برچسب: روز مادر

1 ماه قبل - 85 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری مادر، نخستین و مهم‌ترین آموزگار هر کودکی است. از نخستین لحظات زندگی، کودک در آغوش گرم مادر آرامش یافته و مفاهیم اولیه زندگی را از او فرا می‌گیرد. رفتارها، واکنش‌ها و تعاملات مادر با کودک، به طور مستقیم بر شکل‌گیری شخصیت، ارزش‌ها و باورهای او تأثیرگذار است. از طریق مادر، کودک با دنیای پیرامون خود آشنا شده و آداب و رسوم اجتماعی را می‌آموزد. چگونگی برخورد مادر با کودک، الگوی برای او در تعاملات آینده خواهد بود. به همین دلیل، کارشناسان تربیت بر نقش بی‌بدیل مادر در شکل‌گیری شخصیت کودک تأکید فراوان دارند. محیط خانه به عنوان اولین مدرسه کودک، تحت تأثیر مستقیم رفتارها و نگرش‌های مادر است و الگوهای رفتاری اولیه کودک در همین محیط شکل می‌گیرد. الف) تربیت جسمانی: در سخنان بزرگان اسلام، فرزند به «گل» تشبیه شده است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «الولد الصالح ریحانة من ریاحین الجنّة»؛ «فرزند صالح گلی است از گل‌های بهشت». این تشبیه، ظرافت و آسیب‌پذیری کودک، به‌ویژه در سال‌های نخست زندگی را به خوبی نمایان می‌سازد. نوزاد، همچون گلی نورسته، جسمی لطیف و روحی حساس و تازه دارد و نیازمند مراقبت ویژه است. غفلت از این مراقبت، می‌تواند به پژمردگی و آسیب‌های جسمی و روانی او منجر شود. متأسفانه، در دنیای امروز شاهد کودکانی هستیم که به دلیل بی‌توجهی والدین، از رشد کمی و کیفی بازمانده و دچار نارسایی‌های گوناگون می‌شوند. از این رو، توجه جدی به تربیت فرزند و تأمین نیازهای او، هم از منظر شرع و وجدان و هم از دیدگاه عرف، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. در این میان، مادر نقشی بی‌بدیل ایفا می‌کند. او به دلیل نزدیکی و شناختی که از فرزند خود دارد، بهترین پاسخگو به نیازهای جسمی و روحی اوست. مهر، محبت و رأفت مادرانه، همچون حصاری امن، کودک را در برابر آسیب‌ها حفظ می‌کند و او را از آلودگی‌ها پاک می‌سازد. نوازش دستان مادر و لالایی‌های او، آرامشی بی‌نظیر به کودک می‌بخشد. مراقبت‌های طاقت‌فرسای سال‌های اولیه زندگی، تنها با عشق و صبوری مادرانه قابل انجام است. تربیت جسمانی، رکن مهمی از تربیت کودک است و نباید از آن غافل شد. جملهٔ «عقل سالم در بدن سالم است» به خوبی اهمیت سلامت جسم را در رشد و تکامل ابعاد دیگر وجود انسان نشان می‌دهد. جسمی که به درستی رشد نکرده و از سلامت کافی برخوردار نباشد، می‌تواند مانع رشد روحی و روانی فرد شود. نقش مادر در تأمین سلامت و رشد جسمانی کودک، بسیار حیاتی است و مادران باید با حساسیت و آگاهی، شرایط لازم برای این امر را فراهم آورند. البته پدر و نقش سرپرست خانه در فراهم‌آوری پیش‌نیازهای رشد جسمی کودکان کم‌تر از نقش مادر نیست. تأمین نیازهای مالی خانواده، ایجاد محیطی امن و آرام در خانه، مشارکت در مراقبت از کودک و حمایت عاطفی از مادر، همگی از جمله وظایف پدر است که به طور مستقیم بر رشد و سلامت کودک تأثیرگذارند. ب) تربیت دینی و معنوی: تربیت دینی، از منظر اسلام و قرآن، اهمیتی بنیادین دارد و توجه به آن باید از بدو شکل‌گیری نطفه و حتی پیش از آن، در تشکیل خانواده، مورد توجه قرار گیرد. این تربیت، فرآیندی مستمر و پویاست که در مراحل مختلف زندگی فرد، از جنینی تا بزرگسالی، ادامه دارد. نقش مادر در این میان، نقشی محوری و بی‌بدیل است. مادر، به عنوان اولین مربی و الگوی کودک، تأثیری شگرف بر شکل‌گیری باورها، ارزش‌ها و رفتارهای دینی او دارد. این تأثیرگذاری، نه تنها پس از تولد، بلکه از دوران جنینی آغاز می‌شود؛ حالات روحی، تغذیه و حتی نیات مادر در این دوران، می‌تواند بر شکل‌گیری شخصیت دینی و معنوی جنین مؤثر باشد. پس از تولد، مادر با لالایی‌ها، نوازش‌ها و رفتارهای خود، مفاهیم اولیه دینی را به کودک منتقل می‌کند. او با بیان داستان‌های قرآنی، قصص پیامبران و اهل بیت (علیهم‌السلام)، بذرهای ایمان و محبت به خداوند و اولیای او را در دل کودک می‌کارد. در دوران کودکی، مادر با صبر و حوصله، اصول و فروع دین، مانند نماز، روزه و تلاوت قرآن را به کودک آموزش می‌دهد و با ایجاد فضایی معنوی در خانه، زمینه را برای رشد و تعالی دینی او فراهم می‌سازد. در دوران نوجوانی و جوانی که فرد با چالش‌ها و سؤالات بیشتری در زمینه مسائل دینی مواجه می‌شود، مادر می‌تواند با گفتگوی صمیمانه، پاسخگویی به شبهات و ارائه الگوهای رفتاری مناسب، او را در مسیر درست هدایت کند. مادر با دعای خیر، حمایت عاطفی و ایجاد ارتباطی قوی و مبتنی بر اعتماد، می‌تواند فرزند خود را در برابر انحرافات و آسیب‌های اجتماعی مصون نگه دارد و او را در مسیر رشد و کمال دینی یاری رساند. به این ترتیب، نقش مادر در تربیت دینی و معنوی فرزند، نقشی چند بعدی و پیوسته است که از پیش از تولد آغاز شده و تا بزرگسالی ادامه می‌یابد و سنگ بنای یک زندگی ایمانی و سعادتمند را برای فرزند فراهم می‌آورد. ج) تربیت عاطفی: مادر به عنوان سرچشمه‌ی مهر و محبت، نقش بی‌بدیلی در تربیت عاطفی فرزند ایفا می‌کند. ساختار وجودی زن، او را به موجودی حساس و مهربان بدل کرده است که توانایی بالایی در برقراری ارتباط عاطفی صمیمانه دارد. این ویژگی ذاتی مادران، بستری مناسب برای ایجاد پیوند عاطفی قوی بین مادر و فرزند فراهم می‌آورد و در شکل‌گیری شخصیت کودک تأثیر بسزایی دارد. اسلام نیز به اهمیت نقش مادر در تربیت عاطفی فرزند تأکید فراوان کرده است. پیامبر اکرم (ص) با بیان این جمله که «خداوند به زنان و مادران مهربان‌تر از مردان است»، بر جایگاه ویژه مادر در خانواده و جامعه تأکید نموده‌اند. مادران با پرورش عواطف مثبت در فرزندان خود، می‌توانند به آن‌ها کمک کنند تا به افرادی سالم و شاداب تبدیل شوند. بی‌توجهی عاطفی مادر به کودک، عواقب جبران‌ناپذیری همچون افسردگی، اضطراب و مشکلات رفتاری را به دنبال خواهد داشت. د) تربیت اخلاقی: نقش مادر در تربیت اخلاقی فرزند بر همگان روشن است و نیازی به تبیین ندارد؛ چرا که مادر الگوی رفتاری و اخلاقی برای فرزند است. هر عمل کوچک و بزرگی که او انجام دهد، در منش و نحوه رفتار فرزند با دیگران تأثیر می‌گذارد. مادر با رفتار الگویی خود، انسانی پرورش می‌دهد که از ناپاکی‌ها، حسادت‌ها، کینه‌ها و رذایل اخلاقی دوری می‌کند و در دلش مهر، صفا و خیراندیشی نسبت به همنوعان پدید می‌آورد. او سرچشمه فضیلت‌ها و خوبی‌هاست و در محیط خانه می‌تواند درس تقوا و خداترسی به فرزند بیاموزد و از کودکی ضعیف و ناتوان، شخصیتی بزرگ علمی و اخلاقی بسازد و به جامعه تحویل دهد. در مقابل، اگر مادر به وظیفه خویش عمل نکند و در برابر چشمان کودک دست به رفتارهای نامناسب و ناشایست بزند، طبیعی است که کودک از او تبعیت می‌کند و در نتیجه، پست و منحرف تربیت خواهد شد. یکی از بزرگان و رهبران دینی در این زمینه می‌فرماید: «مادرِ خوب، بچه خوب تربیت می‌کند و خدای نخواسته اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان دامن مادر منحرف بیرون می‌آید؛ و چون بچه‌ها آن علاقه‌ای که به مادر دارند به هیچ کس ندارند و در دامن مادر که هستند، تمام چیزهای که دارند، آرزوهایی که دارند، خلاصه می‌شود در مادر و همه چیز را در مادر می‌بینند.» بنابراین، مادران باید با آگاهی از تأثیر رفتار و گفتار خود بر فرزندان، در جهت تقویت ارزش‌های اخلاقی و دینی در خانواده بکوشند. آن‌ها می‌توانند با ایجاد محیطی سرشار از محبت، صداقت و احترام، زمینه‌ساز رشد شخصیتی سالم و متعادل در فرزندان خود باشند. همچنین، با پرهیز از رفتارهای ناپسند و آموزش عملی فضایل اخلاقی، می‌توانند نسلی مسئولیت‌پذیر و بااخلاق تربیت کنند که در آینده جامعه‌ای سالم و پویا را رقم بزنند.

ادامه مطلب


1 سال قبل - 275 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری ولادت با سعادت دخت پیغمبر خاتم حضرت زهرا را تبریک و تهنیت عرض می‌داریم. اینروزها که حرف از حقوق زنان و دختران در کشور ما سخن روز است، شایسته بل بایسته است رفتارهای پیامبر با دخترش حضرت زهرا(س) را با مداقه مطالعه کنیم و با تآمل و دقت به آن بیاندیشیم. سپس از آن نتیجه‌یی بدست آوریم. نتیجه‌یی که انتظار می‌رود مدعیان پیرو حضرت ختمی مرتبت(ص)، آنرا چراغ راه مدیریتی خود قرار دهند. قبل از شرح رفتار پیامبر(ص) با دخترش فاطمه(س)، بهتر است نظری بر رفتار جاهلان عرب با دختران در عربستان قبل از اسلام بیاندازیم. اینطوری بهتر برخورد و رفتار خودمان و سیاستمداران و مدیران جامعه‌مان را در قبال دختران قضاوت خواهیم کرد. با مقایسه برخورد جاهلان عرب با رفتار نظری و عملی حضرت محمد با دختران، پی خواهیم برد که ما امروزی‌ها اعم از مردانی که فقط پدرند و مردانی که هم پدر اند و هم سیاستمدار و مدیر جامعه، در برخورد با دختران، در کدام طرف قرار خواهیم گرفت. آیا برخورد ما با دختران جامعه بیشتر شبیه برخورد جاهلان عرب قبل از ظهور اسلام است یا رفتارمان با دختران، پیامبرگونه می‌باشد؟. جامعه جاهلیت شبه جزیره عربستان آنطوری که تاریخ‌نویسان و نویسندگان گفته‌اند در جهل مطلق به سر می‌بردند. عرب‌های جاهل چیزی که از سفرهای صحرایی و گذشتگانشان آموخته بودند این جمله بود: «برای اینکه زنده بمانی بکش.» عرب‌های جامعه جاهلی همه‌چیز و تمام زندگی‌شان را بر محور جنگ و خونریزی تنظیم می‌کردند. با تولد فرزند پسر خوشحال می‌شدند؛ چون در کودکی نگهبان شتر و در بزرگی همیار و همرزم در میدان جنگ بود. با ولادت دختر، اما رنگ از رخساره پدران جاهل می‌پرید و آه از اندرونشان برمی‌خواست که «چه بدبختی و بدیمنی بزرگی!»؛ بلی، برای دختران و زنان هیچ حقی قائل نبود آنان را مایۀ ننگ می‌پنداشتند. چونکه در جنگ‌ها در معرض اسارت بودند. در چنین محیطی حضرت ختمی مرتبت، طبیب جان‌ها ظهور می‌کند و رو به مردان عرب طنینی سر می‌دهد: ای بيابانگردان تيره روز! آن چه از صحرا آموخته‌ايد درست نيست! صحرا آموزگاري بد آموز است. شما بايد از خدا درس بگيريد! شعار شما آن نيست كه به آن خو گرفته‌ايد! شما خليفه خداييد و خدا نور، محبت، زندگي، لطف و رحمت است. هر یک از شما براي ديگري زنده‌ايد و همه براي خداييد. آن درس ديگري را هم كه سينه به سينه يا با تقليد از رفتار پدرانتان آموخته‌ايد فراموش كن! آنان نيز معلمان خوبي نبودند! بايد بدانيد كه درس را تقليدي نبايد آموخت! دختر نيز مانند پسر است! هر دو به كارتان مي‌آيند! هر دو نعمت خدايند! همه نعمت‌هاي خدا را بايد سپاس گفت و نبايد يكي را بر ديگري برتري داد! مردم! شما چرا با دختران‌تان چنين رفتاري مي‌كنيد؟ چرا به ديده كالاي بي‌ارزش به آنها مي‌نگريد؟ شما را چه كسي‌زاده و پرورده است؟ مگر شما در دامان همين دختران كه مادر شده‌اند پرورش نيافته‌ايد؟ بدانيد كه چون دختري در خانه‌اي به دنيا مي‌آيد، خداوند ملائكه را مي‌فرستد تا بگويند: «اي اهل خانه سلام بر شما! سپس آن دختر را با پرهاي خود مي‌پوشانند و دست‌هاي خويش را بر سر او مي‌كشند و مي‌گويند كسي كه نگاهباني او را بر عهده بگيرد تا روز رستاخيز ياري خواهد شد.» «كسي كه دختري داشته باشد و او را زنده به گور نكند، خوار نسازد و پسر را بر او ترجيح ندهد، خدا او را به بهشت خواهد رساند.» اما اين تعليمات آسماني كه گاه با آيات قرآن و گاه به زبان حديث برگوش‌هاي گران آن مردم دير فهم خوانده مي‌شد، بايد با آموزش‌هاي عملي نيز همراه باشد تا اثر آن بيشتر شود و نمونه اعلاي آن نحوۀ برخورد و رفتار پیامبر با دخترش فاطمه(س) است. درباره ابراز محبت بیش از حدّ پیامبر(ص) به دخت گرامی‌اش زهرا(س) نقل‌ها و حدیث‌های بسیاری است. ما با نقل یک سخن از عايشه همسر پيامبر(ص) بسنده می‌کنیم: «هرگاه فاطمه به خانه پيامبر وارد مي‌شد، پيامبر به او خوش‌آمد مي‌گفت و به استقبال او مي‌رفت و او را مي‌بوسيد و او را در جاي خودش مي‌نشاند.» و اين نمونه كوچكي از رفتار پيامبر با دخترش بود. رفتاري كه براي خانواده‌ها، به خصوص مردان آموزنده است. نه تنها براي مردم عصر پيامبر(ص) بلكه براي همه عصرها و نسل‌ها. و ما اهالی افغانستان به ويژه رهبران ديني و حکومتی جامعه چه سخت به اين آموزه‌ها نياز‌منديم! برخوردها و رفتارهای مردان حکومتی و برخی از پدران با دختران جامعه چنان بد و دل‌آزده است که آدم را به یاد دوران جاهلیت میاندازد. در جامعه می‌بینیم و از رسانه‌ها می‌شنویم که مسئولین چه رفتارها و برخورهایی با زنان و دختران دارند. از زمانی که حکومت خودخوانده اسلامی بر اریکه قدرت تکیه زد بیش از دو سال می‌گذرد و در تمام این مدت هر روز شاهد نادیده انگاشتن حقوق دختران از سوی این حکومت هستیم. آن هم حقوق حداقلّی که پسران از آن برخوردار اند و دختران نه. از نقطه نظر مسئولان دولت فعلی، پسران حق تعلیم و تحصیل و ایفای وظیفه دارند و دختران اما چنین حقی ندارند. البته تصمیم‌گیران حکومتی همۀ تصمیم‌ها و اقداماتشان را ادعا می‌کنند که مطابق شریعت اسلامی است و پیامبر از این کارشان خشنود اند. به نظر من، اما این تصمیم‌ها و رفتارهای آپارتایدی بیشتر شبیه کردارها و گفتارهای مردان عرب زمان جاهلیت است تا شبیه رفتار پیامبر عظیم الشأن اسلام.

ادامه مطلب