یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که در سال گذشتهی میلادی از ۲۱ هزار صنفهای آموزشی جامعهمحور در سراسر افغانستان حمایت کرده است. این صنفهای آموزشی به ۶۸۶ هزار کودک زمینهی آموزش را فراهم کرده است. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که ۶۰ درصد این دانشآموزان را دختران تشکیل میدهند. در ادامه آمده است که در افغانستان نیمی از کودکان به مکتبهای ابتدایی نمیروند. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل تاکید کرد که آموزش از کار کودکان جلوگیری کرده و همچنان از آنان در برابر خشونت و سوءاستفاده محافظت میکنند. یونیسف افزود که این صنفهای آموزشی مکانی برای یادگیری، امن و فرصتی برای دیدار و بازی را به کودکان فراهم کرده است. باید گفت که در بخش از این گزارش آمده است که یونیسف، زمینهی آموزش آموزگاران را فراهم و حقوق آنان را نیز پرداخت میکند. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل گفت که آنان در ضمن موادی آموزشی مانند کتابهای درسی، کولهپشتی، دفترچههای تمرین و قلم برای دانشآموزان فراهم کرد. یونیسف علاوه کرد که صنفهای مبتنی بر جامعه در افغانستان، به کودکان در منطقههای روستایی، دسترسی دشوار و یا محلهای کم درآمد یک مسیر به آموزش با کیفیت را بدون هزینه فراهم میکنند. تلاشهای یونیسف برای، ساختن صنفهای آموزشی و آگاهیدهی در حالی صورت میگیرد که حکومت سپررست به عنوان دولت حاکم در افغانستان آموزش دختران بالاتر از صنف ششم را ممنوع کرده است. این اقدام حکومت فعلی باعث شده است که میلیونها دانشآموز دختر از آموزش باز بماند. در کنار آن زنان از رفتن به باشگاههای ورزشی، رستورانتها، حمامهای عمومی، معاینه توسط پزشکان مرد، سفر بدون محرم و کار در موسسات غیردولتی داخلی و بینالمللی و حتی دفاتر سازمان ملل در افغانستان منع شدهاند. علیرغم واکنشها و محکومیتهای جهانی، حکومت سرپرست تا اکنون از تصمیمشان دربارهی آموزش زنان و دختران عقبنشینی نکردهاند. حکومت فعلی کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را نیز منع کرده است. براساس آمارهای سازمان ملل متحد، براثر این دستورات حکومت فعلی بیش از دو میلیون دختر در افغانستان از آموزش و تحصیل بازماندهاند.
برچسب: کودکان
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست حملات نیروهای هوایی پاکستان به مناطق مرزی در ولایتهای پکتیکا و خوست را تایید کرده و میگوید که در این حملات هشت زن و کودک کشته شدند. آقای مجاهد با نشر بیانیهای گفته است که هواپیماهای پاکستانی ساعت ۳:۰۰ بامداد امروز (دوشنبه، ۲۸ حوت) خانههای «غیرنظامیان» را در منطقهی «لمن» ولسوالی برمل پکتیکا و «افغان دوبی» ولسوالی سپیری خوست بمباران کردند. او تاکید کرد که در این حملات، سه زن و سه کودک در پکتیکا و دو زن در خوست کشته شدند. منابع محلی از ولایت خوست در صحبت با رسانه گوهرشاد گفتهاند که در برمل پکتیکا پنج نفر شامل دو زن و دو کودک کشته شدهاند. منبع گفت که ارتش پاکستان در پکتیکا یک فرمانده طالبان پاکستانی به نام عبدالله شاه را هدف قرار داده است، اما حکومت فعلی این ادعا را رد کرده است. سخنگوی حکومت سرپرست تاکید کرد که فردی بهنام عبدالله شاه که طرف پاکستانی مدعی است در این حملات هدف قرار گرفته است، در پاکستان است. وی علاوه کرد که در منطقهای که حمله انجام شده، اعضای یک قوم زندگی میکنند که در دو طرف مرز رفتوآمد دارند. او حملات پاکستان را اقدام ناسنجیده و تجاوز به حریم افغانستان خوانده و آن را بهشدت محکوم کرده است. ذبیحالله مجاهد تاکید کرد که حکومت فعلی، تجربهی طولانی مبارزات آزادیخواهانه با ابرقدرتهای جهان را دارد و اجازهی حمله به خاک خود را به کسی نمیدهد. وی گفت که مردم پاکستان و دولت غیرنظامی جدید باید برخی از جنرالهای ارتش این کشور را از ادامهی سیاستهای اشتباه دیگر جهتها در ۲۰ سال گذشته باز دارند و مانع تخریب روابط دو کشور مسلمان شوند. وی میگوید که حکومت فعلی به کسی اجازه نمیدهند که از خاک افغانستان به کسی آسیب برساند. از سویی هم، تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) در اعلامیهای حملات هوایی پاکستان در افغانستان را محکوم کرده و گفته است که آورگان وزیرستانی هدف قرار گرفتهاند. در اعلامیه تیتیپی آماده است که هزاران خانواده از وزیرستان مجبور به مهاجرت به افغانستان شدند و اسلامآباد هرازگاهی با بمباران خانههای آنها مدعی حمله بر طالبان پاکستانی میشود. این در حالی است که خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان روز گذشته گفته بود که گروههای مخالف مسلح دولت آن کشور از خاک افغانستان برای انجام حملات در داخل آن کشور استفاده میکنند.
سیگار یا ادارهی بازرس ویژهی ایالات متحدهی آمریکا برای افغانستان میگوید که ازدواجهای زودهنگام دختران در افغانستان، احتمال تجربهی خشونت خانوادگی، دسترسی محدود به مراقبتهای بهداشتی و سطح پایین تحصیلی را افزایش میدهد. سیگار با نشر خبرنامهای از افزایش ازدواجهای زودهنگام در افغانستان ابراز نگرانی کرده است. ادارهی بازرس آمریکا برای افغانستان تاکید کرد که دلیل افزایش دختران قربانی ازدواج زودهنگام نیز سیاستهای حکومت سرپرست برای محدود کردن زنان و دختران است. سیگار افزود که ازدواجهای اجباری و زودهنگام یکی از تهدیدهای اصلی برای دختران افغانستان میباشد. باید گفت که ازدواج اجباری و زیر سن همواره در افغانستان صورت گرفته، اما در جریان دو سال گذشته محرومیت دختران از تعلیم، فشارهای اجتماعی، وضع بد اقتصادی خانوادهها، ظاهراً تعداد بیشتری از خانوادهها را مجبور کرده تا دختران شان را خلاف خواست و نظرشان به عقد زیر سن و اجباری درآورند. چندی پیش نیز سیگار در گزارش خود گفته بود که پس از حاکمیت دوبارهی حکومت فعلی نقض سیستماتیک حقوق زنان در افغانستان در هیچ جای دیگر جهان نظیر نداشته است. ادارهی بازرس آمریکا برای افغانستان گفت که در این کشور، ۲۸.۷ درصد دختران در سن ۱۸ ازدواج کردهاند و ۹ درصد دختران هم در ۱۵ سالگی تن به ازدواج دادهاند.
یونیسف یا صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرده است که سال گذشته هزاران کودک افغان را که اجباراً برای یک زندگی بهتر به کشورهای مانند ایران مهاجرت کرده بودند به افغانستان برگردانده است. یونیسف با نشر خبرنامهای گفته است که اخیراً صدها هزار مهاجر افغان فاقد مدرک از دو کشور ایران و پاکستان به افغانستان بازگردانده شدند. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد گفت که برخی از خانوادههای افغان با وجود آگاهی از خطرات در مسیر راه، کودکانشان را تشویق میکنند تا برای یافتن کار به کشورهای همسایه و حتی دورتر از آن، مهاجرت کنند. در خبرنامه آمده است که فقر، خشونت، گرسنگی و سواءستفاده از این کودکان از جمله خطراتی است که کودکان در مسیر راهها با آن مواجه هستند. شبکهی خبری بیبیسی در مطلبی به نقل از مطیعالله یک کودک از پنجشیر افغانستان که در دهه نود و در نخستین دوره حاکمیت حکومت فعلی افغانستان را ترک کرده، نوشته است که او به تنهایی به ایران رفته بود. او میگوید که مجبور بوده است ساعتها در دشتها و بیابانها پیاده راه برود، روزها گرسنگی را تحمل کند و شبها در میان زبالهها بخوابد. وی افزود که در ایران نتوانسته کاری پیدا کند و یا به مدرسه برود. قابل ذکر است که ایران و هم پاکستان ظرف یک سال گذشته روزانه صدها نفر از افغانهای پناهجو و مهاجر را که شامل خانوادهها اند اخراج میکنند.
مسوولان محلی از ولایت سرپل میگویند که در اثر سردی هوا و فروریختن سقف یک خانه در دو ولسوالی این ولایت، پنج نفر به شمول کودکان و زنان جان باختهاند. دفتر والی حکومت فعلی در سرپل با نشر خبرنامهای گفته است که این افراد در طی پنج روز گذشته در ولسوالیهای البدر و کوهستانات این ولایت جان باختهاند. در خبرنامه آمده است که قربانیان سردی هوا دو زن و دو کودک میباشند که بهدلیل سرما و نرسیدن به موقع به مرکز صحی در ولسوالی البدر جان باختند. دفتر والی تاکید کرد که یک نفر دیگر در ولسوالی کوهستانات بر اثر فروریختن سقف خانه، جاناش را از دست داده است. در خبرنامه افزوده شده است که برفباریهای اخیر علاوه بر تلفات جانی، منجر به مرگ مواشی و خسارات مالی هنگفت نیز شده است. برفباریهای اخیر در برخی از ولایتهای دیگر نیز جان شماری از شهروندان را گرفته و باعث تلفشدن چندین هزار مواشی شده است. در برخی از مناطق بارش سنگین برف، منجر به انسداد راههای مواصلاتی شده است. باید گفت که خانههای مناطق اطراف و دوردست کشور بهصورت غیر معیاری و اکثریت از گِل ساخته شدهاند که در پی بارش برف و باران فرسوده شده و فرو میریزند. رویدادهای مشابه نیز در نقاط مختلف کشور هر از گاهی از شهروندان قربانی میگیرد. براساس اطلاعات موجود، برف و بارانهای چند روز اخیر بیشترین تلفات و خسارات به باشندگان ولایتهای کابل، بلخ، ننگرهار، قندهار، هرات، بدخشان، هلمند، غور، لغمان، ارزگان، زابل، پکتیا، پکتیکا، خوست و سمنگان وارد کرده است.
سازمان جهانی صحت (WHO) در تازهترین مورد اعلام کرده است که آمار مبتلایان به سرخکان در کشور از هفته سوم نوامبر سال گذشته به اینسو به صورت چشمگیر افزایش یافته است. این سازمان با نشر گزارشی گفته است که تنها در دو ماه نخست سال جاری میلادی بیش از هفت هزار مورد مشکوک به سرخکان در کشور به ثبت رسیده است. در گزارش آمده است که ۸۰ درصد از واقعات مشکوک را کودکان زیر پنج سال تشکیل میدهند که شمارشان به بیش از پنج هزار و ۷۰۰ مورد میرسد. سازمان جهانی صحت تاکید کرد که ولایتهای سمنگان، بلخ، فراه و خوست، به ترتیب در جایگاه اول تا چهارم مبتلایان به سرخکان قرار دارند. در ادامه آمده است که از این میان ۲۹ تن در پی مبتلا شدن به سرخکان در کشور جان باختهاند. این سازمان گفت که موارد مشکوک از اواخر نوامبر سال گذشته سیر صعودی را پیموده و امکان دارد که سرمای زمستان و پوشش اندک برنامههای ایمنسازی میتواند دلیل افزایش این بیماری باشد. در گزارش آمده است که مقایسه آمار سال ۲۰۲۴ میلادی با میانگین ارقام موارد مشکوک طی سالهای ۲۰۱۹، ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ نشان میدهد که با وجود تلاشها برای کنترل شیوع این بیماری، گراف واقعات سرخکان در کشور سیر صعودی را پیموده است. باید گفت که برای پاسخگویی به واقعات سرخکان، سازمان جهانی صحت و شرکایش در کشور برنامههای واکسن کودکان را تطبیق کرده است. بر اساس آمار این سازمان، از آغاز سال روان میلادی تا پایان فبروری، بیش از پنج هزار و ۷۰۰ کودک واکسن سرخکان را دریافت کردهاند.
اگر روی پوست خود یا فرزندتان زگیلهای آبکی دیدهاید که کوچک، برآمده و پرآب هستند، به بیماری مولوسکوم مبتلا شدهاید. این زگیلهای کوچک میتوانند مقاربتی باشند یا بدون داشتن رابطه جنسی از فردی به فرد دیگر منتقل شوند. مولوسکوم کونتاژیوزوم (Molluscum Contagiosum) نوعی عفونت شایع است که باعث ایجاد برجستگیهای کوچک، گرد، سفت و خوشخیم روی سطح پوست میشود. این برجستگیها و ضایعات پوستی معمولا بدون درد بوده و پس از درمان، جای زخم آنها باقی نمیماند. البته اگر برجستگیها خراشیده یا زخمی شوند، عفونت میتواند به پوست مجاور سرایت کند. عفونت مولوسکوم کنتاژیوزوم میتواند از طریق تماس مستقیم با ویروس منتشر شود. مدت زمان ماندگاری ویروس برای هر فرد متفاوت است؛ اما برجستگیها میتوانند بین ۲ ماه تا ۴ سال روی پوست باقی بمانند. این بیماری در انواع غیرمقاربتی از طریق تماس پوستی هم منتقل میشود و اغلب در کودکان دیده میشود البته میتواند بزرگسالان را نیز تحت تأثیر قرار دهد، به ویژه آنهایی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند. این بیماری پوستی ظاهری شبیه به زگیلهای پرآب ایجاد میکند و به همین دلیل به آن زگیل آبکی هم گفته میشود. علائم بیماری مولوسکوم این بیماری علائم واضحی دارد که به راحتی قابل تشخیص هستند. البته بعد از ابتلا به ویروس، بروز علائم آن ممکن است از ۲ تا ۷ هفته طول بکشد. در مواردی نیز ممکن است تا ۶ ماه بعد از ابتلا به بیماری هیچ علامتی در شما بروز نکند. این اتفاق بیشتر در کودکان میافتد. اما اگر علائم بروز کند، میتواند شبیه به هر یک از موارد زیر باشد: برآمدگیهای گرد و همرنگ پوست زگیلها به صورت تکی یا تا ۲۰ عدد کنار هم مشاهده میشوند داخل زگیلها مادهی چسبندهای شبیه به موم و وکس وجود دارد برجستگیهای کوچک و بزرگ اغلب بدون درد هستند، اما میتوانند خارش، درد، قرمزی و یا متورم برآمدگی روی صورت، تنه، بازوها یا پاهای کودکان برآمدگی در اندام تناسلی، زیر شکم یا داخل ران بزرگسالان در صورتی که عفونت از راه جنسی منتقل شود. علت مولوسکوم چیست؟ مولوسکوم کنتاژیوزوم یا زگیل آبکی نوعی عفونت ویروسی پوست و گاهی مخاط است که عامل آن نوعی دی ان ای ویروس از خانواده پاکس ویروس میباشد. ویروس مولوسکوم از طریق تماس پوست به پوست و برخورد فیزیکی افراد با هم منتقل میشود. همچنین ممکن است با استفاده از وسایل و لباسهای آلوده شخص هم منتقل شود. مثلا اگر از لیف، کیسه، لوفا، حوله و لباسهای شخصی فرد آلوده استفاده کنید، ممکن است به بیماری آلوده شوید. با استفاده از لباسهای شنای یکدیگر هم احتمال آلودگی افزایش مییابد. اگر فرد مبتلا زگیل را لمس کند، بخاراند و سپس به بخشهای دیگر بدن خود دست بزند، ممکن است آن را به قسمتهای دیگر منتقل کند. تراشیدن موهای زائد و استفاده از ژیلت و خودتراش مشترک هم میتواند در انتقال ویروس موثر باشد. یکی دیگر از اصلیترین روشهای انتقال این بیماری رابطه جنسی است. همانطور که گفته شد این بیماری نوع تناسلی هم دارد که مولوسکوم تناسلی نامیده میشود و از انواع بیماریهای مقاربتی است. پس با برقراری رابطه جنسی و تماس نزدیک با شریک جنسی آلوده، به این بیماری مبتلا میشوید. عوامل خطر ابتلا به بیماری مولوسکوم برخی از عواملی که میتواند احتمال ابتلا به این بیماری را بالا ببرد، شامل موارد زیر است: رابطه جنسی با افراد متعدد رابطه جنسی با کسانی که پرخطر هستند استفاده از وسایل شخصی افراد آلوده زندگی با کسی که به این بیماری مبتلا است رفتن به استخر و رعایت نکردن اصول بهداشتی استحمام بعد از فرد آلوده و استفاده حوله شخصی او سن ۱ تا ۱۰ سالگی (کودکان اغلب در این سن بیشتر مبتلا میشوند) داشتن سیستم ایمنی ضعیف (برخی شرایط و درمانها میتوانند سیستم ایمنی بدن را تضعیف کنند. به عنوان مثال میتوان به سرطان خون، ایدز و درمان سرطان اشاره کرد.) ابتلا به درماتیت آتوپیک بثورات معمولی درماتیت آتوپیک، یک نقطه ورودی برای ویروس ایجاد میکند که باعث ایجاد بیماری میشود. عوارض مولوسکلوم هنگامی که به این بیماری مبتلا شوید، برجستگیها و پوست اطراف آنها ممکن است ملتهب شوند. تصور میشود که این یک پاسخ سیستم ایمنی به عفونت باشد. در صورت خراشیدگی، این برجستگیها میتوانند عفونی شده و با جای زخم بهبود پیدا کنند. اگر زخم روی پلکها ظاهر شود، چشم صورتی (ملتحمه چشم) میتواند ایجاد شود. برای جلوگیری از ابتلا به بیماری مولوسکلوم چه باید کرد؟ عمدهترین کارهایی که باید برای جلوگیری از انتشار ویروس انجام داد: دست هایتان را بشویید. تمیز نگه داشتن دستها میتواند به جلوگیری از انتشار ویروس کمک کند. از دست زدن به برجستگیها خودداری کنید. تراشیدن روی نواحی آلوده نیز میتواند باعث انتشار ویروس شود. وسایل شخصیتان را به اشتراک نگذارید یا از دوستان، فامیل و باقی افراد قرض هم نگیرید. لباس، حوله، برس مو و سایر... وسایل شخصی است و نباید با فرد دیگری آن را به اشتراک بگذارید. از تماس جنسی خودداری کنید. اگر مولوسکوم کونتاژیوزوم روی اندام تناسلی خود یا نزدیک آن دارید، تا زمانی که برآمدگیها درمان نشده و از بین نرفتهاند، از برقراری رابطهی جنسی خوداری کنید. برجستگیها را با لباس بپوشانید تا از تماس مستقیم با دیگران جلوگیری کنید. هنگامی که در اطراف شما افراد دیگری حضور نداشتند، میتوانید ناحیه آسیب دیده را در معرض هوا قرار دهید، زیرا این کار باعث سلامت پوست میشود. کدام کودکان در معرض خطر ابتلا به مولوسکوم کونتاژیوزوم هستند؟ کودکان میتوانند از طریق تماس پوست با پوست با فردی که به این بیماری مبتلا است، به مولوسکوم سرایتی مبتلا شوند. این مشکل در سراسر جهان یافت میشود، اما تصور میشود که در محیطهای گرم و مرطوب شایعتر است. جلوگیری از مولوسکوم کوتاژیوزوم در کودکان ویروس داخل برآمدگی فقط به میزان خفیفی مسری است. میتواند به سایر کودکانی که مستقیماً برجستگیها را لمس میکنند سرایت کند. بهترین پیشگیری اجتناب از تماس با برجستگیها، محیط و افراد آلوده است. تشخیص چگونه انجام میشود؟ پزشکان میتوانند بر اساس معاینه فیزیکی و گرفتن تاریخچه معمولی، لکهها را شناسایی کنند. در موارد نادر، یک نمونه بافت نیز برای ارزیابی دقیقتر تغییرات پوست در زیر میکروسکوپ و رد سایر شرایط گرفته میشود. چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟ اگر مشکوک هستید که شما یا فرزندتان به مولوسکوم مبتلا هستید، و یا در صورت مشاهده علائم این بیماری در وجودتان، حتما به پزشک مراجعه کنید. بهتر است پروسهی درمان را به تعویق نیندازید و از درمانهای خودسرانه که اغلب باعث تشدید بیماری میشود، خوداری کنید. درمان این بیماری معمولا بعد از مدتی خود به خود درمان میشود. اگر ضایعات شما را اذیت نکنند و نگران انتقال آنها به کسی نباشید، بین ۲ ماه تا ۴ سال زگیلها باقی میمانند و سپس از بین میروند. علائم خوب شدن این بیماری از بین رفتن زگیلها به مرور زمان است. با این حال، روشهای مختلفی برای درمان وجود دارد که با توجه به وضعیت شخص و تشخیص پزشک وانتخاب بیمار صورت میگیرد. پس از درمان، از ژل یا پمادهای ترمیمی برای کمک به بهبود برجستگیهای درمان شده و کاهش جای زخم استفاده میشود. درمان دارویی (پمادهای موضعی و قرص) درمان با لیزر (لایه برداری و جراحی) کرایوتراپی نویسنده: داکتر معصومه پارسا
تقریبا برای هر فردی، پدر و مادرش بهترین نسخهی ممکن از یک والدین خوب است. قطعا پدر و مادر با واژگانی چون عشق، محبت، دوستداشتن، از خودگذری، ایثار، فداکاری و... تعریف میشوند. تقریبا تمام پدر و مادرها تلاش میکنند برای فرزندانشان با تمام وجود مایه بگذارند و برای بهتر زیستن، پرورش سالم و تربیت درست آنها تلاش کنند. البته این نکته هرچند ناراحت کننده اما قابل ذکر است که گاها پدر و مادرها نیز خوب عمل نمیکنند و میتوانند به طور تصادفی رفتارهای آسیبرسان زیادی داشته باشند. گاه این آسیبها میتواند فراتر از یک اشتباه ساده باشد و پیامدهای جبران ناپذریری را خلق کند. به چنین پدر و مادرهایی، والدین سمی میگویند. والدین سمی، در حقیقت در نحوهی رفتار، عملکرد، پرورش و تربیت خود فعالیتهایی را انجام میدهند که به شخصیت کودک آسیب میرساند. حقیقت امر این است که هیچ والدینی راضی به این موضوع نیستند که به فرزندان، پارهی تنشان آسیب بزنند اما عدم آگاهی و ندانستن موجب میشود آنها ندانسته چنین عملکردی داشته باشند. در ادامهی این مطلب به ویژگیهای والدین سمی خواهیم پرداخت اما باید ذکر کنیم که اگربه عنوان پدر، مادر و یا بزرگتر یک خانواده، این مقاله را مطالعه میکنید، نسبت به رفتارهای خود بیشتر وسواس به خرج دهید. برخی از کودکان با والدینی بزرگ میشوند که به آنها اجازه نمیدهند افکار یا نظرات متفاوتی را بیان کنند. در حقیقت آنها موظف هستند تا سخنان والدین خود را بدون چون و چرا به عنوان واقعیت بپذیرند و بیشتر شبیه یک سرباز یا ربات رفتار کنند تا یک انسان. فرزند والد سمی نمیتواند از خود نظر، خواسته و عقیده داشته باشد. او موظف است در همه چیز با والد خود موافقت کند و از این شرایط خوشحال، راضی و قدردان باشد. والدین سمی تاب مخالفت، انتقاد و پرسشگری را ندارند. گاهی خودشیفتگی یا عدم اعتمادبهنفس و شکنندگی آنها آنقدر زیاد است که میخواهند فرزندشان آیینه تمامنما و کپی برابر اصل خودشان باشد. این نوع والدین توقع دارند که فرزندشان دست از تمام علایق و اهداف خود بکشد و خواستههای خود را با چهارچوبهای ذهنی پدر یا مادر سمی تنظیم کند. این پدر و مادرها حتی تا سنین جوانی، فرزندانشان را در مورد ریزترین موضوعات مانند انتخاب لباس، تفریح، تصمیمات مهم زندگی و امور ساده تحت فشار قرار میدهند. آنها باید از تکتک دوستان، روش زندگی، اعتقادات شخصی و تمامی تصمیمات زندگی اطلاع داشته باشند. این مسئله گاهی منجر به نوعی چسبندگی و وابستگی دونفره بیمارگونه در چنین خانوادههایی میشود و تقویت سلامت روان کودک را به خطر میاندازد. فرزندان یک خانواده سمی همیشه اسیر خانه و خانواده خود هستند. والدین سمی شاید بتوانند در مورد تکتک کودکان همسن و سال فرزندشان چیز خوبی برای گفتن پیدا کنند، اما وقتی نوبت صحبت درباره فرزند خودشان میرسد، تنها کاری که انجام میدهند این است که شکایت کنند و کودک را مقایسه و سرزنش کنند. بسیاری از والدین حتی ممکن است متوجه آسیبهای مقایسه کودکان با یکدیگر نباشند و این کار را ناخواسته انجام دهند. در واقع این پدر و مادرها معمولا بیشازحد مشغول سرزنش دیگران و بهخصوص بچههای خود هستند. این نوع والدین وقتی فرزندانشان خوشحال هستند احساس ناراحتی میکنند. گاهی حتی ممکن است والدین سمی بهطور ناخواسته نسبت به فرزندان خود احساس حسادت داشته باشند. این والدین بهسادگی قادر به غلبه بر احساسات خود نیستند و اغلب فرزندان خود را مسخره میکنند. همچنین آنها ممکن است در برابر دستاوردهای کودک بسیار بیتفاوت رفتار کنند یا اظهارات غیراخلاقی داشته باشند تا احساس ارزشمندی کودک را ازبین ببرند. والدین سمی در راستای دستیابی به اهداف خود به دستاویزی مثل احساس گناه متوسل میشوند تا کودک را وادار به تغییر عقیده خود کنند. گاهی اوقات، این سوءاستفاده بسیار ظریف و گاهی اوقات، آشکار خواهد بود. در حقیقت پدر و مادرهای سمی با فرورفتن در نقش فرد قربانی، دائما در حال باجگیری عاطفی از فرزندان هستند. تهدید به طردکردن فرزند بیگناه و توسل به قهر والدین با کودکان، تهدید به ترک والد دیگر، تهدید به آسیبرساندن به خود، خود را به بیماری یا افسردگی زدن و... همگی از مصادیق باجگیری عاطفی هستند که با استفاده از نقاط ضعف فرزندان و فشار روحی و روانی و ایجاد حس ترحم یا خود-سرزنشی در آنها، برای رسیدن به خواستههای شخصی استفاده میشوند. والدین سمی معمولا نمیتوانند بهاندازه کافی همدلی از خود نشان دهند و مشکلات و نیازهای فرزندشان را درک کنند. در واقع این افراد آنقدر درگیر نیازها، احساسات و خواستههای هیجانی خودشان هستند که جایی برای پرداختن به احساسات فرزند باقی نمیماند. والدین سمی تمام واقعیتها را به نفع خودشان تحریف میکنند. اگر فرزندشان اعتراض کند یا از احساسش حرف بزند، به داشتن توهم یا اشتباه کردن متهم میشود. همیشه این فرزند است که اشتباه برداشت میکند، حساس و زودرنج است یا احساساتش بیارزش هستند. والدین سمی معمولا در احساسات و عواطف بیثبات هستند و بنابراین، کودک نمیتواند پیشبینی خاصی از برخورد و واکنشهای آنها داشته باشد. بههمیندلیل، همیشه این کودک است که مورد واکنشهای ناگهانی و تکانشی والدین مانند داد زدن سر کودکان قرار میگیرد. [caption id="attachment_11092" align="aligncenter" width="566"] عکس: شبکههای اجتماعی[/caption] پیامدهای فرزندپروری سمی مهمترین مشکل در رفتارهای سمی و آسیبرسان پدر و مادر این است که کودک والدین را اولین، بهترین و بزرگترین انسانها تصور میکند. دیدن اشتباهات، سوءاستفادهها و رفتارهای نادرست والدین برای کودک قابل هضم نیست و در نتیجه کودک آنچه درباره او گفته میشود را درست میپندارد. هنگامی که فرزند از سوی پدر و مادر ناتوان توصیف میشود، فرزند آن را میپذیرد و خود را فردی بیعرضه میداند. فرزندان همواره با این احساس گناه زندگی میکنند که عامل تمام بدبختیها و مشکلاتی که در خانه رخ میدهند، هستند. [caption id="attachment_11091" align="aligncenter" width="529"] عکس: شبکههای اجتماعی[/caption] مشکلات فرزندان والدین سمی دنیا و آدمها را ناامن میبینند و در عین نیاز به دیگران، از ایجاد روابط پایدار، سالم و صمیمانه ناتوان هستند. اعتماد به نفس و عزت نفس کافی ندارند و خود را لایق خوشبختی و موفقیت نمیدانند. همیشه نگران واکنش دیگران هستند و میخواهند بقیه را از خودشان راضی نگه دارند. اغلب قدرت نه گفتن چندانی ندارند و از مشکلاتی مانند کمرویی و کم حرفی کودکان رنج میبرند. آنها همچنین به دلیل نداشتن تجربه روابط سالم والد/فرزندی، احتمالا در سایر روابط خود نیز در دام افراد سمی میافتند. در نهایت، ممکن است خود این کودکان به دلیل همسانسازی با والدین یا تقلید از آنها، در آینده به افرادی آسیبرسان یا سوءاستفادهگر در روابط تبدیل شوند. وجود هر یک از این نشانهها که دال بر سمی بودن رفتار و شیوهی پرورشی نادرست است، میتواند بر روح و روان کودکان تاثیر بدی بر جای بگذارد. بنا اگر شما فرزندی هستید که چنین والدینی داشته و یا والدینی هستید که این شاخصها را در رفتار و عملکردتان دارید، حتما به روانشناسان و یا افرادی که از دانش لازم برخوردارند، مراجعه کنید. باشد که با اصلاح چنین رفتارها، خود و خانواده شما از روح و روان سالمی برخوردار شوند.
مسوولان محلی از ولایت کنر میگویند که فرو ریختن سقف یک خانه در نتجیهی باراندگی شدید در شهر اسعدآباد، مرکز این ولایت جان چهار عضو یک خانواده را گرفته و دو نفر دیگر را زخمی کرده است. احسانالله، از مسوولان ادارهی رسیدگی به حوادث طبیعی حکومت سرپرست در ولایت کنر گفته است که این رویداد حوالی ساعت ۶:۰۰ صبح امروز (شنبه، ۱۲ حوت) در منطقهی «اندرسیر» از مربوطات شهر اسعدآباد، مرکز این ولایت رخ داده است. او تاکید کرد که در این رویداد سه نفر جان باخته و یک کودک پسر و یک کودک دختر زخمی شدهاند، اما فرماندهی پولیس کنر شما جان باختگان را چهار نفر اعلام کرده است. مسوولان در مورد سنوسال قربانیان و کودکان زخمی جزئیاتی ارائه نکردهاند. این در حالی است که وزارت رسیدگی به حوادث حکومت سرپرست اعلام کرده است که براثر برفباری و سرمای شدید هوا در روزهای اخیر، ۹ نفر در کشور جان باختهاند. همچنین پیش از آن نیز منابع محلی در فاریاب از جانباختن یک نفر براثر برفباری خبر داده بود. در روزهای اخیر برفباری در ولایتهای مختلف افغانستان جریان داشت و باعث مسدودشدن شاهراه سالنگ و راههای مواصلاتی در هفت ولایت شد. باید گفت که خانههای مناطق اطراف و دوردست کشور بهصورت غیر معیاری و اکثریت از گِل ساخته شدهاند که در پی بارش برف و باران فرسوده شده و فرو میریزند. رویدادهای مشابه نیز در نقاط مختلف کشور هر از گاهی از شهروندان قربانی میگیرد.
نهاد حقوق بشری موسوم به «رواداری» با نشر گزارشی گفته است که وضعیت حقوق بشری در افغانستان نسبت به سال ۲۰۲۲ میلادی وخیمتر گردیده که در یک سال گذشته حدود ۷۷۲ تن در رویدادهای مختلف نقض حقوق بشر کشته و زخمی شدند. این نهاد امروز (شنبه، ۱۲ حوت) در گزارشی گفته است که اشکال مختلف نقض حق حیات از جمله قتلهای هدفمند، مرموز و فراقضایی و بهخصوص حملات انتقامجویانه علیه کارمندان حکومت پیشین، اعضای خانواده و بستگان آنان، زنان معترض، مدافعان حقوق بشر و دیگر شهروندان غیر نظامی در بخشهای مختلف افغانستان بهصورت گسترده ثبت شده است. نهاد حقوق بشری «رواداری» تاکید کرد که در طول سال ۲۰۲۳ میلادی دستکم ۷۷۲ تن در رویدادهای گوناگون نقض حقوق بشری در سراسر کشور کشته و زخمی شدهاند که از این میان، ۵۰۶ نفر جان باخته و ۲۶۶ تن دیگر زخمی شدند. در ادامه آمده است که قربانیان این رویدادها شامل ۳۹۰ مرد، ۵۸ کودک، ۳۸ زن و ۲۰ تن دیگر با هویت نامعلوم هستند. در گزارش آمده است که زخمیهای این رویدادها شامل ۱۸۴ مرد، ۳۳ کودک، ۹ زن و ۴۰ تن دیگر با هویت نامعلوم میباشند. این نهاد تاکید کرد که در سال ۲۰۲۳ در نتیجهی شش حملهی انتحاری و انفجاری در ولایتهای کابل، بدخشان و بغلان ۸۶ تن کشته و ۱۵۱ نفر دیگر هم زخمی شدهاند. در گزارش تاکید شده است که اکثریت قربانیان این حملات شامل شهروندان هزاره و شیعهی افغانستان بودهاند. نهاد حقوق بشری «رواداری» افزود که در جریان سال ۲۰۲۳ میلادی حداقل ۱۰۷ نفر در نتیجهی انفجار ماینها و مهمات منفجر ناشدهی باقیمانده از زمان جنگ، کشته و زخمی شدهاند که از این میان، ۵۵ تن شامل ۴۳ کودک، ۱۱ مرد و ۱ زن کشته و به تعداد ۵۲ تن دیگر شامل ۳۱ کودک، ۱۴ مرد و ۷ زن زخمی شدهاند؛ اکثریت قربانیان این رویدادها را هم کودکان تشکیل میدهند. در گزارش آمده است که از اول ماه جنوری تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۳ میلادی حداقل ۴۲۸ نفر بهشمول ۳۷۴ مرد، ۳۹ زن و ۱۵ کودک به صورت هدفمند، مرموز و غیر قضایی توسط نیروهای حکومت فعلی و افراد ناشناس کشته و زخمی شدهاند. نهاد حقوق بشری «رواداری» در بخش دیگری از گزارش به بازداشتهای خودسرانه پرداخته شده و آمده است که در سال گذشته حداقل ۱۱۸ تن از کارمندان حکومت پیشین توسط نیروهای حکومت فعلی بهصورت خودسرانه و غیر قانونی بازداشت شدهاند که از این میان ۹۱ نظامی، ۶ کارمند بخشهای ملکی حکومت پیشین و ۲۱ تن دیگر از اقارب و بستگان آنها شامل هستند.