برچسب: افغانستان و ایران

14 ساعت قبل - 81 بازدید

ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل برای افغانستان درتازه‌ترین مورد اعلام کرده است که آنان شاهد بحران حقوق بشری فاحش در این کشور هستند. آقای بنت روز (جمعه، ۲۷ سرطان) با نشر پیامی در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که اخراج گسترده افغانستانی‌ها، از جمله پناه‌جویان، از ایران و پاکستان تعجب‌آور است. او افزوده است که تهدیدهای واقعی برای اخراج افغانستانی از کشورهای دیگر نیز وجود دارد. گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر تاکید کرده است که دولت‌هایی که مسوولیت‌های اخلاقی و قانونی خود را فراموش کرده‌اند، باید مسیر خود را تغییر دهند. در همین حال، کارشناسان سازمان ملل اخراج گسترده مهاجران افغان از ایران و پاکستان را محکوم کرده و خواهان توقف فوری این روند شده‌اند. کارشناسان سازمان ملل متحد تاکید کرده است که از آغاز سال جاری میلادی، بیش از ۱.۹ میلیون افغانستانی از ایران و پاکستان اخراج شده‌اند. اخراج مهاجران افغانستانی، واکنش‌های گسترده داخلی و بین‌المللی را به دنبال داشته است. طبق گزارش‌ها، دولت ایران در روزهای اخیر، هزاران مهاجر فاقد مدارک قانونی را اخراج کرده و آنان را بدون هیچ‌گونه حمایتی در مرزها رها می‌کند.

ادامه مطلب


2 هفته قبل - 98 بازدید

خداوند از او درگذرد. نام «کریم غول» در اوایل دهه‌ی هفتاد لرزه بر تن مهاجرین افغانستان در مشهد می‌انداخت، مأمور خشن و بی‌رحم «افغانی‌بگیر». سپس او در روزهایی که گرفتار سرطان شد، بسیار از مهاجرین حلالیت طلبید. سرطان او را برد اما نام او در تاریخ مناسبات دو کشور ماند. مأمور از قهار عاصی شاعر توانای افغانستان که در دهه‌ی هفتاد به ایران سفر کرده بود، پاسپورت طلب کرد. عاصی پاسپورتش را به او نشان داد که هنوز یک روز ویزا داشت. مأمور به او سیلی زد و در مقابل اعتراض قهار گفت: این سیلی را برای این زدم که بدانی فقط یک روز وقت داری. قهار کشور را ترک کرد و در موشک‌باران‌های کابل کشته شد، در سال ۱۳۷۳. یادم نمی‌رود که در همان ایام رییس اداره‌ی گذرنامه در مشهد باری با چه لحن تند و خشنی با شاعر ما صحبت می‌کرد. اکنون نه قهار عاصی هست و نه کریم غول، ولی این روایت‌ها مانده است. این‌ها رسوب می‌کند و تا این دو کشور باقی هستند، سینه به سینه و صفحه به صفحه می‌چرخد. در جریان اخراج شمار زیادی از مهاجرین در این روزها هم وقایعی از این قبیل دیده شده است. صحنه‌های خشنی از دستگیری اشخاص، وضعیت اسفبار اردوگاه‌های گردآوری اتباع و نیز اوضاع مرز دوغارون در این روزها. این‌ها هیچ وقت پاک نمی‌شود. این‌ها نه قابل انکار است و نه قابل توجیه. اما از سویی دیگر، در همین روزهای سخت بسیاری از اهالی رسانه، فعالان فرهنگی و اجتماعی، دست‌اندرکاران خیریه و تعداد بی‌شماری از مردم ایران، با مهاجرین همدلی کردند، یاری رساندند. وکلایی بودند که داوطلبانه اعلام آمادگی کردند برای وصول مطالبات مردم بابت رهن منزل و... شاعرانی شعر گفتند. نخبگانی به مقامات نامه نوشتند. کسانی حتی اعلام آمادگی کردند برای کمک‌رسانی در این سوی مرز. در آن سوی مرز نیز، مردم هرات نیکنامی بزرگی برای خود خریدند با استقبال و خدمات‌رسانی برای اخراج‌شدگان. گروه گروه و کاروان کاروان کمک و مواد غذایی رساندند برای مردمی که یک روز قبل در این سوی مرز از یک «سایه» بی‌بهره مانده بودند در گرمای طاقت‌سوز تیرماه دوغارون. آن‌ها سینی‌های غذا آوردند برای مردمی که در اردوگاه و در مسیر، گاهی یک بطری آب را به چند برابر قیمت خریده بودند. این‌ها هم می‌ماند و پاک نمی‌شود. مسوولان و دست‌اندرکاران محترم امور. منکر وضعیت جنگی نیستم. منکر خرابکاری‌ها هم نیستم. منکر لزوم ساماندهی و قانونمندسازی امور مهاجرین هم نیستم. تهدیدها البته بسیارند. ولی مسوولان امور می‌توانستند از این تهدیدها یک فرصت بسازند. می‌توانستند با سبک و طرز رفتار خودشان نشان دهند که با مهاجرستیزان فضای مجازی همراه و همسو نیستند. می‌توانستند با این جو ضد مهاجری که عمدتاً‌ هم به شکل یک پروژه از جاهایی تأمین می‌شود، فاصله‌گذاری کنند. این می‌شد فرصتی کم‌نظیر باشد برای خنثی‌کردن ذهنیت‌هایی که در سال‌های اخیر به جامعه تزریق شده است. ولی این کار را نکردند متأسفانه. حتی از این جو مهاجرستیزی به عنوان «پیشران» برنامه‌ها استفاده شد. صدا و سیما می‌توانست راوی صادق وضعیت اردوگاه‌ها و وضعیت دوغارون و برخوردها و دستگیرشدن‌های گاه خشن باشد. می‌توانست شایعات اغراق‌شده‌ی امنیتی را صحت‌سنجی کند و اعلام کند. آنگاه می‌توانست مدعی باشد که با پروژه‌بگیران مهاجرستیز همسو نیست. شاید بگویید شرایط جنگی است و «نمی‌شود». ولی من دیده‌ام که می‌شود. من از برخورد رییس اداره‌ی گذرنامه در سال ۱۳۷۳ گفتم. ولی در همین ایام رییس دیگری از همان اداره‌ی گذرنامه را هم دیده‌ام که در سالن اداره، پشت میزی می‌نشیند و شخصاً‌ مثل یک کارمند معمولی به امور مراجعه‌کنندگان رسیدگی می‌کند، با صبر و حوصله و خُلق خوش و نهایت همکاری ممکن. افزون بر رفتارها، گفتارها هم پاک نمی‌شوند. اشخاص بسیاری به خصوص در فضای مجازی و رسانه‌ای از هر دو جانب نفرت‌آفرینی کردند و تعمیم دادند و حکم کلی صادر کردند. به خاطر چند بزهکاری، ملتی را بزهکار خواندند و به خاطر چند نژادگرایی، ملتی را نژادپرست نامیدند. ما آن‌قدر همدلی دوسویه دیده‌ایم که هر حکم کلی و قطعی‌ای را چالش‌پذیر می‌کند. و ما سعی کنیم آنچه از ما می‌ماند خدمت باشد نه دشنام. چون دشنام هم می‌ماند و پاک نمی‌شود. هیچ قیچی‌ای وجود ندارد که دو کشور را از کنار هم بردارد و دو گوشه از این کره‌ی خاکی بچسباند. هیچ پاک‌کنی هم وجود ندارد که وقایعی را که ثبت دفتر تاریخ شده است، پاک کند و دوباره بنویسد. در این میان فرصت‌هایی هست که می‌تواند که با تلخی به هدر برود و صحنه‌هایی ساخته شود که تا دهه‌ها در ذهن و ضمیر همه بماند، یا هم می‌تواند سرشار باشد از خاطرات نیک و درخشان. بستگی به این دارد که تو کدام را بخواهی و کدام را انتخاب کنی. عمل سخت نیست، بلکه فقط انتخاب ما را به کار دارد. به نظرم خیلی‌ها در انتخاب خوب، کامیاب نبودند. نوینسده: محمدکاظم کاظمی

ادامه مطلب


2 ماه قبل - 155 بازدید

محمد نصیری، مدیرکل بهزیستی ولایت تهران درتازه‌ترین مورد اعلام کرد که در یک سال گذشته دو هزار کودک کار اهل افغانستان به همراه خانواده‌های‌شان از ایران اخراج شده‌اند. آقای نصیری گفته است که در یک سال گذشته نزدیک چهار هزار و ۲۰۰ کودک در تهران شناسایی شده‌اند که از این تعداد ۸۶ درصد اهل افغانستان بودند. مدیرکل بهزیستی ولایت تهران افزوده است که مرکزی برای کودکان کار در تهران با هماهنگی ادارات مختلف از جمله دادگستری، اداره کل اتباع و نیروی انتظامی ایجاد شده است. همچنین علی القاصی، رییس کل دادگستری تهران سال گذشته ۸۲ درصد از کودکان آسیب‌دیده در این استان را اهل افغانستان اعلام کرده بود. علی القاصی‌ گفته بود که نزدیک به ۳ هزار و ۷۰۰ کودک آسیب‌دیده در تهران شناسایی شده‌اند که ۸۲ درصد آن‌ها «اتباع بیگانه‌» هستند. مقام‌ها و رسانه‌های جمهوری اسلامی اغلب برای مهاجران اهل افغانستان ساکن ایران از عبارت «اتباع بیگانه» استفاده می‌کنند. علی کاظمی، دبیر مرجع ملی کودکان جمهوری اسلامی گفته بود مشکل بازماندن از آموزش و مشکلات مالی سبب می‌شود که کودکان به کار در جاده‌های تهران روی بیاورند. قابل ذکر است که کودکان مهاجر عمدتاً مصروف جمع‌آوری زباله هستند. برخی از این کودکان بی‌سرپرست یا از خانواده‌های کم‌‌درآمد هستند که به دلیل بحران اقتصادی در افغانستان به ایران رفته‌اند. در حال حاضر روند اخراج مهاجران از ایران جریان دارد. این کشور تصمیم دارد حدود دو میلیون مهاجر را اخراج کند. روند اخراج مهاجران افغان از کشورهای همسایه در حالی ادامه دارد که نبود فرصت‌های شغلی و محدودیت‌های وضع‌شده، شهروندان افغانستان را به مهاجرت واداشته است. قابل ذکر است که پس از تسلط دوباره‌ی حکومت فعلی بر افغانستان شمار زیاد فعالان مدنی، مدافعان حقوق بشر و حقوق زن، خبرنگاران، دگرباشان جنسی، نظامیان پیشین و افغان‌هایی که با نیروهای خارجی در افغانستان همکار بودند، به دلیل هراس از انتقام‌جویی و یا هم رسیدگی به درخواست‌های پناهندگی‌شان به کشورهای اروپایی و آمریکایی به پاکستان و ایران رفته‌اند که برخی از آنان هنوز هم منتظر طی مراحل درخواست‌های پناهندگی‌شان اند.

ادامه مطلب