نویسنده: مهدی مظفری
در پهنه هستی که خداوند هستی بخش، خلقت را با ظرافت و حکمت بیانتها آراسته است، موهبتی گرانبها به نام «ازدواج» به انسانها ارزانی داشته است. ازدواجی که در تعالیم رهبران الهی و آموزههای روانشناسان به عنوان پیوندی مبارک و مقدس معرفی شده، ازدواجی که نه تنها تداوم نسل بشر را رقم میزند، بلکه فصل نوینی از تعالی و بالندگی را در زندگی انسانها میگشاید.
ازدواج، نقطه عطفی در مسیر پر پیچ و خم زندگی است، نقطهای که در آن دو روح در کالبدی واحد، هم نفس میشوند و سفری مشترک را آغاز میکنند. سفری که مملو از فراز و نشیبها، شادیها و غمها، چالشها و فرصتها خواهد بود. اما آنچه در این میان اهمیت دارد، نگاهی عمیق و درک صحیح از این موهبت الهی است. پس باید معنی و مفهوم درست ازدواج را دانست.
ازدواج را در سادهترین تعریف، به پیوند میان یک زن و یک مرد معنی کردهاند. اما این تعریف، ظلمی بزرگ به ژرفای این تعهد و معنای عمیق آن است. ازدواج به این معنی، یعنی به معنای تلقیح نر و ماده، در عالم طبیعت امری رایج و بدیهی است. این معنی ساده و بیعمق و بیآلایش ازدواج نه تنها در عالم حیوانات بلکه در عالم گیاهان نیز وجود دارد. برخی گیاهان برای اینکه ثمر بدهند، نیاز به تلقیح دارند. اما ازدواج انسان، فراتر از این غریزه حیوانی و حیاتی است.
همچنین ازدواج، صرفاً جمع شدن دو جنس مخالف در کنار یکدیگر نیست، بلکه آغازی است برای سفری پرمخاطره و پرفراز و نشیب، سفری که بایستی دو انسان را به سوی تکامل و تعالی رهنمون شود. پس ازدواج، تنها برای ارضای نیازهای جنسی و تشکیل خانواده نمیباشد؛ آنطوری که اکثر افراد به این معنا، معنی و تفسیر میکنند. بلکه ازدواج فرصت و نقطه عطفی است برای رشد و ارتقای فردی و تعالی روحی. زن و مرد در سایهی این تعهد (ازدواج)، میتوانند بهترین نسخهی خود را به نمایش بگذارند و در کنار یکدیگر، به کمال و سعادت حقیقی دست یابند.
آری، ازدواج فراتر از پیوند ظاهری و همجواری دو انسان است. نکاح و ازدواج دو انسان به معنی اتحادی است از عواطف، تعهدات و مسئولیتهایی که در سایه آن، انسانها به تکامل و بالندگی حقیقی خویش نائل میشوند. ازدواج آن است که بر پایه عشق، احترام، صبر و گذشت بنا شده باشد و این ازدواج به مثابهی گلی خوشبو در بوستان هستی، عطر خوشبختی و سعادت را در فضای زندگی انسانها میپراکند.
ازدواج در عالم انسانها به آن معنی است که قرآن، آنرا تعریف و توصیف میکند. در قرآن کریم نکاح به عنوان «سکونت» و «آرام گرفتن» در کنار یکدیگر توصیف شده است. آنجا که میفرماید: «هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَجَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا لِيَسۡكُنَ إِلَيۡهَا؛ او همان كسى است كه شما را از يك تن (آدم) آفريد و همسرش (حوا) را نيز از [جنس] او قرار داد تا در كنارش آرام يابد.» (اعراف، ۱۸۹). همچنین در جای دیگر فرموده است: «وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةً إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ؛ و از نشانههاى او اين است كه براى شما همسرانى از [جنس] خودتان آفريد، تا كنارِ آنان آرامش بيابيد و ميان شما دوستى و مهربانى قرار داد، بدون شك در اين [آفرينش] همواره نشانههايى است براى مردمى كه تفكّرّ كنند.»(روم، ۲۱). این آیات قرآن به روشنی بیان میکند که فلسفه ازدواج صرفا پیوند ظاهری و تناسل و بقای نسل و این موارد نیست. بلکه فلسفه ازدواج به آرامش رسیدن انسانها است. امّا آیا زن و مردی که همسر یکدیگر هستند صرفا با ارضای غرایز جنسی و این موارد به آرامش میرسند؟ با تدبر و دقت در آیات قرآن و روایات رهبران دینی، ازدواج که نتیجهاش آرامش و سکون مرد و زن در سایه هم است، بر دو رکن اساسی بنا شده است: «محبت عاقلانه و ایمانی» و «عاطفه و مهری صادقانه و همراه با گذشت». این دو رکن اساسی است که ازدواج موفق را به ارمغان میآورد.
محبت عاقلانه و ایمانی، عشقی ژرف و پایدار است که ریشه در معارف الهی و تعالیم دینی دارد. این محبت، نه کور و مبتنی بر شهوت و غریزه است، و نه متزلزل در برابر گذر زمان و ناملایمات زندگی. محبت عاقلانه، عشقی کور و بیمنطق نیست، بلکه بر پایهی شناخت صحیح و درک عمیق طرفین بنا میشود. همسرانی که با عقل و درایت یکدیگر را انتخاب میکنند و با چشمانی باز به زندگی مشترک قدم میگذارند، بنیانی محکم برای عشق خود بنا میکنند.
ایمان، نور تابان این مسیر است. ایمان به خداوند و باور به ارزشهای والای انسانی، عشق را از لغزشها و ناملایمات رهین نگاه میدارد. همسرانی که در پرتو ایمان زندگی میکنند، به یکدیگر تکیهگاه و پناهگاه میشوند و در گذر زمان، عشقشان عمیقتر و پرمعناتر میشود و در کنار هم، زندگی مشترک را به بهشت زمینی تبدیل میکنند.
اما در کنار این محبت عمیق، گذشت و عاطفه صادقانه نیز نقشی اساسی در استحکام زندگی زناشویی و بنیان خانواده ایفا میکند. انسانها فطرتاً در معرض خطا و اشتباه هستند. در زندگی مشترک نیز ممکن است اختلافات و ناهمواریهایی رخ دهد. در این هنگام، گذشت و اغماض از خطاهای یکدیگر، نه تنها کینهها را از بین میبرد و کدورتها را میزداید، بلکه موجب تقویت صمیمیت و مهر و محبت نیز میشود.
باری، ازدواج موفق، همچون بنایی استوار است که بر پایه محبت عاقلانه و ایمانی و گذشت و عاطفه صادقانه بنا شده باشد. با اتکا به این دو گوهر گرانبها، زوجین میتوانند در مسیر زندگی مشترک، همراه و همدل یکدیگر باشند و بهشتی کوچک در سایه تعالیم الهی و عشق حقیقی برای خود و فرزندانشان بسازند.
به یاد داشته باشیم، ازدواج تنها در دوران جوانی و بر پایه شور و هیجان شکل نمیگیرد، بلکه عشقی که ریشه در ایمان و عقل داشته باشد، با گذر زمان عمیقتر و پایدارتر خواهد شد.