برچسب: شریک زندگی

4 ماه قبل - 198 بازدید

معمولا فرض بر این است که مردان نسبت به زنان علاقۀ بیشتری به رابطۀ جنسی دارند. این باور مبنای هورمونی دارد. میل جنسی در مردان و زنان عمدتا توسط هورمون تستوسترون ایجاد می‌شود که در مردان ۱۰ تا۲۰ درصد بیشتر از زنان تولید می‌شود و از آنجایی که در بدن زنان این هورمون به میزان کمتری تولید می‌شود، میل جنسی زنانه پراکنده‌تر و تاثیرپذیرتر است. به عبارت دیگر میل جنسی خود به خودی یک زن تحت تاثیر رویدادهای روزمره و اتفاقات زندگی قرار می‌گیرد. اما میل جنسی بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که در سطح هورمونی اتفاق می‌افتد. اگرچه هورمون‌ها یکی از عوامل بیولوژیکی هستند که میل جنسی افراد را شکل می‌دهند، عوامل دیگری نیز وجود دارند که در این امر دخیل هستند. رابطه‌ جنسی خوب از نگاه زنان چیست؟ زنان هم به اندازه‌ی مردان به برقراری روابط جنسی علاقه دارند اما برای یک رابطه‌ی خوب لازم است که رضایت، احترام، سلامت و راحتی زن در نظر گرفته شود. بهترین نوع رابطه از نظر زنان، رابطه‌ای می‌باشد که در آن علایق و نیازهای جنسی او در نظر گرفته و برآورده شود. از نظر زنان رابطه‌ای خوب است که در آن هردو طرف احساس رضایت کنند و مرزهای شخصی متقابل رعایت شود. زنان به رابطۀ جنسی به عنوان راهی برای افزایش صمیمیت و علاقه نگاه می‌کنند و از آن جهت بهبود روابط عاطفی استفاده می‌کنند. البته به موضوع دریافت عشق و رعایت بهداشت جنسی نیز از جمله مواردی هستند که برای زنان از اهمیت بالایی برخوداراند. برانگیختگی در زنان چطور صورت می‌گیرد؟ برانگیختگی زنان تحت تاثیر هورمون‌های جنسی‌شان می‌باشد. سطح هورمون‌های جنسی زنان در طول دوره‌های مختلف در نوسان است. دوره‌های عادت ماهانه، تخمک گذاری، بارداری، شیردهی، زایمان و دوره‌های مختلف سنی باعث می‌شوند زنان با نوسان‌های هورمونی مواجه شوند و نیاز است تا با آگاهی از این موضوع به لحاظ روحی و روانی تحت فشار قرار داده نشوند. برخلاف مردان، ارگاسم برای زنان فرایند پیچیده‌تری دارد که برای رسیدن به آن نیاز است تا عوامل مختلفی به درستی کنار هم  قرار بگیرند که این موضوع برمیگردد به شناخت کافی زوجین از یکدیگر و اینکه تا چه حد یک زن در کنار شریک جنسی خود به لحاظ روحی احساس راحتی و آرامش دارد. ناراحتی روانی و آرام نبودن ذهن از جمله مواردی هستند که به آسانی لذت و تمایل جنسی را از زنان می‌گیرند و به این لحاظ نیاز است تا به این موضوع توجه صورت بگیرد. مشکلات جنسی زنان شامل چه مواردی می‌شود؟ زنان در طول عمر ممکن است مشکلات جنسی متعددی را تجربه کنند که بر میل جنسی آن‌ها تاثیر می‌گذارد. از جمله شایع‌ترین مشکلات نرسیدن به ارگاسم، واژینیسموس، دیسپایرونی و کمبود میل جنسی می‌باشد. نرسیدن به آرگاسم زمانی رخ می‌دهد که زن برای رابطه آمادگی لازم را ندارد و چرخه‌ی پاسخ جنسی به خوبی طی نمی‌شود. در بیشتر موارد، این مشکل ناشی از ناآگاهی مرد/ زن نسبت به بدن و نحوه‌ی برانگیخته شدن است. مشکلات رابطه‌ی عاطفی، اضطراب، افسردگی، دارو و بارداری از دیگر عوامل نرسیدن به آرگاسم در زنان است. در مشکل واژینیسموس حالتی است که زن دچار گرفتگی و انقباض شدید عضلات واژن می‌شود و دیسپایرونی حالتی است که زن در هنگام رابطه دچار درد می‌شود. نکته‌ی قابل ذکر اینجاست که تمام مشکلات ذکر شده به علاوه سایر مشکلات موجود توسط سکس تراپیست، متخصص زنان، روانپزشک و روانشناس قابل درمان است. رابطه جنسی از نگاه زنان، جنبه‌ای از عشق است. رابطه‌ی جنسی، صحبت کردن، کار کردن، همکاری با یکدیگر، مدیریت یک خانه و خانواده به عنوان یک تیم، احساس قدردانی و موثریت دریافت کردن، مهربانی و همه ی این‌ها برای زنان جنبه‌ای از عشق می‌باشند، بنابراین، رابطه‌ی جنسی از نگاه زنان بخشی از یک کل است که عامل تعیین کننده‌ی این رابطه ممکن است از گرمایی حاصل شود که او در رابطۀ عاطفی خود احساس می‌کند اما لزوما منبع این گرما نیست. اینطور نیست که زنان تمایلی به برقراری روابط نداشته باشند اما زمانی که متوجه تمایل شریک جنسی خود می‌شوند با وجود بی‌میلی در آن لحظه می‌توانند نیاز او را برطرف کنند اما اگر گرمای عشق وجود داشته باشد این رفتار بالاترین نوع عشق ورزیدن از سوی زنان خواهد بود. مرد و زن هردو برای دریافت احساس شور و شادی به یکدیگر نیاز دارند اما نقطه‌ی شروع و عوامل تعیین کننده‌ی دوام آن می‌تواند در این دو جنس متفاوت باشد. صمیمیت عاطفی به همراه صمیمیت جنسی ترکیبی است که ازدواجی پرشور را ایجاد می‌کند که برای دستیابی به آن درک، دانش جنسی، دانش زندگی مشترک و در اغلب موارد ممکن است صبوری نیز نیاز باشد تا به آن مرحله از شور و اشتیاق رابطه‌ی مشترک دست پیدا کنند. نویسنده: مرضیه بهروزی «روانشناس بالینی»

ادامه مطلب


10 ماه قبل - 262 بازدید

همواره خانواده را متشکل از زن و مردی تعریف کرده‌اند که بعد از ازدواج رسمی صاحب فرزند شده‎‌اند. البته گاهی خانواده هر دو رکن (پدر و مادر) را ندارد و فرزند و یا فرزندان با سرپرستی یکی از والدین بزرگ می‌شوند. این واقعه معمولا به دلیل طلاق یا فوت یکی از والدین یا فرزند خواندگی بروز می‌کند. تک والدی چالش‌های خاص خودش را دارد؛ زیرا کودکان از لحظه بدو تولد نیاز به مراقبت پدر و مادر دارند، نبود یکی از آن‌ها باعث ایجاد اختلال در تربیت کودک شده و آینده کودک را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. این تنها فرزند نیست که با تک والدی، با مشکلات بسیار زیادی مواجه می‌شود، زیرا پدر و یا مادری که به تنهایی سرپرستی یک خانواده را به دوش می‌کشد، باید برای فرزندان نقش هر دو (پدر و مادر) را بازی کند و این یعنی مسوولیت‌های دو برابر که باید یک تنه جور آن را بکشد. در افغانستان نیز، خانواده‌های تک والدی کم نیست؛ ممکن است شمار این نوع خانواده‌ها که به واسطه‌ی طلاق تبدیل به تک والدی شده باشند، محدود باشد، اما تعداد خانواده‌هایی که به دلیل جنگ، انفجار، انتحار، حوادث طبیعی و... پدر یا مادری فوت کرده و خانواده مبدل به تک سرپرست شده‌اند، بسیار است. در این مطلب به چالش‌های خانواده‌های تک سرپرست خواهیم پرداخت و در مقالات بعدی به نحوه نگهداری و تربیت کودکان تک والد و ازدواج در این خانواده‌ها خواهیم پرداخت. اگر شما پدر و یا مادری هستید که دارید به تنهایی فرزند یا فرزندان‌تان را سرپرستی می‌کنید، این مطلب برای شماست و به شما کمک خواهد کرد تا آگاهی‌های لازم در مورد شیوه‌ی تربیت کودک‌تان را بیآموزید. تعریف خانواده تک والد تک والدی به وضعیتی گفته می‌شود که یکی از والدین به تنهایی و بدون کمک شریک زندگی، مسئولیت تربیت فرزند یا فرزندان را به عهده دارد. طبق آمارهای اخیر، تک فرزندی در بسیاری از نقاط جهان رو به افزایش است. در خانواده‌های تک والد، فرزند تحت سرپرستی یک والد قرار می‌گیرد و والد دیگر هیچ حمایتی را به فرزندان خود ارائه نمی‌دهد. تک والدی می‌تواند دلایل متفاوتی داشته باشد. جدایی، مرگ و یا ترک دیگر والد، می‌تواند منجر شود که کودک از او محروم شود.  چالش‌هایی که والدین مجرد با آن روبرو هستند با توجه به شرایط آن‌ها متفاوت است، اما تجارب مشترکی نیز وجود دارد که در بیشتر خانواده‌های تک والد وجود دارد. مشکلات خانواده‌های تک والد مشکلاتی که به عنوان تنها مراقب فرزند خود با آن روبه‌رو هستید، بسیار زیاد است. فردی که به تنهایی از فرزندش نگهداری می‌کند ممکن است با مشکلات زیر روبه‌رو شود. حفظ نظم و انضباط در هر زمینه‌ای در خانه می‌تواند برای شما چالش برانگیز باشد. چرا که شما تنها هستید و به این دلیل فرزندان ممکن است با مشکلات رفتاری بسیاری مواجه شوند. فرزند شما ممکن است به دیگر دوستانش به دلیل اینکه همراه با پدر و مادرش زندگی می‌کند، احساس حسادت کند و همین امر می‌تواند او را به انزوا و تنهایی بکشاند. ایجاد رابطه عاطفی جدید برای شما ممکن است دشوار باشد؛ به خصوص اگر فرزند شما احساس حسادت و شکاک بودن را داشته باشد. مسئولیت‌های مختلف تربیت فرزند، کارهای خانه و کسب درآمد، به شما وقت کافی برای رسیدگی به خود را نمی‌دهد. این امر موجب افزایش استرس و تنش، خستگی و فشار بیش از حد برای شما می‌شود و شما را بی‌حوصله و تحریک پذیر می‌کند و بر روابط و تعاملات شما با فرزندتان تاثیرات منفی دارد. اینکه تنها فردی هستید که درآمد دارد، می‌تواند منابع مالی شما را محدود کند، زیرا ممکن است مجبور شوید با یک درآمد از فرزندان خود حمایت کنید. این می‌تواند تامین نیازهای اولیه مانند خوراک، پوشاک و مسکن را دشوار کند. همچنین می‌تواند فرصت‌های فعالیت‌های فوق برنامه یا تجربیات آموزشی را نیز محدود کند. اگر شاغل باشید طبعا مراقبت از کودک در حین کار یا مدیریت وظایف خانه بدون کمک شریک زندگی قطعا دشواری‌های خاص خودش را برای شما به همراه خواهد داشت. مشکلات فرزندان تک والد کودکانی که توسط والدین مجرد بزرگ می‌شوند ممکن است چالش‌های منحصر به فردی را تجربه کنند که می‌تواند بر رشد عاطفی و اجتماعی آن‌ها تأثیر بگذارد. تحقیقات نشان داده است که کودکان خانواده‌های تک والدی بیشتر در معرض مشکلات رفتاری و عاطفی مانند اضطراب و افسردگی هستند. این ممکن است به دلیل فقدان حضور مداوم والدین یا عوامل استرس‌زای مالی باشد که می‌تواند باعث تنش در خانواده شود. کودکان در خانواده‌های تک والدی ممکن است با اجتماعی شدن و ایجاد روابط با همسالان خود دچار مشکل شوند. آن‌ها ممکن است نسبت به همسالان خود که از خانواده‌های دو والدی هستند احساس انزوا یا متفاوت بودن کنند. دست تنها بودن مادر یا پدر ممکن است باعث شود که فرزند بیش از حد معمول به والد خود کمک کند و همین امر او را از معاشرت و بازی با همسالان و دوستانش باز می‌دارد. گاهی اوقات ممکن است کودکان نتوانند درک کنند که والدشان برای رفع نیازهای عاطفی و اجتماعی به برقراری ارتباط عاطفی مجدد نیاز دارد و همین امر می‌تواند باعث ایجاد مشکلاتی در خانواده شود. در خانواده‌هایی که والدین از هم جدا شده‌اند، کودک ممکن است به طور مداوم احساس کند که باید یکی از والدین خود را انتخاب کند. این امر بین زوج‌های طلاق گرفته‌ای که نسبت به هم رفتارهای خصمانه دارند، بیشتر دیده می‌شود. آسیب شناسی خانواده‌های تک والدی بیشتر افرادی که به تنهایی فرزندشان را بزرگ می‌کنند با مشکلات مالی متعددی روبه‌رو می‌شوند. به همین دلیل آن‌ها مجبورند ساعات بسیاری را دور از خانه کار کنند تا نیازهای مالی خود و فرزندشان را تامین کنند. البته تربیت فرزندان و اداره خانه نیز امری ضروری است. ممکن است فرزندان‌تان برای انجام کاری از شما درخواست مادی داشته باشند اما شما به دلیل منابع محدود مالی که دارید نتوانید خواسته‌های آن‌ها را برطرف کنید. در نتیجه فرزندان‌تان توانایی رسیدن به بسیاری از رویاهای‌شان را نخواهند داشت. رسیدگی به فرزند می‌تواند مسئولیت شما را چند برابر کند. ساعات طولانی کار شما ممکن است باعث شود شما از عملکردهای مهم کودک خود غافل شوید. با وجود مشغله زیاد، سعی کنید مقداری زمان را برای گذراندن وقت با فرزندان‌تان جدا کنید. همچنین سعی کنید برای خودتان نیز ارزش قائل شوید و کمی از وقت‌تان را برای خودتان بگذارید. هرچند هم که کم باشد می‌تواند تسکین دهنده شما باشد. اگر دلیل اینکه شما به تنهایی زندگی می‌کنید طلاق باشد، فرزندان شما با مشکلات روانی و عاطفی بسیاری دست و پنجه نرم خواهند کرد. آن‌ها سعی می‌کنند خود را با شرایط جدید وفق دهند و گاهی اوقات بین پدر و مادر می‌مانند. اگر شریک زندگی شما رابطه‌اش را به کلی با فرزندانش قطع کند، آن‌ها ممکن است به شدت آسیب ببینند و نتوانند هیچوقت این قضیه را فراموش کنند. پسرانی که در خانواده‌ی بدون حضور پدر بزرگ می‌شوند، کمتر حالت مردانه دارند و بیشتر حالت زنانه به خود می‌گیرند. پرخاشگری پسران در خانواده‌های بدون پدر نیز بیشتر است و علت آن ناتوانی مادر به‌عنوان سرپرست خانواده در پرورش حالات مردانه در پسران است و امر کردن بیش‌ازحد به پسران موجب ایجاد حالت پرخاشگری در آن‌ها می‌شود. دخترانی که در خانه‌ای بدون حضور پدر و یا با ناپدری زندگی می‌کنند، زودتر از دیگران به بلوغ می‌رسند که این امر معضلات اجتماعی و روانی بسیاری را به همراه خواهد داشت. فرزندان شما احتمالا با مشکلات اعتماد به نفس بخاطر محروم بودن از یک خانواده کامل، دست و پنجه نرم کنند. آن‌ها اکثرا به دنبال دریافت محبت از پدر یا مادر خود هستند که به خاطر مشکلات و مشغله زیاد از آن محروم مانده‌اند. بنابراین ممکن است آن‌ها در آینده نسبت به رابطه‌های عاطفی که با آن مواجه می‌شوند انتظارات پایینی داشته باشند و یا از شریک عاطفی‌شان انتظار محبت بیش از حد را داشته باشند. آن‌ها اکثرا خود را مقصر همه چیز می‌دانند. آن‌ها دائما خود را با دیگران مقایسه می‌کنند. شاید جلوگیری از مقایسه برای شما کار سختی باشد اما به عنوان یک پدر یا مادر می‌توانید در بدست آوردن مجدد اعتماد به نفس به فرزندان‌تان کمک کنید. مواردی مانند تشویق فرزندان‌تان وقتی که کار خوبی انجام می‌دهند و دوست بودن با آن‌ها می‌تواند به بازگردانی اعتماد به نفس آن‌ها کمک کند. احساس تنهایی یکی از رایج‌ترین مشکلاتی است که تک والدها با آن روبه‌رو هستند. مادرانی که به‌تازگی بیوه شده‌اند، ضمن آنکه به دلیل فقدان شریک و یار زندگی خود بسیار غمگین هستند، مجبورند وظایف و مسئولیت‌های خانه‌داری را نیز انجام دهند. این تعدیل و تنظیم وظایف ممکن است ماه‌ها و یا سال‌ها به طول بینجامد تا این‌که آنان بتوانند از عهده مشکلات اقتصادی خویش برآیند و همزمان نقش دلداری و تسلی بخشیدن به فرزندان را ایفا کنند. مادران مجرد نیز، بدون حمایت بستگان مخصوصاً والدین خود، مسئولیت بیشتری به عهده‌دارند. آن‌ها مشکلات فراوانی را درزمینهٔ فشارهای احساسی تحمل می‌کنند. بعضی از آنان حضور فرزند را مانع یافتن همسر مناسب می‌دانند. البته کودکان نیز هرقدر بزرگ‌تر می‌شوند، با سؤالاتی در مورد سرگذشت خود و نیازشان به حضور پدر یا مادر، والد را به ستوه می‌آورند.

ادامه مطلب