«ما شروعش میکنیم» داستان امید، رشد و دوستداشتن است که تنشهای خشونت خانگی را از نگاه مادری تنها به تصویر میکشد. لیلی ناچار است با پیامدهای جدایی و ارتباط گریزناپذیر با رایل که پدر فرزند اوست، دستوپنجه نرم کند، گرچه هنوز آسیبهای روانی ناشی از بدرفتاریهای رایل در وجودش باقی است. او ناچار است با این واقعیت روبهرو شود که خشم همیشگی رایل و حسادتهای وی بر زندگی آیندهاش خدشه وارد خواهد کرد. این کتاب، شهامت آغاز زندگی دوباره را پس از سپریکردن آشفتگیهای زندگی خشونتآمیز به شما میبخشد و ضرورت ادامهدادن را مطرح میکند.
کالین هوور نویسندهی کتاب ما شروع میکنیم درست و غلط را در ذهن مخاطب به چالش میکشد و او را بر آن میدارد با شخصیتهای ضدقهرمان داستان همدلی کند. هوور توانسته است این واقعیت را اثبات کند که در زندگی، هیچکس واقعا ضدقهرمان نیست. شخصیتهای ضدقهرمان این رمان، قربانی آموزش یا رفتار و شرایط نامناسب گذشتهشان بودهاند و نفرتداشتن از آنها کار سادهای نیست.
کالین هوور، زادهی ۱۱ دسامبر ۱۹۷۹، نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز برای ۷ رمان و یک رمان کوتاه است. رمانهای هوور در زمینهی ادبیات بزرگسالان و جوانان است. کالین هوور در سولفور اسپرینگز تگزاس متولد شد. او در سالتیلو بزرگ شد و در سال ۱۹۹۸ از دبیرستان سالتیلو فارغ التحصیل شد. در سال ۲۰۰۰، با هیث هوور ازدواج کرد و در حال حاضر از او سه پسر دارد. او قبل از شروع حرفهی نویسندگی در خدمات اجتماعی و تدریس کار میکرد.در نوامبر ۲۰۱۱، کالین شروع به نگارش اولین رمان خود، بسته، کرد؛ بدون این که قصد چاپ آن را داشته باشد. او از یک ترانه از گروه اوتبرادرز الهام گرفت. به همین دلیل ترانهی آنها را در داستانش گنجانید. بعد از چند ماه، رمان او بررسی شد و ماریس بلک، یک وبلاگ نویس بزرگ، به او ۵ ستاره اعطا کرد. بعد از آن، فروش به سرعت افزایش یافت و بسته و دنبالهی آن تحت نام نقطه عقب نشینی، هردو در لیست بهترین فروش نیویورک تایمز آورده شدند.
در دوران همهگیری ویروس کووید-۱۹، کالین هوور ابتکار منحصربهفردی به خرج داد؛ او چندین رمان خود را بهصورت الکترونیکی و کاملاً رایگان در اختیار مخاطبان قرار داد.
این اقدام نهتنها تحسین گستردهای را برای او به همراه داشت، بلکه موجب افزایش چشمگیر محبوبیتش در شبکههای اجتماعی، بهویژه در پلتفرم تیکتاک شد. خوانندگان جدیدی با آثار او آشنا شدند و هواداران قبلی نیز به جستوجوی رمانهای پیشین او پرداختند. این روند منجر به بازگشت آثار قدیمی هوور به صدر فهرست پرفروشها شد؛ درحالیکه کتابهای جدید او نیز همزمان در همین فهرست قرار گرفتند. این موفقیت که بهندرت در صنعت نشر دیده میشود، جایگاه او را بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر بیش از پیش تثبیت کرد.
کالین هوور ، نویسندهی کتاب، قصد دارد داستانی را شروع کند که در کتاب پیشین او، به پایان رسیده بود. او در کتاب ما شروعش میکنیم ، قصهای را ادامه میدهد که برای خواننده آشناست؛ اما اینبار عاشقانهتر و با نثری لبریز از احساس. لیلی، شخصیت اصلی داستان، در کتاب «ما تمامش میکنیم» ، با رابطهای توهینآمیز سروکله میزند. اما در جلد دوم، با اولین عشق زندگیاش برخورد میکند، و با ماجراهای عاشقانه و پرتلاطمی همراه میشود. در واقع این کتاب، دربارهی بارقهی امیدی است که در دل لیلی روشن شده. راوی این رمان عاشقانه، در فصلهای مختلف کتاب، بین لیلی و اولین معشوق او اطلس، تغییر میکند. به همین خاطر، خواننده ماجرای این عشق قدیمی را از زبان هر دو طرف رابطه میشنود.
کالین هوور در کتاب اول، به دشواریهای زندگی لیلی پرداخته. به همین خاطر خواننده دقیقاً میداند او با چه معضلاتی مواجه بوده و برای رسیدن به این نقطه، چه مسیری را طی کرده. بنابراین در کتاب ما شروعش میکنیم، خواننده را با گذشتهی اطلس و مشکلاتی که پشتِسر گذاشته آشنا میکند. نویسنده از این طریق، تصویر کاملی از موقعیت فعلی شخصیتها و گذشتهی هر یک در اختیار مخاطب میگذارد. همین ویژگیها در نوشتار کالین هوور است که احساسات خواننده را درگیر میکند.
جوایز و افتخارات کتاب ما شروعش میکنیم:
کتاب سال ۲۰۲۲ به انتخابW H Smith
نامزد بهترین رمان عاشقانهی سال ۲۰۲۲، در نظرسنجی کاربران وبسایت گودریدز
رتبهی اول لیست پرفروشترین کتابهای داستانی مجلهی نیویورک تایمز در هفتهی پایانی اکتبر سال
۲۰۲۲
در بخشی از کتاب ما شروعش میکنیم میخوانیم:
یک سال و نیم جدایی بین رابطهای که احتمال به ثمر نشستن داشت زمان زیادی است و شاید هر کس دیگری غیر از اطلس هم بود، به این نقطه ختم میشد. اما چگونه میتوانم رابطهام با اطلس را شروع کنم؟ آیا فکر خوبی است که به اطلس پیام بفرستم و او مرا به ناهار دعوت کند؟ ناهار فوقالعادهای میشود، قطعاً همینطور خواهد بود. و بعد از ناهار نوبت به شام میرسد؟ و بعد از شام درست به همان جایی برمیگردیم که در جوانی از هم جدا شدیم؟ و بعد هر دو خوشحال میشویم و دوباره عاشق میشویم و او برای همیشه وارد زندگیام میشود؟
میدانم بهنظر میرسد که دارم پیشاپیش خیالبافی میکنم، اما موضوع اطلس است. مگر اینکه اطلس آدم دیگری شده باشد، وگرنه دوست داشتنش کار بسیار آسانی است، الن. برای همین خیلی مرددم، چون میترسم رابطهی من و اطلس به سرانجام برسد.
و اگر به سرانجام برسد، رایل در مورد رابطهی جدید من چه احساسی خواهد داشت؟ امرسون تقریباً یکساله است و ما تمام این سال را بدون مشکلات نهچندانی پشتسر گذاشتهایم. البته میدانم برای این است که وارد جریان یکنواختی از زندگی شدهایم که تابهحال مختل نشده است. پس چرا احساس میکنم با واردشدن اطلس به قضیه غوغایی به پا میشود؟
منظورم این نیست که رایل سزاوار آن است که در این موقعیت حساس نگرانش باشم، اما ممکن است زندگی عاشقانهام را به جهنم تبدیل کند. چرا رایل اینقدر ذهنم را مشغول کرده است؟ ماجرا اینگونه بهنظر میرسد؛ گویی نخست اتفاقات شگفتانگیزی رخ میدهد، اما همین که میخواهم از این اتفاقات لذت ببرم، در نهایت بخشی از وجودم که هنوز براساس رایل و واکنشهای احتمالیاش تصمیم میگیرد این خوشی را برایم به زهرمار تبدیل میکند.
بیشتر از هر چیزی از واکنشهای او میترسم. میخواهم امیدوار باشم که او حسادت نمیکند، اما خواهد کرد. اگر با اطلس قرار بگذارم، او شرایط را برای همه سخت میکند. حتی با وجود اینکه میدانم طلاق انتخاب درستی بود، هنوز هم عواقب آین انتخاب گریبانگیرم است.