نویسنده: گوهرشاد

2 سال قبل - 341 بازدید

منابع محلی از ولایت کابل می‌گویند که یک یوتیوبر زن در شهر کابل به‌گونه مرموز درگذشته است. منابع امروز (پنج‌شنبه، ۲ سنبله) به رسانه گوهرشاد گفت که حورا سادات یوتیوبر زن، روز شنبه هفته جاری در یک رویداد مشکوک جان باخته است. منبع گفته است که حورا سادات در محفلی دعوت بوده و پس از آن‌که غذای مسموم شده با مرگ موش را می‌خورد، بیمار می‌شود و نرسیده به شفاخانه جان می‌دهد. همچنین یک منبع دیگر گفته است که جسد این یوتیوبر زن در کارته سخی شهر کابل به خاک سپرده شده است. قابل ذکر است که تا اکنون دلیل اصلی این رویداد روشن نشده و پولیس کابل نیز در این مورد چیزی نگفته است. قتل‌های مرموز، به‌ویژه قتل مرموز زنان در این اواخر در شماری از ولایت‌های کشور افزایش یافته است. بیماری‌های روانی، ازدواج‌های اجباری، خشونت خانوادگی و فشار‎های روحی ناشی از فقر و بیکاری عوامل اصلی این قتل‌ها بیان شده است. همچنین با تسلط حکومت سرپرست بر افغانستان اکثریت نهادهای حامی حقوق زنان متوقف شده است. زنان در افغانستان چون گذشته با مراجعه به نهادهای عدلی و قضایی، دیگر نمی‌توانند برای خشونت‌های وارده‌ی شان شکایت کنند و این‌گونه خشونت‌‌ها پایدار باقی مانده و افزایش پیدا می‌کند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 271 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که ۸۵ درصد قربانیان مهمات منفجرنشده جنگی در افغانستان کودکان می‌باشند. یونیسف در پیامی در پلتفرم ایکس خود نوشته است که افغانستان یکی از آلوده‌ترین کشور به تسلیحات جنگی است. این نهاد تاکید کرد که در همکاری با اتحادیه اروپا در افغانستان، برای کودکان آموزش می‌دهد که مهمات منفجرنشده را بشناسند و از آن‌ها دوری کنند. این در حالی است که چند وقت پیش کمیته‌ بین‌المللی صلیب سرخ با نشر گزارشی گفته بود که از ماه جنوری سال ۲۰۲۲ میلادی تا ماه جون سال ۲۰۲۳ میلادی، ۶۴۰ کودک در افغانستان بر اثر انفجار ماین یا مواد انفجاری باقی‌مانده از جنگ، کشته یا زخمی شدند. این کمیته گفته بود که سلاح‌های منفجره‌نشده و باقی‌مانده از جنگ، یک تهدید بسیار واقعی و دائمی برای غیرنظامیان در افغانستان است. همچنین این نهاد از عمل‌کردها سازمان‌های ماین‌پاکی گفته بود که تلاش‌ها برای پاکسازی ماین‌ها و سایر مواد انفجاری در افغانستان موفقیت‌‌آمیز نبوده است. کمیته‌ بین‌المللی صلیب سرخ گفت که با وجود این‌که جنگ در افغانستان کاهش یافته؛ اما تلفات بر اثر انفجار ماین و سایر مواد انفجاری از آگوست ۲۰۲۱ میلادی به‌ بعد افزایش یافته است. افغانستان یکی از آلوده‌ترین کشورها به ماین است که در سراسر کشور پراکنده شده و همه ساله قربانیان زیادی از غیرنظامیان به ویژه کودکان می‌گیرد. براساس آمارهای موجود بیش از ۶۰۰ کیلومتر مربع خاک افغانستان ملوث به ماین و مهمات انفجاری است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 249 بازدید

نصیراحمد فایق، سرپرست نمایندگی افغانستان در سازمان ملل متحد به ممنوعیت سفر تحصیلی گروهِ از دختران به دبی واکنش نشان داده و ممانعت آن را غیراسلامی و انسانی خوانده است. آقای فایق صبح امروز (پنج‌شنبه، ۲ سنبله) در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس خود نوشته است که حکومت سرپرست این کار (منع دختران از سفر تحصیلی به دبی) را به‌خاطر نگهداشتن مردم در جهالت و تاریکی انجام داده است. خلف‌ بن احمد الحبتور، تاجر اهل امارات متحده عربی می‌گوید که قرار بود دیروز (چهارشنبه، ۱ سنبله) ۱۰۰ دانشجوی دختر از میدان هوایی کابل به شهر دبی امارات پرواز کنند تا در «دانشگاه دبی» به تحصیل بپردازند؛ اما نیروهای حکومت سرپرست در میدان هوایی کابل مانع سفر این دختران شده‌اند. نصیراحمد فایق در ادامه گفته است: «واقعا جای تأسف و تأثر است. این اعمال حکومت فعلی غیراسلامی و انسانی و عمداً به‌خاطر نگهداشتن مردم در جهالت و تاریکی است.» او خطاب به تاحر اهل امارات متحده عربی گفته است: «مردم افغانستان واقعاً از تلاش‌ها، سخاوت و حمایت شما از آموزش زنان و دختران قدردانی می‌کنند.» همچنین هیدر بار، فعال حقوق بشر این کار حکومت فعلی را اوج «ظلم» و محروم‎کردن زنان و دختران از تحصیل خوانده است. او در شبکه‌‌ اجتماعی ایکس خود نوشته است که ممانعت از تحصیل دختران، باعث زندانی‌شدن آنان می‌شود. با این وجود آقای الحبتور دیروز با نشر ویدیویی در شبکه اجتماعی ایکس گفته بود که او زمینه‌ی تحصیل این دختران در دانشگاه دبی را فراهم کرده بود و هزینه‌ی سفر و مخارج دانشگاه آنان را به عهده گرفته است. او تاکید کرد که واژه‌ی پیدا نمی‌تواند که ناامیدی او را به‌دلیل ممانعت حکومت سرپرست از سفر این دختران توصیف کند. ممانعت از سفر تحصیلی دختران توسط حکومت سرپرست واکنش‌های گسترده‌ای در پی داشته است. در حالی نیروهای حکومت فعلی از سفر تحصیلی گروهی از دختران به دبی جلوگیری می‌کند که دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. قابل ذکر است که در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 977 بازدید

سبک عبارت از شیوه و سیاق است که  هر  فرد برای بیان مطلب، نحوه عمل‌کرد در زندگی، طریقه‌ی رسیدن به اهداف خود، و... به  نحو خاص و مشخص بر می‌گزیند. جهت درک این شیوه‌ی خاص باید با آن‌‌ها تعامل و نشست و برخاست نمود تا اندکی از سبک آن‌ها آشنایی حاصل نمود. از آن‌جایی که هر فرد قاعده‌های خاص را در زندگی خود انتخاب نموده و مطابق همان  اصول و قاعده‌های منتخب، زندگی خویش را پیش می‌برد؛ بر دیگران الزامی است که بر اصول زندگی افراد اطراف خود احترام گذاشته و ملزم به رعایت  وجیبه‌های شخصی آن‌ باشد. یکی از دلایل عمده‌ی که باعث انتخاب سبک در زندگی افراد می‌شود همان سرمایه‌‌ی مادی است که به  وسیله آن طبقات اجتماعی به وجود می‌آید، اشخاص تمایزگری را بر می‌گزیند و مطابق امیال شان زندگی می‌کنند. رفتار، پندار و کردارشان مطابق خواسته‌‌های شان است چون که  آن‌‌ها با مادیات دست‌داشته‌ي خویش، خود را یک گردن بالاتر از افراد که دارای زندگی معمولی است، حساب می‌کند. این نیز معمول است که مردم در جامعه به سمت اشخاص  با اعتبار و دارای نام رجوع می‌کنند، این رجوع‌کردن مردم به سمت یک شخصِ مشخص؛ وی را در جایگاه بلند اجتماعی قرار می‌دهد که باعث می‌شود نظام طبقاتی در جامعه به وجود آید. در کشورهای جهان سومی انتخاب سبک زندگی افراد وابسته به موارد چون: راه‌های تمویل معیشت، میدان‌های فعالیت اجتماعی، زندگی بورژوایی و زندگی شهری و..  است که تفاوت اندکی با سبک زندگی اشخاصِ کشورهای جهان اولی و جهان دومی دارد. مولفه‌های سبک زندگی باید در دو سطح مطالعه شود  که سطح اول آن شامل دارایی‌ها و سطح دوم آن شامل رفتارها و فعالیت‌های است که افراد با آن تشخیص و تمایز خود را با سایرین نشان می‌دهد. با مطالعه و توجه به این دو سطح می‌توان به تمام نتایح مثبت و منفی سبک زندگی دسترسی پیدا کرد. دلیل دیگر که  باعث می‌شود یک فرد در زندگی خود سیاق خاص را پیاده کند، داشتن اندیشه و تفکر متمایز از دیگران است که وی با استفاده از اندیشه‌ی خویش به رهبریت اجتماعی یا کارفرمایی می‌رسد که این گزینه نیز به نظام سرمایه‌داری ختم می‌شود. هم‌چنین  عوامل موثر دیگری نیز وجود دارد که در سبک زندگی‌ انسان‌ها نقش اساسی را دارد. سبک زندگی مجموعه‌ی از ویژگی‌ها و خصوصیاتی است که افراد دارای ویژگی‌های مختلف را از یک‌دیگر متمایز می‌سازد. «جهانِ ویژگی‌هایی که دارندگان آن، موقعیت‌های مختلف از طریق آن‌ها خود را از دیگران متمایز می‌سازند؛ خواه قصد این کار را داشته باشند خواه نداشته باشند.» (بوردیو، ۱۳۹۰: ۳۴۱). و یا در جای دیگر بوردیو نوشته اند که «سبک‌های زندگی یعنی نظام‌های مختلف ویژگی‌ها که نظام‌های مختلف طبایع و قریحه‌ها در آن به منصه ظهور می‌رسد.» (بوردیو ۰۹۳۱ ۵۵۳). به بیان برخی نویسندگان سبک زندگی طیفی رفتاری است که اصل انسجام‌بخش بر آن حاکم است و عرصه‌ی از زندگی را تحت پوشش دارد و در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده است، الزاماً برای همگان قابل تشخیص نیست. سبک زندگی محصول انتخاب‌های مردم در میان محدودیت‌های ساختاری‌شان است. (فاضلی ۶۸۳۱ (۹۳) بوردیو در موضعی دیگر سبک زندگی را به فعالیت‌های نظام‌مند نشأت‌یافته از ذوق و سلیقه فرد که بیشتر جنبه عینی و خارجی دارد و در عین حال به صورت نمادین به فرد هویت می‌بخشد تفسیر کرده است. این مجموع فعالیت‌ها اقشار مختلف اجتماعی را از یک‌دیگر متمایز می‌سازد نظام‌مندی در اعمال به دلیل نظام‌مندی در طرز عمل است... سلیقه یعنی تصرف مادی و نمادین) مقوله معینی از ابژه‌ها یا اعمال طبقه‌بندی شده و طبقه‌بندی کننده ضابطه زاینده سبک زندگی است. سبک زندگی مجموعه متحدی از ترجیحات تمایز بخش است که قصد ابرازگری واحدی را در منطق خاص هر خرده فضای نمادینی مانند مبلمان پوشاک زبان یا حرکات و سکنات بدنی به نمایش گذارد (بوردیو ، ۰۹۳۱: ۵۴۲-۲۴۲) از تعاریف ارائه شده روشن شد که تلقی بوردیو از سبک زندگی گاه کارکردی است و از آن به جهان ویژگی‌های هویت‌‌بخش و متمایز کننده افراد دارای موقعیت‌های مختلف اجتماعی یاد می‌کند؛ گاه آن را به مجموعه کنش‌ها و رفتارهای برآمده از انتخاب‌های کنش‌گران تفسیر می‌کند گاه آن را نتیجه قابل رؤیتی از ابراز عادت‌ها در قالب نمودهای عینی تلقی کرده و در مواضعی نیز آن را به خاستگاه اصلی‌اش یعنی طبایع و قرایح یا اذواق و سلایق فردی اسناد داده است. ذوق و سلیقه ذوق و سلیقه  یکی از عوامل است که همواره انسان‌ها را در تصمیم‌گیری و انجام کارها ترغیب و وسواس می‌نماید. از این‌رو این گزینه  حایز اهمیت خاص در زندگی انسان‌هاست و زندگی‌ انسان‌ها را در بسا موارد دست‌خوش تغییرات بزرگی می‌کند که از آن جمله می‌توان به انوع سلیقه در پوشش، در خوراک، در انتخاب، در رفتار و... انسان‌ها اشاره نمود. ذوق و سلیقه نیز  عامل ایجاد کننده و فرمول توزیع  دو سر مولد سبک زندگی است،  سلیقه رغبت و ظرفیتی است که یک طبقه خاص از امر طبقه‌بندی‌ شده و فعالیت‌ها و اشیاء طبقه‌بندی شده را به صورت مادی با نمادین به خود اختصاص می‌دهد. سلیقه فرمول مولد سبک زندگی است. بوردیو می‌گوید: سلیقه مجموعه یگانه‌ی از ترجیحات متمایز را در زیادی از هر یک منطق خاص هر زیرفضای نمادین مانند اثاثیه، لباس پوشیدن، زبان و سطح خارجی بدن بیان می‌کند، سلیقه پایه تطابق همه خصائص یک فرد است. اطلاعات بی‌شماری که فرد به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه یعنی بین کسانی در آن سهیم است و به صورت پایان‌ناپذیری یکدیگر را تایید و تصدیق می‌کند.  «هر فرد سلیقه خود را طبیعی احساس می‌‌کند و این به نفی دیگر سلیقه‌ها به عنوان اموری غیر طبیعی و در نتیجه نادرست منجر می شود» (بوردیو، ۰۹۳۱ ۳۹).  «سلیقه عامل طبقه‌بندی را تشکیل می‌دهند  و طبقه‌بندی کننده را نیز طبقه‌بندی می‌کند» (بوردیو (۰۹۳۱ (۹۲) «سلیقه همان فرهنگ طبقاتی است که به طبع و سرشت مبدل شده یعنی جسمیت یافته است.» (بوردیو (۰۹۳۱ (۳۶۲) بوردیو ذوق و سلیقه را در ارتباط با قوانین خاص هر میدان عادت‌واردها و سرمایه‌های گوناگون تحلیل می‌کند. از دید وی ذوق و سلیقه به نوبه خود، نظام طبقه‌بندیی حاصل از شرطی شدن هاست. به بیان دیگر سلیقه هرکس ملازم با وضعیت اجتماعی او است که در ساختار میدان‌های مختلف جای‌گاه و موقعیت مشخصی دارد و در رابطه با سرمایه عینیت یافته و حکم می‌راند. نظام طبقه‌بندی درونی شده اقلامی هستند که سلیقه‌ها را قادر می‌سازند تا خود را مشخص و محقق سازند و به این ترتیب سلیقه‌ها را تعریف می‌کنند. «سلیقه چیزی است که اشیا و اشخاصی را که همیشه در کنار یکدیگرند کنار هم قرار می دهد.» (بوردیو، ۹۳۱) حجم و ترکیب سرمایه همان‌طور که زندگی انسان‌ها وابسته به سرمایه و مواد تمویلی برای ادامه حیات دارد، این گزینه در ساختار و نوع رفتار انسان‌ها نیز تاثیرات خود را می‌گذارد و انسان‌ها را بیش از هرگزینه‌ی دیگری متحول می‌کند. از آن‌جایی که سرمایه و دارایی بی‌نهایت تاثیرگذاری را روی زندگی افراد دارد، انسان‌ها بیشتر از هرگزینه‌ی دیگری با این متحول شده و سبک زندگی مشخصی را بر می‌گزیند که وابسته به سرمایه بوده و مطابق داشته‌های مادی خود، عمل‌کرد خود را در خانواده و عمل‌کرد خود و خانواده‌ی خود را  در اجتماع تنظیم می‌کند که با کوچک‌ترین حرکتی چنین اشخاص، دیگر اعضای جامعه برداشت خود  را از زندگی و سبک زندگی آن‌ها به ذهن‌شان یادآور می‌شود. کمیت و کیفیت سرمایه در چگونگی مصرف رغبت ذوق و سلیقه و انتخاب سبک زندگی مؤثر است. ذوق و سلیقه نیز با سرمایه پیوندی تنگاتنگ دارد؛ یعنی ذوق و سلیقه هم جزء سرمایه محسوب می‌شود و هم سرمایه‌ها بر مبنای آن مبادله می‌شوند. از دید بوردیو فضای اجتماعی به وسیله دو اصل و قاعده متمایز و متداخل یعنی سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی سامان داده می‌شود. نحوه توزیع این دو سرمایه مشخص‌کننده و معرف جریان‌های مخالفی است که خطوط اصلی شکاف و تضاد را در جوامع پیش‌رفته مستحکم کرده و از آن حمایت می‌کنند. در اولین تقسیم بندی که شکلی عمودی دارد کنش‌‌گرانی که مقادیر زیادی از هر یک از سرمایه‌ها را در اختیار دارند، طبقه فرادست در تقابل با کنش‌گرانی که تقریباً از همه سرمایه‌ها محرومند، یعنی طبقه فرودست قرار می‌گیرند. دومین تقابل که شکلی افقی دارد در بین طبقه فرادست یعنی بین کسانی که سرمایه اقتصادی زیاد ولی دارایی‌های فرهنگی کمی دارد مانند صاحبان و مدیران بخش‌های اقتصادی که فرادستان طبقه فرادست را تشکیل می‌دهند با کسانی که سرمایه آن‌‌ها عمدتاً فرهنگی است مانند: روشن‌فکران و هنرمندان که فرودستان طبقه فرادست را تشکیل می‌دهند بروز می‌کند. تک تک افراد و خانواده‌ها پیوسته در تلاشند تا از طریق دنبال‌کردن راه‌بردهای تبدیل باز که در آن گونه‌ی خاصی از سرمایه با گونه‌ی دیگری مبادله یا به آن تبدیل می‌گردد؛ جایگاه خویش را در فضای اجتماعی حفظ کرده یا بهبود بخشند. «میزان و نرخ تبدیل انواع و گونه‌های خاص سرمایه که به وسیله ساز و کارهای نمادی مانند نظام آموزشی و مدرسه‌ی بازار کار و قوانین ارث‌بری تعیین می‌شود، یکی از نشانه‌های اصلی کشاکش‌های اجتماعی است؛ زیرا هر طبقه یا بخش‌‌های هر طبقه به واسطه بیشترین بهره‌مندی از سرمایه‌ی خاص در پی تحمیل سلسله مراتب مربوط به آن بر می‌آید.» (استونز : ۹۳۳-۰۴۳) عادت‌واره نظریه‌پرداز سبک‌شناسی زندگی، بوردیو سبک‌های زندگی را محصول عادت وارد می‌داند و به لحاظ شناختی نیز درک و شناخت سبک‌های زندگی را به درک روابط متقابل آن‌ها با نظام‌های عادت‌واره منوط کرده است. سبک‌های زندگی محصولات سیستماتیک عادت‌واره هستند که در روابط متقابل‌شان و به کمک شاکله‌های عادت‌واره درک می شوند و به نظام‌های نشانه‌ی تبدیل می‌شوند و به صورت اجتماعی مورد ارزیابی و قضاوت قرار می‌گیرند. مانند: «ممتاز»، «کوچه بازاری» و غیره دیالکتیک. «شرایط و عادت‌واره اکسیری است که توزیع سرمایه و طرازنامه رابطه‌ی قدرت را به نظام تفاوت‌ها و ویژگی‌های متمایز تبدیل می‌کند؛ یعنی به توزیع سرمایه نمادین و سرمایه مشروعی که حقیقت عینی‌اش به درستی شناخته نمی‌شود.» (بوردیو ۲۴۲:۰۹۳۱)  از این رو عادت واره عامل درونی و ذهنی است که بر تصمیم ترجیح و کنش عامل در میدان‌های مختلف اجتماعی در راستای انتخاب سبک زندگی خاص می‌کند. سرچشمه‌ها: استونز. بریده متن موجودی در شبکه‌های اجتماعی - ۵۹کلمه. بوردیو، پی‌یر. (۱۳۹۰). تمایز؛ نقد اجتماعی قضاوت‌های ذوقی. مترجم: حسن چاوشیان. فاضلی، محمد. (۱۳۸۶). مصرف و سبک زندگی. قم: انتشارات صبح صادق. نجفی، حبیب‌الله. (۱۳۹۵). فصل‌نامه فرهنگی، ادبی و هنری ادبیات معاصر. نویسنده: محمدرضا رامز

ادامه مطلب


2 سال قبل - 281 بازدید

در ادامه‌ی وضع محدودیت‌های شدید بر آموزش و کار دختران و زنان در افغانستان، این‌بار خلف بن احمد الحبتور، تاجر اهل امارات متحده عربی می‌گوید که نیروهای حکومت سرپرست به ۱۰۰ دانشجوی دختر از میدان هوایی کابل اجازه‌ی سفر تحصیلی به دبی را نداده‌اند. آقای الحبتور با نشر ویدیویی در شبکه اجتماعی ایکس خود گفته است که این دانشجویان قرار بود امروز (چهارشنبه، ۱ سنبله) از میدان هوایی کابل به شهر دبی امارات متحده عربی پرواز کنند تا در «دانشگاه دبی» به تحصیل بپردازند. براساس معلومات خلف بن احمد الحبتور، تاجز اهل امارات است که زمینه‌ی تحصیل این دختران در دانشگاه دبی را فراهم کرده بوده و هزینه‌ی سفر و مخارج دانشگاه آنان را نیز به عهده گرفته بود. وی در شبکه اجتماعی ایکس خود نوشته است که واژه‌ی پیدا نمی‌تواند که ناامیدی او را به‌دلیل ممانعت حکومت سرپرست از سفر این دختران توصیف کند. این تاجز اهل امارات ویدیویی نیز همراه با پست خود در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده که در آن صدای یکی از دانشجویان دختر که عازم سفر تحصیلی به دبی بوده شنیده می‌شود. این دانشجوی دختر در این ویدیو گفته است: «ما در حال حاضر در میدان هوایی هستیم، اما بدبختانه نیروهای حکومت سرپرست به ما اجازه نمی‌دهد که به دبی برویم. آنان حتی به کسانی که محرم داشتند نیز اجازه ندادند.» آقای الحبتور در ادامه نوشته است: «پس از ماه‌ها تلاش بی‌وقفه‌ی او و کارمندانش برای فراهم‌کردن پذیرش دانشگاه، محل اقامت، بیمه‌ی درمانی، حمل‌ونقل و مجموعه‌‌ای برای آسایش و ایمنی این دانشجویان دختر، آرزوهای ما بر باد رفت.» وی تاکید کرد: «نیروهای حکومت فعلی بدون هیچ توجیهی از خروج آنان جلوگیری کرده‌اند و به ناحق آزادی‌ آنان را محدود کرده است.» او افزود«این یک تراژدی عمیق است؛ ضربه‌ای علیه اصول انسانیت، آموزش، برابری و عدالت. من از همه‌ی طرف‌های درگیر می‌خواهم که سریعاً وارد عمل شده و به نجات و کمک به این دانش‌آموزان در حال تقلا تلاش کنند.» این در حالی است که اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی، با محروم شدن دختران از تحصیل، شماری از سازمان‌های بین‌المللی فعال در افغانستان طرحی را به نام «هیچ دختری از تحصیل بازنماند» راه‌اندازی کردند که برگزاری صنف‌های محلی در روستاها و شهرها با حمایت مالی این سازمان‌ها، بخشی از آن بود. سازمان بین‌المللی مراقبت می‌گوید این صنف‌ها موفق بودند و شماری از دختران توانستند با شرکت در این صنف‌ها خواندن و نوشتن بیاموزند. قابل ذکر است که در دو سال گذشته علی‌رغم فشارهای بین‌المللی گسترده و اعتراض مداوم زنان در افغانستان، حکومت فعلی نه تنها محدودیت‌های اعلام‌ شده را لغو نکرده، بلکه برای کار و زندگی زنان محدودیت‌های بیشتری وضع کرده است.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 277 بازدید

در ادامه‌ی وضع محدودیت بر کار رسانه‌ها و بازداشت خبرنگاران در ولایت‌های مختلف کشور توسط نیروهای حکومت سرپرست، خیرالله خیرخواه، سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ می‌گوید که طی یک سال گذشته هیچ خشونتی علیه خبرنگاران در افغانستان ثبت نشده است. آقای خیرخواه این سخنان را دیروز (سه‌شنبه، ۳۱ اسد) در «برنامه حساب‌دهی دولت به ملت» بیان کرده است. او تاکید کرد که برای آسان‌سازی کار خبرنگاران به آن‌ها کارت مخصوص خبرنگاری توزیع خواهد شد. وی افزود که حکومت سرپرست هیچ خبرنگاری را به‌دلیل کار در رسانه‌ها بازداشت نکرده است. این در حالی است که مرکز خبرنگاران افغانستان در تاریخ ۲۳ اسد سال روان خورشیدی اعلام کرده بود که در دو سال حاکمیت حکومت سرپرست ۳۶۶ رویداد نقض حقوق خبرنگاران و آزادی رسانه‌ها که شامل جان باختن کارمندان رسانه‌ای، تهدید، بازداشت و برخورد خشونت‌آمیز می‌شود، ثبت شده است. همچنین این مرکز دیروز (سه‌شنبه، ۳۱ اسد) اعلام کرده بود که دست‌کم چهار خبرنگار دیگر که در ماه‌های اخیر بازداشت شده بودند نیز در زندان هستند که با این حساب مجموع خبرنگاران و کارمندان رسانه‌ای که در حال حاضر زندانی‌اند به ۱۳ نفر می‌رسد. این در حالی است که از زمان تسلط دوباره‌‌ی حکومت سرپرست بر افغانستان، دولت بارها متهم به آزار و اذیت خبرنگاران خارجی شده‌ و شماری از خبرنگاران خارجی را نیز بازداشت کرده‌اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 273 بازدید

در ادامه‌ی وضع محدودیت‌های شدید بر آموزش و تحصیل دختران در افغانستان، شیرمحمد عباس استانکزی، معاون سیاسی وزارت خارجه‌ی حکومت سرپرست می‌گوید که «به حاکمان و حکومت اسلامی واجب است که برای زنان شرایط و زمینه‌ی تعلیم» را فراهم کنند. آقای استانکزی این اظهارات را امروز (چهارشنبه، ۱ سنبله) در سیمیناری با عنوان «نقش زنان در خیرالقرون» در آکادمی علوم حکومت سرپرست مطرح کرده است. خبرگزاری دولتی باختر که اکنون تحت کنترل حکومت فعلی فعالیت می‌کند، به نقل از آقای استانکزی نوشته است» «در اسلام تعلیم بر مرد و زن فرض شده است.» معین سیاسی وزارت خارجه‌ی حکومت سرپرست تاکید کرده است: «زنان بیش از چهل سال در جهاد با مردان سهم داشتند و خدمت کرده‌اند.» شیرمحمد عباس استانکزی از طرف‌داران برجسته آموزش دختران و زنان در میان مقامات حکومت فعلی است. او پیش از این نیز از عدم بازگشایی مکاتب و دانشگاه‌ها به‌روی دختران انتقاد کرده بود و اظهار امیدواری کرده بود که مکاتب «بدون تبعیض» به‌روی همه باز شوند. در حالی آقای استانکزی بر بازگشایی مکاتب و دانشگاه‌ها تاکید می‌کند، دو سال می‌شود که حکومت سرپرست دختران بالاتر از صنف ششم را در افغانستان از رفتن به مکتب منع کرده‌ است. وزارت تحصیلات عالی حکومت فعلی، زنان و دختران افغان را از تحصیل در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نیز بازداشته است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیون‌ها دانش‌آموز دختر از آموزش باز بماند. قابل ذکر است که در کنار آن زنان از رفتن به‌ باشگاه‌های ورزشی، رستورانت‌ها، حمام‌های عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بین‌المللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شده‌اند.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 296 بازدید

ملاله یوسفزی، فعال حقوق بشر و برنده‌‎ی جایزه صلح نوبل می‌گوید که محروم ماندن تیم ملی فوتبال زنان افغانستان از شرکت در مسابقات جهانی به نمایندگی از کشورشان «بسیار تاسف‌بار» است. خانم یوسفزی این اظهارات را در دیدار با اعضای تیم ملی فوتبال زنان افغانستان در استرالیا مطرح کرده است. وی از فیفا یا فدراسیون بین‌المللی فوتبال خواسته است که این تیم را به‌عنوان نماینده‌ی افغانستان به رسمیت بشناسد. او محروم ماندن تیم فوتبال زنان افغانستان از شرکت در مسابقات جهانی را «بسیار تاسف‌بار» خواند و تاکید کرد: «اگر زنان افغانستانی از حق‌شان برخوردار نشوند، فوتبال ناتکمیل است.» اعضای تیم ملی فوتبال زنان افغانستان با تسلط حکومت فعلی بر کشور، به استرالیا مهاجرت کردند، در تلاش هستند فیفا تیم آنان را به‌عنوان تیم ملی زنان افغانستان به رسمیت بشناسد و بتوانند در بازی‌های بین‌المللی شرکت کنند. ملاله یوسفزی در این دیدار ضمن حمایت از تلاش و ایستادگی اعضای تیم ملی فوتبال زنان افغانستان گفت: «زنانی که با پذیرش خطر، در افغانستان فوتبال بازی کردند و به خاطر آنچه دوست دارند هنوز ایستادگی می‌کنند، اکنون از شرکت در مسابقات بین‌المللی محروم‌اند. این چیزی نبود که آن‌ها در انتظارش بودند. یک حکومت فعلی افراطی در افغانستان بر سر قدرت آمدند و زنان را از سهم‌گیری در هر بخشی محروم کردند.» این فعال حقوق بشر و برنده‌‎ی جایزه صلح نوبل وضعیت کنونی زنان را در افغانستان «حقیقت تلخ» توصیف کرد. او در ادامه افزود: «حکومت سرپرست زنان و دختران را از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی آنان که تحصیل، کار، رفتن به پارک و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی است، محروم کرده‌اند.» وی در ادامه علاوه کرد: « این محدودیت‌ها چیزی است که باید باعث بیداری ما شود. سازمان ملل وضعیت جاری در افغانستان را آپارتاید جنسیتی تعریف کرده است و ما باید به خواهرهای‌مان در افغانستان فکر کنیم.» همچنین خانم یوسفزی در این دیدار خطاب به فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) گفت: «من اینجا هستم تا از تیم فوتبال زنان افغانستان حمایت کنم و از فیفا بخواهم این تیم را به رسمیت بشناسد. حالا زمانی است که فیفا تصمیم بگیرد در کنار حکومت فعلی نمی‌ایستد.» این در حالی است که اعضای تیم ملی فوتبال زنان افغانستان چندی پیش یک کارزار آنلاین به منظور جمع‌آوری امضاء برای ارسال یک نامه‌ به فیفا راه‌اندازی کردند که تاکنون بیش از ۱۰۰ هزار نفر آن را امضاء کرده‌اند. در این نامه از فیفا خواسته شده است که تیم ملی فوتبال زنان افغانستان را که به دلیل سلطه حکومت فعلی از آن کشور فرار کرده‌اند، به رسمیت بشناسد.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 235 بازدید

یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که در حال حاضر حدود ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار کودک در افغانستان به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که بحران‌های متعدد در افغانستان از جمله کاهش کمک‌های بشردوستانه، بحران سیاسی و خشکسالی سبب شده است که اکنون بیش از ۲۹ میلیون افغان‌ یا دوسوم جمعیت این کشور به کمک‌های بشردوستانه نیاز داشته باشند. در ادامه آمده است که اولین قربانیان این بحران کودکان‌ هستند که به فراموشی سپرده شده‌اند. یونیسف تاکید کرد که از زمان تسلط حکومت فعلی بر افغانستان، این کشور با افت شدید اقتصادی روبه‌رو بوده و اکنون بیش از ۹۰ درصد مردم آن در مرز فقر زندگی می‌کنند. در گزارش آمده است: «منابع مالی در حال کاهش است، خانواده‌ها برای تامین غذا تقلا می‌کنند و دشواری اوضاع با افزایش خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی بیش ‌از پیش تشدید شده است.» صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل افزوده است که این وضعیت بحرانی افغانستان، کودکان را در شرایط دشوار‌تری قرار داده و اساسی‌ترین حقوق آنان پایمال شده است. به‌ گفته‌ی یونیسف، فقر در افغانستان میلیون‌ها کودک را مجبور می‌کند برای کمک مالی به خانواده‌های‌شان کار کنند و یافته‌های صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد، حتی کودکان زیر شش سال هم در خیابان‌ها، مزارع یا در معادن به کارهای شاقه مشغول‌اند و از طرفی در چنین سنی در معرض انواع سوء‌استفاده قرار دارند. همچنین آمارهای سازمان ملل نشان می‌دهد که افغانستان از جمله ۱۵ کشور جهان با بیشترین آسیب‌پذیری از سوءتغذیه است و بر اساس آمارهای یونیسف، در سال ۲۰۲۳ میلادی، حدود ۲.۳ میلیون کودک افغان دچار سوءتغذیه بوده‌اند. آمارهای سازمان ملل نشان می‌دهد که افغانستان یکی از ۱۰ کشوری است که تحت تاثیر تشدید شرایط جوی قرار گرفته است. بر این اساس، در سال ۲۰۲۲ افغانستان بدترین خشکسالی ۳۰ سال اخیرش را پشت سر گذاشت، در حالی که ۷۵ درصد از جمعیت آن به کشاورزی وابسته‌اند. قابل ذکر است که در سال ۲۰۲۳ هم آغاز زودهنگام فصل بارندگی به جاری شدن سیل منجر شد که آمارهای سازمان ملل نشان می‌دهد که بیش از ۱۲۶ هزار نفر را در ۱۸ ولایت تحت‌تاثیر قرار داد.

ادامه مطلب


2 سال قبل - 313 بازدید

در ادامه‌ی وضع محدودیت بر آموزش دختران و زنان افغان، سازمان بین‌المللی مراقبت یا پاملرنه اعلام کرده است که با وضع محدودیت حکومت سرپرست، ۲.۵ میلیون (۸۰ درصد) دختر و زنان جوان در افغانستان از تحصیل بازمانده‌ و این موضوع ۵.۴ میلیارد دالر به اقتصاد این کشور آسیب‌ زده است. سازمان پاملرنه با نشر گزارشی گفته است که از میان زنان و دخترانی که به آموزش دسترسی ندارند، بیش از ۱.۱ میلیون تن دخترانی‌ هستند که با فرمان رهبری حکومت فعلی از ماه سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی از تحصیل منع شده‌اند. سازمان بین‌المللی مراقبت (CARE) در افغانستان در زمینه آموزش، بهداشت و کمک‌های بشردوستانه فعالیت می‌کند. در ادامه آمده است که افغانستان تنها کشوری در سطح جهان است که دختران آن به مکتب نمی‌روند. در گزارش آمده است که در وضعیت کنونی و به‌منظور مقابله با محدودیت‌ها، صنف‌های محلی تنها راه‌حل فراهم کردن امکان تحصیل برای دختران در افغانستان‌ می‌باشند. همچنین در ادامه آمده است که حدود ۱۰۰ هزار دانشجوی دختر که در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی افغانستان درس می‌خواندند نیز از ادامه تحصیل بازمانده و راه ورود به دانشگاه برای دخترانی‌که مکتب را تمام کرده بودند نیز بسته شده است. این در حالی است که اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی، با محروم شدن دختران از تحصیل، شماری از سازمان‌های بین‌المللی فعال در افغانستان طرحی را به نام «هیچ دختری از تحصیل بازنماند» راه‌اندازی کردند که برگزاری صنف‌های محلی در روستاها و شهرها با حمایت مالی این سازمان‌ها، بخشی از آن بود. سازمان بین‌المللی مراقبت می‌گوید این صنف‌ها موفق بودند و شماری از دختران توانستند با شرکت در این صنف‌ها خواندن و نوشتن بیاموزند. قابل ذکر است که در دو سال گذشته علی‌رغم فشارهای بین‌المللی گسترده و اعتراض مداوم زنان در افغانستان، حکومت فعلی نه تنها محدودیت‌های اعلام‌ شده را لغو نکرده، بلکه برای کار و زندگی زنان محدودیت‌های بیشتری وضع کرده است.

ادامه مطلب