نویسنده: مهدی مظفری
کرامت انسانی بهعنوان یکی از بنیادیترین اصول انسانگرایی، همواره در کانون توجه مذاهب و فلسفهها قرار داشته است. در این بین، دین اسلام با چشماندازی جامع و متعالی به نقش و مقام زنان، فوقالعاده تأکید دارد. این دین آسمانی از بدو ظهور خود، نهتنها به شناسایی و شناخت ظرفیتهای زنان پرداخته، بلکه راهکارهای عملی و نظری خاصی برای ارتقاء جایگاه آنها در جامعه ارائه داده است. آیات قرآن و احادیث نبوی، هر یک نشانههایی از اهمیت و ارزش والای زنان را در محیط اجتماعی و خانوادگی به تصویر کشیده و به تبیین حقوق و وظایف آنها پرداختهاند. در این مقاله، به بررسی راهبردهای کلیدی اسلام در زمینه ارتقاء کرامت و جایگاه زنان در جامعه خواهیم پرداخت. با کاوش در اصول اسلامی، بررسی تأثیرات فرهنگی و اجتماعی آن بر زندگی زنان، و تبیین نقش نهادهای دینی در حمایت از حقوق آنها، سعی خواهیم کرد که نشان دهیم چگونه آموزههای اسلامی میتوانند به بهبود وضعیت زنان و ارتقاء شأن و جایگاه آنها در جامعه کمک کنند. بدین ترتیب، تلاش ما بر این است که تصویر روشنی از تعالیم اسلامی در قبال زنان ارائه دهیم و اهمیت این مسئله را در روند توسعه اجتماعی و فرهنگی جوامع اسلامی بازگو کنیم.
۱. اعلام برابری مرد و زن در ارزش انسانی
در نگاه اسلام، زن و مرد به عنوان دو بال پرندهی بشریت، در اصل و ذات انسانی کاملاً برابرند. این تساوی به معنای یکسان بودن تمامی ویژگیهای فیزیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی نیست، بلکه به معنای برابر بودن در ارزش ذاتی و کرامت انسانی است. اسلام بر این باور است که هر انسانی، چه زن و چه مرد، به عنوان خلیفه خدا در زمین آفریده شده و از روح واحد الهی بهرهمند است. آیه شریفه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» (تین، ۴) بر این حقیقت دلالت دارد که انسان به عنوان کاملترین مخلوق، دارای ارزش و کرامت ذاتی است و این ارزش و کرامت مختص به جنسیت خاصی نیست.
تفاوتهای موجود میان زن و مرد در حوزههای مختلف زندگی، مانند جسم، روان، نقشهای اجتماعی و تواناییها، ناشی از تفاوتهای جنسی و اجتماعی است و به هیچ وجه به معنای برتری یا حقارت یکی بر دیگری نیست. در واقع، این تفاوتها مکمل یکدیگرند و به تعالی انسان و جامعه کمک میکنند. اسلام بر این باور است که زن و مرد هر یک دارای استعدادها و تواناییهای خاص خود هستند و باید در زمینههای مختلف به یکدیگر کمک کنند و از تواناییهای یکدیگر بهرهمند شوند.
آیه شریفه «وَالْأَزْوَاجُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ» (بقره، ۲۲۸) به وضوح بیان میکند که زن و مرد مکمل یکدیگرند و باید در کنار هم زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند. این آیه نشان میدهد که اسلام به جای رقابت، بر همکاری و همدلی زن و مرد تأکید دارد. بنابراین، هرگونه تبعیض و نابرابری جنسیتی در جامعه اسلامی، مخالف آموزههای اصیل این دین است.
- اعطای حقوق انسانی
دین اسلام برخلاف برخی باورهای رایج، حقوق متعدد و ارزشمندی را برای زنان در نظر گرفته است که به طور قابل توجهی بر توانمندی و استقلال آنان تأکید دارد. حق مالکیت بر اموال شخصی، اختیار در انتخاب همسر، حق حضانت فرزند در شرایط خاص، فرصت تحصیل و اشتغال در مشاغلی که با فطرت زنانه سازگاری داشته باشد و حتی حق طلاق در برخی موارد خاص، نمونههایی از این حقوق هستند. این حقوق، نه تنها به زن امکان میدهد تا در جامعه نقش فعالتری ایفا کند، بلکه به او کمک میکند تا به عنوان یک انسان آزاد و دارای کرامت، به رشد و شکوفایی فردی خود دست یابد. همچنین، این حقوق، به زن اطمینان میدهد که در خانواده و جامعه، از حمایتهای لازم برخوردار است و میتواند با حفظ جایگاه والای خود، به تعالی جامعه نیز کمک کند. البته، تفسیر و اجرای این حقوق در طول تاریخ و در جوامع مختلف، متفاوت بوده است و گاهی نیز با برداشتهای نادرست همراه شده است. با این حال، اصل بر این است که اسلام، به عنوان دین رحمت، به دنبال تأمین سعادت و کرامت همه انسانها، از جمله زنان، است.
- تأکید بر نقشآفرینی اجتماعی زنان
آیین مبین اسلام زن را تنها به نقش مادری و همسری محدود نمیکند، بلکه او را به مشارکت فعال در جامعه تشویق میکند و بر اهمیت نقشآفرینی اجتماعی زنان تأکید فراوان دارد. این تأکید نهتنها به حفظ کرامت و ارزشهای انسانی زنان مربوط میشود، بلکه بهطور خاص بر لزوم حضور مؤثر آنها در عرصههای مختلف اجتماعی تأکید میکند. آیات متعددی در قرآن کریم به مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی نظیر جهاد، تجارت، تعلیم و تعلم و امر به معروف و نهی از منکر اشاره دارند. به عنوان نمونه، در سوره توبه آیه 71 آمده است: «مردان و زنان مؤمن، یار و یاور یکدیگرند، به نیکوکاری و تقوا امر میکنند و از منکر نهی میکنند…» این آیه نشاندهنده یک همکاری متقابل و همافزایی بین زنان و مردان در راستای تحقق اهداف اجتماعی و معنوی است. همچنین، مطالعه تاریخ صدر اسلام گواهی بر این است که زنان در کنار مردان در فعالیتهای اجتماعی آن زمان، از جمله جهاد، نقش فعالی ایفا میکردند و پیامبر اکرم (ص) به صراحت اجازه چنین فعالیتهایی را به آنان داده بود. این مسأله نشاندهنده دیدگاه مثبت اسلام نسبت به توانمندیهای زنان در عرصههای مختلف است. علاوه بر این، فقهای اسلام با استناد به متون آیات و روایات اسلامی، حقوق اجتماعی زنان مانند حق تحصیل، حق کار و دیگر حقوق را جزء حقوق اولیه آنها میدانند و بر این اساس، زنان میتوانند در مناصب مختلف اجتماعی نظیر قضاوت، وکالت و طبابت فعالیت کنند. این رویکرد نهتنها به ارتقاء جایگاه زنان کمک میکند، بلکه موجب تقویت بنیانهای اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز خواهد شد. بنابراین، اسلام با تأکید بر مشارکت فعال زنان در عرصههای مختلف، در تلاش است تا زمینههای لازم برای تحقق کرامت و ارزشهای انسانی آنان را فراهم آورد.
- ترویج فرهنگ احترام
اسلام از زمانی که ظهور کرد، تلاش و تقلاهای بسیاری خرج داد تا کرامت زن را در اجتماع تحقق بخشد و این امر را به عنوان یکی از اصول اساسی خود معرفی کرد. در این راستا، نهتنها مردان را به پایبندی به حقوق زنان دستور داد، بلکه به صراحت آنان را امر کرد که به زنان احترام بگذارند و آنها را گرامی بدارند. این احترام به زنان نهتنها در کلام بلکه در عمل نیز باید نمود پیدا کند، به گونهای که در تعاملات روزمره و تصمیمگیریهای اجتماعی، زنان در نظر گرفته شوند و صدای آنان شنیده شود. رسول اکرم (ص) در این زمینه فرمودند: «هر کس به زنش احترام بگذارد، مانند آن است که به خدا و رسولش احترام گذاشته است.» این حدیث نشاندهنده این است که احترام به زنان نهتنها یک وظیفه انسانی بلکه یک تکلیف دینی نیز به شمار میرود. همچنین، اسلام به مردان توصیه میکند که در روابط خانوادگی و اجتماعی خود با زنان، محبت و مهربانی را سرلوحه کار خود قرار دهند و از هرگونه رفتار ناپسند و توهینآمیز پرهیز کنند. این رویکرد در واقع به ترویج فرهنگ برابری و عدالت اجتماعی کمک میکند و باعث میشود که زنان بتوانند در جامعه با اعتماد به نفس بیشتری حضور یابند و نقشهای مؤثری ایفا کنند. از این رو، پیام اسلام به بشریت این است که با احترام به زنان، نهتنها به کرامت انسانی آنان توجه میشود، بلکه جامعهای سالمتر، متعادلتر و پر از محبت و همدلی شکل میگیرد.
- منع خشونت علیه زنان
اسلام به صراحت خشونت علیه بشریت، به ویژه زنان، را منع کرده و این امر را به عنوان یکی از اصول بنیادین خود معرفی کرده است. در حدیث قدسی آمده است: «لیاذن یجربٍ منی من آذی عبدی المومن»؛ یعنی کسی که بنده مؤمن مرا بیازارد، با من به جنگ برخاسته است. این حدیث به وضوح نشان میدهد که خداوند در نظر دارد تا هرگونه آزار و اذیت را محکوم کند و بر اهمیت کرامت انسانی تأکید ورزد. از سوی دیگر، اسلام زن را مخلوقی لطیف و ارزشمند میداند که باید با ملایمت و نرمی با او برخورد شود. پیامبر گرامی اسلام نیز در این زمینه میفرمایند: «انّ الله تبارک و تعالى على الاناث ارأف منه على الذكور»؛ یعنی رأفت و رحمت خداوند بر زنان بیش از مردان است. همچنین، ایشان اشاره میکنند که مردی که زنی از محارم خویش را شاد سازد، خداوند او را در قیامت شادمان خواهد کرد. این رویکرد نه تنها به ترویج محبت و احترام نسبت به زنان کمک میکند، بلکه به تقویت بنیان خانواده و جامعه نیز منجر میشود. پیامبر همچنین تأکید دارند که هر چه ایمان انسان افزایش یابد، محبت و علاقهاش به زنان نیز بیشتر خواهد شد. این آموزهها نشاندهنده این است که اسلام با راهکارهای خود، خشونت علیه زنان را ممنوع کرده و بر محبت و احترام تأکید میکند تا بدین وسیله کرامت زن در جامعه تحقق یابد. زنان در اسلام به عنوان نیروی پویا و مؤثر در جامعه شناخته شدهاند و دارای حقوق و مسئولیتهای متعددی هستند که به آنها امکان میدهد با عزت و احترام زندگی کنند و به توسعه و پیشرفت جامعه کمک کنند. اسلام نه تنها حقوق اساسی را برای زنان قائل است، بلکه ارزشهای اخلاقی و اجتماعی را نیز به آنها اعطا کرده است تا در راستای رشد و تکامل فردی و جمعی خود گام بردارند.
با این حال، در کشورهایی مانند افغانستان، متأسفانه شاهد این هستیم که برخی از صاحبان مناصب قدرت به رغم آموزههای اسلامی و تأکیدات صریح قرآن و سنت بر کرامت و حقوق زنان، در تکریم و احترام به زنان در اجتماع کوتاهی کردهاند. این رفتارها نه تنها با معارف رحمانی اسلام در تضاد است، بلکه موجب تضعیف جایگاه زنان و نادیده گرفتن حقوق اساسی آنها میشود. در این شرایط، زنان با چالشهای متعددی مواجه هستند که مانع از دستیابی آنها به حقوق خود و مشارکت فعال در فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میشود. این وضعیت نشاندهنده نیاز مبرم به بازنگری در نگرشها و رفتارها نسبت به زنان در جوامع اسلامی است. برای ایجاد تغییرات مثبت، ضروری است که نهادهای اجتماعی و فرهنگی، به ویژه رهبران مذهبی و سیاسی، به ترویج آموزههای اسلامی در خصوص حقوق و کرامت زنان پرداخته و با اتخاذ سیاستهای مناسب، بسترهای لازم را برای توانمندسازی زنان فراهم کنند. تنها با چنین رویکردی میتوان امید داشت که زنان بتوانند نقش مؤثری در پیشرفت جامعه ایفا کنند و به عنوان نیمی از جمعیت، سهم خود را در توسعه پایدار و عدالت اجتماعی ایفا نمایند. این تغییرات نه تنها به نفع زنان بلکه به نفع کل جامعه خواهد بود و باعث ارتقاء سطح زندگی، فرهنگ و اقتصاد خواهد شد.