پیشینه تاریخی تحصیل زنان در افغانستان

1 ماه قبل
زمان مطالعه 4 دقیقه

به مناسبت روز جهانی زن (۸ مارچ)، فرصتی فراهم می‌شود تا نگاهی عمیق‌تر به وضعیت تحصیل و سواد زنان در افغانستان بیندازیم؛ کشوری که تاریخ پرفراز و نشیبی در زمینه حقوق زنان، به‌ویژه حق آموزش، تجربه کرده است. تحصیل و سواد، به‌عنوان پایه‌های اصلی توانمندسازی افراد و جوامع، برای زنان افغانستان نه تنها یک حق اساسی، بلکه ابزاری برای رهایی از محدودیت‌ها و بازسازی آینده‌ای روشن‌تر بوده است. با این حال، این مسیر همواره با چالش‌های عدیده‌ای از جمله جنگ، فقر، فرهنگ مردسالارانه و سیاست‌های تبعیض‌آمیز همراه بوده است.

اولین اقدام اصلاحی برای آموزش زنان

تلاش برای آموزش زنان در افغانستان به بیش از یک قرن پیش بازمی‌گردد. در زمان پادشاهی امان‌الله خان (۱۹۱۹-۱۹۲۹)، اصلاحات مدرنی با هدف بهبود وضعیت زنان آغاز شد. او با تأکید بر اهمیت تحصیل زنان، مکاتب دخترانه را تأسیس کرد و حتی گروهی از دختران را برای تحصیل به خارج از کشور فرستاد. ملکه ثریا، همسر امان‌الله، نیز نقش مهمی در این اصلاحات داشت و با تأسیس نشریه‌ای به نام ارشادالنسوان، به آگاهی‌بخشی زنان کمک کرد. اما این تلاش‌ها با مخالفت‌های شدید سنتی و مذهبی روبه‌رو شد و با سقوط امان‌الله، تحصیل زنان به حاشیه رفت.

در دهه‌های بعدی، به‌ویژه در زمان ظاهر شاه و پس از آن در دوران جمهوری (دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰)، زنان به تدریج به مکاتب و دانشگاه‌ها راه یافتند. در این دوره، حضور زنان در عرصه‌های آموزشی و حرفه‌ای افزایش یافت و آمارها نشان می‌دهد که تا سال ۱۹۹۱، حدود ۷ هزار زن در مؤسسات آموزش عالی و ۲۳۰ هزار دختر در مکاتب مشغول تحصیل بودند. با این حال، این پیشرفت‌ها عمدتاً در شهرها متمرکز بود و مناطق روستایی همچنان از دسترسی به آموزش محروم بودند.

تأثیر جنگ و حاکمیت امارت اسلامی در دهه ۱۹۹۰

با آغاز جنگ‌های داخلی و به‌ویژه تسلط امارت اسلامی در دهه ۱۹۹۰، تحصیل زنان به یکی از تاریک‌ترین دوره‌های خود رسید. این گروه با تفسیر سخت‌گیرانه از قوانین اسلامی، تحصیل دختران را به‌طور کامل ممنوع کردند. مکاتب دخترانه تعطیل شد، معلمان زن از کار اخراج شدند و نرخ سواد زنان به شدت کاهش یافت. در این دوره، تخمین زده می‌شود که نرخ سواد زنان در مناطق روستایی به ۳ تا ۴ درصد و در شهرها به حدود ۱۳ درصد سقوط کرد. این محدودیت‌ها هم دسترسی زنان به آموزش را از بین برد، و هم پیامدهای عمیقی بر سلامت، اقتصاد و ساختار اجتماعی افغانستان گذاشت.

پیشرفت‌ها پس از سال ۲۰۰۱

پس از سقوط امارت اسلامی در سال ۲۰۰۱، با حمایت جامعه جهانی و دولت جدید افغانستان، تلاش‌هایی برای احیای آموزش زنان آغاز شد. قانون اساسی سال ۲۰۰۳ حق تحصیل زنان و دختران را به رسمیت شناخت و ماده ۴۴ این قانون دولت را مکلف به توسعه تعلیم برای زنان کرد. میلیون‌ها دختر به مکاتب بازگشتند و دانشگاه‌ها بار دیگر پذیرای زنان شدند. تا سال ۲۰۱۷، بر اساس گزارش‌ها، حدود ۳.۵ میلیون کودک از جمله تعداد قابل توجهی دختر به مکاتب دسترسی داشتند، هرچند هنوز ۸۵ درصد از کودکانی که از تحصیل محروم بودند، دختران بودند. در این دوره، حضور زنان در حرفه‌هایی چون پزشکی، معلمی و حتی سیاست افزایش یافت و چهره‌هایی چون شمسیه حسنی(هنرمند)، لیمه آفشید(شاعر) و هدی خموش(روزنامه‌نگار و فعال حقوق زن)، الهام‌بخش نسل جدیدی از زنان شدند.

با این حال، این پیشرفت‌ها شکننده بود. ناامنی، فقر و سنت‌های مردسالارانه همچنان موانع بزرگی بودند. در بسیاری از مناطق، خانواده‌ها به دلیل نگرانی‌های امنیتی یا باورهای فرهنگی از فرستادن دختران به مکتب خودداری می‌کردند. همچنین، کمبود معلمان زن و زیرساخت‌های آموزشی، به‌ویژه در روستاها، دسترسی به تحصیل را محدود کرده بود.

سقوط نظام جمهوری و وضعیت کنونی

از آگست ۲۰۲۱، با بازگشت حکومت سرپرست به قدرت، وضعیت تحصیل و سواد زنان بار دیگر به مخاطره افتاد. حاکمان جدید در ابتدا وعده‌هایی برای اعتدال دادند، اما به سرعت سیاست‌های محدودکننده را اعمال کردند. دختران از تحصیل بالاتر از صنف ششم منع شدند و در دسامبر ۲۰۲۲، تحصیلات دانشگاهی زنان نیز ممنوع شد. حتی انستیتوت‌های پزشکی، که آخرین پناهگاه آموزشی برای دختران بود، در دسامبر ۲۰۲۴ بسته شد. این اقدامات، افغانستان را به تنها کشوری در جهان تبدیل کرده است که به‌طور سیستماتیک زنان را از آموزش محروم می‌کند.

امروز، بیش از یک میلیون دختر از رفتن به مکتب محروم هستند و نزدیک به ۳۳۰ هزار دختری که در سال ۲۰۲۳ صنف ششم را به پایان رساندند، نمی‌توانند تحصیل خود را ادامه دهند. این محدودیت‌ها نه تنها آینده فردی این دختران را نابود می‌کند، بلکه پیامدهای بلندمدتی بر جامعه دارد. مادران بی‌سواد نمی‌توانند به تربیت نسل بعدی کمک کنند و کمبود متخصصان زن در بخش‌هایی چون صحت و تعلیم، مشکلات را تشدید می‌کند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که ۹۰ درصد زنان در افغانستان بی‌سواد هستند و این آمار در سایه سیاست‌های کنونی رو به وخامت است.

مقاومت و امید

با وجود این محدودیت‌ها، زنان افغانستان دست از مبارزه -برای تعلیم و تحصیل- نکشیده‌اند. صنف‌های درسی مخفی توسط معلمان شجاع تأسیس شده و برنامه‌های آموزشی آنلاین، هرچند با چالش‌هایی چون کمبود برق و اینترنت، به برخی دختران کمک کرده است. اعتراضات خیابانی زنان، با شعارهایی چون «تحصیل، کار، آزادی»، نشان‌دهنده عزم آن‌ها برای بازپس‌گیری حقوق‌شان است، هرچند این اعتراضات اغلب با سرکوب خشونت‌آمیز مواجه شده است.

جامعه جهانی نیز بارها این وضعیت را محکوم کرده و سازمان ملل تأکید کرده که آموزش زنان شرط اساسی برای به رسمیت شناختن حکومت سرپرست است. اما تاکنون، فشارهای بین‌المللی نتوانسته تغییری در سیاست‌های این رژیم ایجاد کند.

سخن پایانی

وضعیت تحصیل و سواد زنان در افغانستان، آینه‌ای از چالش‌ها و امیدهای این کشور است. در حالی که تاریخ نشان‌دهنده تلاش‌های مستمر برای بهبود این وضعیت است، واقعیت کنونی حکایت از عقب‌گردی دردناک دارد. روز جهانی زن فرصتی است تا جهان به یاد آورد که آموزش زنان نه تنها یک حق، بلکه ضرورتی برای صلح، توسعه و عدالت است. زنان افغانستان، با وجود همه دشواری‌ها، همچنان مشعل امید را روشن نگه داشته‌اند و این وظیفه ماست که صدای آن‌ها را بشنویم و از مبارزه‌شان حمایت کنیم.

لینک کوتاه : https://gowharshadmedia.com/?p=20342
اشتراک گذاری

نظرت را بنویس!

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

نظرات
هنوز نظری وجود ندارد