در بخش نخست و دوم مقاله انواع خانواده از نظر سبک تربیتی، به خصوصیات خانوادههای سختگیر، سهلگیر و خانواده گسسته پرداخته شد. در این بخش؛ که قسمت پایانی مقاله است، به خصوصیات خانواده سالم خواهیم پرداخت. خانوادهای که خصوصیات منحصر بفرد خودش را دارد و نیاز است تا خانوادهها شاخصهای آن را دانسته و از این آگاهی در تربیت فرزندانشان استفاده کنند.
۴- خصوصیات خانواده دموکرات (سالم):
- در رفتار اعضای این خانواده احساس سرزندگی، محبت و اصالت اعمال، دیده میشود، بیان احساساتی مانند رنج، ناراحتی و همدردی در بین افراد خانواده، امری رایج است.
- رفتارهایی مانند ریسک معقول و سنجیده بین اعضای این نوع خانواده شایع بوده و از اشتباهات شخصی برای رشد و کسب تجربه استقبال میشود.
- ارزش و احترام زیادی در بین اعضای خانواده وجود داشته و به شدت به یکدیگر احساس دوست داشتن و عشق دیده میشود.
- روابط بسیار مطلوبی بین افراد خانواده برقرار است، به گونهای که با یکدیگر به روشنی حرف میزنند و زمانی که سکوت در خانواده وجود دارد، از جنس آرامش بوده و نه بر پایه ترس و یا احتیاط.
- سر و صدا در این خانوادهها ناشی از انجام فعالیتهای با معنی بوده و نه به دلیل خفه کردن صدای سایرین.
- در بین اعضای خانواده روابط به صورتی است که هر شخص میتواند بدون ترس و تحمل، حرف خود را به گوش دیگران برساند.
- کم توجهی نسبت به صحبت یکدیگر، در بین اعضا وجود نداشته و عموماً دلیل نشنیدن حرفها، نبود وقت کافی است.
- رفتارهایی مانند در آغوش گرفتن و نوازش در بین والدین و فرزندان، امری رایج بوده و ناشی از عشق و محبت خانوادگی است.
- افراد خانواده در کلام به شدت صادق بوده و نسبت به شنیدن سخنان یکدیگر علاقه زیادی نشان میدهند.
- درد دل و صحبت درباره موضوعاتی همچون ترسها، ناکامیها، خشم، اتفاقات خوب بین اعضای خانواده امر عادی است.
- برنامهریزی در بین اعضای خانواده همواره انجام میگیرد و در صورت بروز مشکل با این برنامهها، افراد خود را با آن تطبیق میدهند که باعث حل مشکلات زندگی بدون ترس میشود.
- نحوه زندگی و بروز احساسات در این خانوادهها بسیار مهم بوده و اهمیت ویژهای دارد.
- والدین مدیر یا رهبر خانواده هستند و نه رئیس خانواده و با انجام رفتارهای مناسب در موقعیتهای مختلف به اعضای خانواده میآموزند که یک انسان شریف باشند.
- صحبت کردن راجع به اشتباهات شخصی در زمینههای رفتاری، قضاوتهای نادرست، اشتباهات و… بسیار آسان بوده و در بین اعضای خانواده بسیار رایج است.
- صداقت زیادی در رفتار والدین با آنچه که به اعضای خانواده میگویند، وجود دارد.
- والدین همچون سایر رهبران موفق، حساسیت زیادی نسبت به زمان دارند و از هر فرصتی جهت حرف زدن و برقراری ارتباط با فرزندان خود بهره میبرند.
- چنانچه یکی از اعضای خانواده اشتباهی انجام دهد و باعث بروز خسارت شود، والدین از او حمایت لازم را به عمل میآورند، انجام چنین رفتاری مانع بروز رفتارهایی مانند ترس یا گناه در فرزندان میشود.
- از دید والدین، فرزندان عمداً مرتکب اشتباه نمیشوند و علت آن را سوءتفاهم یا کاهش احساس ارزش فردی تلقی میکنند و برای رفع آن، راهحلی پیدا میکنند.
- پدر و مادرها آگاه هستند که زمانی فرزندان بهتر آموزش میبینند که برای خود و دیگران ارزش زیادی قائل شوند.
- در این خانوادهها، والدین از آثار مخرب تنبیه بر ذهن فرزندان آگاه هستند و میدانند تاثیر منفی آن به راحتی حذف نمیشود، اگرچه برای تغییر رفتار آنان کارایی لازم را دارد.
- والدین برای تصحیح رفتار فرزندان از روشهایی مانند گوش دادن، توجه، فهمیدن، اختصاص زمان در طی دوره رشد، استفاده میکنند.
- والدین آگاه هستند که همواره در زندگی هر شخص مشکلاتی وجود داشته و طبیعی است؛ بنابراین همواره برای رفع هر مشکل در پی یافتن راهحل هستند و جهت برطرف کردن مشکلات به فرزندان خود آموزش میدهند که از خلاقیت و نوآوری استفاده کنند.
- پدر و مادرها از تغییر و تحول در زندگی استقبال میکنند و تغییرات فرزندان در طی مراحل مختلف رشد را میپذیرند.
تحقیقات نشان داده است که درصد کمی از خانوادهها، در مورد اینکه چگونه با یکدیگر و مهمتر فرزندانشان رفتار درست داشته باشند، آگاه هستند. عدم این آگاهی سبب شده تا در مرحلهی اول پدر و مادر و در مراحل بعدی فرزندانشان با مشکلات زیادی مواجه شوند.
اگر به آمار خودکشیها، قتل و خشونتهای خانوادگی که هم اکنون در افغانستان جریان دارد، نگریسته شود، مشخص میشود که بسیاری از تعارضات و اختلاف سلیقهای که در بین اعضای خانوادهها است، نیازمند صحبت بوده و چنین دانشی را میطلبد. دانشی که جای خالی آن سبب شده تا شمار زیادی از خانوادهها ازهم پاشیده و تعداد زیادی از جوانان از زندگی سیر آمده و راهحل مشکلاتشان را در پایان دادن به زندگیشان ببینند.
علاوه براین، هم اکنون در شماری از خانوادهها به دلیل اینکه آگاهی لازم بین زن و مرد وجود ندارد، همینکه کوچکترین مشکل و اختلاف سلیقه به میان میآید، زن و مرد شروع به دعوا میکنند. این دعوا در شماری از خانوادهها به خشونت فیزیکی انجامیده و در بسا موارد، زن و یا مادر خانواده در مقابل چشم فرزندان مورد لت و کوب قرار میگیرد. قابل ذکر است که فرزندانی که در چنین خانوادهها و فضای پرتنشی بزرگ میشوند و آرامش را هرگز احساس نمیکنند، احتمال اینکه در آینده، آنان نیز چنین خانوادههایی را تشکیل دهند، به دام اعتیاد گرفتار شوند، دست به انجام جرایم جنایی زنند و یا خانه را ترک کنند، بسیار بالاست.
با این وصف، از خانوادهها بخصوص زن و مرد تقاضا میشود تا قبل از اینکه پدر و مادر شدن را تجربه کنند، آگاهیهای لازم زندگی را بیاموزند، دانش رفع تعارض و حل آن با صحبت را یاد بگیرند، روش تربیتی درستی را انتخاب کرده و اطلاعات لازم را در مورد آن بدست آورند، سپس اقدام به فرزند آوری کنند.
بیاد داشته باشید، تربیت امروز شما، آینده نسلهای بعدی شما را خواهد ساخت، زیرا پدران و مادران آگاه، فرزندان آگاهی را تربیت خواهند کرد. در مقابل؛ پدران و مادران ناآگاه نه تنها زندگی را به کام خود تلخ خواهند کرد، بلکه فرزندان آنان نیز طعم یک زندگی شیرین را نخواهند چشید.