری‌های روانی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی خودکشی‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


8 ماه قبل - 265 بازدید

منابع صحی از شفاخانه حوزه‌ای ولایت هرات می‌گویند که شمار افراد مبتلا به بیماری‌های روانی در این ولایت افزایش یافته و اکثریت بیماران روانی زنان و دختران هستند. دست‌کم دو منبع صحی گفتند که روزانه بیش از ۵۰ بیمار روانی یا افراد مبتلا به افسردگی جهت درمان به شفاخانه حوزه‌ای هرات مراجعه می‌کنند که بیشتر مبتلایان به بیماری‌های روانی در این ولایت را زنان و دختران‌ تشکیل می‌دهند. منبع گفت که مراجعه‌کنندگان اکثریت زنان و دختران جوان هستند که از محدودیت‌های موجود و افزایش خشونت‌های خانوادگی رنج می‌برند. به گفته‌ی منبع، زنان و دختران مراجعه‌کننده به شفاخانه حوزه‌ای از محدودیت‌ها، خشونت‌های خانوادگی و آزار و اذیت مردم در سرک‌های عمومی شکایت دارند. منبع گفت: «اکثریت مراجعه‌کنندگان می‌گویند، اگر به این مشکلات رسیدگی نشود، در سال‌های آینده تعداد افراد مبتلا به مشکلات روانی و افسردگی در جامعه و به ویژه در بین زنان و دختران چندبرابر خواهد شد. زمانی‌که مشکلات روانی و افسردگی در جامعه افزایش پیدا کرد، کنترول و تداوی آن نیازمند هزینه هنگفت خواهد بود.» از سویی هم، شماری از دانش‌آموزان دختر و کارمندان زن در هرات می‌گویند که پس از بسته شدن مکتب‌ و دانشگاه و ایجاد ممنوعیت شدید بر شغل زنان، به بیماری روانی مبتلا شده‌اند و حتی تصمیم به خودکشی گرفته‌اند. فشار روانی و دختران بازمانده از مکتب راضیه صادقی می‌گوید که خودش و هم‌صنفی‌هایش به دلیل بسته ماندن مکاتب به افسردگی و مشکلات روانی مبتلا شدند. راضیه که ۱۶ سال سن دارد، زمانی‌که او صنف دهم مکتب بود، مکاتب بسته شد و با گذشت سه سال، تا اکنون نیز مکاتب بسته می‌باشد. او با بغض گفت که شانه‌های کوچکش توان بار سنگین دوری از مکتب و همصنفی‌هایش را ندارند. راضیه و بیش از یک میلیون دختر دیگر از مکتب و دانشگاه منع شده‌اند که شماری زیادی از آنان به کارهای شاقه، ازدواج اجباری و مهاجرت تن داده‌اند. همچنین فاطمه، یکی از دانشجویانی بود که هفت سال سختی رشته‌ی طبابت را به جان خرید تا بتواند روزی پزشک شود و دردی از مردم بکاهد. روزگار اما به گونه‌ای رقم خورد که اکنون نه تنها قادر نیست دردی از مردم بکاهد، خود نیز بیمار شده و توان مداوای دردهایش را ندارد. اکنون بجای نشستن بر صندلی پزشکی، پشت چرخ نشسته و خیاطی می‌کند. اکنون بجای اتاق جراحی، سر از کشور ایران درآورده و مثل ده‌ها دختر دانشجویی که پس از سقوط افغانستان و مسدود شدن دانشگاه‌ها، اجبار مهاجرت را به جان خریدند. مادری‌که از کار بیکار شد از سویی هم، زبیده رسولی نیز کارمند یکی از نهادهای غیردولتی بود؛ اما پس از بازگشت حکومت سرپرست و محدودیت در برابر کار زنان، از کار بیکار شد. زبیده که مادر سه کودک است، می‌گوید: «دخترم صنف ششم مکتب بود که مکتب‌ها بسته شد، پدرش از کار بیکار شد و من هم به موسسه کار می‌کردم، بعد از چند وقتی من هم از کار بیکار شدم، شوهرم بخاطر کارگری مجبور شد به ایران مهاجرت کند، حالت روانی من خیلی خراب شد و اقدام به خودکشی کردم. روان پزشک هم نتوانست به من کمک کند.» زبیده تاکید کرد: «آینده نامعلوم است، اقتصاد ضعیف خانواده، فقر و بیکاری طی این سه سال اخیر باعث شده که به مریضی روانی و افسردگی شدید دچار شوم و حتی از قرض‌های آرام‌بخش استفاده کنم.» او افزود: «متاسفانه وضعیت کنونی زندگی در افغانستان، به‌ویژه زنان را دچار افسردگی کرده است. وقتی به کلینیک‌ها مراجعه می‌کنیم؛ یکی از بخش‌هایی که بیشترین بیماران را دارد بخش اعصاب و روان است.» سه سال است که حکومت سرپرست مکتب‌ها را به روی دانش‌آموزان دختر بالاتر از صنف ششم بسته‌اند. هم‌زمان همه مرکزهای تحصیلی به روی دختران و زنان بسته شده‌اند و کار زنان در نهادهای دولتی و غیردولتی نیز ممنوع شده است. راضیه، فاطمه و زبیده چون هزاران دختر و زن افغان نتوانست رویایش را به پایان برساند. به قول خودشان: «زن بودن در جامعه افغانستان سخت بود اما حالا مکافاتی بیش نیست وگرنه چرا اینقدر مجازات شویم؟» حق آموزش و اشتغال، از حقوق بنیادین بشر است که مانند سایر حقوق مشابه باید کلیه‌ی افراد، بدون هیچ‌گونه تبعیضی از آن برخوردار شوند. این حق در اسناد مختلف حقوق بشری مورد تأکید قرار گرفته است. ازاین‌رو، نابرابری جنسیتی در آموزش و اشتغال نقض آشکار این حق محسوب می‌شود. باید گفت که از زمان اعلام مسدود شدن دانشگاه‌ها به روی دختران و منع کار زنان در نهادهای داخلی و بین‌المللی، هیچ یک از مسوولان حکومت سرپرست در مورد علت و یا رفع ممنوعیت آموزش دختران و کار زنان پاسخگو نبوده‌اند.

ادامه مطلب


9 ماه قبل - 167 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرد که بیش از ۲۴ درصد کودکان بین پنج تا ۱۷ ساله در افغانستان اضطراب را تجربه می‌کنند و ۱۵ درصد آنها دچار افسردگی هستند. یونیسف با نشر گزارشی گفته است که کودکان اهل افغانستان ۱۰ مرتبه بیشتر از نرخ میانگین جهانی با بیماری‌های روانی درگیر هستند. این نهاد تاکید کرد که بیماری‌های روانی در میان کودکان افغانستان میراث جنگ، مهاجرت، آوارگی و فقر اقتصادی است. حوادث مکرر طبیعی و مهمات انفجاری مشکلات روانی کودکان افغان را افزایش داده است. یونیسف تاکید کرد که کودکان «بخش آسیب‌پذیر جامعه» هستند و آن‌ها در زمان بحران در سطح بالایی از اضطراب، تروما و اختلال در زندگی روزمره مواجه‌اند. در گزارش صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل آمده است که اقدامات محدودکننده مستمر بر آموزش دختران در افغانستان دسترسی آن‌ها را به خدمات بهداشتی و حمایت از سلامت روان کاهش داده است. این سازمان در ادامه افزود که در غیاب سیستم رسمی حمایت از کودکان، ۷۵۰ «واحد دوستانه» فعال در زمینه حقوق کودکان را در سراسر افغانستان اداره می‌کند. در ادامه آمده است که کودکان در این واحدها از مشوره‌های روانی نیز برخوردارند. این نهاد تاکید کرد که پارسال از طریق همین واحدها، از نزدیک به چهار میلیون کودک در ۳۴ ولایت افغانستان مراقب کرده و به آنها حمایت‌های روانی ارایه کرده است. در گزارش یونیسف آمده است که این سازمان در سال ۲۰۲۳ نزدیک به سه هزار مددکار اجتماعی را در افغانستان آموزش داد که نیمی از آن‌ها را زنان تشکیل می‌دادند. صندوق حمایت از کودکان ملل متحد در گزارش اخیر خود گفته است در نظر دارد از ۳.۶ میلیون کودک افغان در سال ۲۰۲۴ مراقبت کند و به آنان خدمات سلامت روان ارائه دهد.

ادامه مطلب