نویسنده: گوهرشاد

2 سال قبل - 239 بازدید

نویسنده: مهدی مظفری در شماره نخست این مقاله به تعریف و مفهوم‌شناسی واژه‌های کلیدی مقاله پرداختیم. «توسعه» را مجموعه‌ای از پله‌های تکاملی دانستیم که باعث تغییر بنیادی در متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی بشر می‌شود. «علم» یکی دیگر از کلمات کلیدی مقاله بود. این واژه را نظر به دو صنف کلی آن (علوم انسانی و علوم تجربی) تعریف کردیم. شناختیم که علوم انسانی و اجتماعی «دانایی‌محور» هستند و به خودشناسی و چیستی معنادار انسان در مناسبات انسان با جهان می‌پردازد، اما «علوم تجربی» به تولید ابزار برای رفع مشکل و مسایل واقعی و ظاهری زندگی انسان می‌پردازد. واژۀ کلیدی دیگر این نوشتۀ تحقیقی «توسعه علمی» است. این نوع توسعه را مبنای اصناف گوناگون توسعه دریافتیم و گفتیم که در این صنف از توسعه علاوه بر رشد كمّي، نهادهاي اجتماعي نيز متحول خواهند شد‌، نگرش‌ها تغيير خواهد كرد، توان بهره‌برداري از ظرفيت‌هاي موجود به صورت مستمر و پويا افزايش خواهد یافت و هر روز نوآوري جديدي انجام خواهد شد. حال، در شماره ۲ به فصل دوم مقاله می‌پردازیم. در این شماره از سیر تاریخی تعلیم_تربیه و تحصیلات عالی سخن خواهیم گفت.        ۲.  پیشینه علمی افغانستان افغانستان از یک تاریخ غنی علمی-فرهنگی برخوردار است. اگر بخواهیم نگاهی به گذشتۀ علمی این سرزمین داشته باشیم و سیر پیشرفت دانش را در این سرزمین بسنجیم، لازم است سیستم آموزشی و علمی افغانستان را به دو دسته: «غیررسمی» (سیستم آموزشی سنتی یا غیردولتی) و «رسمی» (سیستم آموزشی مدرن یا دولتی) تقسیم کنیم. سیستم «غیررسمی» شامل ارائه آموزش در خانه، در مساجد و مدارس دینی است و معلمان آن علمای دین و روحانیون هستند. در قرن‌های گذشته، هنگامی که افغانستان سیستم آموزشی «رسمی» نداشت، مدارس دینی و مساجد علاوه بر آموزش دینی، به دانش‌آموزان فرصت یادگیری نویسندگی، ادبیات، تاریخ، فلسفه و اخلاق را نیز می‌دادند (Easar and other, 2023). با این حال، تدریس این دروس رایج نبود و آموزش مدارس دینی به طور گسترده در مورد فقه و معارف اسلامی بود. این سیستم غیررسمی قبل از تأسیس سیستم رسمی به طور گسترده در سراسر کشور به کار گرفته شد و تنها سیستم آموزشی در کشور به حساب می‌آمد. در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ قرن، مدارس دینی به عنوان اصلی‌ترین مؤسسات آموزشی کشور، به غنای علمی- فرهنگی افغانستان کمک کردند (همان). در حال حاضر این سیستم غیررسمی هنوز هم در سراسر کشور فعال است. قبل از بیان سرگذشت سیستم علمی-آموزشی مدرن، خوب است وضعیت دانش سنتی در افغانستانِ ماقبل قرن 20 را شرح دهیم. ۲-۱. وضعیت علمی افغانستان از زمان ورود اسلام تا قرن بیست هنگامی که اسلام وارد افغانستان شد، هیچ نظام اداری مرکزی در این منطقه وجود نداشت. شمال، جنوب، شرق و غرب کشور تحت سلطه آمران محلی قرار داشت. متاسفانه این حاکمان از زبان و فرهنگ واحدی پیروی نمی‌کردند (حبیبی، ۱۳۶۷، ص۷). همچنین عموم مردم مثل حاکمان، پیرو دین‌های زرتشتی، بودایی و هندوئیسم بودند و آموزه‌ها و مناسک مربوط به این ادیان را تعبد می‌کردند (همان). با ورود اسلام در افغانستان در قرن هفتم، آموزش و تعلیمات اسلامی جایگزین آموزش‌های دینی قبل از خود شد و اسلام نیز به عنوان کیش پذیرفته‌شده، جایگزین ادیان زردشتی، بودایی و هندوئیسم شد (کامگار، ۱۳۷۷، ۶). شهرهایی مانند بلخ، غزنی، هرات و غور که امروزه در مرزهای افغانستان قرار دارند، به مراکز آموزشی تبدیل شدند (اصطخری، ۱۳۷۱). در مدرسه دهقاق بن مزاحم (متوفی ۷۲۳م) حدود ۳۰۰۰ دانش‌آموز وجود داشت. در دوره عباسی، تنها در بلخ ۴۰۰ مدرسه و  در هرات ۳۵۹ مدرسه و تکایای اسلامی وجود داشت (واعظ بلخی، ۱۳۵۰). در دوران محمود غزنوی (۹۹۸-۱۰۳۰) بیش از ۵۰ مدرسه توسط دولت و همچنین حدود ۵۰ مدرسه توسط مردم ساخته شد (ایمان، ۲۰۱۳). حاکمان غوری (۱۰۰۰-‍۱۲۱۵) نیز به تعلیم و تعلّم اهمیت می‌دادند. در این دوره، آموزش در مدارس ادامه پیدا کرد و مدارس جدیدی در غزنی، بلخ و هرات تاسیس شد. یکی از دوره‌های درخشان دانش سنتی در کشور ما مربوط می‌شود به دوره سلطنت پادشاهان تیموری؛ علت پیشرفت علم و دانش در این دوره، همانا حمایت پادشاهان تیموری مخصوصاٌ تیمور و شاهرخ از علم و معرفت بود. تعداد مدارس و مراکز تعلیم در دورۀ تیموریان بسیار بود. برخی از این مدارس به دست سلاطین و پادشاهان بنا شده بودند. و تعدادی نیز به دست سایر امرا و بزرگان تیموری. مدرسۀ امیر فرمان شیخ که از مقربان شاهرخ بود و به سال ۸۳۴ وفات یافت، یکی از این مراکز است. وی این مدرسه را در هرات ساخت و مدرّسانی نیز در آن گماشت. مدارس دیگری چون مدرسه ملکت آغا، از زنان شاهرخ، در بلخ و مدرسه جلال‌الدین فیروزشاه در هرات و مدرسه گوهرشاد بیگم و سایر مدارس دیگر در این شهر از جمله مراکز علمی دورۀ تیموریان اند (میرجعفری، ۱۳۸۸، ۱۳۷). پس از ورود اسلام به افغانستان، برعلاوه تأکید بر آموزش دینی، آموزش علوم تجربی نیز به‌طور جدی پیگیری شد. در واقع، ابونصر الفارابی (متوفی۹۵۰)، ابن سینا (متوفی ۱۰۳۷) و ابوریحان بیرونی (متوفی۱۰۶۱) که تأثیر آثارشان در توسعه علوم تجربی بر هیچ‌کس پویشیده نیست، در این منطقه (افغانستان) متولد شدند و تعلیم دیدند (غبار، ۱۳۹۱، ۹۹). ۲-۱. وضعیت علمی افغانستان از آغاز قرن ۲۰ تا ۲۱ در افغانستان، تأسیسات رسمی علمی-آموزشی از زمان اساس‌گذاری (۱۷۴۷) تا سال ۱۸۷۵ صورت رسمی به خود نگرفته بود. امیر شیرعلی‌خان پادشاه وقت افغانستان (۱۸۶۸-۱۸۷۸) برای اولین بار در تاریخ افغانستان دو مدرسه رسمی و نیمه‌عصری را بنا کرد. یکی از آن‌ها برای مردم عادی و دیگری مدرسه نظامی بود (اندیشمند، ۲۰۱۱م) با شروع قرن بیست تغییراتی در وضع تعلیم و تربیه کشور احساس شد. این تحول زادۀ ارتباط افغانستان با جامعه و کشورهای بیرونی بود. این ارتباط در آغاز در وجود حکومت و حکومت‌داران خلاصه می‌شد. از اینرو تعلیم و تربیه عصری برآمده از بیرون، نخست در میان حکومت‌داران و دولت‌مردان ترویج گردید. به هر حال، در دوره پادشاه حبیب‌الله‌خان (۱۹۰۱-۱۹۱۹) دو مدرسه دیگر به شکل مناسبی شبیه به سیستم آموزشی مدرن تأسیس شد. یکی از این مدارس در سال ۱۹۰۳ تأسیس شد و با ۱۰ معلم افغانستانی و هندی شروع به آموزش کرد. آن را لیسه حبیبیه نامیدند. دومین مدرسه که در سال ۱۹۰۹ تأسیس شد، مکتب حربیه نامیده می‌شد (کامگار، ۱۳۷۷، ۲۳). نشانه‌های جدی توسعه در سیستم تعلیم و تربیه افغانستان پس از سال ۱۹۱۹ دیده می‌شود، هنگامی که پادشاه امان‌الله (۱۹۱۹-۱۹۲۹) تحصیلات ابتدایی را برای همه اجباری کرد (نظامنامه اساسی افغانستان، ۱۳۰۹، ۲۱). در این دوره، برای اولین‌بار وزارت آموزش تأسیس شد، تعداد مدارس متوسطه افزایش یافت، معلمان آلمانی و فرانسوی نیز در مدارس متوسطه کابل استخدام شدند، و برای اولین بار مدارس رسمی و عصری در دیگر ولایات غیر از پایتخت هم باز شد. به‌طور کل، تعداد مدارس ابتدایی به ۳۲۲ نفر افزایش یافت و صدها دانش‌آموز توسط وزارت تعلیم-تربیه به روسیه، ایتالیا، آلمان و ترکیه فرستاده شدند (کامگار، ۱۳۷۷، ۲۸). یکی دیگر از اتفاقات خوب که نشانۀ توسعۀ علم و دانش در آینده افغانستان بود، این بود که در سال ۱۹۲۱ مدارس برای دختران باز شد و حتی برخی از دانش‌آموزان دختر به ترکیه برای تحصیل فرستاده شدند (همان، ۲۹). باز شدن مدارس برای دختران و فرستادن زنان به ترکیه برای تحصیل، باعث واکنش عالمان دین شد که به زعم‌شان این کار(تحصیل دختران) با شریعت مخالف است. در سال ۱۹۲۳، علمای دین از امان‌الله خان خواستند تا مدارس دختران را ببندد؛ زیرا آن‌ها معتقد بودند که زنان فقط توسط نزدیکان خود در خانه‌هایشان می‌توانند تحصیل کنند. آنان می‌گفتند: «برای دانش‌آموزان زن، تحصیل خارج از خانه مجاز نیست» (اندیشمند، ۲۰۱۱). اگرچه، امان‌الله خان سعی کرد علمای دین را قانع کند که در اسلام هیچ حکمی برای ممانعت از تحصیل زنان وجود ندارد و به آن‌ها نمونه‌هایی از کشورهای اسلامی دیگر مانند مکه، مدینه، مصر، دمشق و بغداد را مثال آورد، اما توضیح ایشان مبتنی بر تحصیل بلامانع شرعی دختران بی‌نتیجه ماند. بنابراین، او مجبور شد برای آرام کردن عالمان دین، مدارس دختران را برای مدتی بسته کند، اما با کم‌ترین درنگ آنها را دوباره باز کرد (همان). پافشاری پادشاه وقت افغانستان مبنی بر تحصیل آزاد دختران -چه در داخل کشور و چه خارج از آن- در نهایت منجر به تبعید پادشاه در سال ۱۹۲۹ شد. در سال ۱۹۲۹، حبیب‌الله کلکانی در حکومت ۹ماهۀ خود مدارس دختران را بست و دانش‌آموزان دختری که به خارج از کشور فرستاده شده بودند را بازگرداند. او همچنین مدارسی را که توسط کشورهای خارجی مانند آلمان و فرانسه و... باز شده بودند را نیز بست (کامگار، ۱۳۷۷، ۴۴). در دوران حکومت نادر شاه (۱۹۲۹-۱۹۳۳)، مدارس  دختران یک‌بار دیگر باز شد. همچنین مدارس جدیدی تأسیس شد (همان). در زمان ظاهرشاه (۱۹۳۳-۱۹۷۳)، توسعه آموزش و پرورش با وجود کندی ادامه یافت. با این حال، در این دوره، بسیاری از دانش‌آموزان به کشورهای خارجی مانند آلمان، فرانسه، آمریکا، هند و... فرستاده شدند و بسیاری از مدارس جدید تأسیس شدند. همچین، در دوره این پادشاه اولین هستۀ آموزش عالی که دانشکده طب کابل بود در سال ۱۹۳۲ تأسیس شد. دکتر رفقی کامیل، استاد و بنیانگذار این دانشکده بود که از ترکیه آمده بود و در سال بعد، دیگر استادان ترکیه‌ای نیز به این دانشکده آمده و به تدریس پرداختند (اندیشمند، ۲۰۱۱، ۴۶). پس از این دانشکده با فاصله‌های زمانی کم، دانشکده‌های علوم (۱۹۳۵)، حقوق و علوم سیاسی (۱۹۳۸) و ادبیات (۱۹۴۴) نیز تأسیس شدند. ادغام این دانشکده‌ها منجر به ایجاد دانشگاه کابل در سال ۱۹۴۶ شد (Ahmadi,2022). از اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ تا پیروزی مخالفین کمونیست و سقوط حکومت در سال ۱۹۹۲، آموزش و پرورش شاگردان به هر طریقی ادامه یافت. در این دوره، آموزش در شهرهایی که تحت کنترل دولت مرکزی بودند محدود شده بود و در شهرهایی که خارج از کنترل دولت مرکزی بودند، آموزش رسمی وجود نداشت. جنایات روس‌ها و رژیم دست‌آموز آن بر قشر تحصیل‌کرده و دانشگاهی افغانستان، بیشترین ضربه را وارد کرد، اکثر اساتیدی که عضو خلق و پرچم نبودند یا کشته شدند و یا از کشور خارج شدند. روس‌ها براساس استراتژی «شورویزه کردن» افغانستان، بیشترین حمله را بر تحصیل‌یافته‌ها وارد ساخته و به همین علّت اکثر دانش‌آموخته‌گان مجبور بودند افغانستان را ترک کنند. آرشیف مرکز تحقیقات انقلاب اسلامی و نشریه «البدر» اسامی اساتیدی را که اسیر و یا مهاجر شده‌اند را ثبت کرده است (دانشیار، ۱۳۷۱، ج۱: ۲۲۶). حدود پنج میلیون مهاجر افغانستانی در ایران و پاکستان پناهنده شدند. عموم دانشگاهیان مهاجر و آنانی که علیه دولت مرکزی بودند، مدارسی را در خارج از کشور تأسیس کرده، سعی کردند آموزش خود را در این کشورها ادامه دهند. در پاکستان، پناهنده‌ها علاوه بر مدارس، چند دانشگاه نیز تأسیس کردند (اندیشمند، ۲۰۱۱). پس از فروپاشی دولت کمونیستی ، گروه‌های مجاهدین که علیه نیروهای شوروی و حزب سوسیالیستی PDPA می‌جنگیدند، دولت خود را با نام «دولت اسلامی افغانستان» تأسیس کردند. این دولت قادر به توسعه آموزشی و علمی کشور نبود، امّا مطالبی که ایدئولوژی کمونیست را منعکس می‌کردند، حذف شدند و آموزش‌های دینی جایگزین آن شدند (Sarvarzade and Wotopka, 2017). پس از سقوط مجاهدین در سال ۱۹۹۶، طالبان حکومت خود را با نام «امارت اسلامی افغانستان» (۱۹۹۶-۲۰۰۱) تأسیس کردند. آن‌ها آموزش دینی را به‌مراتب بیشتر ترویج دادند. دختران را از تعلیم محروم کردند و کتاب‌هایی که به‌زعم‌شان مخالف اسلام بود، ممنوع کردند. در سال ۲۰۰۱، حکومت طالبان یک قانون آموزشی منتشر کرد؛ در ماده دوم این قانون، آموزش برای تمام شهروندان افغانستان حق مساوی اعلام شد. همچنین در ماده سوم آن ذکر شده بود که آموزش زنان باید با قانون ویژه‌ای بر اساس شریعت تنظیم شود (مژده، ۱۳۸۲، ۱۱۰). با این حال، این قانون ویژه درباره آموزش زنان پس از انتشار اصلاٌ عملی نشد. در دوره حکومت طالبان دانشگاه کابل به پایگاه نظامی تبدیل شد و سالن‌های درس، آزمایشگاه‌ها، کتاب‌خانه‌ها و مراکز علمی-تحقیقاتی نابود شد. جنگ داخلی و حکومت طالبان به‌طور سنگینی بر مؤسسات آموزش عالی، کارکنان و دانشجویان تأثیر گذاشت (Welch and Wahidyar, 2020). حکومت اول طالبان، تاریک‌ترین دوره‌ی علمی-آموزشی در افغانستان را نشان می‌دهد. ۲-۲. طلوع قرن ۲۱، آغاز پروژه توسعه علمی در افغانستان پس از شکست  دولت نخست طالبان در سال ۲۰۰۱، «جمهوری اسلامی افغانستان» روی کار آمد. عموم برنامه‌های این دولت با حمایت‌های عظیم جامعه جهانی به‌طور گسترده بر توسعه علمی متمرکز شد. در دورۀ «بیست‌ساله» «جمهوری اسلامی افغانستان» اصلاحات بسیاری بر سیستم آموزشی صورت گرفت. همچنین، در این دو دهه کشور از لحاظ علم و آموزش پیشرفت‌های بسیاری کرد که برخی از آنها از این قرار اند: ۱. اجبار برای تحصیل تا پایان صنف نهم و ارائه آموزش رایگان تا اخذ مدرک لیسانس (در مؤسسات آکادمیک دولتی) (قانون اساسی افغانستان، ۲۰۰۴)؛ ۲. فراهم کردن دسترسی برابر به آموزش با کیفیت برای همه دانش‌آموزان، تجهیز آنان با مهارت‌ها و صلاحیت‌های لازم برای موفقیت شخصی، خانوادگی و اجتماعی؛ ۳. ارائه آموزش مناسب و باکیفیت، و تأمین کتاب‌ها و موادهای آموزشی به‌روز و سازگار با ارزش‌های اسلامی و اصول ملی برای دو قشر (ذکور و اناث)؛ ۴. فراهم کردن فرصت برای افراد بالای پنجاه سال برای بهبود سطح سواد آنان؛ ۵. ایجاد محیط‌های آموزشی و کاری ایمن برای دانش‌آموزان، معلمان و کارکنان و توسعه زیرساخت‌های علمی-آموزشی در سراسر کشور؛ ۶. بهبود و گسترش آموزش و پرستاری کودکان پیش از ورود به مکتب؛ ۷. ترویج برابری جنسیتی در ارائه خدمات دولتی (علمی-آموزشی)؛ ۸. چاپ کتاب‌های آموزشی به زبان‌های رسمی افغانستان؛ ۹. تأکید بر اهمیت ارزیابی و پایش برای تضمین موفقیت در تلاش‌های اصلاحات آموزشی؛ ۱۰. مدیریت مؤثر و شفاف سیستم علمی-آموزشی کشور (NESP I 2006; NESP II 2010; NESP III 2017). ادامه دارد...

ادامه مطلب


2 سال قبل - 214 بازدید

منابع محلی از ولایت بدخشان می‌گویند که یک تازه‌عروس در شب اول عروسی‌اش در این ولایت در اثر گاز گرفتگی جان باخته و داماد نیز در حالت کُما به‌سر می‌برد. منبع در صحبت با رسانه‌ گوهرشاد گفت که مردی به‌نام یحیی با همسرش در روستای «ترنگ» از مربوطات ولسوالی وردوج بدخشان دچار گازگرفتگی شده‌اند. منبع تاکید کرد که تنها چند ساعت بعد از مراسم عروسی، این زوج در اتاق خواب‌شان دچار گاز گرفتگی شدند که در اثر این رویداد تازه‌عروس جان باخته و داماد در حالت کُما به‌سر می‌برد. منبع افزود که همسر یحیی پس از انتقال به کلینیک جان باخته است. طبق معلومات منبع، این زوج به‌دلیل سردی هوا از بخاری گازی استفاده کرده که در پی آن، آن‌ها دچار گازگرفتی شدند. منبع افزود که این زوج جوان در اتاق از بخاری گازی موسوم به «اوکراین جاپان» استفاده کرده بود. منبع در مورد هویت این زوج جزییات بیش‌تری ارائه نکرده است. همچنین حکمت‌الله محمدی، آمر اطلاعات و سرپرست اداره‌ی اطلاعات و فرهنگ حکومت فعلی در بدخشان نیز با تایید این رویداد گفت که این رویداد (جمعه‌شب، ۱ جدی) بعد از ختم مراسم عروسی این زوج رخ داده است. باید گفت که در فصل سرما در افغانستان خانواده‌ها از گاز و زغال‌سنگ جهت گرمایش خانه‌ها استفاده می‌کنند که هرازگاهی باعث حوادث مرگ‌بار گازگرفتگی و زغال‌گرفتگی می‌شود. بی‌احتیاطی و عدم امکانات معیاری از عوامل این حادثه دانسته می‌شود.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 1050 بازدید

فیلیپ ریبیرو، رییس داکتران بدون مرز در افغانستان اعلام کرده است که در هر دو ساعت، یک مادر در هنگام زایمان در این کشور جان خود را از دست می‎‌دهد. فیلیپ ریبیری به خبرگزاری فرانسه ۲۴ گفته است که براساس آخرین آمار سازمان صحی جهان، از سال ۲۰۱۷ به این طرف، سالانه ۶۳۸ زن در افغانستان در ازای ۱۰۰ هزار تولد جان خود را از دست می‌دهند. او گفته است: «دسترسی به مراقبت‌های قبل از زایمان و پس از زایمان برای یک زن در افغانستان همیشه بسیار پیچیده بوده، امروز پیچیده‌تر شده است.» در عین حال، سازمان صحی جهان همچنان گفته که سیستم صحی افغانستان به شدت از کمبود بودجه رنج می‌برد و در حال حاضر میلیون‌ها تن به دلیل فقر در معرض خطر شدید سوءتغذیه قرار دارند و این امر آنان را در معرض بیماری قرار داده است. این سازمان تاکید کرد که بیش از هشت میلیون تن در افغانستان به دلیل کمبود بودجه، دسترسی به کمک‌های صحی ضروری و نجات‌دهنده را از دست خواهند داد. این در حالی است که یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد، افغانستان را همچنان یکی از خطرناک‌ترین مکان‌ها در جهان برای نوزادان و مادران توصیف کرده است. به گفته‌ی یونیسف، افغانستان بالاترین نرخ‌ مرگ‌ومیر مادران را در جهان دارد که سالانه هزاران زن به دلیل بارداری جان خود را از دست می‌دهند که مرگ‌ومیر اکثریت آنان به راحتی قابل پیش‌گیری است. در حالی فیلیپ رویبیرو این موضع را مطرح می‌کند که حکومت سرپرست آموزش و کار زنان و دختران را منع کرده و بر مراجعه زنان در شفاخانه‌ها نیز محدودیت‌های وضع کرده است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 209 بازدید

با وجود وضع محدودیت‌های شدید بر آموزش، کار و فعالیت اجتماعی زنان و دختران در افغانستان، این‌بار قلندر عباد، وزیر صحت عامه‌ی حکومت سرپرست می‌گوید که مخالف حقوق زنان نیستند و در حال حاضر ۱۵۰ هزار زن در بخش صحت و ۲۰۰ هزار زن در بخش آموزش مشغول کار هستند. آقای عباد این موضوع را در صحبت با یک رسانه‌ای مالزیایی مطرح کرده و گفته است: «دروازه‌ها را به روی همه زنان باز نگه‌داشته است، چرا که بدون مشارکت زنان دشوار است که جامعه را مدیریت کرد.» او تاکید کرد که در حال حاضر نزدیک به ۲۰۰ هزار معلم زن در مکاتب افغانستان مشغول تدریس هستند. وی گفت که حدود ۱۵۰ هزار زن در نظام صحی کار می‌کنند. باید گفت که براساس آمار رسمی، در سال ۱۴۰۰، پیش از آن که حکومت سرپرست قدرت را در افغانستان به دست گیرد و همه آموزگاران زن و مرد می‌توانستند کار کنند، شمار کل معلمان به حدود ۲۲۰ هزار نفر می‌رسید. همچنین براساس آمار تایید شده سازمان جهانی صحت، در سال ۱۴۰۰ کل کارمندان حرفه‌ای نظام صحی افغانستان به ۲۵ هزار و ۲۶۲ نفر می‌رسید که از آن جمله هشت و ۸۳۴ نفر زن بودند. این نهاد وابسته به سازمان ملل یک سال پس از به قدرت رسیدن حکومت فعلی گزارش داد که نظام صحی تحت کنترل حکومت سرپرست در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. در حالی وزیر صحت عامه‌ی حکومت فعلی این آمار بلند را بیان کرده است که حکومت فعلی از ماه اسد ۱۴۰۰ که قدرت را به دست گرفت، با صدور دستورهای پیاپی، آموزش و اشتغال دختران و زنان در ادارات غیردولتی و سازمان ملل را ممنوع کرد. حکومت فعلی زنان را از بیشتر نهادهای دولتی هم اخراج کرده است. در حال حاضر حضور زنان در مکاتب ابتدایی و مراکز صحی برای درمان زنان محدود شده است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 239 بازدید

هیدر بار، مدیر بخش زنان سازمان دیدبان حقوق بشر به محدویت آموزش دختران و زنان در افغانستان واکنش نشان داده و می‌گوید اقدام حکومت سرپرست برای«جایگزینی» مدارس جهادی دخترانه و پسرانه به جای مکاتب معمول «کاملا غیرقابل قبول» است. خانم بار این اظهارات را در واکنش به سخنان منصور احمد، سخنگوی وزارت معارف حکومت فعلی مبنی بر عدم «محدودیت سنی» برای تحصیل دختران در مدارس جهادی زیر نظر این وزارت در حساب کاربری ایکس خود مطرح کرده است. همچنین پیش‌تر رزا اوتونبایوا، نماینده یومانا یا دبیرکل سازمان ملل متحد در کابل، در سخنرانی خود در جلسه شورای امنیت گفت که «شواهد زیادی» به دست این نهاد رسیده که دختران «بیشتر و بیشتر» و «در هر سنی»، می‌توانند در مدارس جهادی تحصیل کنند. خانم اوتونبایوا تاکید کرد: «هنوز کاملا روشن نیست که به هر حال یک مدرسه جهادی چه شکلی است، [از جمله] اگر یک برنامه درسی استاندارد وجود دارد که اجازه آموزش مضامین مدرن را بدهد، و چه عده از دختران می‌توانند در این مدرسه‌ها تحصیل کنند.» در عین حال، منصور احمد، سخنگوی وزارت معارف به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که «هیچ محدودیت سنی» برای تحصیل دختران در مدارس مذهبی زیر نظر این وزارت وجود ندارد، تنها با این شرط که دختران باید متناسب با شرایط سنی خود در کلاس‌ها شرکت کنند. آقای احمد تاکید کرد: «اگر سن‌ [دختری] با کلاس متناسب نباشد و خیلی بالا باشد، اجازه ندارند». به گفته‌ی او، «مدارس جهادی شرایطی مانند مکاتب دارند که زنان سن بالاتر اجازه شرکت در کلاس‌های پایین‌تر را ندارند.» او در مورد مدارس جهادی خصوصی، که حکومت سرپرست راه‌اندازی کر‌ده‌ هم، گفته است که برای تمام سنین محدودیتی ندارند. خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داده است که حدود ۲۰‌ هزار مدرسه جهادی در افغانستان فعالیت دارند و سیزده هزار و پانصد مدرسه زیر نظر حکومت فعلی است. رزا اوتونبایوا می‌گوید که بنا به گزارش‌ها وزارت معارف در حال ارزیابی سرفصل‌های درسی این مدارس مذهبی و همچنین مکاتب/مدارس عمومی است. او افزود که مسوولان حاکم در افغانستان همچنان به ما می‌گویند که در حال کار روی ایجاد شرایطی هستند که به دختران اجازه بازگشت به مکتب را بدهند. اما زمان در حال سپری شدن است در حالی که یک نسل از دختران پشت سر گذاشته شده‌اند. این در حالی است که پارسال مقام‌های وزارت معارف گفته بودند که در بیش از ۲۵ ولایت کشور یک مدرسه جهادی مرکزی با ظرفیت جذب یک هزار نفر تاسیس کرده‌اند و طرح ایجاد سه تا ده مدرسه در هر ولسوالی را روی دست دارند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 383 بازدید

در جهان امروز، حق آموزش و تحصیل برای عموم و مخصوصا زنان و دختران، از بنیادی‌‌ترین حقوق بشری محسوب می‌شود که مورد تایید و حمایت همه دولت‌ها، نهادهای بین‌المللی و ملی است و در پذیرش آن منحیث حق اساسی بشری، هیچ تردیدی وجود ندارد. حق آموزش برای عموم به‌ویژه دختران در اسناد مختلف حقوق‌بشری تاکید شده و نابرابری جنسیتی در آموزش، نقض آشکارِ یکی از اساسی‌ترین حقوق بشری است. در بند نخست ماده‌ی ۲۶ اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ میلادی، آمده است که «هر کس حق دارد از آموزش‌ و پرورش بهر‌مند شود.» به همین ترتیب، کنوانسیون یونسکو در مورد منع تبعیض آموزشی گفته است: «محروم‌ساختن، هرگونه تبعیض قایل‌شدن، محدودکردن، تبعیض بر اساس جنسیت، مذهب، نژاد، رنگ، تعلق سیاسی، اقتصادی و تولد که سبب محرومیت از حق برابر آموزش یک فرد یا گروهی از افراد در هر سطح از آموزش شود، تبعیض در آموزش است.» ۱۶ ماه بعد از روی کار آمدن امارت اسلامی افغانستان، در ۲۸ قوس سال ۱۴۰۱، کابینه‌ی حکومت جدید تصمیم گرفت که تحصیل دختران را در دانشگاه‌های کشور متوقف کند. در ۲۹ همین ماه، مکتوب محروم شدن دانش‌جویان دختر از تحصیل، به همه دانشگاه‌های کشور فرستاده شد و در ۳۰ قوس، دختران نتوانستند وارد دانشگاه‌ها شوند. نشر مکتوب وزارت تحصیلات عالی مبنی بر مسدود شدن دانشگاه‌ها بر روی دختران، رؤیای تحصیل هزاران دختر را نابود کرد. با گذشت یک سال از این فرمان، اما امید بازگشایی دانشگاه‌ها بر روی دختران همچنان وجود داشت. شماری از دختران دانشجو در صحبت با رسانه گوهرشاد می‌گویند که تاکنون برای دانشگاه‌ امیدوار هستند. اما تأکید می‌کنند که در بدترین حالت ممکن و در صورت قطع امید از شروع دانشگاه‌ها دست به مهاجرت خواهند زد. آینده‌ی تاریک در انتظار افغانستان سارا محمدی، دانشجوی سال چهارم رشته‌ی اقتصاد دانشگاه هرات است. وی در صحبت با رسانه گوهرشاد گفته است که متأسفانه ‌هم‌صنفی‌های پسر من، از دانشگاه فارغ شدند، اما من اجازه‌ی حضور به دانشگاه را ندارم و این بی‌نهایت ناامید کننده است. او گفت: «من سال چهارم هستم و قرار بود که سال گذشته رسما فارغ‌التحصیل شوم. اما تا اکنون در یک صنف باقی ماندم و هیچ‌گونه امیدی به آینده و زندگی بهتر در افغانستان ندارم. اگر این وضعیت در سال ۱۴۰۳ تغییر نکند، مجبور هستم همراه خانواده راه مهاجرت را پیش بگیرم.» وی ادامه داد که همصنفی‌های پسر من که سه سال با آنان در یک صنف درس خواندیم می‌توانند به دانشگاه بروند و من بخاطر جنسیتم نمی‌توانم از حقوق انسانی‌ام که همانا آموزش و تحصیل است، استفاده کنم. این دانشجو با ابراز نگرانی افزود که اگر حکومت به سیاست‌هایشان ادامه دهد و اجازه ندهد که دختران و زنان نیز به آموزش و کار برگردند، بی‌شک آینده‌ی تاریک و نگران‌کننده در انتظار افغانستان خواهد بود. خانم مرادی می‌گوید که وضعیت دختران در افغانستان سردرگم است و آنان نمی‌دانند که چی در انتظارشان است. او افزود: «دلم به تمام آن ۱۸ ماه،‌ شب و روز زحمت و تلاش‌هایم برای آمادگی امتحان کانکور و ۳ سال درس دانشگاهم می‌سوزد که این همه هزینه کردم از وقت، پول، و از خوابم زدم، مهمانی‌ها را نرفتم. خودم را از محافل محروم کردم صرف به این جهت که در دانشگاه بهترین باشم و درسم را به بهترین وجه ممکن بخوانم. اما حالا می‌گویند که تو حق تحصیل نداری!. یقیناً، این بی‌نهایت بی‌مهری در حق زنان و دختران افغانستان است.» همچنین خانم هدیه داوری، یکی دیگر از دانشجویان دختر که سال سوم رشته‌ی فلسفه در بامیان است. در صحبت با رسانه گوهرشاد می‌گوید که سال‌های سال مشقت مسیرهرات تا بامیان و دوری از خانواده را به جان خریده است تا بتواند تحصیل‌اش را به پایان برساند. اما حکومت فعلی، رؤیای او و هزاران دختر محصل چون او را یک‌شبه نابود کرده است. وی گفت: «تمام هزینه‌های سفرهای تحصیلی ام را با کار در خیاطی تهیه کردم تا بتوانم به دانشگاه بروم. هزینه‌ی کلاس‌های آمادگی کانکور و تمام این‌ها را به عشق رفتن به دانشگاه آماده کردم. به دانشگاه‌ رسیدم، اما رؤیاهای بلند و زندگی عالی‌ام با یک تصمیم و یک فرمان نابود شد.» وی با اظهار تأسف افزود که شب‌ها و روزها خیاطی کردم تا بتوانم پول صنف آمادگی کانکور را بدست بیاورم. وقتی به دانشگاه قبول شدم خستگی تمام آن زحمت‌ها از تنم بیرون شد. خیلی خوشحال بودم. حالا سوالم این است که چطور وجدان شان قبول می‌کند که روی تمام چنین زحماتی خاک بریزند و نابودشان کنند.» هدیه تاکید کرد: «با این‌که حکومت سرپرست نمی‌گذارد دختران و زنان افغانستان درس بخوانند، اما ما بازهم امید داریم؛ خدا مهربان است؛ شاید برای تک تک ما لطف کند و رحمی به دل مقامات حکومت سرپرست بیافکند و دانشگاه‌ها دوباره بازگشایی شود.» در عین حال، زهرا سروری، دانش‌آموز صنف دوازدهم مکتب است. او نیز بنابر دستور وزارت معارف از رفتن به مکتب محروم شده است. در عین حال، زهرا سروری، دانش‌آموز صنف دوازدهم مکتب است. او نیز بنابر دستور وزارت معارف از رفتن به مکتب محروم شده است. زهرا در صحبت با رسانه گوهرشاد گفت که هنوز امیدوار است که با شروع فصل بهار دانشگاه‌ها باز شود تا بتواند امتحان کانکور داده و وارد دانشگاه‌ شوند. او گفت که مصمم است تا در داخل کشور و یا خارج از آن درس اش را به پایان برساند. زهرا از تصمیم خانواده‌اش گفته که آنان تصمیم گرفته است تا درصورت باز نشدن دانشگاه‌ها و مکاتب برای ادامه‌ی درس او و خواهرش کشور را ترک کند. او در طی روزهای گذشته بسیار تلاش کرده است تا بتواند نمرات سه سال تحصیلی‌اش را از از ریاست معارف بدست آورد اما برایش حتی اجازه‌ی ورود به محوطه‌ی معارف بدون محرم هم داده نشده است. همچنین او می گوید: «با خواهرم دانشگاه رفتیم و به ما گفتند تو حق نداری وارد دانشگاه شوی چون دختری. خوب من چه کنم؟ زیرا خواهرم می‌خواست نمرات‌اش را بگیرد. واقعا خجالت آور است که برای بدست آوردن نتیجه‌ی تمام زحمت‌هایمان نیز باید اجازه ورود نداشته باشیم.» رویای ناتمام؛ آرزوی فارغ شدن ما نابود شد ثریا یکی از دانش‌جویان دانشکده ادبیات زبان آلمانی هرات است. او می‌گوید که با شنیدن خبر مسدود ماندن دانشگاه شوکه شده و امیداش را نسبت به آینده‌ی تحصیلی اش از دست داده است. او می‌گوید که خانم خانه بوده و با صدها زحمت اجازه دانشگاه‌ رفتن را گرفته، اما دیگر این زحمت‌ها نابوده شده و نهادهای بین‌المللی نیز به خواست آنان بی‌توجه هستند. ثریا سال‌ها با تمام این دشواری‌ها جنگید و علی‌رغم شرایط اقتصادی ضعیف، زندگی مشترک و دو تا کودک خوردسال آموزش را ادامه داد و توانست از مکتب فارغ شود. او گفت که فراغتم از مکتب تنها رویای من نبود، زیرا او برای رسیدن به هدف اش به تلاش هایش ادامه داده است. ثریا می‌گوید: «از مکتب که فارغ شدم دو تا طفل داشتم و خیلی سخت بود که آمادگی کانکور بگیرم. همه به من می‌گفتند که تو حالی یک زن خانه‌دار هستی، طفل داری، درس را می‌خواهی چی کار؟» اکنون ثریای 23 ساله دانشجوی سمستر اول دانشکده‌ی ادبیات زبان آلمانی دانشگاه هرات است. رویایی که اکنون نه بخاطر عدم تلاش بل‌که بخاطر ممنوعیت تحصیلی دختران، متوقف شده است. باید گفت که با فرمان مسدود شدن دانشگاه‌ها به روی دختران دانشجو، شمار زیادی از کشورها از جمله ایران، پاکستان، آمریکا و کشورهای اروپایی بورسیه‌های آنلاین و حضوری را به دختران دانشجوی باز مانده از تحصیل اهدا کردند و شمار زیادی از موسسات و نهادهای داخلی و خارجی نیز زمینه‌ی کورس‌های آموزش شماری از مهارت‌ها را به شکل آنلاین فراهم ساختند. اما برای بهر‌مندی از شماری از بورسیه‌ها نیاز به نمرات دانشگاه و پاسپورت است که بخش اعظم دانشجویان دختر یا پاسپورت نداشتند و یا از سوی خانواده‌ها بنابر محدودیت‌ها نتوانستند از کشور خارج شوند و از این امتیاز نیز محروم شدند. همچنان دانشجویان دختر نتوانستند نمرات دانشگاه و یا مدرکی که ثابت کند که آن‌ها دانشجو هستند را تهیه کنند. گزارشگر: عاطفه علیزاده

ادامه مطلب


2 سال قبل - 417 بازدید

سازمان جهانی صحت اعلام کرده است که ۱۳ میلیون نفر، حدود ۳۰ درصد از کل جمعیت افغانستان، با ناامنی غذایی حاد مواجه بوده و حدود ۲.۳ میلیون کودک از سوءتعذیه‌ی حاد رنج می‌برند. تدروس ادهانوم گبریسوس، دبیر کل سازمان جهانی صحت در حساب کاربری ایکس خود این موضوع را مطرح کرده و خواستار حمایت بشردوستانه جامعه‌ی جهانی برای جلوگیری از مرگ‌ومیر زنان و کودکان در افغانستان شده است. آقای گبریسوس در ادامه تاکید کرده است که نزدیک به یک میلیون کودک در افغانستان دچار سوءتغذیه‌ی شدید بوده و حدود ۲.۳ میلیون کودک از سوءتغذیه‌ی حاد متوسط رنج می‌برند. وی افزود که با ضعف سیستم ایمنی و در مواجهه با زمستان سخت، خطر مرگ ناشی از بیماری‌های عفونی در افغانستان بیش‌تر شده است. دبیر کل سازمان جهانی صحت گفت که با محدود شدن کمک‌های بشردوستانه به دلیل کمبود بودجه، آمار نیازمندان به کمک‌های فوری بشردوستانه در هفته‌ها و ماه‌های آینده نیز افزایش خواهد یافت. او می‌گوید که سازمان جهانی صحت برای ادامه‌ی خدمات مراقبتی و بهداشتی در افغانستان به ۱۸۵ میلیون دلار نیاز دارد. آقای گبریسوس بیان کرد که این سازمان تلاش می‌کند با ارائه‌ی کمک‌هایش، از مرگ‌ومیر زنان و کودکان بر اثر سوء‌تغذیه و پیامدهای ناامنی غذایی جلوگیری کند. این در حالی است که برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد (WFP) در ماه جون سال جاری در گزارشی اعلام کرد که شمار افراد مبتلا به سوء‌تغذیه در افغانستان سه میلیون و دو صد هزار است و بیشتر آنان کودکان زیر پنج سال هستند. پس از تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، فقر به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. سازمان ملل گفته است که ۳۴ میلیون تن پس از بازگشت طالبان زیر خط فقر زند‌گی می‌کنند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 278 بازدید

رزا اوتونبایوا، رییس یوناما یا هیأت معاونت سازمان ملل در افغانستان، در گزارشش به شورای امنیت این سازمان با ابراز نگرانی گفته است که جامعه شیعیان در افغانستان با خطر آسیب‌پذیری زیاد مواجه‌ هستند. خانم اوتونبایوا در جلسه توجیهی شورای امنیت سازمان ملل متحد به حملات هدفمند بر شیعیان افغانستان اشاره کرده است. وی تاکید کرد که در سه حمله اخیر علیه شیعیان در افغانستان، ۳۹ تن کشته شده و مسوولیت تمام آن را به علاوه سه حمله هدفمند دیگر بر روحانیان این مذهب در هرات که ۹ کشته برجای و دو زخمی گذاشت داعش برعهده گرفته است. همچنین او در بخش از صحبت‌هایش افزود که افغانستان بدون عبور از چرخه خشونت‌ها در سیستم بین‌المللی ادغام شده است. از سویی هم، در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد، تخت‌روانچی،‌ نماینده ایران نیز نسبت به حملات هدفمند علیه شیعیان در افغانستان زیر تسلط حکومت فعلی ابراز نگرانی کرد. قابل ذکر است که در این نشست، شماری از کشورها از جمله روسیه، ایران، هند، چین و اوزبیکستان خواستار ایجاد حکومت فراگیر در افغانستان شدند. طی دو سال گذشته، مردم هزاره و اهل تشیع در افغانستان همواره هدف حملات انتحاری و انفجاری و ترورهای هدفمند قرار گرفته که در این مدت ده‌ها تن کشته و صدها تن دیگر زخمی شدند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 220 بازدید

همزمان با یک‌سالگی ممنوعیت تحصیل دختران و زنان افغان در دانشگاه‌ها، رینا امیری، نماینده ویژه آمریکا در امور زنان افغانستان می‌گوید که با تسلط دوباره‌ی حکومت سرپرست بر کشور، نصف جمعیت افغانستان از رسیدن به رویاهای‌شان محروم شده‌اند. خانم امیری در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که باید با سیاست‌های حکومت سرپرست در برابر زنان و دختران افغانستان مقابله شود. او تاکید کرد: «باید در کنار مردم افغانستان، به‌ویژه زنان و دختران استوار بایستیم. آنان از ما می‌خواهند که با سیاست‌های [حکومت فعلی] مقابله کنیم و به یاد داشته باشیم که این رویکرد زاده فرهنگ افغانستان نه، بلکه مفکوره حکومت سرپرست است.» وی افزود: «یک سال پیش، حکومت فعلی زنان افغان را از حضور در دانشگاه‌ها منع کرده و نیمی از جمعیت کشور را از رویاهای‌شان و کل کشور را از ثبات اقتصادی و چشم‌انداز حرکت نسل بعدی به سوی آینده‌ای امیدوارکننده محرم کرده است.» این در حالی است که حکومت سرپرست پس از به قدرت رسیدن دوباره‌شان بر افغانستان، نخست رفتن دانش‌‌آموزان دختر بالاتر از صنف ششم را به مکاتب منع کرده و پس از آن مانع رفتن دختران به دانشگاه‌ها شده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. همچنین حکومت فعلی حق کار زنان و دختران را در سازمان‌های غیردولتی و ادارات دولتی سلب کرده و نیز آنان را از رفتن به کلب‌های ورزشی، پارک‌های تفریحی، حمام‌های عمومی و سفر بدون همراه محرم شرعی محروم کرده است. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 195 بازدید

همزمان با یک‌سالگی ممنوعیت تحصیل دختران و زنان افغان در دانشگاه‌ها، توماس وست، نماینده‌ی ویژه آمریکا در امور افغانستان به این محدودیت‌ها واکنش نشان داده و گفته است که برای آینده‌ی افغانستان و ثبات در منطقه، باید دسترسی زنان به آموزش در اولویت باشد. آقای وست در حساب کاربری ایکس خود نوشته است که یک سال پیش حکومت سرپرست ممنوعیت غیرقابل دفاعی برای حضور زنان و دختران در دانشگاه‌ها اعلام کرد. او افزود: «با شهروندان افغانستان که صحبت کرده‌ام، کاملاً درک می‌کنند که افغانستان در آینده به نسلی از داکتران، مهندسان، تاجران و مربیان زن نیاز دارد تا رشد و پیشرفت کند و روی پای خود بایستد.» وی تاکید کرد: «به‌خاطر آینده‌ی افغانستان و منافع خودمان در یک منطقه‌ی باثبات، ما باید دسترسی زنان به آموزش در تمام سطوح را در مرکز اولویت‌های خود قرار دهیم.» این در حالی است که حکومت سرپرست پس از تسلط خود بر افغانستان در ابتدا دروازه‌های مکاتب را به‌روی دختران بالاتر از صنف ششم بسته و سال گذشته در همین زمان، تحصیل دختران و زنان در دانشگاه‌ها را نیز تعلیق کرده بود. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند. علی‌رغم واکنش‌ها و محکومیت‌های جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیم‌شان درباره‌ی آموزش زنان و دختران عقب‌نشینی نکرده‌اند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است.

ادامه مطلب