استرس بیش از حد یا استرسی که از نوع نا مناسب آن باشد، به سلامتی ما آسیب میرساند. ولی گاهی استرس نیروی مثبتی است که منجر به افزایش تمرکز و هشیاری در ما میشود و کمکمان میکند تا عملکرد بهتری داشته باشیم. البته همهی این موارد بستگی به این دارد که چه نوعی استرسی داریم، چقدر برای رویارویی با آن آماده هستیم و چه دیدگاهی درمورد آن داریم.
بیشتر مردم استرس را خطرناک و آسیبزا میدانند ولی استرس صرفا واکنش طبیعی بدن به نسبت به رویدادهای است که آنها را تهدیدآمیز یا خطرناک میپنداریم. وقتی احساس خطر (فیزیکی، ذهنی، عاطفی) میکنید، طی فرآیندی سریع و خودکار که به آن پاسخ جنگ و گریز یا پاسخ استرس گفته میشود واکنشهای دفاعی بدن شما به اوج خود میرسند. در واقع پاسخ به استرس مجموعه واکنشهای هستند که بدن برای حفاظت از خود آنها را به کار میگیرد.
پاسخ استرس به شما کمک میکند تا برای رویارویی با چالش ها آمادگی بیشتری پیدا کنید. برای نمونه استرس موجب میشود که در طول سخنرانی در محل کار هشیار بمانید، تمرکز شما را در مواقع ضروری افزایش میدهد یا موجب میشود که شب قبل از امتحان به جای بیرون رفتن با دوستانتان در خانه بمانید و درس بخوانید. ولی اگر استرس از حد مشخصی فراتر برود دیگر مفید نخواهد بود و به سلامتی، خلق و خو، بهره وری، عملکرد مفید، روابط و کیفیت زندگی شما آسیب میزند.
استرس مثبت:
بعضی از استرس ها مثبت هستند که به آنها یوسترس (eustress)، استرس مثبت یا استرس خوب گفته میشود. استرس مثبت موجب میشود که به شیوهای مناسبی از محدودۀ امن خود بیرون بیایید. استرس مثبت موجب میشود بیاموزید، رشد کنید و قویتر شوید. برای مثال سوار شدن بر یک قطار شهربازی هیجان انگیز است. این سواری زمان کوتاهی طول میکشد و پس از آن احساس نشاط و شادی دارید ( البته اگر به این نوع وسیله علاقه داشته باشید). ورزش نیز میتواند شکل دیگری از استرس مثبت باشد. در هنگام ورزش کردن کمی احساس خستگی میکنید ولی پس از انجام آن حس خوبی دارید و پس از گذشت یک ساعت یا بیشتر این حس به تدریج کم شده یا پایان مییابد.
ویژگی های استرس مثبت:
- به ندرت رخ میدهد
- میتواند بخشی از یک تجربهی مثبت در زندگی باشد
- شما را به انجام کاری یا اقدام ترغیب میکند
- موجب رشد و تقویت شما میشود
چرا استرس را به شیوه های متفاوتی تجربه میکنیم؟
از آنجا که استرس به شیوه های گوناگونی بر ذهن، جسم و روان ما تاثیر میگذارد، هر یک از ما به شکل متفاوتی استرس را تجربه میکنیم و منطقهی بازیابی (recovery Zone) منحصر به فردی داریم که میتواند فیزیکی یا روانشناختی باشد. منطقهی بازیابی ما به عوامل زیادی بستگی دارد. در واقع به همان اندازه که استرس اهمیت دارد چگونگی درک کردن و واکنش نشان دادن به آن نیز اهمیت دارد، بعضی از افراد با جریان امور همراه میشوند و با رویدادهای که از نظر دیگران به شدت استرس زا هستند، به خوبی کنار می آیند در حالی که بعضی دیگر حتی در مواجهه با کوچکترین چالش ها یا ناامیدی ها خرد میشوند.
عوامل زیر میتوانند در چگونگی برخورد و رویارویی ما با استرس تاثیرگذار باشند:
نگرش و چشم انداز:
افرادی که مثبت اندیشی و خوش بینی بیشتری را با زندگی شان همراه کرده اند در برابر استرس مقاومت بیشتری دارند. آنهایی که استرس را به عنوان چالش در زندگی مدنظر قرار میدهند و میدانند که تغییر نیز بخشی از زندگی است منطقه ی بازیابی بسیار گسترده تری دارند.
تجربیات زندگی:
استرس ها گذشته ( بسته به اینکه در چه زمانی رخ داده اند و چقدر قوی بوده اند) موجب تقویت یا تضعیف ما میشوند. به طور کلی استرس های محدود و متعادلی که توانایی مهارشان را داریم موجب بهتر شدن و افزایش انعطاف پذیری ما میشوند ولی روبرو شدن با استرس هنگامی که آسیب پذیر هستیم ( دوران کودکی یا دورانی که تحت تاثیر و فشار استرسهای فراوان هستیم) حال ما را واقعا بدتر میکنند.
ژنتیک:
بعضی از ما به لحاظ ژنتیکی بیشتر از دیگران مستعد استرس هستیم. به ویژه اگر با عواملی روبرو شویم که به طور اپی ژنتیکی، ژنهای مربوط به بروز استرس را روشن و خاموش میکنند.
میزان توانایی فرد در مدیریت اوضاع:
وقتی حس میکنیم در دام استرس افتادهایم استرس بیشترین آسیب را به ما وارد میکند. اگر در جنگ و گریز موفق باشیم معمولا حال بهتری پیدا میکنیم ولی اگر حس کنیم که نمیتوانیم اوضاع را تغییر بدهیم به مرحله ی بعدی پاسخ استرس یعنی پاسخ انجماد (freeze response) وارد میشویم در حالت است که احساس درماندگی، ناامیدی و ناتوانی داریم.
نوع شخصیت و طبیعت فرد:
اگر به خودتان و تواناییهایتان برای تاثیرگذاشتن بر رویدادها و پایداری کردن در برابر چالش ها اعتماد داشته باشید رویارویی با رویدادهای استرسزا برای شما آسانتر خواهد بود. معمولا افرادی که در برابر استرس آسیب پذیرتر هستند حس میکنند که توانایی تاثیر گذاشتن بر رویدادهای اطراف خودشان را ندارند. گاهی آنها افراد به شدت عاطفی هستند و بنابراین در برابر نیازها و خواسته های دیگران تحت فشار قرار میگیرند.
شبکه ی پشتیبانی:
داشتن گروهها و افراد حمایتگر از جمله دوستان و خانواده و … میتوانند به عنوان ضربهگیر قدرتمندی در برابر شرایط استرسزا عمل کنند.
محیط:
محیط های طبیعی (هوای آزاد، فضاهایی با پنجره های نورگیر و فراوان، روشنایی طبیعی و …) درست مانند محیطهای بیخطر و امن ما را آرام میکنند. در مقابل محیطهای صنعتی پر تحرک و شلوغ با ماشینها، نور های مصنوعی، سروصدا، خطرات محیطی و … باعث عصبانیت و برانگیختگی در ما میشود.
سخن پایانی:
ما تا اندازهی به استرس مثبت نیاز داریم تا به ما انگیزه دهد و عامل محرکی برای پیشرفت ما باشد. ولی این استرس مثبت نباید آنقدر زیاد باشد که ما را از پای درآورد.
نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»