برچسب: زنان شاهنامه

3 ماه قبل - 191 بازدید

زنان در شاهنامه فردوسی چگونه به تصویر کشیده شده، از زمان‌های گذشته بحث پیرامون مقام زن و ارزش اجتماعی‌اش نزد دانشمندان و متفکران مورد بحث بوده است. وصف‌های فردوسی درباره این صنف، پرصلابت است و ظرافتی دلنشین دارد. فردوسی آگاهانه زنان را برتر و شایسته تحسین می‌نمایاند. زنان شاهنامه دوستدار فرهنگ کشور خود، شجاع در اندیشه و رفتار، ایثارگر در عشق، وفادار به همسر و فرزند و آگاه و متفکرند. فردوسی در شاهنامه جایگاه‌ها و مقام‌هایی برای زن قائل شده است که جایگاه زن با عنوان مادر، برترین مقامی است که فردوسی برای زن برشمرده است. مادر در شاهنامه، مقامی بس ارجمند و در حد اعلای فداکاری و سرشار از دانایی و درایت وخردمندی است و همه‌جا محرم اسرار و غمخوار فرزند است. در شاهنامه مادر و زن با عالی‌ترین صفات انسانی وصف شده است؛ صفاتی چون خردمندی، وفاداری، شرم و حیا، پوشیده رویی و... که این صفات، به گونه‌ای در وجود مادرانی چون: «فرانک» مادر فریدون و «سیندخت» مادر رودابه و «تهمینه» مادر سهراب و «کتایون » مادر اسفندیار و...کاملا مشهود است. شاهنامه یکی و مهم‌ترین اثری است که چگونگی زندگی زنان در آن انعکاس گسترده دارد. خواننده شاهنامه با درک و فهم مسایل گوناگون؛ چون حکومت‌داری، مرزبانی و دفاع از میهن، آبادانی و کشت و بذر و جنگ و صلح و باز مساله زنان، برخورد با آنان و نقش آنان در جامعه، احساس غرور می‌کند. خواننده شاهنامه بدین باور می‌رسد که گذشته‌گان او مردمان متمدنی بوده‌اند و او نیز استحقاق زندگی بهتر را در کنار ملل متمدن دنیا دارد. در شاهنامه از چهل‌ویک زن نام برده شده است و در ۳۵ مورد دیگر از زنانی بدون ذکر نام یادآوری شده است. مشاهیر زنانی که در شاهنامه از آنان نام برده شده است عبارت اند از: سیندخت، رودابه، سودابه، تهمینه، گردآفرید، منیژه، فرنگیس، جریره، آذرگشسپ، کتایون، همای، به آفرید، روشنک، قیدافه، گردیه، همای، ناهید، مریم، سپینود، شیرین، پوران دخت و آزرمیدخت. از این جمله رودابه، تهمینه، جریره و کتایون مادر بزرگترین و نام‌آورترین پهلوانان شاهنامه چون رستم، سهراب، فرود و اسفندیار اند. فرنگیس مادر کی‌خسرو بزرگترین شاه کیانی آریانا و ناهید مادر اسکندر مقدونی است. آذرگشسپ، گردآفرید و گردیه سه زن قهرمانیست که شمشیر می‌گیرند و مانند مردان به میدان‌های جنگ حضور می‌یابند و داد مردانگی می‌دهند. همای و قیدافه و پوراندخت و آذرمیدخت زنانی‌اند که تاج شاهی برسرنهاده‌اند و حکومت می‌رانند و درباره رودابه و منیژه و شیرین، داستان‌های شیرین عاشقانه در شاهنامه بیزوال ثبت است. در شاهنامه زنانی هم هستند که از ایشان اعمال منفی سر می‌زند و حتا زنانی با پیشه جادوگری وجود دارد؛ چون سودابه که اسباب بدنامی را در شبستان کاووس بار آورد و زنان جادو در داستان‌های هفتخوان رستم و اسفندیار و چند مورد دیگر. سیندخت شهبانوی کابل بزرگترین نمونه از یک زن سیاست‌دان در سراسر شاهنامه است که با فراست عالی گره از مشکل کابل و زابل باز می‌کند. امید آریاییان پس از سقوط این کشور به دست اسکندر، به سوی روشنک است که مگر این شهزاده خانم فرزند دلیر دیگر بزاید تا کشور را از چنگ بیگانگان بیرون کند. ازدواج قهرمانان ایران (آریانا) با تهمینه و فرنگیس و جریره از توران و کتایون و ناهید و مریم از روم به آرزوی تامین صلح میان این کشورها صورت می‌گیرد. شاهنامه در حقیقت یک تابلوی حقیقی از چگونگی زندگی زنان را در اعصار قدیم ترسیم می‌کند. زنان در قدیم‌ترین دوره‌های سرزمین ما همسر مردان و ناموس آنان‌اند، جنگ‌ها و درگیری‌هایی به خاطر زنان اتفاق می‌افتد. واژه زن ۲۶۷ بار در شاهنامه به کار رفته است. در ذیل نام زنانی را که در شاهنامه آمده است، با وظایف و مناسبت‌هایی را که با قهرمانان دیگر شاهنامه دارند، می‌آوریم: آذرگشسپ: دختر رستم، همسر گیو که به نام او حماسه جداگانه (بانوگشسپ نامه) آفریده شده است. آرزو: دختر شاه یمن، همسر سلم پسر فریدون. آرزو: یکی از همسران بهرام گور، آزاده: کنیز منذر بن نعمان، همسر بهرام گور، آزاده خو: دختر شاه یمن، همسر تور، پسر فریدون، آذرمیدخت: دختر خسرو پرویز که به پادشاهی برداشته شد، ارنواز: دختر جمشید که همسر ضحاک و سپس همسر فریدون شد، اسپنوی: دختر تژاو از مرزبانان تورانی که اسیر بیژن شد، انوشه: دختر بهرام موسوم به نرسی، همسر طایر عرب، به آفرید: دختر گشتاسپ، خواهر اسفندیار، پوراندخت: خواهر آذرمیدخت، دختر خسرو پرویز که پیش از آذرمیدخت به پادشاهی رسید، تهمینه: دختر پادشاه سمنگان، همسر رستم و مادر سهراب جریره: دختر پیران ویسه، همسر سیاوش، مادر فرود، دلارا: همسر دارا، رودابه: شهزاده کابل، دختر مهراب، همسر زال، مادر رستم، روشنک: دختر دارا، همسر اسکندر، سپینود: دختر پادشاه هند، همسر بهرام گور، سودابه: دختر شاه هاماوران، همسر کاووس، سهی: دختر شاه یمن، همسر ایرج، سیندخت: همسر مهراب کابلی، از زنان بزرگ در اساطیر این کشور، شنبلید: همسر بهرام گور، شهربانو ارم: خواهر گیو، همسر رستم شهرناز: دختر جمشید، همسر ضحاک و سپس همسر فریدون، شیرین: همسر خسرو پرویز که داستانی از او در شاهنامه آمده است. فرانک: یکی از دختران برزین، همسر بهرام گور، فرنگیس: دختر افراسیاب، همسر سیاوش، مادر کیخسرو، فغستان: دختر شاه هند، همسر اسکندر، قیدافه: پادشاه اندلس، کتایون: دختر قیصر روم، همسر گشتاسپ، مادر اسفندیار، گردآفرید: دختر گژدهم، یکی از مرزبانان آریانا که با سهراب جنگید، گردیه: خواهر بهرام چوبینه، همسر خسرو پرویز، یکی از زنان مبارز، گلشهر: همسر پیران ویسه، مادر جریره، این زن از بزرگترین زنان تورانی است. گلنار: کنیز اردوان که به خیانت او پادشاهی اشکانیان فرو ریخت، مالکه: دختر طایر عرب، همسر شاه پور پادشاه ساسانی، ماه آفرید: کنیز و همسر ایرج و مادر بزرگ منوچهر، مریم: دختر قیصر روم، همسر خسرو پرویز، منیژه: دختر افراسیاب، همسر بیژن که در شاهنامه داستانی در باره او بیژن وجود دارد و ظاهراً نخستین داستانی است که فردوسی آن را به شعر درآورده است، ناهید: دختر فیلقوس (فلیپ) پادشاه مقدونیه، همسر درا، مادر اسکندر، همای: دختر گشتاسپ، خواهر اسفندیار، همای: دختر بهمن که پس از او به پادشاهی رسید. در ملحقات برخی از چاپ‌های شاهنامه از دو زن دیگر نیز یاد شده است. ذکر یکی از آن دو در داستان جمشید آمده که سمن ناز نام دارد. او دختر پادشاه کابل و زابل است که با جمشید ازدواج می کند. در حقیقت نسل جمشید با این همسر او ادامه می‌یابد. دیگر سوسن رامشگر است که در داستان برزو حضور می‌یابد. این زن به نیروی رامشگری برخی از پهلوانان را به دام می‌اندازد. او رامشگر دربار افراسیاب است. برخی از زنان در شاهنامه جامه رزم بر تن کرده و در میدان‌های رزم حضور می‌یابند. نخستین و بارزترین این زنان گردآفرید است که در داستان رستم و سهراب تجلی می‌یابد. او پس از آن که سهراب، هجیر را دستگیر می‌کند، به میدان سهراب می‌رود و با او به نبرد می‌پردازد. یکی دیگر از زنان، بانوگشسپ دختر رستم است که به همسری گیو در می‌آید. هرچند در شاهنامه از او تنها نامی وجود دارد، اما حماسه جداگانه‌ای به نام نامی این زن به شعر آمده است. گردیه خواهر بهرام نیز از زنان نامداریست که در میدان‌های جنگ داد مردانگی داده و شرح جنگ‌های او در شاهنامه آمده است. یکی از مواردی را که فردوسی در باره زنان تاکید دارد حیا و شرم است که زنان خوب، باید از آن برخوردار باشند. چنین داد پاسخ که زن را که شرم نباشد به گیتی، نه آواز نرم در جای دیگر: خردمند و با دانش و رای و شرم سخن گفتنش خوب و آوای نرم نویسنده: قدسیه امینی

ادامه مطلب